گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

فرق شفاعت با پارتی بازی!

شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۹ ق.ظ

ایمان انسان همواره در لبه پرتگاه قرار دارد و دایماً در معرض تهدید و نابودی است. از طرف دیگر این امید را هم دارد که بتواند توبه کند، و گذشته زشت را جبران سازد.

جامعه بشری و اجتماع انسانی به هیچ وجه قادر بر حفظ و ادامهٴ حیات معنوی خود نیست، مگر با قانونی که از نظر آن اجتماع معتبر شمرده و برای همه افراد به اجرا درآید، تا در سایهٴ ‌ آن بال و پر همای سعادت و عدالت بر سرتاسر اجتماع گسترده شود.

این قانون باید به گونه‌ای باشد که مصالح و منافع مادی و معنوی آنان را تأمین و فضایل اخلاقی را رعایت کند و چون از طرفی احکام و قوانین معتبر، هر چند متین و استوار باشد، اعتباری است، و از سوی دیگر طبع سرکش انسان قانون گریز و قانون‌شکن است، برای تکمیل آن ناچار از وضع قوانین جزایی است. بر این ‌اساس، می‌بینیم هر اندازه حکومت (هر حکومتی باشد) بر اجرای مقرّرات عادلانه جزایی قوی‌تر عمل کند، اجتماع در حرکت خود کمتر متوقّف و منحرف می‌شود و هر چه حکومت ضعیف‌تر باشد، هرج و مرج، قانونی‌شکنی، قانون‌گریزی، رابطه بازی، رشوه‌گیری فراوان‌تر و اجتماع از مسیر قانونی خود منحرف‌تر می‌شود.

از این‌رو، تذکّر و آموزش احکام جزایی برای استقامت و عدالت اجتماعی لازم است، تا همه بدانند در صورت تخلّف از قانون چه کیفری خواهند دید، و پای‌بند بودن به قانون چه آرامشی خواهد آورد و با این حقیقت آگاه شوند که با قانون‌شکنی، ندانم‌کاری، رابطه ‌بازی، و رشوه‌گیری امید نجات از چنگال عدالت را پیدا نخواهند کرد، و خیال کج‌روی را از دل بیرون آورند.

علّت این‌که بسیاری از دین‌پژوهان در برابر کیش مسیحیت قیام کردند و آن را غیرقابل قبول دانستند این بود که رهبران مسیحی گفتند حضرت مسیح خود را فدا و عوض گناهان مردم قرار داد و به مردم تلقین کردند که اگر از نمایندگان او بخواهید شما را از عذاب روز قیامت برهانند آن نمایندگان وساطت و شفاعت خواهند کرد و معلوم است که چنین برداشت نادرستی اساس عدل اجتماعی را ویران و تمدن بشر را با سیر قهقرایی به توحّش مبدل می‌سازد. این‌گونه شفاعت که سردمداران و نمایندگان مسیحیت از آن دم می‌زنند همان قانونی شکنی و رابطه بازی بی‌قید و شرط است. از این‌رو تبه‌کاران دیگر از هیچ‌کار ناشایسته‌ای باک ندارند و خاطر آنان از عذاب وجدان و قیامت آسوده است.

چه بسا گروهی شفاعت در اسلام را هم برای این‌که با همین قانون شکنی‌های زشت تطبیق نشود تأویل کرده، برای آن معنایی پرداخته‌اند که هیچ ربطی به شفاعت اسلام و قرآن ندارد؛ نه اسلام شفاعت را به معنایی که این گروه کرده‌اند اثبات کرده و نه آن شفاعتی که با قانون‌شکنی‌های زشت منطبق می‌شود قبول دارد.

 این‌جاست که وقتی یک دانشمند قصد دارد در معارف اسلامی کاوش کند و آنچه را اسلام وضع کرده با اجتماع صالح تطبیق کند باید همهٴ‌ ‌ اصول و قوانین اجتماعی اسلام را با هم بررسی کند تا بداند که در اسلام اولاً شفاعت به چه معناست؟ ثانیاً، شفاعت موعود در چه زمان و مکانی صورت می‌گیرد؟ ثالثاً، موقعیت شفاعت در میان سایر معارف اسلامی چیست؟

آن‌گاه در اثر ژرفکاوی همه سویه درخواهیم یافت که اولا، مؤمنانی که دارای دین پسندیده و مورد رضایت خداوند هستند در روز قیامت، در آتش دوزخ جاودان نخواهند بود. پس وعدهٴ‌ ‌ خداوند بر شفاعت مطلق نیست، بلکه مشروط است. لذا هیچ‌کس یقین ندارد گناهانش به وسیلهٴ‌ ‌ شفاعت آمرزیده می‌شود. وانگهی هیچ‌کس مطمئن نیست که بتواند ایمان خود را تا آخر عمر کاملاً حفظ کند؛ زیرا ایمان انسان همواره در لبه پرتگاه قرار دارد و دایماً در معرض تهدید و نابودی است. از طرف دیگر این امید را هم دارد که بتواند توبه کند، و گذشته زشت را جبران سازد. پس چنین کسی هماره در میان خوف و رجا قرار دارد؛ هم خدا را از ترس می‌پرستد و هم به امید رحمت او می‌آرمد. در نتیجه زندگیش در حال اعتدال بین وجدان و فقدان شفاعت قرار دارد.

 ثانیاً، به این نتیجه دست می‌یازد که حقوق و قوانین اجتماعی اسلام هم زندگی مادی و اقتصادی بشر را تأمین کرده‌ و هم معنویّات را قویّاً پاس داشته و همهٴ‌ ‌ حرکات و سکنات بشر را اعم از فرد و اجتماع زیر پوشش گرفته و برای تخلف از هر یک از قوانین، کیفر و پاداشی مناسب مقرر داشته، و برای حفظ این احکام و قوانین، حکومتی تأسیس و صاحب اختیاری برگزیده است تا قانون الهی کاملاً اجرا گردد. افزون بر این، همه افراد جامعه را به نحوی بر همدیگر سیطره و تسلّط بخشیده و حقّ حاکمیت داده تا یک فرد، هر چند از طبقات پایین، بتواند فرد دیگری را، هر چند از طبقات بالای اجتماع باشد، امر به معروف و نهی از منکر کند.

 پس این فرایند را با دمیدن روح دعوت دینی زنده نگه داشته است که پس از پیامبر و پیشوایان دین (علیهم‌السلام) دانشمندان دین‌شناسِ امّت این دعوت را همراه با انذار و تبشیر به کیفر و پاداش اخروی، همچنان ترویج کرده، پاس دارند. باشد که اجتماع در سایه تربیت صحیح به سعادت دو جهان نایل آید.[1]

[۱]  ر.ک المیزان، ج 1، ص 157 ـ 174.

منبع: معاد در قرآن، جلد دو، صفحه 163؛ برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۳
مجید کمالی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی