گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

دین مردم در آخرالزمان

سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۷ ق.ظ


دین مردم در آخرالزمان


دین مردم در آخرالزمان

امام سجاد علیه السلام:

«هر کس در زمان غیبت قائم ما علیه السلام بر ولایت ما استوار باشد، خداوند پاداش هزار شهید مثل شهدای بدر و احد به او عنایت خواهد کرد.»
وضعیت اسفبار مۆمنان راستین پیش از ظهور حضرت مهدی

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

« مۆمن ذلیل و منافق عزیز می گردد.»
« مۆمن به هر خواری و حقارتی می‌رسد.»
« ظهور مهدی علیه السلام هنگامی است که اوضاع شهرها دگرگون شود، بندگان خدا خوار و ضعیف شوند و همگان از فرج ناامید گردند.»
« به زودی پس از شما قومی خواهد آمد که پاداش یکی از آنها به اندازه پاداش 50 نفر از شماست.»
اصحاب گفتند:« ای رسول خدا، ما در جنگ‌های بدر و احد و حنین همراه تو بودیم و قرآن در میان ما نازل شد! »
پیامبر اکرم فرمود:« اگر به آنچه آنان مکلف شده‌اند، مکلف می‌‌شدید، مانند آنان پایداری نمی‌کردید.»
« مهدی علیه السلام از فرزندان من است. نامش نام من و کنیه اش کنیه ی من است. از نظر چهره و خلق و خو از همه‌ی مردم به من شبیه‌تر است. او غیبتی خواهد داشت که امت‌های زیادی در آن مدت گمراه می‌شوند. آن‌گاه همانند برقی در آسمان ظهور می‌کند و زمین را، که از ظلم و ستم پر شده است، از عدالت پر می‌کند.»
« اسلام دوباره غریب خواهد شد، همانگونه که روز نخست با غربت ظاهر شد. پس خوشا به حال غریبان!»
« زمانی خواهد رسید که از قرآن جز الفاظ و عباراتش و از اسلام جز نامش باقی نخواهد ماند. مردم، مسلمان نامیده می‌شوند، ولی از همیشه از اسلام دورترند.»

امام سجاد علیه السلام:

« هر کس در زمان غیبت قائم ما علیه السلام بر ولایت ما استوار باشد، خداوند پاداش هزار شهید مثل شهدای بدر و احد به او عنایت خواهد کرد.»

امام باقر علیه السلام:

« گویا می‌بینم دین به امت شما پشت کرده، همواره به عقب می‌رود و به خون خود آغشته است.»
ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود:« زمانی خواهد رسید که سکوت و رکود بر دو مسجد* حاکم شود و همان‌گونه که مار در سوراخش فرو می‌رود، علم در آنجا ناپدید گردد؛ میان شیعیان اختلاف به وجود بیاید، گروهی گروه دیگر را دروغگو بنامند و یکدیگر را تکذیب نمایند»

امام صادق علیه السلام:

« ...و ثروتمندان عزیزتر و گرامی‌تر از مۆمنان خواهند بود.»
« کافران از مشاهده ی وضعیت نابسامان مۆمنان خوشحال می‌شوند. مۆمنان غمگین، حقیر و ذلیل می شود.»
« اصحاب الآیات (عمل کنندگان به آیات قرآن) تحقیر می شوند؛ کسانی که آنان را دوست دارند نیز همین طور.»
« روزی خواهد رسید که دین، همانند واژگون شدن ظرفی، واژگون می‌شود.»
ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود:« زمانی خواهد رسید که سکوت و رکود بر دو مسجد* حاکم شود و همان‌گونه که مار در سوراخش فرو می‌رود، علم در آنجا ناپدید گردد؛ میان شیعیان اختلاف به وجود بیاید، گروهی گروه دیگر را دروغگو بنامند و یکدیگر را تکذیب نمایند.»
ابان پرسید:« پس هیچ خیری در آن زمان نیست!»
امام علیه السلام سه مرتبه فرمود: « برعکس، تمام خیر در آن زمان است. چرا که در آن هنگام، فرج نزدیک شده است» .
امیر مۆمنان علی علیه السلام به امام حسین علیه السلام فرمود: « ای حسین! نهمین فرزند تو قیام‌کننده به حق، ظاهرکننده و پیروزکننده‌ی دین و گستراننده عدالت است.»
حسین علیه السلام به پدر عرض کرد:« آیا به‌راستی چنین حادثه‌ای رخ خواهد داد؟»
علی علیه السلام پاسخ داد:« قسم به کسی که محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به نبوت برانگیخت و او را از میان همه مخلوقات برگزید آری. ولی پس از غیبتی طولانی و سرگردانی‌ای شدید که در آن جز مخلصان بر دین خود پابر جا نمی‌مانند؛ کسانی که از روح یقین بهره‌مندند، خداوند از آنان بر ولایت ما پیمان گرفته است، ایمان را در قلب‌هایشان نوشته و به وسیله روحی از جانب خود تأییدشان نموده است.»
« زمانی خواهد رسید که از قرآن جز الفاظ و عباراتش و از اسلام جز نامش باقی نخواهد ماند. مردم، مسلمان نامیده می‌شوند، ولی از همیشه از اسلام دورترند»

عدم پرداخت زکات اموال در آخرالزمان

زمانی می‌رسد که انسانها مال فراوان دارند، ولی زکات آن را پرداخت نمی‌کنند.

پیامبر اکرم:

« زکات را زیان و خسارت می پندارید.»

علی علیه السلام:

« زمانی خواهد آمد که مردم صدقه (زکات) را زیان و خسارت می پندارند.»

عدم رعایت حدود الهی در آخرالزمان

امام صادقعلیه السلام می فرماید:
« حدود الهی تعطیل می‌شود و بر اساس هواهای نفسانی و امیال عمل می گردد.»
« خانه خدا تعطیل می‌شود و به مردم دستور داده می‌شود حج را ترک کنند.
• شاید منظور از دو مسجد « مسجدالحرام و مسجدالنبی » باشد، یا منظور « مسجد کوفه و مسجد سهله » باشد.

منبع: سایت مهدویت؛ به نقل از جلدهای مختلف از کتاب بحار الانوار

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۳ ، ۱۱:۳۷
مجید کمالی


چه کنیم تا امام زمان(علیه السلام) به ما نظر کند؟


چه کنیم تا امام زمان(علیه السلام) به ما نظر کند؟

در آیه چهارم سوره جمعه، به سه مقام پیامبر اشاره می شود: او تلاوت کننده ی قرآن است برای مردم (مردم را با تلاوت، ظاهر و حقیقت قرآن آشنا می کند)، آنها را پرورش می دهد (از اخلاق شیطانی عبور می دهد و به اخلاق رحمانی می رساند و پاک می کند) و کتاب و حکمت را به مردم تعلیم می دهد. (و زندگی و و جود آنها را ارتقاء می دهد).
حکمت، علم و دانش نافع و مفید است. بعضی از علم ها مفید نیست یعنی ضررش از منفعتش بیشتر است.
حکمت به علمی گفته می شود که در آن خیر، برکت دنیایی و آخرتی باشد زیرا خداوند می خواهد ما را در افق ابدیت تربیت کند. در دعاها بر این صفت امام زمان(عج) تاکید می شود. زیارت آل یاسین از لسان مطهر امام و به قلم خودشان نگاشته شده است و می فرماید که هر گاه خواستی به اهل بیت توجه بکنی بخوانید: سلام علی آل یاسین ... سلام بر تو ای تلاوت کننده ی کتاب خدا و تفسیر کننده ی قرآن. تفسیر کننده ی قرآن با تعلیم حکمت و کتاب رابطه ای دارد.
یکی از مقامات وجودی امامان معصوم این است که از وقتی که به امامت می رسند در این مقام قرار می گیرند. یعنی از زمان شروع امامت مهدی ، تعلیم تربیت و تزکیه ی مردم عالم تحت ولایت او قرار گرفته است. به میزانی که ما دست ولایت و هدایت او را با بندگی خداوند رحمان باز بگذاریم، این مقام در وجود ما هم جاری می شود.
یکی از فلسفه های وجودی امام یا پیامبر نعمت و منتی است از جانب خداوند برای انسان که دست انسان را بگیرند و از زندگی شیطانی به زندگی رحمانی ببرند و به حداعلی زندگی رحمانی برسانند.
در زیارت جامعه کبیره که از لسان امام هادی(علیه السلام) جاری شده است می فرماید: با ولایت شما اهل بیت خداوند معارف دینی و اسلامی را به ما یاد داد یعنی اگر شما نبودید ما بهره ای از معارف قرآنی، اسلامی و عرفان ناب نمی بردیم.
در ابتدای دعای جامعه داریم :شما جایگاه معرفت خدا هستید اگر کسی به عرفان الهی می رسد به واسطه ی شما می رسد، شما معدن رحمت های الهی و عرفانی هستید یعنی علم نافع فقط در نزد شماست . سرچشمه ی ناب حکمت و معرفت خداوند قرآن و عترت است. پیامبر این دو مهم را در میان ما به یادگار گذاشته اند.
دو نفر نزد امام باقر (علیه السلام)رسیدند و پرسیدند که راه درست کدام است، امام فرمود: به شرق یا غرب عالم بروید، علم و حکمتی که به درد شما بخورد جز نزد ما اهل بیت، در جای دیگری پیدا نمی کنید. هر کسی که در راه بندگی وارد می شود عنایت ویژه ی حضرت شامل حال او می شود و این یک پیوند دو طرفه است، هر چه بندگی بیشتر باشد عنایت بیشتر می شود. و هر چه عنایت بیشتر بشود، بندگی بیشتر می شود

چه قدر با امام زمان پیوند داریم؟

اگر ما بخواهیم جامعه ی دینی و حوزه های دینی را محک بزنیم که با آستان امام زمان(عج) چه میزان پیوند و ارتباط دارند، باید باید ببینیم ارتباط آنها با احادیث و روایات اهل بیت چقدر است. و آن معارف ناب اهل بیت چقدر زندگی آنها پیاده شده است. آیا سبک زندگی آنها همان سبک زندگی آل پیامبر شده است یا خیر. در زیارت عاشورا داریم: خدایا سبک زندگی ما را مانند زندگی پیامبر و آل پیامبر قرار بده.

اگر بخواهیم تعلیم و تربیت حضرت شامل حال ما بشود چگونه باید رفتار کنیم؟

در مورد عنایات ویژه حضرت باید گفت که وجودهای لایق و نفوس مستعد که لیاقت های بالاتری نشان می دهند عنایت های ویژه ای را دریافت می کنند. یکی توقیعات و نامه های حضرت است که افرادی مثل شیخ مفیدها در این مقام قرار می گیرند که این بهره گیری از تربیت ویژه ی امام زمان(عج) است .این مقام مربی گری است و با مقام معلمی فرق دارد. تمام حوزه های علمیه که برقرار می شود، تجلی معلم حقیقی عالم وجود امام عصر است. معلمان حقیقی عالم، پیامبر و آل پیامبر است. یعنی این کلاس ها در محضر قرآن و عترت برگزار می شود. این جلوه ای از تعلیم امام زمان(عج) است.
در عصر غیبت اندک شماری بصورت مستقیم به محضر حضرت مشرف می شوند.(یعنی حضرت مربی مستقیم بشود) در عصر غیبت مربی گری واسطه بیشتر جریان پیدا می کند. سید بحرالعلوم ها و سید بن طاوس ها به مقامی می رسند که حضرت مربی گری ویژه ی آنها را بعهده می گیرد.
اگر ما بخواهیم جامعه ی دینی و حوزه های دینی را محک بزنیم که با آستان امام زمان(عج) چه میزان پیوند و ارتباط دارند، باید باید ببینیم ارتباط آنها با احادیث و روایات اهل بیت چقدر است. و آن معارف ناب اهل بیت چقدر زندگی آنها پیاده شده است. آیا سبک زندگی آنها همان سبک زندگی آل پیامبر شده است یا خیر. در زیارت عاشورا داریم: خدایا سبک زندگی ما را مانند زندگی پیامبر و آل پیامبر قرار بده

چه کنیم تا در مسیر تعلیم و تربیت حضرت ولی عصر قرار گیریم؟

مهم این است که این تعلیم و تربیت حضرت شامل حال همه ی مردم است. هر کس که به محضر قرآن و عترت می آید، تحت سرپرستی خداوند رحمان و تجلی این سرپرستی یعنی سرپرستی امام زمان(عج) قرار می گیرد. البته این بستگی دارد به استعداد و آمادگی هر فرد و ارتباطی که با آیات و روایات برقرار می کند.
از بزرگی پرسیدند که سید کریم پاره دوز که در بازار مغازه داشت و فرش و کفش های پاره را می دوخت ، چکار کرده بود که امام زمان(عج) هر هفته برای او وعده ی دیدار گذاشته بودند؟ ایشان فرمود: او از هر آنچه که از آیات و روایات شنیده بود عمل می کرد. با این کار دست تربیت حضرت در زندگی او ویژه تر شده بود تا جایی که به مقام ولایت تصرف رسیده بود. پس راه ، انس با آیات و روایات است. امام علی(علیه السلام) می فرماید: اگر می خواهی از ما اهل بیت باشی و در دنیا و آخرت هم درجه ی ما باشی، اعتقادات ، اخلاق و معارف را جز از اهل بیت دریافت نکن.
سید بحرالعلوم ها تلاش ها کرده اند تا به این درجه رسیده اند. تربیت ویژه ی آنها نتیجه ی مراقبت های ویژه ی آنها بوده است.
دو نفر نزد امام باقر(علیه السلام) رسیدند و پرسیدند که راه درست کدام است، امام فرمود: به شرق یا غرب عالم بروید، علم و حکمتی که به درد شما بخورد جز نزد ما اهل بیت، در جای دیگری پیدا نمی کنید. هر کسی که در راه بندگی وارد می شود عنایت ویژه ی حضرت شامل حال او می شود و این یک پیوند دو طرفه است، هر چه بندگی بیشتر باشد عنایت بیشتر می شود. و هر چه عنایت بیشتر بشود، بندگی بیشتر می شود.

منبع: تلخیصی از سخنان حجت الاسلام حیدری کاشانی در برنامه سمت خدا

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۳ ، ۱۱:۳۶
مجید کمالی

اعمال و فضیلت شبهای قدر

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۲ ب.ظ

شب قدر یا لیلة القدر با فضیلت‌ترین و باارزش‌ترین شبِ سال در میان مسلمانان است. قرآن در دو سوره قدر و دخان درباره شب قدر سخن گفته است. بنا به اعتقاد مسلمانان شب قدر در بین شب‌های سال مخفی است و دقیقاً بیان نشده است که کدام شب، شب قدر است. در باور شیعیان، به احتمال زیاد یکی از شبهای ۱۹ یا ۲۱ و یا ۲۳ ماه رمضان و بنا بر برخی روایات، شب نیمه شعبان شب قدر است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۲
مجید کمالی

چگونه از گناهان پاک شویم ؟

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ب.ظ


چگونه از گناهان پاک شویم ؟
چگونه از گناهان پاک شویم ؟


 

نویسنده : محمود قربانی
منبع : اختصاصی راسخون



 

محمود قربانی

چکیده
در این مقاله کوتاه از کلام گهر بار معصوم (ع) کمک گرفتم تا تعدادی از راههای پاک شدن از گناه را که به صورت عملی وقلبی، دستوراتی رامبنی بر انجام اعمال عبادی مثل: ذکر ونماز روزه اعمال اجتماعی مثل کمک به دیگران وتعلیم ، تشیع جنازه وبهترین راههای ممکن برای پاک شدن از گناهان مورد توجه قرار گرفته است .
کلید وا‍ژه:استغفار،گناه،ابتلاء، پاک شدن،نماز وگناهان ، دعاوگناهان ،حج و گناهان،زیارت امام حسین (ع) و گناهان، تشیع جنازه وگناهان ،مرگ و گناهان ،مصافحه وگناهان.
مقدمه :
امروز هویت و شخصیت انسانی در جامعه به اصطلاح دهکده جهانی با انواع تبلیغات فرهنگی غرب وشیاطین قسم خورده در هم آمیخته تا انسانها به فرطه بی بند باری وبه اصطلاح خودشان بی خیالی وبی توجهی به آرمانها و در پایان به عصیان گری وشیطان پرستی کشانده و همه چیز رامثل اصول انسانی که شامل مذهب ، اجتماع وخانواده را زیر پا له کرده تا انسان وانسانیت باقی نماند اما در این رهگذر هنوز راه برای با زگشت وجبران باقییست . راه روشن و نزیک وصول به بهشت هنوز باقیست در این نوشته به اندکی از راههای دست یافتنی وپاک شدن که از کمند کلام نورانی امامان معصوم (ع)گرفته شده اشاره می گردد.

باب استغفار
 

اقرار بر گناه
یکی از راههای پاک شدن از گناه اقرار بر آن گناه می باشد البته در دستورات اسلامی اقرار به گناه را فقط در محضر باری تعالی جایز می داند و به هیچ کسی اجازه نمی دهد که برای کسی گناه خود را بیان کند. ابَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّهُ وَ اللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ بِإِصْرَارٍ وَ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا بِإِقْرَارٍا امام صادق (ع) : همانا به خدا قسم بنده از گناه، با اصرار بر گناه خارج نمی شود وبنده از گناه خارج نمی شود مگر با اقرار بر گناه(1).
توبه کننده
یکی از راههای پاک شدن از گناه توبه وباز گشت ازگناه و آن هم با زگشتی که دیگر به آن بر نگردد انسان را به جایی می رساند که مساوی با کسی است که دیگر گناه نکرده است واگر به گناه برگردد مثل مسخره کننده توبه است .عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ الْمُقِیمُ عَلَى الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ کَالْمُسْتَهْزِئِجابر می گوید از ا امام باقر (ع) شنیدم که می فرماید :توبه کننده از گناه مثل کسی است که گناهی بر او نیست .بر پا دارنده گناهی که او استغفار کننده از آن می باشد مثل مسخره کنند می باشد .(2)

استغفار کننده در روز
 

یکی از پاک کننده های گناه ذکر لسانی و طلب استغفار می باشد که در روایات به آن توجه خاص شده است . قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ غَفَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ سَبْعَمِائَةِ ذَنْبٍ وَ لَا خَیْرَ فِی عَبْدٍ یُذْنِبُ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعَمِائَةِ ذَنْبٍ امام صادق (ع) :کسی که درروز صد مرتبه استغفار کند خداوند عز وجل هفت صد گناه از او می آمرزد و بنده ای که در هر روز هفت صد گناه انجام می دهد در او خیری نیست .(3)

استغفار هنگام خواب و پاک شدن گناهان
 

از جمله پاک کننده های گناه استغفار قبل از خواب میباشد .چونکه انسان قبل از خواب بیاد گناهان روز می افتد وبا طلب مغفرت هم گناهان را پاک وهم حسابرسی نفس خود نموده است .عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ حِینَ یَنَامُ بَاتَ وَ قَدْ تَحَاتَّ عَنْهُ الذُّنُوبُ کُلُّهَا کَمَا یَتَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ وَ یُصْبِحُ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ امام صادق (ع) کسیکه هنگام خواب صد مرتبه استغفار کند، شب را طی می کند در حالی که تمام گناهان او می ریزد همانطور که برگ درختان می ریزد .ودر حالی که گناهی بر او نیست صبح می کند .(4)

توبه نصوح وپاک شدن از گناهان
 

قَالَ الصَّدُوقُ وَ قَدْ رُوِیَ أَنَّ التَّوْبَةَ النَّصُوحَ هُوَ أَنْ یَتُوبَ الرَّجُلُ مِنْ ذَنْبٍ وَ یَنْوِیَ أَنْ لَا یَعُودَ إِلَیْهِ أَبَداً ، روایت شده است که:توبه نصوح آن چیزی است که مرد از گناهش بر می گردد ونیت می کند که دیگر به آن بر نگردد (5)

اقرار به گناه وپاک شدن گناه
 

الشَّیْخُ الْمُفِیدُ فِی الْإِخْتِصَاصِ، عَنِ الْعَالِمِ ع أَنَّهُ قَالَ الْمُقِرُّ بِذَنْبِهِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ [وَ إِذَا کَانَ الرَّجُلُ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ فِی صَلَاتِهِ‏] وَ یُقِرُّ لِلَّهِ بِذَنْبِهِ وَ یَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ وَ فِی عَهْدِهِ أَنْ لَا یَرْجِعَ إِلَیْهِ فَاللَّهُ یَغْفِرُ لَهُ إِنْ شَاءَ امام (ع) : اقرار کننده به گناه مثل کسی است گناهی بر اونیست .(و وقتی که مرد در دل شب و در نمازش باشد ) و اقرار کند برای خدا به گناهش وطلب توبه کند وبه گناهش بر نگردد پس خداوند اورا می بخشد! هر قدر که بخواهد.(6)
طلب استغفاروپاک شدن گناهان
وَ عَنْهُ ع طُوبَى لِلْعَبْدِ یَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْ ذَنْبٍ لَمْ یَطَّلِعْ عَلَیْهِ غَیْرُهُ فَإِنَّمَا مَثَلُ الِاسْتِغْفَارِ عَقِیبَ الذَّنْبِ مَثَلُ الْمَاءِ یُصَبُّ عَلَى النَّارِ فَیُطْفِئُهَا امام معصوم (ع) :خوشا به حال بنداه ی که از خدا طلب استغفار می کند از گناهی که غیر او بر آن مطلع نیست .پس بدرستی که مثل استغفار بعد از گناه مثل آبی است که بر آتش ریخته می شود واو را خاموش می کند .(7)

گریه بر گناه وپاک شدن از گناهان
 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طُوبَى لِصُورَةٍ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهَا تَبْکِی عَلَى ذَنْبٍ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ لَمْ یَطَّلِعْ عَلَى ذَلِکَ الذَّنْبِ غَیْرُهُ ، رسول خدا (ص):خوشا به صورتی که خدابه آن نظر میکند ،که گریه می کند بر گناه از ترس خدا وبرآن گناه غیر از خودش خبر ندارد . (8)

روز قیامت وپاک شدن از گناهان
 

در روز قیامت گناهان انسان را به او نشان می دهند اما موقعی خوشایند او خواهد بود که آنها را با طلب استغفار بیابد .قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طُوبَى لِمَنْ وَجَدَ فِی صَحِیفَةِ عَمَلِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تَحْتَ کُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رسول خدا (ص)فرمود: خوشا به حال کسی که در روز قیامت در صحیفه عملش در زیر هرگناه کلمه استغفر الله را می یابد ! (9)

باب نمازو استغفار
 

نماز شب وپاک شدن گناه
 

یکی از پاک کننده های گناه، نماز وعبادت فرد مؤمن درشب می باشد، یعنی غیر از ثوابی که نماز شب دارد،یکی از آثارش شستشو دادن گناه مؤمن می باشد . ابِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ قَالَ صَلَاةُ الْمُؤْمِنِ بِاللَّیْلِ تَذْهَبُ بِمَا عَمِلَ مِنْ ذَنْبٍ بِالنَّهَار، امام صادق (ع) در کلام خداوند عز وجل می باشد که نیکیها بدیها را از بین می برد که امام (ع) فرمودند : نما ز مؤمن در شب گناهانی که در روز انجام داده است را از بین می برد.(10)

نماز وپاک شدن گناه
 

یکی دیگراز پاک کننده های گناهان نمازی می باشد که با حضور قلب وتوجه به ذات پاک الهی انجام پذیرد .أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ یَعْلَمُ مَا یَقُولُ فِیهِمَا انْصَرَفَ وَ لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ ، امام صادق (ع) : کسیکه دو رکعت نمازی که می داند در آن چه می گوید، انجام دهد وتمام شود ،بین او وبین خدا گناهی نخواهد بود . (11)

قنوت نماز وتر وپاک شدن از گناه
 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْقُنُوتِ فِی الْوَتْرِ هَلْ فِیهِ شَیْ‏ءٌ مُوَقَّتٌ یُتَّبَعُ وَ یُقَالُ فَقَالَ لَا أَثْنِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِیِّ ص وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ الْعَظِیمِ ثُمَّ قَالَ کُلُّ ذَنْبٍ عَظِیمٌ از امام صادق (ع) سوال شده است که :آیا در قنوت نماز وتر دعای گوتاهی که گفته شود وجود دارد ؟ امام فرمودند :نزد خداوند عز وجل ثنایی بهتراز درود بر نبی اکرم (ص)واستغفار برای گناه بزرگت نمی باشد سپس فرمودند :هر گناه بزرگ ! (12)

نماز فاطمه الزهرا (س) وپاک شدن از گناه
 

أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ صَلَّى أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ بِمِائَتَیْ مَرَّةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ خَمْسُونَ مَرَّةً لَمْ یَنْفَتِلْ وَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذَنْبٌ إِلَّا غُفِرَ لَهُ امام صادق (ع) : هر کسی چهار رکعت نماز به دویست مرتبه قل هو الله احد که در هر رکعت پنجاه مرتبه بگوید، هنوز نماز تمام نشده بین او وخداوند گناهی نیست مگر اینکه بخشیده می شود .(13)

اذان گفتن وپاک شدن از گناه
 

وَ قَالَ ع مَنْ أَذَّنَ سَبْعَ سِنِینَ مُحْتَسِباً جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لَا ذنبَ لَهُ امام (ع) :کسیکه هفت سال حساب شده و با توجه اذان بگوید ، می آید روز قیامت در حالی گناهی بر او نمی باشد . (14)

نماز با شصت مرتبه قل هو الله وپاک شدن گناه
 

الصَّادِقِ ع قَالَ مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ خَفِیفَتَیْنِ بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ سِتِّینَ مَرَّةً انْفَتَلَ وَ لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذَنْبٌ ، امام صادق (ع) :کسیکه دو رکعت نماز آرام بگذارد که در هر رکعت شصت مرتبه قل هو الله احد باشد . نماز تمام نشده که بین او وخداوند عز وجل گناهی نباشد . (15)

نمازصبح و استغفار وپاک شدن از گناهان
 

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ بَعْدَ صَلَاةِ الْفَجْرِ سَبْعِینَ مَرَّةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لَوْ عَمِلَ ذَلِکَ الْیَوْمَ أَکْثَرَ مِنْ سَبْعِینَ أَلْفَ ذَنْبٍ وَ مَنْ عَمِلَ أَکْثَرَ مِنْ سَبْعِینَ أَلْفَ ذَنْبٍ فَلَا خَیْرَ فِیهِ ، امام باقر (ع) : کسیکه بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه اسنغفار کند ،خداوند او را می بخشد اگر چه عمل آن روز او بیشتر از هفتاد هزار گناه باشد .وکسی که درروز عمل اواکثر از هفتاد هزار گناه باشد خیری درآن روز برای او نمی باشد . (16)

نمازعصر و استغفار وپاک شدن از گناهان
 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ بَعْدَ صَلَاةِ الْعَصْرِ سَبْعِینَ مَرَّةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ سَبْعَمِائَةِ ذَنْبٍ امام صادق (ع) :کسیکه بعد از نماز عصرهفتاد مرتبه استغفار کند ،خداوند هفتصد گناه او را می بخشد . (17)

شب زند ه داری وپاک شدن از گناهان
 

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا قَامَ لَیْلَهُ ثُمَّ أَصْبَحَ صَائِماً نَهَارَهُ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ ذَنْبٌ وَ لَمْ یَخْطُ خُطْوَةً إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا حَسَنَةً (وَ لَمْ یَتَکَلَّمْ بِکَلِمَةِ خَیْرٍ إِلَّا کَتَبَ لَهُ بِهَا حَسَنَةً) وَ إِنْ مَاتَ فِی نَهَارِهِ صُعِدَ بِرُوحِهِ إِلَى عِلِّیِّینَ وَ إِنْ عَاشَ حَتَّى یُفْطِرَ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْأَوَّابِینَ امام باقر (ع) : به درستی که مومن وقتی شب را بیدار باشد وصبح کند در حالی که آن روز را روزه بدارد ،برای او گناهی نوشته نمی شود وقدمی از بر نمی دارد مگر اینکه برای او حسنه ای نوشته می شود .(کلمه خیری نمی گوید مگر اینکه برای او حسنه ای نوشته می شود ) واگردر آن روز بمیرد روح او به علیین بالا برده میشود واگر بماند تا اینکه افطار نماید خداوند او را از توابین می نویسد . (18)

نماز وپاک شدن از گناهان
 

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ جَاءَ ثَقَفِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص فَسَأَلَهُ عَمَّا لَهُ مِنَ الثَّوَابِ فِی الصَّلَاةِ فَقَالَ النَّبِیُّ ص إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ وَ تَوَجَّهْتَ وَ قَرَأْتَ أُمَّ الْکِتَابِ وَ مَا تَیَسَّرَ لَکَ مِنَ السُّوَرِ ثُمَّ رَکَعْتَ فَأَتْمَمْتَ رُکُوعَهَا وَ سُجُودَهَا وَ تَشَهَّدْتَ وَ سَلَّمْتَ غُفِرَ لَکَ کُلُّ ذَنْبٍ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الصَّلَاةِ الَّتِی قَدَّمْتَهَا إِلَى الصَّلَاةِ الْمُؤَخَّرَةِ فَهَذَا لَکَ فِی صَلَاتِکَ الْخَبَرَ امام باقر (ع) می فرماید : ثقفی نزد رسول اکرم (ص) آمد وسوال کرد ازثواب آن چه برای او در نماز می باشد .پس نبی اسلام(ص) فرمودند :وقتی به نماز ایستادی وتوجه کردی و ام الکتاب را خواندی وآنچه میسر است از سوره ها سپس رکوع کردی وتمام کردی رکوع را وسجود را وتشهد را بجا آوردی وسلام دادی هر گناهی که بین تو ونمازی که مقدم داشتی تا این نماز برای تو بخشیده می شود واین است برای تو در نماز! (19)

طلب استغفاردر روز جمعه وپاک شدن از گناهان
 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ تَعَالَى یَوْمَ الْجُمُعَةِ بَعْدَ الْعَصْرِ سَبْعِینَ مَرَّةً یَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذَنْبَهُ فِیمَا سَلَفَ وَ عَصَمَهُ فِیمَا بَقِیَ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ ْبٌ غَفَرَ لَهُ ذُنُوبَ وَالِدَیْهِ امام صادق (ع): کسی که در روز جمعه بعد از نماز عصر طلب استغفار از خدای متعال نماید هفتاد مرتبه بگوید استغفر الله واتوب الیه خداوند گناه او را می بخشد در گذشته و پاک می دارد او را در آنچه باقی است واگر چه برای او گناهی نباشد ، گناهان والدین او را می بخشد.(20)

خواندن دو رکعت نماز وپاک شدن از گناهان
 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَذْنَبَ ذَنْباً فَأَشْفَقَ مِنْهُ فَلْیُسْبِغِ الْوُضُوءَ ثُمَّ لْیَخْرُجْ إِلَى بَرَازٍ مِنَ الْأَرْضِ حَیْثُ لَا یَرَاهُ أَحَدٌ فَیُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی ذَنْبَ کَذَا کَذَا فَإِنَّهُ کَفَّارَةٌ لَهُ ، رسول خدا (ص) : کسی که گناهی انجام دهد واز آن جدا شود وبه فضایی آزاد از زمین برود تا جایی که او را احدی نبیند و دو رکعت نماز گذارد سپس بگوید خدا یا ببخش گناه مرا بدرستی که آن کفاره اوست . (21)

انتظار نماز جماعت وپاک شدن از گناهان
 

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ انْتِظَارُ الصَّلَاةِ جَمَاعَةً مِنْ جَمَاعَةٍ إِلَى جَمَاعَةٍ کَفَّارَةُ کُلِّ ذَنْبٍ امام (ع) : منتظر نماز جماعت بودن از نماز جماعت تا نماز جماعت دیگر کفاره همه گناهان می باشد .(22)

نماز شب وپاک شدن گناهان
 

الْهِدَایَةُ، وَقْتُ صَلَاةِ اللَّیْلِ إِذَا دَخَلَ الثُّلُثُ الْأَخِیرُ مِنَ اللَّیْلِ وَ هِیَ إِحْدَى عَشْرَةَ رَکْعَةً مِنْهَا ثَمَانُ رَکَعَاتٍ صَلَاةُ اللَّیْلِ وَ رَکْعَتَا الشَّفْعِ وَ رَکْعَةُ الْوَتْرِ تَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ مَا تَیَسَّرَ لَکَ مِنَ الْقُرْآنِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ صَلَّى الرَّکْعَتَیْنِ الْأُولَیَیْنِ مِنْ صَلَاةِ اللَّیْلِ بِالْحَمْدِ وَ ثَلَاثِینَ مَرَّةً قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ انْفَتَلَ وَ لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذَنْبٌ إِلَّا غَفَرَ لَهُ
معصوم (ع) فرمود :وقت نماز شب هنگامی که داخل شد ثلث از شب و آن یازده رکعت می باشد که هشت رکعت آن نماز شب و دو رکعت آن شفع و یک رکعت وتر و در هر رکعت آنچه را میسر است برای تو قرآن بخوان برا اینکه ،خداوند عز وجل فرمود: بخوانید آنچه میسر است از قرآن و کسی که دو رکعت اول نماز شب را به حمد وسه مرتبه قل هو الله احد در هر رکعت تمام کند که در این صورت نیست بین او وبین خدا گناهی مگر اینکه خداوند می بخشد .(23)

دعا بعد از نماز صبح جمعه وپاک شدن گناهان
 

عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ مَنْ قَالَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ بَعْدَ صَلَاةِ الْغَدَاةِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ صَلَوَاتِ مَلَائِکَتِکَ وَ حَمَلَةِ عَرْشِکَ وَ جَمِیعِ خَلْقِکَ وَ سَمَائِکَ وَ أَرْضِکَ وَ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ ذَنْبٌ سَنَةً امام صادق (ع) فرمود :کسی که روز جمعه بعد از نماز صبح بگوید : خدا یا ! درود ملائکه ات وحمله عرشت و همه خلقت وآسمانت وزمینت و انبیا ءورسولانت را بر محمد و آل محمد قرار بده گناه یک سال بر او نوشته نمی شود .(24)

نماز روز چهار شنبه وپاک شدن گناهان
 

صَلَاةُ یَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَ بِإِسْنَادِهِ أَیْضاً قَالَ مَنْ صَلَّى یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ الْحَمْدَ وَ الْإِخْلَاصَ وَ سُورَةَ الْقَدْرِ مَرَّةً وَاحِدَةً تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ زَوَّجَهُ بِزَوْجَةٍ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ ، امام معصوم (ع) فرمودند :کسی که نماز گذارد در روز چهار شنبه به چهار رکعت که در هر رکعت سوره حمد و اخلاص و قدر را یک بار بخواند خداوند از هر گناهی از او بر می گردد و حور العین را به همسری او در می آورد .(25)

استغفار بعد از نماز عصر وپاک شدن گناهان
 

عن أبی عبد الله الصادق جعفر بن محمد ع قال من استغفر الله عز و جل بعد العصر سبعین مرة غفر الله له ذلک الیوم سبعمائة ذنب فإن لم یکن له فلأبیه فإن لم یکن لأبیه فلأمه فإن لم یکن لأمه فلأخیه فإن لم یکن لأخیه فلأخته فإن لم یکن لأخته فللأقرب فالأقرب امام صادق (ع) فرمودند :کسی که طلب استغفار کند ار خداوند عز وجل بعد از نماز عصر هفتاد مرتبه خداوند در آن روز هفتصد گناه می بخشد . پس اگر برای او (گناه ) نباشد برای پدرش می بخشد واگر برای پدر ش (گناه )نباشد برای مادرش می بخشد واگرنبوده باشد برای مادرش پس برای برادر ش می بخشد واگر برای برادرش نباشد برای خواهرش واگر برای خواهر هم گناهی نبود برای نزدیک به او.... (26)

قرائت هل اتی در نماز صبح پنجشنبه وپاک شدن گناهان
 

أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ أَنَا ضَامِنٌ لِمَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا إِذَا قَرَأَ فِی صَلَاةِ الْغَدَاةِ مِنْ یَوْمِ الْخَمِیسِ هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ ثُمَّ مَاتَ مِنْ یَوْمِهِ أَوْ لَیْلَتِهِ أَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ آمِناً بِغَیْرِ حِسَابٍ عَلَى مَا فِیهِ مِنْ ذُنُوبٍ وَ عُیُوبٍ وَ لَمْ یَنْشُرِ اللَّهُ لَهُ دِیوَانَ الْحِسَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَا یُسْأَلَ مَسْأَلَةَ الْقَبْرِ وَ إِنْ عَاشَ کَانَ مَحْفُوظاً مَسْتُوراً مَصْرُوفاً عَنْهُ آفَاتُ الدُّنْیَا کُلُّهَا وَ لَمْ یَتَعَرَّضْ لَهُ شَیْ‏ءٌ مِنْ هَوَامِّ الْأَرْضِ إِلَى الْخَمِیسِ الثَّانِی إِنْ شَاءَ تَعَالَى ، امام صادق (ع) فر مودند :من ضامنم برای کسی که از شیعیان ما است که در نماز صبح روز پنج شنبه بخواند (سوره ) هل اتی علی الانسان سپس بمیرد در روز یا شبش اینکه در بهشت وارد می شود ایمن وبدون حساب در آنچه در او از گناه و عیوب بوده روز قیامت دیوان حساب او باز نمی شود 0(یا انتشار نمی یابد ) سوالهای قبر پرسیده نمی شود .و اگر زنده ماند محفوظ ومستور می ماند . از او آفات دنیا باز دارنده می شود . ومتعرض او (حوادث)چیزی از شن ریزه های زمین نمی شود تا روز پنج شنبه دوم اگر خدا بخواهد .(27)

بردن چراغ به مسجد وپاک شدن گناهان
 

وَ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ مَنْ أَدْخَلَ لَیْلَةً وَاحِدَةً سِرَاجاً فِی الْمَسْجِدِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَ سَبْعِینَ سَنَةً وَ کَتَبَ لَهُ عِبَادَةَ سَنَةٍ وَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مَدِینَةٌ وَ إِنْ زَادَ عَلَى لَیْلَةٍ وَاحِدَةٍ فَلَهُ بِکُلِّ لَیْلَةٍ یَزِیدُ ثَوَابُ نَبِیٍّ فَإِذَا تَمَّ عَشْرُ لَیَالٍ لَا یَصِفُ الْوَاصِفُونَ مَا لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الثَّوَابِ فَإِذَا تَمَّ الشَّهْرُ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ ، پیامبر اسلام (ص)فرمودند :کسی که یک شب چراغی را در مسجد قرار دهد .خداوند گناهان هفتاد سال او را می بخشد . وبرای او عبادت یک سال را می نویسد . وبرای او نزد خداوند شهری می باشد .واگر از یک شب بیشتر شد پس برای او به هر شبی ثواب نبی زیاد میکند و اگر ده شب تمام شد . دیگر آنچه را نزد خداوند از ثواب است وصف کننده گان نمی توانند وصف کنند .و وقتی که یک ماه تمام شد خداوند جسد اورا بر آتش حرام میکند . (28)

باب قرائت ذکر
 

فضیلت انا انزلنا در پاک شدن گناه
 

أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ یَجْهَرُ بِهَا صَوْتَهُ کَانَ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا سِرّاً کَانَ کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ غُفِرَتْ لَهُ عَلَى نَحْوِ أَلْفِ ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ ، امام باق (ع) می فرمایید :کسی که انا انزلناه فی لیله القدر را با صدای بلند بخواند مثل شمشیر زدن در راه خدا می باشد . و کسی که در خفا بخواند مثل کسی می باشد که خونش را در راه خدا داده است و اگر بخواند این سوره را ده مرتبه برای اوهزار گناه از گناهانش بخشیده می شود (29)

استرجاع وپاک شدن گناه
 

أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَا مِنْ عَبْدٍ یُصَابُ بِمُصِیبَةٍ فَیَسْتَرْجِعُ عِنْدَ ذِکْرِهِ الْمُصِیبَةَ وَ یَصْبِرُ حِینَ تَفْجَأُهُ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ کُلَّمَا ذَکَرَ مُصِیبَتَهُ فَاسْتَرْجَعَ عِنْدَ ذِکْرِ الْمُصِیبَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ کُلَّ ذَنْبٍ اکْتَسَبَ فِیمَا بَیْنَهُمَا ، امام باقر (ع) :بنده ای نیست که به مصیبتی گرفتارآید، پس هنگام یاد آوری مصیبت بگوید انا للله وانا الیه راجعون و هنگام مصیبت صبرکند تا اینکه خداوند همه گناهان گذشته او را می بخشد .و چنانچه مصیبت را یاد آوری کند وبگوید انا للله وانا الیه راجعون خداوند گناهانی را که بین این دو یاد آوری به دست آورده می بخشد. (30)

خواندن دعا وپاک شدن از گناهان
 

وَ عَنْهُ ص مَنْ قَالَ هَذِهِ الْکَلِمَاتِ فِی کُلِّ یَوْمٍ عَشْراً غَفَرَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ أَرْبَعَةَ آلَافِ کَبِیرَةٍ وَ وَقَاهُ مِنْ شَرِّ الْمَوْتِ وَ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ وَ النُّشُورِ وَ الْحِسَابِ وَ الْأَهْوَالِ کُلِّهَا وَ هُوَ مِائَةُ هَوْلٍ أَهْوَنُهَا الْمَوْتُ وَ وُقِیَ مِنْ شَرِّ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ وَ قُضِیَ دَیْنُهُ وَ کُشِفَ هَمُّهُ وَ غَمُّهُ وَ فُرِّجَ کَرْبُهُ وَ هِیَ هَذِهِ أَعْدَدْتُ لِکُلِّ هَوْلٍ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ رَخَاءٍ الشُّکْرُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ أُعْجُوبَةِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ لِکُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لِکُلِّ مُصِیبَةٍ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ وَ لِکُلِّ ضِیقٍ حَسْبِیَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ قَضَاءٍ وَ قَدَرٍ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ لِکُلِّ عَدُوٍّ اعْتَصَمْتُ بِاللَّهِ وَ لِکُلِّ طَاعَةٍ وَ مَعْصِیَةٍ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ نبی اکرم (ص) : هر کس این کلمات را در هر روز ده مرتبه بگوید خداوند متعال چهل هزار گناه کبیره از او می بخشد .واو رااز بدی مرگ نجات می دهد و از تنگی قبر و از روز قیامت وحساب و اهوال قیامت که صد هول می باشد وراحت ترین آن مرگ می باشد و نگه می دارد از شر ابلیس ولشکریانش و دینش را ادا ء میکند .وهم و غمش را بر طرف میکند . و سختیهای او را گشایش می دهد .واین کلمات برای هر هولی شمرده شده است .نیست معبودب جز پروردگار و برای هر هم غم آنچه را خدا بخواهد و برای هر نعمت ستایش خدارا و برای هر سختی سپاس پرور دگار را !و برای هر شگفت انگیزی تسبیح خداوند ! وبرای هر گناهی طلب مغفرت میکنم از خداوند ! ودر هر مصیبتی همه ما از خدائیم وبه سوی خدا بر مگردیم و برای هر تنگی خداوند مرا کفایت می کند ! وبرای هر قضا وقدری بر خداوند توکل می کنم وبرای هر دشمنی به خدا پناه می برم وبرای هر طاعت ومعصیتی نیست ،حول وقوه ای به جز خدای علی وعظیم! (31)

تهلیل واستغفار هنگام خواب وپاک شدن همه گناهان
 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ قَالَ حِینَ یَأْوِی إِلَى فِرَاشِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِائَةَ مَرَّةٍ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ حِینَ یَنَامُ بَاتَ وَ قَدْ تَحَاتَّتِ الذُّنُوبُ کُلُّهَا عَنْهُ کَمَا یَتَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ وَ یُصْبِحُ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ ، امام صادق (ع) فرمودند :کسی که هنگام خواب بگوید لا اله الا الله صد مرتبه خدا دربهشت برای او خانه ای بنا می کند وکسی بگوید صد مرتبه استغفار کند هنگام خواب مثل اینکه شب را بیدار بوده و همه گناهان می ریزد مثل ، ریختن برگ درخت و صبح می کند در حالی گناهی بر او نیست (32)

قرائت سوره سئل سائل وپاک شدن گناهان
 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَکْثِرُوا مِنْ قِرَاءَةِ سَأَلَ سَائِلٌ قَالَ مَنْ أَکْثَرَ قِرَاءَتَهَا لَمْ یَسْأَلْهُ اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَنْ ذَنْبٍ عَمِلَهُ وَ أَسْکَنَهُ الْجَنَّةَ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ ، امام صادق (ع) فرمودند : زیاد سوره سئل سائل را قرائت کنید . هر کس زیاد این سوره را قرائت کند، خداوند تعالی در روز قیامت از گناه عملش سوال نمی کند و او را بامحمد (ص) واهلبیتش که درود خدا بر ایشان باد در بهشت ساکن می کند .(33)

اهل بهشت وپاک شدن گناهان
 

عن النبی ص قال أربع من کن فیه کتبه الله من أهل الجنة من کان عصمة أمره شهادة أن لا إله إلا الله و من إذا أنعم الله علیه النعمة فقال الحمد لله و من إذا أصابه ذنب قال أستغفر الله و من أصابته مصیبة قال إنا لله و إنا إلیه راجعون پیامر اسلا م فرمودند :چهار چیز است که هر که دارا باشد .از اهل بهشت نوشته می شود . کسی که پاکی امرش شهادت به اینکه نیست خدایی جز خدای یکتا وکسی که وقتی خدا به نعمت داد پس گفت : الحمد الله وکسی که گناهی انجام داد گفت :استغفرالله وکسی که وقتی به او مصیبتی رسید گفت : همه ما از خداییم وبه سوی او باز می گردیم(34)

قرائت قل هو الله احد در بستر وپاک شدن گناهان
 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مِائَةَ مَرَّةٍ حِینَ یَأْخُذُ مَضْجَعَهُ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَ خَمْسِینَ سَنَةً ، رسول اکرم (ص) فرمودند : کسی که قل هو الله احد را صد مرتبه بخواند هنگامی که می خواهد در بستر قرار گیرد .خداوند گناه پنجاه سال اورا می بخشد .(35)
ثواب قرائت لا حول و لا قوه الا بالله وپاک شدن گناهان
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ رَأَیْتُ النَّبِیَّ ص وَ هُوَ یَقُولُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ قُلْتُ یَا نَبِیَّ اللَّهِ مَا ثَوَابُهُ قَالَ تَسْبِیحُ حَمَلَةِ الْعَرْشِ فَمَنْ قَالَ مَرَّةً لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَ مِائَةِ سَنَةٍ وَ کَتَبَ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ مِائَةَ حَسَنَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ دَرَجَةٍ فَإِنْ زَادَ عَلَى مَرَّةٍ وَاحِدَةٍ فَلَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ کَنْزٌ وَ نُورٌ لِلصِّرَاطِ ، ابن عباس مگوید : دیدم پیامبر اسلام (ص) میگوید لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم . عرض کردم ! ای نبی خدا ثوابش چیست ؟ فرمود تسبیح حمله عرش می باشد . پس کسی که بگوید یکبار لا حول ولا قوه الا بالله خداوند گناهان صد سال او را می بخشد وبرای هر حرف صد حسنه برای او می نویسد و برای او صد درجه بالا می برد و اگر زیاد بر یک مرتبه شد برای هر حرفی گنجی و نوری است برای راه ! (36)
قرائت دویست مرتبه قل هو الله احد وپاک شدن گناهان
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ قَرَأَ کُلَّ یَوْمٍ مِائَتَیْ مَرَّةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ وَ خَمْسَمِائَةِ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ ذُنُوبَ خَمْسِینَ سَنَةً إِلَّا أَنْ یَکُونَ عَلَیْهِ دَیْنٌ ، پیامبر اسلام (ص) کسی که هر روز دویست مرتبه قل هو الله احد بخواند . خداوند هزار و پانصد حسنه برای او می نویسد. وگناهان پنجاه سال را از او محو می کند .مگر این که براو دینی باشد . (37)

ذکر لا اله الاالله وپاک شدن گناهان
 

قال رسول الله ص لو أن المؤمن خرج من الدنیا و علیه مثل ذنوب أهل الأرض لکان کفارة لتلک الذنوب ثم قال ص من قال لا إله إلا الله بإخلاص فهو بری‏ء من الشرک و من خرج من الدنیا لا یشرک بالله شیئا دخل الجنة ثم تلا هذه الآیة إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ من شیعتک و محبیک یا علی ، پیامبر اسلام فرمودند :اگر مومن خارج از دنیا شود و بر او مثل گناهان اهل زمین باشد . هرآینه برای آن گناهان کفاره میباشد . سپس فرمودند :کسی که لا اله الا الله را با خلاص بگوید پس او بری از شرک می باشد وکسی که ازدنیا خارج شد وبه خداوند شرکی نورزید به بهشت داخل شد .سپس این آیه را تلاوت نمودند :( به درستی خداوند نمی بخشد کسی که شرک بورزد به او ومی بخشد غیر آن را برای کسی که بخواهد) از شیعه تو و دوست دار تو یاعلی ! (38)

باب حج
 

ثواب حج وعمره وپاک شدن گناه
 

أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَجَّةُ ثَوَابُهَا الْجَنَّةُ وَ الْعُمْرَةُ کَفَّارَةٌ لِکُلِّ ذَنْبٍ ، رسول خدا (ص) : حج (واجب) ثوابش بهشت می باشد وعمره کفاره برای هر گناه می باشد .(39)

ثواب حج وعمره وپاک شدن از گناهان
 

وَ رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ الْحَجَّةُ ثَوَابُهَا الْجَنَّةُ وَ الْعُمْرَةُ کَفَّارَةُ کُلِّ ذَنْبٍ وَ أَفْضَلُ الْعُمْرَةِ عُمْرَةُ رَجَبٍ ، نبی اکرم : حج ثوابش بهشت می باشد وعمره کفاره هر گناهی می باشد وبا فضیلت ترین عمره ها عمره رجب میباشد . (40)

حج کننده وپاک شدن گناهان
 

43- وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا أَنَّهُ قَالَ ضَمَانُ الْحَاجِّ الْمُؤْمِنِ عَلَى اللَّهِ إِنْ مَاتَ فِی سَفَرِهِ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ وَ إِنْ رَدَّهُ إِلَى أَهْلِهِ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ ذَنْبٌ بَعْدَ وُصُولِهِ إِلَى مَنْزِلِهِ بِسَبْعِینَ لَیْلَةً ، امام صادق (ع) فرمودند : حج کننده مومن ضمانتش بر خداوند می باشد . اگر در سفر مرد اورا در بهشت داخل می کند و اگر به نزد خانواده خود برگشت براو گناه هفتاد شب ،وقتی به منزل رسید نوشته نمی شود .(41)

باب زائر امام حسین
 

زیارت امام حسین (ع) وپاک شدن از گناهان
 

الرِّضَا ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ ص فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلُ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ ع فَقُلْ مَتَى ذَکَرْتَهُمْ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً امام رضا (ع):فرمو دند ای پسر شبیب ! اگر خوشحال می شوی که ملاقات کنی خداوندراوگناهی برتو نباشد ،پس حسین (ع) را زیارت کن ای پسر شبیب ! اگر دوست داری که در غرفه های ساخته شده در بهشت با نبی اکرم (ص)باشی پس قاتلین حسین (ع) رالعن کن .واگر خوشحال می شوی برای تو مثل ثواب شهدایی که با حسین (ع) بودند . پس وقتی که یاد کنی آنها را بگو : ای کاش با شما بودم ورستگار می شدم رستگار شدنی بزرگ ! (42)

روز عرفه وزوار امام حسین (ع) وپاک شدن از گناهان
 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا کَانَ یَوْمُ عَرَفَةَ نَظَرَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَى زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَقَالَ ارْجِعُوا مَغْفُوراً لَکُمْ مَا مَضَى وَ لَا یُکْتَبُ عَلَى أَحَدٍ مِنْکُمْ ذَنْبُ سَبْعِینَ یَوْماً مِنْ یَوْمِ یَنْصَرِفُ ، امام صادق (ع) :وقتی که روز عرفه شد خداوند تعالی به زوار قبر حسین (ع) نگاه کرد پس فرمود :برگردید که گناهان گذشته شما بخشیده شد واز روزی که برمی گردید گناه هفتاد روز شما نوشته نمی شود . (43)

زائر امام حسین (ع) وپاک شدن گناهان
 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ فِی کَرَامَةِ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ فِی شَفَاعَةِ مُحَمَّدٍ ص فَلْیَکُنْ لِلْحُسَیْنِ ع زَائِراً یَنَالُ مِنَ اللَّهِ أَفْضَلَ الْکَرَامَةِ وَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ لَا یَسْأَلُهُ عَنْ ذَنْبٍ عَمِلَهُ فِی حَیَاةِ الدُّنْیَا وَ لَوْ کَانَتْ ذُنُوبُهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ جِبَالِ تِهَامَةَ وَ زَبَدِ الْبَحْرِ إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع قُتِلَ مَظْلُوماً مُضْطَهَداً نَفْسُهُ وَ عَطْشَاناً هُوَ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ امام صادق(ع) فرمودند : کسی که اراده کرده در کرامت الهی در روز قیامت قرار گیرد ودر شفاعت محمد (ص) پس زیارت کننده حسین (ع) باشد با فضیلت ترین کرامتها از طرف خداوند به او می رسد و بهترین ثوابها ودر زندگی دنیا از گناه عمل او سوال نمی شود اگر چه عدد گناهان او به تعداد ریگهای انبوه وکوههای مکه و کفهای دریا باشد . بدرستی که حسین بن علی (ع)مظلوم کشته شد وستم شده براو در حالی که او وخانواده اش تشنه بودند .(44)

زائر امام حسین (ع) وپاک شدن گناهان
 

أبا عبد الله جعفر بن محمد ع أن الحسین بن علی عند ربه ینظر إلى موضع معسکره و من حله من الشهداء معه و ینظر إلى زواره و هو أعرف بهم و بأسمائهم و أسماء آبائهم و بدرجاتهم و منزلتهم عند الله عز و جل من أحدکم بولده و إنه لیرى من یبکیه فیستغفر له و یسأل آباءه ع أن یستغفروا و یقول لو یعلم زائری ما أعد الله له کان فرحه أکثر من جزعه و إن زائره لینقلب و ما علیه من ذنب ، امام صادق (ع) فرمودند :بدرستی که حسین بن علی (ع) نزد پروردگارش به اردوگاهش نگاه میکند وکسانی که با او به شهادت رسیده اند و به سوی زوارش نگاه میکند ،وبه در ستی کسی را که برای او گریه می کند می بیند پس برای او طلب استغفار می کند واز پدرانش می خواهد که برای او طلب استغفار کنند و می گویید اگر زائر من می دانست که چه چیز خداوند برای اوآماده کرده است ، خوشحالی او بیشتر می شد از گریه ا ش وبدرستی زائر بر می گردد در حالی که گناهی بر او نیست .(45)

زائر امام حسین (ع) وپاک شدن گناهان
 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ فِی کَرَامَةِ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ فِی شَفَاعَةِ مُحَمَّدٍ ص فَلْیَکُنْ لِلْحُسَیْنِ ع زَائِراً یَنَالُ مِنَ اللَّهِ أَفْضَلَ الْکَرَامَةِ وَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ لَا یَسْأَلُهُ عَنْ ذَنْبٍ عَمِلَهُ فِی حَیَاةِ الدُّنْیَا وَ لَوْ کَانَتْ ذُنُوبُهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ جِبَالِ تِهَامَةَ وَ زَبَدِ الْبَحْرِ إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع قُتِلَ مَظْلُوماً مُضْطَهَداً نَفْسُهُ وَ عَطْشَاناً هُوَ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ ، امام صادق(ع) فرمودند : کسی که اراده کرده در کرامت الهی در روز قیامت قرار گیرد . ودر شفاعت محمد (ص) پس زیارت کننده حسین (ع) باشدکه با فضیلت ترین کرامتها از طرف خداوند به او می رسد و بهترین ثوابها ودر زندگی دنیا از گناه عمل او سوال نمی شود ،اگر چه عدد گناهان او به تعداد ریگهای انبوه وکوههای مکه و کفهای دریا باشد . بدرستی که حسین بن علی (ع)مظلوم کشته شد و براوستم شده در حالی که او وخانواده اش تشنه بودند. (46)

باب ابتلا ودرد
 

پاک شدن عقوبت گناه
 

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا یَزَالُ الْهَمُّ وَ الْغَمُّ بِالْمُؤْمِنِ حَتَّى مَا یَدَعُ لَهُ مِنْ ذَنْبٍ ، امام باقر (ع) :پیوسته برای مؤمن هم غم می باشد تا اینکه برای او گناهی باقی نماند .(47)

پاک شدن عقوبت گناه
 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا مِنْ عَبْدٍ أُرِیدُ أَنْ أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ إِلَّا ابْتَلَیْتُهُ فِی جَسَدِهِ فَإِنْ کَانَ ذَلِکَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِهِ وَ إِلَّا شَدَّدْتُ عَلَیْهِ عِنْدَ مَوْتِهِ حَتَّى یَأْتِیَنِی وَ لَا ذَنْبَ لَهُ ثُمَّ أُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ أُرِیدُ أَنْ أُدْخِلَهُ النَّارَ إِلَّا صَحَّحْتُ لَهُ جِسْمَهُ فَإِنْ کَانَ ذَلِکَ تَمَاماً لِطَلِبَتِهِ عِنْدِی وَ إِلَّا آمَنْتُ خَوْفَهُ مِنْ سُلْطَانِهِ فَإِنْ کَانَ ذَلِکَ تَمَاماً لِطَلِبَتِهِ عِنْدِی وَ إِلَّا وَسَّعْتُ عَلَیْهِ فِی رِزْقِهِ فَإِنْ کَانَ ذَلِکَ تَمَاماً لِطَلِبَتِهِ عِنْدِی وَ إِلَّا هَوَّنْتُ عَلَیْهِ مَوْتَهُ حَتَّى یَأْتِیَنِی وَ لَا حَسَنَةَ لَهُ عِنْدِی ثُمَّ أُدْخِلُهُ النَّارَ
پیامبر اسلام فرمودند خداوند متعال می فرماید :بنده ای نیست که :اراده کرده با شم اورا داخل بهشت کنم مگر این که مبتلا می کنم جسم او را به بیماری به خاطر این که کفاره گناه او باشد.ویا این که سخت می گیرم مرگ را بر او تا نزد من بیایید وگناهی بر او نباشد .سپس او را داخل بهشت می کنم .وبنده ای نیست که ارده کرده باشم که اورا داخل جهنم کنم مگر این که جسم او را سلامت بدارم تا این در مقابل طلبی که دارد قرار گیردویا این که اورا ایمن می دارم از سلطانش تا در مقابل طلبی که از من دارد قرار گیرد .ویا این که رزقش را و سعت می دهم تا در مقابل طلبش قرار گیردویا این که مرگ را بر او آسان می گیرم تا نزد ما بیاید وحسنه ای از او نزدما نباشد .سپس او رادر جهنم داخل می کنم. (48)

مرگ وپاک شدن گناه
 

وَ قَالَ الصَّادِقُ ع الْمَوْتُ کَفَّارَةُ ذَنْبِ کُلِّ مُؤْمِنٍ، امام صادق (ع) : مرگ کفاره گناه هر مؤمن میباشد .(49)

ابتلا وپاک شدن گناهان
 

عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ مَا مِنَ الشِّیعَةِ عَبْدٌ یُقَارِفُ أَمْراً نَهَیْنَاهُ عَنْهُ فَیَمُوتُ حَتَّى یُبْتَلَى بِبَلِیَّةٍ تُمَحَّصُ بِهَا ذُنُوبُهُ إِمَّا فِی مَالٍ وَ إِمَّا فِی وَلَدٍ وَ إِمَّا فِی نَفْسِهِ حَتَّى یَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا لَهُ ذَنْبٌ وَ إِنَّهُ لَیَبْقَى عَلَیْهِ الشَّیْ‏ءُ مِنْ ذُنُوبِهِ فَیُشَدَّدُ بِهِ عَلَیْهِ عِنْدَ مَوْتِهِ
علی (ع) : می فرماید :از شیعه بنده ای نیست که مرتکب امری شود که ما آن را نهی کرده ایم او را از آن پس می میرد تا اینکه مبتلا شود به بلایی که بواسطه آن پاک می کند گناهان اورا (این بلا ) یا در فرزند یا در مال یا در خودش تا اینکه ملاقات کند خداوند عز وجل را وبرای او گناهی نباشد ،.چنانچه برای او گناهی باقی ماند هنگام مرگ براو (بلا ) شدت پیدا می کند .(50)

بیماری وهم غم وپاک شدن گناهان
 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص السُّقْمُ یَمْحُو الذُّنُوبَ وَ قَالَ ص سَاعَاتُ الْوَجَعِ یُذْهِبْنَ سَاعَاتِ الْخَطَایَا وَ قَالَ ص سَاعَاتُ الْهُمُومِ سَاعَاتُ الْکَفَّارَاتِ وَ لَا یَزَالُ الْهَمُّ بِالْمُؤْمِنِ حَتَّى یَدَعَهُ وَ مَا لَهُ مِنْ ذَنْبٍ ، رسول خدا (ص) فرمود : بیماری گناه را محو می کند . وفرمود(ص) ساعات درد وبیماری ساعات خطا و گناه را می برد وفرمود (ص): لحظات هم وغم لحظات کفاره های گناهان می باشد .وپیوسته هم وغم برای مؤمن هست تا اینکه او را رها کند و برای او گناهی نباشد .(51)

بیماری وپاک شدن گناهان
 

وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا عَلِیُّ أَنِینُ الْمَرِیضِ تَسْبِیحٌ وَ صِیَاحُهُ تَهْلِیلٌ وَ نَوْمُهُ عَلَى الْفِرَاشِ عِبَادَةٌ وَ تَقَلُّبُهُ جَنْباً إِلَى جَنْبٍ فَکَأَنَّمَا یُجَاهِدُ عَدُوَّ اللَّهِ وَ یَمْشِی فِی النَّاسِ وَ مَا عَلَیْهِ ذَنْبٌ ، رسول خدا (ص) فرمودند : یا علی ! آه مریض تسبیح می باشد و ناله و فریاد او تهلیل می باشد و خوابش بر روی بستر عباده می باشد و حرکت او از این پهلو به آن پهلو مثل اینکه مجاهده می کند با دشمن خداودر بین مردم راه می رود در حالی که گناهی برای او نمی باشد .(52)

کسی که مؤمن را بپوشاند
 

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ کَسَا أَحَداً مِنْ فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِینَ ثَوْباً مِنْ عُرْیٍ أَوْ أَعَانَهُ بِشَیْ‏ءٍ مِمَّا یَقُوتُهُ مِنْ مَعِیشَتِهِ وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ یَسْتَغْفِرُونَ لِکُلِّ ذَنْبٍ عَمِلَهُ إِلَى أَنْ یُنْفَخَ فِی الصُّورِ ترجمه : پیامبر اسلام (ص) فرمودند :کسیکه یکی از فقرا مسلمین عریان را لباس بپوشاند ،یا در قوت زندگی او را یاری کند . خداوند عز وجل هفتاد هزار ملک از ملائکه را موکل می کند که برای هر گناهی ازعمل او طلب مغفرت کنند . تا روزی که در صور دمیده شود. (53)
مصافحه وپاک شدن از گناهان
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا صَافَحَ الْمُؤْمِنَ تَفَرَّقَا مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ امام باقر (ع): به در ستیکه وقتی مومن با مومن دیگر مصافحه کند بدون گناه جدا می شوند.(54)

شهادت وپاک شدن از گناهان
 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِلشَّهِیدِ سَبْعُ خِصَالٍ مِنَ اللَّهِ أَوَّلَ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِهِ مَغْفُورٌ لَهُ کُلُّ ذَنْبٍ وَ الثَّانِیَةُ یَقَعُ رَأْسُهُ فِی حَجْرِ زَوْجَتَیْهِ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ وَ تَمْسَحَانِ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِهِ وَ تَقُولَانِ مَرْحَباً بِکَ وَ یَقُولُ هُوَ مِثْلَ ذَلِکَ لَهُمَا وَ الثَّالِثَةُ یُکْسَى مِنْ کِسْوَةِ الْجَنَّةِ وَ الرَّابِعَةُ تَبْتَدِرُهُ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ بِکُلِّ رِیحٍ طَیِّبَةٍ أَیُّهُمْ یَأْخُذُهُ مَعَهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ یُرَى مَنْزِلَهُ وَ السَّادِسَةُ یُقَالُ لِرُوحِهِ اسْرَحْ فِی الْجَنَّةِ حَیْثُ شِئْتَ وَ السَّابِعَةُ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى وَجْهِ اللَّهِ وَ إِنَّهَا لَرَاحَةٌ لِکُلِّ نَبِیٍّ وَ شَهِیدٍ رسول خدا فرمودند :برای شهید هفت خصلت از طرف خداوند میباشد اول : با قطرهای از خون او تمام گناههانش بخشیده می شود .دوم :سر او در دامن دو همسر او از حور العن قرار می گیرد وغبار چهره او را پاک می کنند وبه او می گویند :خوشا به حالت نعمت هایی که می بینی متعلق به تو است . سوم :به او لباس بهشتی می پوشانند . چهارم : ماموران بهشتی انواع بوهای خوش رادر اختیار او می گذارند، هر کدام را که خواست انتخاب می کند .پنجم : منزل خود را در بهشت می بیند .ششم : به روح او گفته می شود در بهشت دائم به سر ببر. هفتم : شهید نظر می کند بخدا واین بهترین آرامش برای هر شهید ونبی می باشد .(55)

تشیع جنازه وپاک شدن از گناهان
 

عَنِ الرِّضَا ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ یَا مُوسَى بْنَ سَیَّارٍ مَنْ شَیَّعَ جَنَازَةَ وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِنَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ لَا ذَنْبَ عَلَیْهِ الْخَبَرَ، امام رضا (ع) : ای موسی سیار ! کسی که جنازه ولی از اولیای ما را تشیع کند از گناه خارج می شود مثل روزی که از مادر متولد گردیده که هیچ گناهی براو نیست. (56)

تعلیم وپاک شدن گناهان
 

وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَنْ تَعَلَّمَ مَسْأَلَةً وَاحِدَةً قَلَّدَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلْفَ قَلَائِدَ مِنَ النُّورِ وَ غَفَرَ لَهُ أَلْفَ ذَنْبٍ وَ بَنَى لَهُ مَدِینَةً مِنْ ذَهَبٍ وَ کَتَبَ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى جَسَدِهِ حَجَّةً ، رسول خدا (ص): کسی که یک مسئله را به کسی یاد دهد ، خداوند در روز قیامت هزار گردنبند از نور به گردن او می آویزد وهزار گناه از او می بخشد و شهری از طلا برای او بنا می کند وبرای هر یک از موی بد ن او یک حج برای او می نویسد . (57)

روزه ماه شعبان وپاک شدن گناهان
 

عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص شَعْبَانُ شَهْرِی وَ رَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ فَمَنْ صَامَ مِنْ شَهْرِی یَوْماً وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ صَامَ مِنْهُ یَوْمَیْنِ کَانَ مِنْ رُفَقَاءِ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ صَامَ الشَّهْرَ کُلَّهُ وَ وَصَلَهُ بِشَهْرِ رَمَضَانَ کَانَ ذَلِکَ تَوْبَةً لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ صَغِیرٍ أَوْ کَبِیرٍ وَ لَوْ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ ، پیامبر اسلام (ص) فرمو دند : شعبان ماه من است و رمضان ماه خدا پس کسی که یک روز از ماه را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب می گردد و کسی که دو روز روزه بگیرد از دوستان انبیا وصدقیین در روز قیامت قرار می گیرد وکسی که همه ماه را روزه بگیرد ووصل کند آنرا به ماه رمضان برای اوتوبه از همه گناهان از کوچک و بزرگ ولو از خون حرام قرار می دهد . (58)

بردن چراغ به مسجد وپاک شدن گناهان
 

وَ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ مَنْ أَدْخَلَ لَیْلَةً وَاحِدَةً سِرَاجاً فِی الْمَسْجِدِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَ سَبْعِینَ سَنَةً وَ کَتَبَ لَهُ عِبَادَةَ سَنَةٍ وَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مَدِینَةٌ وَ إِنْ زَادَ عَلَى لَیْلَةٍ وَاحِدَةٍ فَلَهُ بِکُلِّ لَیْلَةٍ یَزِیدُ ثَوَابُ نَبِیٍّ فَإِذَا تَمَّ عَشْرُ لَیَالٍ لَا یَصِفُ الْوَاصِفُونَ مَا لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الثَّوَابِ فَإِذَا تَمَّ الشَّهْرُ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ ، پیامبر اسلام (ص)فرمودند :کسی که یک شب چراغی را در مسجد قرار دهد .خداوند گناهان هفتاد سال او را می بخشد . وبرای او عبادت یک سال را می نویسد . وبرای او نزد خداوند شهری می باشد .واگر از یک شب بیشتر شد پس برای او به هر شبی ثواب نبی زیاد میکند و اگر ده شب تمام شد . دیگر آنچه را نزد خداوند از ثواب است وصف کننده گان نمی توانند وصف کنند .و وقتی که یک ماه تمام شد خداوند جسد اورا بر آتش حرام میکند .(59)
نتتیجه گیری :از روایات فوق به دست می آید که:
1.خداوند متعال راههای باز گشت راباز گذاشته است
2.برای جبران گناهان راههای خیلی سهل الوصول را قرار داده است.
3.خیرات و نیکیها راغا لب بر سیئات کرده است.
4.رای پاک نمودن نمومن ابتلائاتی را قرار داده تا اجباراا از گناهان پاک شودو این خود دلیل بر دوست داشتن مو من است.

پی نوشت ها :
 

1. الکافی ،ج 2 ، ص 426
2. الکافی ،ج 2 ،ص 435
3. الکافی ، ج 2 ،ص 439
4. وسائل‏الشیعة، ج 6 ،ص451
5. وسائل‏الشیعة ج 16 ، ص 77
6. مستدرک‏الوسائل ، ج12 ، ص 116
7. مستدرک‏الوسائل ، ج12 ، ص 124
8. وسائل‏الشیعة ، ج15 ، ص 225
9. وسائل‏الشیعة ، ج 16 ، ص 69
10. الکافی ، ج3 ، ص 266
11. الکافی ج 3 ، ص 266
12. الکافی ج 3 ، ص450
13. الکافی ج 3 ، ص 468
14. من‏لایحضره‏الفقیه ج 1 ، ص286
15. من‏لایحضره‏الفقیه ج 1
16. وسائل‏الشیعة ج 6 ، ص480
17. وسائل‏الشیعة ج 6 ، ص482
18. وسائل‏الشیعة ج 10 ، ص 406
19. مستدرک‏الوسائل ج 3 ، ص 81
20. مستدرک‏الوسائل ج 6 ، ص 95
21. مستدرک‏الوسائل ج6 ، ص 394
22. مستدرک‏الوسائل ج 6 ، ص 448
23. بحارالأنوار ج84 ، ص223
24. بحارالأنوار ج 86 ، ص 354
25. بحارالأنوار ج 87 ، ص 279
26. الأمالی‏للصدوق ، ص255
27. مستدرک‏الوسائل ، ج 4 ، ص209
28. بحارالأنوار ، ج 80 ، ص 377
29. الکافی ،ج 2 ، ص 621
30. الکافی ، ج 3 ، ص 224
31. مستدرک‏الوسائل ، ج 5 ، ص 379
32. بحارالأنوار ، ج 84 ، ص 175
33. بحارالأنوار ، ج 89 ، ص 317
34. جامع‏الأخبار، ص 50
35. الکافی ، ج 2 ، ص 620
36. مستدرک‏الوسائل ، ج 5 ،ص372
37. بحارالأنوار ، ج 89 ، ص352
38. جامع‏الأخبار ، ص 165
39. الکافی ، ج 4 ، ص 253
40. من‏لایحضره‏الفقیه ، ج 2 ، ص 220
41. بحارالأنوار ، ج 96 ، ص 49
42. وسائل‏الشیعة ، ج 14 ، ص 417
43. وسائل‏الشیعة ، ج 14 ، ص 463
44. بحارالأنوار ، ج 98 ، ص 27
45. بشارةالمصطفى، ص 77
46. بحارالأنوار ، ج 98 ، ص 27
47. الکافی ، ج 2 ، ص 446
48. الکافی ، ج 2 ، ص 446
49. من‏لایحضره‏الفقیه ، ج 1 ، ص 134
50. بحارالأنوار ، ج 6 ، ص 157
51. بحارالأنوار ، ج 64 ، ص 244
52. بحار الانوار ، ج 78 ، ص 189
53. الکافی ، ج 2 ، ص 205
54. وسائل‏الشیعة ، ج 12 ، ص221
55. وسائل‏الشیعة ، ج 15 ، ص 16
56. مستدرک‏الوسائل ، ج 2 ، ص 294
57. بحار الانوار ، ج 1 ، ص 180
58. بحارالأنوار ، ج 94 ، ص 81
59. بحارالأنوار ، ج 80 ، ص 377
 

منابع:
1.الکلینی ،ابو جعفر محمد،الکافی،دار الکتب الاسلامیه،چاپ تهران،بی تا
2. شعیری ،تاج الدین ،جامع الاخبار،قم، انتشارات رضی، ،سال انتشار 1363
3. شیخ صدوق ، ابو جعفرمحمد،من لا یحضره الفقیه ،چاپ قم،دفتر نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه قم ،بی تا
4.عاملی ،حر،وسایل الشیعه الی تحصیل مسایل الشریعه، چاپ تهران ،مکتبه الاسلامیه الطبری ،عما دالدین،بشاره المصطفی ،انتشارات کتابخانه حیدریه ،نجف،سال 1383 هجری
5.مجلسی ، محمد باقر ،بحار الانوار ،انتشارات موسسه وفا ،بیروت ، سال انتشار 1404ق
6.نوری میرزا حسین ،مستدرک الوسایل ، چاپ بیروت موسسه آل البیت لاحیاء التراث ،بی تا



 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۲
مجید کمالی

شراب خواری

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۴ ق.ظ


شراب خواری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به: ناوبری, جستجو
منبع توضیح برای مشارکت کنندگان
منبع الکترونیکی معتبر محتوای فعلی این صفحه یک منبع صرفا الکترونیکی در یکی از پایگاه های معتبر است. چنین گمان شده که این منبع میتواند محتوای مورد نیاز این صفحه را تامین کند و با وجود آن نیازی به نوشتن نیست. در صورتی که فکر می کنید چنین نیست و شما قصد جایگزینی یا تغییر این نوشته را دارید اینجا را کلیک کنید.


شراب از نظر لغوی یعنی مایع نوشیدنی و از «شُرب» یعنی نوشیدن گرفته شده است اما از نظر اصطلاحی همان مایع مست کننده می باشد. این کلمه فارسی است و عربی آن خَمر است و خمر از نظر لغوی یعنی پوشاندن.

راغب می‌گوید: «اصل خمر یعنی پوشاندن شیء و آنچه با آن چیزی را می‌پوشانند. خمار گویند: ولی در تعاریف، خمار به آنچه زن، سر خود را با آن می‌پوشاند گفته شده و به شراب از آن جهت خمر می‌گویند که عقل را پوشانده و زایل می‌کند».[۱] در اصطلاح شرابخواری، خَمر آن است که مستی می‌آورد: از انگور باشد یا غیر از انگور.[۲]

البته در قرآن واژگان دیگری هم برای شراب استفاده شده است که عبارتند از: سکر رحیق و کأس.[۳] در رابطه با شراب در وسائل الشیعه حدیثی آمده است که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: «شراب از پنج چیز گرفته می‌شود: عصیر از انگور، نقیع از کشمش، بتع از عسل، مزر از جو و نبیذ از خرما».[۴]

محتویات

[نهفتن]

دلائل حرمت شرابخواری در قرآن

ملاک عمل مسلمانان کلام پروردگار است که از عالم ملکوت نازل و در قرآن به شکل بلیغ و شیوایی تجلّی نموده است و همه نکاتی که برای هدایت بشریت نیاز است در قرآن تجمیع شده است. یکی از احکامی که در قرآن به آن پرداخته شده است حکم حرمت خمر و نوشیدن آن می‌باشد. آیاتی که در مورد حکم حرمت شرب خمر به طور تدریجی نازل شده است به شرح ذیر می باشد:

  • «و از میوه‌های درختان نخل و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه می‌گیرید؛ در این نشانه روشنی است برای جمعیتی که اندیشه می‌کنند».[۵]

این آیه در مکه نازل شده و به نظر بسیاری از مفسران اولین اخطاری است که در زمینه تحریم صورت گرفته و اشاره به حرمت آن می‌کند. قرآن مجید می‌خواهد ضمن برشمردن نعمت های الهی اشاره کند به این که مردم ممکن است از مواهب الهی سوء استفاده هم بکنند.[۶] زیرا اگر همه استعمالات مردم را نعمت می‌دانست اتخاذ سکر را در مقابل رزق حسن قرار نمی‌داد با این که این آیه دلالت بر نوعی عتاب و سرزنش دارد و می‌خواهد بر مردم تعریض کند که چرا از آندو شراب مسکر می‌گیرند.[۷]

  • «درباره شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است و منافعی (از نظر مادی) برای مردم دربردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است و...».[۸]

در مورد شأن نزول این آیه آمده است که گروهی از یاران پیامبر خدمتش آمدند و عرض کردند حکم شراب و قمار را که عقل را زایل و مال را تباه می‌کند بیان فرمایید. در این هنگام آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ داد.[۹]

این آیه دلالت بر تحریم دارد برای این که در اینجا تصریح می‌کند بر این که شرب خمر «اثم کبیر» است، چون خداوند فقط در مورد شراب و قمار «اثم کبیر» آورده است.[۱۰]

  • «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه می‌گویید و همچنین هنگامی که جنب هستید تا غسل کنید و...».[۱۱]
  • «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شراب و قمار و بتها ازلام (= نوعی بخت آزمایی)، پلید و از اعمال شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید».[۱۲]
  • «شیطان می‌خواهد به وسیلة شراب و قمار در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهی اکید) خودداری خواهید کرد؟![۱۳]

حرمت شرابخواری از دیدگاه روایات

در باب حرمت شراب احادیث بسیاری از ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده که در اینجا به برخی اشاره می‌شود:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در رابطه با نوشیدن شراب ده نفر را مورد لعن و نفرین قرار داده است:

  1. کسی که درخت آن را می‌نشاند.
  2. کسی که آن درخت را نگهداری و آبیاری می‌کند.
  3. کسی که آب آن را می‌گیرد و با آن شراب می‌سازد.
  4. کسی که شراب را می‌نوشد.
  5. ساقی شراب
  6. حامل و آورنده شراب.
  7. کسی که شراب به سویش آورده می‌شود.
  8. فروشنده شراب.
  9. خریدار شراب.
  10. مصرف کننده پول شراب.[۱۴]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی دیگر فرمودند: «کسی که به خدا و روز واپسین ایمان داشته باشد نباید بر سر سفره‌ای که در آن شراب خورده می‌شود بنشیند».[۱۵]

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: «خداوند برای حفظ عقل، ترک شرابخواری را واجب گردانیده است».[۱۶]

در این زمینه احادیث بسیاری از ائمه اطهار رسیده است و ما به ذکر برخی بسنده می‌کنیم.

زمینه‌ها و عوامل شرابخواری

گرایش به هر عمل چه در بُعد مثبت و چه در بُعد منفی معلول علت هایی است که باید به آن پرداخت. البته در زمینه شراب خواری انگیزه و علل گرایش به آن زیاد است که بعضی از آنها در این قسمت مطرح می‌شود که در دو قسم فردی و اجتماعی می‌باشد:

عوامل فردی:[۱۷]

  • دوری از احکام الهی: یکی از عوامل مهمی که زمینه شراب خواری را در فرد بوجود می‌آورد بی دینی و بی ایمانی و دوری از احکام الهی است. زیرا دین و دینداری و ایمان و اعتقاد علمی و عملی است که انسان را در برابر شیطان و عوامل انحرافی حفظ می‌کند و نمی‌گذارد که از حریم پاکی و طهارت جدا شود و آلوده گردد و چون فرد از اجتماع جدا نبوده لذا عامل دین می‌تواند از بازدارنده‌های اجتماعی شمرده شود.
  • فشارهای عصبی و ناراحتی‌های روحی: کسانی که دائماً در معرض فشارهای عصبی و محیطی قرار دارند بیشتر از دیگران در معرض خطر گرایش به شراب هستند که اگر فرد راه صحیح مقابله با آنها را نداند امکان دارد برای آرامش مقطعی از شراب استفاده کند و پُر واضح است که تبعات حاصله پس از نوشیدن شراب فشارهای عصبی منفی را دو چندان می‌کند.
  • مشکلات جسمانی و عدم آگاهی از خطرات شراب: عده‌ای می گویند که نوشیدن شراب باعث فعال شدن کلیه و یا شادابی پوست و امثالهم می‌گردد و حال آن که واقعیت چیز دیگری است یعنی نه تنها چنین نیست بلکه سبب تحلیل رفتن ارگانیزم بدن شده و بعضاً موجب هلاکت می‌گردد.
  • نگرش غلط، به مسئله شراب: با توجه به تعریف‌هایی که از شراب در طول تاریخ توسط افراد مختلف شده مبنی بر این که انسان را از غم رها می‌کند و در مجموع اطلاعات غلط موجب می‌شود که فرد دیدگاه مثبتی نسبت به مصرف شراب پیدا کند.

عوامل اجتماعی

  1. توطئه دشمنان: یکی از عوامل مهمی که در زمینه شراب خواری نقش عمده‌ای دارد و به بقیه عواملی که در جامعه وجود دارد دامن می‌زند. توطئه استکبار جهانی است که به منظور به بند کشیدن ملت ها و استعمار و غارت ذخایر آنها از هر حربه‌ای استفاده می‌نماید.
  2. نبود امکانات تفریحی، فرهنگی، هنری ورزشی؛ برای آن که نوجوانان خود را از گرایش به شراب و هر مخدر دیگر دور سازیم باید به فکر برنامه‌های جایگزین باشیم و اگر والدین نیازهای جوانان خود را درک نکنند و آنان را دائماً به ماندن در منزل وادار کنند احتمال گرایش به مسائلی مثل شراب خواری را در آنها افزایش می‌دهند.
  3. تبلیغ و ترویج شراب خواری؛ بوسیله رسانه‌ها و نمایش فیلم‌ها و برنامه‌های می‌خواری و می گساری
  4. عدم اطلاع رسانی جامع و کامل
  5. تشویق و ترغیب از جانب نااهلان و...

مفاسد شراب خواری

باید توجه داشت که احکام بر طبق مصالح و مفاسد جعل شده است؛ یعنی علت حرمت نوشیدن شراب مفسده داشتن آن است و علت وجوب نماز مصلحت داشتن آن است و همچنین بقیة احکام هم دارای مصلحت‌ها و مفاسدی است.[۱۸]

از جمله مفاسد فردی شرابخواری عبارتند از:

  • مفاسد روحی و اخلاقی: شراب خواری مهمترین عاملی است که انسان را بسوی انحطاط و پستی می‌کشاند به این معنی که با بزرگترین سرمایة بشر و مایه امتیاز او از سایر جانداران که همانا عقل و خرد است سر جنگ و مبارزه دارد. الکل، دشمن بزرگ قوای فکری و تعقل انسان است و وقتی که عقل - که هدایتگر تکوینی بشر است - از او گرفته شود و کارائی خود را از دست دهد. عوامل مخرب مانند شهوت، غضب، خودخواهی و... جای آن را می‌گیرد و انسان را از نظر روحی و روانی مریض می‌کند و در جسم انسان مریض، عقل سالم جایی ندارد، همچنان که بزرگان گفته‌اند: عقل سالم در بدن سالم است.[۱۹]
  • مفاسد جسمی: مشروبات الکلی علاوه بر مفسدات و مفاسد روحی و اخلاقی بر جسم نیز زیان‌های جبران ناپذیری وارد می‌کند. مثل ایجاد اختلال در ضربان و ریتم قلب، لرزش بدن و بی خوابی در شب، تاثیر بر معده، مغز، اعصاب، معده، کبد، گردش خون، دستگاه تنفسی، کلیه ها و... مثلا تأثیر آن بر روی مغز چنین است که وقتی آمی مقدار مختصری نوشابه الکلی می نوشد، ابتدا یک حالت نشاط آرامش و لذت به سراغش می آید که البته هنوز مقدار الکل نتوانسته بر روی قسمت های حساس مغز اثر بگذارد اما همین که گیلاس اول به گیلاس دوم و... منتهی شد، مقدار الکل که در خون است به سراغ سلول های بسیار حساس مغز می رود و پس از غرق کردن آنها در الکل تمام قدرت کنترل نیرومند مغز را یا به کلی از کار می اندازد یا فوق العاده ضعیف می کند.

وقتی سانسور مغز ار میان برود. یعنی تمام قیود، منع از کارهای ناشایسته، پرهیز از مخاطره و خلاصه عقل سلیم با تمام ارزش های معنوی که شخص طی سالها آموزش و پرورش بدست آورده موقتاً تا زمانی که الکل در خون وجود دارد، نابود می شوند؛ شخص خود را در دنیایی مشاهده می کند که اجرای هیچ کاری زشت و ناپسند نیست، یعنی واقعاً همان طور که فلاسفه یونان باستان گفته اند، خوی حیوانی و شیطانی بر مسند و اریکه عقل و فرمانروایی می نشیند.

  • مفاسد اجتماعی: از آنجائی که اجتماع از افرادی تشکیل می‌شود که رویکردهای مثبت و منفی آنها بر محیط اطرافشان تأثیر می‌گذارد، بنابراین باید مفاسد اجتماعی شرابخواری را مورد توجه خاص قرار داد.

راه درمان

رهایی از برخی عادت های زشت که مدت زمانی دراز به آنها مبتلا بوده ایم، طوری که به بخشی از رفتار ثابت ما تبدیل شده اند، برای بسیاری از مردم کار ساده ای نیست؛ زیرا این کار به اراده ای قوی و تلاشی فراوان و تمرینی مداوم نیاز دارد. از این رو بهترین روشی که ما می توانیم برای رهایی از عادات زشت خود در پیش گیریم اقدام و عمل به طریق «تدریج» است.

قرآن برای درمان شرابخواری و رباخواری که در آن زمان بین مردم جاهلی، رایج بود. از روش ذکر شده استفاده کرد. در ابتدا، مردم به آسانی آماده ترک چنین عاداتی نبودند؛ اما پس از آن که ایمان به دل آنها راه یافت، خود انگیزه ای قوی شد که از خداوند متعال و پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت کنند و چیزهایی را که به انجام آن امر شده بودند، بپذیرند ضمن این که خداوند از ابتدا به تحریم کامل این عادات فرمان نداد؛ بلکه در بدو امر به ایجاد نفرت و انزجار از آنها پرداخت. آنگاه به تدریج مسلمانان را به سوی تحریم کامل سوق داد.

به هر حال مطالعه در مورد اثرات شرابخواری و پیامدهای ناگوار آن و تفکر در ابعاد هولناک این عمل، انسان را قادر می سازد تا برای حل این مرض به تکاپو افتاده و با مراجعه به متخصصین و مشاوره با ایشان قدم اساسی در این را بردارد.

پانویس

  1. اصفهانی، راغب؛ مفردات فی غریب القرآن، تفسیر لغوی و ادبی قرآن، ترجمه سید غلامرضا خسروی حسینی، انتشارات مرتضوی، 1375، ج 1، ص154.
  2. قرشی، علی اکبر؛ قاموس قرآن، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1375، ج 1، ص 299.
  3. خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، انتشارات ناهید، ج 1، ص 1003.
  4. عاملی، شیخ حر؛ محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، به تصحیح و تحقیق شیخ عبدالرحیم الربانی، المکتبة الاسلامیة، طهران، 1401 هـ.ق، ابواب الاشربة المحرقه، باب 1، حدیث 1، ص 221.
  5. ترجمة مکارم شیرازی، ذیل آیه 67/سوره نحل.
  6. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1381، ج 11، ص 291.
  7. طباطبایی، محمدحسین؛ تفسیرالمیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، کانون انتشارات محمدی، 1362، ج 24، ص 180.
  8. ترجمة مکارم شیرازی، ذیل آیه 219/سوره بقره.
  9. مکارم شیرازی؛ همان، ج 2، ص 116.
  10. طباطبایی؛ المیزان، ج 3، ص 372.
  11. ترجمه مکارم شیرازی؛ ذیل آیه 43/سوره نساء.
  12. ترجمه مکارم شیرازی؛ ذیل آیه 90/ سوره مائده.
  13. آیه 91/سوره مائده.
  14. بی آزار، شیرازی، عبدالکریم؛ رساله نوین، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج3، ص98.
  15. محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شفیعی، قم، دارالحدیث، 1377، ج 4، حدیث 5138.
  16. دشتی، محمد؛ شرح نهج البلاغه، قم، انتشارات مشرقین، 1379، حکمت 252.
  17. ر.ک: گودرزی، فرامر؛ پزشکی قانونی، تهران، انتشارات انیشتین، 1377، ج 2، ص 1536.
  18. دهقان، احمد؛ پرسش ها و پاسخ های روز، قم، انتشارات لاهیجی، ص 163.
  19. ر.ک: طالقانی، سید محمود؛ پرتویی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ص 124.

منابع

شراب خواری، زینب برجی نژاد، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)، تاریخ بازیابی: 9 بهمن 1391.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۱:۴۴
مجید کمالی

چشمت در نیاد!

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۱ ق.ظ

حسد که در فارسی از آن تعبیر به رشک می شود، به معنی آرزوی زوال نعمت از دیگران؛ خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد.

حسد با غبطه فرق می کند؛ غبطه به معنی این که انسان آرزو کند، نعمتی همانند دیگران یا بیشتر از آن ها داشته باشد بی آن که آرزوی زوال نعمت کسی را بکند.

انواع حسد

  1. بدترین نوع حسد که انسان نه فقط آرزوی زوال نعمت دیگران داشته باشد، بلکه در مسیرآن گام بردارد، خواه از طریق ایجاد سوءظن و بدبینی نسبت به محسود یا از طریق ایجاد مانع در کار او.
  2. مرحله ساده تر حسد، انسان هدفش به چنگ آوردن آن نعمت است از طریق سلب کردن آن از دیگران.
  3. مرحله پایین تر حسد، انسان فقط آرزوی سلب نعمت از دیگری کند، بی آن که کمترین سخنی بگوید و کوچکترین گامی در این راه بردارد.

حسد در روایات

  1. یُونُسُ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّی عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ علیه السلام یَا ابْنَ عِمْرَانَ لَا تَحْسُدَنَّ النَّاسَ عَلَی مَا آتَیْتُهُمْ مِنْ فَضْلِی و َلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی ذَلِکَ و َلَا تُتْبِعْهُ نَفْسَکَ فَإِنَّ الْحَاسِدَ سَاخِطٌ لِنِعَمِی صَادٌّ لِقَسْمِیَ الَّذِی قَسَمْتُ بَیْنَ عِبَادِی وَ مَنْ یَکُ کَذَلِکَ فَلَسْتُ مِنْهُ و َلَیْسَ مِنِّی؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خدای عزوجل به موسی بن عمران علی نبینا و آله و علیهما السلام فرمود: ای پسر عمران، بر آن چه از فضل خود به مردم داده ام حسد مبر و چشمت را دنبال آن دراز مکن و دلت را پی آن مبر، زیرا حسد کننده، از نعمت من ناراحت است و از تقسیمی که میان بندگانم کرده ام جلوگیر است، و کسی که چنین باشد، من از او نیستم و او از من نیست. (میان من و او ارتباط و آشنائی نباشد) (الکافی، ج2، ص307)
  2. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِی عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ عِیَاضٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَال: إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَغْبِطُ وَ لَا یَحْسُدُ و َالْمُنَافِقُ یَحْسُدُ وَلَا یَغْبِطُ؛ امام صادق علیه السلام فرموده اند: مؤمن غبطه می خورد ولی حسد نمی ورزد، اما منافق حسد می ورزد و غبطه نمی خورد.
  3. الحسد شر الامراض؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: حسد، بدترین بیماری اخلاقی است.
  4. الحسد داء عیاء لا یزول إلا بهلک الحاسد أو موت المحسود؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: حسد، بدترین بیماری دردناک ناله آوری است، که زایل نمی شود، مگر با کشتن حاسد یا مردن محسود. (غررالحکم، ص300)

قال أمیرالمؤمنین علیه السلام: لله در الحسد حیث بدأ بصاحبه فقتله؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: آفرین بر حسد! چقدر عدالت پیشه است، نخست به سراغ صاحبش می رود و او را می کشد! (بحارالانوار، ج70، ص241)


حسودها با دقت بخوانند. چه کار کنیم تا بیماری حسادت درمان شود؟

1- راهکارهای ائمه معصومین(علیهم السلام)

علمای اخلاق معمولاً برای از میان بردن رذیله اخلاقی ترس، به افراد ترسو توصیه می کنند در میدان هایی که ورود در آن شجاعت فراوان می خواهد گام بگذارنند و این کار را بر خود تحصیل کنند تا به مرور زمان ترسشان فرو بریزد و شجاعت به صورت عادت درآید و در آنان ملکه شود. در مورد حسد نیز به همین شکل است حسود باید با استفاده از ضد آن به درمان بپردازد. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) می خوانیم: « هنگامی که نسبت به کسی حسد پیدا کردی طبق آن عمل نکن و بر او ستمی روا مدار». در حدیث دیگری از امیرالمومنین (ع) آمده است: «انّ المومن لایستعمل حسده / مومن حسد خود را به کار نمی گیرد.»

2- حسود به خدا معترض است

حسود باید بیندیشد که این بیماری اخلاقی به زودی جسم او را بیمار می کند مانند خوره روح او را می خورد و از بین می برد خواب و آرامش را از او سلب می کند و هاله ای از غم و اندوه همیشه اطراف قلب او را می گیرد و از آن بدتر اینکه مطرود درگاه خدا می شود. محمد بن یعقوب کلینی در جلد دوم «اصول کافی» درباره حسد می نویسد: « راضی به قضای او شو. شخص حسود به گونه ای در مقام اعتراض به قضای الهی است در حالی که او باید به قضای او راضی باشد و نفس خود را وادار کند که خوبی های او را بگوید. البته هر چند ابتدا این نوع رفتار ظاهری و غیر واقع است اما کم کم برای نفس عادی می شود و رنگ واقعیت می گیرد. به هر حال آن فرد بنده خداست و خداوند صلاح دانسته و او را به لطف خودش نعمت دهد.»

3- علامه مجلسی

ضد رفتار حسد عمل کنید

شاید بعضی ها به تفاوت هایی که خدا بین انسان ها قرار داده؛ از استعداد گرفته تا قیافه و مال و خانواده خرده بگیرند اما همین تفاوت ها حکمتی دارد که شاید من و شما از آن بی خبریم. در واقع اگر انسان حقیقت این مطلب را درک کند و به عمق آن پی ببرد، دیگر بر موقعیت دیگران حسد نخواهد برد. چرا که همه این موهبت ها و تفاوت ها را از جریان حرکت زندگی و فلسفه ای که پشت آن است، می بینید. از نظر علامه مجلسی، شناخت و درمان حسد دو رکن اساسی دارد؛ درمان نظری و درمان عملی، درمان نظری شناخت ابعاد و نتایج آن در دنیا و آخرت است. برای درمان عملی راهکارهای ویژه ای پیشنهاد شده است. علامه مجلسی در جلد 47 «بحارالانوار» آورده است: «باید بر ضد رفتار حسد عمل کرد؛ چه در گفتار و چه در کردار به عنوان مثال خیرخواه دیگران باشید و برای خدمت و شاد کردن آنان تلاش کنید. در حقیقت حسود باید عکس آنچه را دلش می خواهد انجام دهد. مثلاً اگر دلش می خواهد از کسی بدگویی کند و رسوایش سازد، دهان خود را ببندد و دندان روی جگر بگذارد و کلمه ای بر زبان نراند و اگر تصمیم دارد کسی را بیازارد، پا روی دلش بگذارد و حرفی نزند». تقویت عقل از دیگر راهکارهای درمان رذیله حسد است. انسان باید عقل خود را با عمل تقویت کند. اگر آدمی از نیروی عقل و خرد به خوبی کمک بگیرد و آن را بر دیگر قوای خود حاکم سازد و از آن پیروی کند. به تدریج تقویت خواهد شد و هر اندازه به آن پشت کرده و بر خلاف عقل عمل کند. به تضعیف آن پرداخته است.

4- امام خمینی (ره)

خشمگین نباش

امام خمینی (ره) پنجمین حدیث از کتاب «چهل حدیث» خود را به بررسی ها، پیامدها و درمان علمی و عملی حسادت اختصاص داده اند. امام راحل باب سخن در این زمینه را با روایتی از امام صادق (ع) به نقل از رسول اکرم (ص) باز می کنند؛ «خدای عز و جل به موسی بن عمران فرمود ای پسر عمران! بر مردم نسبت به آنچه از فضل خود به آنها داده ام حسادت نورز و چشمان خود را به سوی آن خیره نکن و نفس خود را به دنبال آن نفرست، زیرا حسود نسبت به نعمت من خشمگین است. از روزی هایی که بین بندگان خود پخش کردم رویگردان است و کسی که چنین باشد من از او نیستم و او هم از من نیست».
راهکار عملی ای که امام (ره) ارائه می دهد این است: « برای رفع این بیماری به کسی که به او حسادت می ورزی محبت نکن، زیرا این کار خلاف میل نفسانی توست. برخلاف میل درونی ات بر او ترحم کن، او را بزرگ بشمار، زبان به بیان نیکی های او بگشا و به نفس خود بگو این بنده خداست. شاید خداوند به او نظر لطف داشته و او را مشمول عنایت خود قرار داده است؛ به خصوص اگر طرف مورد حسادت از اهل علم باشد».
به فرموده ایشان تکرار این دعا در قنوت برای تقویت تسلیم انسان در برابر قضای الهی و درمان حسادت مفید است: « اللَّهُمَّ إنّی اَسئَلُکَ ایمَاناً تُباشِرُ بِهِ قَلبِی وَ یَقیناً صادقا حَتّی اَعلَمَ إنَّهُ لَن یُصِیبَنِی اِلّا مَا کَتَبتَ لِی وَ رَضِّنِی مِنَ العَیشِ به ما قَسَمتَ لِی یا اَرحَمَ الرّاحِمین / خدایا از تو ایمانی می خواهم که در دلم جای گرفته باشد و یقین صادقی می خواهم که بدانم به من مصیبتی نمی رسد، مگر آنچه تو نوشته ای. راضی ام کن به آنچه از زندگی قسمت من کرده ای ای مهربان ترین مهربانان».

5- آیت الله شهید دستغیب

خاطره های بد را از ذهنت پاک کن

حسودان نه در دنیا آرامش دارند و نه در آخرت و چون تمام تلاششان این است که نعمت را از دیگری بگیرند. آلوده انواع گناه می شوند، دروغ می گویند، غیبت می کنند، دست به انواع مظالم می زنند و حتی در حالات شدید از قتل و خونریزی نیز ابایی ندارند. در کتاب «قلب سلیم» آیت الله دستغیب راه درمان حسادت این طور بیان شده : « 1- به دیده خوشبینی به رفتار و گفتار مردم نگاه کن و تا یقین به فساد نکردی، همه را حمل بر صحت و درستی امر بگذار. 2- زبان خود را از بدگویی نگه دار و به جای بیان عیب شخص مقابل، فضیلت هایی را که از او سراغ داری بیان کن و او را به فضیلت بشناس و لغزش هایش را نادیده بگیر به جای انتقامجویی، عفو و گذشت را شعار خود کن و به سخن چینی رو نیاور. 3- بر خلاف خواسته نفس و شیطان، با او متواضع باش و خوش رفتاری کن، گشاده رو باش و در سلام مقدم شو، به دیدنش برو و به او احترام بگذار. 4- از سرزنش و شماتت بپرهیز و در مصیبت ها با او همدردی کن. 5- او را دوست بدار و رابطه ایمانی با او برقرار کن و علاقه خود را به او افزایش بده.6- خاطرات بدی را که از او بر دلت گذشت فوراً از ذهنت پاک کن و با خاطره های حق سرگرم ساز؛ مانند تدبر در بزرگی جهان آفرینش. هر چند که اینها برای نفس دوایی تلخ و ناگوارند ولی رشته ای از جهاد با نفس به حساب می آیند که در قرآن و اخبار به آن امر شده.»

6- آیت الله مکارم شیرازی

به جای غیبت، از او تعریف کنید

آیت الله مکارم شیرازی راه درمان این بیماری اخلاقی را مانند درمان رذایل دیگر بر دو روش علمی و عملی می داند؛ « در روش علمی شخص حسود باید روی دو چیز مطالعه و دقت کند. یکی پیامدها و آثار ویرانگر حسد بر روح و جسم است و دومی انگیزه های پیدایش حسد. در واقع وقتی متوجه انگیزه های حسد در خودمان شویم راحت تر می توانیم ریشه های آن را یکی پس از دیگری قطع کنیم». ایشان در ادامه می فرمایند: « اگر دوستان ناباب و وسوسه های آنان شما را به این وادی کشانده است با آنها قطع رابطه کنید. اگر به دلیل ضعف ایمان به این گرداب پرتاب شده اید. به تقویت مبانی ایمان و توحید بپردازید و در سایه توکل به خدا و اعتماد به نفس، عقده حقارت را بگشایید و رذیله حسد را از خود دور کنید.» راهکار عملی آیت الله مکارم شیرازی این است: «در روش عملی، فرد حسود به جای اینکه برای در هم شکستن اعتبار و شخصیت فردی که مورد حسدش قرار گرفته، به تقویت موقعیت خود بپردازد و به جای غیبت و مذمتش او را به خاطر صفات خوبش ستایش کند و به جای تلاش در تخریب زندگی مادی او خود را آماده همکاری با او کند. همچنین تا جایی که ممکن است نسبت به او محبت کرده و خیر و سعادت او را بطلبد و به دیگران نیز همین امور را توصیه کند. به مرور زمان تکرار این کارها آثار رذیله حسد را از روح او می شوید و به نقطه مقابل آن که خیرخواهی است می رسد.»

7- آیت الله محمد هادی فقیهی

ایمانمان را تقویت کنیم

علمای اخلاق معتقدند حسادت از شرک و کفر نشأت می گیرد چرا که ایمان به خدا اجازه ورود حسد به درون آدمی را نمی دهد. آیت الله محمد هادی فقیهی به نقل از استاد خود علامه طباطبایی، راه درمان این رذیله اخلاقی را در توحید می داند؛ « ریشه بسیاری از صفات نادرست اخلاقی از جمله حسد، نداشتن توحید واقعی است هر نعمتی که در اختیار آدمی قرار می گیرد از لطف و حکمت خداوند متعال است و انسان به خودی خود چیزی ندارد. خداوند متعال صلاح را در این دانسته که به بنده ای نعمتی بدهد و به بنده دیگر نعمت دیگری بدهد. اصل حسادت شرک به حکمت خداوند است. وقتی مؤمن واقعی نور ایمان به خداوند را در خود روشن کند و آن را به مرحله توحید واقعی برساند همه چیز را از خدا دانسته و در هر حالتی شکر او را به جای می آورد.» در واقع حسود از نوعی شرک خفی برخوردار است که خداوند را مالک ندیده یا به تقسیمش رضا نیست و نسبت به قضا و قدر او راضی نیست. در حالی که در زیارت امین الله که به محضر حضرات معصومین (ع) ارائه می شود این گونه می گوییم: « رَاضیَهً بِقَضائِکَ، موُلعه بِذِکرِکَ وَ ثَنائک / خدایا مرا به قضای خود خشنود ساز». امام صادق (ع) هم در این زمینه می فرمایند: « اِنّ المُؤمِنَ یَغبِطُ وَ لا یَحسُدُ وَالمُنافِقَ یَحسُدُ وَ لا یَغبِطُ / البته مومن غبطه می خورد ولی حسادت نمی ورزد، لیکن منافق حسادت می ورزد ولی غبطه نمی خورد.»
غبطه این است که شخص آرزو کند مثل دیگری باشد اما این رشک بردن با حسادت تفاوت دارد چرا که در حسادت، شخص حسود خواستار نابودی محسود می شود. به واقع غبطه خوردن نوعی بندگی و ورود به دژ محکم توحید است که شخص از خداوند درخواست همان نعمت را می کند ولی حسادت، فرار از این قلعه مستحکم الهی است که با پایه های شرک و کفر آلوده می شود.

منبع: ماهنامه دین و زندگی همشهری آیه شماره 5
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۱:۴۱
مجید کمالی

گفتگوی خواندنی حضرت یحیی(ع) با شیطان

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ق.ظ


قبلا هم در این وبلاگ مطالبی در مورد شیطان و پندهای او در اینجا و اینجا تقدیم دوستان کرده بودم.

در این پست نیز گفتگوی خواندنی و عبرت‌‌آموزی از حضرت یحیی(ع) با شیطان تقدیم می‌‌کنم.


امام رضا(ع) می‌‌فرماید:

ابلیس از زمان آدم(علیه السّلام) نزد همه پیامبران مى‏‌‌‌آمد تا مسیح مبعوث شد.

با آنها گفتگو می‌‌کرد و از آنها پرسش می‌‌نمود و با هیچ کدام بیشتر از یحیى بن زکریا مأنوس نبود.

یحیى به او گفت: اى أبا مُرّة(لقب شیطان؛ کنایه از ریشه بدى و بیمار دلى) من با تو کاری دارم.

شیطان گفت: تو نزد من آنقدر ارجمندى که نمی‌‌‌توانم خواهش تو را رد کنم. هر چه می‌‌خواهى بخواه، که من در فرمانت مخالفت نمی‌‌کنم.

یحیی فرمود: اى أبا مرّه! می‌‌خواهم تمام حیله‌‌ها و دامهایت که انسانها را با آنها شکار می‌‌کنى به من نشان دهی.

گفت: بسیار خوب. برای این کار به او وعده داد که فردا نزد او بیاید.

بامداد فردا، یحیى در خانه نشست و در خانه را بست و منتظر بود.

ناگاه بدون اینکه متوجه شود، شیطان از دریچه‌‌‌‌ای که در اطاقش بود برابر او آمد با چهره‏‌‌‌اى چون میمون و بدنی همچون خوک و دو چشم دراز در چهره، دندانهایش در یک استخوان بدون چانه و ریش، چهار دست داشت دو تا در سینه و دو در شانه، پاشنه‏‌‌هایش در جلو بودند و انگشتان پاهایش در عقب. قبائى بر تن داشت که کمرش را بسته بود با کمربندى که رشته‏‌‌هاى سرخ و زرد و سبز و همه رنگ بدان آویخته بودند و زنگ بزرگى بدست و کلاهخودى بر سر و بر کلاهخودش آهنى آویخته چون قلاب.

وقتی حضرت یحیى خوب او را ورانداز کرد، به او گفت این کمربند چیست؟

گفت: این کیش و آئین مجوسی و گبریست، که من آن را ساختم و نزد آنها زیبا جلوه دادم.

فرمود: این رشته‏‌‌‌‌ها و رنگها چیست؟

گفت: اینها کارهاو رنگهای زنان هستند، که پیوسته زن جلوه‏‌‌‌‌گرى می‌‌کند و رنگ عوض می‌‌کند، تا یک رنگ او را دلربا کند و مردم را با آن بفریبد.

یحیی فرمود: این زنگى که در دست دارى چیست؟

گفت: وسیله‌‌‌‌ای است که همه لذتها از طنبور و تار و دایره و طبل و ناى و سُرنا در آن جمع هستند. عیاشان و خوش‏‌‌گذرانها بر سر سفره می‌‌‌خوارى خود می‌‌نشینند ولی از آن لذت نمی‌‌برند، اما من این زنگ را میان آنها می‌‌جنبانم و چون آوازش را بشنوند طرب آنها را سبک کند و به رقص آیند و انگشت بر هم سایند و جامه از تن به در آورند.

یحیی فرمود: چه چیز چشمت را روشن می‌‌کند؟

گفت: زنها که دامها و بندهاى من هستند، و وقتی از نفرین و لعنت نیکوکاران آزرده می‌‌شوم، نزد زنها می‌‌‌‌روم و به آنها آرامش می‌‌یابم.

یحیى به او گفت: این کلاهخود که بر سر دارى چیست؟

گفت: خودم را با آن از نفرین مؤمنان نگه می‌‌دارم.

فرمود: این آهنى که در آن قرار دارد چیست؟

گفت: دل خوبان را با آن دگرگون می‌‌کنم و بسوی خود می‌‌کشانم.

یحیى گفت: هرگز شده که بر من پیروز شده باشى؟

گفت: خیر، ولى تو یک خصلتى دارى که آن را خوش دارم.

یحیى گفت: آن چیست؟

گفت: تو پرخورى می‌‌کنی و وقتی إفطار می‌‌کنى غذا می‌‌خورى تا سیر شوى و نمی‌‌توانی برخى نمازها و شب زنده دارى خود را کامل و درست انجام دهی.

یحیى فرمود: من با خدا عهد مى‏‌‌‌‌کنم که دیگر سیر نخورم تا او را ملاقات کنم.

ابلیس گفت: من هم با خدا عهد مى‏‌‌کنم که دیگر هیچ مسلمانى را نصیحت نکنم.

پس از نزد حضرت یحیی بیرون رفت و دیگر نزد او برنگشت.

(منبع: الأمالی الطوسی: 339)

دوست گرامی؛ گذشته از سایر دامها و حیله‌‌هایی که شیطان در این گفتگو به حضرت یحیی(ع)  بیان کرد، بنظر شما اولین دام و خطری که در این داستان هنگام دیدار حضرت یحیی(ع) و شیطان ذکر شده چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۱:۲۰
مجید کمالی

مناجات در شب معراج

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ق.ظ

در معراجی که پیامبر خدا(ص) داشت، مطالبی را خداوند متعال به ایشان فرمودند که خواندن و دقت در آنها واقعا در آینده و سرنوشت انسان تأثیرگذار است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۶
مجید کمالی

یهود را بهتر بشناسیم

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۶ ب.ظ

دانشمندان یهود، دستورات و قوانین آسمانى تورات را تحریف کردند، تجّار و ثروتمندان آنان نیز به ربا و حرام‏خوارى و رفاه‏ طلبى روى آوردند و حتی آن ها افرادی قسی القلب و بسیار کذاب و دروغگو هستند.بدین جهت قرآن کریم آن ها را جزء ضالین معرفی نموده است

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۵۶
مجید کمالی

“صـلوات” در اسناد اهل‌ سنت

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۲ ب.ظ

1 . در کنزالعمال از حسن از پیامبرخدا روایت کند که فرمود: أکثروا الصّلاة علىّ، فإن صلاتکم علىَّ مغفرة لذنوبکم؛ صلوات بر من را بسیار کنید؛ زیرا، صلوات شما بر من مایه آمرزش گناهانتان است.1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۳۲
مجید کمالی