گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

بارداری در منظر اسلام

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۱ ق.ظ
toolbarsmaler text size normall text size bigger font size print page send to friend bookmark this page

از ابتدای آمیزش تا لحظه زایمان از منظر اسلام

ْآمیزش


زن و شوهر لازم است در هنگام ازدواج فکر کنند برای چه ازدواج می کنند ؟ برای چه فرزند می خواهند ؟ چگونه فرزندی می خواهند ؟آتش افروز وجانی یا روشن بخش و ایجاد کننده صلخ و تفاهم ؟ پس بهتر است در حیات جنسی هم قصد قربت و کسب زضای خدا را فراموش نکنند و طمانینه و آرامش در نظر داسته باشند که آمیزش توام با طمانینه باعث می شود گردش خون ، طبیعی بوده و در نتیجه نسلی طبیعی و بهنجار پدید آید . در دین مقدس اسلام ، غذا هم از لحاظ مادی بررسی می شود و هم از لحاظ معنوی . درست است که غذای حرام تاثیر بدتر در روح و روان فرزند می گذارد . از این رو بسیار سفارش شدهد که والدین از غذای حرام و حتی غذای مشکوک پرهیز نمایند . در زندگانی رسول اکرم (ع) دیده می شود که برای انعقاد نطفه حضرت زهرا (ع) به امر خداوند چهل روز از حضرت خدیجه فاصله گرفت و پس از چهل روز عبادت و روزه داری ، با غذایی که از بهشت آورده شد افطار کرد ، آنگاه نطفه حضرت زهرا (ع) منعقد شد . شاید با تاسی از همین سمت حسنه باشد که عدهای از بزرگان سفارش می کنند که والدین پیش از بچه دار شدن روزه بگیرند یا عبادت خاصی را انجام دهند.
در اینجا به برخی از این توصیه ه اشاره می شود :
1- تلاوت آیه نور توسط والدین ، قبل از بارداری و توسط زن در ایام بارداری ضروری است .
2- خوردن گلابی
الف ) خوردن گلابی توسط پدر ، سبب زیبایی فرزند می شود .
ب) به زنان باردار گلابی بدهید که فرزندان را نیکو و زیبا می کند .
پ) به زنان باردار گلابی بدهید که اخلاق فرزندانتان را نیکو می کند .
ت) خوردن گلابی مایه قوت قلب ، پاکی معده ، صفای دل ، دلیری و زیبایی بچه می شود .
ث) گلابی قلب را جلا می دهد و دردهای درون را به اذن حق شفا می بخشد.

در کتاب کافی از امام صادق (ع) نقل شده : ایشان در حالی که به کودکی زیبا می نگریست فرمود : باید پدر این پسر بچه ، گلابی خورده باشد
همچنین روایت شده است که پیامبر (ع) گلابی اش را تکه کرد و به جعفر بن ابی طلالب داد و به او فرمود : بخور ! همانا گلابی رنگ را جلا می دهد و فرزند را نیکو می گرداند .
3- خوردن کاسنی :
الف) کاسنی برای افزایش فرزند مفید است .
ب) خوردن کاسنی آب کمر را افزایش داده و فرزند را نیکو و ذکور بودن را ولد زیاد می کند .
پ) خوردن کاسنی باعث زیبایی فرزند و ازدیاد در پسر آوردن می شود
ت) زیاد خوردن کاسنی سبب افزایش دارایی و تولد فرزند پسر خواهد شد
4- خوردن قاووت به پدر و مادر توصیه شده است :
الف) خوردن سویق توسط والدین موجب قوت در فرزند و نبودن کودنی و سبک مغزی و نادانی
در او می شود
ب) خوراندن سویق به کودک جهت تقویت و رویاندن گوشت و مجکم کردن استخوان بسیار
مفید است
در روایت آمده است ، مردی به امام صادق (ع) عرض کرد : ای پسر رسول خدا ، فرزندی به دنیا می آید که در او ضعف و سبک سری است . حضرت فرموند : چرا قاووت نمی خوری ؟ آن را بخور و خانواده ات را هم به ان سفارش کن . به درستی که قاووت ، گوشت را می رویاند و استخوان را محکم می کند و فرزندی از تو به دنیا نمی آید مگر اینکه قوی باشد
5- سفارش به خوردن انار:
الف) خوردن انار شیرین فرزند را نیکو می کند.
6- کندور
الف) خوردن کندور توسط زن باردار باعث زیادی عقل بچه ، باهوش ، پاکدل ، دانا و شجاع
شدن پسر و خشخو و نیکو شدن دختر می شود .
در حدیثی آمده است : به زنان حامله کندر بخورانید ، بدرستی که طفل در شکم مادر کندر غذای او می شود ، دلش محکم و تحملش زیاد می شود.

دعا برای فرزندار شدن
1- نقل شده که امام صادق (ع) که فرموده اند درسجده این دو آیه را بخوانید :
رب هب لی لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعا ، رب لا تذرنی فردا و انت خیرو الوارثین .
2-در صبح و شام هفتاد مرتبه سبحان الله ، ده مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه و سپس نه مرتبه سبحان الله و یک مرتبه استغفرالله ربی و اتب الیه گفته شود .
البته دعاهای دیگری است که می توانید به کتاب کلیدهای بهشت مراجع کنید
در حین آمیزش
تغذیه
در حین آمیزش هیچ یک از یا مرد مست نباشد و الکل مصرف نکرده باشند ؛ چون موجب کمبود ویتامین D می شود و در نتیجه استخوان بچه نرم می گردد.
دکتر وازن معتقد است اگر طفل خرفت و کم هوش پیدا کردید و توانستید در اطراف وضع پدری یا مادری او اطلاعات صحیحی کسب کنید ، به این نتیجه خواهید رسید که یکی از والدین هنگام تشکیل نطفه مست بوده است.
همچنین نوع غذا (از نظر حرام یا حلال بودن ) اثر فراوانی در فرزند دارد که لازم است در این زمینه نیز نیز توجه کافی صورت گیرد .


حالات پدر و مادر
درپی روایاتی که بیانگر تاثیرات ، به پدران و مادران سفارش شده است که در حین نزدیکی با وضو بوده و به یاد خدا باشند. بدیهی است یاد خدا موجب آرامش قلب می شود و در فرزند اثر مثبتی خواهد داشت . همچنین رغبت و میل قوی جنسی زوجین ، در زیایی جنین و هوشمندی وی اثری قطعی خواهد نهاد . ترس و اظطراب والدین به هنگام عمل زناشویی ، بدترین تاثیر را بر روی طفل می گذارد ؛ همانگونه که آرامش خاطر پدر و مادر ، تاثیر بس نیکو در فرزند می نهد .
تاثیر خستگی زیاد ، روی جنین کاملا محسوس است و او را ضعیف و رنجور می کند .در حدیثی از معصومین (ع) نقل شده است که فرموده اند : در شبی که از مسافرت بر کی گردید و همینطور در شبی که می خواهید به مسافرت بروید ، نزدیکی نکنید .
در ساعات اولیه شب با جسمی خسته و شکمی پر ، آمیزش صورت نگیرد ، بلکه در ساعات پایانی شب که خستگی جسم تا حد زایل و شکم نیز خالی شده انجام شود . تجربه نشان داده است فرزندانی که نطفه آنها در ساعات پایانی شب منعقد می شود از هوش بیشتری برخوردارند.
از امام صادق نقل شده که فرمودند: در شب ، زفاف کنید و در روز ولیمه دهید .
عوامل طبیعی و تاثیر آنها بر روی بدن
1- اشعه گاما : جنس اشعه گاما از زرات انرژی بوده و از این رو خاصیت نفوذ آن بسیار زیاد است . این اشعه مضر ، در نور خورشید وجود دارد و اثرات منفی زیادی بر سلولهای اولیه دارد که تقریبا بعد از سی سال ظاهر می شود .
نقل شده که حضرت رسول اکرم (ع) به علی (ع) فرمودند : یا علی در مقابل نور خورشید مجامعت مکن مگر اینکه پردهای بیاویزی که شما را بپوشاند ؛ زیرا اگر در آن جال فرزندی به وجود آید ؛ همیشه در حال پریشانی و فقر است تا بمیرد .
2- اشعه ماورا بنفش :این اشعه دارای فوائد و مضراتی است . از آن جمله تغییراتی است که بر روی نسل و نژاد ایجاد می کنند .
3- اشعه مجهول : این اشعه از کرات دیگر به زمین می رسد ؛ البته بنا به موقعیت فصول سال؛ فشارهوا ؛ رطوبت ، خشکی ، کسوف ،خسوف و غیره . در روایات هم بدست می آید که از جمله اوقات مکروه برای جماع ، هنگام کسوف و خسوف و بادهای تند و زلزله است .
مکروهات حین آمیزش
1- نگاه کردن به فرج زن که سبب کوری فرزند می شود .
2- سخن گفتن غیر از ذکر خدا که سبب لال شدن بچه می شود .
3- خصاب کردن که موجب می شود فرزند مخنث شود.
4- به همراه داشتن انگشتری که در آن ذکر خدا یا چیزی از قرآن باشد .
5- آمیزش با همسر خود اما با شهوت زنی دیگر که موجب دیوانگی فرزند می شود .
و غیره ...
اوقاتی که عمل جماع مطلوب است
1- شب دوشنبه که در پی آن ، فرزند حافظ کتاب خدا و راضی به آنچه خداوند برایش قرار داده ، می شود .
2- شب سه شنبه که در اثر آن بعد از سعادت اسلام ، شهادت روزی او می شود ، خداوند او را با مشرکین عذاب نمی کند ، دهانش خوشبو ، دلش رحیم و جوانمرد خواهد بود و زبانش از دروغ و غیبت و تهمت پاک می ماند .
3- شب پنج شنبه که در پی آن ، حاکمی از حکما و یا عالمی از علما خواهد شد.
4- روز پنج شنبه هنگام زوال که در پی آن شیطان به او نزدیک نگردد تا پیر شود و سلامتی دین ودنیا روزی اش خواهد بود .
5- شب جمعه که در پی آن ، بچه خطیب و سخنگو خواهد شد .
6- روز جمعه بعد از نصر که آن فرزند از دانایان مشهور خواهد شد .
7- شب جمعه بعد از نماز عشا که امید است آن فرزند شبیه والدین باشد
8- شب اول ماه رمضان

اوقاتی که عمل جماع مکروه است

1- در میان طلوع فجر و طلوع خورشید
2- بعد از غروب تا رفتن سرخی طرف مغرب
3- شب خسوف و رو کسوف
4- شب و روزی که در آن بادهای سیاه ، سرخ یا زرد بوزد .
5- هنگام زلزله
6- در اول ماه (غیر از ماه رمضان ) ، نیمه ماه و آخر ماه .
7- هنگامی که آفتاب طلوع می کند و زرد باشد .
8- بعد از ظهر ؛ که آن فرزند لوچ خواهد شد.
9- بین اذان واقامه ؛ که فرزند ، حریص بر خونریزی خواهد بود
10- شب عید فطر که فرزند الکثیر الشر خواهد بود .
و غیره
دوران بارداری
در حدیثیاز رسول اکرم (ع) نقل شده که فرمودند : ای حولا قسم به کسی که مرا به حق پیامبر و فرستاده و بشارت دهنده و بیم دهنده ، برانگیخته ، هیچ زنی نیست که از همسرش باردار گردد مگر اینکه در سایه خداوند عزوجل باشد تا اینکه درد زایمان به او برسد که به ازا هر دردی خداوند به او ثواب آزاد کردن بنده مومنی را می دهد .
انسان برای زن دنیایی بسیار زیبا ایجاد کرده است ، دنیایی که همه افراد آن ، باید به مادر احترام گذاشته و تعظیم کنند . حتی احترامی فرات از پدر چرا که پیامبر (ع) سه بار دستور به احترام به مادر داد و سپس احترام پدر را امر فرمود و برای اینکه بانوی خانه به شغل مادری سرگرم باشد در سنت اسلامی توصیه شده است که تهیه معاش خانواده به عهده شوهر باشد و زن عهده دار تربیت اطفال که شخصیت های فردای جامعه اند . از نظر پاداش اخروی نیز در روایات آمده است که زن در دوران حمل همچون مجاهد فی سبیل الله است و اگر در حین زایمان بمیرد اجر شهید را دارد و یا اینکه ((بهشت زیر پای مادران است )) .

نا مگذاری ما های جنین
خداوند در سوره مومنون می فرماید : و به یقین انسان از عصاره ای از گل آفریدیم . سپس او را نطفه ای در جایگاهی استوار قرار دادیم . آنگاه نطفه را به صورت عقله در آوردیم . پس آن عقله را مضغه گردانیدیم ، و آنگاه مضغه را در استخوانهایی ساختیم ، بعد استخوانها را با گوشتی پوشاندیم ، آنگاه (جنین را در ) آفرینشی دیگر پدید آوردیم . آفرین با بر خدا که بهترین آفرینندگان است .
ماههای جنینی عبارتند از :
1- ماه اول : ماه قلب است 2- ماه دوم : ماه چهره خوب است مادر همیشه با وضو باشد . با کوشش تمام گناهان بپرهیزد . آرامش خود را حفظ کند و عصبانی نشود . از خوردن غذاهای حرام پرهیز کند 3- ماه سوم : ماه تارهای صوتی است 4- ماه چهارم : ماه رویش مو است 5- ماه پنجم : ماه حرکت است 6- ماه ششم : ماه عظلات است 7- ماه هفتم : ماه اعصاب است . ماه هشتم : ماه زیبایی است 9- ماه تهم : ماه تولد است
بیشتر کودکان مبتلا به امراض رئحی ، بیماری خود را از مادرشان به ارث برده اند ، پس از آنجا که تمام خصوصیات مادر در فرزند اثر خوب و بد خود را می گذارد و خوشبختی یا بد بختی کودک را در رحم پی ریزی می کند ضرورت دارد مادران بیشتر مراقب رفتار و کردار خود باشند تا بتوانند فرزندانی صالح و نیکو داشته باشند . در این زمینه پیامبر(ع) نیز نقل شده که فرموده اند ک سعدت و شقاوت انسان در شکم مادر پایه ریزی می شود .
نامگذاری کودک: بهتراست قبل از تولد یعنی قبل از چهار ماه و ده روز انتخاب شود. از زمان حاملگی دو نام برای جنین باید انتخاب شود که اگر دختر بود یکی از نام ها و اگر پسر بود نام دیگر به وی داده شود.
پیامبر فرمود : بچه ها را در شکم نامگذاری کنید اگر نمی دانید پسر است یا دختر دو نام برای او بگزادرید اگر سقط شود و نامی نداشته باشد در قیامت از پدر مواخذه کند پیامبر جنین حضرت فاطمه را پیش از تولد محسن نامید.

مشکلات دوران بار داری
خداوند در سوره لقمان می فرماید : و ما به هر انسانی سفارش کردیم که در حق پدر و مادر خود نیکی کن چون با حمل فرزند برداشته ، سستی بروی سستی ..
زن بعد از باردار شدن ، با مسائلی از قبیل افسردگی ، تنبلی و تن سنگین ، تنگی نفس ، دل به هم آمدن ، آروغ ترش ، سردرد ، سر گیجه ، تاریکی در چشم و تپش قلب روبرو می شود . ممکن است بعد از یک ماه یا دو ماه ویار داشته ویارش چیزهای غیر طبیعی باشد.

توصیه هایی که مخصوص هر ماه بیان شده

ماه اول : روزهای پنج شنبه و جمعه سوره یس و الصالف بخواند وبه شکم بدمد .و روزهای جمعه از قبل از صبحانه انار میل کند و قبل از طلوع آفتاب ، اندکی از تبت سیدالشهدا بخورد. و هر روز بر 2 عدد خرما سوره قدر بخواند و آن را ناشتا بخورد .

ماه دوم : : روزهای پنج شنبه و جمعه سوره الملک بخواند. روز پنجشنبه 140 مرتبه و روز جمعه صد مرتبه صلوات با عجل فرجهم بگوید .هر روز 2 عدد عناب سوره توحید بخواند و آن را ناشتا بخورد.
ماه سوم : روزهای پنج شنبه و جمعه سوره آل عمران بخواند. هر روز بعد از نمازها 140 مرتبه صلوات بفرستد. هر روز بر 1 عدد سیب آیه الکرسی بخواند و آن را ناشتا بخورد .
ماه چهارم : : روزهای پنج شنبه و جمعه سوره الدهر بخواند در تمام نمازها در یک رکعت سوره قدر تلاوت کند و هر روز بر دو انجیر سوره والتین بخواند و آن را ناشتا بخورد.
ماه پنجم : : روزهای پنج شنبه و جمعه سوره الفتح را تلاوت کند . و در یک نماز سوره النصر بخواند
و هر روز یک عدد تخم مرغ سوره حمد بخواندو آن را ناشتا بخورد
ماه ششم : : روزهای پنج شنبه و جمعه سوره واقعه بخواند . شبها در یک نماز سوره التین تلاوت کند
و هر روز بر یک انار را پس از خواندن سوره فتح ناشتا بخورد
ماه هفتم : : روزهای پنج شنبه و جمعه سوره یس و تبارک بخواند. روزی 140 مرتبه صلوات بفرستد.
و هر روز بر یکعدد به سوره یس بخواند و آن را ناشتا بخورد.
ماه هشتم:
روزهای شنبه بعد از نماز صبح سوره قدر ، ده مرتبه
روزهای یک شنبه بعد از نماز صبح سوره والتین ، دو مرتبه
روزهای دوشنبه سوره یس
روزهای سه شنبه سوره فرقان
روزهای چهار شنبه سوره دهر
روزهای پنجشنبه سوره محمد
روزهای دوشنبه سوره الصافات
از خوردن ماست شیرین و عسل کوتاهی نکند . هر روز جمعه ناشتا انار شیرین میل کند . در صورتی که ضرر ناشته باشد ، هفته ای یک بار سرکه بخورد.
ماه نهم : بهتر است غذای او کباب باشد . ادویه نخورد . خرما میل کند . برای سلامتی امام زمان (ع) گوسفندی را ذبح کرده از آن بخورد . در نماز ظهر یا عصر سوره والعصر و الذاریات بخواند . در روزهای پنجشنبه سوره حج و در روزهای جمعه سوره فاطر را تلاوت کند . هر روز مقداری را برود . به عکس و آینه کمتر نگاه کند . هر روز بر مقداری شیر و خرما سوره دهر بخواند و آن را ناشتا بخورد.



کلیه مطالب مربوط به کتاب ریحانه بهشتی می باشد

مطالب مرتبط:

1- بخور نخورهای دوران بارداری

2- وظایف مادر تا هفت سالگی کودک

3- چهل نکته درباره تربیت کودکان

4- بهترین زمان برای بارداری و بچه دار شدن از نظر اسلام

5- عقیقه فرزند سنتی فراموش شده !+دستورات

6- آداب «روابط جنسی بین زوجین» در اسلام

7- دانلود کتاب زناشویی و ازدواج

8- دعاها و اعمال قبل از انعقاد نطفه

9- دستورات اسلام قبل از بسته شدن نطفه برای بچه دار شدن

10- ماه اول و دوم و سوم و .... بارداری چه بخوریم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۱:۰۱
مجید کمالی

مهمترین نکات تربیتی برای والدین

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۵ ق.ظ


 مهمترین نکات تربیتی برای والدین

 

نویسنده: جعفر شیخ الاسلامی




 

زیرعنوان: بهترین بخشش وارث

حضرت علی علیه السلام فرمودند:
«ما نحل والدٌ ولداً نحلاً افضلُ‌من ادب حسنٍ»
بخشش و تفضل هیچ پدری به فرزندش بهتر از عطیه ادب و تربیت پسندیده نیست.

حق فرزند

و اما حق فرزندت این است که بدانی او پاره ای از تن تو است و خوبی و بدی او به تو بستگی دارد، تو مسئولی که او را تربیت کنی و خدا شناس بار آوری و او را کمک نمایی تا بتواند وظایف خود را نسبت به تو و خودش به خوبی انجام دهد. اگر درباره ی او نیکی نمایی پاداش می بینی و اگر با او بدرفتار باشی گرفتار کیفر و انتقام خواهی شد.
پس درباره ی او چنان رفتار کن که کارهای پسندیده او مایه زینت و سربلندی تو باشد، و در جهان دیگر و در پیشگاه خدا معذور باشی.
بخشی از فرمایش امام سجاد علیه السلام
1- بچه هایتان را خوب تربیت کنید که خوب بار بیایند زیرا در این صورت است که محیط خانواده محیط صمیمیت و محبت می شود.
2- بچه ای که متولد می شود به فطرت انسانیت و فطرت خوب متولد می شود، بعد مربی ها هستند که اینها را به فساد می کشانند پس باید والدین گرامی در این کوشش باشید که آن فطرت خوب را در آنها پرورش داده و از آنها انسانهایی با فطرت خوب تربیت کنید.
3- مادرها مبدأ خیرات اند و اگر خدای نخواسته مادرانی باشند که بچه ها را بد تربیت کنند مبدأ شرورند، یک مادر ممکن است یک بچه را خوب تربیت کند و آن بچه یک امت را نجات بدهد و ممکن است بد تربیت کند و آن بچه موجب هلاکت یک امت بشود، پس بچه های خود را به راه راست هدایت کنید.
4- شما والدین باید بکوشید تا یک بچه متعهد تحویل جامعه بدهید همانطور که از اول پستان به دهان بچه می گذارید و او را تربیت جسمی می کنید اسلام و دیانت و اخلاق خوب را به او تزریق کنید.
5- بچه هایتان را در دامنتان، تربیت اسلامی و تربیت انسانی بکنید تا زمانی که این بچه ها را تحویل دبستان می دهید، یک بچه صحیح با اخلاق خوب و آداب خوب تحویل دهید.
6- دامن مادر بزرگترین مدرسه ای است که در آنجا بچه تربیت می شود، آنچه را که بچه از مادر می شنود غیر از آن چیزی است که از معلم می شنود بچه از مادر بهتر می شنود تا از معلم، در دامن مادر بهتر تربیت می شود تا در جوار پدر، تا در جوار معلم؛ پس مادران عزیز باید در تربیت فرزندان اقدام جدی را معمول دارید.
7- باید بدانید که فرزندان شما اگر اخلاقی از پدر و مادر خود ببینند آن را به دیگران تعمیم می دهند و این خود در ایجاد بدبینی مؤثر است.
8- او را به گناه و طغیان وادار نکنید.
9- زن مربی جامعه است از دامن زن انسانها پیدا می شوند، پس باید در تربیت کودکان کوشا باشید.
10- در دامن مادر، بچه ها بهتر تربیت می شوند تا در پیش استاد، آن علاقه ای که بچه به مادر دارد به هیچ کس ندارد و آن چیزی که در بچگی از مادر می شنود در قلبش نقش می بندد تا آخر عمرش با او است، باید توجه کنید که بچه ها را خوب تربیت کنید و دامنهایتان یک مدرسه علمی و ایمانی باشد و این مطلب بسیار بزرگی است که از مادرها ساخته است از هیچ کس دیگر ساخته نیست.
11- مربیان و اولیاء باید دقت داشته باشید که برای تربیت جوانان آنان را در اعمال تمایلاتشان هدایت کنید و از افراط و تفریط که باعث سقوط و تباهی است برحذر دارید.
12- محققین می گویند مادر ایده آل مادری است که اختیاردهنده و با اغماض باشد و کودک را در قسمت اعظم کاوشهایش ترغیب نماید.
13- باید توجه داشته باشید که ترساندن بچه از لولو در تاریکی، بردن او به منظور گوش مالی به سیاهچال و زندان درست کردن برای بچه ها از کارهای جاهلانه ای است که بزرگترین ضرر و زیان را به جسم و روان کودک وارد می سازد.
14- باید در تعلیم و تربیت به خصوصیات جسمی و فکری کودکان قبلاً آشنایی داشته باشید.
15- به کودکان بفهمانید تا خواسته های خود را با خوش رویی مطرح سازند و مزاحمت ایجاد ننمایند، باید نسبت به متربی خود مهربان باشید.
16- بایستی در تربیت کودکان به او چیزی بیاموزید که بعدها مورد استفاده اش در حیات شخصی و اجتماعی باشد و این مسائل شامل مباحث اخلاقی، دینی، آداب و رسوم اندیشیدن، هنر و ادبیات، ارزش پول، حرفه و شغل، راه به دست آوردن پول و نان، موضعگیری های سیاسی در رابطه با آزادی، قوانین و...می شود.
17- در حضور کودکان خود مرتکب گناه نشوید اگر در پیش چشمهای کنجکاو و گوشهای حساس آنها بد کنید و بد بگویید درواقع با یک عمل دو خیانت انجام داده اید: اول آنکه گناه کرده اید دوم آنکه گناهکار ساخته اید.
18- کودکان خود را شاد کنید که برای رشد کودک و گسترش فهم و درک او مؤثر است و باعث می شود طفل زودتر و بهتر بفهمد، بیشتر در حیات اجتماعی و خانواده مشارکت داشته باشد.
19- باید دقت کنید خمیرمایه وجودی کودکان را از ابتدا در اختیار چه کسی قرار می دهید.
20- پدر و مادر عزیز در آغاز جوانی به فرزندانتان ادب و تربیت بیاموزید پیش از آنکه عمرشان به درازا بکشد و دلشان سخت گردد.
21- ارزشهای اصیل مذهبی را باید بتدریج و با توجه به رشد کودک و با استفاده از روشهای مناسب تقویت کنید و همزمان اعتماد به نفس فرزندانتان را نیز آرام آرام افزایش دهید.
22- برای تربیت کودک با هم اتفاق نظر داشته باشید که کودک نیز تکلیف خود را بداند.
23- با خوش خلقی و رفتار صحیح خود فرزندان و نورچشمان خود را افرادی خوش برخورد و اجتماعی بار آورید.
24- کودکان را بیشتر با عمل تربیت کنید نه با زبان.
25- فرزندان خود را از عادات زشت مانند دروغ و غیبت باز دارید.
26- قبل از پدر و مادر شدن روش تعلیم و تربیت را بیاموزید و سپس به تولید نسل بپردازید.
27- در تربیت کودک به تعادل میان همه استعدادها توجه نمایید.
28- در تعلیم و تربیت به کودکان خود مجال اندیشیدن بدهید و او را ترغیب به تفکر نمایید.
29- روحیه همکاری و تعاون و دوستی را در کودکان خود تقویت کنید.
30- کودکان خود را وادار به رعایت اصول بهداشتی و نظافت کنید.
31- بچه های خود را به امانتداری تشویق کنید.
32- هیچ ارثی از طرف پدر و مادر برای فرزند بهتر از ادب نیست و معنی ادب یعنی: باید کاری بکنید که بچه هایتان خوب بگویند، خوب صحبت کنند و بجا صحبت کنند. خود شما هم باید خوب بگویید و بجا بگویید.«حضرت علی (ع)».
33- دانستنیهایی را که در بزرگسالی موردنیازشان خواهد بود «مانند علوم تجربی، تخصص های فنی و حرفه ای، علوم پایه و آداب زندگی و معاشرت و غیره...» همه را در نوجوانی که فصل تعلم است به او بیاموزید.
34- تربیت با عمل از تربیت با گفتن تأثیرش بیشتر است. معنای تربیت با عمل این است که شما با تقوی باشید پسر و دخترتان با تقوی و با عفت خواهند شد.
35- مادران اگر بچه شیرخوار شما در گهواره باشد غیبت شما روی مغز او اثر می گذارد و بچه فلج روحی می شود.
تربیت عملی یعنی: اگر می خواهی غیبت بکنی بچه ات را در سرمای زمستان بگذار توی برفها برو بنشین غیبت کن و وقتی غیبتها تمام شد برو بچه ات را از توی برفها بیاور اگر فلج جسمی شود بهتر از این است که فلج روحی شود.
36- مربی گرامی: اگر شما دارای صداقت، گذشت، بزرگواری، انسان دوستی و غیره باشید این صفات را منتقل می کنید. اگر خود دچار خصوصیات ناپسند اخلاقی باشید هرچه هم در باب فضایل اخلاقی سخن بگویید نقاط ضعف اثر منفی خود را گذارده، مانع پذیرش کلام می گردد. پس شما باید عالم عامل باشید.
37- برخی کودکان در حدود 4 سالگی از بیان کلمات زشت احساس لذت می کنند. این حالت امری عادی است، شما والدین با لحنی محکم و قاطع و در عین حال آرام از او بخواهید که از گفتن برخی واژه های زشت خودداری کند.
38- کودکان را باید در خردسالی تربیت کرد زیرا کودک خردسال به راحتی و آسانی فرمانبردار است و سریعتر تحت تأثیر قرار می گیرد.
39- باید در زندگی همه جانبه فرزندان خود برنامه ریزی کنید و به پرورش استعدادهای فکری، ذوقی، هنری و علمی آنها بپردازید تا دیدی واقع بینانه پیدا کنند و شخصیتی جامع به دست آورند و به کمال انسانی نزدیک شوند.
40- اگر می خواهید به کودک خط مشی بدهید و او را به جهتی درست هدایت کنید ناچارید خود هم دارای خط مشی و برنامه باشید.
41- شما پدران و مادران در همه حال عهده دار تربیت فرزندان براساس وظیفه شرعی و اخلاقی هستید و پس از دوران اجباری تربیت هم باید ناظر رفتار و حافظ جسم و روانشان باشید.
42- در تربیت کودک خود از تنبیه بدنی پرهیز کنید تا فرزندتان پرخاشگر بار نیاید.
43- بدانید معلمان و مربیان واقعی دانش آموزان شما هستید که به کودک فرم و شکل تربیتی می دهید و تا خانواده ها اصلاح نگردند هیچ نوع تعلیم و تربیتی در محیط مدرسه پیاده نخواهد شد.
44- شما باید با ایمان و اعتقاد راسخ به خلیفه بودن انسان بکوشید با ایجاد و برقراری در ارتباط نیکو زمینه را در رشد و پرورش همه جانبه استعدادهای او فراهم آورید.
45- آگاه باشید تربیت همانند مسائل آموزشی، آموختنی نیست بلکه در تربیت متربی اول باید مسائل را در مربی دید و بطور ملموس مشاهده نمود.
46- تبلیغات غلط پسر و دختر بودن را به کلی از مغز خود بیرون کنید، به فکر ساختن انسانهای مسئول و مفید باشید.
47- کودک را کتک نزنید زیرا کودک با زبان گریه نیاز خود را اظهار می کند.
48- فرزند خود را به سحرخیزی عادت دهید و کار کردن با میل و رغبت را به او بیاموزید.
49- کودکان را در خردسالی با روشهای نیک و رفتارهای خوب، انس و عادت دهید تا این عادت در او مستمر شده و رو به شدت و افزایش بگذارد.
50- پدران و مادران عزیز، علاوه بر دلسوزی و راهنمایی کودکان باید تا حدودی به اصول اساسی تعلیم و تربیت آشنایی داشته باشید تا بتوانید از عهده مسئولیت خطیر تربیت فرزندان خود بخوبی برآیید و آگاه باشید که تنها با دلسوزی نمی توان سعادت آینده کودکان را پی ریزی کرد.
51- کودک در زمینه تربیت از والدین خود طلبکار است و شما باید این بدهکاری را به وجهی شایسته ادا کنید و در این راه در پیشگاه خدا و مردم مسئولیت دارید. در ادای این حق نمی توانید طفل را مورد بی مهری قرار دهید و به او اهانت روا دارید و یا خوار و کوچکش بپندارید.
52- اگر می خواهید کودکان شما شکل فطری خود را از دست ندهند باید از همان آغاز تولد تا موقعی یک انسان کامل گردند مراقبت نمایید.
53- با صبر و حوصله فراوان و بکار بردن اصول اساسی پرورش، جگرگوشه های خود را تربیت کنید، البته آزادی کامل در این مرحله خطرناک است باید سعی کنید به وسیله راهنمایی سودمند و آشنا کردن فرزند با خوبیها و زشتیها بتدریج آنان را از خطرات باز دارید.
54- باید توجه کنید روزانه قسمتی از وقت خود را با آگاهی کامل در خدمت فرزندانتان قرار دهید و برای این موضوع برنامه ریزی کنید.
55- اگر یتیمی را می خواهی سرپرستی کنی آنطور تربیت کن که فرزند خویش را تربیت می کنی و بین او و فرزندانت فرق نگذار، پیش او، بچه هایت را نبوس و نوازش نکن، او را آزرده نساز، در غذای جسم و جان او مراقبت کن. اگر چنین نتوانی سرپرستی او را قبول نکن.
56- علل بدرفتاری کودک خود را مشخص کنید ببینید هدف او از بدرفتاری چه بوده است.
57- فرزندانتان را به مسائل مربوط به حیات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی،‌ اقتصادی از همان دوران خردسالی، بصور گوناگون آشنا کنید و مخصوصاً در جنبه اخلاق او همت بگمارید تا بر رفتار او ایراد و اعتراضی نباشد.
58- اگر یک فرد را تربیت صحیح بکنید آنقدر شرافت دارید که همان شرافت انبیا است و از این طرف اگر خدای ناکرده بچه هایی که تحت تربیت شما هستند فاسد تربیت بشوند، جامعه را فاسد می کنند.پس تمامی کلیدهای فساد و خیر به دست شماست، بکوشید که درهای خیر را در جامعه گسترش دهید.
59- سعادت بچه ها از دامن مادر شروع می شود و سعادت کشور بسته به بچه های خوب یک مملکت است پس باید دست به دست هم بدهید و این بچه ها را تربیت اسلامی نمایید.
60- باید توجه داشته باشید که فرزندان شما در سنینی هستند که با یک شعار گمراه کننده فریب می خورند و خدای ناکرده براهی قدم می گذارند که جلوگیری از آن از هیچکس ساخته نیست، پس در تربیت آنها از راه صحیح بکوشید.
61- دامن مادرها، دامنی است که انسان از آن باید درست بشود، یعنی اول مرتبه تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر، و برای اینکه علاقه بچه به مادر بیشتر از همه علایق هست، مادران گرامی حداکثر سعی خود را در تربیت فرزندان داشته باشید.
62- هدف مخالفین اسلام این است که بچه ها و جوانهای شما را از اسلام منحرف کنند، توجه کنید که کودکان و جوانها را به تعلیمات اسلامی و تربیت های اسلامی تربیت کنید تا انشاءالله کشور اسلامی شما از آسیب مصون باشد و نیز بتوانند اسلام را همانطور زنده نگهدارند.
63- سعی کنید که اراده قوی داشته باشید زیرا با اراده قوی و بانفوذ کلمه می توانید به بهترین وجه ممکن به تربیت فرزندانتان بپردازید بدون اینکه نیازی به تنبیه یا توهین باشد.
64- قوی ترین سنگر در برابر مفاسد اجتماعی و ناروایی ها، شما اولیاء هستید و فساد بسیاری از کودکان و در معرض حمله بودنشان به این خاطر است که در این سنگر آنچنان که باید کاری نمی کنید بنابراین در هر دادگاهی که برای محاکمه کودکان تشکیل می شود نخست باید شما والدین محاکمه شوید.
65- در تربیت کودک از تنبیه بدنی پرهیز کنید تا فرزندتان پرخاشگر بار نیاید.
66- بهر میزان که در اصلاح کودک بکوشید بیشتر مؤثر واقع می شود ولی پس از اصلاح نباید مسأله را خاتمه داد زیرا چه بسیار ناسازگاریها که در صورت عدم تعقیب، از نو پدید آمده و کودک آنها را دوباره از خود بروز می دهد.
67- در امر سرپرستی کودکان مصالح آنها را حفظ کنید.
68- مادران عزیز با اداره کانون خانواده و ایجاد گرمی و آرامش، به تربیت فرزندانتان بپردازید و بیشتر از پدر با کودک خود رابطه عاطفی داشته باشید تا کودک احساس کمبود نکند.
69- معلمان و مربیان توجه داشته باشید تنها با تسلط به درس و برنامه نمی توانید کودک را بسازید بلکه شخصیت و فکر و روان خود را هم باید بسازید.
70- برای پرورش صحیح کودک باید رفتار خویش را کنترل کنید و به اصلاح آن اقدام نمایید.
71- فرزندان خود را به آنچه که ضروری زندگی حال و آینده شان است آگاه کنید.
72- اندرزها و درسهای تربیتی خود را وقتی به کار ببرید که شاگردان پذیرا باشند.
73- والدین باید به کودکان خود بیاموزید که ادب و تواضع را در برابر بزرگسالان رعایت بکنند.
74- به کودک باید بفهمانید که چه کاری ناصواب است، باید به او بقبولانید که فلان رفتار زننده و فلان رفتار دیگر پسندیده است، این آگاهی در همه زمینه ها به کودکان می فهماند که در برابر مسائل گوناگون چه موضعی بگیرند.
75- در آن هنگام که کودک به عللی بخواهد اصول مورد نظر را رعایت نکند و تنها مجری نظرات خود باشد باید اعمال قدرت کنید و در اجرای اعمال قدرت برای فرزندانتان کمال مراقبت را بنمایید.
76- شما پدران بایستی در امر تربیت طوری عمل کنید که فرزند در برابر هر مدنیّتی، مخصوصاً در سنین نوجوانی و جوانی که دوره اتکاء و ارزیابی براساس ظواهر است خود را نبازد، به ارزیابی آنچه که هست بپردازد و راه و رسم و مدنیّتی زیباتر و پسندیده تر را برای خود برگزیند.
77- بهترین ارثی که می توانید به فرزندان خود بدهید ادب و تربیت صحیح است.
78- سعی کنید در آموزش راه و رسم زندگی به فرزندانتان، راه و روش اندیشیده ای داشته باشید.
79- نیازی نیست که خزیدن و راه رفتن و محبت کردن را به کودک یاد دهید بلکه خودش از عهده این کار برمی آید و شما فقط زمینه فرصت را برای ابراز این فعالیتها فراهم آورید.
80- والدین گرامی باید با تشویق و ترغیب علاقه کودکان را به درس خواندن فراهم آورید.
81- به آنها معنی احترام متقابل را بیاموزید، خودتان هم الگوی این احترام متقابل باشید، فرزندانتان را همانطور که هستند بپذیرید، نه اینکه بخواهید از آنها الگویی مشابه خود بسازید. این عمل دشمن رشد و خلاقیت طفل است. مهربان و در عین حال قاطع باشید. مهربانی برای نشان دادن احترام به او و قاطعیت برای نشان دادن احترام به خودتان و حفظ حقوق خویشتن.
82- به فرزندان خود کارهای کوچک ولی با معنی بدهید. در مورد انجام این نوع کارهای کوچک با هم تصمیم بگیرید.
83- بعد از ارتکاب اشتباهی، با اعتراف به آن از خود نمونه بسازید، به فرزندان خود بگویید که چه چیزی را درباره ی رفتار خود دوست نداشته اید و از آنها برای پیدا کردن راه حل بهتری کمک بگیرید.
84- وقتی طفل از شیر مادر جدا گشت به تربیت و تمرین اخلاقی او اقدام نمایید.
85- فرزندان خود را به معیارها و نیازهای آینده پرورش دهید چه اینکه آنان برای زمان و روزگاری غیر از آنچه شما در آن به سر می برید آفریده شده اند.
86- از بچه شیطان امروز مرد کارآمد فردا را می توان ساخت.
87- در دادن پندر و اندرز به کودک توجه داشته باشید که همه فشار و تکیه ما روی خود کودک باشد همه جا بحث از خیر او،‌ سعادت و سلامت او مطرح کنید و گاه هم خیر و سعادت جامعه.
88- پدر و مادر عزیز: سعی کنید تربیت اطفال را به خیال اینکه بچه اند به جوانی نگذارید یک مادر وظیفه شناس باید بداند که اخلاق خوب و بد اکتسابی است که در آغاز کودکی در نهاد اشخاص جایگزین می شود و بزرگترین سبب همانا پدر و مادر و افراد خانواده هستند.
89- عبادت کنید تا نسلی سالم و مسلمان تحویل جامعه دهید.
90- کودک را باید از سرچشمه عواطف سرشار و مهر و محبت مادر سیراب کنید.
91- باید بدانید هیچ دستی برای نوازش کودک مهربانتر از دست مادر نیست.
92- مادران توجه داشته باشید که علاقه ای کودک به مادر دارد به هیچکس ندارد، حرف مادر را بیشتر قبول می کند و در مغز او بیشتر نقش می بندد.
93- اصولاً طفل خردسال را با توجه به عوالم مخصوص او آزاد گذارید و او را به کارهای جدی واندارید و با توبیخ زبانی و یا تنبیه بدنی، تخلفهای او را کیفر ندهید.
94- توجه و سرنوشت اولاد بعهده پدران و مادران است اما مادرها بیشتر مسئولند، تأثیر مادر در روحیه اطفال از تأثیر پدر بیشتر است پس آگاه باشید که بیشترین تربیت از آن مادران است.
95- والدین باید در تربیت فرزندان خود هدفدار باشند، در غیر این صورت فرزندان بد بار می آیند، و هرگاه هدف از پیش نامعلوم باشد هیچ کاری را نمی توان خوب انجام داد.
96- هرگاه پدر و مادر واقعاً به فرزندان خود علاقه مند باشند و بخواهند تا آنجا که ممکن است آنها را بهتر تربیت کنند، باید بکوشند که عدم توافق متقابلشان به قطع رابطه منجر نگردد و بدین ترتیب فرزندان خود را در دشوارترین وضع قرار ندهند.
97- کودک را باید تا هفت سال آزاد بگذارید و پس از آن در مدت هفت سال باید به تربیت و ادب او اهتمام ورزید.
98- کودکی که حافظ قرآن است معنی آن را درک می کند آیات خیر و سعادت خویش را از بر کرده است و کودکی که نماز می خواند و در شبانه روز چندین مرتبه متذکر خدا می شود و او را می پرستد و خویش را همواره نزد او می بیند بطور قطع از هرگونه انحراف جنسی مصون است پس کودکان خود را چنین بار بیاورید.
99- حس برتری و غلبه بر دیگران از نیرومندترین عواملی است که انسان را به عمل و فعالیت وامی دارد در این صورت باید کودک را تحت مراقبت تعلیم و تربیت قرار دهید.
100- در اسلام به امر تربیت توجه بسیار شده و به خاطر نقش و اهمیت آن دامنه مسئولیت تربیتی فرزند تا 21 سال بر عهده والدین است.
101- پیامبراکرم (ص): هر مولودی بر فطرت توحید متولد می شود، پدر و مادر او وی را زرتشتی، مسیحی و یا یهودی بار می آورند.
102- به کیفیت تربیت بیش از کمیت توجه کنید که در زدودن جرم و رفتار انحرافی مؤثر است.
103- در برنامه های تربیتی خود درس وظیفه شناسی، رعایت حقوق، ایمان و احترام به دیگران را به کودکان خود بیاموزید.
104- او را آماده کنید تا بتواند ورود خواهر یا برادر تازه را تحمل کند.
105- کودک را هنگام افتادن، مجروح شدن همیشه حمایت نکنید لازم نیست که کودک همه وقت در این زمینه ها حمایت ببیند، چون در آن صورت فردی ناتوان خواهد شد.
106- فرزندان خود را طوری تربیت کنید که دزد و خلافکار بار نیایند.
107- شما نباید تربیت کردن را تنها در انحصار رشد ذهنی دانسته و همین قدر که کودکانتان به مدرسه رفتند خیال کنید که کار تربیتی آنان به پایان رسیده است بلکه بتدریج باید بکوشید فرزندان خود را با اصول اخلاقی و انسانی آشنا سازید.
108- هنگامی که در حالت آرامش هستند مسائل آنان را برایشان توضیح دهید.
109- با گوش کردن انعکاسی به کودکتان یاری دهید که به مسأله ناراحت کننده خود بیندیشد و در آن تعمق کند.
110- کودکتان را از تقلیدهای ناروا و ضد اخلاقی و اجتماعی دور و در پرهیز داشته باشید.
111- افرادی که صلاحیت الگویی ندارند از دید و نظر کودک دور داشته باشید.
112- کودکان خود را از تنبلی و سستی بازدارید تا پشیمان و پریشان نشوند.
113- بر والدین است که فرزندان خود را با روش صحیح پرورش دهند زیرا پیامبر (ص) فرموده: ‌فرزندان خود را دوست بدارید و با مهربانی برخورد کنید هرگاه وعده ای به ایشان دادید وفا کنید چون امید فرزندان تنها به والدین است.
114- اولین باری که یک کودک جرأت کند که از پلکانی بالا برود و یا در باغی از ما دور بشود باید فکر کنیم که این نشانه مساعدی است که حکایت از شهامت و اراده او می کند. باید مواظب باشید که او را با جیغ و فریاد خود برای جلوگیری از این کار ترسو و مضطرب و مردد نکنید.
115- متوجه باشید کار تربیت کاری ظریف است. تسلط بر نفس لازم است و مدیریت بر خود ضروری است.
116- همه خواسته های کودکان را قبول نکنید.
117- در دل کودکان ترس از پدر را که الگوی انضباط است ریشه دار سازید.
118- والدین عزیز شما باید فرزندانتان را با خواندن کتاب، فنون سواری، تیراندازی و شنا آشنا کنید به پیراستن و پاک کردن اندیشه ها و عادات و بالا بردن مقام و مرتبت او بپردازید.
119- باید کوشش کنید نیروی تشخیصی کودک را بکار اندازید تا مانند ماشین خودکاری، زشتی و زیبایی را از یکدیگر تمیز دهد و به اراده خود از بدیها گریزان باشد و به خوبیها روی آورد.
120- به خاطر آینده فرزندانتان از غرور و خودبینی و خشم بی موقع بپرهیزید.
121- شما که می خواهید تن به مسئولیت پدری بدهید باید بشناسید در جامعه چه خبر است چه عواملی شما را تحت تأثیر و نفوذ قرار می دهند چگونه می توانید پذیرای نفوذهای مثبت و در گریز از تأثیر منفی باشید. فقدان این آگاهی سبب می شود امر تربیت فرزندتان میسر نگردد.
122- شما پدران در خانواده نقش مسلط دارید شما هستید که از نظر امر و نهی و کنترل اخلاق توجه اهل خانه را به خود معطوف می دارید و راهنمای آنها در عرصه زندگی هستید. بر این اساس شما مسئول رشد و هدایت و تأمین عوامل سعادت فرزندان، اصلاح وضع آنها و مسئول جهت دادن به سوی خیر هستید.
123- دقت کنید که کودک همانند نهال تازه ای است هرطور به او تعلیم دهید همانگونه تربیت می شود.
124- چون کودکانتان شما را چهره برجسته خانواده می دانند و ضامن تأمین معاش، عامل امنیت و مرکز دانایی، به همین خاطر شما را دوست می دارند و مورد ستایش قرار می دهند و دوست دارند مثل شما باشند پس مراقب وضع و موقعیت خود از این بابت باشید.
125- مستحب است که به هنگام تولد کودک گوسفندی قربانی کرده و انفاق کنید.
126- به آنها بفهمانید که اساس انسانیت و شخصیت واقعی، شهرت و مال و جاه و مقام و... نیست.
127- توجه داشته باشید که رفتار شما از دید کودک دور نمی ماند پس مواظب رفتار خود باشید.
128- برای تربیت کودک حتماً نباید شرایط و امکانات بخصوص و فوق العاده ای وجود داشته باشد بلکه کافی است که شما موقعیت مناسب را بشناسید و از کوچکترین فرصت بهره بگیرید.
129- نقش حساس و اصلی مادر در تربیت کودک تا حدی است که محرومیت از وجود او برای کودک در واقع محرومیت از زندگی است، مادر نخستین گذرگاه کودک به زندگی اجتماعی است.
130- می توانید کودکانتان را تدریجاً به خوبی ها عادت دهید درست است که اعمال و حرکاتی که از کودک سر می زند به تنهایی کوچک و ناقابل است ولی مانند ذرات برف دانه دانه روی هم انباشته شده و آمیخته می شوند.
131- در پیش فرزندان خود از شوخی کردن بپرهیزید بلکه به جای شوخی کردن به مزاحهای منطقی اکتفا نموده به توانایی و استحکام عقل لطمه ای وارد نسازید.
132- پدران و مادرانی که دختران رشیدی دارید خود باید از آگاهیهای شایسته و مناسبی برخوردار باشید بدانید که کشتی وجود فرزندان را به کدام سو حرکت دهید و در کجا و چه نقطه ای پهلو بگیرید.
133- توجه داشته باشید که از مادرانی به نام نزاع، متارکه و تبعیض است که فرزندانی به نام کینه و خشونت و نفرت متولد می شوند کمتر ممکن است کودکی ستم دیده و زورشنیده، در بزرگسالی ستمگر و زورگو نباشد.
134- به فرزندان خود بیاموزید که اشتباهات، فرصتهای طلایی برای یادگیری هستند.
135- برای تربیت وقت بگذارید. مثلاً منظور خود را از جمع و جور کردن اتاق توضیح دهید.
136- خیال نکنید برای وادار کردن فرزندانتان به یک عمل بهتر، اول باید احساسات بد را به آنها القاء کنید. مثلاً اگر می خواهید کودکانتان بهتر درس بخوانند آنها را تشویق کنید نه توبیخ. اگر می خواهید آنها بیشتر غذا بخورند بجای جملاتی مانند: اگر غذا نخوری ضعیف می شوی یا دندانهایت می ریزند، جملات مثبتی مانند غذا خوردن قویترت می کند را بکار برید.
137- میانه روی را در تمام مراحل زندگی به آنها بیاموزید.
138- تربیت کودک را باید از همان آغاز تولد و حتی از دوران جنینی شروع نمایید زیرا شخصیت کودک در همان 5 سال اول زندگی پایه ریزی می شود.
139- از مسائل تربیتی کودکان و روشهای آن و شیوه تأثیرگذاری بر کودک اطلاع کافی داشته باشید.
140- پیش از بچه دار شدن باید با مسائل تربیتی آشنایی داشته باشید و در این زمینه اطلاعات لازم را کسب نمایید زیرا همان طور که باغبانی آگاه، گلهای بهتری را پرورش می دهد پدر و مادر مطلع نیز کودکان شادابتر و سالم را وارد جامعه می کند.
141- سعی کنید در تربیت فرزندان خود کوشا باشید، ضمناً نگهداری از طفل نیز وظیفه شماست.
142- سعی کنید هیچگاه به ضعف و نادانی کودک خود نخندید نه همیشه به ضرب چوب تربیت کنید و نه آنقدر به روی طفل بخندید که عاقبت به گریستن منجر شود، مراقب باشید که اطفال طالب شادمانی و نشاط و بازی هستند اگر همیشه سلب آزادی از آنها کنید و همواره از تنبیه و تهدید سخن بگویید اثر وخیمی از اندوه و کسالت روح، در آنها پدید می آورید.
143- دختران را دختر تربیت کنید ولی نه به این معنا که هیچگونه صفات مردانه از شجاعت و جرأت در آنها نباشد.
144- خانه را اولین کلاس درس انسانسازی برای فرزندانتان قرار دهید تا تفاهم و محبت و سازگاری و ایثار و گذشت و صمیمیت را فرا گیرد.
145- آگاه باشید که در اعمال انضباط در کودک، تشویق و تنبیه هر دو نقش مهمی دارند تنبیه به منظور خودداری کودک از رفتار نامطلوب اعمال می شود و پاداش به منظور این است که رفتار مطلوب را در کودک تقویت می کند.
146- والدین گرامی از همان اوان کودکی با عوامل بهانه جوییهای کودک خود مبارزه نمایید چون اساس اصلی سستی اراده و حس خودخواهی افراد بزرگسال با بروز بهانه جوییها در اوان کودکی تشکیل می شود.
147- تربیت صحیح یکی از عوامل سازگاری و حسن تفاهم جوانان است زیرا تجربه ثابت کرده کسانی که به درستی پرورش یافته و فن زندگی را خوب فراگرفته اند به خوبی می توانند خود را با محیط زندگی خانواده و اجتماع منطبق سازند.
148- بر پدران و مادران است که فرزند خود را با تربیت صحیح و اخلاق نیکو پرورش دهند زیرا خود از رنج و ناراحتی تربیت نادرست، رهایی یافته و بر اثر حسن اخلاق در اجتماع محبوبیت پیدا می کنند و هم بچه هایشان نیز فرزندان خود را با روش صحیح تربیت می کنند.
149- طفل بدون انحراف بدنیا می آید و تنها تربیت غلط است که او را منحرف می کند و او کلمات زشت و حتی عواطف درونی اعم از خوب و بد را از پدر و مادر و اطرافیان یاد می گیرد.
150- در آغاز تربیت، باید کودک را از نعمتهای مادی و معنوی بهره مند کنید و از ابتداء تولد تربیتش را شروع کنید.
151- پدر و مادر بدانند که قبل از زناشویی و انتخاب همسر باید بفکر تربیت اولاد آینده خود باشند.
152- کودکان خود را در سایه تقوا پرورش دهید تا آرامش و قدرت پیدا کرده، در برابر دشواریها مقاوم گردند.
153- هر فرزندی براساس فطرت اسلامی زاده می شود ندانم کاریها و اشتباهات شماست که او را از صراط مستقیم منحرف می سازد.
154- شما پدران باید براساس ضوابطی خود را برای پدری و انجام وظیفه نیکو در این راه آماده کنید تا شایستگی و لیاقت این کار را به دست نیاورده اید تن به این کار ندهید.
155- شما پدران مسئول عمل فرزندان خویش هستید باید به این امر توجه کنید آنچه مورد عمل قرار می دهید برای فرزندانتان درس است به همین جهت باید اندیشیده، پاک و خالص و بدور از هرگونه شوائب باشید و هم باید عملتان هدفدار، در طریق رضای خدا و تعالیم الهی باشد تا کودکتان نیز در جهت خیر و سعادت قدم بردارد.
156- لازمه زندگی سالم، آشنایی با آداب صحیح و راه و رسم درست زندگی است بهترین و مناسبترین دوران برای این آموزش دوران کودکی و بویژه دوران دبستان یعنی هفت سال دوم زندگی کودک است.
157- اگر می خواهید از مشکلات رفتاری فرزندان خود در سنین جوانی و بزرگسالی بکاهید و آنها را در داشتن زندگی سالم که مبتنی بر شخصیت متعادل است یاری رسانید باید در امر تربیت آنان در دوران کودکی با جدیت و روشن بینی بیشتری عمل کنید.
158- باید مراقب آنان بود، آمد و شدها، معاشرتها، خلوتها و جلوتهایشان را زیر نظر داشت البته بگونه غیر مستقیم آنچنان که روحشان آزرده نشود.
159- باید حقایق موجودات محیط را در کودکی به فرزند بفهمانید و الا زیانهایی به بار خواهد آورد.
160- دل بچه هایتان را از حسد، کینه، بخل، خودگرایی، عجب و تفاخر پاک سازید تا مانند زمینی که از علفهای هرز پاک شود آباد گردد.
161- پدران عزیز: شما باید پناهگاه، حامی، کمک کار فرزندانتان باشید، برای او راهنما، معلم، قانونگذار و از همه مهم روزی رسان او از راه حلال باشید.
162- کودکان را در خردسالی به روشهای نیکو و رفتارهای خوب، عادت دهید.
163- برای تربیت کودک از ترساندن و تهدید و ارعاب خودداری کنید زیرا همانطور که یک غنچه گل را نمی شود به زور بصورت گل درآورد کودک را نیز با ارعاب و تهدید نمی شود تربیت کرد.
164- تفکر و ابتکار فرزند را بکار اندازید و قدرت تمیز و داوری او را بیدار نمایید.
165- به دختران تفهیم کنید در هر جا و مقامی هستند نسبت به همان اندازه باید خواسته و خواهش داشته باشند تا منجر به ناراحتی روان نگردد.
166- آگاهیهای لازم را به دختران بدهید تا خود و موقعیت جامعه را شناخته و بدانند که در آن چه جنبه هایی مثبت و چه جنبه هایی منفی است.
167- گسترش جاهلیتها و آداب و رسوم غلط را منع کنید.
168- شما والدین در تربیت فرزندانتان نمی توانید به هر گونه ای که مورد نظر شماست عمل کنید و یا حق ندارید نظرات خود را به هر شکل و صورتی بر او تحمیل نمایید آنچه که شما در تربیت کودک به او بدهکارید آن را خداوند مشخص کرده و والدین را به رعایت آنها متعهد کرده است.
169- شما پدران و مادران بایستی به این واقعیت واقف باشید که کودک بدنیا می آید در حالی که دروغگو نیست، متقلب نیست و وظیفه شماست که این زمینه ها را در کودک حفظ کنید و نگذارید روح و قلب پاک و صاف او را گرد و غبار فراگیرد.
170- وظیفه شما پدران و مادران این است که باید مراعات کنید بچه هایتان سعادتمند شوند.
171- آگاه باشید که خدمتی که ممکن است پدر و مادر به فرزند خود کند تربیت صحیح است.
172- هر روز ساعتی را به مطالعه اختصاص دهید.
173- با کودکی که از نظر بدنی و یا روحی یا اجتماعی عقب افتاده است باید از مراقبت و تربیت ویژه ای که متناسب با وضع خاص اوست برخورد کنید.
174- پدر و مادر گرامی: علی (ع) می فرماید: «انما قلب الحدث کالارض الخالیة ما القی ضیها من شی قبلته» یعنی صفحه دل جوان نورس همچون زمین کشت نشده و بکر است هر بذری در آن بپاشند می پذیرد.
175- با تربیت صحیح فرزند خود را در نیکی به والدین کمک و یاری نمایید تا رحمت الهی شامل گردد.
176- امر تربیت مستلزم مراقبت و دلسوزی بسیار است و در این راه تنها وقت گذاری کافی نیست، لازم است که بیداری و هوشیاری هم توأم باشد شما که در راه تربیت فرزند فداکاری می کنید بایستی فداکاری شما با مراقبت همراه باشد.
177- برای تربیت کودک محیطی را تدارک ببینید که او را از تمام موانع مشکل و خطرناک و تهدید کننده برهاند به نحوی که در این محیط رشد همه جانبه کودک را تأمین کنید.
178- دختر خود را آنگونه جهت دهید که طبیعت و فطرت او خواستار آن باشد.
179- برای شما لازم است تا با فنون تربیت و در صورت امکان روانشناسی و مذهب آگاهی داشته باشید تا روش برخورد با کودک را یاد بگیرید.
180- از سختگیریها و کنترلهای بیش از حد جلوگیری کنید چون عدم کنترل آن زمینه ساز طعمه شدن آنها و کنترل شدید آن باعث عقده سازی و گریز آنها خواهد شد.
181- اگر کودک را نهی می کنید باید پا به پای آن وی را به امر مثبت و درست هم تربیت نمایید.
182- محیط کودک را چنان بسازید که کودک به گزینش شایسته موفق شود.
183- کودکان خود را در ضمن تعلیم پرورش دهید.
184- باید در محیط خانه اصول اساسی اخلاقی و روشهای صحیح زندگی را به فرزندان خود بیاموزید و بطور غیرمستقیم تا زمانهای محدودی از آنان مراقبت بعمل آورید و با این کار آنان را به زندگی مستقل آشنا سازید.
185- مادران و مربیان، چه از راه عمل و چه از راه القاء باید به دختران جوان تفهیم کنید که سعادت خانواده در دست قدرت زن است و این که نبی خاتم (ص) فرمود: به این خاطر است که کودک قدم در جای قدم مادر می گذارد و درواقع اوست که فرزند و در نتیجه نسل بشر را بهشتی و یا جهنمی می کند، دریچه ای از بهشت به روی مردم می گشاید و یا دریچه ای از جهنم را.
186- کودکان خود را طوری بار بیاورید تا به خواسته های دیگران توجه داشته باشند.
187- مردی حضور پیغمبر اسلام (ص) رسید و عرض کرد: من هرگز کودکی را نبوسیده ام، پیغمبر فرمود: ‌این شخص مردی است که از نظر ما اهل جهنم و عذاب است و همچنین فرمود: اگر کسی فرزند خود را ببوسد خداوند حسنه ای برای او می نویسد و اگر او را خوشحال نماید خداوند او را در قیامت مسرور می سازد و اگر قرآن را بدو تعلیم دهد در روز رستاخیز حله ای از نور بدو می پوشانند که از پرتو آن، گونه های اهل بهشت می درخشد.
188- اگر گمان می کنید که ناخن جویدن کودک ناشی از فشار روحی است که شما بر او وارد می کنید سعی کنید از این فشار بکاهید.
189- پدر و مادر بدانند که اساس تربیت فرزند آنست که نخست خود را اصلاح کنند و بعد به اصلاح و تربیت فرزندانشان بپردازند.
190- بدانید که مغز کودک نرم است هرچه دید و شنید مانند تصویری به آسانی در مغز خود منعکس می کند و به مرور زمان که مغز او رشد می کند این تصاویر نیز به همان نسبت غیرقابل محو خواهد شد، پس مواظب اعمال و رفتار خود باشید.
191- بدانید که چشمهای درخشان اطفال، شب و روز حرکات شما را می نگرند و بخاطر می سپارند و اطفال شما به انتظار روزی هستند که بزرگ شوند و کارهای شما را عیناً تکرار کنند پس رفتار شما مهمترین آیینه یادگیری تربیت برای فرزندانتان است.
192- پدران باید بدانند طرز برخوردی که نسبت به همسر دارند به پسر خود درس همسرداری می آموزد و مادر با طرز برخوردش نسبت به شوهر به دخترش درس شوهرداری می آموزد.
193- خود را با عوالم کودک هماهنگ بسازید و رفتاری را که در خور درک و فهم اوست پیش بگیرید.
194- زیباترین و خوشایندترین اوقات کودکان و نوجوانان در کانون خانواده زمانی است که بزرگترها بخصوص شما پدران و مادران آماده اقامه نماز باشید.
195- اوامر و نواهی والدین و مربیان هرچه بیشتر باشد اختلالات عصبی و روانی کودکان و نوجوانان زیادتر است.
196- بدانید که گفتار و کردار والدین در کودک احساس امنیت بوجود می آورد و به او می آموزد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند، پس هرگز در رفتار و کردارتان خشونت بکار نبرید چون عصبانیت و خشونت در بین والدین به رشد روانی کودک صدمه وارد می کند.
197- اگر می خواهید رفتارهایی همانند : راستگویی، صداقت،‌ ایثار، نماز و... عمیقاً مورد توجه و یادگیری کودکان و نوجوانان شما قرار گیرد، لازم است در عملکردهای خود ثابت قدم بوده چهره ای مصمم و شخصیتی عاطفی و قابل اعتماد داشته باشید.
198- مراقب باشید که خدای ناکرده با تندخویی و عتاب و خطاب زمینه آزردگی روان حساس ترد و شکننده نوجوانان را به هنگام حضور در مسجد به هر دلیل که باشد فراهم ننمایید.
199- بسیاری از رفتارهایی را که در نوجوانان و جوانان مشاهده می کنید نظیر کم رویی، گوشه گیری، بی رغبتی نسبت به نماز و یا برعکس: شادابی و فعالیت و سازندگی، اقامه نماز، اهمیت دادن به احکام مذهبی غالباً متأثر از تجارب تربیتی کودک قبل از ورود به مدرسه است.
200- توجه داشته باشید از آنجایی که اطفال کنجکاوند و پیوسته می خواهند همه چیز را بفهمند و هرچه را پدر و مادر بگوید آنها را باور می کنند و به خاطر می سپارند بنابراین باید راستش را به آنها گفت و در جایی که مصلحت مقتضی است گفتن نمی دانم بهتر از آن است که ذهن اطفال را از دروغ پر سازید و یا تهدید کنید. پدر و مادر عزیز: سعی کنید فرزندان خود را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید و اگر به آنها گفتید لباس یا کفش می خرم حتماً سعی کنید به وعده خود وفا کنید و خلف وعده شما باعث می شود اطفال از خردسالی با بدقولی آشنا شوند.
201- در خانواده نحوه نماز خواندن شما والدین، چگونگی نگرش شما نسبت به نماز، تلقی شما از اهمیت و عظمت نماز، رفتار شما قبل از ایستادن به نماز، هنگام اقامه نماز و بعد از اتمام از جمله عوامل بسیار بزرگی است که در ایجاد پرورش احساس مذهبی در کودکان شما دخیل است.
202- توجه داشته باشید که کودکان از همان ماههای اول تولد با صدای آرام شما والدین آشنا شده وجودش شکوفا می گردد پس با توجه به این مسأله و در نظر گرفتن اینکه همواره حواس کودک متوجه اطرافیان می باشد دقت لازم را به عمل آورید.
203- بسیار خوب است هنگامی که شما نماز می خوانید ترتیبی بدهید که نماز خواندن شما در حوزه توجه سمعی کودک که بسیار حساس و تأثیرپذیر است انجام گیرد.
204- روابط نامطلوب با هم نداشته باشید، چون علاوه بر خدشه دار نمودن شرایط محبت آمیز برای کودک، در امنیت مورد نیاز کودک نیز تزلزل ایجاد خواهد نمود.
205- به معلمان و مربیان کودکانتان احترام بگذارید تا فرزندانتان به حرفهای آنان گوش دهند و رفتارهای مناسب آنان را سرمشق قرار دهند.
206- آگاه باشید با رفتارهای سنجیده خویش فرزندان خود را به نافرمانی و عقوق وادار نسازید.
207- حرفهای خود را اندیشیده و حساب شده به زبان بیاورید تا بطور غیرمستقیم فحش و ناسزا به کودک نیاموزید.
208- افزایش دروغگویی، تظاهر به مسخره بازی و سبکسری، به کمترین میزان هم که باشد کار تربیتی را محکوم به شکست می کند.
209- توجه داشته باشید بچه زمانی به نماز اهمیت می دهد که مدیر و معلم و مربی همه در صف نماز همراه او بایستند.
210- سعی کنید وقتی بچه ها به شما و شخصیت در رفتار شما نگاه می کنند آرامش بگیرند و اضطراب درونی آنها تسکین یابد.
211- سر سفره و هنگام غذا خوردن بداخلاقی و بد خلقی را کنار بگذارید و از چیزهایی صحبت کنید که برای همه جالب باشد و بتوانند در گفتگو شرکت کنند.
212- اگر کودک سلام می کند باید پاسخ سلام را اینقدر با گرمی و محبت به او بدهید که برایش خاطره ای شیرین به یادگار گذارد تا به راحتی به این کار عادت کند.
213- اگر قولی به کودکان خویش می دهید به قول خویش وفا کنید و در صورتی که صلاح نمی دانید کاری را که برای کودکان انجام دهید حتماً آنان را توجیه کنید.
214- عادت کنید که نسبت به فرزندان خود رفتاری آرام، صبورانه و متین داشته باشید، و در دستورات جدی خود لحن قاطع داشته باشید و کودکان باید از همان اول کودکی به چنین لحن عادت کنند.
215- به هنگامی که کودک را دوست می دارید و این علاقه را با حرکات و کلمات ابراز می دارید در واقع این قدرت و ظرفیت را به او می دهد که در آینده بتواند به نوبه خود دیگران را دوست بدارد.
216- در رابطه با کودکان به گونه ای رفتار کنید که هم توجه و علاقه آنها را جلب نمایید و هم کاری دور از منطق و عقل و درایت مرتکب نشوید.
217- بکوشید دارای فضایل اخلاقی باشید تا فرزندتان روحیات پسندیده شما را تقلید کرده جزء‌ اخلاق و خوی خود قرار دهند با پند و اندرز، درستی و راستی و صفات اخلاقی را به کودک تحمیل نکنید.
218- درباره ی شاگردان خواهان اموری باشید که نسبت به آنها در خود احساس علاقه و دوستی می نمایید و از هرگونه شر و بدی که برای خویش نمی پسندید برای شاگردان نیز نپسندید.
219- تمام شاگردان و بخصوص شاگردان فاضل و برجسته را با کنیه و نام فامیلی، و رویهم رفته با محبوبترین نامها و القاب مورد خطاب قرار دهید و به گونه ای از آنان و نام آنها یاد کنید که حرمت شخصیت و وقار و ارزش مقام و منزلت آنها، از گزند تحقیر و توهین، مصون بماند.
220- والدینی که به شنا، تنیس، نمایش، گردش و مسافرت یا هر کار تفننی دیگر علاقه مند هستید می توانید بچه هایتان را تشویق کنید تا در آن زمینه بیاموزند و همراه والدین در آن فعالیت شرکت کنند اما پدر و مادرهای عاقل سعی می کنند بپذیرند که کودکان برای علاقه مندی خودشان در این فعالیت شرکت می کنند نه برای فرار از سرزنش آنها.
221- دانشجویان را تشویق کنید تا رفتار و مساعی تحصیلی خود را از هرگونه شوائب پاک و پاکیزه نموده تا کوششهای خویش را در جهت الهی- انسانی و به منظور کسب رضای پروردگار، محدود سازند و خدای را در تمام لحظات زندگانی مراقب و ناظر اعمال خویش بدانند.
222- در صورتیکه ضرورت ایجاب نکند از آشکارگویی و تصریح به تخلف شاگردان خودداری نموده و آنان را به خاطر تخلف و سوء رفتار توبیخ ننمایید چون:
اولاً: تصریح و آشکارگویی پرده هیبت و ابهت استاد را از هم دریده و موجب جرأت و جسارت شاگردان در ارتکاب خلاف و سوء رفتار و تخلفهای اخلاقی می گردد.
ثانیاً: باعث می شود که آنان بیش از پیش با حرص و ولع فزونتری در تخلفهای اخلاقی اصرار ورزند.
223- تعارض و تضاد، درگیری و نزاع شما فضای خانواده را مسموم و کودکانتان را فاسد می کند.
224- سعی کنید افسانه های ناپدری و نامادری را از ذهن جوانان و نوجوانان زدوده و رابطه صحیح بین آنان برقرار نمایید.
225- سعی کنید در خانواده تنشهای شدید وجود نداشته باشد تا کودکان، خود را تنها و مطرود حس نکنند.
226- به خاطر داشته باشید که از عواملی که در دامن زدن به انحرافات مؤثرند اختلافات خانوادگی و مسائل مربوط به آن است.
227- پدرها و مادرهایی که از هم جدا می شوید و طریق ناسازگاری می پویید، بدانید که فرزندان خردسال شما سرخورده و بی نشاط و مستعد همه انحرافات به بار می آیند.
228- دقت داشته باشید که تقسیم عشق و علاقه مادر، به کودک آسیب می رساند. در تجربه کودک خردسال تقسیم یعنی سهم کمتر به دست آوردن درست مثل تقسیم یک سیب.
229- در نزد فرزندانتان هیچ وقت صحبتی از طلاق به میان نیاورید، زیرا این موضوع برای کودکان ایجاد ناامنی و اضطراب می نماید.
230- سعی کنید روابط شما با همدیگر نادرست نباشد که آثار منفی روی کودک گذاشته و او را به بدبختی می کشاند.
231- کودکان را در آغاز زندگی شان از مهر خود به وسیله طلاق محروم نکنید.
232- با طلاق گرفتن از یکدیگر نسل را ضایع نسازید که خداوند این کار را دوست ندارد.
233- با از هم پاشیدن خانه به وسیله طلاق کودکان را در وضع دربدری و نابسامانی رها نکنید.
234- هنگام جدایی از هم، خود را وکیل مدافع کودک قرار دهید و مسئولیت کسی را که بی دفاع در حقوق خود است برعهده گیرید.
235- درست است که شما از هم جدا شده اید ولی امر ولایت بر کودکان و حقوق اطفال را از میان نبرید.
236- هنگام ترک یکدیگر از کودک حمایت کنید و او را وسیله ای برای ارضاء غرور خود قرار ندهید زیرا عقوبت الهی در پی آن است.
237- پس از جدایی و طلاق از هم کودک را وسیله انتقام گیری خود قرار ندهید.
238- در گرفتن طلاق به کودکان خود فکر کنید که آنها پناهگاهی جز شما ندارند.
239- اگر در مسأله طلاق از یکدیگر تشخیص می دهید که همسر شما بهتر از شما قادر به اداره کودکان است آنها را در اختیار او بگذارید.
منبع مقاله :
شیخ الاسلامی، جعفر؛ (1375)، 2222 نکته در تربیت، تهران: اسلامی، چاپ سوم



 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۵
مجید کمالی

ریشه های گناه روزه خواری + احکام

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۷ ب.ظ

کسی عمدی و بدون عذر شرعی روزه نمی‌گیرد؛ یعنی به خدا می‌گوید من امرتو را نمی‌پذیرم، و انجام نمی‌دهم، این تکبر دربرابر خدا با تکبر در برابر مردم خیلی فرق می‌کند. تکبر در برابر مردم یک رذالت جزئی است، اما تکبر در برابر پروردگار یک پستی عمیق و ریشه ای است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۹:۱۷
مجید کمالی
شاخصه  های جامعه ی دینی آفت زده از نگاه امام علی (ع)

نویسنده: عباسعلی کامرانیان




 
علی (ع) در فراز دوم و سوم از خطبه 233 نهج البلاغه درباره اوضاع نابسامان عصر خود سخن گفته و از منظر آسیب شناسانه به نقد عالمانه تحوّلات فرهنگی و اجتماعی جامعه دینی می پردازد و یازده شاخصه جامعه دینی آفت زده را برمی شمارد که هر یک از آنها محک و الگوی روشن و کارآمدی است برای همه دلسوزان و مسئولین نظام جمهوری اسلامی، تا به ارزیابی واقعی و عینی وضع موجود جامعه دینی خود پرداخته و نگذارند سمت و سوی حرکت جامعه به طرف این شاخصه ها کشیده شود.
حضرت در ابتدا می فرماید: خداوند شما را مشمول رحمت کند، بدانید! در زمانی واقع شدید که جامعه اسلامی دچار این آفات و آسیب ها شده است، سپس آنها را جداگانه توضیح می دهند.

1ــ کاهش خواص حق مدار و حق گرا.

«القائل قیه بالحق قلیل» (گوینده حق اندک): اینکه شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه دینی به سمتی حرکت می کند که روز به روز بر شمار خواص دنیاگرای دارای نفوذ و صاحب منصب افزوده شود و آنان حقایق و رخدادهای تلخ و شیرین جامعه، منطقه و عرصه بین المللی را با عینک مصالح و منافع دنیوی و حزبی خود ارزیابی کرده و با افکار و مقاصد خود همخوان سازند.

2ــ گرمی بازار دروغ و شایعه و غوغاسالاری

«و اللسان عن الصدق کلیل» (و زبان از راستگویی عاجز) نشانه دیگر جامعه دینی بیمار آن است که زبان در کام از چرخش به صدق و پاکی ناتوان و گریزان است و بازار شایعه، افترا، دروغ، تملّق و چاپلوسی خیلی داغ و پررونق است و راستی و درستی متاع زاید و بی ارزش است و انسان های صادق به دلیل عدم شفافیت فضای سیاسی، امنیت شغلی و موقعیّت اجتماعی، از اظهار حقایق ابا دارند و واقعیتها را کتمان می کنند.

3ــ انزوای اهل حق و ولایت مدار

«واللازم للحق ذلیل» (و حق طلبان بی ارزشند) تعبیر «لازم للحق» ناظر بر کسانی است که در صراط مستقیم و ملازم با سلطان حق و ملتزم به ولایت و رهبری حق هستند حال اگر اوضاع و احوال فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه به گونه ای رقم بخورد که آنان را به حاشیه براند و میدان فعالیّت و عرصه حضور را از آنان سلب نماید. این نشانه دیگر جامعه ناسالم و بیمار است.

4ــ حریم شکنی و مسخ ارزش ها

«اهله معتکفون علی العصیان» (مردم گرفتار گناه) معتکفون کسانی هستند که فارغ از اوضاع جامعه در گوشه ای مشغول و سرگرم کار خودشان می باشند. حضرت می فرماید: اگر غیرت و تعصّب دینی از جامعه اسلامی گرفته شود و قبح و زشتی گناه و مفاسد فرو بریزد و زمینه ها و بسترهای ارتکاب گناه و آلودگی به انواع مفاسد همچون بدحجابی یا بی حجابی، اعتیاد، رشوه، دزدی، اختلاس و... آن چنان فراهم گردد که عدّه ای بی پروا به آن مشغول شوند و معصیت الهی در اماکن و محیطهای مختلف از جمله ادارات، بازار، مراکز تفریحی و سیاحتی به سهولت انجام پذیرد و به تعبیر دیگر روز به روز گناه کردن آسان تر، کم هزینه تر و فراگیرتر گردد و به آسانی حریم ها و حدود الهی شکسته و نقض گردد، بدانید که در چنین شرایطی به جامعه دینی آسیب جدی رسیده است.

5 ــ سازشکاری و سرسپردگی مسئولین

«مصطلحون علی الادهان» (به سازشکاری هم داستانند) ظاهر عبارت این است که اگر مسئولین، دولتمردان و نخبگان جامعه که سکان هدایت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی جامعه و مردم در دست قدرت و اندیشه آنان است اهل ایستادگی و مقاومت و رشادت نباشند و در مقابل فشارهای دیگران بر سر اصول و ارزش ها و استقلال دینی و اسلامی خود معامله کنند و از در آشتی و سازش درآیند، بدانید وجود چنین افراد سازشکار و سرسپرده در مصادر امور طلیعه انحطاط و تباهی جامعه اسلامی خواهد بود.

6ــ استحاله اخلاقی جوانان

«فتاهم عارم» (جوانانشان بداخلاق) یعنی اگر شرایط فرهنگی و تربیتی جامعه به سمت و سویی سوق پیدا کند که نسل عظیم جوان جامعه که آینده سازان تمدّن و فرهنگ فرادی بشریتند، و به جای باور خویش و ارتقای معرفت و حفظ هویت اسلامی به فرهنگ منحط غربی چون لاابالی گری، بی بندوباری اجتماعی و اخلاقی تمایل و رغبت بیشتری نشان دهند و فضای فرهنگ عمومی جامعه به سمتی رود که جوانان به جای کسب دانش، فضل و جوانمردی و گزینش های منطقی به بی مبالاتی و بی مسئولیتی روآورند. اگر آمار اعتیاد، فساد، بزهکاری اخلاقی در میان جوانان افزایش یافته، باید دانست که این امر زنگ خطر و نشانه جدی و آغازی نامیمون برای انحطاط و تباهی نسل جوان است.

7ــ آلودگی بزرگان و سالمندان به گناه

«و شائبهم اثم» (و پیرمردانشان گنهکار) آری پیرمردها و ریش سفیدهای جامعه به جای اینکه جوانان خود را از آلودگی به انواع گناه و معصیت برحذر دارند، خود نیز آلوده به گناه می شوند و نه تنها روند فسق و فجور اخلاقی جامعه در چنین شرایطی کند و متوقف نمی شود بلکه به جهت همراهی بزرگان جامعه با جوانان در امر فساد اخلاقی، این پدیده مهلک روز به روز در اعماق جامعه رسوخ کرده تا اینکه موجب هلاکت و نابودی آن گردد.

8 ــ نفاق و دورویی در علما

«و عالمهم منافق» (و عالمشان دورو) در جامعه ای که صاحبان قلم، اندیشمندان و عالمان به جای اینکه مردم را به سوی خدا و سعادت دنیا و آخرت دعوت نمایند، با ایفای نقش دوگاه و مزورانه مردم را به سوی ارزش های غربی و نظام لائیک و سکولار فرا می خوانند. در چنین شرایطی نه تنها ارزش های اسلامی و هویّت دینی تقویت نشده بلکه روز به روز ارزش ها و الگوهای رفتاری دشمنان در جامعه تقویت و سرانجام موجب هلاکت جامعه می گردد.

9ــ روابط اجتماعی ناسالم

«قارنهم مماذق» (و نزدیکانشان سودجویند) اینکه اگر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه به گونه ای سوق پیدا کند که روابط افراد مبتنی بر فریب و نیرنگ و ظاهرسازی باشد و دوستی و ارتباط انسانی صبغه مادی و سیاسی پیدا کند و از مدار اخوت ایمانی و دلسوزی خارج شود و دوستان در حق هم جفا کنند و عهد و وفای رفاقت را پاس ندارند و به جای عیب پوشی به عیب جویی و به جای خیرخواهی همدیگر به فکر منافع خود باشند، بنیاد نظام اجتماعی و روابط انسانی دچار آسیب می شود.

10ــ گسست میان نسل ها

«یعظم صغیرهم کبیرهم» (خردسالانشان بزرگان را احترام نمی کنند) از دیگر نشانه های آسیب یافتگی جامعه دینی این است که سطح توقعات، انتظارات نسل جوان امروز جامعه آن چنان به صورت تصنعی تغییر یابد که دیگر احترام نسل دیروز و سالخورده امروز جامعه را پاس ندارند. با گسست و شکاف عمیق و رو به فزونی میان نسل ها مواجه شویم، طوری که روابط اجتماعی جوانترها با پدران، مادران، معلمان و عالمان که با کوله باری از تجربه جوانی خود را دوشادوش سالخوردگان زمانه خود به امید رشد و پیشرفت سپری نموده اند، از سرناسپاسی و بی احترامی باشد، بدانید! این پدیده زنگ خطری جدی است که عدم پیشگیری به موقع، فروپاشی استحکام جامعه توحید مدار را به دنبال دارد.

11ــ شکاف طبقاتی

«ولا یعول غنیهم فقیرهم» (توانگرانشان دست مستمندان را نمی گیرند) از آنجا که خداوند در اموال و سرمایه اغنیا حقی برای سائلین و فقرا مقرر نموده است، پس صاحبان ثروت بجای اینکه سرمایه خود را در جهت انفاق، تولید و اشتغال و کارهای عام المنفعه هزینه و سرمایه گذاری کنند و باعث کمک به تهیدستان شوند، با حرص و ولع به سود سرمایه، آن را در جهت کارهای غیرمولد، واسطه ای و انباشت تجملات و اشرافی گری به کار اندازند، بدانید در آن صورت سامانه اقتصاد جامعه به دلیل شکاف طبقاتی روزافزون و در نتیجه بروز و ظهور ثروتهای بادآورده و نوکیسگان طماع به نابودی کشیده می شود.
منبع: کامرانیان، عباسعلی، جنگ نرم، بررسی توطئه شیاطین علیه امت اسلامی،(1387)، قم، انتشارات نور قرآن و اهل بیت علیهم السلام، چاپ اول.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۸:۵۸
مجید کمالی

داعش مخفف دولت اسلامی عراق و شام است که نامش نشان می‌دهد که جریان و جنبشی است که منطقه عراق و شام یا شامات بزرگ (شامل عراق،سوریه،اردن لبنان و بخشی از فلسطین) حوزه فعالیت آن به حساب می‌آید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۶:۳۴
مجید کمالی

عاملی برای گناه نکردن !

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۵ ب.ظ


خودارضایی:
گناه یا بیماری

برای آنکه بتوانیم از پرتگاه های گناه دوری کنیم ، در ابتدا باید علل و زمینه های آن را بشناسیم تا بتوانیم آنها را از بین برده و خود را در برابر گناهان ایمن سازیم .

 

علل و زمینه های گناه ؛

1- جهل و نادانی

یکی از عوامل زمینه‎ساز گناه ، جهالت و نادانی نسبت به خدا ، هدف آفرینش انسان ، و جهالت نسبت به آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی گناه است . در روایات بسیاری به این موضوع اشاره شده است که یکی از علل و زمینه‎های گناه ، جهل انسان است . امام علی ـ علیه السّلام ـ در عهدنامه خود به مالک اشتر می‎فرماید : « در برابر خداوند کسی نافرمانی نمی‎کند مگر جاهل شقی»1 و نیز از گفتار آن حضرت است که ؛

 « جهل مرکز زشتی است، جهل ریشه و پایه زشتی است ، جهل موجب تباهی معاد انسان است .»2 بنابراین سعی کنیم علم و دانش خویش را در مورد مسایل مهم زندگی بیشتر نموده و در مورد هدف خلقت جهان و آفرینش خویش بیش از پیش تدبّر و تفکر نماییم .

 

2- آلودگی محیط زندگی

 بدون تردید یکی از زمینه‎های گناه، محیط فاسد و آلوده است ،از نظر آیات و روایات ، محیط یکی از عوامل تأثیرگذار در شکل‎دهی شخصیت و رفتار آدمی است . اگر محیط آلوده باشد انسان را به ناهنجاری و گناه می‎کشاند و اگر آراسته به فضایل و کرامت‎های انسانی باشد انسان را به سوی سعادت و نیک‎بختی سوق خواهد داد . 

3- غفلت‎زدگی

غفلت یکی از بیماری‎های قلب است که انسان را از یاد خدا ، مرگ ، قیامت و ثواب و عقاب اخروی باز می‎دارد و در نتیجه انسان ، اقدام به انجام هر کاری می‎کند و هر گناهی را مرتکب می‎شود .

رسول گرامی ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ در این باره می‎فرمایند: « زمانی که قلب انسان پاک باشد، جسدش پاک و هرگاه قلب او پلید باشد ، جسدش هم پلید است .»3

 آری! قلبی که از یاد خدا غافل شده و شیطان بر آن مسلط باشد ، منشأ انواع و اقسام گناه می‎شود و چون قلب مرکز فرماندهی اعضا و جوارح انسان است ، وقتی بیمار شد ، چشم و گوش و دست و پا و زبان نیز اقدام به انجام هر کار خلافی می‎کنند .

امام علی ـ علیه السّلام ـ در عهدنامه خود به مالک اشتر می‎فرماید : « در برابر خداوند کسی نافرمانی نمی‎کند مگر جاهل شقی» و نیز از گفتار آن حضرت است که ؛  « جهل مرکز زشتی است، جهل ریشه و پایه زشتی است ، جهل موجب تباهی معاد انسان است»

4- پیروی از هوا و هوس

در درون انسان ، امیال و کشش‎هایی وجود دارد که آدمی را به تحرک و فعالیت وا می‎دارد ؛ برخی از این امیال ، الهی‎اند و بعضی هم شیطانی و بر اساس هوا و هوس و عامل رفتار‎های زشت و ارتکاب گناهان .

 اگر انسان از هوای نفس خود پیروی کند و به خواسته‎های نفس همیشه پاسخ مثبت دهد، سرانجام به گناه و معصیت آلوده خواهد شد .

در آیات و روایات از متابعت هوای نفس ، نهی شده است . از جمله در قرآن می‎خوانیم:

« از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف می‎سازد .»4

 امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مذمّت پیروی از هوای نفس می‎فرماید: « بترسید از هوای نفس خود همان‎طور که از دشمنان خود می‎ترسید .»5

 

 

چه کنیم گناه نکنیم ؟!

نماز

قرآن می ‌فرماید: « أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری»6 نماز بخوان تا یاد من در تو زنده شو د ، ووقتی یاد خدا زنده شود ؛« إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ »7 ما را از هرگونه زشتی و پلیدی نجات خواهد داد .

نماز با توجه انسان ، قطعاً انسان را از فساد بازمی دارد ،چرا که انسان روزی چند مرتبه در پیشگاه خداوند می ایستد و می گوید : « إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ » 8بندگی تنها از آن خداوند است ، فقط از خدا باید کمک بگیریم .

اگر این نماز با توجه خوانده شود ، قرآن وعده داده است که ؛ « إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ » ، انسان را از فحشاء و منکر باز خواهد داشت .

این که ما بعد از نماز از فحشا ومنکر جدا نمی شویم ، به این خاطر است که  نمازهای ما نماز نیست ، نمازهای ما مثل تخمه پوک است ، تخم پوک سبز نمی‌شود ، مغز ندارد .

امیر المؤمنین می ‌فرماید: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ ؛ کسی که خدا در چشم بزرگ شود، دیگران کوچک خواهند شد .» 9

در آیات و روایات از متابعت هوای نفس ، نهی شده است . از جمله در قرآن می‎خوانیم: « از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف می‎سازد.»

 امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مذمّت پیروی از هوای نفس می‎فرماید: « بترسید از هوای نفس خود همان‎طور که از دشمنان خود می‎ترسید.»

مصداق این مورد را می توان در روحیه ی  مادر شهدا دید .مادری که فرزندش از جانش عزیز تر است ، وقتی خبر شهادت چهار پسرش را می شنود ، نه تنها ناراحتی و غمی را به خود راه نمی دهد ، بلکه می گوید : اگر باز هم پسری می داشتم همه را برای خدا و اسلام می دادم .

نماز

این مادر ، آن فردی است که همه ی عالم و حتی پاره ی جگرش وقتی در برابر خداوند قرار می گیرد ، همه چیز برای او بی ارزش می شود و تنها خدا و رضایت او را طالب است . این چه قدرتی است که اگر عالم را به علی (ع) بدهند ، به فرموده ی حضرت پوست جویی را از دهان مور نخواهم گرفت وظلم نمی کنم .

تنها کیمیایی که در هیچ آزمایشگاه مادی قابل تجزیه و تحلیل نیست ، یاد خدا است .

هرچه بیشتر خدا را در زندگیمان مطرح کنیم ، هر چه بیشتر خدا را به خودمان تلقین کنیم ، هر چه بیشتر روح خودمان را با یاد خدا مأنوس کنیم ، در حوادث محکمتر خواهیم بود .

با برداشتن خدا از زندگی ، تلخی جانشین خواهد شد!

«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً»10هرکسی یاد خدا را از زندگی خود بردارد ، زندگی برایش ضنک و سخت خواهد شد .

 

 

بدون پشتیبان ، انسان به نیستی خواهد رسید ! 

اگر نخ اصلی که اسکناس با آن ارزش پیدا می کند را از روی آن بردارند دیگر اسکناس ، کاغذی بی ارزش خواهد بود . اسکناس ، وقتی ارزش دارد که هویت آن توسط آن نخ به ظاهر بی ارزش ، حفظ شود و بانک مرکزی آن را به رسمیت بشناسد .این درحالی است که اگر این عوامل  از بین بروند ، هویت اسکناس نیز از بین خواهد رفت .

ایمان تنها نیرویی است که انسان را از درون اصلاح می‌کند وبه او ارزش و هویت می دهد واورا از ارتکاب به گناه حفظ کند  .

 

فرآوری: زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان


پی نوشت ها :

1- نهج البلاغه / نامه 53

2 - همان

3- نهج الفصاحه

4- انعام / 150

5- بحار الانوار / ج 52 / ص 432

6- طه / 14

7- عنکبوت / 45

8- فاتحه / 5

9- نهج البلاغه / خطبه 193

10- طه / 124


منابع :

- آیت‎الله حسین مظاهری ، عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان

- محمدتقی مصباح یزدی، به سوی خودسازی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۵۵
مجید کمالی

دلایل فشار قبر و راه های رهایی از آن

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۳ ب.ظ



 

عذاب‌ قبر از سخن‌چینی‌ و پرهیز نکردن‌ از بول‌ و دوری‌ مرد از زنش‌ پیدا می شود که‌ رختخواب‌ خود را جدا نموده‌ و در غذا و خواب‌ از او دوری‌ کند.

دلایل فشار قبر و راه های رهایی از آن

یکى از حوادث مهم عالم برزخ فشار قبر و عذاب قبر مى‏باشد،حال باید دید که این عذاب شامل همه افراد می شود یا خیر؟ این عذاب چقدر به طول می انجامد؟آیا شامل کسی که به دار آویخته شده ویا غرق شده نیز می شود؟چگونه این امر ممکن است در صورتی که دیگر قبری وجود ندارد؟

از روایات اهل بیت علیهم السلام استفاده مى‏شود که فشار قبر عمومیّت دارد مگر برای افراد اندکى و این فشار قبر براى عدّه‏اى کیفر اعمال محسوب مى‏شود و به منزله کفاره گناهان و جبران کوتاهى‏ها است.

امام صادق علیه السلام از رسول اکرم صلى الله علیه و آله نقل فرموده است که: «ضَغْطَةُ القَبرِ لِلْمۆمِنِ کَفّارةٌ لِما کانَ مِنْهُ مِنْ تَضْییعِ النِّعَمِ».(۱) «فشار قبر براى مۆمن کفّاره نعمت‏هایى است که تباه کرده است».

در «عِلَل‌ الشّرآئع‌» مرحوم‌ صدوق‌ از أمیرالمۆمنین‌ علیه‌ السّلام‌ روایت می کند:”قَالَ: عَذَابُ الْقَبْرِ یَکُونُ مِنَ النَّمِیمَةِ وَالْبَوْلِ وَ عَزْبِ الرَّجُلِ عَنْ أَهْلِهِ”.(۲) «فرمود: عذاب‌ قبر از سخن‌چینی‌ و پرهیز نکردن‌ از بول‌ و دوری‌ مرد از زنش‌ پیدا می شود که‌ رختخواب‌ خود را جدا نموده‌ و در غذا و خواب‌ از او دوری‌ کند.».



در روایتی از أبوبصیر آمده است: “قَالَ: قُلْتُ لاِبِی‌ عَبْدِاللَهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: أَ یَفْلِتُ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ أَحَدٌ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعُوذُ بِاللَهِ مِنْهَا ؛ مَا أَقَلَّ مَنْ یَفْلِتُ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ!”

«می گوید: من‌ به‌ حضرت‌ صادق‌ علیه‌ السّلام‌ عرض‌ کردم‌: آیا کسی‌ از فشار قبر رهائی‌ پیدا میکند؟ حضرت‌ فرمودند: پناه‌ به‌ خدا از فشار قبر ؛ چقدر افرادی‌ که‌ از فشار قبر رهائی‌ پیدا کنند کم‌ هستند.» و حضرت‌ صادق‌ علیه السلام به‌ دنبال‌ این‌ قضیّه‌ فرمودند: رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ برای‌ تشییع‌ جنازة‌ سَعد از منزل‌ خارج‌ شدند در حالی که‌ هفتاد هزار فرشته‌ جنازه وی‌ را تشییع‌ می نمودند؛ و پس‌ از دفن‌، حضرت‌ رسول‌ الله‌ سر خود را به طرف‌ آسمان‌ بلند نموده‌ و فرمودند: مِثْلُ سَعْدٍ یُضَمُّ؟ آیا فشار قبر، شخصی‌ مانند سعد را با این‌ سابقه درخشانش‌ در اسلام‌ فرا می گیرد؟ أبوبصیر می گوید: عرض‌ کردم‌: فدایت‌ شوم‌ ما چنین‌ می‌پنداشتیم‌ که‌ سعد از بول‌ اجتناب‌ کامل‌ نمی کرد!

مراد از قبر آن گودال کوچکى نیست که انسان را در آن دفن مى‏کنند بلکه مقصود جهانى است که انسان پس از مرگ و پیش از بر پا شدن قیامت در آن زندگى مى‏کند و چون قرار گرفتن در قبر ملازم یا سرآغازى براى ورود به عالم برزخ مى‏باشد واژه قبر در مورد آن به کار رفته است

حضرت‌ فرمود: مَعَاذَ اللَهِ، إنَّمَا کَانَ مِنْ زَعَآرَّةٍ فِی‌ خُلُقِهِ عَلَی‌ أَهْلِهِ. «پناه‌ به‌ خدا چنین‌ نیست‌، بلکه‌ فشار قبر سعد به‌ علّت‌ سوء خُلقی‌ بود که‌ با اهل‌ خانه خود داشت‌.» حضرت‌ صادق‌ علیه السلام فرمودند: مادر سعد گفت‌: گوارا باد ای‌ سعد بر تو در این‌ بهشتی‌ که‌ وارد شدی‌! رسول‌ خدا فرمود: ای‌ مادر سعد! بر خدا حکم‌ جزمی‌ منما.(۳)

در این روایت مى‏بینیم سعد بن معاذ که از اصحاب جلیل القدر پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بود هم به خاطر بداخلاقى با خانواده گرفتار فشار قبر مى‏شود.

عوامل کاهش فشار قبر

در برخی روایات به اعمالی اشاره می شود که در کاهش فشار قبر مۆثر هستند مانند: بجا آوردن رکوعى کامل در نماز، مداومت بر خواندن سوره «زخرف»، قرائت سوره «نساء» در هر جمعه، به جا آوردن نماز شب، خواندن سوره «تکاثر» هنگام خواب، گذاشتن دو چوب‏تر با میّت، روزه گرفتن چهار روز از ماه رجب و دوازده روز از ماه شعبان، تلاوت سوره «ن والقلم» در نماز واجب و مستحب. موارد دیگرى را نیز با تتبّع در احادیث ائمّه علیهم السلام مى‏توان به موارد فوق اضافه کرد.(۴)

این که چه رابطه‏اى بین بعضى اعمال با شدّت یا ضعف فشار قبر وجود دارد مسأله‏اى است که از حیطه علم و ادراک ما بالاتر است و چون ما با محسوسات و مادیّات سرو کار داریم نمى‏توانیم به طور حقیقى عالم مثال و برزخ را بشناسیم، بنابراین از طریق معصومین علیهم السلام که خداوند به آنها علم به این مسائل را عنایت کرده است به امور ماوراى این عالم مطّلع مى‏شویم.

با توجّه به آنچه اشاره کردیم این روح است که فشار را تحمّل مى‏کند.بنابراین انسان غرق شده یا سوخته یا به دار آویخته اگرچه در قبر به معناى مشهور آن نباشند اما روح آن‏ها وارد عالم برزخ شده و در فشار نسبت به کردار خود قرار مى‏گیرد.

مرحوم کلینی‌ از یونس‌ روایت‌ می کند:”قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَصْلُوبِ یُعَذَّبُ عَذَابَ الْقَبْرِ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعَمْ إنَّ اللَهَ عَزَّ وَجَلَّ یَأْمُرُ الْهَوَآءَ أَنْ یَضْغَطَهُ.”(۵) « از حضرت‌ صادق (ع) راجع‌ به‌ شخصی‌ که‌ به‌ دار آویخته‌اند سۆال‌ کردم‌ که‌ آیا او را هم‌ عذاب‌ قبر می دهند؟ حضرت‌ فرمود: آری‌ خداوند عزّ وجلّ به‌ هوا امر می کند که‌ او را در فشار خود بگیرد.»

از روایات اهل بیت علیهم السلام استفاده مى‏شود که فشار قبر عمومیّت دارد مگر برای افراد اندکى و این فشار قبر براى عدّه‏اى کیفر اعمال محسوب مى‏شود و به منزله کفاره گناهان و جبران کوتاهى‏ها است

و در روایت‌ دیگر حضرت‌ صادق‌ علیه‌ السّلام‌ در پاسخ‌ گفتند که‌: خداوند زمین‌ و هوا یکی‌ است‌ ؛ خداوند بسوی‌ هوا وحی‌ میکند که‌ او را در فشار بگیرد، و هوا چنان‌ او را در فشار قرار میدهد که‌ از فشار قبر سخت‌تر باشد.(۶)

با دقّت در روایات و آیات مربوط به عالم برزخ و عذاب قبر روشن مى‏شود که مراد از قبر آن گودال کوچکى نیست که انسان را در آن دفن مى‏کنند بلکه مقصود جهانى است که انسان پس از مرگ و پیش از بر پا شدن قیامت در آن زندگى مى‏کند و چون قرار گرفتن در قبر ملازم یا سرآغازى براى ورود به عالم برزخ مى‏باشد واژه قبر در مورد آن به کار رفته است.

در روایتى از امام سجاد علیه السلام نیز کلمه برزخ همان قبر معنا شده است‏.(۷)

در حدیثى از امیرمۆمنان على علیه السلام آمده است که فرمود:«گروهى از ما پیوسته درباره عذاب قبر در شک بودند تا این که سوره‏ «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ» نازل شد تا آن جا که فرمود: کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ‏ که منظور از آن عذاب قبر است سپس مى‏فرماید: ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ‏ که منظور عذاب قیامت است» .(۸)

بنابراین عذاب قبر در قرآن هم آمده امّا این که چقدر طول مى‏کشد کسى اطّلاعى ندارد و بستگى به افراد و اعمال آن‏ها دارد .

نتیجه:

در مورد عوامل تشدید یا تضعیف فشار قبر آنچه از اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است مى‏تواند راه گشاى آشنایى ما به این عوامل باشد. به طور کلى همه انحرافات و آلودگى‏هاى فکرى عقیدتى، اخلاقى و عملى- که شرعاً از آن‏ها نهى شده- مى‏تواند در فشارهاى برزخى موثّر باشد ولى در کلمات اهل بیت علیهم السلام بعضى از آلودگى‏هاى خاص به عنوان عامل تشدید فشار قبر معرّفى شده است.

پی نوشت:

۱- بحار الانوار،ج۶، ص۲۲۱/ «علل‌ الشّرآئع‌» ،ج۱، ص‌ ۳۰۹
۲-«علل‌ الشّرآئع‌» ،ج۱، ص‌ ۳۰۹
۳ـ «فروع‌ کافی‌» ج‌ ۳، ص‌ ۲۳۶/ «بحار الانوار» ج‌ ۶، ص‌ ۲۶۱.
۴- منازل الآخرة: ۲۶- ۳۰/ لئالى الأخبار: ج۵،ص ۲۵.
۵- «فروع‌ کافی‌» ج‌ ۳، ص‌ ۲۴۱.
۶-همان
۷-بحار الانوار ،ج ۶،ص ۱۵۹.
۸-مجمع البیان فی تفسیر القرآن ،ج ۱۰،ص۸۱۲
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۵۳
مجید کمالی

غفلت از مرگ از دیدگاه ایت الله خوشوقت(ره)

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۷ ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبی‌القاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیة الله فی الأرضین.

مرگ یک امر یقینی و نزدیک

یکی از مسائل قطعی زندگی انسان مردن و مرگ است، همه زنده‌ها روزی می‌میرند. عمرها در مخلوقات محدود است، اگر چه بعضی ها خیلی عمر می‌کنند و بعضی ها کم، امّا در عین حال پایان هر عمر بلندی هم باز مرگ است، مرگ یکی از واقعیت‌های قطعی و حتمی است که همه هر روز می‌بینیم، تشیع جنازه می‌کنند و گاهی قبرستان می‌رویم می‌بینیم، شرح حالش را در کتاب‌ ها می‌خوانیم این قدر این مسأله به ما نزدیک است.

اشتغال به دنیا علت غفلت از مرگ

عواملی باعث میشود چیزی به این نزدیکی از ما دور بشود، هر کسی در هر وادی مشغول کار است همان کار او را از تذکر   مرگ و موت باز می‌دارد. یکی از آن اصناف هم ما طلبهها هستیم. ما درس می‌خوانیم، می‌نویسیم، این ما را از تذکر مرگ باز می‌دارد. باید یک برنامه منظمی داشته باشیم که از آن مسأله واقعی دور نیافتیم و این کاری که دستمان است ما را از آن عقب نزند، عقب بزند خیلی خسارت بار است. چون می‌آید و آدم آمادگی ندارد آن وقت ناراحت می‌شویم ،«مَنْ کَرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ کَرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ»[۲]، مشکلات پیش می‌آید. در عین حال ما باید هر لحظه آماده رفتن باشیم چون خبر نمی‌کند. بخواهیم هر لحظه آماده باشیم این غفلت و فاصله، خطرناک است باید کَمَش کرد، بنابراین ما علت غفلت خودمان را مطرح می‌کنیم، دیگران هم باید مال خودشان را مطرح کنند. آنچه که باعث می‌شود ما از مرگ غفلت کنیم همین اشتغال به درس و بحث و مباحثه و مطالعه و این چیزهاست، همین است دیگر. ما عطاری نداریم که خریدن و فروختن ما را باز بدارد، کار ما این است، می‌خوانیم، درس می‌دهیم، درس می‌گیریم، مطالعه می‌کنیم، تقریرات می‌نویسیم و خیلی چیزهای دیگر، اگر بیش از اندازه مشغول این کارها بشویم مانع بزرگی برای ما در نزدیک تلقی کردن مسأله مرگ است، این را باید ما یک جوری تنظیم کنیم که هم انجام بدهیم و هم آن مشکل پیش نیاید، اگر ما این را جمع نتوانیم بکنیم، روزگاری پشیمانی سخت و خطرناکی را پیش رو خواهیم داشت.

آمادگی برای مرگ با انجام وظیفه

هر کار حتی خوب، اندازه دارد، ما کار خوب بی‌اندازه نداریم. نمی‌شود تمام وقت را به یک کار خوب داد، ما کار زیاد داریم، همه باید به وقت تقسیم بشود. هم باید درس بخوانیم، هم مطالعه داریم، هم مباحثه داریم، هم کارهای دیگر داریم، زن و بچه داریم، هم باید یک کاری کرد کنار این که اگر فردا مرگ آمد نگوییم آقا زود آمدی!، او زود و دیر نمی‌آید، به وقت می‌آید، ولی ما آماده نباشیم می‌گوییم زود آمده‌ای، او می‌گوید کی بیایم!؟ این رَوِش که تو داری تا آخر هم هر وقت بیایم می‌گویی زود آمدی، چون آماده نیستی، کارهای دیگر می‌کنی، وقت من را به آن کارها می‌دهی، از این جهت چمدان اعمالت خالی می‌ماند، لذا هر وقت بیایم می‌گویی زود آمدی، هر روز باید فکر کنیم فردا ممکن است برویم. چه کار باید بکنیم؟ وظیفه امروز را باید انجام بدهیم، تمام شد. وظیفه امروز چیست!؟ کنار درس و بحث و مطالعه و این چیزها باید انجام بدهیم، هر دو لازم است هم درس باید بخوانیم و هم آماده برای مرگ و ورود به صحنه آخرت بشویم، اگر یکی را ما انجام بدهیم آن دیگری را انجام ندهیم، خطر پیش می‌آید؛

بنابراین هر روز سهم آن روز را از نظر انجام وظیفه باید انجام بدهیم. اگر انجام ندهیم واگذار به فردا بکنیم خطر پیش می‌آید. امروز وظیفه­مان چیست؟ نماز باید بخوانیم، بخوانیم، روزه باید بگیریم بگیریم، واجبات را انجام بدهیم محرمات را هم ترک کنیم، اگر همین امروز عامل مرگ آمد شما آماده‌اید، تا فردا که زنده نماندید، وظیفه فردا را که از شما نمی‌خواهند، همین امروز بود که وظیفه را انجام دادید، فردا هم زنده بودیم وظیفه فردا را انجام می‌دهیم و اگر آمد باز آمادهایم؛ چون پسفردا که زنده نیستیم تکلیف پسفردا را از ما نمی‌خواهند. هر روز که سهم آن روز را انجام بدهیم آن روز آماده مرگ هستیم، بنابراین، این نباید فراموش شود. هم باید درس بخوانیم، هم وظیفه آن روز از واجب و حرام را باید انجام بدهیم، که اگر عامل ِمرگ آمد نگوییم زود آمدی! برگرد، برنمی‌گردد! بنابراین راه جمعش این است، هم خوب درس بخوانیم و هم وظیفه امروز را خوب انجام بدهیم. اگر این کار را بکنیم هر وقت آمد خوش آمده است.

وقتی که کار انجام شد ما اطمینان و یقین پیدا می‌کنیم و هر وقت مرگ آمد نمی‌گوییم برگرد برو فردا بیا، پس فردا بیا، بعضی ها می‌گفتند چه وقت آمدن بود امروز هزار تا کار داریم! نمی‌شود این حرف‌ ها را گفت، آن هم یکی از کارها است دیگر باید آماده باشیم. او از همه کارها کاری‌تر است،‌ باید بیشتر آماده آن باشیم. امّا بیشتر وقت گذاشتن برای مشاغل دیگر باعث می‌شود که آن سهمش از بین برود و وقتی می‌آید ما هم به زحمت بیافتیم. بدمان بیاید و این بد آمدن خیلی بد است؛ بنابراین بنا شد که جمع بین شغل، طلبگی، درس خواندن و به یاد مرگ بودن و آماده مرگ بودن این باشد که هم درس بخوانیم هم وظیفه آن روز را انجام بدهیم، اگر انجام بدهیم هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. این رسم و راه است دیگر، غافل از این می‌شویم و همه‌اش بپردازیم به آن فرداست که بگوییم زود آمدی برگرد! امیدواریم پروردگار متعال به همه ما توفیق مرحمت کند، این اولین وظیفه انسانی و بندگی که انجام وظایف روز است ترک نکنیم ان شاء الله. هم کم و آسان است و هم بار ما را می‌بندد، چون هر روز جمع می‌شود، چمدان پر می‌شود.

نثار روح مطهرخاتم انبیاء صلی الله علیه وآله و همه حضرات معصومین علیهم الصلاة و السلام و شهدای خط تشیّع و امام شهدا سه صلوات ختم کنید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

درس اخلاق حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (اعلی الله مقامه)

مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه

۳۰/۱۰/۱۳۸۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۴۷
مجید کمالی


چرا بعضی از گنهکاران غرق در نعمتند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۲۶
مجید کمالی

چقدر یاد مرگ هستیم؟

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۲ ب.ظ


چقدر یاد مرگ هستیم؟

چقدر یاد مرگ هستیم؟

از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می‌باشد. در واقع، ما انسان‌ها از یاد مرگ می‌ترسیم و فریب دنیا را می‌خوریم و به بازیچه سرگرم می‌شویم؛ در حالی که برای آخرت آفریده شده‌ایم؛ ولی این دنیا را که در آن هستیم دوست داریم.

مرگ، حقیقتی قطعی و غیر قابل انکار

مرگ حقیقتی قطعی و غیرقابل انکار برای هر موجود زنده می‌باشد که خداوند چشیدن طعم آن را به عنوان یک قانون کلّی بیان نموده، می‌فرماید: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»؛ «همه کس چشنده مرگ است.»

مرگ حقیقتی است که هر روز به طور آشکار آن را مشاهده می‌کنیم و یا چیزی در رابطه با آن می‌شنویم؛ امّا انسانی که علاقمند به زندگی دنیایی است و به بازیهای دنیایی سرگرم شده و گمان می‌کند که مرگ، نابودی است و زندگی بعد از آن هرگز معنایی ندارد، از یاد مرگ می‌ترسد و از نشانه های آن فرار می‌کند؛ در حالی که خداوند چنین انسانهایی را مورد خطاب خویش قرار داده، می‌فرماید: «أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِککُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنتُمْ فِی بُرُوجٍ مُّشَیَّدَةٍ»؛ «هر کجا باشید، مرگ شما را فرا می‌گیرد؛ اگر چه در کاخهای بسیار محکم باشید.»

«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُو مُلَـقِیکُمْ»؛ «بگو: مرگی که شما از آن می‌گریزید حتما شما را ملاقات خواهد کرد.»

اهمّیت یاد مرگ

یاد مرگ، نقشی بسیار سازنده در زندگی انسان دارد به گونه ای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به یاد آورندگان آن را، هم درجه شهدا معرفی می‌کند: «قِیلَ یا رَسُولَ اللّه هَلْ یُحْشَرُ مَعَ الشُّهَداءِ اَحَدٌ. قالَ نَعَمْ مَنْ یَذْکُرُ الْمَوْتَ بَیْنَ الْیَوْمِ وَاللَّیْلَةِ عِشْرِینَ مَرَّةً؛ به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند: آیا کسی با شهدا محشور خواهد شد؟ فرمود: بلی، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.»

ایشان همچنین این افراد را زیرک‌ترین مردم می‌داند: «سُئِلَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله اَیُّ الْمُؤْمِنِینَ اَکْیَسُ. فَقالَ أَکْثَرُهُمْ ذِکْرا لِلْمَوْتِ وَأَشَّدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْدادا؛ از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال شد: زیرک‌ترین مردم چه کسی می‌باشد؟ فرمود: آن کس که بیشتر یاد مرگ کند و زیادتر مهیّای آن شده باشد.»

یاد مرگ می‌تواند آرزوها را کوتاه کند و موجب بی قراری و کناره گیری از خانه فریب (دنیا) گردد و آدمی را برای سرای جاودان آماده سازد؛ زیرا که آرزوهای طولانی، انسان را بیشتر در دنیا غرق و او را اسیر هوا و هوس نموده، در نتیجه عملش را بد می‌سازد

و این یاد مرگ به قدری مهم است که حضرت علی علیه السلام برای آن حقّی قائل شده، می‌فرماید: «ما اَنْزَلَ الْمَوتَ حَقَّ مَنْزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِنْ اَجَلِهِ؛ کسی که فردا را از زندگی خود بشمارد، حق مرگ را چنان که در خور آن است رعایت نکرده است.»

آثار یاد مرگ

یاد مرگ دارای آثار بسیاری می‌باشد که در منابع اسلامی به آن‌ها اشاره شده است. ما در این نوشتار به برخی از آن‌ها خواهیم پرداخت:

۱٫ غفلت زدایی و آگاهی بخشی

از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می‌باشد. در واقع، ما انسان‌ها از یاد مرگ می‌ترسیم و فریب دنیا را می‌خوریم و به بازیچه سرگرم می‌شویم؛ در حالی که برای آخرت آفریده شده‌ایم؛ ولی این دنیا را که در آن هستیم دوست داریم.

امام صادق علیه السلام در مورد تأثیر عمیق یاد مرگ بر بیداری روح و جان آدمی می‌فرماید: «ذِکْرُ الْمَوتِ یُمِیتُ الشَّهَواتِ فِی النَّفْسِ وَیَقْطَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ وَیُقَوِّی النَّفْسَ به مواعدِ اللّهِ وَیُرِقُّ الطَّبْعَ وَیَکْسِرُ اَعْلامَ الْهَوَی وَیُطْفِی ءُ نارَ الْحِرْصِ وَیُحَقِّرُ الدُّنْیا؛ یاد مرگ خواهشهای باطل را از دل زایل می‌کند و ریشه های غفلت را می‌کند و دل را به وعده های الهی قوی و مطمئن می‌گرداند و طبع را رقیق و نازک می‌سازد و عَلَمهای هوا و هوس را می‌شکند و آتش حرص را فرو می‌نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار می‌سازد.»

۲٫ زهد و بی رغبتی به دنیا

غفلت از مرگ، دنیا را در نظر انسان زیبا و با ارزش جلوه می‌دهد و او را سخت شیفته و واله خویش می‌گرداند، به طوری که عقل او را از درک هر حقیقت و واقعیتی همچون مرگ محروم می‌سازد؛ امّا انسان غافل، در راه رسیدن به خواسته های نفسانی از هیچ سعی و تلاشی فروگذاری نمی‌کند و از پای نمی‌نشیند. یاد مرگ از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می‌باشد

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَکثِرُوا مِنْ ذِکْرِ الْمَوتِ فَاِنَّهُ یَزْهَدُ فِی الدُّنْیا؛ مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می‌کاهد.»

ابی عبیده از امام باقر علیه السلام تقاضای موعظه ای کرد، ایشان به عملی توصیه نمودند که اثر آن زهد در دنیاست: «قُلْتُ لاَِبِی جَعْفَرٍ علیه السلام حَدِّثْنِی به ما اَنتَفِعُ بِهِ فَقالَ یا اَبا عُبَیدَةَ اَکْثِر ذِکْرَ الْمَوتِ فَاِنَّهُ لَمْ یُکْثِر الاِْنسانُ ذِکْرَ الْمَوتِ اِلاَّ زَهِدَ فِی الدُّنْیا؛ به امام باقر علیه السلام عرض کردم: چیزی بفرمای که از آن سود برم. فرمود: ای ابا عبیده! زیاد مرگ را یاد کن! چه هر انسانی آن را بسیار یاد کند، نسبت به دنیا بی رغبت می‌شود.»

از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می‌باشد. در واقع، ما انسان‌ها از یاد مرگ می‌ترسیم و فریب دنیا را می‌خوریم و به بازیچه سرگرم می‌شویم؛ در حالی که برای آخرت آفریده شده‌ایم؛ ولی این دنیا را که در آن هستیم دوست داریم

رسول خدا صلی الله علیه و آله در تفسیر زهد می‌فرماید: «الزُهدُ فِی الدُّنیا قَصرُ الاَْمَلِ وَشُکرُ کُلِّ نِعْمَةٍ وَالْوَرَعُ عَنْ کُلِّ ما حَرَّمَ اللّه؛زهد در دنیا [همان] کوتاه کردن آرزو و به جای آوردن شکر هر نعمت و پرهیز از تمامی محرمات الهی است.»

انسانی که دلبستگی‌هایی به دنیا پیدا کرده، بعضی از این دلبستگی‌ها به دلبستگی دیگری می‌انجامد تا او را هلاک می‌کند؛ همچنان که حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «مَثَلُ طالِبِ الدُّنیا مَثَلُ شارِبِ ماءِ الْبَحرِ کُلَّما اِزدادَ شُربا اِزدادَ عَطَشا حَتّی یَقْتُلَهُ؛ حکایت طالب دنیا، حکایت کسی است که از آب دریا می‌نوشد. هر چه بیشتر بنوشد، بر عطش او افزوده شود تا او را بکشد.»

با یاد مرگ، به تدریج دیدگاه انسان نسبت به دنیا تغییر می‌کند؛ به طوری که به مقدار اندکی از آن راضی می‌گردد. امیر المؤمنین علیه السلام در این باره می‌فرماید: «مَنْ اَکْثَرَ ذِکْرَ الْمَوتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیا بِالْیَسِیرِ؛ کسی که بسیار یاد مرگ کند، به مقدار کمی از دنیا راضی می‌شود.»

۳٫ کوتاهی آرزو

گاهی انسان در اثر فراموشی مرگ، غرق در دنیا و امور دنیوی می‌گردد و برای آنچه که هنوز به دست نیاورده، در دل، آرزوی وصال می‌نماید؛ اما هزار دریغ و افسوس که اجل به او مهلت نمی‌دهد و مرگ او را در کام خود فرو می‌کشد و آرزوهای دور و دراز را به خانه گور می‌برد.

یاد مرگ می‌تواند آرزوها را کوتاه کند و موجب بی قراری و کناره گیری از خانه فریب (دنیا) گردد و آدمی را برای سرای جاودان آماده سازد؛ زیرا که آرزوهای طولانی، انسان را بیشتر در دنیا غرق و او را اسیر هوا و هوس نموده، در نتیجه عملش را بد می‌سازد؛ همچنان که حضرت علی علیه السلام به این نتیجه ناپسند اشاره و به عنوان یک قانون کلی مطرح می‌نماید و می‌فرماید: «مَا اَطَالَ عَبدٌ الاَْمَلَ إلاَّ أَسَاءَ الْعَمَلَ؛ هیچ بنده ای آرزویش را طولانی نمی‌کند، جز اینکه عملش را بد می‌کند.»

در دستورات اسلامی نیز بر کوتاهی فکر و اندیشه در مورد ساعت‌های آینده دنیا، و منع از مشغول ساختن ذهن به امور دنیایی آتی، و مغتنم شمردن فرصت‌ها بسیار سفارش شده است؛ همچنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «اِذَا أصبَحْتَ فَلاَ تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِالْمَسَاءِ وَإذَا اَمسَیتَ فَلاَ تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِالصَّبَاحِ وَخُذْ مِنْ صِحَّتِکَ لِسُقمِکَ، وَمِنْ شَبَابِکَ لِهَرَمِکَ وَمِنْ حَیَاتِکَ لِوَفَاتِکَ، فَاِنَّکَ لاَ تَدْرِی مَا اسْمُکَ غَدا؛ چون به صبح می‌رسی درباره عصر فکر نکن و چون به عصر رسیدی درباره صبح فکر نکن. از سلامتی برای بیماریت و از جوانی برای پیریت، و از زندگی برای مرگت استفاده کن؛ زیرا نمی‌دانی فردا زنده ای یا مرده.»

انسانی که دلبستگی‌هایی به دنیا پیدا کرده، بعضی از این دلبستگی‌ها به دلبستگی دیگری می‌انجامد تا او را هلاک می‌کند؛ همچنان که حضرت عیسی علیه السلام فرمود: مَثَلُ طالِبِ الدُّنیا مَثَلُ شارِبِ ماءِ الْبَحرِ کُلَّما اِزدادَ شُربا اِزدادَ عَطَشا حَتّی یَقْتُلَهُ؛ حکایت طالب دنیا، حکایت کسی است که از آب دریا می‌نوشد. هر چه بیشتر بنوشد، بر عطش او افزوده شود تا او را بکشد

همچنین ذکر شده است که هرگاه کسی کاری را به زمان آینده محوّل می‌کرد، حضرت مسئله مرگ را به او یادآوردی می‌کرد و وی را سخت مورد توبیخ قرار می‌داد.

نتیجه سخن

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «فِکْرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةٍ سَنَةٍ؛ یک ساعت فکر کردن از یک سال عبادت کردن بهتر است.» این فکر کردن، علفهای هرز غفلت دل را می‌خشکاند، غریزه شهوت را به زانو در می‌آورد، اراده انسان را در مقابل سختی‌ها دوچندان می‌کند، آمال آدمی را کوتاه می‌سازد و دل را روشنی بخشیده، دلگرم به وعده های الهی می‌نماید؛ زیرا که دارویی است بر تمام دردهای جسمی و روحی انسان.

پس بسیار نیکوست که دست نیاز به درگاه بی نیاز دراز نماییم و دعایمان همان سخن امام سجاد علیه السلام باشد در آن هنگام که خبر مرگ کسی به ایشان می‌رسید و یا خود مرگ را یاد می‌کرد: «سَلِّمنَا مِن غُرُورِهِ، وَآمِنَّا مِنْ شُروُرِهِ، وَانصِبِ الْمَوتَ بَینَ اَیدِینَا نَصبا وَلاَ تَجعَل ذِکرَنَا لَهُ غِبّا؛ [خداوندا!] ما را از فریب دنیا به سلامت بدار و از شرّ و فساد آن ایمن بخش و مرگ را در برابر ما بنمایان و روزی مباد که از یاد مرگ غافل باشیم.»

در پایان، این نکته را متذکر می‌شویم که بسیار یاد مرگ کردن، به معنای از دست دادن شور و نشاط برای فعالیتهای دنیایی نیست و نباید چنین برداشتی از آیات و روایات مزبور کرد؛ بلکه اگر با این مقوله درست برخورد شود، سبب می‌گردد تا اعمال و رفتار ما جهت صحیح خود را بیابد و نه تنها در کارزار زندگی و فعالیت‌ها سست نشویم، بلکه نشاط مضاعف داشته باشیم؛ همانطور که معصومین علیهم السلام و بزرگان با وجود اینکه زیاد به یاد مرگ بودند و همیشه خود را مهیّای این امر می‌نمودند، در عین حال هیچ گاه از تلاش، حرکت و فعالیتهای خود نمی‌کاستند.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع :

سایت حوزه

سایت اندیشه قم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۲۲
مجید کمالی