گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۲۰ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است


یکی از مسائلی که در نهی از منکر در  جامعه باید به آن توجه کافی شود ، منکرات رایج در جامعه است منکراتی که اگر از آنها جلوگیری نشود مانند موریانه روز به روز پایه ها و ستون های اصلی جامعه را نابود می کند و مسلما راهی که این جامعه در پیش می گیرد به ناکجا آباد ختم می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۰
مجید کمالی

چطور به روابط نامشروع نه بگویید؟

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۹ ب.ظ


چطور به روابط نامشروع نه بگویید؟


شاید یکی از پررنگ ترین دغدغه های دخترانی که به نیت ازدواج با کسی آشنا می شوند، این باشد که حد و مرز روابط را چطور تعیین کنند؟ وقتی طرف مقابلشان تو زرد از آب در می آید و درخواست نامشروعی از آنها دارد، چطور مقاومت کنند و رابطه را به پایان ببرند؟ چه کنند که طرف مقابل را قانع کنند و در مقابل دام هایی که برایشان پهن شده چه جوابی بدهند؟

چطور به روابط نامشروع نه بگویید؟

تحقیقات نشان داده که بسیاری از افراد، به این خاطر خویشتن داری را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانی تقاضا برای ارتباط جنسی از طرف مقابل مقاومت کنند و با جدیت و صراحت نه بگویند. در این مواقع به احتمال زیاد طرف مقابل شما با زبان چرب و نرم حرف هایی می زند که ممکن است شما را به فکر فرو برد اما اگر از قبل برای هر کدام از این حرف ها جوابی آماده داشته باشید، می توانید به راحتی از دام ها فرار کنید.

 

می گوید: لمس کردن یکدیگر باعث رشد انسان هاست.

بگو: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.

 

می گوید: رفتارت بچگانه است...

بگو: اتفاقا رفتار من مثل آدم های باتجربه است. به اطرافت نگاه کن ببین ارتباط بدون مسئولیت پذیری و بدون برنامه چقدر جوان ها را بدبخت کرده است.

 

می گوید: تو کنجکاو نیستی. فکر می کنی به یک بار تجربه کردن نمی ارزد.

بگو: من درباره خیلی چیزها کنجکاو هستم؛ اما معنایش این نیست که بخواهم خودم را قربانی کنم، یا موش آزمایشگاهی باشم. هرچه باشد، امکان صدمه دیدن من هست؛ پس نمی ارزد.

 

می گوید: همه این کار را می کنند.

بگو: اولا خیلی ها خویشتن دار هستند، ثانیا بیشتر کسانی که تو می گویی، سرانجام سرشکسته می شوند و ثالثا من همه نیستم و می دانم که چه کاری برای من درست است.

 

می گوید: برای اینکه دوستت داشته باشند، باید اجازه بدهی دیگران بیشتر به تو نزدیک شوند.

بگو: من نمی خواهم برای دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسی از من سوءاستفاده کند.

 

می گوید: ولی من دوستت دارم.

بگو: پس به تصمیم من احترام بگذار و احساساتم پایمال نکن.

 

می گوید: به من نشان بده که چقدر دوستم داری.

بگو: من با خویشتن داری و انتظار کشیدن تا روز ازدواج به تو نشان می دهم که چقدر دوستت دارم.

 

می گوید: کسی که چیزی نمی فهمد.

بگو: من و خدای خودم که این را می فهمیم.

 

می گوید: تو مرا تشنه خودت کردی و حالا نباید این طور رهایم کنی؛ وگرنه رفتارت در حق من بی انصافی و غیرانسانی است. چطور وجدانت چنین اجازه ای می دهد؟

بگو: من مسئول هیجانات نابجای تو نیستم و نمی توانم به قیمت راضی شدن تو، خودم را به گناه و عذاب وجدان و سرزنش بیندازم و خلاف آنچه که به صلاح زندگیم هست عمل کنم. تو باید خودت را کنترل کنی.

 

می گوید: اگر قبول نکنی، دیگرانی هستند که با اشتیاق می پذیرند.

بگو: برایت متأسفم که مرا به خاطر این چیزها دوست داشتی؛ خوشحال می شوم که به سراغ دیگران بروی.

 

 

فراوری: فاطمه ایمانی

بخش کلوب ازدواج تبیان


برگرفته از سپیده دانایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۴:۲۹
مجید کمالی

عواقب دنیوی و اخروی گناه زنا

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۸ ب.ظ

پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله فرمودند : «زنا باعث می شود سرزمین های آباد و سرسبز خشک شود».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۸
مجید کمالی

ده نکته جالب در مورد جهنم و اهلش

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۶ ب.ظ


ده نکته جالب در مورد جهنم و اهلش


رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)  فرمودند:مارهایی هستند در جهنّم به بزرگی شتر! وقتی که مجرمی را نیش می‌زنند، تا چهل سال درد آن سـاکت نمی‌شود. این مارها برای کسانی هستند که در دنیا بخیل، بداخلاق و اذیّت کننده‌ی مردم بوده‌اند .


جهنمیان
سه گروهی که جهنم با آنها حرف میزند

1) زمامداران ظالم

ای کسانی که خداوند شما را حاکمیّت بخشید امّا با مردم عادلانه رفتار ننمودید! سپس آنان را مثل پرنده‌ای که دانه‌ی کنجـد برمی‌چیند، می‌بلعد.

2) خوانندگان قرآن و علمای بی‌عمل

ای کسانی که خود را بین مردم پاک و درست کار جلوه می‌دادید، امّا به دور از چشم مردم و در پیشگاه خداوند مرتکب گناه می‌شدید، پس آن‌ها را در آتش فرو می‌برد.

3) ثروتمندان

پروردگارت به تو مال زیادی بخشید ولی هنگامی که مردم فقیر مبلغ ناچیزی از تو قرض خواستند تو از روی بخل ندادی، پس او را هم می‌بلعد.[1]

 

مارهایی هستند در جهنّم به بزرگی شتر! وقتی که مجرمی را نیش می‌زنند، تا چهل سال درد آن سـاکت نمی‌شود. این مارها برای کسانی هستند که در دنیا بخیل، بداخلاق و اذیّت کننده‌ی مردم بوده‌اند

ده سؤال و جواب مهم در مورد جهنّم:

سؤال اوّل‌

مارها و عقرب‌ها در جهنّم مأمور عذاب چه طایفه‌ای هستند؟

1) بخیل           2) بد اخلاق               3) آزار دهنده‌ی مردم

ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)  فرمودند:

مارهایی هستند در جهنّم به بزرگی شتر! وقتی که مجرمی را نیش می‌زنند، تا چهل سال درد آن سـاکت نمی‌شود.

 این مارها برای کسانی هستند که در دنیا بخیل، بداخلاق و اذیّت کننده‌ی مردم بوده‌اند.[2]

4)کسی که خمس و زکات مال را ندهد.

ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

اگرخداوند به کسی مال و ثروت بدهد امّا او حقوق واجب (زکات و خمس) را نپرداخته باشد، همان مال را به صورت ماری درمی‌آورد و به گردن او می‌اندازد. مار دایم او را نیش می‌زند و می‌گوید: من مال ذخیره شده‌ی تو هستم که در دنیا حقوق واجب آن را نپرداختی و انفاق ننمودی.[3]

5) تارک الصَّلاة 6) مانِعُ الزَّکاة 7) شراب خوار 8) کسی‌که عاق والدین شده است  9) کسی که در مسجد از دنیا سخن می‌گوید.

ـ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

در قیامت مـاری بسیار بزرگ ... بـه نـام "جریـش" سـر خود را از جهنّم بیرون می‌آورد و با صدای بلند فریاد می‌زند:

اَلجوُع! اَلجوُع! اَینَ اَهلی؟ اَینَ اهلی؟

گرسنه‌ام! گرسنه‌ام! اهل من کجایند؟

جبرئیل می‌گوید: غذای تو چیست؟

در جواب می‌گوید:

1) کسی که نمازش را ترک کرده است. 

2)کسی که زکات مال را نپرداخته است.

3)شراب خواران 

4)کسانی که عاق والدین شده‌اند.

5)کسی که در مسجد به کلام دنیا تکلّم نماید. (در مسجد که محلّ عبادت است، به امور دنیایی بپردازد.)

این پنج گروه را، مانند مرغی که دانه از زمین جمع می‌کند، می‌بلعد و به آتش می‌برد.[4]

ـ مشابه همین روایت، روایتی است که عقربی بزرگ از جهنّم می‌آید و می‌گوید:

چه کسانی با خداوند و رسولش جنگ داشتند؟

به آن عقرب می‌گویند: چه کسانی را می‌خواهی؟

او همان پنج گروه مذکور را می‌گوید، با این تفاوت که در این روایت به جای عاقّ والدین، رباخوار آمده است.[5]

بزرگ‌ترین و دردآورترین عذاب اهل دوزخ، قهر الهی است؛ یعنی محرومیّت از شناخت پروردگار و دوری از او و حرف نزدن خداوند با آن‌هاست

‌سؤال دوّم: 

جهنّم زندان جمعی است یا فردی؟

بستگی به نوع گناه و جرم دارد.

ـ از بعضی آیات جمعی بودن استفاده می‌شود:

«...کُلَّمَا دَخَلَتْ اُمَّةٌ لَعَنَتْ اُخْتَها حَتَّی اِذَا ادَّارَکوُا فیِهَا جَمیِعاً قَالَتْ اُخْراهُمْ لِاُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلآءِ اَضَلُّونَا فَأتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ... »   

قوم دیگر را لعن کنند تا آن‌گاه که همه را آتش دوزخ فراگیرد و آن‌گاه زمـره‌ی آخرین با فرقه‌ی اوّل گویند: خدایا! اینان ما را گمراه کردند پس عذابشان را در آتش افزون و شدیدتر و مضاعف گردان![6]

ـ از بعضی آیات فردی بودن و تنگی جا استفاده می‌شود:

«وَ اِذا اُلْقوُا مِنْهَا مَکَاناً ضَیِّقاً مُقَرَّنینَ دَعَوْا هُنَالِکَ ثُبُوراً » ؛‌و چون کافران را در زنجیر بسته، به مکان تنگی از جهنّم درافکندند، در آن حال همه فریاد واویلا از دل بر کشند.[7]

 

سؤال سوّم

بزرگ‌ترین عذاب دوزخ چیست؟

بزرگ‌ترین و دردآورترین عذاب اهل دوزخ، قهر الهی است؛ یعنی محرومیّت از شناخت پروردگار و دوری از او و حرف نزدن خداوند با آن‌هاست.

 «کَلاَّ اِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ » ؛‌چنین نیست که می‌پندارند، ایشان از معرفت و شناخت پروردگار محرومند.[8]

ـ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در دعای کمیل می‌فرمایند:

«وَهَبْنیِ صَبَرتُ عَلیَ عَذابِک فَکَیفَ اَصبِرُ عَلیَ فِرَاقِک» ؛‌و اگر بتوانم بر عذاب تو صبرکنم، چگونه شکیبایی کنم بر فراق و دوری از تو؟

 

سؤال چهارم

تقوا

آیا مؤمنان هم دچار عذاب می‌شوند و از جهنّم می‌گذرند؟

بلی! مؤمنان هم از دوزخ می‌گذرند امّا این عبور با شرایط ویژه‌ای، با سرعت و بدون ناراحتی، انجام می‌شود.

ـ قرآن کریم می‌فرماید:

 وَ اِنْ مِنْکُمْ اِلاَّ وارِدُهَا کَانَ عَلیَ رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیاًّ »  ؛‌«هیچ یک از شما باقی نمی‌ماند، مگر آن که به دوزخ وارد شود.[9]

ـ در آیه ی بعدی می‌فرماید:

 ثُمَّ نُنَجِّی الَّذیِنَ اَتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظََّالِمیِنَ فِیهَا جِثِیاًّ

پس از ورود همه در دوزخ، افرادی را که خداترس و باتقوی بوده اند، از جهنّم نجات خواهیم داد و ستم گران را فروگذاردیم تا در آتش بر زانو درافتند.[10]

ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

هیچ نیکوکار و بدکرداری نیست مگر این که داخل جهنّم می‌شود امّا آتش جهنّم در برابر مؤمنان سرد و سالم خواهد بود همان‌گونه که در برابر ابراهیم u سرد و سلامت بود.

سپس خداوند پرهیزکاران را از آتش رهایی می‌بخشد امّا ظالمان را در آن ذلیلانه رها می‌کند.[11]

 

سؤال پنجم

چرا مؤمنین از دوزخ می‌گذرند؟

به دو دلیل مؤمنین و اهل تقوی نیز از دوزخ عبور می‌کنند.

1) مشاهده عذاب اهل دوزخ موجب شکرگزاری و قدردانی بیشتر از نعمت‌های الهی در بهشت خواهد شد.

البته مؤمنین درحالی که آتش برایشان سرد و سلامت است، با سرعت بسیار زیادی از جهنّم عبور می‌کنند.

2) عبور بهشتیان از دوزخ، برای جهنّمیان نیز عذاب و موجب حسرت بیشتر ایشان می‌شود.

 

سؤال ششم

استغفار

آیا مؤمنینی که مرتکب گناه کبیره شده‌اند، در دوزخ جاویدان هستند؟

ـ در سوره‌ی مبارکه‌ی نساء، آیه‌ی چهل و هشتم معروف است به آیه‌ی

امیدواری. در این آیـه می‌فرماید:

گناه کاران بعد از گناه، همه‌ی پل‌های پشت سر را خراب نکنند و راه توبه را برای خود باز بگذارند.

 اِنَّ اللهَ لاَیَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دوُنَ ذَلِکَ لِمَن یَشَآءُ...

خداوند هرکس را که شریک بیاورد، نخواهد بخشید، غیر از مشرک هرکس را که بخواهد می‌بخشد. [12]

 

سؤ‌ال هفتم

چرا جبران خطاها و بازگشت به دنیا، محال است؟

جهت تقریب ذهن مثالی می‌زنم: نوزاد که به دنیا آمد، دیگر    نمی‌تواند به رحم مادر  برگردد. حال فرقی نمی‌کند که بچّه کامل و سالم به دنیا آمده باشد یا ناقص. مرگ هم تولّد ثانوی انسان و انتقال از این دنیا به دنیای دیگر می‌باشد. علاوه بر آن که انسان بارها مورد هشدار انبیا، علما و بزرگان دین قرارگرفته، امّا یا بی‌توجّه بوده و یا فراموش می‌کند.

در تنگنا و مریضی به خدا روی می‌آوریم و بعد از رفع بلا، خداوند را فراموش می‌کنیم. لذا حتّی اگر به دنیا هم باز می‌گشت، باز همان اعمال را تکرار می‌کرد.

 

سؤال هشتم

نگهبانان دوزخ چه تعداد هستند؟

طبق آیه‌ی شریفه‌ی قرآن در سوره‌ی مدّثّر تعداد آن‌ها 19 نفر می‌باشد و بسیاری از مفسّرین گفته‌اند: منظور از 19 نفر، 19 گروه است.

 سَاُصْلِیهِ سَقَرَ. وَ مَآ اَدْراکَ مَاسَقَرُ .  لاَتُبْقیِ وَ لاَتَذَرُ . لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ. عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَـشـَرَ. وَمـَا جَـعـَلْـنـآ أصْـحـَابَ الـنَّـارِ إِلـاَّ مَلآ ئِکَةً وَ...

ما این منکر را به سقر می‌اندازیم و تو چه می‌دانی که دوزخ کجاست؟ و چیست؟

باقی نمی‌گذارد و محو می‌کند بر آدمیان رو می‌نمایاند. بر آتش 19 تن موکّلند و ما خازنان دوزخ را غیر از ملائکه قرار ندادیم.[13]

 

سؤال نهم

آیا بدن ضعیف انسان، طاقت این نوع عذاب‌ها را دارد؟

اگرچه بدن انسان در قیامت همین بدن جسمانی دنیایی است، ولی به قدرت خداوند طوری در آخرت سخت و محکم می‌شود که با بدن دنیایی قابل مقایسه نیست.

بدن اخروی در لطافت و غلظت، تابع لطافت و غلظت نفسی است که به آن تعلق دارد؛ یعنی دل مؤمن در نهایت لطافت و نرمی و زیبایی و نفس و دل کافر، در نهایت سختی و غلظت است؛ چراکه در مقابل حق خاضع نبوده است. پس در آخرت هم بدنش مثل نفسش در نهایت سختی و غلظت خواهد بود.

 

سؤال دهم

علّت اصلی ورود به جهنّم چیست؟

علّت اصلی ورود به جهنّم، تبعیّت از شیطان است. امّا این پیروی اجباری نیست و انسان مخلص از وسوسه‌های شیطان خود را حفظ می‌کند.

ـ قرآن کریم می‌فرماید:

« اِنَّ عِبَادیِ لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ اِلاَّ مَنِ اتَّبْعَکَ مِنَ الْغَاویِنَ» ؛‌هرگز تو را بر بندگان با اخلاص من غلبه نخواهد بود و اقتدار تو بر افراد نادان و گمراهی است که پیرو تو می‌شوند.[14]

 

پی نوشت ها :

1ـ خصال صدوق، ص111.

2ـ میزان الحکمه، ج2، باب جهنّم.

3ـ محجة البیضاء، ج 8.

4ـ المواعظ العددیه، باب 5، ص156.

5ـ همان مدرک،  فصل پنج گانه.

6ـ سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف، آیه‌ی شریفه‌ی 38.

7ـ سوره‌ی مبارکه‌ی فرقان، آیه‌ی شریفه‌ی 13.

8ـ سوره‌ی مبارکه‌ی مطّففین، آیه‌ی شریفه‌ی 15.

9ـ سوره‌ی مبارکه‌ی مریم، آیه‌ی شریفه‌ی 71.

10ـ همان سوره‌ی مبارکه، آیه‌ی شریفه‌ی 72.

11ـ تفسیرنورالثقلین، ج3، ص353.

12ـ سوره‌ی مبارکه‌ی نساء، آیه‌ی شریفه‌ی 48.

13ـ سوره‌ی مبارکه‌ی مدّثر، آیات شریفه‌ی 26 الی 31.

14ـ سوره‌ی مبارکه‌ی حجر، آیه‌ی شریفه‌ی 42.

بخش قرآن تبیان

منبع : سایت حجت الاسلام محمدرضا حاتمی پوری کرمانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۶
مجید کمالی

شهیدی که سنگ قبر نمی پذیرد!!

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۹ ب.ظ

((قبر گلی شهید عبدالصمد فخار درمیان شهدا پس ازگذشت  ۲۷ سال ))

((قبر حقیر  به یاد مظلومیت  چهار امام  دربقیع  گلی وبی نام ونشان  در  میان شهدا  جای دهید  شایداین بتواند مظلومیت شیعه رااثبات  وازگناهان  حقیر بکاهد ))شهید عبدالصمد فخار 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۳۹
مجید کمالی

30 نکته کوتاه برای شناخت حضرت معصومه

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۷ ب.ظ


30 نکته کوتاه برای شناخت حضرت معصومه 

حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

 

1- گران سنگی حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام

به گفته محدث بزرگ حاج شیخ عباس قمی و نویسنده کتاب قاموس الرجال در میان فرزندان امام موسی بن جعفر علیه‌السلام بعد از امام رضا علیه‌السلام حضرت معصومه علیهاالسلام برترین و گران‏سنگ‏ترین آنها به شمار می‏آید.

 

2- موقعیت معنوی

امام رضا علیه‌السلام که در زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند می‏خوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوندی می‏شوند.

 

3- فقاهت

روزی گروهی از شیعیان به قصد دیدار امام موسی بن جعفر علیه‌السلام و پرسش سؤالات خود به مدینه آمدند ولی امام در مدینه حضور نداشتند. از این رو، سؤالات خود را مکتوب به خانواده آن حضرت تحویل دادند تا در سفر بعدی، پاسخ آنها را از امام بگیرند. حضرت معصومه علیهاالسلام خود پاسخ پرسشها را نوشته به آنها داد. این گروه، در بین راه با امام موسی بن جعفر برخورد کردند و پاسخها را به امام ارائه نمودند. امام ضمن تأئید پاسخ‏ها ابراز خوشحالی کردند.

 

4- اهل حدیث(محدث)

در تاریخ اسلام به بانوان با فضیلت و صاحب حدیثی برمی‏خوریم که نام خود را در زمره محدثان ثبت کرده‏اند. حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از زنان بزرگ اهل بیت در این زمینه است.

 

5- تولد و وفات

حضرت معصومه علیهاالسلام در روز یکم ذوالقعده سال 173 هجری قمری در شهر مدینه تولد یافت و پس از 28 سال زندگی پر برکت در جریان سفر به خراسان و دیدار با برادر بزرگوارشان امام رضا علیه‌السلام در شهر ساوه بیمار شد و سرانجام در روز دهم ربیع‏الثانی سال 201 هجری قمری در شهر قم به جوار حق تعالی شتافت.

 

6- پدر و مادر

پدر گرامی حضرت معصومه علیهاالسلام امام هفتم شیعیان جهان امام موسی بن جعفر علیه‌السلام و مادر مکرمه‏شان نجمه خاتون از بانوان با فضیلت و اهل تقوا و مادر امام رضا علیه‌السلام می‏باشد.
امام رضا علیه‌السلام که در زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند می‏خوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوندی می‏شوند.

7- زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام

از امام رضا علیه‌السلام نقل شده کسی که حضرت معصومه علیهاالسلام را با آگاهی به حق وی زیارت کند، شایسته بهشت می‏شود.

شاید یکی از حقوق و انتظارات آن حضرت به عنوان پیامدار دین و معنویت از زائران خود، تلاش آنها جهت تدارک یک سفر

حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

معنوی و کوشش برای قرب بیشتر به آن حضرت از طریق کوشش برای اصلاح خویشتن و تقویت کمالات معنوی در خود باشد.

 

8- تنها برادر تنی

امام رضا علیه‌السلام تنها برادر تنی حضرت معصومه علیهاالسلام است. مادر آن بزرگواران نجمه خاتون است. آنها تنها فرزندان این بانوی مکرم هستند. حضرت معصومه علیهاالسلام 25 سال بعد از تولد برادر گرامیش پا به عرصه وجود گذاشتند.

 

9- مسافرت

حضرت معصومه علیهاالسلام به منظور دیدار برادر عزیز خود امام رضا علیه‌السلام با کاروانی متشکل از پنج تن از برادران و تعدادی برادرزادگان و گروهی دیگر، راهی خراسان شدند. در بین راه در شهر ساوه، آن حضرت بیمار شد. پس از آگاهی اهالی قم از ورود کاروان حضرت معصومه علیهاالسلام به ساوه، گروهی از آنان به این شهر آمدند و حضرت را با احترام به شهر قم بردند.

 

10- محراب عبادت

هم اکنون محراب عبادت حضرت معصومه علیهاالسلام در زمان اقامت 17 روزه‏اش در شهر قم، به نام بیت‏النور موجود است و زیارتگاه مردم و دوستان آن حضرت می‏باشد.

 

11- رحلت

حضرت معصومه علیهاالسلام در جریان سفر به خراسان و دیدار با برادر عزیز خود امام رضا علیه‌السلام در شهر ساوه مریض شدند. آنگاه به اتفاق نمایندگان اعزامی اهالی قم، وارد این شهر شدند و مورد استقبال گرم مردم این دیار قرار گرفتند. سرانجام پس از 17 روز بیماری در سن 28 سالگی به جوار رحمت ایزدی نائل آمدند.

در تاریخ اسلام به بانوان با فضیلت و صاحب حدیثی برمی‏خوریم که نام خود را در زمره محدثان ثبت کرده‏اند. حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از زنان بزرگ اهل بیت در این زمینه است.

12- تشییع جنازه

پس از اعلام خبر رحلت حضرت معصومه علیهاالسلام مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را تشییع کردند و در محل فعلی حرم، که آن روز در خارج شهر بود و به موسی بن خزرج تعلق داشت با احترام زایدالوصفی دفن کردند.

 

ضریح حضرت معصومه علیهاالسلام

13- کرامات

تاکنون کرامات زیادی نصیب کسانی که حضرت معصومه علیهاالسلام را به شفاعت و توسل به درگاه خدا برده‏اند، شده است. و به احترام آن حضرت خداوند خواسته‏های آنها را اجابت کرده است که شرح آنها در جای خود ثبت و ضبط شده است.

 

14- زیارتنامه

حضرت معصومه در میان امامزادگان، از امامزادگان نادری است که برایش زیارتنامه مخصوص از جانب امام معصوم علیه‌السلام نقل شده است و به مقام شامخ آن حضرت اشاره شده است.

 

15- محل اقامت

میزبان حضرت معصومه علیهاالسلام در مدت 17 روز اقامت و زندگی آن حضرت در شهر قم، جناب موسی بن خزرج، پس از رحلت حضرت معصومه علیهاالسلام، محراب عبادت آن بزرگوار را به همان حالت باقی گذاشت و خانه مسکونی خویش را به احترام حضرتش به مسجد تبدیل کرد.

 

16- لقب

لقب معصومه از جانب حضرت امام رضا علیه‌السلام به دلیل مراتب تقوی و پرهیزگاری ـ تنها به فاطمه معصومه علیهاالسلام در میان دختران حضرت امام موسی بن جعفر علیه‌السلام ـ اعطا گردید؛ خانمی که در اقتدا به پدر بزرگوارش، بسیاری از ساعات زندگی‏اش، به عبادت و راز و نیاز با خدا سپری شد.

 

17- ثواب زیارت

در روایات چندی از قول ائمه اطهار علیه‌السلام؛ حضرت امام صادق علیه‌السلام، امام رضا علیه‌السلام و امام جواد علیه‌السلام بر زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام تصریح شده است و در روایتی زائر آن حضرت را در صورت معرفت حق او، سزاوار بهشت می‏داند.

 

18- حرم و بقعه

پس از رحلت و خاکسپاری حضرت معصومه علیهاالسلام، میزبان آن حضرت، موسی بن خزرج سایبانی از حصیر بر روی قبر ایشان نصب کرد که به مدت 100 سال این سایبان وجود داشت. پس از آن دختر امام جواد علیه‌السلام، قبه‏ای آجری بر روی آن ساخت. در سال 529 هجری قمری، شاه بیگدر، قبه‏ای مجلّل با کاشی کاری نفیس بر فراز آن ساخت. تا اینکه در سال 925 هجری قمری توسط شاه اسماعیل، بقعه کنونی بنا گردید.

 

19- تحول شهر قم پس از ورود

شهر قم در اواخر قرن اول، با ورود تعدادی از شیعیان کوفه بتدریج مذهب شیعه را پذیرفت و به عنوان یک شهر شیعی معروف گشت. ولی با ورد حضرت معصومه علیهاالسلام به قم، فصل نوینی در اهمیت این شهر در گسترش اسلام و مذهب شیعه گشوده شده.
پس از رحلت و خاکسپاری حضرت معصومه علیهاالسلام، میزبان آن حضرت، موسی بن خزرج سایبانی از حصیر بر روی قبر ایشان نصب کرد که به مدت 100 سال این سایبان وجود داشت.

20- تحول حوزه علمیه قم پس از ورود

از اوائل قرن دوم شهر قم، محلی برای پاسخگویی به مسائل فقهی شیعه و مأمنی برای علویان، راویان، محدثان و فقهای شیعه بوده است. با ورود حضرت معصومه علیهاالسلام به این شهر، و قرار گرفتن مدفن آن بزرگوار در آن، زمینه
حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

 گسترش بیشتر فرهنگ تشیع و فقه آل محمدصلی‌الله‌علیه‌و‌آله پدید آمد و بدنبال آن حوزه علمی ـ فقهی قم توسعه یافت و مرکزی برای نشر و اشاعه اسلام و مکتب شیعه گردید.

 

21- کلام نور

رهبر معظم انقلاب فرمود: حضرت معصومه علیهاالسلام مقام بزرگی دارد، خیلی باید از ایشان بهره گیریم. نسبت به ایشان قصور داشته‏ایم باید به آن حضرت بیشتر توسل جوئیم و بخواهیم عنایت بیشتری به ما داشته باشند.

 

22- گلی باشکوه از گلستان نبوت و امامت

او چون کوثری در کویر، خط سبز سعادت و رستگاری ترسیم کرده و چون روحی در پیکر سرزمین مقدس قم حلول کرده و دلهای عاشق را از گوشه و کنار به سمت این شهر کشانده است از قدم او قم عزیمت یافته و از وجود او لحظه به لحظه بر شرافت قم افزوده می‏شود.

قم گشته از شرافت معصومه با صفا            چون روضه بهشت برین گشته پرضیا

شاهان به درگهش همه آورده التجا          بی‏شک که می‏رود به بهشت از ره عطا

 

23- هجرت

به شوق دیدار نور تابان دیار طوس رهسپار سفر شد، رنجها برد و سختیها کشید تا اینکه پس از روزها و هفته‏ها به دیار ساوه رسید. سفری بدین دور و درازی و با مشکلات فراوان بر گلی که در حسرت دیدار نور قد خمیده، بسیار سخت است. حضرت بیمار شده از مقدار مسافت تا مأمن آل طه پرسید گفت: ده فرسخ. فرمود: مرا به قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم که فرمود قم مرکز شیعیان ما می‏باشد پس کاروان بطرف قم در حرکت شد.
حضرت معصومه علیهاالسلام مقام بزرگی دارد، خیلی باید از ایشان بهره گیریم. نسبت به ایشان قصور داشته‏ایم باید به آن حضرت بیشتر توسل جوئیم و بخواهیم عنایت بیشتری به ما داشته باشند.

24- میهمانی با عظمت

چون کاروان دیدار نور به نزدیکیهای شهر قم رسید، آل سعد همگی برای استقبال به پیشواز آن بانوی با کرامت رفتند تا او را به گرمی به عش آل طه دعوت کنند در آن میان موسی بن خزرج زمام اشتر حضرت را گرفت و به طرف خانه‏اش آورد و در منزل خود با کمال افتخار از آن بانو پذیرائی نمود.

 

25- عبادتی خالصانه

بعد از سکنی گزیدن حضرت معصومه در شهر قم تا وفات آن حضرت 17 روز طول کشید در این مدت، بسیار آزرده خاطر بود، آرزوی دیدار پدر و برادر در دلش بود از هجر پدر و فراق برادر می‏گریست و غمین بود.

به انتظار پدر روز و شب به سر بردم          ولی دریغ نشد تا گل رخش بویم

سپس به هجر برادر، فلک دچارم کرد      گشود باب فراق دگر زکین سویم

در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی تهیه نمود، دائم در حال ذکر و نماز و راز و نیاز با خدای خویش بود و بیت‏الاحزانی به نام بیت‏النور چون جده‏اش زهرای اطهر تأسیس نمود، تا سرانجام (پرید بلبل روحش زشاخسار) بدن و به ندای رب لبیک گفت.

حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

26- دختر پیامبر

در زیارت نامه حضرت معصومه که بوسیله امام رضا علیه‌السلام نقل شده عنوان شده است ای دختر رسول خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه و...

این تعابیر در مورد حضرت معصومه آنهم از زبان امامی معصوم فقط بیانگر شرافت خانوادگی نیست بلکه علاوه بر آن اشاره به مقامات عالی و ملکوتی و معنوی حضرت دارد و نشانگر عظمت روحی و اینکه او نه تنها با رسول خدا نسبت خانوادگی دارد بلکه از نظر معنوی نیز دختر اوست.

 

27- بارگاه فاطمه معصومه علیهاالسلام و تجلیگاه فاطمه زهرا علیهاالسلام

مرجع عظیم‏الشأن مرحوم آیت‏الله العظمی نجفی مرعشی رحمه‌الله فرمود: پدرم مرحوم آیت‏الله علامه سیدمحمود مرعشی که در نجف اشرف می‏زیست علاقه‏مند بود که به طریقی، محل قبر جده‏اش حضرت زهرا علیهاالسلام را بیابد، برای این مقصود ختم مجربی انتخاب نمود و چهل شب به آن مداومت نمود. شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفت، در عالم خواب به محضر امام باقر علیه‌السلام رسید، امام به او فرمود: «علیک بکریمة اهل البیت» به دامن کریمه اهل بیت چنگ بزن، ایشان تصور کرد منظور امام علیه‌السلام حضرت زهرا علیهاالسلام است، عرض کرد: آری قربانت گردم من نیز ختم را برای همین امر گرفتم. امام فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است سپس افزود: بخاطر مصالحی خداوند اراده نموده که قبر حضرت زهرا علیهاالسلام مخفی باشد از این رو قبر حضرت معصومه علیهاالسلام را تجلیگاه قبر حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده است.

در زیارت نامه حضرت معصومه که بوسیله امام رضا علیه‌السلام نقل شده عنوان شده است ای دختر رسول خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه و... این تعابیر در مورد حضرت معصومه آنهم از زبان امامی معصوم فقط بیانگر شرافت خانوادگی نیست بلکه علاوه بر آن اشاره به مقامات عالی و ملکوتی و معنوی حضرت دارد.

28- مقام عصمت حضرت معصومه علیهاالسلام

امام رضا علیه‌السلام فرمودند: کسی که حضرت معصومه را در قم زیارت کند مانند آنست که مرا زیارت کرده است. امام ثواب زیارت خویش را با زیارت حضرت معصومه در یک حد و اندازه می‏داند و نیز اینکه نام مبارک حضرت، فاطمه کبری بوده و امام او را ملقب به صفت معصومه کرده است و این مطالب نشانگر اوج عظمت روحی و معصومیت حضرت فاطمه کبری است.

 

29- ارزش زن

با مطالعه سرگذشت بانوانی بزرگوار چون حضرت زهرا علیهاالسلام، زینب کبری و حضرت معصومه به این نکته دست می‏یابیم که در اسلام به مقام و منزلت زن ارزش نهاده و در طی نمودن پله‏های ترقی از حیث علم و تقوی تفاوتی میان زن
حرم حضرت معصومه

و مرد قائل نشده است. همین درجات عالی تقوی و علم در وجود این بانوان بزرگوار بازگوکننده و تأیید کننده آن است.

 

30- برای شادی روح حضرت فاطمه معصومه صلوات

 

تنظیم: گروه دین و اندیشه - حسین عسگری

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۷
مجید کمالی

10 نکته کلیدی در برخورد با نامحرم

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۴ ب.ظ


10 نکته کلیدی در برخورد با نامحرم


سخن گفتن با نامحرم نیز از جمله مواردی است که می تواند زمینه برخی انحرافات جنسی را در بین افراد فراهم کند. از سوی دیگر، گاه صحبت کردن با جنس مخالف اجتناب ناپذیر می شود. از این رو، لازم است با رعایت مواردی که در پی می آید، آثار منفی اینگونه گفتگوها به حداقل برسد.


ارتباط

به کارگیری محتوای پسندیده

از آداب اسلامی در گفتگو با نامحرم آن است که از محتوای پسندیده در مکالمات استفاده و از به کارگیری مطالب مرتبط با تمایلات غریزی اجتناب شود.

در داستان حضرت یوسف علیه السلام در قرآن کریم آمده است که زلیخا و زنان مصر باب مراوده را با یوسف گشودند. آن حضرت که متوجه خطر این مراوده و بیان سخنان تحریک آمیز شد، از خداوند اینگونه مدد خواست: «قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنی إِلَیهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ وَ أَکنْ مِنَ الْجاهِلینَ؛ گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوی آن می خوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانی، بسوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!»

از این آیه استفاده می شود که طرح چنین مطالبی در گفتگو با نامحرم تا آنجا خطرناک است که یوسف علیه السلام نیز با آن مقام طهارت و قداست، از آن بیمناک بوده و حاضر می شود با رفتن به زندان، خود را از چنین موقعیتی خلاصی بخشد.

 

پرهیز از شوخی با نامحرم

شوخی کردن با نامحرم، حریم میان آنها را کم رنگ نموده و احتمال وقوع گناه را در بین آنان تقویت می کند، اولیای دین افراد را از مزاح با نامحرم برحذر داشته اند.

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز نقل شده است که فرمود: «مَنْ فَاکهَ امْرَأَهً لَا یمْلِکهَا- حُبِسَ بِکلِّ کلِمَهٍ کلَّمَهَا فِی الدُّنْیا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛ کسی که با زن نامحرمی مزاح کند، به ازای هر کلمه ای که با او سخن گفته، هزار سال در دوزخ حبس می شود.

ابابصیر، از شاگردان امام صادق علیه السلام می گوید در کوفه به زنی قرآن می آموختم و روزی اتفاق افتاد که با او مزاح کردم. هنگامی که در مدینه به محضر امام باقر علیه السلام وارد شدم، مرا سرزنش کرد و فرمود: «مَنِ ارْتَکبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یعْبَأِ اللَّهُ بِهِ -أَی شَی ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ- فَغَطَّیتُ وَجْهِی حَیاءً وَ تُبْتُ- فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُد؛ کسی که در خلوت مرتکب گناه شود، خدا به او اعتنا نمی کند. چه چیزی به آن زن گفتی؟- از خجالت چهره خود را پوشاندم و توبه کردم- حضرت فرمود: دیگر تکرار مکن.»

رعایت حریم از سوی افراد مجرد، جوان و ضعیف الایمان، ضرورت ویژه ای می یابد. حریم نگه داشتن زن در برابر مردان نامحرم، ابزاری است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مردان می تواند از آن استفاده کند

پرهیز از فروتنی در گفتگو

علاوه بر آنکه لازم است محتوای مطالبی که بین دو جنس مبادله می شود، پسندیده باشد، همچنین ضرورت دارد که افراد لحن کلام خود را به گونه ای قرار دهند که از ایجاد هر گونه تحریک، تطمیع و وسوسه در مخاطب جلوگیری شود.

خداوند متعال به همسران پیامبر می فرماید: «یا نِساءَ النَّبِی لَسْتُنَّ کأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفا؛ ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید

 

اختصار و اکتفا به حد ضرورت

موسی علیه السلام از مصر خارج شد و به مدین رسید، جمعی از مردان را مشاهده کرد که دور چاه آبی حلقه زده و برای دام های خود، از آن آب می کشند. کمی دورتر دو زن را مشاهده کرد که تنها از گوسفندانشان مراقبت می کردند.

حضرت موسی علیه السلام که از رفتار آنان تعجب کرده بود، پرسید: «ما خَطْبُکما؛ کار شما چیست؟» (چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟!) آنان پاسخ دادند: «لا نَسْقی حَتَّی یصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیخٌ کبیرٌ» ما آنها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند؛ و پدر ما پیرمرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.) روشن است که این مکالمه در نهایت ایجاز صورت گرفته و هیچ کلام زایدی مطرح نشده است. حتی هنگامی که آن حضرت گوسفندان آنان را سیراب کرد، بدون گفتن کلمه ای از آنان فاصله گرفت و به جایگاه خویش بازگشت «فَسَقی لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّل» موسی برای (گوسفندان) آن دو آب کشید؛ سپس رو به سایه آورد. این امر نشان می دهد که رعایت اختصار و میزان ضرورت، از شاخص های گفتگوی مطلوب با نامحرم است.

 

موقعیت حضور

فضا و موقعیت حضور دو جنس مخالف نیز در جهت سلامت یا فساد رابطه تأثیرگذار است. از این رو، در منابع اسلامی موارد زیر مورد تأکید قرار گرفته است. پرهیز از خلوت کردن با نامحرم فضای حضور نامحرمان نباید به گونه ای خلوت باشد که امکان ورود سایر افراد در آن وجود نداشته باشد، چرا که خلوت گزینی با جنس مخالف، موقعیت را برای تحقق گناه فراهم می سازد.

محمد طیار از یاران امام صادق علیه السلام می گوید وارد مدینه شدم، چون برای مدتی می خواستم در آنجا سکونت کنم، دنبال منزلی برای اجاره می گشتم. خانه ای پیدا کردم که دارای دو اتاق بود که با یک در از یکدیگر جدا شده بودند. یکی از اتاق ها در اختیار زنی جوان بود. به دلیل آنکه این دو اتاق به یکدیگر راه داشتند، از اجاره آن منصرف شدم و صلاح ندیدم در منزلی که زنی جوان زندگی می کند، خانه بگیریم. اما آن زن گفت اگر شما این اتاق را اجاره کنی من در را می بندم. من نیز به این شرط پذیرفتم. اما بعد از سکونت، آن زن به بهانه اینکه می خواهد از نسیم هوا استفاده کند در اتاق را باز می گذاشت. در برابر درخواست اکید من برای بستن در مقاومت کرد و حاضر به این کار نشد. به محضر امام صادق علیه السلام رسیدم و ماجرا را با ایشان در میان گذاشتم. آن حضرت فرمود: «تَحَوَّلْ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَهَ إِذَا خُلِّیا فِی بَیتٍ کانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیطَان؛ از آنجا به جای دیگر برو؛ زیرا هیچ مرد و زنی در مکانی خلوت نکنند مگر آنکه شیطان سومی آنها باشد.»

همسر

رعایت حریم نسبت به جنس مخالف

سبک زندگی اسلامی در معاشرت با جنس مخالف حاکی از آن است که رعایت حریم و گونه ای فاصله تا حد زیادی سلامت ارتباط را تامین می کند. خداوند متعال این حقیقت را به یاران پیامبر گوشزد کرده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا... وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکمْ وَ قُلُوبِهِن؛ و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (به عنوان عاریت) از آنان [همسران پیامبر] می خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است.» نکته مهم این آیه آن است که خداوند یاران مۆمن و همسران پیامبر را که از نعمت همسری رسول خدا برخوردارند، به رعایت حریم توصیه می کند.

بر این اساس، رعایت حریم از سوی افراد مجرد، جوان و ضعیف الایمان، ضرورت ویژه ای می یابد. حریم نگه داشتن زن در برابر مردان نامحرم، ابزاری است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مردان می تواند از آن استفاده کند.

 

پوشش و آرایش

نحوه پوشش و آرایش در برابر جنس مخالف نیز عاملی مۆثر در کیفیت مطلوب یا نامطلوب رابطه محسوب می شود. در منابع اسلامی توصیه های متعددی در زمینه پوشش و آرایش به چشم می خورد.

 

رعایت حجاب کامل

با اینکه رعایت پوشش صحیح مرد و زن، از مصادیق سبک زندگی اسلامی به شمار می رود، اما به لحاظ جذابیت ویژه زنان، بر مراعات پوشش کامل از سوی آنان تأکید شده است.

خداوند متعال در آیه زیر فلسفه این حکم را بیان کرده است: «یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُۆْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یۆْذَین؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مۆمنان بگو: «جلباب ها [روسری های بلند] خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است

از این آیه استفاده می شود که زنان مسلمان با رعایت حجاب صحیح شناسایی می شوند و مورد آزار و اذیت قرار نخواهند گرفت. این آیه همچنین بر لزوم حجاب کامل دلالت دارد، چنانچه خداوند نمی فرماید از جلباب استفاده کنید، بلکه می فرماید جلباب های خود را بر خویش فرو افکنید. یعنی زنان از پوشش جلباب به شکل صحیح استفاده نمی کرده اند و بخشی از مو یا بدن آنان نمایان می شده است، و طبق این آیه موظف شدند که بدن و موی خود را به نحو کامل بپوشانند. این نکته از آیه 31 سوره نور نیز استفاده می شود: «وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِن..؛ و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود). »

خودنمایی از مفهومی وسیع برخوردار بوده و شامل هر رفتار جلب توجه کننده ای همچون آرایش چهره و دست ها، عطر زدن، پوشیدن کفش و لباس با رنگ یا مدل تحریک برانگیز و امثال آن می شود

پرهیز از آرایش

آرایش کردن از آن رو که مانند برج جلب توجه می کند، در قرآن «تبرج» نامیده شده و زنان از آن نهی شده اند: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیهِ الْأُولی؛ و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.» نکته جالب توجه این آیه آن است که تبرج به گونه ای با جاهلیت مرتبط شده و این نشانگر آن است که خودنمایی رفتاری جاهلانه است. ممکن است دلیل جاهلانه شمرده شدن این رفتار آن باشد که فرد با جلوه گری سعی در مطرح ساختن خود دارد، حال آنکه خودنمایی تنها زمینه را برای سوء استفاده کنندگان فراهم می سازد، بدون آنکه نتیجه مطلوبی برای خویش به دنبال داشته باشد. البته خودنمایی از مفهومی وسیع برخوردار بوده و شامل هر رفتار جلب توجه کننده ای همچون آرایش چهره و دست ها، عطر زدن، پوشیدن کفش و لباس با رنگ یا مدل تحریک برانگیز و امثال آن می شود.

 

تماس بدنی

به دلیل جنبه تحریک کنندگی تماس بدنی، هرگونه لمس جسمانی نامحرم ممنوع شده است. به عنوان نمونه، به چند روایت در این خصوص اشاره می شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مَنْ صَافَحَ امْرَأَهً حَرَاماً جَاءَ یوْمَ الْقِیامَهِ مَغْلُولًا- ثُمَّ یۆْمَرُ بِهِ إِلَی النَّار؛ کسی که با زنی نامحرم دست دهد، در روز قیامت با غل و زنجیر آورده و دستور داده می شود که به دوزخ افکنده شود.» در خصوص در آغوش گرفتن نامحرم نیز فرمودند: «مَنِ الْتَزَمَ امْرَأَهً حَرَاماً قُرِنَ فِی سِلْسِلَهِ نَارٍ مَعَ شَیطَانٍ- فَیقْذَفَانِ فِی النَّار، هر کس زن نامحرمی را در آغوش گیرد، به وسیله زنجیری آتشین، با شیطانی قرین گشته و هر دو در آتش فرو می افتند.

روابط دو جنس مخالف در آیات روایات و سیره بزرگان دین بسیار روشن است. آنچه مهم است؛ سوال از خود و جامعه اسلامی است؛ تا چه اندازه دیندار بوده ایم؟ تا چه اندازه سبک زندگی خود را همانندسبک زندگی بزرگان دین، تنظیم نموده ایم؟ در جواب این گونه سوالات؛ نیاز به بررسی مسئله حجاب و پوشش و شیوه مناسب برخورد با بد حجابی است.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: به نقل از سایت حورا و عمارنامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۴
مجید کمالی

عملی که از نوشیدن شراب بدتر است!

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۶ ب.ظ




دروغ از بدترین معایب، زشت ترین گناهان و منشا بسیاری از مفاسد است تا آنجا که یکی از گناهان کبیره به شمار می رود و از رذایل اخلاقی محسوب می شود. و قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) آن را به شدت مورد مذمت و نکوهش قرار داده اند.


دروغ

دروغ ریشه و سرچشمه سایر گناهان بوده، اگر همه گناهان در یک فضا موجود باشد، کلید مورد نیاز برای ورود به این فضا دروغ است، در دنیا و آخرت انسان را از رحمت الهی محروم می نماید، و در میان مردم بی اعتبار می کند، اعتماد عمومی را سلب می نماید و جامعه را به نفاق دچار می کند.

دروغ در اصل در سخن و گفتار است و در اصطلاح به معنی عدم مطابقت سخن و گفتار به واقع است. شخص دروغگو به دنبال این است که با دروغ و سوگندهای دروغین و به سوء استفاده از باورهای مردم به اموری چون خداوند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهم السلام) سوگند بخورد تا به منافع زشت خود دست یابد.

در آیات قرآن که سرشار از معارفی است که آدمی را در حرکت به سمت کمال مطلق راهنمایی می نماید در خصوص دروغ (کذب) به طور وسیع سخن گفته است و در شاخه های مختلف آن از جمله: عوامل دروغگویی، آثار دروغگویی و عاقبت دروغگویان اشاره شده است و همچنین در روایات معصومین (علیه السلام) نیز دروغ به شدت نکوهش شده است و سرانجام دروغگویان را با ویرانی ایمانشان می دانند.

یکی از مشکلات جامعه امروزی، رواج دروغگویی در میان افراد جامعه می باشد، برخی ها به بهانه های مختلفی دروغ گفته و آن را به راحتی توجیه می کنند. به طوری که گویی توجه ندارند که دروغ یکی از گناهان کبیره بوده و دروغگو در معرض لعن خداوند متعال می باشد. و در قرآن و روایات اهل بیت (علیه السلام) از آن به شدت نهی شده است.

قرآن کریم با اشاره به دروغگویی برادران حضرت یوسف (علیه السلام) این خصلت ناپسند را ثمره پیروی از هوای نفس عنوان کرده و می فرماید:

وجاء و علی قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جمیل و الله المستعان علی ما تصفون (سوره یوسف / 18)

و پیراهن او را با خونی دروغین آوردند. گفت: هوس های نفسانی شما این کار را برایتان آراسته، من صبر جمیل خواهم داته و در برابر آنچه می گویید، از خداوند یاری طلبم!

یکی از نتایج گفتن دروغ های کوچک بی شک از بین رفتن ترس از این عمل و گام نهادن در مسیرهای بعدی می باشد.

متاسفانه یکی از آفات زندگی جوامع انسانی فرآیند دروغ گفتن، حتی در کوچکترین و بی ارزش ترین امور می باشد علی رغم تذکرات فراوان آموزهای دینی در مذمت دروغگویی متاسفانه در اطراف خود شاهد تکرار این عمل مذموم می باشیم، عملی که باعث افول در زندگی دنیوی و حیات دنیوی می باشد.

از امام محمدباقر (علیه السلام) نقل شده است که فرموده اند: خداوند متعال برای بدی قفل هایی قرار داده و کلیدهای آن قفل ها را شراب قرار داده است و دروغ، بدتر از شراب است

مومن دروغ نمی گوید!

بی شک مومنین حقیقی و راستین هیچ گاه اقدام به این عمل ناپسند نمی نماید، به نحوی که نقل شده است روزی حسن بن محبوب از امام صادق (علیه السلام) پرسید: آیا ممکن است مومن بخیل باشد؟ امام فرمودند: آری.

حسن پرسید: آیا می شود ترسو باشد؟ حضرت فرمودند: آری.

مجدداً پرسید: آیا مومن دروغ نمی گوید؟ حضرت فرمودند: نه، و بدان مومن خائن نیز نمی باشد. سپس فرمودند: آگاه باش؛ مومن ممکن است بر هر خویی سرشته شود، ولی به خیانت و دروغ گویی آلوده نمی گردد. (1)

 

نتیجه دروغ های کوچک

یکی از نتایج گفتن دروغ های کوچک بی شک از بین رفتن ترس از این عمل و گام نهادن در مسیرهای بعدی می باشد به نحوی که امام سجاد (علیه السلام) در این باره به فرزندان خود فرموده اند: لِولده اتَقّوا الکذِبَ الصَغیر مِنهُ وَالکبیرَ فی کل جِدّ وَ هَزل فاِنَ الرَجل إذا کذَبَ فی الصَغیر اجتَری عَلی الکبیر؛ از دروغ؛ چه کوچک و چه بزرگ، و چه جدی و چه شوخی آن بپرهیزید، زیرا انسان هرگاه در چیز کوچکی دروغ بگوید، به گفتن دروغ بزرگ نیز جرأت پیدا می کند. (2)

 

دوری فرشتگان از دروغگو

در باب مذمت عمل دروغ گفتن از حضرت محمد (صلی الله و علیه وآله) نقل شده است که ایشان فرموده اند: إذا کذَبَ العَبدُ کذَبة تباعَدَ المَلَک مِنهُ مَسیرةَ مِیلٍ نَتنِ ماجاءَ بِهِ؛ هرگاه بنده ای دروغ بگوید، از او بوی زننده ای که از عمل خود ایجاد نموده است (به واسطهء دروغ گفتن) فرشته (فرشتگان) به فاصله یک میل (چهار هزار ذرع) از او فاصله می گیرند. (3)، و همچنین از امام محمدباقر (علیه السلام) نقل شده است که فرموده اند: خداوند متعال برای بدی قفل هایی قرار داده و کلیدهای آن قفل ها را شراب قرار داده است و دروغ، بدتر از شراب است. (4)

 

دروغگو حافظه ندارد و دروغ فراموشی می آورد

امام جعفر صادق (علیه السلام) در این زمینه حدیثی فرموده اند که می فرمایند: «از مجازات دروغگو آن است که خداوند فراموشی را بر او مسلط می گرداند.»

دروغگو فاسق است

در حقیقت کسی که دروغ می گوید فاسق است به این معنی که از مسیر اطاعت خداوند خارج شده و به سوی معصیت می رود چنانکه خداوند در سوره بقره آیه 197 می فرماید: «جماع و فسوق (دروغ گفتن) و جدال کردن در موقع وظیفه حج باید ترک شود.» که در این آیه شریفه از دروغ به فسوق تعبیر شده است.

و نیز در سوره حجرات آیه 6 «ان جائکم فاسق بنبأ فتبینوا» که در اینجا نیز دروغگو به فاسق تعبیر شده است که اگر فاسقی به شما خبری داد پیش از تحقیق و بررسی نپذیرید که در این آیه از ولید بن عقبه دروغگو تعبیر به فاسق شده است، که در مورد شأن نزول این آیه آمده است که حضرت رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) ولید بن عقبه را به سوی قبیله بنی المصطلق روانه می کند تا زکات را از آن قبیله جمع آوری کند اما ولید گمان بد می کند و به نزد ایشان می آید و می گوید که اینان مرتد شده و زکات نمی دهند.

بنابراین از دو آیه بالا معلوم می گردد که دروغ فسق و دروغگو فاسق است.

دروغ

دروغگو ملعون است

دروغگو مورد خشم و غضب خداوند است در سوره نور آیه 7 می فرماید: «لعن خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد.»

 

محروم شدن از نماز شب

امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند: «به درستی که انسان گاهی دروغ می گوید پس از نماز شب محروم می شود.»

 

روسیاه شدن

که پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) به حضرت علی (علیه السلام) سفارش می کند: «ای علی! از دروغ بپرهیز زیرا که موجب سیاهی صورت می شود و سپس انسان در نزد خدا دروغگو شمرده می شود.

 

بی آبرویی و رسوایی

در سور بقره آیه 72 به این نکته اشاره شده: «والله مخرج ما کنتم تکتمون». هر جز از نظام هستی با اجزاء دیگر و لوازمش مرتبط هستند دروغگو اگر چیزی را پنهان کند لوازمش را چه کند لذا زود رسوا می شود بر فرض گرگ یوسف (علیه السلام) را درید پیراهنش چرا سالم است؟ به خاطر همین است که قرآن می فرماید: «خداوند دروغگویان کافر را » (سوره زمر، آیه 3)

«و خداوند کاذبان و دروغگویان را هدایت نمی کند و اسباب بی آبروی‌شان را فراهم می کند.»(سوره غافر، آیه 28)

دروغگو با دروغگوییِ خود، سه چیز به دست می آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقیرآمیز مردم را نسبت به خود، دشمنی فرشتگان را نسبت به خود

سرانجام دروغ

بی شک هر عملی که از جانب خداوند نهی گردیده است، دارای حکمت هایی می باشد، چنانچه امیرالمومنین علی (علیه السلام) دربارهء عقوبت و سرانجام افراد دروغگو فرموده اند: دروغگو با دروغگوییِ خود، سه چیز به دست می آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقیرآمیز مردم را نسبت به خود، دشمنی فرشتگان را نسبت به خود، و همچنین از رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) نقل شده است که الکِذبُ یَنقُصُ الرِّزقَ؛ دروغ، روزی را کم می کند. (5)

امام باقر (علیه السلام) به زیبایی بیان فرموده اند که: دروغ ویران کنندهء ایمان است و از همین روی حضرت علی (علیه السلام) نتیجهء دروغ را خواری در دنیا و عذاب در آخرت، بیان داشته اند. (6)

در پایان طبق سخن حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ملاحم نهج البلاغه باید گفت:

شیوع دروغگویی از نشانه های آخر الزمان است و امام (علیه السلام) نیز طبق آن دروغگویی را از این نشانه قلمداد می کنند و می فرمایند: راستی از میان رفته و دروغ شایعه می شود. مردم در زبان با هم دوست و در دل با همدیگر دشمن می شوند. به گناه افتخار می کنند و از پاکدامنی به شگفت می آیند. چون دروغگویی موجب رسوا شدن فرد گوینده می شود. زیرا طبق روایات دروغگویی انسان را در نزد خداوند متعال و عموم مردم و حتی نزد وجدان خود سرافکنده و رسوا می سازد به طوری که خداوند متعال می فرمایند: « کسانی را که دروغگو و ناسپاس باشد راهنمایی نمی کند.»

 

پی نوشت ها:

1_(مستدرک الوسایل، ج 9: 84)

2_ (الکافی، ج 2: 338)

3_ (شرح نهج البلاغه، ج 6: 357)

4_ (الکافی، ج 2: 338)

5_ (الترغیب و الترهیب: 598)

6_ (الکافی، ج 2: 339؛ گنجینه معارف، ج 2: 294- 297)

فرآوری: زهرا اجلال             

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

قدس آنلاین

حوزه

مقاله فرشته معتمد لنگرودی؛ مجله بشارت، بهمن واسفند 1389 - شماره 81

مقاله زهرا یوسفی مصری؛ روزنامه رسالت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۶
مجید کمالی

گناه زناهایی که در تخیل صورت می گیرد!!

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۹ ب.ظ

حضرت مسیح به پیروان خود فرمود: «موسى بن عمران به شما دستور داد، زنا نکنید؛ اما من به شما سفارش مى کنم، فکر زنا را هم نکنید؛ زیرا کسى که به زنا بیندیشد، مانند کسى است که در اتاق زیبا و رنگ آمیزى شده‏اى، آتش روشن کند. در این صورت، هر چند ممکن است خانه در آتش نسوزد؛ لکن دست کم دود، آن را سیاه و خراب مى کند».
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۳:۵۹
مجید کمالی

شیطان دشمن قسم خورده انسان!!!

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۱ ب.ظ


هدف شیطان، سقوط انسان است

فبعزتک لاغوینهم اجمعین... الا عبادک منهم المخلصین
شیطان گفت: به عزت و جلال تو (ای خدا) قسم که همه ی مردم را گمراه می کنم مگر بندگان خاص تو را.(ص 83 ــ 82)
شیطان بواسطه ی عُجب و خود برتربینی مطرود درگاه خداوند سبحان شد امّا در اثر همین جهالت، به جای اینکه توبه کند، راه عصیان و دشمنی با خداوند متعال و انسان را در پیش گرفت تا جایی که به خداوند متعال قسم یاد کرد که همه ی انسانها را گمراه کند! به عبارت دیگر وقتی خود را ساقط دید، تصمیم گرفت که همه ی انسانها را مثل خود، ساقط کند!
تفسیر راهنما:
ابلیس برای گمراه کردن انسانها، عزمش را جزم نمود و بر آن سوگند یاد کرد، گمراه کردن همه ی انسانها، هدف و فلسفه ی مهلت خواهی ابلیس از خداوند بود. ابلیس دارای قدرت تأثیر گذاری بر ذهن و اندیشه ی انسانها است. همه ی انسانها در معرض اغواگری ابلیس قرار دارند انسان موجودی تأثیرپذیر از عوامل بیرونی و القائات و تبلیغات است.
تفسیر نور:
ابلیس به خاطر تکبر، عفو نخواست بلکه مهلت خواست.
خطر وسوسه های ابلیس جدی است.
تفاسیر المیزان و نمونه:
در روایت تکان دهنده ای از امام علی (ع) آمده است: به جان خودم سوگند که او (شیطان) تیر تهدید در کمان نهاده و کمانش (را به سوی شما) سخت کشیده و از محلی نزدیک به شما تیر می بارد ... (1)

مسیرهای هجوم شیاطین به امت اسلامی

شیطان بزرگ و کارگزاران او که همان سردمداران نظام سلطه ی جهانی هستند بوسیله ی ناتوی (هجوم و شبیخون دستجمعی) فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... امت اسلامی را مورد تهاجم قرار داده اند.
ناتوی فرهنگی یعنی:
1ــ تهدید نرم
2ــ حساسیت زدایی از مسئولین و مردم
3ــ تزئین وضعیت نامناسب برای مناسب نشان دادن اوضاع به بزرگان و بزرگترها
4ــ رایج کردن ضد ارزشها در جامعه ی اسلامی
5 ــ تلاش در جهت تسلّط بر فرهنگ، آداب و رسوم و تفکر و خواسته های مردم بدون آنکه مردم و مسئولین حساس شوند
6ــ اشاعه ی فحشاء فساد و بی بندوباری جنسی در سطوح مختلف مردم
7ــ ترویج باورهای غلط و تحریف شده
8 ــ ترویج پوچ گرایی، بی هویتی و دور کردن مردم از هویت واقعی ملی، مذهبی
9ــ ایجاد گسست فرهنگی بین نسل انقلاب و نسل جدید
10ــ قداست زدایی از ارزشهای دینی و شکستن حرمت الگوهای مذهبی
11ــ تروج فرقه ها و نحله های ساختگی برای هویت بخشی انحرافی به جوانان

راههای نفوذ فرهنگی دشمنان

یکی از مهمترین استراتژی های دشمن در تهدید نرم، استراتژی نفوذ فرهنگی است. دشمنان امت اسلامی سعی می کنند از راهها و محملهایی نفوذ کنند امّا رسالت و وظایف مسئولین، مردم و ما در این رابطه چیست؟
شکی نیست که دشمنان ما در صدر خواسته های خود می خواهند با اسلام و ارزشهای انقلاب اسلامی مبارزه کنند. در این زمینه رسالت و مأموریت مسئولین و مردم این است که مجاری نفوذ دشمنان را به خوبی شناسایی کرده و برای مقابله با آن تدبیر و چاره اندیشی نمایند. به طور کلی در عرصه فرهنگی دو راه نفوذ وجود دارد که هر دو نیز مبتنی بر اصول روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی است: یکی راه سطحی که بیشتر در عوام مردم مؤثر است و زود به نتیجه می رسد و دیگری راه ریشه ای و بنیادین است که در دراز مدت نتیجه می دهد و در مبانی شناخت، فکر و آگاهی مردم اثر می گذارد. اینک با ذکر این مقدّمه و با توجّه به اولویتها راهها و عوامل نفوذ فرهنگی دشمنان را به نحو اجمال توضیح می دهیم.
1ــ دانشگاه ها و مراکز علمی
«بالاترین چیزی که دشمنان و مخالفین کشورهای مستضعف و کشور اسلامی روی آن حساب ویژه ای باز کرده اند، دانشگاه است. برای این که آنها خوب می دانند، که اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد، یعنی همه کشور در خدمت آنهاست.
دانشگاه است که امور کشور را اداره می کند. دانشگاه است که نسل آینده و حاضر را تربیت می کند و اگر چنانچه دانشگاه در اختیار چپاولگرهای شرق و غرب باشد، کشور در اختیار آنهاست.» (امام خمینی 23، 3، 60)
«تهاجم فرهنگی دشمن به صورتی است که شما ناگهان در مدرسه ها، در خیابان های ما، در جبهه های ما، در حوزه علمیه ما، در مدارس و دانشگاههای ما نشانه های آن را خواهید دید. یکی مقداری هم الان دارید می بینید بعداً هم بیشتر خواهد شد» مقام معظم رهبری، 1373
«یکی از کارهای دشمن ایجاد ناامنی درمحیط دانشگاهها است، یعنی کاری می کنند که درس خواندن، کلاس رفتن، درس گفتن، آزمایشگاه، یک امر ناممکن و دشوار بشود... این انقلاب مخملی و کودتای خزنده، انقلاب ما را تهدید می کند. این که دانشجوی ما با جانماز وارد دانشگاه شده و بی نماز برمی گردد بر اثر القای این افکار است» (جوادی آملی، 1385)
2ــ مطبوعات
... اگر یک روزنامه توطئه بر ضد مسیر ملت می خواهد بکند، با نوشتن چیزهایی که برخلاف مسیر ملت است و با ننوشتن چیزهایی که در مسیر ملت است بخواهد توطئه بکند و راهی برود که دشمنهای یک ملت آن راه را می روند، از کارهای دشمنان یک ملتی بنویسد... این طور آزادیها را ملت ما نمی تواند بپذیرد.» (امام خمینی (ره)، 1358)
«امروز مطبوعاتی پیدا می شوند که همه همتشان تشویش افکار عمومی و ایجاد اختلاف و بدبینی در مردم و خوانندگان نسبت به نظام است. امروز 10 تا 15 روزنامه هستند که گویا از یک مرکز هدایت می شوند. تیترهای شبیه به هم در قضایای مختلف، قضایای کوچک را بزرگ می کنند و تیترهایی می زنند که هر کس این تیترها را نگاه می کند خیال می کند که همه چیز در کشور از دست رفته است.» (مقام معظم رهبری، 79/2/10)
3ــ صدا و سیما
«توجه کنید که فیلمها، یک فیلمهای انحرافی نباشد. یک منظره هایی که سابقاً بود و انحرافات برای جوانان ما ایجاد می کرد، نباشد... نظارت بکنید، نگذارید دست اشخاصی که متعهّد نیستند بیافتد. اگر پیدا شدند این گونه اشخاص، باید به آنها حالی کنید. اگر نمی شود تسویه کنید و این یک امر ضروری و لازم است» (امام خمینی (ره)، 1358)
«رادیو و تلوزیون می توانند یک مملکت را اصلاح کنند و می توانند به فساد بکشند، این را نه روزنامه می تواند نه سینما می تواند، نه تئاتر می تواند، نه تبلیغات لفظی که در منابر است می تواند، برای این که اینها همه شعاعشان محدود است... تبلیغات تلوزیون می تواند از راه سمع و بصر، مردم را یا تربیت کند یا منهدم کند» (امام خمینی(ره)، 58/4/28)
4ــ ایجاد خودباختگی فرهنگی
ایجاد خودباختگی و عدم باور نسبت به ارزش ای اعتقادی و مکتبی در میان مسلمانان به ویژه جوانان از عوامل عمده نفوذ فرهنگ استعماری است. سردمداران استعمار می کوشند با تبلیغات و القائات شیطانی به اینکه مسلمانان از خود هیچ ندارند و یا ما نژاد برتریم، آنان را به تقلید کورکورانه وادار به بی هویتی سوق دهند.(صحیفه نور، ج 11، ص 183)
5 ــ سینما و تأتر
سینما و تأتر نیز از جمله عرصه هایی هستند که دشمن می تواند از طریق آنها، نفوذ کرده و فرهنگ خویش را در ذهن و افکار مردم خصوصاً نسل جوان تزریق نماید.
6ــ ماهواره ها، سایت های اینترنتی، بازیهای رایانه ای و گوشی های تلفن همراه با کلیپ های...
اگر بگوییم که نوک پیکان حمله ی دشمن جهت تهاجم فرهنگی به مردم ما، خصوصاً نوجوانان و جوانان اینک در این عرصه واقع شده است، سخن گزافی نگفته ایم. دشمن با سوء استفاده از تکنولوژی، هنر و روحیه ی کنجکاوی جوانان و نیز کوبیدن بر طبل شهوات جنسی از این طریق بزرگترین حمله ی خویش بر ضدّ امت اسلامی، بویژه مردم ایران را سامان داده است.
7ــ شایعه سازی بر ضد مسئولین
یکی دیگر از راههای نفوذ دشمن شایعه سازی بر ضد مسئولین و بدبین کردن مردم نسبت به آنها است.
8 ــ گسترش مواد مخدّر
تکنولوژی مواد مخدّر صنعتی و داروهای روان گردان از نوع آمفتامین، اکستاسی و شیشه یا کریستال که به عنوان کالاهای مرگ نام گرفته است و می تواند ریشه جوانی را به سادگی خشکانده و از بین ببرد، یکی از جدیدترین مواد مخدّری است که در سالهای اخیر در بازارهای جهانی به ویژه کشورهای توسعه نیافته و اسلامی به سادگی تهیه و یک قرص سرماخوردگی، در اختیار جوانان قرار می گیرد و آثارش برای همیشه در روح و روان و جسم آدمهای معتاد باقی می ماند. مصرف این مواد مخدر در ابتدا به مغز بیماران آسیب جدی وارد می کند و به جای قدرت تشخیص و توان تصمیم گیری او را دچار توهماتی می کند که موجب آزار و اذیّت بیش از حد اطرافیانش می شود. توهمی که تا آخر عمر بیمار را رها نمی کند.
9ــ اعتیادهای مدرن
80 درصد پرسه زدن ها و جستجوهای اینترنتی نوجوانان در دنیا و از جمله در ایران در سایت های ضداخلاقی است. دوست یابی های اینترنتی از طریق چت، خودکشی اینترنتی، سرقت اینترنتی، افزایش فاصله میان دنیای واقعی و تخیلی و مجازی و...
مقوله ای است که هویت یابی و هویت جویی نسل جوان و نوجوان را در ابعاد جنسی، فکری، اخلاقی و دینی تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین اعتیاد به اینترنت و جست و جوی زندگی در عالم مجازی را می توان یکی از انواع اعتیادهای مدرن دانست که آثار آن افسردگی، کناره گیری از دوستان، فامیل، افت تحصیلی و مشکلات شغلی و اخلاقی است.
10ــ اشاعه فساد، ابتذال، بی بندوباری
یکی از راههای آسان و ساده، مبارزه با نقش و کارکرد دین در یک جامعه عبارت است از بازکردن راه عنان گسیختگی شهوات، یعنی همان کاری که استعمار انگلیس در ادوار گذشته در ممالک اسلامی انجام دادند و جوانان را در عالم فساد و میگساری غرق کردند. مستر همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی، در خاطرات خود که توسط وزارت استعمار انگلیس تهیه شده، راههای نابودسازی عوامل نیرومند مسلمانان را در بیست و سه بند خلاصه کرده و تأکید می کند که مطابق پیش بینی این رساله پس از یک قرن، نام اسلام از عرصه جهان برچیده خواهد شد و تنها اسمی از آن برجای خواهد ماند. خلاصه بندهای تدوین شده آن عبارتند از: ترویج شرابخواری، قمار، فساد، شهوترانی، ترغیب به زیر پا نهادن دستورات اسلام و سرکشی از اوامر و نواهی آن، نفوذ در خانواده ها و تیره نمودن روابط بین فرزندان و والدین، به طوری که زیر بار تربیت و نصیحت والدین خود نروند و به سمت فرهنگ استعماری هدایت شوند و در نهایت جوانان را از حوزه نفوذ عقاید دینی خارج و ارتباطات آنان را با علما قطع نماید، ایجاد شک و تردید در وجوب عبادت و آموزه های دینی و...
بنابراین در یک جمع بندی کلی می توان گفت که راهها و عوامل نفوذ فرهنگی دشمن مجموعه مراکز نهادها، ابزارها و محمل های فرهنگی است که با عقاید، آرمان ها، باورها و اخلاق دینی مردم تعامل دارند. و استراتژی اندلسی کردن جوامع اسلامی که در طول تاریخ تجربه موفقی از خود بجای گذشته است در اولویت برنامه های تهدید نرم قرار دارد که متأسّفانه آثار آن امروز به وضوح در جامعه مشاهده می شود. در این راستا عمده ترین رسالت و مأموریت تمامی مسئولین و دلسوختگان نظام مقدس جمهوری اسلامی، جلوگیری از نفوذ و گسترش فرهنگ تخریبی بیگانگان به ویژه فرهنگ غرب در جمیع مراکز، نهادها و عرصه های فرهنگی است. که باید ساز و کار آن با رویکرد ایجابی طراحی و به مورد اجرا گذشته شود.

پی نوشت ها :

1.با استفاده از المیزان، ج 17، ص 102 و نمونه، ج 18، ص 422.

منبع: کامرانیان، عباسعلی، جنگ نرم، بررسی توطئه شیاطین علیه امت اسلامی،(1387)، قم، انتشارات نور قرآن و اهل بیت علیهم السلام، چاپ اول.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۲:۵۱
مجید کمالی