گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۲۰ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

ماه رمضان مثل باران رحمتى است که بر فضاى زندگى ما مى ‏بارد؛ آلودگیها، زیادیها، زنگار گرفتگیها و کثافتهایى را که به دست خود ما در محیط زندگى و در جان و دلمان پدید آمده است، مى ‏شوید و فضا را مصفا و دلها را نورانى مى‏کند...
بزرگترین درس ماه رمضان، خودسازى است. اوّلین و مهمترین قدمِ خودسازى هم این است که انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادى نگاه کند؛ عیوب خود را با روشنى و دقّت ببیند و سعى در برطرف کردن آنها داشته باشد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۱۱:۰۸
مجید کمالی

چه کنیم تا لایق نگاه امام زمان علیه السلام شویم؟

چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۲ ق.ظ


 

چه کنیم تا لایق نگاه امام زمان علیه السلام شویم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۳ ، ۱۰:۵۲
مجید کمالی

توصیه هائی برای زندگی مؤمنانه

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۴ ق.ظ


توصیه هائی برای زندگی مؤمنانه

پانزده توصیه مرحوم میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مۆمنانه:

1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3. اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

5. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود: یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

6. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می‌گذارد.

7. تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مۆمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مۆمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

8. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مۆمنین و مۆمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعداً خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و…. کار محبت همین است.

10. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد میکند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

11. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

13. از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آن را به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمۆمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله.

14. دل های مۆمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است... شخصِ تنها، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود، بلکه متنجس را هم پاک میکند.

15. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در «إلّا» تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه «الله» را بگو همه ی دلت را تصرف کند.


  نسخه مناسب چاپ | خروجی word | خروجی pdf | ایمیل | 

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۲۴
مجید کمالی


ما چقدر از امام زمان عجل الله تعالی فرجه دور هستیم؟؟؟

آیت الله بهجت (قدس سره) میفرمودند:  «وقتى تأمّل مى کنیم مى بینیم همه ى قضایاى امام حسین (علیه السّلام) در یک روز واقع شد و وقتى مردم کوفه و بصره از قضیّه ى قتل آن حضرت (علیه السّلام) مطّلع شدند، ناراحت شدند و از ابتلاى آن حضرت و شهادت اسارت اهل بیت (علیهم السّلام)، خدا مى داند که اهل ایمان چه قدر ناراحت بودند، به حدّى که گویا باورشان نمى شد.
در طول این مدّت دل اهل ایمان خون بود. امّا ما بیش از هزار سال است که گرفتاریم و حضرت حجّت (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف) گرفتار است و دشمن ها نمى گذارند بیاید و او را حبس کرده اند. آیا حبسى از این بالاتر که نتواند خود را در هیچ آبادى نشان دهد و خود را معرّفى کند!
در این ما فوق هزار سال که آن حضرت در زندان است، خدا مى داند که قلوب اهل ایمان چه قدر خون است. آیا شایسته است که حضرت غائب ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ در مصایب و گرفتارى شبیه قضیّه ى حسین بن على ـ علیه السّلام ـ به این مدّت طولانى گرفتار باشد و ما برقصیم و شادى کنیم؟»!
تا کی باید بار گناهان و اشتباهات خود را متوجه دیگران و دیگر چیزها بکنیم ؟ تا کی بایستی این همه مصیبت را به خاطر بی توجهی و فراموش کردن امام زمانمان (علیه السلام) تحمل کنیم ؟ تا کی می خواهیم خود را گول بزنیم و بیدار نشویم ؟ پس کی بناست علت اصلی آن را متوجه شویم ؟
پیشوای پنجم شیعیان ، امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هر گاه خداوند بخواهد بر مردم غضب کند ( آن هم به خاطر اعمال ناشایست مردم) ما اهل بیت را از مجاورت با آن ها دور می کند .( اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه ، نحانا عن جوارهم.
(اصول کافی ، کتاب الحجه ، ح۳۱)
بیش از هزار سال پیش که حدود هشتاد سال از دوران غیبت کبرای امام زمان(علیه السلام) می گذشت ، آن حضرت در نامه ای به شیخ مفید رحمه الله علیه فرمودند : «ما به خبرهای شما احاطه کامل داریم و چیزی از خبرهای شما برای ما پنهان نمی ماند و آگاهیم از ذلت و خواری که به شما رسیده ، از زمانی که عده ای از شما تمایل نموده اند به عقاید و اعمالی (ناپسند) که گذشتگان صالح از آن دور بودند و عهد و پیمانی را که از آن ها گرفته شده بود (نسبت به امام زمانشان) بدور انداختند گویا که نمی دانند».
نکته قابل توجه اینجاست که این توقیع در سال های اولیه دوران غیبت فرستاده شده است ، اکنون که وضع بسیار بدتر از آن زمان است و مردم در سختی ها ، فشارها و فساد بسیار بیشتری گرفتار شده اند .
علاوه بر این که امام زمان(علیه السلام) چشم خداست و تمام زندگی ما را می بیند ، در هفته دو بار نامه اعمال ما خدمت ایشان عرضه می شود و عملکردهای ما را ملاحظه می فرمایند و بر اساس آن چه عمل کرده ایم ، با ما رفتار می کنند
آیا می خواهید بدانید فاصله ما با امام زمانمان چقدر است و معنای غربت و تنهایی چیست ؟ به این چند جمله ساده و عامیانه خوب دقت بفرمایید؛ به ما فرموده اند که روز جمعه احتمال ظهور حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) بیشتر است .
( یامولای هذایوم الجمعه و هو یومک المتوقع فیه ظهورک/ مفاتیح الجنان/ زیارت روز جمعه امام زمان علیه السلام)
حال اگر عصر جمعه ای بعد از نماز مغرب و عشاء ، کسی به ما بگوید که امروز هم گذشت و امام زمان (ارواحنا فداه) ظهور نفرمودند و سپس چند لحظه بعد به ما خبر بدهند که از امروز مثلاً سیب زمینی کیلویی بیست تومان گرانتر شده است ، شما را به خدا قسم برای کدام یک از این خبرها بیشتر ناراحت می شویم ؟ برای کدام یک بیشتر دلهره پیدا می کنیم ؟ نگران کدام یک می شویم ؟
آیا زمانی که مثلا دخترمان از مدرسه برمی گردد ، اول می پرسیم دخترم در راه حجابت را رعایت کردی تا قلب نازنین امام زمان(علیه السلام) را نرنجانی ؟ یا ابتدا می پرسیم نمره امتحانت چند شد ؟ آیا از پسرمان می پرسیم که همزمان با امام زمانت ، نمازت را خواندی ؟ یا اول می پرسیم مسابقه امروز را بردی یا نه ؟ اصلاً به زندگی هایمان نگاه کنیم ، آیا رنگ و بوی امام زمان(علیه السلام) را می دهد ؟ آیاتابلویی که به دیوار خانه نصب کرده ایم ، آیا وسایلی که مورد استفاده قرار می دهیم ، آیا نوع زندگیمان امام زمان پسند هست ؟ آیا نوع معاشرت های ما طوری هست که که امام زمان هم وارد مجلسمان شوند ، همنشین با ما شده و نظر لطفی داشته باشند؟ یا نه ؛ آن قدر محرم و نامحرم بی پروا با هم اختلاط دارند که قلب مهربان امام زمان(علیه السلام) را می رنجاند ؟ آیا ظاهر خود و خانواده مان آن طوری هست که مورد قبول و رضایت امام زمان ( ارواحنا فداه) باشد ؟ آیا طریقه درآمدمان طوری هست که امام زمان(علیه السلام) به آن برکت دهند و یا قدم به خانه ما گذاشته و بر سرسفره ما بنشینند ؟ و خلاصه این که آیا روش زندگی ما همانگونه است که امام عصر(علیه السلام) می پسندد ؟
دوستی می گفت داشتم از حرم مطهر امام رضا(علیه السلام) بیرون می آمدم ، دیدم شخصی فریاد می زند ؟ آی دزد ، پولم را دزدیدند و … ، مردم هم با یک حالت تأسف و دلسوزی به او نگاه می کردند ، با خودم گفتم : الان اگر کسی فریاد بزند : امام زمانم نیست ، امام زمانم نیامد و … ، مردم با یک حالت تمسخر به او نگاه می کنند و می گویند : او دیوانه شده است .
همه این ها یک طرف که این گونه نیستیم ، گاهی در زندگی مان طوری رفتار می کنیم که انگار از امام زمان عج ، از آن کسی که اصلا کسی وجود ما به طُفیلی ایشان و به خاطر وجود ایشان خلق شده (1) ، طلبکار هم هستیم .
به هر حال یادمان نرود که علاوه بر این که امام زمان(علیه السلام) چشم خداست و تمام زندگی ما را می بیند ، در هفته دو بار نامه اعمال ما خدمت ایشان عرضه می شود و عملکردهای ما را ملاحظه می فرمایند و بر اساس آن چه عمل کرده ایم ، با ما رفتار می کنند.
(1). حضرت ولی عصر(علیه السلام)) می فرمایند : « نحن صنایع الله و الخلق بعد صنایعنا» .
الاحتجاج ،شیخ طبرسی،ج۲ ، ص ۴۶۶

منبع: پایگاه اینترنتی دفتر مرحوم آیةالله بهجت (قدس سره)


  نسخه مناسب چاپ | خروجی word | خروجی pdf | ایمیل | 

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۹
مجید کمالی

ورود ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ!

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۶ ق.ظ


ورود ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ!

ورود ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ!
ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺭﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺧﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺁﺫﯾﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ.ﺧﻮﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﺨﺘﻠﻂ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺟﺪﺍ.
ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺮﻗﺼﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺠﻠﺲ ﮔﺮﻡ ﺷﻮﺩ.
ﺁﺧﺮ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ. ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﻮﺩ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﺐ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺤﺮﻣﻨﺪ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺮﻭﺱ ﺑﻠﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺍﺧﻞ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﻣﺤﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ.
ﺁﻫﺎﻥ ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ.ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﻧﯿﺴﺖ 
ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﻌﺼﯿﺖ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻫﻢ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﻫﻤﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺣﺘﯽ خان دایی ﻭ.…
=====
ﺍﻣﺎ…ﮐﺎﺵ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻤﺎﻥ نیز می آمد.ﺣﻖ ﭘﺪﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﻣﺎ…
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩﺍﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ؟
ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ،ﺍﻣﺎ ﺁﻗﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ.ﺑﻪ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺳﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﻻﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ:
ﻭﺭﻭﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ!
ﺩﻭﺭﺗﺮﻫﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻋﺮﻭﺳﯿﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﻭﻟﯽ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﯿﺎﻡ.…ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺎﯾﺪ.ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻣﺎ..
ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺮﺍ خوشبختی ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩ.…
=====
ﭼﻪ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ.ﻣﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ
ﺳﻔﺮﻩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯾﻢ،ﺑﺎ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻣﯽ ﭘﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮔﻨﺎﻩ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ،ﺑﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﻋﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﮑﻨﯽ!
ﻣﺎ ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﭘﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ. ﺍﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ.
ﺳﯿﺪﺍﺑﻦ ﻃﺎﻭﻭﺱ ﻣﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺍﺏ ﻣﻘﺪﺱ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ: ﺭﺑّﻨﺎ ﺷﯿﻌﺘﻨﺎ ﻣﻨّﺎ…
ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ!ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﻧﺎﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯿﻢ.…ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ.…
ﺁﻥ ﺷﺐ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ ﺣﺘﯽ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﻝ ﺭﺍﺿﯽ ﺍﺕ میگذرانیم،ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ
........
دل نوشت: کسی به فکر مهدی(عج) نیست، نبودنش عادی شده.

 

  نسخه مناسب چاپ | خروجی word | خروجی pdf | ایمیل | 

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۶
مجید کمالی


ویژگی های دوست واقعی از زبان رهبر فرزانه انقلاب امام خامنه ای

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ لَا تَکُونُ الصَّدَاقَةُ إِلَّا بِحُدُودِهَا فَمَنْ کَانَتْ فِیهِ هَذِهِ الْحُدُودُ أَوْ شَیْ‏ءٌ مِنْهَا فَانْسُبْهُ إِلَى الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ شَیْ‏ءٌ مِنْهَا فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ.
فَأَوَّلُهَا أَنْ تَکُونَ سَرِیرَتُهُ وَ عَلَانِیَتُهُ لَکَ وَاحِدَةً.
وَ الثَّانِی أَنْ یَرَى زَیْنَکَ زَیْنَهُ وَ شَیْنَکَ شَیْنَهُ.
وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا تُغَیِّرَهُ عَلَیْکَ وِلَایَةٌ وَ لَا مَالٌ.
وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا یَمْنَعَکَ شَیْئاً تَنَالُهُ مَقْدُرَتُهُ.
وَ الْخَامِسَةُ وَ هِیَ تَجْمَعُ هَذِهِ الْخِصَالَ أَنْ لَا یُسْلِمَکَ عِنْدَ النَّکَبَات».
«شافی، ص ۶۵۱»
فى الکافى، عن الصّادق (علیه‌السّلام): «لا تکون الصّداقة الاّ بحدودها»
صداقت مرزهائى دارد که اگر این خطوط اصلى و این مرزها وجود داشت، صداقتى که آثار فراوان شرعى و برادرى شرعى بر آن مترتب است، مترتب خواهد شد؛ والاّ نه.
«فمن کانت فیه هذه الحدود او شى‌ء منها فانسبه الى الصّداقة»
حالا اگر همه‌ى حدود هم نبود، بعضى از این خطوط و مرزها باید باشد تا صداقت صدق کند.
"و من لم یکن فیه شى‌ء منها فلا تنسبه الى شى‌ء من الصّداقة فأوّلها ان تکون سریرته و علانیته لک واحدة ".
[اول اینکه] ظاهر و باطنش با تو یکسان باشد. اینجور نباشد که در ظاهر اظهار دوستى کند، [اما] در باطن با تو دشمن باشد؛ یا اینکه دوست نباشد حداقل خیر تو را نخواهد. این اولین شرط صداقت است.
"و الثّانیة ان یرى زینک زینه و شینک شینه "؛
[دوم اینکه] آنچه را که زینت توست، زینت خود بداند؛ آنچه عیب توست، عیب خود بداند. اگر شما به مقام علمى دست پیدا میکنید، یا یک کار برجسته‌اى می‌کنید که زینت براى شماست، این را براى خودش زینت بداند. اگر خداى نکرده چیزى در شما هست، صفتى، کارى، عملى که موجب عیب شماست، این را عیب خودش بداند؛ که طبعاً آثارى بر این مترتب است: سعى می‌کند برطرف کند، سعى می‌کند آن را پنهان کند. این‌جور نباشد که منتظر بماند تا شما یک لغزشى پیدا کنید، خوشحال بشود از این لغزش. صداقت این نیست.
"و الثّالثة ان لاتغیّره علیک ولایة و لا مال"؛
[سوم اینکه] اگر به یک قدرتى، حکومتى، ریاستى دست پیدا کرد، یا به یک مالى دست پیدا کرد، ثروتمند شد، وضعش با تو عوض نشود، تغییر نکند. بعضى‌ها اینجورى‌اند دیگر؛ با آدم رفیقند، به مجرد اینکه به یک مال و منالى، پولى، زندگى‌اى، چیزى میرسند، آدم مى‌بیند اصلا نمیشناسند آدم را. اصلا نمیشناسد، کانّه نمیشناسد آدم را؛ از این قبیل هم دیده‌ایم آدم‌هایی را. اینجور نباشد. داشتن مال و مقام او را عوض نکند، وضعش را با تو [عوض نکند].
"و الرّابعة ان لا یمنعک شیئا تناله مقدرته "؛
[چهارم اینکه] هر کار از دستش برمى‌آید، از تو دریغ نکند. خدمتى میتواند بکند، کمکى، وساطتى، توصیه‌اى، هر کار میتواند براى تو بکند و خیرى به تو برساند؛ از این امتناع نکند.
"و الخامسة و هى تجمع هذه الخصال ان لا یسلمک عند النّکبات "؛
[پنجم اینکه] در نکبتها و رویگردانى‌هاى دنیا تو را رها نکند. [اگر] به یک مشکلى دچار شدى، [به یک] بیمارى‌اى دچار شدى، سختى‌اى پیدا کردى؛ انواع و اقسام سختى‌ها دیگر - حالا در زمان ما ملاحظه میکنید؛ سختى‌هاى سیاسى و سختى‌هاى اقتصادى و حیثیتى و همه چى هست دیگر؛ انواعش را داریم مى‌بینیم، که در گذشته در دورانهائى اینها را نمیدیدیم، لیکن حالا جلوى چشم ماست؛ امتحانها فراوان است - [در] اینطور موارد تو را رها نکند؛ کمک کند

  نسخه مناسب چاپ | خروجی word | خروجی pdf | ایمیل | 

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۵
مجید کمالی

گناه لایه متعفّن بر روی قلب

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۲ ق.ظ

کسانی که در سطح بالایی از معرفت و بصیرت قرار دارند با تمام وجود، دعا و مناجات را می‌خوانند. فرق آنان با افراد معمولی همچون فرق کودک یا تاجر است. کودک با پول بازی می‏کند، اما تاجر با پول تجارت می‏کند. اگرچه بازی کردن نیز یک کار و سرگرمی است و کودک باید بازی بکند، اما بازی کودک با پول کجا و سودهای کلان تاجر از پول، کجا؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۲
مجید کمالی

100 فرق بین احکام مرد و زن

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۹ ق.ظ


100 فرق بین احکام مرد و زن

یــــــــک نکته: (آنچه در ذیل مطالعه میکنید نظر مراجع نیست چون در برخی از مطالب ذیل اختلاف فتوا هست و فایده این مطالب بخاطر اطلاعات عمومی کاربران محترم هست)
=====
جابربن یزید جعفى مى گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود:
1 و 2 - بلند اذان و اقامه گفتن بر زنان در حضور اجنبى جایز نیست .
3 و 4 - رفتن زنان به نماز جمعه و جماعت مکروه است .
5 و 6 - عیادت مریض و تشییع جنازه بر زنان استحباب ندارد، ولى بر مردان مستحب مؤ کداست .
7 و 8 - بلند گفتن تلبیه در حین محرم شدن ، و هروله و دویدن در سعى بین صفا و مروه بر زنان لازم نیست .
9 و 10 - بوسیدن حجرالاسود یا دست کشیدن بر آن ، و داخل خانه کعبه شدن براى زنان استحباب ندارد.
11 - حلق و سر تراشیدن براى محل شدن زنان لازم نیست ، بلکه باید مقدارى از موى سر را بچینند.
12 - زن نباید عهده دار منصب قضا باشد.
13 - زن نمى تواند متصدى امرى از امور حکومتى شود که نیاز به اعمال قدرت دارد.
14 - زن در امور نظامى نباید طرف مشورت قرار بگیرد.
15 - مباشرت در قربانى حج بر زن لازم نیست مگر در حال اضطرار.
16 - زن در وضوء از باطن ذراع آغاز به شستن مى کند و مرد از ظاهر ذراع .
17 - مسح سر از زیر چادر، مقنعه یا روسرى جایز است .
18 - زن مستحب است در حال قیام نماز ، دو پا را به هم بچسباند، در حالى که براى مرد استحباب دارد پاها را از سه انگشت تا یک وجب فاصله دهد.
19 - مستحب است مرد در حال قیام نماز دستهایش را پایئن بیاورد، و زن بازوانش را به سینه بچسباند.
20 - مستحب است زن در حال رکوع دستش را روى ران خود قرار دهد، و مرد باید دستش را روى زانویش قرار دهد.
21 - مستحب است زن هنگام سجده رفتن ابتداء بنشیند و بعد سجده کند.
22 - همچنین هنگام سر بر داشتن از سجده ابتدا بنشیند، و سپس برخیزد.
23 - مستحب است در حال سجده زنها آرنجها و شکم را بر زمین بگذارند و اعضاء بدن را به یکدیگر بچسبانند. ولى در مردها مستحب است آرنجها و شکم را به زمین نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند.
24 - هنگام تشهد مستحب است زنان دو پاى خود را بلند کنند و رانهاى خود را بهم بچسبانند.
25 - هنگام گفتن تسبیحات اربعه مستحب است انگشتان را بهم بچسبانند.
26 - هر گاه زن بخواهد با خداى خویش راز و نیاز کند، بهتر است دو رکعت نماز بجاى آورد. سپس با سر برهنه دعا کند. البته در صورتى که مشرف نباشد. خداوند دعاى او را اجابت ، و حاجت او را بر طرف فرماید، و او را ماءیوس و نا امید نگرداند.
27 - غسل جمعه براى زن در سفر مکروه ، و براى مرد مستحب است .
28 - گواهى زنان در مورد اجراء حدود پذیرفته نمى شود.
29 - گواهى زنان در طلاق مسموع نیست .
30 - گواهى زنان در آنچه نگاه کردن مرد به آن جایز نیست پذیرفته مى شود.
31 - شهادت زن در رؤ یت هلال و اثبات اول ماه قابل قبول نمى باشد.
32 - زنان نباید از وسط معابر عمومى و اماکن شلوغ و پررفت وآمد حرکت کنند، بلکه باید آهسته از مسیرهائى که نه خیلى خلوت باشد و نه خیلى شلوغ عبور نمایند.
33 - شایسته نیست زنان در اطاقهاى فوقانى و مکانهائى که در منظر اجنبى باشد بنشینند و سکونت کنند.
34 - آموختن علوم و فنون که مستلزم اختلاط با مردان اجنبى بدون رعایت حدود شرعى باشد جایز نیست .
35 - فراگرفتن ریسندگى و بافندگى براى زنان مستحب است .
36 - آموختن سوره نور براى زنان ثواب فراوان دارد.
37 - آموختن سوره یوسف براى زنان کراهت ، و براى مردان استحباب دارد.
38 - اگر زنى مرتد شود و از اسلام برگردد، حاکم او را توبه مى دهد. اگر توبه کرد، او را رها مى کنند. و اگر توبه نکرد، محکوم به حبس ابد با اعمال شاقه مى شود و او را در زندان به کارهاى سخت وامى دارند و از خوردن و آشامیدن منع مى کنند جز مقدارى که جان او حفظ شود. و باید خوراک نا مطبوع و بد مزه به او بخورانند و لباس زبر و خشن به او بپوشانند. وقت صلوة او را بزنند تا نماز بخواند، و هنگام روزه او را بزنند تا روزه بگیرد.ولى حکم مرد مرتد قتل است .
39 - از زنان کافر جزیه گرفته نمى شود، ولى از مردانشان جزیه مى گیرند.
40 - هر گاه زمان زاییدن فرا رسد، لازم است هر کس در اطاق زایمان باشد بیرون رود تا کسى ناظر عورت زن و کیفیت زاییدن نباشد.
41 - حضور حائض و زن جنب هنگام تلقین میت شایسته نیست .
42 - بر حائض یا جنب جایز نیست میت را داخل قبر قرار دهد.
43 - هر گاه زنى از جائى برخاست ، براى مرد جایز نیست بلافاصله در آنجا بنشیند، و نشستن مرد درآنجا مادامى که سرد نشده کراهت دارد.
44 - جهاد بر زنان واجب نیست و جهاد زنان خوب شوهردارى است .
45 - حق شوهر بر زن از بزرگترین حقوق است .
46 - هر گاه زنى بمیرد سزاوارتر از همه براى خواندن نماز میت ، شوهر اوست .
47 - زن مسلمان نباید در حضور زنان یهودى و نصرانى برهنه شود، زیرا آنان زیبائیهاى او را براى شوهران خود توصیف مى کنند و موجب مفسده مى شود.
48 - استعمال بوى خوش براى زن هنگام خروج از منزل جایز نیست .
49 - جایز نیست زنان خود را از حیث آرایش سر و صورت و پوشاک و غیره ، شبیه مردان بسازند. زیرا رسول خدا مردانى را که خود را به زنان ، و زنانى را که خود را به مردان شبیه سازند، لعن فرموده است .
50 - مکروه است زن خود را معطل کند و بدون شوهر باقى بماند.
51 - شایسته نیست ناخنهاى زن سفید دیده شود، هرچند با کمى حنا آن را رنگین سازد.
52 - روا نیست دستانش را در حال حیض خضاب کند، زیرا بیم تسلط شیطان بر او مى رود به طورى که او را به سوى ارتکاب گناه سوق دهد.
53 - هر گاه زن در حال نماز نیازى داشته باشد باید دستهاى خود را بهم زند، ولى مرد باید با سر و دست اشاره کند و بلند تسبیح بگوید.
54 - براى زن جایز نیست بدون چادر و پوشش کامل نماز بخواند، مگر کنیز باشد. یعنى زن باید تمام بدن جزگردى صورت ، و دست و پا، تا مچ را بپوشاند، ولى در مرد ستر عورتین کافى است .
55 - پوشیدن لباس ابریشمى و حریر و زربافت براى زن در نماز و غیر نماز و احرام جایز، ولى بر مردان حرام است .
56 - بدست کردن انگشترى طلا و آویختن زیورآلات حتى در نماز براى زن جایز است ، ولى بر مردان حرام و موجب بطلان نماز مى باشد.
57 - زن بدون جلب رضایت شوهر نمى تواند مالش را به مصرف برساند.
58 - زن بدون اجازه شوهر حق ندارد روزه مستحبى بگیرد.
59 - دست دادن زن با مرد اجنبى حرام است ، مگر از پشت پارچه و جامه .
60 - بیعت زنان از پشت لباس آنان است .
61 - زن بدون اذن شوهر جایز نیست به حج مستحبى برود.
62 - استحمام زنان در بیرون منزل کراهت دارد.
63 - سوار شدن زنان بر زین اسب ، دوچرخه و موتور سیکلت کراهت دارد.
64 - ارث زن نصف ارث مرد است .
65 - دیه نفس زن نصف دیه مرد است .
66 - دیه زن در جراحات بادیه مرد مساوى است تا اینکه به یک سوم دیه کامل برسد و بیش از آن دیه جراحت در مرد بالامى رود و در زن پائین مى آید.
67 - هر گاه زنى بخواهد به تنهائى به امام جماعت اقتدا کند باید پشت سر امام بایستد، ولى اگر ماءموم مرد باشد باید قدرى عقب تر در طرف راست امام بایستد.
68 - اگر زنى فوت کند کسى که بر او نماز میت مى خواند باید در مقابل سینه او بایستد و اگر متوفى مرد باشد مصلى باید مقابل وسط بدن او بایستد.
69 - در هنگام به خاک سپردن میت ، زن را از پهنا، و مرد را از طرف سر باید درقبر گذاشت .
70 - هیچ شفاعتى براى زن نزد پروردگار بهتر از رضایت شوهر نیست .
تذکر: غیر از آنچه در خصال صدوق آمده ، وجوه افتراق دیگرى را نیز مى توان ذکر نمود.
71 - در نماز جماعت ، اقتداء زن به مرد جایز، ولى اقتداء مرد به زن جایز نیست .
72 - شرط صحت جماعت در مرد عدم حائل بین او و ماءمومین یا امام است ، در حالى که وجود حائل بین ماءمومین زن یا بین زن با امام مانع صحت نیست .
73 - هر گاه پس از عقد و عروسى ، شوهر دیوانه شود، همسر حق فسخ نکاح دارد، ولى اگر زن دیوانه شد، شوهر حق فسخ ندارد.
74 - تکمیل تعداد لازم براى نماز جمعه باید مرد باشد و نمازگزار زن در تحقق شرائط کافى نیست .
75 - مرد نمى تواند خمس و زکات خود را به همسر خود بدهد، ولى زن مى تواند خمس و زکات خود را به شوهرش بدهد.
76 - قضاءنماز و روزه واجب فوت شده پدر بر ولى میت و پسر ارشد خانواده واجب است بخلاف مادر.
77 - زنان باید همیشه از منتهى الیه طرف راست ، و مردان از وسط معابر عبور نمایند.
78 - پوشیدن لباس دوخته در حال احرام براى زن جایز، و براى مرد حرام است .
79 - پوشاندن سر در حال احرام بر مرد حرام ، و بر زن لازم است .
80 - پوشاندن صورت در حال احرام بر مرد جایز، و بر زن حرام است .
81 - کوچ زن از مشعر به منى پیش از طلوع آفتاب جایز است ، ولى براى مرد جایز نیست .
82 - انعقاد نذر زن متوقف بر اذن شوهر است .
83 - ربا میان پدر و فرزند جایز است ، ولى بین مادر و فرزند جایز نیست .
84 - بلوغ پسر اِتمام پانزده سال قمرى ، و بلوغ دختر اکمال نه سال قمرى است .
85 - در ازدواج دختر، اذن ولى (پدر یا جد پدرى ) شرط است به خلاف پسر، و اذن مادر کافى نیست .
86 - ازدواج مرد مسلمان با اهل کتاب به صورت موقت جایز است ، ولى ازدواج زن مسلمان با آنها جایز نمى باشد.
87 - حق حضانت در پسر تا دو سالگى ، و در دختر تا هفت سالگى ، با مادر است .
88 - اختیار طلاق بالا صالة بامرد است و زن حقى در امر طلاق ندارد مگر تحت شرائط خاص که ضمن عقد لازم ذکر شود.
89 - اگر مرد زنش را طلاق دهد بلافاصله مى تواند همسر دیگر اختیار کند. به خلاف زن که باید عده نگاه دارد.
90 - هرگاه مردى در مرض موت با زنى ازدواج کند و قبل از عروسى بمیرد، عقد نکاح باطل مى شود، بر خلاف زن که اگر در مرض ‍ موت ، شوهر اختیار کرد و از دنیا رفت ، نکاح به قوت خود باقى است .
91 - اگر مرد در حال مرض ، همسرش را طلاق دهد و با همان بیمارى پیش از گذشت یکسال بمیرد، زن از او ارث مى برد، ولى اگر زن پس از عده بمیرد، مرد از او ارث نمى برد.
92 - شوهر از تمام اموال زوجه ارث مى برد، ولى زن از زمین ارث ندارد.
93 - سه خصلت : کبر، بخل و ترس در مرد مذموم ، و در زن ممدوح است .
94 - صحت طلاق متوقف است بر استماع دو مرد عادل ، و استماع زن در صحت آن اعتبار ندارد.
95 - پدر مى تواند فرزند صغیر خود را در صورت مصلحت به نکاح دیگرى در آورد، ولى مادر بر نکاح فرزند ولایت ندارد.
96 - نفقه زوجه و اولاد بر عهده شوهر است . و زن در تاءمین هزینه زندگى از نظر شرع مسئولیتى ندارد.
97 - براى اثبات دعاوى مالى شهادت دو زن به جاى یک مرد بشمار مى آید.
98 - کندن مو و خراشیدن صورت در مصیبت براى مرد کفاره ندارد، ولى در زن کفاره دارد.
99 - مرد مى تواند بیش از یک زن داشته باشد، ولى زن بیش از یک شوهر نمى تواند اختیار کند.
100 - اگر زن بمیرد شوهر در صورت وجود اولاد، ربع مال ، و در صورت عدم اولاد، نصف مال زن را ارث مى برد. ولى اگر مرد بمیرد همسرش در صورت وجود اولاد یک هشتم ، و در صورت عدم اولاد یک چهارم مال شوهر را ارث مى برد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۹
مجید کمالی

«نفس» خطرناک ترین دشمن انسان

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۷ ق.ظ

چه انسانهای شریفی که پس از مواجهه با نفس أمّاره از هستی و حیثیت خویش سقوط کردند و از قرب خدای مهربان محروم شدند.

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۷
مجید کمالی

غیبت و راههای درمان آن

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۲ ب.ظ

غیبت یکی دیگر از رذایل اخلاقی و مانع خود سازی است.غیبت، یعنی پشت سر مسلمانی حرفی بزنی که اگر به گوش او برسد ناراحت می شود 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۲:۲۲
مجید کمالی