مستحبات روز هفتم تولد فرزند!
امام صادق (علیه السلام): رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) براى حسنین قوچى عقیقه کرد (در روز هفتم ولادتشان) و اعضایش را قطعه قطعه نمود، و فرمود آن را پختند و بهمسایگان اطعام کرد و فرمود: پس از ولادت کودک هفت چیز سنت است:
امام صادق (علیه السلام): رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) براى حسنین قوچى عقیقه کرد (در روز هفتم ولادتشان) و اعضایش را قطعه قطعه نمود، و فرمود آن را پختند و بهمسایگان اطعام کرد و فرمود: پس از ولادت کودک هفت چیز سنت است:
نماز، پرستش و اظهاربندگی به درگاه پروردگار یگانه است. اگر هنگام خواندن نماز، حضور قلب ندارید و یا حواستان متوجه جای دیگری می شود، پاسخ و توصیه آیت الله وحید خراسانی به این سوال که چه کنیم تا در نماز حواسمان پرت نشده و توجّهمان به خدای تعالی باشد را بخوانید.
معنای لغوی گناهان کبیره و صغیره روشن است، گناهان کبیره یعنی گناهان بزرگ، و گناهان صغیره یعنی گناهان کوچک، با توجه به معنای لغوی کبیره و صغیره، تردیدی نیست جمیع گناهان از این جهت که معصیت خدای متعال بزرگ و عظیم است، زیرا وقتی اراده خدای متعال عصیان می شود،
نظر به این که اراده حق سبحانه معصیت شده بزرگ است. ولی وقتی گناهان بعضی نسبت به بعض دیگر سنجیده می شود بعضی بزرگ تر از بعض دیگر اند، به این اعتبار و نگاه گناهان به دو قسم تقسیم می شود: گناهان صغیره و گناهان کبیره.
۱- امام باقر علیهالسلام:
إنّ العَبدَ لَیُذنِبُ الذَّنبَ فَیُزوى عنهُ الرِّزقُ.
بنده گناه مىکند و به سبب آن روزى از او گرفته مىشود.
از امام باقر علیه السلام سؤال شد، آیا میتوان آیاتی از قرآن را برای شفا و دفع بیماری بر بازو یا گردن بیمار آویزان نماییم؟ امام فرمودند:
اشکالی ندارد، این کار را انجام دهید، برای بیمار خوب است.[۱]
همچنین از امام صادق علیه السلام سؤال شد، اگر کسی بیماری و درد داشته باشد میتوان جهت شفای او آیاتی از قرآن را نوشت و بر او آویزان نمود یا آن را بشوییم و به او بخورانیم؟ امام علیه السلام فرمود:
بله اشکال ندارد.[۲]
البته استفاده از آیات قرآن منحصر در شفای بیمار نیست، بلکه در روایات وارده از معصومین علیهم السلام، موارد متعددی ذکر شده است که میتوان از آیات قرآن و دعاهای خاصی جهت رسیدن به هدفهای معین استفاده کرد؛ مانند ادا و پرداخت قرض، جلب روزی، دفع غم و اندوه، دفع فقر، دفع سحر، دفع اثر چشم زخم، دفع تب، و… که از آنها به حرز و تعویذ،[۳] تعبیر شده است.
روایت شده است که مردى به پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) عرض کرد: اى رسول خدا! چهار کار خوشایند من است: زنا، شرابخوارى، دزدى و دروغ. اما هر کدام را که بفرمایید به خاطر شما ترک مى کنم.حضرت فرمود: دروغ را رها کن. مرد رفت و تصمیم گرفت، زنا کند اما با خودش گفت: پیامبر از من مىپرسد [که زنا کردهاى یا نه؟] اگر انکار کنم، قولى را که به ایشان دادهام شکستهام و اگر اقرار کنم، حدّ مىخورم. سپس تصمیم گرفت دزدى کند، بعد تصمیم گرفت شراب بخورد، اما هر بار همین فکر را با خود کرد. لذا نزد رسول خدا برگشت و عرض کرد: شما راه را بکلى بر من بستید؛ من همه این کارها را رها کردم.
میزان الحکمه ، حدیث17526
وقت فضیلت نماز مغرب از مغرب تا موقع برطرف شدن حمره مغربیه در طرف مغرب می باشد و وقت فضیلت نمازعشا بعد از بر طرف شدن حمره مغربیه تا ثلث شب می باشد.
(تحریر الوسیله (عربی)، ۱۴۰۸هـ ق ، ج۱، ص ۱۳۷ و ۱۳۸، م ۶)
جابر ابن عبدالله انصارى گوید:
روزى به همراه مولاى متّقیان، امام على علیه السلام بودم، شخصى را دیدیم که مشغول نماز است، حضرت به او خطاب کرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مىدانى که چگونه و براى چه مىباشد؟
اظهار داشت: آیا براى نماز مفهومى غیر از عبادت هم هست؟
حضرت فرمود: آرى، به حقّ آن کسى که محمّد صلّى الله علیه و آله را به نبوّت مبعوث گردانید، نماز داراى تأویل و مفهومى است که تمام معناى عبودیّت در آن خواهد بود.
آن شخص عرض کرد: پس مرا تعلیم فرما.
امام فرمود: معنا و مفهوم اولین تکبیر آن است که خداوند، سبحان و منزّه است از این که داراى قیام و قعود باشد.
دومین تکبیر یعنى؛ خداوند موصوف به حرکت و سکون نمىباشد.
سومین تکبیر یعنى؛ نمىتوان خداوند را به جسمى تشبیه کرد.
چهارمین تکبیر یعنى؛ چیزى بر خداوند عارض نمىشود.
پنجمین تکبیر مفهومش آن است که خداوند، نه محلّ خاصى دارد و نه چیزى در او حلول مىکند.
ششمین تکبیر معنایش این است که زوال و انتقال و نیز تغییر و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.
و هفتمین تکبیر یعنى؛ بدان که خداوند سبحان همچون دیگر اجسام، داراى أبعاد و جوارح نیست.
سپس در ادامه فرمایش خود فرمود:
معناى رکوع آن است که مىگویى: خداوندا! من به تو ایمان آوردهام و از آن دست بر نمىدارم، گرچه گردنم زده شود.
و چون سر از رکوع بر مىدارى و مىگوئى: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» یعنى؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آوردهاى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستى مطلق تویى.
و هنگامى که سر بر سجده فرود آورى، گویى: خداوندا! مرا از خاک آفریدهاى؛ و سر بلند کردن از سجده یعنى؛ مرا از خاک خارج گرداندهاى.
و همین که دومین بار سر بر سجده گذارى یعنى؛ خداوندا! تو مرا در درون خاک بر مىگردانى؛
و چون سر بلند کنى گویى: و مرا از درون همین خاک در روز قیامت براى بررسى اعمال خارج مىگردانى.
و مفهوم تشهّد، تجدید عهد و میثاق و اعتقاد به وحدانیّت خداوند؛ و نیز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولایت اهلبیت او علیهم صلوات الله مىباشد.
و معناى سلام، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نمازگزار است، که در واقع ایمنى از عذاب قیامت باشد.
منبع: مستدرک الوسائل، ج 4، ص 105، ح 5 / بحار الانوار:، ج 84، ص 253، ح 38.
مطالب مرتبط با این موضوع
1- وقت فضیلت نماز مغرب و عشا چه زمانی است؟
3- چه کنیم تا در نماز حواسمان پرت نشود
5- اهــمیت نماز
8- راهکار هایی برای آشنایی فرزندان با نماز
9-مهم ترین دلایل نماز نخواندن من!
10 -با یاد خدا نیازی به نماز نیست !
نمایش زنان فقیر ایرانى با چادر و چارقد، و نمایش زنان ثروتمند با وضعى متفاوت، گویى رسمى است غیر قابل تغییر که از دیر باز در سینماى ایران رایج بوده است. این نوع طرّاحى لباس به اندازه اى در سینما رواج دارد که در عالم واقع هم کسى با دیدن یک زن محجّبه، احتمال نمى دهد که او همسر یکى از تجّار ثروتمند باشد. چرا که...