گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۲۰ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

شراب خواری

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۴ ق.ظ


شراب خواری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به: ناوبری, جستجو
منبع توضیح برای مشارکت کنندگان
منبع الکترونیکی معتبر محتوای فعلی این صفحه یک منبع صرفا الکترونیکی در یکی از پایگاه های معتبر است. چنین گمان شده که این منبع میتواند محتوای مورد نیاز این صفحه را تامین کند و با وجود آن نیازی به نوشتن نیست. در صورتی که فکر می کنید چنین نیست و شما قصد جایگزینی یا تغییر این نوشته را دارید اینجا را کلیک کنید.


شراب از نظر لغوی یعنی مایع نوشیدنی و از «شُرب» یعنی نوشیدن گرفته شده است اما از نظر اصطلاحی همان مایع مست کننده می باشد. این کلمه فارسی است و عربی آن خَمر است و خمر از نظر لغوی یعنی پوشاندن.

راغب می‌گوید: «اصل خمر یعنی پوشاندن شیء و آنچه با آن چیزی را می‌پوشانند. خمار گویند: ولی در تعاریف، خمار به آنچه زن، سر خود را با آن می‌پوشاند گفته شده و به شراب از آن جهت خمر می‌گویند که عقل را پوشانده و زایل می‌کند».[۱] در اصطلاح شرابخواری، خَمر آن است که مستی می‌آورد: از انگور باشد یا غیر از انگور.[۲]

البته در قرآن واژگان دیگری هم برای شراب استفاده شده است که عبارتند از: سکر رحیق و کأس.[۳] در رابطه با شراب در وسائل الشیعه حدیثی آمده است که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: «شراب از پنج چیز گرفته می‌شود: عصیر از انگور، نقیع از کشمش، بتع از عسل، مزر از جو و نبیذ از خرما».[۴]

محتویات

[نهفتن]

دلائل حرمت شرابخواری در قرآن

ملاک عمل مسلمانان کلام پروردگار است که از عالم ملکوت نازل و در قرآن به شکل بلیغ و شیوایی تجلّی نموده است و همه نکاتی که برای هدایت بشریت نیاز است در قرآن تجمیع شده است. یکی از احکامی که در قرآن به آن پرداخته شده است حکم حرمت خمر و نوشیدن آن می‌باشد. آیاتی که در مورد حکم حرمت شرب خمر به طور تدریجی نازل شده است به شرح ذیر می باشد:

  • «و از میوه‌های درختان نخل و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه می‌گیرید؛ در این نشانه روشنی است برای جمعیتی که اندیشه می‌کنند».[۵]

این آیه در مکه نازل شده و به نظر بسیاری از مفسران اولین اخطاری است که در زمینه تحریم صورت گرفته و اشاره به حرمت آن می‌کند. قرآن مجید می‌خواهد ضمن برشمردن نعمت های الهی اشاره کند به این که مردم ممکن است از مواهب الهی سوء استفاده هم بکنند.[۶] زیرا اگر همه استعمالات مردم را نعمت می‌دانست اتخاذ سکر را در مقابل رزق حسن قرار نمی‌داد با این که این آیه دلالت بر نوعی عتاب و سرزنش دارد و می‌خواهد بر مردم تعریض کند که چرا از آندو شراب مسکر می‌گیرند.[۷]

  • «درباره شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است و منافعی (از نظر مادی) برای مردم دربردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است و...».[۸]

در مورد شأن نزول این آیه آمده است که گروهی از یاران پیامبر خدمتش آمدند و عرض کردند حکم شراب و قمار را که عقل را زایل و مال را تباه می‌کند بیان فرمایید. در این هنگام آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ داد.[۹]

این آیه دلالت بر تحریم دارد برای این که در اینجا تصریح می‌کند بر این که شرب خمر «اثم کبیر» است، چون خداوند فقط در مورد شراب و قمار «اثم کبیر» آورده است.[۱۰]

  • «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می‌گویید و همچنین هنگامی که جنب هستید تا غسل کنید و...».[۱۱]
  • «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شراب و قمار و بتها ازلام (= نوعی بخت آزمایی)، پلید و از اعمال شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید».[۱۲]
  • «شیطان می‌خواهد به وسیلة شراب و قمار در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهی اکید) خودداری خواهید کرد؟![۱۳]

حرمت شرابخواری از دیدگاه روایات

در باب حرمت شراب احادیث بسیاری از ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده که در اینجا به برخی اشاره می‌شود:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در رابطه با نوشیدن شراب ده نفر را مورد لعن و نفرین قرار داده است:

  1. کسی که درخت آن را می‌نشاند.
  2. کسی که آن درخت را نگهداری و آبیاری می‌کند.
  3. کسی که آب آن را می‌گیرد و با آن شراب می‌سازد.
  4. کسی که شراب را می‌نوشد.
  5. ساقی شراب
  6. حامل و آورنده شراب.
  7. کسی که شراب به سویش آورده می‌شود.
  8. فروشنده شراب.
  9. خریدار شراب.
  10. مصرف کننده پول شراب.[۱۴]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی دیگر فرمودند: «کسی که به خدا و روز واپسین ایمان داشته باشد نباید بر سر سفره‌ای که در آن شراب خورده می‌شود بنشیند».[۱۵]

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: «خداوند برای حفظ عقل، ترک شرابخواری را واجب گردانیده است».[۱۶]

در این زمینه احادیث بسیاری از ائمه اطهار رسیده است و ما به ذکر برخی بسنده می‌کنیم.

زمینه‌ها و عوامل شرابخواری

گرایش به هر عمل چه در بُعد مثبت و چه در بُعد منفی معلول علت هایی است که باید به آن پرداخت. البته در زمینه شراب خواری انگیزه و علل گرایش به آن زیاد است که بعضی از آنها در این قسمت مطرح می‌شود که در دو قسم فردی و اجتماعی می‌باشد:

عوامل فردی:[۱۷]

  • دوری از احکام الهی: یکی از عوامل مهمی که زمینه شراب خواری را در فرد بوجود می‌آورد بی دینی و بی ایمانی و دوری از احکام الهی است. زیرا دین و دینداری و ایمان و اعتقاد علمی و عملی است که انسان را در برابر شیطان و عوامل انحرافی حفظ می‌کند و نمی‌گذارد که از حریم پاکی و طهارت جدا شود و آلوده گردد و چون فرد از اجتماع جدا نبوده لذا عامل دین می‌تواند از بازدارنده‌های اجتماعی شمرده شود.
  • فشارهای عصبی و ناراحتی‌های روحی: کسانی که دائماً در معرض فشارهای عصبی و محیطی قرار دارند بیشتر از دیگران در معرض خطر گرایش به شراب هستند که اگر فرد راه صحیح مقابله با آنها را نداند امکان دارد برای آرامش مقطعی از شراب استفاده کند و پُر واضح است که تبعات حاصله پس از نوشیدن شراب فشارهای عصبی منفی را دو چندان می‌کند.
  • مشکلات جسمانی و عدم آگاهی از خطرات شراب: عده‌ای می گویند که نوشیدن شراب باعث فعال شدن کلیه و یا شادابی پوست و امثالهم می‌گردد و حال آن که واقعیت چیز دیگری است یعنی نه تنها چنین نیست بلکه سبب تحلیل رفتن ارگانیزم بدن شده و بعضاً موجب هلاکت می‌گردد.
  • نگرش غلط، به مسئله شراب: با توجه به تعریف‌هایی که از شراب در طول تاریخ توسط افراد مختلف شده مبنی بر این که انسان را از غم رها می‌کند و در مجموع اطلاعات غلط موجب می‌شود که فرد دیدگاه مثبتی نسبت به مصرف شراب پیدا کند.

عوامل اجتماعی

  1. توطئه دشمنان: یکی از عوامل مهمی که در زمینه شراب خواری نقش عمده‌ای دارد و به بقیه عواملی که در جامعه وجود دارد دامن می‌زند. توطئه استکبار جهانی است که به منظور به بند کشیدن ملت ها و استعمار و غارت ذخایر آنها از هر حربه‌ای استفاده می‌نماید.
  2. نبود امکانات تفریحی، فرهنگی، هنری ورزشی؛ برای آن که نوجوانان خود را از گرایش به شراب و هر مخدر دیگر دور سازیم باید به فکر برنامه‌های جایگزین باشیم و اگر والدین نیازهای جوانان خود را درک نکنند و آنان را دائماً به ماندن در منزل وادار کنند احتمال گرایش به مسائلی مثل شراب خواری را در آنها افزایش می‌دهند.
  3. تبلیغ و ترویج شراب خواری؛ بوسیله رسانه‌ها و نمایش فیلم‌ها و برنامه‌های می‌خواری و می گساری
  4. عدم اطلاع رسانی جامع و کامل
  5. تشویق و ترغیب از جانب نااهلان و...

مفاسد شراب خواری

باید توجه داشت که احکام بر طبق مصالح و مفاسد جعل شده است؛ یعنی علت حرمت نوشیدن شراب مفسده داشتن آن است و علت وجوب نماز مصلحت داشتن آن است و همچنین بقیة احکام هم دارای مصلحت‌ها و مفاسدی است.[۱۸]

از جمله مفاسد فردی شرابخواری عبارتند از:

  • مفاسد روحی و اخلاقی: شراب خواری مهمترین عاملی است که انسان را بسوی انحطاط و پستی می‌کشاند به این معنی که با بزرگترین سرمایة بشر و مایه امتیاز او از سایر جانداران که همانا عقل و خرد است سر جنگ و مبارزه دارد. الکل، دشمن بزرگ قوای فکری و تعقل انسان است و وقتی که عقل - که هدایتگر تکوینی بشر است - از او گرفته شود و کارائی خود را از دست دهد. عوامل مخرب مانند شهوت، غضب، خودخواهی و... جای آن را می‌گیرد و انسان را از نظر روحی و روانی مریض می‌کند و در جسم انسان مریض، عقل سالم جایی ندارد، همچنان که بزرگان گفته‌اند: عقل سالم در بدن سالم است.[۱۹]
  • مفاسد جسمی: مشروبات الکلی علاوه بر مفسدات و مفاسد روحی و اخلاقی بر جسم نیز زیان‌های جبران ناپذیری وارد می‌کند. مثل ایجاد اختلال در ضربان و ریتم قلب، لرزش بدن و بی خوابی در شب، تاثیر بر معده، مغز، اعصاب، معده، کبد، گردش خون، دستگاه تنفسی، کلیه ها و... مثلا تأثیر آن بر روی مغز چنین است که وقتی آمی مقدار مختصری نوشابه الکلی می نوشد، ابتدا یک حالت نشاط آرامش و لذت به سراغش می آید که البته هنوز مقدار الکل نتوانسته بر روی قسمت های حساس مغز اثر بگذارد اما همین که گیلاس اول به گیلاس دوم و... منتهی شد، مقدار الکل که در خون است به سراغ سلول های بسیار حساس مغز می رود و پس از غرق کردن آنها در الکل تمام قدرت کنترل نیرومند مغز را یا به کلی از کار می اندازد یا فوق العاده ضعیف می کند.

وقتی سانسور مغز ار میان برود. یعنی تمام قیود، منع از کارهای ناشایسته، پرهیز از مخاطره و خلاصه عقل سلیم با تمام ارزش های معنوی که شخص طی سالها آموزش و پرورش بدست آورده موقتاً تا زمانی که الکل در خون وجود دارد، نابود می شوند؛ شخص خود را در دنیایی مشاهده می کند که اجرای هیچ کاری زشت و ناپسند نیست، یعنی واقعاً همان طور که فلاسفه یونان باستان گفته اند، خوی حیوانی و شیطانی بر مسند و اریکه عقل و فرمانروایی می نشیند.

  • مفاسد اجتماعی: از آنجائی که اجتماع از افرادی تشکیل می‌شود که رویکردهای مثبت و منفی آنها بر محیط اطرافشان تأثیر می‌گذارد، بنابراین باید مفاسد اجتماعی شرابخواری را مورد توجه خاص قرار داد.

راه درمان

رهایی از برخی عادت های زشت که مدت زمانی دراز به آنها مبتلا بوده ایم، طوری که به بخشی از رفتار ثابت ما تبدیل شده اند، برای بسیاری از مردم کار ساده ای نیست؛ زیرا این کار به اراده ای قوی و تلاشی فراوان و تمرینی مداوم نیاز دارد. از این رو بهترین روشی که ما می توانیم برای رهایی از عادات زشت خود در پیش گیریم اقدام و عمل به طریق «تدریج» است.

قرآن برای درمان شرابخواری و رباخواری که در آن زمان بین مردم جاهلی، رایج بود. از روش ذکر شده استفاده کرد. در ابتدا، مردم به آسانی آماده ترک چنین عاداتی نبودند؛ اما پس از آن که ایمان به دل آنها راه یافت، خود انگیزه ای قوی شد که از خداوند متعال و پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کنند و چیزهایی را که به انجام آن امر شده بودند، بپذیرند ضمن این که خداوند از ابتدا به تحریم کامل این عادات فرمان نداد؛ بلکه در بدو امر به ایجاد نفرت و انزجار از آنها پرداخت. آنگاه به تدریج مسلمانان را به سوی تحریم کامل سوق داد.

به هر حال مطالعه در مورد اثرات شرابخواری و پیامدهای ناگوار آن و تفکر در ابعاد هولناک این عمل، انسان را قادر می سازد تا برای حل این مرض به تکاپو افتاده و با مراجعه به متخصصین و مشاوره با ایشان قدم اساسی در این را بردارد.

پانویس

  1. اصفهانی، راغب؛ مفردات فی غریب القرآن، تفسیر لغوی و ادبی قرآن، ترجمه سید غلامرضا خسروی حسینی، انتشارات مرتضوی، 1375، ج 1، ص154.
  2. قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1375، ج 1، ص 299.
  3. خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، انتشارات ناهید، ج 1، ص 1003.
  4. عاملی، شیخ حر؛ محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، به تصحیح و تحقیق شیخ عبدالرحیم الربانی، المکتبة الاسلامیة، طهران، 1401 هـ.ق، ابواب الاشربة المحرقه، باب 1، حدیث 1، ص 221.
  5. ترجمة مکارم شیرازی، ذیل آیه 67/سوره نحل.
  6. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1381، ج 11، ص 291.
  7. طباطبایی، محمدحسین؛ تفسیرالمیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، کانون انتشارات محمدی، 1362، ج 24، ص 180.
  8. ترجمة مکارم شیرازی، ذیل آیه 219/سوره بقره.
  9. مکارم شیرازی؛ همان، ج 2، ص 116.
  10. طباطبایی؛ المیزان، ج 3، ص 372.
  11. ترجمه مکارم شیرازی؛ ذیل آیه 43/سوره نساء.
  12. ترجمه مکارم شیرازی؛ ذیل آیه 90/ سوره مائده.
  13. آیه 91/سوره مائده.
  14. بی آزار، شیرازی، عبدالکریم؛ رساله نوین، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج3، ص98.
  15. محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شفیعی، قم، دارالحدیث، 1377، ج 4، حدیث 5138.
  16. دشتی، محمد؛ شرح نهج البلاغه، قم، انتشارات مشرقین، 1379، حکمت 252.
  17. ر.ک: گودرزی، فرامر؛ پزشکی قانونی، تهران، انتشارات انیشتین، 1377، ج 2، ص 1536.
  18. دهقان، احمد؛ پرسش ها و پاسخ های روز، قم، انتشارات لاهیجی، ص 163.
  19. ر.ک: طالقانی، سید محمود؛ پرتویی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ص 124.

منابع

شراب خواری، زینب برجی نژاد، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)، تاریخ بازیابی: 9 بهمن 1391.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۱:۴۴
مجید کمالی

چشمت در نیاد!

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۱ ق.ظ

حسد که در فارسی از آن تعبیر به رشک می شود، به معنی آرزوی زوال نعمت از دیگران؛ خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد.

حسد با غبطه فرق می کند؛ غبطه به معنی این که انسان آرزو کند، نعمتی همانند دیگران یا بیشتر از آن ها داشته باشد بی آن که آرزوی زوال نعمت کسی را بکند.

انواع حسد

  1. بدترین نوع حسد که انسان نه فقط آرزوی زوال نعمت دیگران داشته باشد، بلکه در مسیرآن گام بردارد، خواه از طریق ایجاد سوءظن و بدبینی نسبت به محسود یا از طریق ایجاد مانع در کار او.
  2. مرحله ساده تر حسد، انسان هدفش به چنگ آوردن آن نعمت است از طریق سلب کردن آن از دیگران.
  3. مرحله پایین تر حسد، انسان فقط آرزوی سلب نعمت از دیگری کند، بی آن که کمترین سخنی بگوید و کوچکترین گامی در این راه بردارد.

حسد در روایات

  1. یُونُسُ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّی عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ علیه السلام یَا ابْنَ عِمْرَانَ لَا تَحْسُدَنَّ النَّاسَ عَلَی مَا آتَیْتُهُمْ مِنْ فَضْلِی و َلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی ذَلِکَ و َلَا تُتْبِعْهُ نَفْسَکَ فَإِنَّ الْحَاسِدَ سَاخِطٌ لِنِعَمِی صَادٌّ لِقَسْمِیَ الَّذِی قَسَمْتُ بَیْنَ عِبَادِی وَ مَنْ یَکُ کَذَلِکَ فَلَسْتُ مِنْهُ و َلَیْسَ مِنِّی؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خدای عزوجل به موسی بن عمران علی نبینا و آله و علیهما السلام فرمود: ای پسر عمران، بر آن چه از فضل خود به مردم داده ام حسد مبر و چشمت را دنبال آن دراز مکن و دلت را پی آن مبر، زیرا حسد کننده، از نعمت من ناراحت است و از تقسیمی که میان بندگانم کرده ام جلوگیر است، و کسی که چنین باشد، من از او نیستم و او از من نیست. (میان من و او ارتباط و آشنائی نباشد) (الکافی، ج2، ص307)
  2. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِی عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ عِیَاضٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَال: إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَغْبِطُ وَ لَا یَحْسُدُ و َالْمُنَافِقُ یَحْسُدُ وَلَا یَغْبِطُ؛ امام صادق علیه السلام فرموده اند: مؤمن غبطه می خورد ولی حسد نمی ورزد، اما منافق حسد می ورزد و غبطه نمی خورد.
  3. الحسد شر الامراض؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: حسد، بدترین بیماری اخلاقی است.
  4. الحسد داء عیاء لا یزول إلا بهلک الحاسد أو موت المحسود؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: حسد، بدترین بیماری دردناک ناله آوری است، که زایل نمی شود، مگر با کشتن حاسد یا مردن محسود. (غررالحکم، ص300)

قال أمیرالمؤمنین علیه السلام: لله در الحسد حیث بدأ بصاحبه فقتله؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: آفرین بر حسد! چقدر عدالت پیشه است، نخست به سراغ صاحبش می رود و او را می کشد! (بحارالانوار، ج70، ص241)


حسودها با دقت بخوانند. چه کار کنیم تا بیماری حسادت درمان شود؟

1- راهکارهای ائمه معصومین(علیهم السلام)

علمای اخلاق معمولاً برای از میان بردن رذیله اخلاقی ترس، به افراد ترسو توصیه می کنند در میدان هایی که ورود در آن شجاعت فراوان می خواهد گام بگذارنند و این کار را بر خود تحصیل کنند تا به مرور زمان ترسشان فرو بریزد و شجاعت به صورت عادت درآید و در آنان ملکه شود. در مورد حسد نیز به همین شکل است حسود باید با استفاده از ضد آن به درمان بپردازد. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) می خوانیم: « هنگامی که نسبت به کسی حسد پیدا کردی طبق آن عمل نکن و بر او ستمی روا مدار». در حدیث دیگری از امیرالمومنین (ع) آمده است: «انّ المومن لایستعمل حسده / مومن حسد خود را به کار نمی گیرد.»

2- حسود به خدا معترض است

حسود باید بیندیشد که این بیماری اخلاقی به زودی جسم او را بیمار می کند مانند خوره روح او را می خورد و از بین می برد خواب و آرامش را از او سلب می کند و هاله ای از غم و اندوه همیشه اطراف قلب او را می گیرد و از آن بدتر اینکه مطرود درگاه خدا می شود. محمد بن یعقوب کلینی در جلد دوم «اصول کافی» درباره حسد می نویسد: « راضی به قضای او شو. شخص حسود به گونه ای در مقام اعتراض به قضای الهی است در حالی که او باید به قضای او راضی باشد و نفس خود را وادار کند که خوبی های او را بگوید. البته هر چند ابتدا این نوع رفتار ظاهری و غیر واقع است اما کم کم برای نفس عادی می شود و رنگ واقعیت می گیرد. به هر حال آن فرد بنده خداست و خداوند صلاح دانسته و او را به لطف خودش نعمت دهد.»

3- علامه مجلسی

ضد رفتار حسد عمل کنید

شاید بعضی ها به تفاوت هایی که خدا بین انسان ها قرار داده؛ از استعداد گرفته تا قیافه و مال و خانواده خرده بگیرند اما همین تفاوت ها حکمتی دارد که شاید من و شما از آن بی خبریم. در واقع اگر انسان حقیقت این مطلب را درک کند و به عمق آن پی ببرد، دیگر بر موقعیت دیگران حسد نخواهد برد. چرا که همه این موهبت ها و تفاوت ها را از جریان حرکت زندگی و فلسفه ای که پشت آن است، می بینید. از نظر علامه مجلسی، شناخت و درمان حسد دو رکن اساسی دارد؛ درمان نظری و درمان عملی، درمان نظری شناخت ابعاد و نتایج آن در دنیا و آخرت است. برای درمان عملی راهکارهای ویژه ای پیشنهاد شده است. علامه مجلسی در جلد 47 «بحارالانوار» آورده است: «باید بر ضد رفتار حسد عمل کرد؛ چه در گفتار و چه در کردار به عنوان مثال خیرخواه دیگران باشید و برای خدمت و شاد کردن آنان تلاش کنید. در حقیقت حسود باید عکس آنچه را دلش می خواهد انجام دهد. مثلاً اگر دلش می خواهد از کسی بدگویی کند و رسوایش سازد، دهان خود را ببندد و دندان روی جگر بگذارد و کلمه ای بر زبان نراند و اگر تصمیم دارد کسی را بیازارد، پا روی دلش بگذارد و حرفی نزند». تقویت عقل از دیگر راهکارهای درمان رذیله حسد است. انسان باید عقل خود را با عمل تقویت کند. اگر آدمی از نیروی عقل و خرد به خوبی کمک بگیرد و آن را بر دیگر قوای خود حاکم سازد و از آن پیروی کند. به تدریج تقویت خواهد شد و هر اندازه به آن پشت کرده و بر خلاف عقل عمل کند. به تضعیف آن پرداخته است.

4- امام خمینی (ره)

خشمگین نباش

امام خمینی (ره) پنجمین حدیث از کتاب «چهل حدیث» خود را به بررسی ها، پیامدها و درمان علمی و عملی حسادت اختصاص داده اند. امام راحل باب سخن در این زمینه را با روایتی از امام صادق (ع) به نقل از رسول اکرم (ص) باز می کنند؛ «خدای عز و جل به موسی بن عمران فرمود ای پسر عمران! بر مردم نسبت به آنچه از فضل خود به آنها داده ام حسادت نورز و چشمان خود را به سوی آن خیره نکن و نفس خود را به دنبال آن نفرست، زیرا حسود نسبت به نعمت من خشمگین است. از روزی هایی که بین بندگان خود پخش کردم رویگردان است و کسی که چنین باشد من از او نیستم و او هم از من نیست».
راهکار عملی ای که امام (ره) ارائه می دهد این است: « برای رفع این بیماری به کسی که به او حسادت می ورزی محبت نکن، زیرا این کار خلاف میل نفسانی توست. برخلاف میل درونی ات بر او ترحم کن، او را بزرگ بشمار، زبان به بیان نیکی های او بگشا و به نفس خود بگو این بنده خداست. شاید خداوند به او نظر لطف داشته و او را مشمول عنایت خود قرار داده است؛ به خصوص اگر طرف مورد حسادت از اهل علم باشد».
به فرموده ایشان تکرار این دعا در قنوت برای تقویت تسلیم انسان در برابر قضای الهی و درمان حسادت مفید است: « اللَّهُمَّ إنّی اَسئَلُکَ ایمَاناً تُباشِرُ بِهِ قَلبِی وَ یَقیناً صادقا حَتّی اَعلَمَ إنَّهُ لَن یُصِیبَنِی اِلّا مَا کَتَبتَ لِی وَ رَضِّنِی مِنَ العَیشِ به ما قَسَمتَ لِی یا اَرحَمَ الرّاحِمین / خدایا از تو ایمانی می خواهم که در دلم جای گرفته باشد و یقین صادقی می خواهم که بدانم به من مصیبتی نمی رسد، مگر آنچه تو نوشته ای. راضی ام کن به آنچه از زندگی قسمت من کرده ای ای مهربان ترین مهربانان».

5- آیت الله شهید دستغیب

خاطره های بد را از ذهنت پاک کن

حسودان نه در دنیا آرامش دارند و نه در آخرت و چون تمام تلاششان این است که نعمت را از دیگری بگیرند. آلوده انواع گناه می شوند، دروغ می گویند، غیبت می کنند، دست به انواع مظالم می زنند و حتی در حالات شدید از قتل و خونریزی نیز ابایی ندارند. در کتاب «قلب سلیم» آیت الله دستغیب راه درمان حسادت این طور بیان شده : « 1- به دیده خوشبینی به رفتار و گفتار مردم نگاه کن و تا یقین به فساد نکردی، همه را حمل بر صحت و درستی امر بگذار. 2- زبان خود را از بدگویی نگه دار و به جای بیان عیب شخص مقابل، فضیلت هایی را که از او سراغ داری بیان کن و او را به فضیلت بشناس و لغزش هایش را نادیده بگیر به جای انتقامجویی، عفو و گذشت را شعار خود کن و به سخن چینی رو نیاور. 3- بر خلاف خواسته نفس و شیطان، با او متواضع باش و خوش رفتاری کن، گشاده رو باش و در سلام مقدم شو، به دیدنش برو و به او احترام بگذار. 4- از سرزنش و شماتت بپرهیز و در مصیبت ها با او همدردی کن. 5- او را دوست بدار و رابطه ایمانی با او برقرار کن و علاقه خود را به او افزایش بده.6- خاطرات بدی را که از او بر دلت گذشت فوراً از ذهنت پاک کن و با خاطره های حق سرگرم ساز؛ مانند تدبر در بزرگی جهان آفرینش. هر چند که اینها برای نفس دوایی تلخ و ناگوارند ولی رشته ای از جهاد با نفس به حساب می آیند که در قرآن و اخبار به آن امر شده.»

6- آیت الله مکارم شیرازی

به جای غیبت، از او تعریف کنید

آیت الله مکارم شیرازی راه درمان این بیماری اخلاقی را مانند درمان رذایل دیگر بر دو روش علمی و عملی می داند؛ « در روش علمی شخص حسود باید روی دو چیز مطالعه و دقت کند. یکی پیامدها و آثار ویرانگر حسد بر روح و جسم است و دومی انگیزه های پیدایش حسد. در واقع وقتی متوجه انگیزه های حسد در خودمان شویم راحت تر می توانیم ریشه های آن را یکی پس از دیگری قطع کنیم». ایشان در ادامه می فرمایند: « اگر دوستان ناباب و وسوسه های آنان شما را به این وادی کشانده است با آنها قطع رابطه کنید. اگر به دلیل ضعف ایمان به این گرداب پرتاب شده اید. به تقویت مبانی ایمان و توحید بپردازید و در سایه توکل به خدا و اعتماد به نفس، عقده حقارت را بگشایید و رذیله حسد را از خود دور کنید.» راهکار عملی آیت الله مکارم شیرازی این است: «در روش عملی، فرد حسود به جای اینکه برای در هم شکستن اعتبار و شخصیت فردی که مورد حسدش قرار گرفته، به تقویت موقعیت خود بپردازد و به جای غیبت و مذمتش او را به خاطر صفات خوبش ستایش کند و به جای تلاش در تخریب زندگی مادی او خود را آماده همکاری با او کند. همچنین تا جایی که ممکن است نسبت به او محبت کرده و خیر و سعادت او را بطلبد و به دیگران نیز همین امور را توصیه کند. به مرور زمان تکرار این کارها آثار رذیله حسد را از روح او می شوید و به نقطه مقابل آن که خیرخواهی است می رسد.»

7- آیت الله محمد هادی فقیهی

ایمانمان را تقویت کنیم

علمای اخلاق معتقدند حسادت از شرک و کفر نشأت می گیرد چرا که ایمان به خدا اجازه ورود حسد به درون آدمی را نمی دهد. آیت الله محمد هادی فقیهی به نقل از استاد خود علامه طباطبایی، راه درمان این رذیله اخلاقی را در توحید می داند؛ « ریشه بسیاری از صفات نادرست اخلاقی از جمله حسد، نداشتن توحید واقعی است هر نعمتی که در اختیار آدمی قرار می گیرد از لطف و حکمت خداوند متعال است و انسان به خودی خود چیزی ندارد. خداوند متعال صلاح را در این دانسته که به بنده ای نعمتی بدهد و به بنده دیگر نعمت دیگری بدهد. اصل حسادت شرک به حکمت خداوند است. وقتی مؤمن واقعی نور ایمان به خداوند را در خود روشن کند و آن را به مرحله توحید واقعی برساند همه چیز را از خدا دانسته و در هر حالتی شکر او را به جای می آورد.» در واقع حسود از نوعی شرک خفی برخوردار است که خداوند را مالک ندیده یا به تقسیمش رضا نیست و نسبت به قضا و قدر او راضی نیست. در حالی که در زیارت امین الله که به محضر حضرات معصومین (ع) ارائه می شود این گونه می گوییم: « رَاضیَهً بِقَضائِکَ، موُلعه بِذِکرِکَ وَ ثَنائک / خدایا مرا به قضای خود خشنود ساز». امام صادق (ع) هم در این زمینه می فرمایند: « اِنّ المُؤمِنَ یَغبِطُ وَ لا یَحسُدُ وَالمُنافِقَ یَحسُدُ وَ لا یَغبِطُ / البته مومن غبطه می خورد ولی حسادت نمی ورزد، لیکن منافق حسادت می ورزد ولی غبطه نمی خورد.»
غبطه این است که شخص آرزو کند مثل دیگری باشد اما این رشک بردن با حسادت تفاوت دارد چرا که در حسادت، شخص حسود خواستار نابودی محسود می شود. به واقع غبطه خوردن نوعی بندگی و ورود به دژ محکم توحید است که شخص از خداوند درخواست همان نعمت را می کند ولی حسادت، فرار از این قلعه مستحکم الهی است که با پایه های شرک و کفر آلوده می شود.

منبع: ماهنامه دین و زندگی همشهری آیه شماره 5
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۱:۴۱
مجید کمالی

گفتگوی خواندنی حضرت یحیی(ع) با شیطان

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ق.ظ


قبلا هم در این وبلاگ مطالبی در مورد شیطان و پندهای او در اینجا و اینجا تقدیم دوستان کرده بودم.

در این پست نیز گفتگوی خواندنی و عبرت‌‌آموزی از حضرت یحیی(ع) با شیطان تقدیم می‌‌کنم.


امام رضا(ع) می‌‌فرماید:

ابلیس از زمان آدم(علیه السّلام) نزد همه پیامبران مى‏‌‌‌آمد تا مسیح مبعوث شد.

با آنها گفتگو می‌‌کرد و از آنها پرسش می‌‌نمود و با هیچ کدام بیشتر از یحیى بن زکریا مأنوس نبود.

یحیى به او گفت: اى أبا مُرّة(لقب شیطان؛ کنایه از ریشه بدى و بیمار دلى) من با تو کاری دارم.

شیطان گفت: تو نزد من آنقدر ارجمندى که نمی‌‌‌توانم خواهش تو را رد کنم. هر چه می‌‌خواهى بخواه، که من در فرمانت مخالفت نمی‌‌کنم.

یحیی فرمود: اى أبا مرّه! می‌‌خواهم تمام حیله‌‌ها و دامهایت که انسانها را با آنها شکار می‌‌کنى به من نشان دهی.

گفت: بسیار خوب. برای این کار به او وعده داد که فردا نزد او بیاید.

بامداد فردا، یحیى در خانه نشست و در خانه را بست و منتظر بود.

ناگاه بدون اینکه متوجه شود، شیطان از دریچه‌‌‌‌ای که در اطاقش بود برابر او آمد با چهره‏‌‌‌اى چون میمون و بدنی همچون خوک و دو چشم دراز در چهره، دندانهایش در یک استخوان بدون چانه و ریش، چهار دست داشت دو تا در سینه و دو در شانه، پاشنه‏‌‌هایش در جلو بودند و انگشتان پاهایش در عقب. قبائى بر تن داشت که کمرش را بسته بود با کمربندى که رشته‏‌‌هاى سرخ و زرد و سبز و همه رنگ بدان آویخته بودند و زنگ بزرگى بدست و کلاهخودى بر سر و بر کلاهخودش آهنى آویخته چون قلاب.

وقتی حضرت یحیى خوب او را ورانداز کرد، به او گفت این کمربند چیست؟

گفت: این کیش و آئین مجوسی و گبریست، که من آن را ساختم و نزد آنها زیبا جلوه دادم.

فرمود: این رشته‏‌‌‌‌ها و رنگها چیست؟

گفت: اینها کارهاو رنگهای زنان هستند، که پیوسته زن جلوه‏‌‌‌‌گرى می‌‌کند و رنگ عوض می‌‌کند، تا یک رنگ او را دلربا کند و مردم را با آن بفریبد.

یحیی فرمود: این زنگى که در دست دارى چیست؟

گفت: وسیله‌‌‌‌ای است که همه لذتها از طنبور و تار و دایره و طبل و ناى و سُرنا در آن جمع هستند. عیاشان و خوش‏‌‌گذرانها بر سر سفره می‌‌‌خوارى خود می‌‌نشینند ولی از آن لذت نمی‌‌برند، اما من این زنگ را میان آنها می‌‌جنبانم و چون آوازش را بشنوند طرب آنها را سبک کند و به رقص آیند و انگشت بر هم سایند و جامه از تن به در آورند.

یحیی فرمود: چه چیز چشمت را روشن می‌‌کند؟

گفت: زنها که دامها و بندهاى من هستند، و وقتی از نفرین و لعنت نیکوکاران آزرده می‌‌شوم، نزد زنها می‌‌‌‌روم و به آنها آرامش می‌‌یابم.

یحیى به او گفت: این کلاهخود که بر سر دارى چیست؟

گفت: خودم را با آن از نفرین مؤمنان نگه می‌‌دارم.

فرمود: این آهنى که در آن قرار دارد چیست؟

گفت: دل خوبان را با آن دگرگون می‌‌کنم و بسوی خود می‌‌کشانم.

یحیى گفت: هرگز شده که بر من پیروز شده باشى؟

گفت: خیر، ولى تو یک خصلتى دارى که آن را خوش دارم.

یحیى گفت: آن چیست؟

گفت: تو پرخورى می‌‌کنی و وقتی إفطار می‌‌کنى غذا می‌‌خورى تا سیر شوى و نمی‌‌توانی برخى نمازها و شب زنده دارى خود را کامل و درست انجام دهی.

یحیى فرمود: من با خدا عهد مى‏‌‌‌‌کنم که دیگر سیر نخورم تا او را ملاقات کنم.

ابلیس گفت: من هم با خدا عهد مى‏‌‌کنم که دیگر هیچ مسلمانى را نصیحت نکنم.

پس از نزد حضرت یحیی بیرون رفت و دیگر نزد او برنگشت.

(منبع: الأمالی الطوسی: 339)

دوست گرامی؛ گذشته از سایر دامها و حیله‌‌هایی که شیطان در این گفتگو به حضرت یحیی(ع)  بیان کرد، بنظر شما اولین دام و خطری که در این داستان هنگام دیدار حضرت یحیی(ع) و شیطان ذکر شده چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۱:۲۰
مجید کمالی

مناجات در شب معراج

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ق.ظ

در معراجی که پیامبر خدا(ص) داشت، مطالبی را خداوند متعال به ایشان فرمودند که خواندن و دقت در آنها واقعا در آینده و سرنوشت انسان تأثیرگذار است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۶
مجید کمالی

یهود را بهتر بشناسیم

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۶ ب.ظ

دانشمندان یهود، دستورات و قوانین آسمانى تورات را تحریف کردند، تجّار و ثروتمندان آنان نیز به ربا و حرام‏خوارى و رفاه‏ طلبى روى آوردند و حتی آن ها افرادی قسی القلب و بسیار کذاب و دروغگو هستند.بدین جهت قرآن کریم آن ها را جزء ضالین معرفی نموده است

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۵۶
مجید کمالی

“صـلوات” در اسناد اهل‌ سنت

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۲ ب.ظ

1 . در کنزالعمال از حسن از پیامبرخدا روایت کند که فرمود: أکثروا الصّلاة علىّ، فإن صلاتکم علىَّ مغفرة لذنوبکم؛ صلوات بر من را بسیار کنید؛ زیرا، صلوات شما بر من مایه آمرزش گناهانتان است.1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۳۲
مجید کمالی

سیمای زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام

شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۰ ب.ظ

هیچ کسی شبیه تر به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از حسن علیه السلام از نظر خلقت و اندام و اخلاق و منش نبود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۹:۴۰
مجید کمالی

احادیث اخلاقی امام حسن (علیه السلام)

شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۵ ب.ظ


انسان تا وعده نداده، آزاد است، اما وقتی وعده می دهد، زیر بار مسئولیت می رود و تا به وعده هایش عمل نکند، رها نخواهد شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۹:۲۵
مجید کمالی

دخترانمان را چطور با حجاب آشنا کنیم؟

شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۹ ب.ظ

یکی از دغدغه های مادران، آشنا کردن دختران با حجاب است، در این یادداشت چند پیشنهاد برای مادران در نظر گرفته شده است که امیدواریم سازنده باشد چرا که به نظر کارشناسان علوم دینی و روانشناسان برای عملی شدن این رفتار الهی می باید قدم های حساب شده برداشت تا شاهد اثرات زیبا و ماندگاری باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۲:۳۹
مجید کمالی

حجاب اجباری!

شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ق.ظ

این سوال که شما با حجاب اجباری موافقید یا مخالف ؟ سؤال صحیحی نیست؛ اگر محدوده سوال روشن شود که حجاب اجباری یعنی چه ؟ و منظور اجبار در کجا است ؟ نادرست بودن این سوال خود را نشان می دهد
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۵
مجید کمالی