گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۲۰ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

3 حدیث تکان دهنده در باره بی حجابی زنان

جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۰ ب.ظ


3 حدیث تکان دهنده در باره بی حجابی زنان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۳ ، ۱۴:۲۰
مجید کمالی

نزول نکن نزول می کنی

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۶ ب.ظ


از « ربا» چی می دانید؟ نکند به خاطر یک نیاز ساده همه دار و ندار این دنیایی و آن دنیایی تان را به باد فنا بدهید؟

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۲۱:۵۶
مجید کمالی

ولادت، کودکی و نوجوانی امام حسن علیه السّلام

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۲ ب.ظ

امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ در خاندان وحی چشم به جهان گشود، زیر نظر بزرگترین معلم بشریت تربیت شد، در دامان عصمت و طهارت پرورش پیدا کرد و در سایه امامت و ولایت به کمال رسید وکمترازده سال دوره امامت حضرت بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۳ ، ۲۱:۵۲
مجید کمالی

پوشش و عفاف در احادیث و روایات معصومین (ع

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۲ ب.ظ


>

پوشش و عفاف در احادیث و روایات معصومین (ع)(1)
پوشش و عفاف در احادیث و روایات معصومین (ع)(1)


 






 

بشارتهای خدا
 

- امام جعفر صادق (علیه السلام): اگر زن عفت داشته باشد به دنیا می ارزد و گرنه به خاک هم نمی ارزد.
- پیامبر اکرم (ص): ... زنی که برای حفظ غیرت، استقامت ورزید و برای خدا وظیفه خود را به خوبی انجام داد، خداوند پاداش شهید را به او خواهد داد.
(نوارد راوندی، ص 37، بحارالانورا، جلد 103، ص 250)
- پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله): پروردگارا زنانی که خود را پوشیده نگه می دارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان.
(مستدرک الوسائل، ج 3، ص 244)
- پیامبر می فرمایند: «شرف مقنعه ای که زن بر سر دارد از دنیا و آنچه در آن است ارزنده تر می باشد.»
(محمد مهدی اشتهاردی، پوشش زن در اسلام، ص 104)
- قال رسول ا.. (صلی ا... علیه و آله و سلم): نصیف المرأه علی رأسها خیر من الدنیا و ما فیها: آن هنگام که پوشش سر زنی باشد ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است بیشتر است.
(نور الشافی فی الفقه الشافعی)
- امام علی (ع) می فرمایند: همانا حجاب متین برای آنان (زنان) متضمن سعادت است.
(محمد دشتی، نهج البلاغه)
- امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمایند: زکات زیبایی پاکدامنی است.
(میزان الحکمه، ج 4، ص 226)
- حضرت علی (ع): پوشیدگی زن به حالش بهتر است و زیبایی اش را پایدارتر می سازد.
(غررالحکمه و دررالکلم)
- پیامبر اکرم (ص) فرمودند: کسی که نظر به نامحرم را از خوف خداوند ترک کند، خداوند به او ایمانی عطا می کند که شیرینی آن را در قلبش می یابد.
(الحکم الزاهره، ج 1 / ص 301)
- قال رسول ا... (صلی ا... علیه و آله و سلم): زنان خود را، با پوشش اندام و چشم، از دیدار نامحرمان بازدارند، که زنان هر چه پوشیده تر باشند سعادتمندتر هستند.
(سفینه البحار 2 / 298)
- حضرت علی (علیه السلام) فرموده اند: صبانه المراه انعم لحالها و ادوم لجمالها: حفظ، حراست، پنهان کردن و دور داشتن زن از نامحرم بهترین نعمت و خوشبختی برای اوست و زیبایی، دلربایی و جذابیت او را گسترش می دهد.

سفارشات
 

- رسول خدا (ص) فرمودند: برای زن سزاوار نیست که هنگام بیرون رفتن از خانه اش لباسش را جمع و فشرده کند. (محمد محمدی اشتهاردی، پوشش زن در اسلام، ص 19)
- حضرت علی (علیه السلام): زن باید بخیل باشد چه در خرج کردن پول شوهر و چه نسبت به عفت خود.
(نهج البلاغه)
- رسول خدا فرمود: اگر مردی زنی را دید و ترسید رؤیت آن زن در او محبتی ایجاد کند فوراً نظر خود را برگرداند و چشم به آسمان بدوزد و با خدا مناجات نماید.
(محاسن برقی)
- حضرت علی (علیه السلام) فرمود: اگر جوانی زنی را دید و دلباخته او گردید و حس کرد در این باره ناتوان شده است دو رکعت نماز بخواند و از فضل خدا درخواست نماید تا خدای آرزویش را در آینده برآورد.
(بحارالانوار)
- «سئل امیرالمؤمنین بما یستعان علی غمض البصر؟ فقال بالخمود تحت سلطان المطلع علی سترک» از امیرالمؤمنین پرسیدند، به چه چیز می شود چشم را از مناظر شهوت انگیز پوشاند؟ فرمود: با تسلیم شدن و تحت نفوذ و محبت در آوردن برای خدائی که پنهان و آشکار را می داند.
(محاسن برقی)
- قال رسول ا... (صلی ا... علیه و آله و سلم): حمادیات النساء غض الابصار حفر الابصار حفر الاعراض فصر الوهازه: بارزترین درجه زنان سه چیز است: پوشیدن چشم از نامحرمان، پوشیدن تمام اندام از بیگانگان، کم و با حیا از منزل بیرون شدن.
(سفینه البحار 2 - 298 به نقل از ص 182 «ازدواج مکتب انسان سازی»)

حد حجاب
 

- رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از اسماء در حالی که جامه های نازک و بدن نما پوشیده بود روبرگرداندند و گفتند: ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید، سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر این و آن که حضرت اشاره به مچ دست به پایین و صورتشان نمود.
(سنن ابن داوود، ج 4، ص 62)
- امام صادق (علیه السلام): برای زن مسلمان جایز نیست که روسری و پیراهنی بر تن کند که بدنش را نپوشاند.
(وسائل الشیعه، ج 30، ص 5281)
- از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: آیا آرنج زن تا مچ از قسمتهایی است که باید از نامحرم پوشاند؟ فرمودند: بلی آنچه زیر روسری قرار گیرد و همچنین از محل دستبند به بالا باید پوشانده شود.
(مستدرک حاکم، ج 2، ص 558)
- امام صادق (علیه السلام) در مورد زینتهایی که جایز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند فرمود: صورت، و کف دو دست.
(بحار، ج 104، ص 33 / قرب الاسناد، ص 40)
- از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد برای مرد نامحرم نگاه کردن به چه قسمت از بدن زن جایز است؟ فرمودند: چهره، دو کف دست.
(اصول کافی، ج 5، ص 521)
- امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بر شما لازم است لباس ضخیم (بیرون از منزل، در برابر نامحرم) بپوشید هر کسی که لباسش نازک است دین او مثل لباسش ضعیف و نازک است.
(وسائل الشیعه، ج 3، ص 357)

سخن گفتن با نامحرم
 

- زنان نباید با صدای نرم و لطیف سخن گویند، مردی که دارای قلب بیمار است، طمع می کند. زنان سخن پسندیده گویند.
(سوره احزاب، آیه 32)
- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: امام علی (علیه السلام) به زنها سلام می کرد ولی کراهت داشت از سلام کردن به زنهای جوان. می فرمود: از این می ترسم که از صدایش خوشم بیاید و ضرر عمل من بیشتر از اجری که طلب می کنم، بشود.
(اصول کافی، ج 2، ص 648؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص 76؛ بحارالانوار، ج 40، ص 435)
- از گفتگو و اختلاط با زنان بپرهیز، به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینکه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می کند.
(پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، مرات النساء، ص 141 / بهشت خوبان، ص 98)
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): از گفت و گو و اختلاط با زنان بپرهیز، به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینکه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می کند.
(مرآت النساء، ص 141 / بهشت خوبان، ص 98)
- امام باقر (علیه السلام): سخن گفتن با زن نامحرم از دامهای شیطان است.
(مستدرک الوسایل، 14 / 273)
- از جمله بیعتهایی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از زنان گرفت این بود که در خلوت با مردان مسافرت و نشست و برخاست نکنند.
(مستدرک الوسایل، ج 14 / ص 123)
- پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): کسی که به خدا و روز واپسین ایمان داشته باشد، شب را در جایی که زن نامحرم نفس او را می شنود به سر نمی برد هیچ مردی با زنی خلوت نکند مگر اینکه سومین آنها شیطان باشد.
(میزان الصلحه، ص 5505)

نظر به نامحرم
 

- پیامبر گرامی اسلام (ص) در روایتی چنین می فرماید: «هر کس به جنس مخالف نگاه آمیخته با شهوت بنماید روز رستاخیز چشمان او را پر از آتش نموده تا اینکه حساب مردم محشر به پایان رسد، آنگاه به حساب او رسیدگی خواهند کرد.»
- حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: «غضوا ابصارکم ترون العجائب» یعنی: «هر کس چشم از مناظر شهوت انگیز بپوشاند مناظر ملکوتی در برابر دیدگان او مجسم خواهد شد»
- حضرت داوود (ع) به فرزند خود فرمود: «ای فرزند من، در دنبال شیر حرکت کن ولی در پشت زن راه مرو که شیطان لعین گفته است، نگاه کردن کمان قوی منست و تبریست که هرگز راه خطا نمی پوید»
- حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرماید: «النظره بعد النظره تزرع فی القلب الشهوه و کفی بها صاحبها فتنه: نگاه دوم... نگاهی که بعد از نگاه اول صورت گیرد در قلب تخم شهوت را می پاشد و کافی است که صاحب نگاه را به فتنه بزرگی دچار نماید»
(وسائل الشیعه؛ 22)
- حضرت صادق (ع) می فرماید: «اول نظره لک و الثانیه علیک و لا لک و الثالثه فیها الهلاک: نظر اول به نامحرم گناهی بر تو نیست، نگاه دوم بر ضرر تو نخواهد بود و کوچکترین بهره ای برای تو ندارد و نظر سوم باعث هلاکت تو خواهد شد.»
(مقدمات النکاح و آدابه)
- یحیی بن زکریا از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سؤال کردند: اولین مرحله زنا از کجا آغاز می شود و منشأ آن چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: نگاه کردن. قرآن کریم در این باره می گوید: «لا تقربوا الزنا: به زنا نزدیک نگردید» - نظر به نامحرم تیری مسموم از تیرهای شیطان است.)
(الحکم الزاهره، ج 1 / ص 301)
- امام صادق (علیه السلام): چه بسیار نظر به نامحرمی که حسرت و پشیمانی طولانی به دنبال دارد.
(الحکم الزاهره، ج 1 / ص 301)
حضرت رسول اکرم فرمود: کسی که نظر به نامحرم را از خوف خداوند ترک کند، خداوند به او ایمانی عطا می کند که شیرینی آن را در قلبش می یابد.
(الحکم الزاهره، ج 1 / ص 301)
حضرت رسول اکرم فرمود: دور باشید از نگاه ناروا زیرا چنین نگاهی موجب بذر هوی و هوس می شود و غفلت آور است. (بحارالانوار ج 72 ص 119)
- یکی از سفارشات امام صادق به عبداله بن جندب این است: ای پسر جندب براستی که حضرت عیسی بن مریم به اصحاب خود فرمود: از نگاه ناروا بر حذر باشید زیرا در قلب شهوت می کارد و همین برای صاحبش فتنه انگیز خواهد بود.
(بحارالانوار، ج 78، ص 284)
- پیامبر فرمود: هر کس چشم خود را از حرام پر کند (نگاه به زنان نامحرم نماید) خداوند متعال چشم او را روز قیامت از آتش پر می کند مگر آنکه توبه نماید و برگردد.
(همان، ص 366)
- پیامبر اکرم (ص) فرمود: شدت می یابد غضب و خشم خدا بر زن شوهرداری که چشم خود را پر کند از نگاه به مرد اجنبی و یا نامحرمی آن زن را نگاه نماید.
(بحارالانوار، ج 104 ص 38)
- عمر در سفر حج بود مردی آمد در حالیکه چشمش لطمه دیده بود. عمر گفت: کی سیلی بصورتت زد؟ گفت: علی بن ابیطالب.
گفت: خدا بر تو نظر کرد ولی دیگر از جریان نپرسید و نگفت چرا سیلی زد. در این حال علی (ع) تشریف آورد. در حالی که مرد نزد عمر بود. حضرت فرمود: این مرد طواف می کرد ولی در طواف نگاه به زنان کرد. و بنا به روایتی حضرت فرمود، دیدم در نگاهش به زنان مردم خیره می شد.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 70)
- حضرت علی فرمود: چشم پیشوا و سرچشمه تمام فتنه هاست.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 71)
- حضرت علی فرمود: هر کس چشم خود را رها کند (کنترل نکند) تأسف و ناراحتی او زیاد می شود.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 70)
- حضرت علی فرمود: کسی که چشم خود را کنترل نکند، به استقبال مرگ می رود.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 70)
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): نظر به نامحرم تیری مسموم از تیرهای شیطان است.
(الحکم الزاهره، 1 / 301)
- امام صادق (علیه السلام): چه بسیار نظر به نامحرمی که حسرت و پشیمانی طولانی به دنبال دارد.
(الحکم الزاهره، 1 / 301)
- رسول خدا فرمود: برای هر عضوی بهره ای از زنا است و زنای چشم، نگاه بد (چشم چرانی) است.
(میزان الحکمه ج 10، ص 75)
- دیدگان انسان از دامهای شیطان است.
- حضرت مسیح (علیه السلام): هر زنی که خود را خوشبو کند و بیرون رود تا بویش به مشام دیگران رسد زناکار است و هر چشمی که او را نگرد زناکار است.
- حضرت مسیح (علیه السلام): نباید به آنچه (زنی) که تعلق به تو ندارد خیره شوی و تا زمانی که چشم خود را نگه داری هرگز مرتکب زنا نشوی اگر توانی که حتی به جامه زنان نامحرم نگاه نکنی چنین کن.
- پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): هر عضوی از اعضای انسان را بهره ای از زنا نوشته شده که لاجرم به آن می رسد. مثلا زنای چشم نگاه کردن، زنای پا راه رفتن، زنای گوش شنیدن.
(میزان الحکمه، ج 10، ص 70)
- پیامبر اکرم فرمود: «روز قیامت هر چشمی گریان است، مگر سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید و چشمی که از آنچه خداوند حرام کرده بسته شود و چشمی که شب را در راه خدا به بیداری بگذراند.»
(بحارالانوار، ج 101)
منبع: حریم ریحانه.



 

پوشش و عفاف در احادیث و روایات معصومین (ع)(2)
پوشش و عفاف در احادیث و روایات معصومین (ع)(2)


 






 

بوی خوش
 

- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: وقتی زن برای غیر شوهرش (مرد نامحرم) خود را خوشبو کند، مایه آتش جهنم و باعث ننگ است.
(نهج الفصاحه، ص 36 / کنز العمال، 16، ص 381)
- اگر زنی به خود عطر بزند و از خانه اش خارج بشود تا زمانی که به خانه مراجعت کند لعنت می شود.
(اصول کافی، جلد 5 / وسائل الشیعه، ج 20، ص 161 / بحارالانوار، ج 103، ص 247)

تبرج
 

- تبرج عبارتست از آشکار نمودن زینت زن برای نامحرم، که این عمل سرزنش شده است.
(النهایه، ص 113)
- حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) به حولاء همسر عطاره می فرمایند: ای حولاء هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نکرده و نیز موی سر و مچ خود را نمایان نمی سازد.
(مستدرک حاکم، ج 2، ص 549)

لباس شهرت
 

لباس شهرت، لباسی است که در بین مردم پوشیدن آن مرسوم نیست و انسان وقتی آن لباس را می پوشد، انگشت نما می شود و حرام است.
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): کسی که در دنیا لباس شهرت به تن کند، خداوند قادر روز قیامت لباس خواری و ذلت را به او خواهد پوشاند.
(مکارم الاخلاق، ص 116؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 245)
- امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: کسی که خود را شبیه غیر مسلمانان درآورد، از ما نیست.
(نهج الفصاحه، ص 506)
- امیرالمؤمنین (علیه السلام): فرمودند: مسلمان واقعی نیست کسی که به دستور و (آداب و رسوم) بیگانه عمل نماید.
(کنزالعمال، ج 1، ص 219، حدیث 1097)
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): کسی که لباس شهرت بپوشد خداوند در روز قیامت از وی روی بگرداند.
(مجمع الزوائد، ج 5، ص 235)

شبیه جنس مخالف
 

- امام باقر (ع): «جایز نیست که زن خود را شبیه مرد نماید زیرا پیامبر مردانی که مشابه زنان می شوند و همچنین زنهایی که خود را شبیه مردها قرار می دهند، لعنت کرده است.»
(بحارالانوار، ج 103، ص 208)
- امام صادق (ع) فرموده است: پیامبر خدا همواره از شبیه شدن مرد به زن و زن به مرد (شبیه جنس مخالف) در پوشیدن لباس نهی فرمود.
(وسائل الشیعه ج 3 ص 355)
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله): سه گروه هرگز داخل بهشت نمی شوند: 1. کسی که نسبت به عفت و ناموس خود بی تفاوت است. 2. زنی که خود را در لباس و حرکات و امور دیگر شبیه مرد سازد. 3. شراب خوار.
(میزان الحکمه، ج 2، ص 102)
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله): خدا لعنت کند زنانی که خود را شبیه مردان در آورند و خدا لعنت کند مردانی که خود را شبیه زنان می کنند.
(مستدرک الوسائل، ج 1، ص 208)
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله): در دوره آخرالزمان مردان خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان می کنند و زنان بر زین سوار می شوند (به خودنمایی می پردازند) بر آنها لعنت خدا باد.
(تفسیر نمونه، ج 21 / ص 456)
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردی را دید که خود را شبیه زنان ساخته بود و او را از این کار بر حذر داشت. آن حضرت فرمودند: مردان نباید در لباس، شبیه زنان باشند.
(وسائل الشیعه، ج 5، ص 25)

و اما مردان...
 

- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از زنهای مردم پرهیز داشته باشید. (نسبت به آنها عفت داشته باشید.) تا زنهای شما هم پاک بمانند. (دیگران هم از زنهای شما پرهیز داشته باشند.)
(بحارالانوار، ج 79، ص 18 / وسایل الشیعه، ج 20، 256)

غیرت در مردان
 

- امام علی (علیه السلام): خداوند لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.
(بحارالانوار، ج 79، ص 115 / الخامس، ص 115)
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله): به درستی که خداوند بندگان با غیرت خویش را دوست دارد.
(کنزالعمال، ح 7070)
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله): هنگامی که زنی آرایش کرده و معطر از خانه خارج شود و شوهرش نیز به این کار راضی باشد به ازای هر قدمی که زن بر می دارد خانه اش در آتش برای شوهرش بنا می شود.
(بحارالانوار، ج 153، ص 249 / جامع الاخبار، ص 108)
- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: حضرت علی (علیه السلام) در نامه ای برای امام حسن (علیه السلام) چنین نوشت: «تو را از غیرت بی جا بر حذر می دارم. زیرا غیرت بی جا زنان سالم را به بیماری سوق می دهد.»
(بحارالانوار، ج 77، ث 216 و 235، اصول کافی، ج 5، ص 537، وسائل الشیعه، ج 20، ص 237)
- راوی می گوید: بر حضرت موسی بن جعفر (ع) وارد شدم، دیدم خضاب فرموده است. گفتم رنگ مشکی به کار برده اید؟ فرمود: بلی، خضاب و آرایش در مرد موجب افزایش پاکدامنی در همسر است. برخی از زنان به این جهت که شوهرانشان خود را می آرایند، عفاف را از دست می دهند.
(اصول کافی، ج 5، ص 567)
- امیرالمؤمنین (ع) به فرزندش امام حسن (ع) می فرماید: شده الحجاب خیر لک و لهن من الارتیاب: سختی حجاب برای زن و مرد بهتر است از تلخی بد گمانی.
- پیامبر (ص) فرمود: نسبت به زنان مردم عفیف باشید تا زنان شما عفیف بمانند.
(وسایل الشیعه، ج 14، ص 138 و 141)
- امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسانی که به اندام زنان (نامحرم) نگاه می کنند ایمن نباشند از اینکه، دیگران به ناموس آنها نگاه نکنند.
(وسایل الشیعه، ج 14، ص 171)
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله): سه گروه هرگز داخل بهشت نمی شوند: 1. کسی که نسبت به عفت و ناموس خود بی تفاوت است. 2. زنی که خود را در لباس و حرکات و امور دیگر شبیه مرد سازد. 3. شراب خوار
(میزان الحکمه، ج 2، ص 102)
- امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل فرمودند: اگر زنی بخواهد با وضع نامناسب به عروسی، بازار، گردشگاهها برود و شوهرش جلوگیری نکند و یا از شوهرش بخواهد لباسهای نامناسب و نازک برای او تهیه کند و شوهرش چنان نماید، خداوند او را با صورت به زمین می افکند.
(المحجه البیضاء، جلد 3، ص 101)
- ابوبصیر از امام صادق (ع) پرسید: زنی از کنار مردی عبور می کرد و آن مرد به پشت آن زن نگاه می کرد این عمل چگونه است؟ حضرت فرمودند: آیا شما خوشحال می شوید کسی به پشت سر خانواده و فامیل شما نگاه کند؟ عرض کردم: نه. فرمود: آنچه را برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.
(وسایل الشیعه، ج 14، ص 145؛ اصول کافی، ج 5، ص 553)

درباره حیا
 

- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هر که چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را به حسنات تبدیل کند و یکی از آنها حیا است.
(اصول کافی، ج 3، ص 166)
- امام علی (علیه السلام) فرمودند: خردمندترین مردم با حیا ترین آنها است.
(گزیده میزان الحکمه، ص 235)
- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.
(گزیده میزان الحکمه، ج 2، ص 235)
- پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «حیا زیباست ولی از جانب زنان زیباتر است.»
- پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودند: «هنگامی که خداوند بخواهد بنده ای را هلاک بگرداند، حیا را از او دور می سازد.»
محمد طلعت حرب، قربیه المره و الحجاب، ص 68
منبع: حریم ریحانه.



 

پوشش و عفاف در احادیث و روایات معصومین (ع)(3)
پوشش و عفاف در احادیث و روایات معصومین (ع)(3)


 






 

فلسفه حجاب از دیدگاه معصومین
 

- امام رضا (علیه السلام) در مورد اینکه چرا نگاه مردان نامحرم به موی زنان متاهل و مجرد حرام است؟ فرمود: این نگاه زمینه ساز قسمتهای بدن زن که نگاه به آن حرام است نیز حرام می باشد. ولی مواردی را خداوند استثناء فرموده است، چنانچه در قرآن می فرماید: «بر پیرزنانی که مردان میل به ازدواج با آنها نمی یابند، ایرادی نیست اگر حجابی نداشته باشند، مشروط بر آنکه خود را نیارایند.» مطابق این آیه قرآن، نگاه مردان به سوی چنین زنانی اشکال ندارد.
بحارالانوار، ج 104، ص 36 / عیون الاخبار، ج 2، ص 97

حجاب فاطمی
 

- هنگامی که ابوبکر و عمر اتفاق کردند بر منع حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از فدک و این خبر به آن حضرت رسید مقنعه شان را به سر پیچیدند و خود را در میان عبا قرار دادند و اطراف خود را از سر و صورت و سایر بدنشان را تا پاهایشان به آن پوشانیدند به قدری لباسهایشان بلند بود که هنگام راه رفتن (اطرافیان) پاهایشان را به دامن او می نهادند و ایشان مانند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) راه می رفتند تا وارد مسجد شدند بعد پرده ای در مقابل آن حضرت کشیده شد.
(اقل السادات سیده فاطمه علامه - حجاب فاطمی، ج 1، ص 56)
- حضرت زهرا (سلام الله علیها) سخت زشت و قبیح می شمردند که حتی بعد از مرگ هم نامحرم به حجم بدن زنان ولو از روی پوشش و حجاب نگاه کند. اولین کسی که در اسلام تابوت برای جنازه اش قرار داده شد فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود.
وسائل الشیعه، ج 2، ص 876

حجاب عاشورایی
 

- بخشی از خطبه حضرت زینب (سلام الله علیها) در مجلس در انتقاد از یزید در رابطه با رفع حجاب از دختران پیامبر چنین است "... ای پسر آزادشدگان آیا عدالت آن است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جای دهی ولی دختران رسول خدا را اسیر نموده و پرده آبرو و حرمت آنها را بدری؟ و صورت آنها را بگشایی؟"
(ترجمه لهوف، سید بن طاووس، سوگنامه سالار شهیدان، علیرضا رجالی تهرانی)
- دختر 6 ساله حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در مجلس یزید با آستین خود روی خود را گرفته بود و اشک می ریخت. یزید پرسید چرا گریه می کنی؟ فرمود: چگونه گریه نکند کسی که پوشش و نقابی برای او نیست که صورت خود را از تو و حضار مجلست بپوشاند.
(ترجمه نفس الهموم، ص 221)
- فاطمه دختر حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در روز عاشورا پس از غارت و تاراج اهل بیت (علیهم السلام) خدمت عمه خود حضرت زینب (سلام الله علیها) رسید و گفت: آیا پارچه ای هست که سرم را بپوشانم؟ حضرت زینب (سلام الله علیها) که خود نیز مثل او گرفتار بود در جواب فرمودند: عمه ات نیز مثل شما احتیاج به پوشش دارد.
(حجاب در ادیان الهی، ص 107)

هشدارهای خدا
 

- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): کسی که چشمش را از حرام پر کند خداوند روز قیامت چشمش را از آتش پر می نماید، مگر اینکه توبه نماید.
(وسائل الشیعه، جلد 14، ص 142)
- پیامبر می فرماید: "بیشتر اهل دوزخ مردانی هستند که ازدواج نمی کنند و پست ترین مردگان شما مردگانی هستند که بی همسرند."
(وسایل الشیعه، ج 14 ص 171)
- امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: روزی من و فاطمه به خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رفتیم و آن حضرت را بسیار گریان یافتیم، عرض کردم: پدر و مادرم فدای تو باد یا رسول الله، چه چیز سبب گریه شما شده است؟ فرمود: یا علی، شبی که مرا به آسمان بردند، زنانی چند از امت خود را در عذاب شدید دیدم، پس از حالت آنها تعجب کردم و از شدت عذاب آنها گریستم.
زنی را دیدم که به موهایش آویخته شده بود و مغز سرش می جوشید و آن زنی بود که، موی خود را از مردان نامحرم نمی پوشانده است!
و زنی را دیدم که به سینه هایش آویخته شده بود و آن زنی بود که از انجام وظائف زناشویی خودداری می ورزیده است.
و زنی را دیدم گوشت بدن خود را می خورد و آتش از زیرش شعله می کشید و آن زنی بود که برای مرد نامحرم زینت می کرده است.
و زنی را دیدم که گوشت بدن او از جلو و عقب با قیچی های آتشین پاره پاره می شد و آن زنی بود که خود را به مردان (نامحرم) عرضه می داده که به او رغبت کنند!
و زنی را دیدم که صورت و دستهایش می سوخت و روده های خود را می خورد و آن زنی بوده که مرد و زن نامحرم را به یکدیگر می رسانده است.
و زنی را دیدم که به صورت سگ، آتش در پشتش داخل می شد و از دهانش بیرون می آمد و ملائکه سر و بدنش را با گرزهای آتشین می کوبیدند. و آن زنی بوده که خواننده و آوازه خوان و حسود بوده است.
1. عیون اخبار الرضا علیه السلام ج 2، ص 10.
2. بحارالانوار، ج 8 / 309 و جلد 103 / 245.
3. حیات القلوب ج 2، ص 292.
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): دو گروه اهل جهنم هستند؛ و حتی بوی بهشت به مشام آنها نخواهد رسید:
1. ستمگران تازیانه به دست. 2. زنان بی حجاب و برهنه ای که با زرق و برق خود را به مردم نشان داده و هوس های آنها را به سوی خود جذب می کنند. موهای سرشان همچون کوهانهای شتر سبکسر عربی است....
(فروع کافی، ج 5، ص 1519)
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): زنانی پوشیده و برهنه و مایل به کارهای پلید جهل دهنده و اغوا کننده به منکرات و زشتیها که سرشان مانند کوهان شتر (آرایش جو) است، که این گونه از زنان نه در بهشت داخل می شوند و نه بوی بهشت به مشام ایشان می رسد.
(تفسیر قرطبی، ج 14، ص 224)
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: دو گروهند که اهل آتشند، نمی خواهم آنها را بنگرم: 1. گروهی که تازیانه به دست گرفته و به مردم اذیت می رسانند. 2. زنانی که پوشیده اند ولی برهنه اند. (کاسیات عاریات) به شهوات متمایلند و مردم را به سوی خود جذب می کنند.
(علل الشرایع، ص 602)
- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): هرگاه زنی برای غیر شوهرش، خود را معطر نماید سپس از خانه اش بیرون شود تا زمانی که به منزلش برمی گردد لعنت می شود.
(وسایل الشیعه، ج 14، ص 114؛ حجاب در ادیان الهی، ص 95)
- پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): دو گروه از دوزخیان را (هنوز) من ندیده ام: گروهی که تازیانه هایی مانند دم گاو در دست دارند و مردم را با آن می زنند و گروه دیگر زنانی که پوشش دارند اما برهنه اند، کجراه می روند (زنانی که کرشمه راه می روند و دل مردان را می ربایند یا روسری و مقنعه خود را کج و تا نیمه بر سر می کنند. یا با آرایش و زیور بیرون می آیند به تعبیر دیگر زنانی که به دیگر زنان یاد می دهند مانند آنها رفتار کنند (بدحجاب باشند) و دیگران را به کج روی تشویق می کنند، سرهایشان همچون کوهان شتر خاسانی فروهشته است. اینان به بهشت نمی روند و بوی بهشت را که از فاصله چندان و چندان به مشام می رسد، استشمام نمی کنند.
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: دو گروه اهل جهنم هستند؛ از جمله زن بدحجابی (که در ضمن این که پوشیده اند برهنه و عریانند) آنان برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند و مانند کوهان شتر سبکسر، موهای خود را بیرون می گذارند. این زنان نه داخل بهشت خواهند شد و نه بوی بهشت به مشامشان خواهد رسید.
(کنزالعمال، ج 16، ص 383، شماره 45013 و مانند آن ج 16، ص 401)
منبع: حریم ریحانه.



 

>
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۴:۰۲
مجید کمالی

مذمّت پُرخوری در احادیث و روایات

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۰ ب.ظ

همانگونه که می دانید پُرخوری و چاقی احتمال ابتلا به بیماری های مزمن مانند بیماری های قلبی-عروقی، افزایش چربی های خون، فشار خون بالا، دیابت، ناراحتی مفاصل و ... را افزایش می دهد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۴:۰۰
مجید کمالی

این پژوهش به بحث وبررسی پیرامون وجوه اهمیت نماز درآیات وروایات می پردازد . در میان واجبات وفرایض ما مسلمانان مهم تر و با فضیلت تر از این عمل که مورد غفلت وسهل انگاری واقع شده ، نتوان یافت که با اندکی تفکر ودقت پیرامون آیات وروایات مربوط به آن یا شواهد وقراین دردست به درجه اهمیت این فریضه حتی در میان کارزار وپیکار می توان دست یافت.این تحقیق شامل وجوه اهمیت آن در آیات وروایات با جهاد برای نماز، پیروزی درسایه نماز و.... می باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۳:۵۹
مجید کمالی

زلزله تهران از نگاه روایات و احادیث

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۸ ق.ظ

اخیرا برخی از علمای تهران نسبت به وقوع زلزله در تهران هشدار دادند و مردم را به استغفار و توبه از گناهان برای جلوگیری از وقوع بلا ارشاد کردند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۱:۴۸
مجید کمالی

لغزش گاه های انسان در زندگی اقتصادی

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۱ ق.ظ

لغزش گاه های انسان در زندگی اقتصادی


نویسنده: رزیتا نعمتی



حرص و آز

بسیاری ازفسادهای فردی و اجتماعی ، مانند رشوه خواری ، دزدی و خیانت و تقلب، برآمده از حالت حرص و زیاده خواهی انسان است. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید:« بالشره تشان الأخلاق؛ به وسیله آز و حرص زیاد، خلق و خوها زشت می شود»(1)
در مقابل ، قناعت ، پاکدامنی و اعتقاد به خداوند، از جمله ویژگی هایی است که ریشه درخت آز و طمع را در وجود انسان می خشکاند و آدمی را از افتادن به پرتگاه حرص و آز ایمن می دارد . سعدی شیرازی در این باره می گوید:
اگر هوشمندی مکن جمع مال
که جمعیتت را کند پای مال
مرا پیش از این کیسه پر سیم بود
شب و روزم از کیسه پربیم بود
بیفکندم و روی برتافتم
وزان پاسبانی فرح یافتم
مخورهول ابلیس تا جان دهد
هم آن کس که دندان دهد ، نان دهد
تواناست آخر خداوند روز
که روزی رساند، تو چندین مسوز
قناعت سرافرازد ای مرد هوش
سر پر طمع برنیاید ز دوش

پیام متن :

حرص و طمع سایه ای از شماست که اگر اجازه بدهید خود را بر زمین پهن کند، هرچه بدوید ، نمی توانید روی آن پا بگذارید و آن را تصرف کنید. تنها کاری که می توان کرد این است که به نور پشت نکنید.

ولخرجی

مولا علی علیه السلام فرموده است « التبذیر عنوان الفاقه؛ ول خرجی، نشانه و سرآغاز فقر و نیازمندی است.»(2) این در حالی است که امروز مصرف گرایی و میل به تجملات و ولخرجی ، مایه فخر و غرور بسیاری از افراد جامعه به شمار می آید و در ردیف ارزش ها قرار گرفته است. رواج این گونه فرهنگ ها، در تبلیغات غرب ریشه دارد تا کالاهای خود را به ملت های دیگر عرضه کنند و منابع مهم طبیعی کشورها را از این راه صاحب شوند. براین اساس ، با طرح مسائلی همچون مد، بسیاری از فکرها را به سوی خرج های غیرضروری می کشانند. البته در فرهنگ ما نیز رسم هایی همانند ازدواج و جشن ها و میهمانی ها با تشریفات و تجملات روز افزونی برگزار می شوند که گاه مایه افتخار و مباهات خانواده هاست . در حالی که یکی از ریشه های فقر و ناداری جامعه را - همان گونه که حضرت علی علیه السلام فرمود - باید در همین ول خرجی ها و تجمل پرستی جست و جو کرد.
در حدیثی دیگر از علی علیه السلام می خوانیم «من الفتخربالتبذیراحتقربالافلاس ؛ کسی که به تبذیر افتخار کند به نداری تحقیر می شود.»(3) آن حضرت در سخنی دیگر، ولخرجی را ویژگی برخاسته از نادانی فرد معرفی می کند.(4) ناگفته نماند که سستی شخصیت و نامتعادل بودن روح افراد، گاه آنان را به سوی معرف بی رویه می کشاند. در این حالت شخص با خرید اجناس تجملی و مازاد بر نیاز، درصدد به دست آوردن آرامش خود برمی آید تا از قافله دروغین و پرهیاهوی تمدن تبلیغ شده عقب نماند. حال آنکه پس از مدتی ، میل تنوع طلبی فرد به عادتی برای خرج کردن درآمده است ، او را به تهیه کالاهای جدیدتری وادار می کند. بدین ترتیب ، فقر شخصیتی گاه به فقر مادی می انجامد و به راستی چه خوش گفت سعدی شیرین سخن که :
خدا را ندانست و طاعت نکرد
که بربخت و روزی قناعت نکرد
قناعت، توانگر کند مرد را
خبر کن حریص جهان گرد را
خنک نیک بختی که در گوشه ای
به دست آرد از معرفت، توشه ای

پیام متن :

1.در جوامعی که عمیق نمی اندیشند ، سخنان روزانه افراد درباره قیمت هاست و وقتشان صرف تماشا و عرضه لوازم و لباس های جدید یکدیگر می شود.
2. ولخرجی، نوعی اعتیاد است که خانواده را به گرداب نابودی می کشاند.

اسراف

اسراف به معنای زیاده روی و از حد گذراندن است . اسراف، مال بسیاری را نابود می کند و به عادتی ناپسند در فرد تبدیل می شود. حال آنکه با در نظر داشتن پی آمدهای ناگوار دنیوی و اخروی آن ، می توان به میانه روی در خرج کردن روی آورد. درروایتی از علی علیه السلام آمده است :
اسراف را واگذار و میانه روی کن و در امروز، فردا را یاد کن و از مال خویش به مقدار ضرورت نگه دار و زیاده بر آن برای روز نیاز و حاجتت (روز قیامت) از پیش فرست.(5)
شکر گزاران واقعی نعمت های الهی می دانند که بهره مندی از نعمت ها همیشگی نیست و کفران آن ، محروم ماندن از نعمت پروردگار را در پی دارد. یکی از نمونه های اسراف، در نظر نگرفتن حقوق دیگران برای استفاده از یک موهبت همگانی است. از جمله استفاده بیش از اندازه از منابع طبیعی و جنگل ها و ذخیره های آب که برای همه مردم است ، آثار جبران ناپذیری در پی دارد و ضرر اقتصادی آن ، به خود انسان و فرزندان او باز خواهد گشت . ضمن اینکه حق الناس عظیمی را در برگردن انسان خواهد گذاشت .
ای قناعت ، توانگرم گردان
که ورای تو هیچ نعمت نیست
سعدی

پیام متن :

1. اسراف کردن، به منزله ریختن توشه دنیا و آخرت در کیسه ای پر از رخنه و پارگی است.
2. اسراف کننده ، دزدی است که به جیب خودش می زند.

احتکار

احتکار به معنای نگه داری مال به طمع گران شدن آن است . در روایتی از مولای متقیان علی علیه السلام آمده است « الاحتکارشیمه الفجار؛ احتکار ، شیوه بدکاران و گنه کاران است.»(6)
به راستی، کسانی که برای کسب منافع شخصی خود، راه عرضه برخی محصولات را به جامعه می بندند ، تا با این شیوه بتوانند کالای خویش را با قیمتی بیشتر به فروش برسانند ، با پایمال کردن حقوق مردم ، مرتکب کاری جهل آمیز شده اند. در واقع با مختل شدن نظام اقتصادی جامعه، همان زیان به خود آنها بازخواهد گشت و بنا به روایتی، از نعمت خود نیز بی بهره خواهند شد. چنان که حضرت علی علیه السلام فرمود:« المحتکرمحروم من نعمته؛ احتکار کننده ، از نعمت خود محروم و بی بهره خواهد شد.»(7)
احتکار کننده از اموال دیگران فربه می شود، همانند زالویی که از مکیدن خون دیگران چاق می شود. او در حقیقت اعضای بدن دیگران را بریده و به بدن خود پیوند زده است و بدین گونه با زیر پا گذاشتن دیگران، خود را بالا می آورد و به بلندی دورغین می رساند.
احتکار رودی است که محتکر بر آن سد می زند . آن گاه پس از مدتی چون سیلاب فنا در سد رخنه کند، بنیاد صاحب آن را بر می کند.

ربا

«ربا» یکی از گناهان بزرگ در اسلام است . در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کنند که «ربا دهنده و ربا گیرنده هر دو را لعنت کرده است .»(8) ربا، نابودی عده ای بیچاره و متمرکز شدن ثروت در دست عده ای دیگر است که از سودمندی های ثروت و سرمایه به اندازه کافی بهره مندند . بر اثر ربا روز به روز بر بار طبقه فقیر افزوده می شود و بر پهنا و تعداد ربا خواران نیز اضافه می شود تا هر گونه اراده کنند ، با اموال و حتی نیروی کار مردم بازی کنند و نیروهای نوآور و قدرت کار و فعالیت افراد را در راه سیر کردن اشتهای سیر ناشدنی خویش به کار اندازند . طبیعی است چنین عملی ، در هم پاشیدگی وهرج و مرج ، نابودی تمدن به هم ریختن زندگی و نظام اجتماعی است . از این رو است که در قرآن مقدس به شدت با ربا مبارزه شده و خداوند آن را جنگ با پروردگار دانسته است.(9)
از آنجا که گاهی تشخیص ربا در تجارت ها و معامله ها دشوار می شود، آگاهی از احکام تجارت ضروری است ، چنان که حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: «کسی که بدون آگاهی از احکام شرعی تجارت داد و ستد کند، به ربا آلوده خواهد شد.»(10)

پیام متن :

ناشایست بودن شکاف طبقاتی برآمده از رباخواری در میان جامعه، تا آن جاست که درحکم جنگ با خداوند، دانسته شده است.

پی نوشت :

1- ابن نمیمی آمدی : غررالحکم و دررالکلم، به قلم : رسولی محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 7، ج 1، ص 234 .
2- همان ، ص151 ح 21842.
3-همان ، ح 61846.
4- همان ح 91849.
5- همان ،ص 521 ح 8/4046
6- همان، ص 284 ح 4/2052
7-همان ح 3/2051
8- شیخ حسن حرعاملی وسائل الشیعه ج 12. ص 422
9-سید محمد حسین طباطبائی معنویت تشیع، ص 164.
10- غررالحکم و دررالکلم ،ج 3 ص 1047.

منبع: ماهنامه ی طوبی 25


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۱:۴۱
مجید کمالی


چکیده :
 

با در نظر گرفتن موضوع مقاله که پیرامون آفات کسب و درآمد از نظر اسلام است مفهوم آفت که به معنی ان چیزی است که در مسیر رشد و تعالی مانع حرکت است و درآمد که به معنی رزق و روزی . معیشت است و به واسطه کار و تلاش بدست می آید. از نظر اسلام برای روزی آفات و موانعی است که در حقیقت مسائلی از جمله رزق حرام از این آفات می باشد. هر چیزی که باعث شبه در کار و تلاش و رزق و روزی شود خود عاملی در جهت حرام کردن روزی می شود. در این تحقیق از آیات و روایات و کتابهای مربوطه استفاده شده است. از جمله موانع این تحقیق کمبود منابع معتبر تاریخی و روایی و قرآنی موجود در تحقیقات به عمل آمده هدف از این تحقیق گام نهادن در مسیر پاکی اقتصاد در جامعه که در پی آن پاکی نفوس و روح به وجود خواهد آمد. از جمله مطالب کلی این مقاله، صفات رذیله اخلاقی را چگونه با روزی حرام ارتباط دارد؟ کسب حلال در پرتوی رعایت چه چیزهایی است؟ وظایف مالی مسلمانان نسبت به هم چگونه است؟ و .... از دیگر مطالب مورد بحث، دروغ گویی و پیامدهای آن، دور شدن از کرامت ها، سرزنش و پشیمانی، کاهش روزی و .... . نتیجه کلی بحث این است که برای داشتن جامعه سالم باید به آفت شناسی روز را در رأس امور قرار داده و روح عبادت را در روزی حلال جستجو کنیم.
کلید واژه : آفت ، کسب ، درآمد ، اقتصاد ، اسلام

مقدمه :
 

در این مقاله که پیرامون آفات کسب و درآمد از نظر اسلام است مفهوم آفت که به معنی ان چیزی است که در مسیر رشد و تعالی مانع حرکت است و درآمد که به معنی رزق و روزی . معیشت است و به واسطه کار و تلاش بدست می آید. از نظر اسلام برای روزی آفات و موانعی است که در حقیقت مسائلی از جمله رزق حرام از این آفات می باشد. هر چیزی که باعث شبه در کار و تلاش و رزق و روزی شود خود عاملی در جهت حرام کردن روزی می شود. در این تحقیق از آیات و روایات و کتابهای مربوطه استفاده شده است. از جمله موانع این تحقیق کمبود منابع معتبر تاریخی و روایی و قرآنی موجود در تحقیقات به عمل آمده هدف از این تحقیق گام نهادن در مسیر پاکی اقتصاد در جامعه که در پی آن پاکی نفوس و روح به وجود خواهد آمد. از جمله مطالب کلی این مقاله، صفات رذیله اخلاقی را چگونه با روزی حرام ارتباط دارد؟ کسب حلال در پرتوی رعایت چه چیزهایی است؟ وظایف مالی مسلمانان نسبت به هم چگونه است؟ و ....

آفت زدایی از کسب درآمد
 

کسب مال حرام، انباشتن، خوردن و ساختن از حرام، پیامدهای ناگوار و خطرناکی در ابعاد مختلف زندگی انسان در پی خواهد داشت که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

1. عمر بیهوده
 

انسانی که بر سر دو راهی حلال و حرام، جاده حرام را انتخاب می کند، خداوند او را به گونه‌ای سرگرم مادیات و هوی و هوس هایش می نماید که از عمرش نتواند به خوبی و در جهت رشد و کمال بهره ای ببرد. روز و شب های چنین انسانی می گذرد، اما به واسطه افتادن در دام کسب حرام، از حرکت و رشد و سعادت محروم مانده و تنها به تنوع ها و رنگ عوض کردن ها دل خوش می دارد، تا این که روزی مرغ بیچاره، روحش، از قفس آتشین بدنش پر می کشد و این چیزی جز بی‌ برکتی عمر نخواهد بود. الإمام الصادق (علیه السلام): مَنْ کَسَبَ مَالًا مِنْ غَیْرِ حِلِّ سَلَّطَ الله عَلَیِه الَبَناءَ وَ المَاءُ و الطْینْ(1) هر کس مالی را از راه غیر حلال به دست آورد، خداوند ساختمان سازی و آب و گل را بر او مسلط می کند؛ کنایه از این که چنین شخصی پیوسته به دنبال تعمیر، تعویض و یا تکمیل وسایل زندگی مادی اش است و بدین گونه عمرش بدون آسودگی و آسایش به پایان می رسد.

2. سرمایه بیهوده
 

ممکن است حرام خوار، مال و ثروت را در چنگ بگیرد و از آن بهره برداری کند، اما هرگز کفایتش نمی کند و دائم در تلاش و تکاپو برای پُر کردن خلأهای جدید بر می آید. انسانی که از حرام روزی می خورد، هیچ گاه سیری ندارد و دائم فریاد (هل من مزیدش) بلند است. حال و روز این گروه برخلاف عده ای است که به برکت کسب حلال، استمرار و دوام نعمت های خدایی را حس کرده اند و با چشمان خود دیده و باور کرده اند که حتی اندکی مال حلال، گره‌های بزرگ را باز می کند و آرامش و آسایش را برای اهلش، به هدیه می آورد.
نمی دانم تا به حال پای درد دل انسان هایی که نسبت به حلال و حرام بی تفاوتند نشسته ای یا نه؟ غم و حسرت سرتاسر گفته ها و حتی نگاهشان را گرفته است، آن ها به ظاهر مال و دارایی دارند، ولی می نالند و می سوزند! اما برخی دیگر را می بینی که با سختی لقمه های نان حلال، برای خانواده اش به ارمغان می آورد و با همان درآمد اندک چراغ آسایش خانه را روشن نگاه می دارد.
 
آیا این تفاوت ها را با چیزی به غیر از «برکت» و «بی برکتی» می توان توجیه کرد؟ الإمام علی (علیه السلام): اِنَ اَلحَرامَ لَایُنْمَی وَ اِنَ نَمیَ لَمْ یُبارِکُل ْفیْه(2) مال حرام رشد نمی کند و اگر رشدی هم داشته باشد، در آن برکتی نخواهد بود. محمّد بن أحمد، عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: دَخَلَ عَلَیِه قَومِ مِنْ أَهْل خُراسان، فَقالَ اِبتِداءُ مِنْ غَیْرِ مَسْأَلَه: مِنْ جَمْعِ ماَلَاً مِنْ مشهاوِشَ أَذْهَبَه اَلله فِی نَهابَر. فَقالُوا: جَعَلنَا فِداکَ! لاَنْفَهَمَ هَذا اَلکَلاَمْ. محمّد بن احمد از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که گروهی از اهل خراسان خدمت آن جناب رسیدند. قبل از اینکه سؤال کنند فرمود: مَنْ جَمَعَ مَالَاً مِن مَهاوَشَ أَذْهَبَه اَللهَ فِی نَهابِرَ. خراسانیان عرض کردند: آقا ما نفهمیدیم چه فرمودید (چون به زبان عربی آشنا نبودند) به زبان ایرانی فرمود: از باد آید بدم بشود «باد آورده را باد می برد».(3) آری اگر انسانی به حرام خواری عادت کرد و با درآمدهای سیاه، برج هایی سفید و سر به فلک کشیده احداث کرد، باز هم سفیدی و برکت زندگی را نخواهد دید و طعم واقعی آرامش را نخواهد چشید.

3. نسل مسموم
 

پیامدهای کسب حرام در وجودِ شخصی و زندگی فردیِ حرام خوار خلاصه نمی شود، که او آب و دانه آلوده و فاسد به زن و فرزندش نیز داده است و لذا در نسل او نیز اثرات شوم آن بر جای خواهد ماند. الإمام الصادق (علیه السلام): کَسْبُ الْحَرَامِ بَبِیبَنُ فِی الذُّرِّیَّةِ (4) کسب حرام در نسل انسان خودش را نشان داده و ظاهر می شود. پدری که حاضر نمی شود خاری به پای کودکش بنشیند، پدری که او را از سرمای زمستان حفظ می کند و نسبت به وزن و قد کودکش حساسیت نشان می دهد، چگونه دلش می آید او را بر سر سفره مسموم و آتشین مهمان کند و مقدمات انحراف او را فراهم آورد؟!

4. عدم استجابت دعا
 

النبیّ (ص): مَنْ اَحَبَّ اَنْ یُسْتَجابَ دُعاؤُهُ فَلْیُطَیِّبْ مَطْعَمَهُ وَمَکْسَبَهُ، هرکس دوست دارد که دعایش مستجاب شود خوراک و کسبش را پاکیزه کند.(5) و قال (ص) لمن قال له: أحبّ آن یستجاب دعائی. قال له: طهّر مأکلک و لاتدخل بطنک الحرام.(6) به کسی که عرضه داشت: دوست دارم که دعایم مستجاب شود، فرمود: خوراکت را پاکیزه کن و در شکمت حرام داخل مکن.

5. بطلان عبادت
 

مصرف غیر حلال در برخی موارد سبب بطلان عبادت می شود. به عنوان مثال به مسائل زیر توجه کنید:
10.وضو با آب غصبی و یا آبی که معلوم نیست صاحب آن راضی باشد یا نه، حرام و باطل است.
11.اگر بخواهد پول حرام یا پولی که خمسش را نداده به حمامی بدهد غسل او باطل است.
12.اگر با عین پولی که خمس یا زکات آن را نداده اند لباس بخرد، نماز خواندن در آن لباس باطل است.
13.اگر با عین پولی که خمس و زکات آن را نداده ملکی بخرد، تصرف او در آن ملک حرام و نمازش باطل است. النبیّ (صلی الله علی آله): مَنِ اکْتَسَبَ مَالًا حَرَاماً؛ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ صَدَقَةً وَ لَا عِتْقاً وَ لَا حَجّاً وَ لَا اعْتِمَاراً؛ ، وَ کَتَبَ اللَّهُ بِعَدَدِ أَجْزَاءِ ذَلِکَ أَوْزَاراً؛ مَنْ قَدَرَ عَلَیْهَا وَ تَرَکَهَا مَخَافَةَ اللَّهِ ؛ کَانَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ وَ رَحْمَتِهِ وَ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى الْجَنَّة.(7) هرکس مالی حرام کسب کند، خدا نه صدقه او را می پذیرد و نه بنده آزاد کردن و نه حج گذاردن و نه عمره انجام دادن او را؛ و به اندازه پاداش این اعمال برای او گناهانی سنگین می‌نویسد؛ و آنچه از وی پس از مرگش بر جای بماند، توشه راه جهنّم او خواهد بود. هر شخصی که بر حرام دست یابد و از ترس خدا آن را رها کند، خداوند او را مورد دوستی و رحمت قرار می دهد و می فرماید تا او را به بهشت ببرند.

6. مردگی عبادت
 

تا به حال دیده ای انسان روی خاک نرم یا شن و ماسه، خانه بسازد؟! انسان عاقل هیچ گاه دست به چنین کاری نمی زند؛ زیرا این ساختمان نه تنها به پایان نخواهد رسید و سودی در بر نخواهد داشت، بلکه بودجه و مصالح آن به هدر خواهد رفت. النبیّ (صلی الله علی آله): العِبَادَةُ مَعَ أکلِ الحَرََامِ کَالبِنَاءِ عَلیَ الرَّمل (8) پیامبر خاتم (صلی الله علی آله) عبادت شخص حرام خوار را به چنین عمارتی تشبیه کرده و می فرماید پرستش همراه با تغذیه حرام، همچون بنایی کردن ساختمان روی شن می باشد. به همین خاطر است که روایات، می فرماید: النبی (صلی الله علی آله): تَرْکُ لُقْمَةِ حَرَامٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ صَلَاةِ أَلْفَیْ رَکْعَةٍ تَطَوُّعاً (9) ترک لقمه حرام نزد خدا دوست داشتنی تر از هزار رکعت نماز مستحبی است. آری، آن ها که ماهیت واقعی خود را در زیر پرده ایمان و تقوی و حج و نماز و تلاوت قرآن پنهان می کنند، در واقع به اعمال حرام و کسب های فاسدی هم چون کم کاری، گران فروشی، رباخواری، دریافت و پرداخت رشوه، احتکار و... می پردازند، باید بدانند تا دست از انحرافات خود بر ندارند، عبادت هایشان همچون نقش روی یخ در زیر آفتاب تیرماه، خواهد بود. پیامبر اعظم (صلی الله علی آله) و دیگر معصومین (علیه السلام) چنین تأثیراتی را در حرام خواری می دیدند که به روش های گوناگون، مسلمانان را از آن باز داشته و به کسب روزی حلال، تشویق و ترغیب می‌کردند. سیره پیامبر مهربانی ها، در قبول کردن هدیه از مسلمانان بود،(10) اما با این حال اگر کسی آن حضرت را به خوردن چیزی دعوت می کرد، تا از حلال و طیب بودنش اگاهی پیدا نمی کرد، لب به آن غذا نمی گذاشت و از آن پرهیز می نمود.(11) و می فرمود: إِنَّ العِبادَةَ عَشَرَةُ أَجزاءَ: تِسعَةٌ مِنها طَلَبُ الحَلالِ (12) عبادت ده جزء دارد که نه جزء آن در طلب روزی حلال قرار دارد. به درستی که از این گفتارهای نورانی نباید تعجب کند، زیرا همان طور که بیان شد، روزی حلال زیر بنای تمام عبادت های ما قرار دارد، به همین دلیل اگر خدای ناکرده حرام و حرام خواری در زندگی راه پیدا کند، اندک اندک از عبادت ها و اطاعت ها کاسته می شود، تا جایی که دیگر تنها در مقابل درهم و دینار و دنیا تسلیم می شود و بس. البته این سقوط ها و افول ها به صورت نامحسوس اتفاق می افتد و زمانی شخص متوجه می شود که دیگر کار از کار گذشته و شاید بیچارگی اش در این راه و به خاطر استفاده مال حرام و شبه ناک به حدی برسد که شمشیر برهنه را در متقابل امام زمانش قرار دهد!

کوفیان حرام خوار
 

این مطالب خواب و خیال نیست، بلکه واقعیت زندگی مردان نامرد کوفه است، آن ها که به ظاهر اهل عبادت بودند اما کم کم سر از مخالفت و عصیان در آوردند. پسر فاطمه هنگامی که مخالفت شدید کوفیان از خدا بی خبر را دید، پس از آن که نصیحت را به نهایت رساند و از بازگشت آن ها ناامید شد، کلامی فرمود که برای من و تو هم می تواند درس عبرتی باشد. سپاه کوفه! می دانید چرا با این که حسب و نسبم را می شناسید، در مقابلم صف کشیده اید و بر من راه بسته اید؟ می دانید چرا شمایی که در ابتدا با نامه فدایت شوم ها و دعوت کردن ها، ما را به اینجا کشانده اید، اکنون کارتان به جایی رسیده است که تیر و سنگ و نیزه به سویم پرتاب می‌کنید؟ می دانید چه آفتی به جانتان افتاده و خود غافل هستید؟ مگر شما در نامه هایتان ننوشته بودید: باغ هایمان به میوه نشسته و فصل برداشت است، اما پا به آن نمی گذاریم تا تو با قدم های مبارکت، قدم در باغ ما بگذاری و مایه‌ی برکت آن شوی!(13) اما اکنون می بینم که آن درخت ها را تیر و نیزه کرده اید و به جای میوه ها سنگ در دست گرفته‌اید و می خواهید از ما پذیرایی کنید، می دانید چرا؟ چون « فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ » «شکم هایتان از حرام پر شده است» و أحاطوا بالحسین من کلّ جانب حتّی جعلوه فی مثل الحلقه، فخرج (ع) حتّی أتی الناس، فاستنصتهم فأبوا أن ینصتوا حتّی قال لهم: و یلکم! ما علیکم أن تنصتوا إلیَّ فتسمعوا قولی، و إنّما أدعوکم إلی سبیل الرشاد، فمن أطاعنی کان من المرشدین و من عصانی کان من المهلکین، و کلّکم عاص لأمری، غیر مستمع قولی، فقد ملئت بطونکم من الحرام، و طبع علی قلوبکم، ویلکم! ألا تنصتون؟ ألا تسمعون؟(14) هنگامی که ابن سعد اصحاب خود را برای کارزار با امام حسین (علیه السلام) آماده و هر کدام را به جای خود مرتب و منظم کرد و پرچم ها را در موضع خود جایگزین نمود و گروه میمنه و میسره لشکر را برقرار کرد به افرادی که در قلب لشکر بودند گفت: شما در جای خود ثابت باشید. سپس آن مردم از خدا بی خبر از هر طرفی امام حسین (علیه السلام) را احاطه کردند و نظیر حلقه در اطراف آن حضرت گرد آمدند. امام حسین (علیه السلام) خارج شد و نزد آن گروه خونخوار آمد و از آنان خواست تا ساکت شوند، ولی ایشان ساکت نشدند کار به جایی رسید که امام فرمود: وای بر شما! چه مانعی دارد که ساکت شوید و سخن مرا گوش کنید؟ جز این نیست که من شما را به راه هدایت دعوت می کنم، کسی که از من اطاعت کند هدایت می شود و کسی که نافرمانی نماید کافر خواهد بود. شما عموماً امر مرا اطاعت نمی کنید، گوش به سخن من نمی دهید زیرا شکم های شما از حرام پر شده و به قلب های شما مهر (قساوت) زده شده است، وای بر شما! آیا ساکت نمی شوید؟! آیا نمی شنوید؟ این کلام پسر فاطمه در کربلا است، با این حساب آیا دیگر نماز و روزه و عبادت این قوم گمراه، که راه بر کاروان حسینی می بندند، قبول درگاه حق بوده و عبادت محسوب می شود؟! این جریان به خوبی مفهوم کلام رسول الله (صلی الله علی اله) را روشن می کند که، نُه قسمت از ده قسمت عبادت، در کسب حلال است.

آفات کسب درآمد (ربا کاری)
 

در این جا به برخی از انحراف هایی که آفت تولید و توزیع و مصرف است و کسب حلال را خدشه دار می کند، اشاره خواهیم کرد.

رباکاری
 

یکی از بلاهای خانمان سوزی که در دنیا و آخرت فرد و حتی اطرافیانش را در اتش خود می سوزاند و هیچ نتیجه ای جز لعن و نفرین خدا و رسول در پی نخواهد داشت، گناه بزرگ و پر عقوبت «رباخواری» است. البته از این آتش خسارت آفرین، علاوه بر «دهنده ربا»، «شاهدین» و حتی «کاتب» آن هم بی بهره نخواهند بود و مورد لعن و نفرین خدا قرار گرفته اند. النبیّ (صلی الله علی آله): إنّ اللّه‏َ عز و جل لَعَنَ آکِلَ الرِّبا ومُوکِلَهُ وکاتِبَهُ (15) به برخی از هشدارها و پیامدهای ربا توجه نمایید: هنگامی که مشغول تلاوت قرآن هستی، در ایات دقت کن، می بینی که چگونه خداوند دلسوز، برای به سلامت رسیدن و رشد من و تو، ما را از چاه ها و چاله های نکبت و بدبختی، آگاه کرده و با تعبیرات مختلف، ما را از نزدیک شدن به آن ترسانده است. اما وقتی به آیات مربوط به ربا و رباخواری در سوره بقره می رسی، می بینی که خدا برای بیان نکبت و بزرگی و شیطانی بودن این گناه، از تعابیری استفاده کرده که در مورد کمتر گناهی دیده می شود!

2- اعلان جنگ با خدا:
 

قرآن خطاب به مسلمانانی که تا آن روز، بر سفره کثیف رباخواری نشسته بودند، می گوید: فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُم فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُم لاتَظْلِمُونَ وَ لاتُظْلَمُونَ (بقره/278-279) آنچه به عنوان ربا می پردازید تا در اموال مردم فرو نمی یابد نزد خدا فروش نخواهد یافت و آنچه را بعنوان زکات می پردازید تنها رضای خدا را می طلبید کسی که چنین می کنند دارای پاداش مضاعفند. دیگر به مسلمان رباخواری که طبق فرموده خداوند در قرآن به جنگ خدا و رسول آمده، چه امیدی است؟!

3. ربا و محو برکت
 

یَمْحَقُ اللهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللهُ لایُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثیم (بقره/276) خداوند ربا را نابود می کند و صدقات را افزایش می دهد و خداوند هیچ سپاس گنهکاری را دوست ندارد وَ ما آتَیْتُم مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فی أمْوالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِندَ اللهِ وَ ما آتَیْتُم مِنْ زَکاتٍ تُریدُونَ وَجْهَ اللهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُون (روم/39) اگر چنین نمی کنید ربا می خورید بدانید خدا و رسولش به شما اعلان جنگ می کنند و اگر توبه کنید سرمایه هایتان از آن شماست و ستم می کنید و برشما قسم می شود. درباره معنای «ربا» و مقصود از آن در این آیه دو قول است، یکی این که مراد از آن، بخشش و هدیه ای است که کسی به دیگری بدهد، تا در عوض آن، چیز بیشتری به دست آورد، و چنین کاری نه پاداشی دارد نه کیفری. دیگر این که مراد همین ربای معروف است؛ و این مالی است که برکت و افزایشی ندارد، بلکه خداوند آن را بی برکت و نابود می کند (یمحق الله الربا...)

4. مؤمن و رباخواری؟!
 

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین (بقره/278) ای کسانی که ایمان آورده اید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و آنچه را از ربا باقی ماند رها کنید اگر ایمان دارید. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَهً وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفْلِحُون (آل عمران/130) ای کسانی که ایمان آورده اید ربا را چند برابر نخورید و از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید.

5. رباخواری، سیرتیان یهودی
 

فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللهِ کَثیراً * وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أُکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ مِنْهُمْ عَذاباً أَلیما (نساء/160-161) بخاطر ظلمی که از یهود صادر شد و بخاطر باز داشتنی فراوان آنها از راه خدا بخشی از چیزها پاکیزه را که برای آنها حلال شده است برآنان حرام کردیم.

6. بدترین و پلیدترین درآمدها
 

النبی (صلی الله علی آله): وَشَرُّ الْمَکَاسِبِ کَسْبُ الرِّبا.(16) بدترین کسب ها، کسب از راه رباست. الإمام الباقر (علیه السلام): أخبَثُ المَکاسِبِ کَسبُ الرِّبا؛ (17)

7. بزرگ ترین وبال
 

النبیّ (صلی الله علی آله) فیما أوصی به علیّاً (علیه السلام): یا علیّ! اَلرِّبا سَبْعُونَ جُزْءاً اَیْسَرُهُ اَنْ یَنْکِحَ الرَّجُلُ اُمَّهُ فى بَیْتِ اللّهِ الْحَرامِ.. یا علیّ! دِرْهَمُ رِبا أَعْظَمُ عِنْدَ اللّه مِنْ سَبْعینَ زِنْیَةً بِذاتِ مَحْرَمٍ فى بَیْتِ اللّه الْحَرامِ.
از توصیه های پیامبر اکرم (ص) به امام علی بن ابی طالب (علیه السلام): ای علی! ربا (و پلیدی آن) هفتاد مرحله دارد، ساده ترین این مراحل بدان می ماند که کسی در خانه کعبه با مادر خود درآمیزد.ای علی! گناه درهمی از ربا بزرگتر است از هفتاد بار زنا کردن با یکی از محارم در خانه خدا. الإمام الصادق (علیه السلام): دِرْهَمُ رِبا أَعْظَمُ عِنْدَ اللّه‏ِ مِنْ سَبْعینَ زِنْیَةً بِذاتِ مَحْرَمٍ فى بَیْتِ اللّه‏ِ الْحَرامِ. امام صادق (علیه السلام): یک درهم ربا خوردن در نزد خداوند بدتر است از هفتاد زنای با محارم در خانه خدا.
 

8. ترسناک ترین خطر برای امت اسلامی
 

الإمام الکاظم (علیه السلام) – عن آبائه: قال رسول الله (صلی الله علی آله): اِنَّ اَخْوَفَ مَا اَخَافُ عَلَی اُمَّتِی مِنْ بَعْدِی هَذِهِ الْمَکَاسِبُ المُحَرَّمَةُ وَ الشَّهْوَةُ الخَفیَّةُ وَ الرِّبا. پیامبر خدا فرمود: ترسناک ترین چیزی که درباره امتم از آن بیمناکم، این کسب های حرام است و شهوت های نهانی و ربا.

9. همسو با شرک
 

الإمام الصادق (علیه السلام) فیما روی عن الإمام الباقر (علیه السلام) أنَّهُ أَتِی َبِآکلِ الرِبا فَاسْتتَابَه فَتابَ، ثُمَّ خَلَّی سَبْیلهُ، ثمَُّ قالَ: یَسْتتابَ آَکَلَ الرَبا، کَماَ یَسْتَتابَ مِنَ الشِّرْکَ. امام صادق (علیه السلام)می فرماید: رباخواری را نزد امام باقر (علیه السلام) آوردند، ایشان از او خواستند که توبه کند و چنین کرد، آن گاه رهایش کردند، بعد فرمودند: «رباخوار را چنان باید توبه داد که مشرک را توبه می دهند.»

10. چهره های آخرتی هراسناک
 

النبیّ (صلی الله علی آله) فیما رواه الإمام الصادق (علیه السلام): لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ رَأَیْتُ أَقْوَاماً یُرِیدُ أَحَدُهُمْ أَنْ یَقُومَ وَلَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ عِظَمِ بَطْنِهِ فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ یَا جَبْرَئِیلُ قَالَ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا... پیامبر (صلی الله علی آله) به روایت امام صادق (علیه السلام): چون مرا شبانه به آسمان بردند، کسانی را دیدم که می خواستند از جای برخیزند ولی توانایی آن را نداشتند و این به سبب بزرگی شکم آنان بود. گفتم: ای جبرئیل! اینان چه کسانی هستند؟ گفت: اینان رباخواران می باشند.

11. نابودی دین
 

الإمام الصادق (علیه السلام) – فی قوله تعالی: یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ ، قیل للصادق (ع): قَدْ نَرُِیَ الرَجُلَ یَرْبی وَ مَالهُ یُکثَر؟ فَقالْ: یَمْحَقُ الله دْینَهُ، وَ ِإنْ کانَ مَالَهُ یَکثَرْ. امام صادق (علیه السلام) – درباره این آیه «یمحق الله الربا و یربی الصدقات...» فرمود: خداوند ربا را نابود می کند و صدقات را فزونی می بخشد، امام صادق (علیه السلام) فرمودند: می بینیم که مردی ربا می‌خورد و مالش افزون می شود؟ فرمود: «دینش را خدا نابود می کند، هر چند مالش افزایش یابد». بدین گونه – و بنابراین حدیث- معنای آیه این می شود که خداوند، به سبب ربا و رباخواری، دین شخص رباخوار را نابود می کند، یعنی سرمایه واقعی و ابدی او – که اعتقاد به دین حق و عمل بر طبق آن است- از دستش می رود (و چه زیانی از این بالاتر)، هرچند مال دنیوی و از دست رفتنی او به ظاهر زیاد گردد. بیچاره زن و فرزندی که باید بر سر این سفره به جای غذای حلال و پاک، غذای کثیف و متعفّن آغشته به ربا را در جسم و جان خود بریزند.

علت تحریم ربا
 

مهم ترین علت تحریم ربا این است که رباخواری موجب افزایش فاصله طبقاتی و تراکم ثروت در دست عده ای محدود و محرومیت اکثر اعضای جامعه می شود. در چنین معاملاتی، همواره سود با اصل سرمایه ضمیمه شده و سرمایه جدیدی را تشکیل می دهد. سرمایه جدید مجدداً مورد ربا قرار می گیرد و سود افزون تری را موجب می شود و به این ترتیب فرد رباخوار، در مدتی کوتاه، بدون آن که کار مثبتی و تلاش واقعی انجام دهد، از راه تراکم سود، ثروت هنگفتی به دست می آورد و در مقابل، بدهی بدهکار نیز به چند برابر اصل، افزایش می یابد و در نتیجه به تدریج او را از هستی ساقط می کند. شاید شما هم سراغ داشته باشید انسان هایی را که به خاطر قانع نبودن به زندگی خود، خود را به این بازی مرگ بار، آلوده ساخته اند، تا جایی که چندین برابر اصل بدهی خود را به صورت سود، به رباخوار پرداخت کرده، اما هنوز بدهکاری شان به حال خود باقی است. ربا، مایه تباهی اموال است، زیرا اگر انسان یک درهم را به دو درهم بخرد، بهای درهم، درهم است و بهای درهم دیگر، باطل و ناحق خواهد بود؛ پس معامله همراه با ربا در هر حال برای فروشنده و خریدار زیانبار خواهد بود. شاید برخی بگویند در زیان بار بودن معاملات ربوی برای ربا دهنده تردیدی نیست، زیرا به روشنی می توان پیش بینی کرد که در ارتباط با یک سرمایه دار رباخوار، ده ها نفر پس از چند سال زمین گیر شده و از هستی ساقط می شوند؛ اما چگونه می توان نابودی و زیانی را که در آیات و روایات برای شخص رباخوار بیان شده، تصور کرد؟ زیرا در معاملات ربوی، مال رباخوار نه تنها نابود نمی شود، بلکه زیادتر هم می شود. پس چطور قرآن کریم می فرماید: یَمْحَقُ اللهُ الرِّبا (بقره/276) خداوند ربا را نابود می سازد. در جواب می توان گفت: ربا موجب فساد مالی، رکود اقتصادی و کندی تولید می شود. وقتی ربا بر تار و پود زندگی فرد و یا حتی جامعه ای حاکم شد، به تدریج ارزش های معنوی بی‌فروغ می گردد. دیگر ثروتمندان برای امور خیر دست به جیب نمی شوند و مردم چیزی به یکدیگر قرض نمی دهند، چنان مست پول و سرمایه می شوندکه برای رسیدن به آن، از هیچ ظلم و فساد کوتاه نمی آیند و حتی حاضر می شوند دین خود را فدای دنیای خود کنند! پر واضح است، دود ناشی از آتش گرفتن خرمن معنویات و ارزش های انسانی، گریبان رباخواران جامعه را خواهد گرفت، رباخواری موجب سستی پیوندهای اجتماعی و عواطف شده، بذر کینه و دشمنی را در دل ها می پاشد، زیرا بدهکار هرچند در اثر نیازهای مادی، خود را ناگزیر از پرداخت مبلغی به عنوان ربا می داند، اما رفته رفته فشار پنجه رباخوار را بر گلوی خود احساس می کند و او را عامل همه بدبختی های خود می پندارد، در نتیجه کینه اش را به دل می گیرد و تشنه خون او می شود. این جاست که ربا چهره کریه خود را نشان می دهد و به این صورت، ده ها جنایت وحشتناک رخ می نماید. جنایتی که رباخوار نیز از آن بی نصیب نخواهد ماند. از سوی دیگر قرآن کریم نابودی سرمایه رباخوار را وعده داده است. شاید این نابودی به یکی از طرق زیر اتفاق بیفتد:
1.دارایی چند خانوار یک جا نابود می شود و اگر صورت مال از بین نرود، برکاتش از بین می رود و دیگر شخص بهره و لذتی از دارایی اش نمی برد، بلکه با هزار دردسر و گفتاری زندگی می کند و آخر هم با حسرت تمام سرمایه اش را می گذارد و می رود.
2.مراد آیه این است که «سرمایه دین» اش را نابود می کند. زیرا مال حرام، قلب را سیاه می کند و شیطان را مسلط، دل قساوت پیدا می کند و موعظه و حرف دین در آن وارد نمی شود.
3.به علت رباکاری اش، سرمایه های عبادی که کسب کرده، در آخرت نابود می شود، زیرا در آن دنیا، به اندازه هر درهمی، چه اندازه از عبادات او را به صاحب مال می دهند و چه اندازه زشتی های او را بر این بار کنند؛ با این حال دیگر چه انسان عاقل مسلمانی رغبت پیدا می کند به سمت و سوی ربا دادن و ربا گرفتن سوق پیدا کند؟!

نتیجه :
 

جمع بندی مقاله که پیرامون آفات کسب و روزی از نظر اسلام است ما را به این نتیجه می رساند که ریشه بیشتر ناملایمات اجتماعی درکسب و روزی حلال قابل حل است. اگر هر کسی به روزی خود قانع باشد و در مسائل مادی به پائین دست خود نگاه کند و احکام شرعی اسلام را رعایت کند آرامش روحی و روانی در جامعه حکم فرما خواهد شد و این زمینه ساز جامعه مهدوی و ظهور خواهد بود. به امید چنین روزی إن شاءا...

پی‌نوشت‌ها:
 

1. بحارالانوار، ج 73، ص 150، ح 8.
2. کافی، ج 5، ص 125، ح 7.
3. بحارالانوار، ج 47، ص 84.
4. همان، ح 4.
5. الحکم الزاهره، ص 504.
6. عده الداعی، ص 139.
7. بحارالانوار، ج 90، ص 373.
8. همان، ج 81، ص 258، ح 56.
9. بحارالانوار، ج 74، ص 88.
10. همان، ج 72، ص 45، ح 6.
11. الدرر المنثور، ج 6، ص 102.
12. بحارالانوار، ج 74، ص 27.
13. همان، ج 45، ص 7.
14. همان، ص 8.
15. الحیاه، ج 5، ص 405.
16. بحارالانوار، ج 74، ص 135.
17.الحیاه، ج 5، ص 607.
 

منابع :
1. قرآن
2. الحیاه – حکیمی-محمدرضا-جامعه مدرسین حوزه علمیه قم – دفتر انتشارات اسلامی-قم-1360
3. بحارالانوار – مجلسی-محمدباقر-دارالحیاه التراث الربی-بیروت-1403 ق
4. تفسیرنمونه- مکارم شیرازی-ناصر-دارالکتب السلامیه- تهران -1372
5. تفسیر نور – قرائتی-محسن-مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن-تهران-1379
6. کافی-کلینی-محمد بن یعقوب بن اسحاق – دارالکتب الاسلامیه – تهران
7. صحیفه سجادیه – علی بن حسین زین العابدین-ترجمه صلواتی-نشر مبارک- 1381
8. نهج البلاغه – امیرالمؤمنین- مرکز البعوث السلامیه- بیروت – 1387 ق
9. مجمع البیان-طبری – انتشارات دارالمعرف - قم - 1367

نویسنده:روح اله مظاهری 
منبع اختصاصی :راسخون 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۵۹
مجید کمالی

زیانهای رباخواری

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۸ ق.ظ


رباخواری، تعادل اقتصادی را در جامعه ها به هم می زند و ثروتها را در یک قطب اجتماع جمع می کند، زیرا جمعی بر اثر آن فقط سود می برند، و زیانهای اقتصادی همه متوجه گروه دیگر می گردد، و اگر می شنویم فاصله میان کشورهای ثروتمند و فقیر جهان روز به روز بیشتر می گردد یک عامل آن همین است و به دنبال آن بروز جنگهای خونین است.
رباخواری، یک نوع تبادل اقتصادی ناسالم است که عواطف و پیوندها را سست می کند، و بذر کینه و دشمنی را در دلها می پاشد، و در واقع رباخواری بر این اصل استوار است که رباخوار فقط سود پول خود را می بیند و هیچ توجهی به ضرر و زیان بدهکار ندارد، اینجاست که بدهکار چنین می فهمد که رباخوار پول را وسیله بیچاره ساختن او و دیگران قرار داده است.
درست است که ربادهنده در اثر احتیاج تن به ربا می دهد، اما هرگز این بی عدالتی را فراموش نخواهد کرد، و حتی کار به جایی می رسد که فشار پنجه رباخوار را هر چه تمامتر برگلوی خود احساس می کند، این موقع است که سراسر وجود بدهکار بیچاره، به رباخوار لعنت و نفرین می فرستند، تشنه خون او می شود، زیرا با چشم خود می بیند که هستی و درآمدی که به قیمت جانش تمام شده، به جیب رباخوار ریخته می شود. در این شرایط بحرانی است که دهها جنایت وحشتناک رخ می دهد،بدهکار گاهی دست به انتحار و خودکشی می زند و گاهی در اثر شدت ناراحتی طلبکار را با وضع فجیعی می کشد، گاهی به صورت یک بحران اجتماعی و انفجار عمومی و انقلاب همگانی درمی آید.
این گسستگی پیوند تعاون و همکاری، در میان ملتها و کشورهای ربادهنده، و ربا گیرنده، نیز آشکارا به چشم می خورد، ملتهایی که می بینند ثروتشان به عنوان ربا به جیب ملت دیگری ریخته می شود، با بغض و کینه و نفرتی خاص به آن ملت می نگرند، و در عین اینکه نیاز به قرض داشته اند منتظرند روزی عکس العمل مناسبی از خود نشان دهند.
این است که می گوییم رباخواری از نظر اخلاقی اثر فوق العاده بدی در روحیه وام گیرنده به جا می گذارد، و کینه او را در دل خودش می پروراند و پیوند تعاون و همکاری اجتماعی را در بین افراد و ملتها سست می کند.
در آیه شریفه اشاره به تحریم ربای فاحش شده و با تعبیر اضعافاً مضاعفه بیان گردیده است، یا «ایُّهَا الَّذینَ لا تاکُلُو الرِّبا اَضعافاً مُضاعَفَهً».(1) و در روایات اسلامی در ضمن جمله کوتاه و پرمعنایی به اثر سوء اخلاقی ربا اشاره شده است، در کتاب وسایل الشیعه در مورد علت تحریم ربا چنین آمده است که هشام بن سالم می گوید امام صادق(ع)فرمودند:
«اِنَّمَا حَرَّمَ اللهُ عَزَّ وَ جلَّ الرِّبا لَکَیلا یَمتَنِعَ النّاسُ مِنِ اصطِناعِ المَعروفِ». (2)
«خداوند ربا را حرام کرده تا مردم از کار نیک امتناع نورزند.»
منظور از ربای فاحش این است که سرمایه به شکل تصاعدی در مسیر ربا سیر کند، یعنی سود در مرحله نخستین با اصل سرمایه ضمیمه می شود و مجموعاً مورد ربا قرار گیرند، و به همین ترتیب در هر مرحله، سود به اضافه سرمایه، سرمایه جدیدی را تشکیل می دهد، و به این ترتیب در مدت کمی از راه تراکم سود، مجموع بدهی بدهکار به چندین برابر اصل بدهی افزایش یابد و به کلی از زندگی ساقط گردد.
به طوری که از روایات و تواریخ استفاده می شود در زمان جاهلیت معمول بود که اگر بدهکار در رأس مدت نمی توانست بدهی خود رابدهد، از طلبکار تقاضا می کرد که مجموع سود و اصل بدهی را به شکل سرمایه جدیدی به او قرض بدهد و سود آن را بگیرد! در عصر ما نیز در میان رباخواران، این نوع رباخواری بسیار ظالمانه فراوان است.

نکته

در یکی از سفرها که برای تبلیغ عازم بودم به راننده کامیونی برخورد نموده و با او همسفر شدم، در مسیر راه بحث از ربا و رباخواران پیش آمد. فرد مزبور گفت: من روزی مبلغی پول از شخصی به عنوان قرض گرفتم و سودی برای آن قرار داد. نتوانستم به موقع آن سود را پرداخت کنم و فقط اصل پول را برگردانیدم و سود او به عنوان قرض با سود جدید باقی ماند و خلاصه همین طور سود روی سود آمد تا الان همین کامیون که من راننده آن هستم مال من بود، لیکن به عنوان سود پولها آن شخص رباخوار از من گرفت و او مالک و من راننده هستم، در صورزتی که اصل پول راهم به او برگرداندم.
حال باید دید نظر این انسان که تمام سرمایه خود را در اثر سود و ربا از دست داده است، نسبت به آن رباخوار بی انصاف چگونه خواهد بود، و لذا اگر گاهی در جراید می خوانیم که شخص رباخواری با وضع فجیعی به قتل رسیده است، تحقیقات نشانگر آن است که قتل او بر اثر همین فشارهای مضاعفی بوده که بر افراد ضعیف وارد نموده و طرف مقابل راه خلاصی خود را در چینن راه های خطرناکی و خلاف شرعی دیده است. لذا هر انسانی باید از رباخواری و ربا دادن بپرهیزد تا روزی چنین سرنوشت خطرزناکی دامن او را نگیرد.

ربای قرضی

در قرض اعم از اینکه همجنس باشند که با کیل و وزن قرض داده شود یا شمارشی باشند مثل 20 تخته فرش با 21 تخته دیگر و یا وجه نقد مانند صد هزار تومان به صد و ده هزار تومان، در همه موارد، حکم ربا دارد و اضافی آن هر چه باشد، حرام و اکل مال به باطل است.
در باب خرید و فروش اسکناس، فقهای ما دو نظر دارند. بعضی فرموده اند اگر اسکناس هم خرید و فروش شود و زیادی در آن باشد ربا و حرام است، لیکن بعضی از فقها فرموده اند در باب اسکناس چون عددی می باشد در اضافی آن اگر قرض باشد ربا و حرام است، لیکن اگر خرید و فروش شود از باب ربا بیرون می رود و حرام نیست. مثلاً اگر یک میلیون تومان اسکناس را بفروشد به یک میلیون و پنجاه هزار تومان، این پنجاه هزار تومان اضافی ربا نیست. لذا کسانی که این گونه خرید و فروش انجام می دهند هر کدام برای اینکه مستمسک شرعی برای خود داشته باشند به فتوای مرجع خود مراجعه نموده تا خدای ناخواسته گرفتار فعل حرام و ربا نشوند. برای اینکه بعضی از فقها حتی حِیَل باب ربا را قبول ندارند و بعضی دیگر حیل شرعیه در باب ربا را پذیرفته اند و مکلف وقتی به دستور مرجع خود عمل کرد دلیل شرعی برای خود دارد و در جامعه هم نمی توان آن شخص را رباخوار معرفی کرد. (3)

موارد ربای حلال

در چند مورد ربا حلال است که عبارتند از:
1- اگر مسلمان از کافری که در پناه اسلام نیست ربا بگیرد، اشکال ندارد؛
2- زن و شوهر دائمی اگر از یکدیگر ربا بگیرند، حرام نیست؛
3- پدر و فرزند اگر از یکدیگر ربا بگیرند حرام نیست، لیکن بین مادر و فرزند، مشهور از فقها فرموده اند، ربا حرام است.
«یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اللهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا اِن کُنتُم مُومِنینَ فَاِن لَم تَفعَلُوا فَاذَنُوا بِحَربٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ اِن تُبتُم فَلَکُم رُءُسُ اَموالَکُم لا تَظلِمُونَ وَ لا تُظلَمُونَ».(4)
«ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا بپرهیزید و آنچه از(مطالبات)ربا، باقی مانده رها کنید اگر ایمان دارید. اگر(چنین)نمی کنید بدانید با جنگ با خدا و رسول او رو به رو خواهید بود و اگر توبه کنید سرمایه های شما از آن شماست(اصل سرمایه بدون سود)نه ستم می کنید و نه بر شما ستم وارد می شود».
«یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَاکُلُوا الرِّبا اَضعَافاً مُضاعَفَهً وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ».(5)
«ای کسانی که ایمان آورده اید ربا(سود پول)را چند برابر نخورید، از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید».
عَن اَبِی عَبدِ الله(ع)قالَ:«دِرهَمُ رِباً عِندَ اللهِ اشَدُّ مِن سَبعِینَ زَنِیَّهً کُلُّهَا بِذاتِ مَحرَمٍ»(6)
امام صادق(ع)فرمود:«یک درهم ربا نزد خداوند، از هفتاد مرتبه زنا با محارم خود بدتر است».
عَن اَبِی عَبدِ الله(ع)قالَ:«دِرهَمُ رِباً أشَدُّ عند الله مِن ثَلاثینَ زَنیَّهَ کُلُّهَا بِذاتِ مَحرَمٍ مِثلُ عَمَّهٍ وَ خالَهٍ».(7)
امام صادق(ع)فرمود:«یک درهم ربا نزد خداوند، از سی مرتبه زنا با محارم خود مثل عمه و خاله بدتر است».
عَن هُشامِ بنِ الحَکَمِ اَنَّهُ سَألَ أبا عَبدِاللهِ(ع)عَن عِلَّهِ تَحریمِ الرِّبا، فَقالَ:«أنَّهُ لَو کانَ الرِّبا حَلالاً لَتَرَکَ النّاسُ التِّجاراتِ وَ مَا یَحتاجُونَ اِلَیهِ فَحَرَّمَ اللهُ الرِّبا لِتَنتَفِرَّ النَّاسُ مِنَ الحَرامِ اِلیَ الحَلالِ وَ اِلَی التِّجاراتِ مِن البَیعِ وَ الشِّراءِ فَیَبقی ذلِکَ بَینَهُم فِی القَرضِ».(8)
هشام بن حکم از امام صادق(ع)از سبب حرمت ربا پرسید آن حضرت فرمود:«اگر رباخواری حلال بود مردم تجارت(و کسب و کار و تولید)را رها می کردند، پس خداوند رباخواری را حرام کرد تا مردم از حرام بسوی حلال و تجارت و خرید و فروش بروند پس در میان مردم(فقط)ربا در قرض باقی ماند».
قالَ رَسُولُ اللهِ(ص):«لَمَّا أسرِیَ بی اِلَی السَّماء رَایتُ قَوماً یُریدُ اَحَدهُم اَن یَقُومَ وَ لا یَقدِرُ عَلَیهِ مِن عِظَمِ بَطنِهِ، قالَ: قُلتُ مَن هؤُلاءِ یا جَبرَئیلُ؟ قالَ:هؤلاء الَّذینَ یَأکُلُونَ الرِّبا» (9)
پیامبر خدا(ص)فرمود:«وقتی به معراج رفتم گروهی را دیدم که یکی از آنها وقتی می خواست بایستد به واسطه بزرگی شکمش قدرت بر ایستادن نداشت. از جبرئیل پرسیدم: اینها کیستند؟ گفت: اینها گروه رباخوارانند».
قالَ الصّادقُ(ع):«اِذا اَرادَ اللهُ بِقَومِ هَلاکاً ظَهَرَ فیهِمُ الرِّبا». (10)
امام صادق(ع)فرمود:«اگر خداوند هلاکت و نابودی قومی را بخواهد، رباخواری در آنها پیدا می شود».
قالَ اَبُوعَبداللهِ(ع):«الرِّبا سَبعُونَ باباً اَهوانُها عِنداللهِ کَالَّذِی یَنکِحُ اُمُّهُ». (11)
امام صادق(ع)فرمود:«رباخواری هفتاد در(به فساد و گناه)دارد که ساده ترین آنها نزد خداوند مثل کسی است که با مادر خود ازدواج کرده است».
عَن اَبِی عَبدِ الله(ع)قالَ:«دِرهَمُ رِباً اَعظَمُ عِندَ اللهِ مِن سَبعِینَ زَنِیَّهً کُلُّهَا بِذاتِ مَحرَمٍ فِی بَیتِ اللهِ الحَرامِ».(12)
امام صادق(ع)فرمود:«(گناه)یک درهم ربا نزد خداوند از هفتاد مرتبه زنا با محرم خویش در خانه خدا، بزرگتر(و سنگین تر) است».
عَن ابنِ بُکَیر قالَ:«بَلَغَ اَباعَبداللهِ(ع)عَن رَجُلِ اَنَّهُ کانَ یأکُلُ الرِّبا وَ یُسَمّیهِ اللُبّأ، فَقَالَ: لَئِن اَمکَنَنی اللهُ مِنهُ لَأضرِبَنَّ عُنَقَهُ».(13)
ابن بکیر گفت: به امام صادق(ع)خبر رسید که مردی ربا می خورد و اسم آن را (مثل) آغوز(اولین شیری که به کودک می دهند)می گذارند. پس امام(ع)فرمود:«اگر خداوند به من قدرت می داد گردن او را(با شمشیر)می زدم».
قالَ امیرالمؤمِنینَ(ع):«آکِلُ الرِّبا وَ مُوکِلُه وَ کاتِبُهُ وَ شاهِداهُ فیهِ «فِی الوِزرِ»سَواءٌ»(14)
امیرالمومنین(ع)فرمود:«ربا خوار(گیرنده)و دهنده ربا و نویسنده و شاهدان (قرارداد ربا)، در گناه مساوی اند».
عَن عَلِیٍّ علیه السلام قالَ:«لَعَنَ رَسُولُ اللهِ(ص)فی الرِّبا خَمسَهً: آکِلَهُ وَ مُوکِّلَهُ، وَ شاهِدَیهِ، وَ کاتِبَهُ».(15)
امیرالمؤمنین(ع)فرمود:«پیامبر خدا(ص)در ربا پنج نفر را لعنت کرد: رباخوار و ربادهنده و دو شاهد و نویسنده قرارداد ربا».
عَن منصُور بنِ حازِم، عَن اَبی عَبداللهِ(ع)قالَ:«سَألتُهُ عَن البَیضَة بِالبَیضَتَینِ قالَ: لا بَأسَ بِهِ، وَ الثَّوبِ بِالثَّوبَینِ، قالَ: لا بأسَ بِهِ، وَ الفَرَسِ بِالفَرَسَینِ، فَقالَ: لا بَأسَ بِهِ، ثُمَّ قالَ: کُلُّ شَیءٍ یُکالُ اَو یُوزَنُ فَلا یَصلَحُ مِثلَینِ بِمِثلِ اذا کانِ مِن جِنسٍ واحدِ، فَاذا کانِ لا یُکالُ وَ لا یُوَزَنُ فَلا بَأسَ بِاثنَینِ بِواحِدٍ». (16)
منصور بن حازم گفت: از امام صادق(ع)پرسیدم:«آیا یک تخم مرغ را می توان با دو عدد تخم مرغ معاوضه کرد؟ فرمود: اشکال ندارد. (پرسیدم:)یک لباس را به دو لباس (می توان فروخت؟)فرمود: اشکالی ندارد. (پرسیدم:)یک اسب را به دو اسب (چطور؟) فرمود: عیبی ندارد. سپس امام (یک ضابطه ای)فرمود: هر چیزی که مکیل و موزون است وقتی (معامله جنس به جنس است)و از جنس واحد است گرفتن یا دادن اضافه حرام است(چون معامله ربوی است)و اگر مکیل و موزون نیست (بلکه معدود است) گرفتن و دادن اضافه اشکالی ندارد.
عَن اَبِی عَبدِ الله(ع)قالَ:«الرِّبا رِباءَ آنِ: اَحَدُهُما رِبا حَلالٍ، و الاخَرُ حَرامٌ، فَامَّا الحَلالُ فَهُوَ أن یُقرِضَ الرَّجُلُ قَرضاً طَمَعاً اَن یَزیدَهُ وَ یُعَوِّضَهُ بِاکثَرَ مِمَّا اَخَذَهُ بِلا شَرطٍ بَینَهُما، فَاِن اَعطاهُ اَکثَرَ مِمَّا اَخَذَهُ بِلا شَرطٍ بَینَهُما فَهُوَ مُباحٌ لَهُ، وَ لَیسَ لَهُ عِندَ اللهِ ثَوابٌ فیما اَقرَضَهُ، وَ هُوَ قَولُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَلا یَربُو عِندَ اللهِ» وَ اَمَّا الرِّبا الحَرامُ فَهُو الرَّجُلُ یُقرِضُ قَرضاً وَ یَشتَرِطُ اَن یُرَدَّ اَکثَرُ اَخَذَهُ فَهذا هَوَ الحَرامُ» (17)
امام صادق(ع)فرمود: «ربا دو نوع است. یکی حلال و دیگری حرام است. ربای حلال آن است که مردی قرضی به دیگری می دهد به امید آنکه قرض گیرنده هنگام پرداخت قرض خویش بر اصل قرض مقداری بیفزاید و بیشتر از آنچه قرض گرفته بوده -و شرط بازپرداخت بیشتر هم نکرده بودند- بپردازد، اگر قرض گیرنده مقداری بیشتر از آنچه قرض گرفته بوده، به قرض دهنده بپردازد مباح است در حالی که شرط باز پرداخت بیشتر نکرده باشند و در عوض، قرض دهنده نزد خداوند ثوابی ندارد، به دلیل اینکه کلام خداوند که فرموده:«نزد خدا چیزی را قرض دهنده زیاد نکند»؛ ولی ربای حرام آن است که فردی به دیگری قرض می دهد و شرط می کند که بیش از آنچه قرض داده، بازپس بگیرد.

شخص بی نیاز، نباید خود را مقروض کند

انسان در مواردی باید به قرض روی آورد که ناچار بوده و دستش از همه جا کوتاه شده باشد به طوری که اگر قرض نکند گرفتار مشکلات بزرگتری می گردد یا اینکه فرصتی از دستش می رود یا در زندگی صدمه و لطمه ای می بیند. در غیر از این موارد خود را مدیون کردن، جز اغتشاش فکری و ناراحتی روانی و غم و غصه فراوان، چیز دیگری در پی نخواهد داشت.
از امام صادق(ع)روایت شده که فرمودند:«من از سه چیز به خدا پناه می برم: یکی از غلبه بدهکاری و زیادی طلبکار، دوم از غلبه دشمن و زیادی آن، سوم از زیادی زنان بیوه که مردان رغبت ازدواج با آنان را ندارند». (18)
یعنی زیادی بدهی پریشانی فکری می آورد، زیادی دشمن موجب سلب آسایش می شود و زیادی زن بدون سرپرست ممکن است موجب فساد اجتماعی گردد. لذا اگر در جامع ای این سه آفت باشد، آسایش و سلامتی در آنجا نخواهد بود.
همچنین از رسول خدا(ص)روایت شده است:«کسی که می خواهد زود پیر و فرتوت نشود، باید لباس سبک بپوشد» از آن حضرت سؤال شد که منظور از لباس سبک چیست؟ در جواب فرمود: «یعنی خود را بدهکار نکند».
در روایت دیگری آمده است که آن حضرت فرمود:«در روز قیامت، شخص بدهکاری که قرض خود را نداده می آورند، اگر در نامه عملش حسنات باشد، آن را به پرونده طلبکار منتقل می کنند و اگر حسنات نباشد، از گناهان طلبکار به نامه اعمالش اضافه می نمایند».(19)

قرض برای ازدواج و حج

گفتیم تا آنجا که ممکن است، انسان نباید خود را مقروض کند، اما در دو مورد است که به دلیل اهمیت آنها، مقروض شدن پسندیده و ستوده است و خداوند تضمین کرده که در این دو مورد، قرض فرد مقروض را پرداخت خواهد کرد. این دو مورد ازدواج و زیارت بیت الله الحرام است. در این باره روایاتی آمده که شایان یادآوری است.
فردی از امام صادق(ع)پرسید: آیا انسان می تواند قرض بگیرد و به حج رود؟ آن حضرت فرمود: آری، پس پرسید: آیا می تواند برای ازدواج قرض کند؟ حضرت فرمود: آری. شخص محتاج به ازدواج می تواند قرض کند و منتظر عنایت خداوند باشد که روزی خداوند در صبحگاه و شامگاه برای این امر می رسد. (20)
اهمیت این دو موضوع بر کسی پوشیده نیست. ازدواج موجب جلوگیری از فساد اجتماعی و اخلاقی شده و حج موجب شوکت اسلام و مسلمین می باشد. مؤمنین باید به این دو امر توجه لازم را داشته و افرادی را که برای دریافت قرض مخصوصاً در این دو مورد به آنها رجوع می کنند، از خود دور ننمایند و صندوقهای قرض الحسنه نیز باید این دو موضوع را دراولویت قرار دهند.

کسی که قرض خود را نپردازد، سارق است

امروزه دزدی به صورتهای مختلف انجام می گیرد: عده ای سر راه مردم در جاده، خیابان و کوچه می ایستند و از مردم دزدی می کنند، شاید بتوان گفت که این نوع دزدی، دزدی آشکار است، عده ای نیز با کم کاری و کارشکنی در اداره یا کارخانه دزدی می کنند که می توان گفت این نوع دزدی، مخفیانه است. همچنین عده ای قرض می گیرند، به شرط آنکه به موقع آن را بپردازند، ولی اهمیتی به پرداخت آن نمی دهند، این هم یک نوع دزدی خائنانه است.
قالَ الصّادِق(ع):«مَنِ استَدانَ دَینًا فَلَم یَنوِ قَضاءَ هُ کانَ بِمَنزِلَهِ السّارِقِ».(21)
امام صادق(ع)فرمود:«کسی که قرض کند و قصدش این باشد که آن را نپردازد، همچون دزد خواهد بود».
در حدیث دیگر از امام صادق(ع)روایت شده است:
«اِنَّما رَجُلٌ أتی رَجُلاً فَاستَقرَضَ مِنهُ مالاً وَ فی نِیَّتِهِ اَن لا یَؤَدِّیَهُ فَذلِکَ اللُّصُّ العادیِ».(22)
«اگر شخصی از دیگری مالی قرض کند ونیتش این باشد که آن را نپردازد، یک نوع دزدی آشکار است».

مؤمن خیانت نمی کند

خیانت همچون دزدی صورتهای متفاوتی دارد: یک مورد آن، این است که فردی از دیگری پولی قرض کند، ولی آن را به موقع نپردازد و بدهی خود را به بوته فراموشی بسپارد.
شخصی به نام ابوثمامه، از اصحاب امام جواد(ع)نقل می کند که از آن حضرت سؤال کردم که می خواهم به زیارت ملکه و مدینه بروم، ولی بدهکارم. حضرت فرمود: اول بدهی ات را بپرداز و سپس به زیارت برو و سعی کن در زیارتگاه، در حالی خداوند به تو نظر کند که بدهکار نباشی، زیرا اگر نتوانی بدهی ات را پرداخت کنی ولی نپردازی و به زیارت بروی، خیانت کرده ای و مؤمن خیانت نمی کند. «فَانَّ المُؤمِنَ لا یَخُونُ».
و از رسول خدا(ص)روایت شده است:«گناهی بزرگتر از این نیست که شخصی بمیرد، در حالی که بدهکار باشد و اموالی پس انداز نکرده باشد که بدهی او را بدهند».
و نیز روایت شده از رسول خدا(صلی الله علیه و اله)که فرموده اند:
«رَأیتُ عَلَی البابِ السّابِعِ مِن الجَنَّهِ مَکتُوباً: لا اِلهَ اِلَّا اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهُ، عَلیٌّ وَلیُّ اللهِ، بَیاضُ القُلُوبِ فی اَربَعَ خِصالٍ عِیادَهُ المَریضِ وَ اتِّباعُ الجَنائِزِ وَ شِراءُ الاَکفانِ وَرَدُّ القَرضِ». (23)
«دیدم در جلوی در هفتم بهشت نوشته شده بود: لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله، سفیدی و نورانیت قلبها در چهار خصلت است: عیادت مریض، تشییع جنازه، کفن خریدن برای خود(جهت آمادگی برای مرگ)، پرداختن قرض».
این همه تأکید برای پرداخت قرض و بدهی، بدین علت است که اگر این مسئله کاملاً رعایت شود، به همه نیازمندان رسیدگی خواهد شد و هر فردی به راحتی می تواند قرض الحسنه دریافت کند، در غیر این صورت، جامعه به ربا و قرضهای ربوی رو خواهد آورد. حس بدبینی با نپرداختن بدهی در جامعه ظهور پیدا کرده، آنگاه مردم از قرض دادن شانه خالی می کنند.

درسی از مکتب حضرت صادق(علیه السلام)

عبدالرحمن بن سیابه گفت: هنگامی که پدرم از دنیا رفت یکی از دوستان او به در خانه ما آمد، پس از تسلیت گفتن پرسید: آیا پدرت از مال و ثروت چیزی گذاشته؟ گفتم: نه، کیسه ای که در آن هزاردرهم بود به من داد. گفت: این پول را بگیر و در خرید و فروش، سرمایه خود قرار ده، به رسم امانت در دست تو باشد، سود آن را به مصرف احتیاجات زندگی برسان و اصل پول را به من برگردان. بسیار خرسند شدم، پیش مادرم آمده و جریان را شرح دادم، شبانگاه نزد کس دیگری از دوستان پدرم رفتم، او سرمایه مرا پارچه های مخصوصی خرید و دکانی برایم تهیه کرد، در آنجا به کسب مشغول شدم.
اتفاقاً خداوند بهره زیادی از این کار روزی من فرمود، تا اینکه ایام و موسم حج رسید، در دلم افتاد که امسال به زیارت خانه خدا بروم. پیش مادرم رفتم و قصد خود را با او مطرح کردم. گفت: اگر چنین خیالی داری، اول امانت آن مرد را رد کن و پول او را بده، بعد برو. من هزار درهم را فراهم نموده، پیش او بردم. گفت: شاید آنچه من دادم کم بوده، اگر مایلی زیادتر بدهم. گفتم: نه، خیال دارم به مکه مسافرت کنم. مایل بودم امانت شما را مسترد شود. پس از آن به مکه رفتم، در بازگشت با عده ای خدمت حضرت صادق(ع)در مدینه رسیدیم، چون من جوان و کم سن بودم، در آخر مجلس نشستم. هر یک از مردم سؤالی می کردند و ایشان جواب می داد. همین که مجلس خلوت شد مرا پیش خواند، جلو رفتم. فرمود: کاری داشتی؟ عرض کردم: فدایت شوم، من عبدالرحمن پسر سیابه هستم. از پدرم پرسید، گفتم: او از دنیا رفت. حضرت افسرده شد و برایش طلب آمرزش کرد. و آنگاه پرسید: آیا مال و ثروتی گذاشته است؟ گفتم: چیزی به جای نگذاشته. سؤال فرمود: پس چگونه به حج رفتی؟ من داستان رفیق پدرم و هزار درهمی که به من داده بود، به عرض ایشان رساندم. ولی آن جناب نگذاشت همه آن را بگویم. در بین پرسید: آیا هزار درهم او را دادی؟ گفتم بلی، به صاحبش رد کردم. فرمود: احسنت، خوب کردی، اینک تو را وصیتی بکنم. عرض کردم: بفرمایید.
قالَ:«عَلَیکَ بِصِدقِ الحَدیثِ وَ اَداءِ الَامانَهِ تَشتَرِکُ النّاسَ فی اَموالِهِم هکَذا وَ جَمَعَ بَینَ اَصابِعِه».
فرمود:«بر تو باد به راستی و درستی و رد امانت، که اگر حفظ این سفارش را بکنی، در اموال مردم شریک خواهی شد، این سخن را که گفت انگشتان مبارک خویش را در هم داخل کرد و فرمود: این چنین شریک آنها می شوی».
من دستور آن حضرت را مراعات نموده و عمل کردم، وضع مالی ام به جایی رسید که زکات یک سالم سیصد هزار درهم شد. (24)

اگر قرض شهید پرداخت نشود، آمرزیده نخواهد شد

آنچه در روایت مربوط به شهادت آمده این است که هر وقت مجاهد در راه خدا به شهادت رسیده خداوند تمام گناهان او را، غیر از بدهکاری هایش می آمرزد، زیرا بدهی مربوط به حق الناس است و شهید هنگامی آمرزیده خواهد شد که صاحب حق از آن بگذرد. در این باره امام محمد باقر(علیه السلام )فرموده اند:
«کُلُّ ذَنبٍ یُکَفِّرُهُ القَتلُ فِی سَبیلِ اللهِ إلَّا الدَّینَ، لا کَفَّارَهَ لَهُ اِلّا اَداءُهُ اَو یُقضی صاحِبُهُ اَو یَعفُو الَّذی لَه الحَقُّ». (25)
«تمام گناهان شهید در راه خدا پوشیده و بخشیده می شود، مگر بدهکاری او که کفاره ای ندارد، مگر اینکه پرداخت شود و یا وصی او به جای او آن قرض را بپردازد و یا صاحب حق آن را عفو نماید».
در روایت دیگر آمده است:
«اَوَّلُ قَطرَهٍ مِن دَمِ الشَّهیدِ کَفّارَهٌ لَذُنُوبِهِ إلَّا الدَّینِ فَاِنَّ کَفَارَتَهُ قَضاءَهُ». (26)
«اولین قطره از خون شهید، کفاره گناهان اوست، بجز دِین که کفاره اش پرداخت آن است».

مهلت دادن به مقروض

افرادی باید خود را مقروض نمایند که قدرت پرداخت به موقع آن را داشته باشند. با این وصف اگر مقروض یا بدهکار تنگدست بود و یا توانایی پرداخت آن را نداشت، باید طلبکار به او مهلت دهد و به او فشار مالی نیاورد. امام صادق(ع)از رسول خدا(ص)نقل می کند که آن حضرت فرموده است:«لَیسَ لِمُسلِمِ اَن یُعسِرَ مسلِماً».(27)
«مسلمان نباید مسلمان دیگر را به سختی بیندازد».
همچنین آن حضرت فرموده است:«کسی که شخص تنگدستی را مهلت بدهد، خداوند روز قیامت بر سر او سایه می افکند، آن روزی که سایه ای جز سایه خداوند نیست».
از امام باقر(ع)روایت شده است:«خداوند در روز قیامت عده را زیر سایه عرش قرار می دهد که صورتهایشان از نور است و بال و پرهایشان از نور و بر کرسیهایی از نور می نشینند. در آن حال منادی صدا می زند که اینها قومی هستند که بر مؤمنان آسان گرفتند و شخص تنگدست را مهلت دادند تا متمکن شود و آنگاه پول خود را وصول کردند».

نکته

شایان یادآوری است که برخی از افراد سودجو از این قانون اسلام و سفارشی که در مورد بدهکار و شخص مقروض شده که در صورت عدم تمکن مالی به او مهلت دهید و فشار نیاورید، سوء استفاده نموده و اموال خود را به نام دیگران می کنند، و یا مخفی نموده و اعلان ورشکستگی می نمایند و گروهی دیگر سعی می کنند طلبکاران را به نوعی وادار کنند که هر کدام از مقدای از طلب خود بگذرند(قسمتی از آن را ببخشند)که در این صورت طلبکار وقتی می بیند همه اموالش در معرض نابودی است، چاره ای برای خود جز قبول نمی بیند و می پذیرد، لیکن طیب خاطر ندارد و الباقی بر فرد بدهکار حلال نمی شود و باید یا کل بدهی خود را بپردازد یا رضایت باطنی طرف را حاصل نماید، وگرنه در فردای پس از مرگ گرفتار طلبکار خود می شود و جزو انسانهای سارق محسوب می گردد که روایات آن بیان شد.

پی‌نوشت‌ها:

1. آل عمران، آیه 132.
2. وسایل (آل البیت)، ج 18، ص 118.
3 برای آگاهی بیشتر در زمینه حیل باب ربا، علاقه مندان می توانند به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنند.
4. بقره، آیات 279-277.
5. آل عمران، آیه 129.
6. فروع، ج1، ص 369.
7. تهذیب، ج2، ص 122.
8. فقیه، ج2، ص 189.
9. وسائل، ج12، ص 427.
10. مجمع البیان، ج2، ص 390.
11. وسائل، ج12، ص 427.
12. تفسیر قمی، ص 84.
13. فروع، ج1، ص 370.
14. فقیه، ج2، ص90
15. وسائل، ج12، ص 430.
16. تهذیب، ج2، ص150.
17. وسائل، ج12، ص 454.
18. وسائل، ج8،ابواب قرض، باب کراهت الدین.
19. همان.
20. وسائل، ج8،ابواب قرض، باب کراهت الدین.
21. وسائل، ج8،ابواب الدین و القرض، باب وجوب نیّت قضاء الدین.
22. همان.
23. مستدرک الوسائل، ج7، باب وجوب نیت قضاء الدین.
24. سفینه البحار، لفظ عبدالرحمن(به نقل از: پند تاریخ، ج1، ص 215).
25. وسائل، ج8، ابواب الدین و القرض، باب وجوب نیت قضاء الدین.
26. همان.
27. وسائل، ج8، ابواب الدین و القرض، باب وجوب نیت قضاء الدین.

منبع: حیدری نراقی، علی محمد؛ (1382) آیین تجارت از دیدگاه اسلام: (آداب کسب و تجارت)، قم: مهدی نراقی، چاپ ششم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۵۸
مجید کمالی