گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

۷۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

خودتان را مارک دار نکنید!

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۴۷ ب.ظ


مسائل شرعی تاتو، خالکوبی و کاشت مو

تاتو همان خالکوبی است که افراد در گذشته برای اثبات پهلوانی تصاویری از شیر و اژدها را بر بازوانشان خالکوبی می کردند اما این روزها فقط برای زیبایی، خط باریکی روی پلک، داخل ابرو یا دور لب کشیده می شود که به اعتقاد عده ای از علما مورد اشکال است. پزشکان هم ازمنتقدین سرسخت تاتو و خالکوبی هستند و معتقدند افرادی که این کار را انجام می دهند حتی با رعایت مسائل بهداشتی 9 برابر بیشتر در معرض ابتلا به هپاتیت C قرار دارند و خطر ابتلا به ایدز و بیماریهای عفونی دیگر هم وجود دارد. در این گزارش می توانید نظر برخی از مراجع تقلید را درباره تاتو و خالکوبی بخوانید.

1- از حضرت زهرا(س) خجالت می کشم

چهره اش در خاطرم بود اما هر چه فکر می کردم نمی توانستم بفهمم کی و کجا او را دیده ام. قدبلند بود و چهارشانه. لباس خاکی پوشیده بود و اصلا شبیه بچه های شهر نبود. یک روز آمد توی سنگر و گفت بچه یک محله ایم. آن وقت بود که همه چیز یادم آمد. او که دستمال ابریشمی به مچ دستش می بست. دکمه یقه را باز می کرد و می نشست سر کوچه. باورش برایم سخت بود که او را اینجا ببینم. چند روز بعد که خودمانی تر شدیم. گفت: «اومدیم ببینیم اینجا چه جوریه. اونجا که خبری نبود».
نزدیک سحر، وقتی چفیه انداخت بود روی صورتش و نماز شب می خواند، فهمیدم باید همه چیزش را همین جا پیدا کرده باشد. وقتی ذکر مصیبت فاطمه زهرا (س) خوانده شد،آن قدر ضجه زد که گفتم الان است که از هوش برود. روز بود یا شب یادم نیست. آمد پیشم و گفت: «حاج آقا! آماده ام برم اون دنیا ولی به علی قسم از حضرت زهرا خجالت می کشم». بعد دکمه هایش را باز کرد و عکس یک زن را روی سینه اش خالکوبی شده بود، نشانم داد. در حالی که اشک روی چشمانش حلقه زده بود، بغض کرد و گفت: «می خواهم طوری بسوزه که هیچ اثری ازش نمونه». وقتی خبر شهادتش را دادند، بغض کردم. لبخند زدم و اشک ریختم. خودم را به جنازه اش رساندم. روی شکم افتاده بود. او را برگرداندم و شهادتش را تبریک گفتم. پیراهن خاکی نیم سوخته اش را باز کردم. سینه اش طوری سوخته بود که اثری از خالکوبی باقی نبود. صورتش داشت می خندید.
خاطرات علی اصغر کاویانی

2- شیر بی یال و دم و اشکم

اینکه برای نخستین بار چه کسی، در چه تاریخ و در کجا اقدام به نقش طرح یا نوشته روی پوست خود کرده مشخص نیست ولی بیشترین احتمال کشف اتفاقی پدیده توسط انسان اولیه هنگام تلاش برای بقا بوده است. قدیمی ترین نمونه خالکوبی در جسد یک کولی ایتالیایی با قدمت بیش از 5 هزار سال یافت شده است. روی اجساد مومیایی شده مصری نیز خالکوبی هایی وجود دارد و به نظر می رسد خالکوبی از آن جا به دیگر کشورها (یونان، ایران، عربستان، هند، چین و ژاپن) رفته و پس از گذر از هند ماهیتی مذهبی و آیینی یافته است. در ایران نیز خالکوبی قدمت زیادی دارد و داستان شیر بی یال و دم و اشکم مولانا در قرن هفتم هجری معروف ترین و مشهورترین روایت پارسی در این مورد است. البته این کار بعد از حملات مغول و رواج زورخانه ها و نیز زمان قاجار و بعد از آن پهلوی اول بین همین گروه و کلاه مخملی ها کاملاً رواج یافت. در دوره ای هم در یونان باستان صورت کنیزان و بازوی غلامان را خالکوبی می کردند تا در جامعه شناخته شوند. روایت هایی که در مورد خالکوبی از ائمه معصومین (علیهم السلام) آمده، نشان دهنده این است که خالکوبی در جزیره العرب قبل از اسلام وجود داشته.

3- مقام معظم رهبری

*بعضی از قسمت های بدنم خالکوبی شده است. گفته می شود که غسل یا وضو و نمازم باطل هستند و نمازی از من پذیرفته نمی شود. امیدوارم مرا در این باره راهنمایی فرمایید.
اگر خالکوبی مجرد رنگ باشد یا در زیر پوست بوده و بر ظاهر پوست چیزی که مانع از رسیدن آب بر آن شود وجود نداشته باشد، وضوع و غسل و نماز صحیح است.
*کسی که در جلوی سرش موی مصنوعی گذاشته است و در صورت نگذاشتن آن به مشقت می افتد، آیا مسح بر موی مصنوعی برای او جایز است؟
موی مصنوعی اگر به نحو کلاه گیس باشد، واجب است برای مسح آن را بردارد ولی اگر موی مصنوعی بر پوست سر کاشته شده باشد و برداشتن آن از جلوی سر باعث عسر و حرجی شود که عادتاً قابل تحمل نیست، مسح بر روی آن جایز است.
*کسی که از موی مصنوعی استفاده می کند، مسح سر را چگونه انجام دهد و وظیفه او برای غسل چیست؟
اگر موی کاشته شده، قابل برداشت نباشد و یا ازاله آن مستلزم ضرر و مشقت باشد و با وجود موها، قدرت بر رساندن رطوبت به پوست سر نباشد، مسح بر روی همین موها کافی است و غسل نیز همین حکم را دارد.

4- آیت الله مکارم شیرازی

*خالکوبی چه حکمی دارد و آیا برای غسل و وضو اشکالی ایجاد می کند؟

**هرگاه ضرر خاصی برای بدن نداشته باشد و تصاویر آن موجب فساد اخلاق نباشد، جایز است و در هر حال برای وضو و غسل اشکالی ایجاد نمی کند.

* - آیا خالکوبی در اسلام حرام است؟ چرا؟

حرام نیست، مگر عکس های خالکوبی شده مستهجن باشد یا اسامی مقدس که در حالت وضو نداشتن یا جنابت مایه اشکال شود.

* در آرایشگاه های زنانه خط ابرو را ترمیم می کنند. این حکم چیست؟ آیا برای وضو و غسل اشکالی ندارد؟

اگر منظور از ترمیم، کاشتن موست و آب به پوست بدن برای وضو و غسل می رسد، اشکالی ندارد و اگر منظور از خالکوبی با رنگ است که زیر پوست قرار می گیرد آن هم اشکالی ندارد.

* این روزها برخی از بانوان نسبت به ابرو یا دور لب، تاتو انجام می دهند مانند پررنگ کردن دور ابرو و لب با خالکوبی که زینت تلقی می شود و پوشاندن آن نیز مقدور نیست. لطفا بفرمایید این عمل مشمول آیه شریفه «وَ لایُبدینَ زینَتهنَّ» است یا نه؟ نگه به صورت چنین زنانی چه حکمی دارد؟

**آیه «و لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ» با توجه به جمله «الّاما ظَهَرَ مِنها» زینت های موجود در صورت و دست ها تا مچ را شامل نمی شود ولی اگر این زنیت تند و زننده باشد و منشاء مفاسدی شود،جایز نیست.

5- آیت الله شاهرودی

*حکم استفاده از عمل جراحی پلاستیک برای زیبایی چیست؟

**جایز است ولی اگر همراه با اعمال حرامی مثل نگاه کردن یا لمس بدن نامحرم باشد، آن اعمال حرامند.

*اگر وسیله کاشتن مو، موهای سر یا ابرو ترمیم شوند، وضو یا غسل با موی کاشته شده صحیح است؟

**اگر موهای کاشته شده جزء بدن شوند، وضو و غسل صحیح است و اگر جزء بدن نشوند، چنانچه مانع رسیدن آب به ظاهر پوست (بشره) باشد وضوع و غسل باطل و اگر مانع نشود صحیح است. همچنین است حکم موی کاشته شده در ابرو. یعنی اگر مقداری از ظاهر پوست صورت به مو چسبیده باشد به گونه ای که مانع رسیدن آب به آن قسمت شود، وضو و غسل باطل است و اگر آب به تمام اجزا برسد وضو و غسل صحیح است.

آیت الله سیستانی
*کاشتن ابرو برای زنان اشکال دارد یا خیر؟

**کاشتن ابرو به جهت وضو و غسل اشکال دارد ولی خالکوبی کردن آن مانعی ندارد.

*آیا استفاده از کلاه گیس به جای روسری کفایت می کند یا خیر؟

**جایز نیست چرا که خود کلاه گیس زینت است و باید ستر شود.

*آیا کلاه گیس زینت محسوب می شود؟

**کلاه گیس خود یک زینت است که باید از نامحرم پوشانده شود.

* تاتوکردن ابروها چه حکمی دارد؟

**مانعی ندارد ولی اگر زینت شمرده شود، زنان باید آن را از نامحرم بپوشانند.

*تاتو کردن ابروها و لب ها چه حکمی دارد؟

**اشکالی ندارد ولی زن ها باید آن را چنانچه عرفا زینت حساب شود از نامحرم بپوشانند.

*حکم خالکوبی بر روی بدن چیست؟

**بلامانع است.

*کسی که در سرش مو کاشته و سفر اول حج تمتع اوست،سر تراشیدن برای او واجب است؟

**سر تراشیدن در سفر اول حج مبنی بر احتیاط است و می تواند رجوع به غیر کند با رعایت «الا علم فالا علم» ولی کسی که مو کاشته اگر موهایش رشد نکند، غسل او باطل است و همچنین مسح او در وضو اگر نتواند بر قسمتی از پوست پاک موهای طبیعی جلوی سر مسح کند.

7- آیت الله علوی گرگانی
*حکم تاتوی ابرو برای خانم ها چیست؟

**اگر واقعا زیر پوست اثر می گذارند و مانع از وضو نیست اشکالی ندارد اما اگر عرفاًزینت محسوب شود، باید از دید نامحرم محفوظ بماند.

*قراردادن کلاه گیس مصنوعی یا موهای مصنوعی بر سر زن نامحرم و نگاه کردن به آن چه حکمی دارد؟

**اگر موجب نگاه مرد نامحرم به صورت یا گردن زن و امثال آن شود یا اگر موجب لذت مرد شود جایز نیست.

*تاتوی ابروی خانم ها چه حکمی دارد و آیا نماز و روزه ایشان با تاتوکردن قبول می شود؟

**تاتو از نظر ما حرام است اما بعد از آن نماز و روزه صحیح است.

*آیا دیدن کلاه گیس مصنوعی بر سر نامحرم اشکال دارد؟

**حرام است.

منبع: نشریه همشهری آیه شماره 4/مرداد 91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۴۷
مجید کمالی

خشت اول چون نهد معمار راست ...

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۴۷ ب.ظ


برای این که بچه های با ایمانی داشته باشیم باید از کودکی شروع کنیم

اشتباه نکنید! خیلی از آدم هایی که در سنین جوانی و حتی بزرگسالی روزه نمی گیرند و نماز نمی خوانند آدم های بی اعتقادی نیستند بلکه بیشترشان افرادی هستند که در دوران کودکی آموزش چندانی درباره انجام تکالیف دینی ندیده اند. چه اشکالی دارد بچه هایی که هنوز به سن تکلیف نرسیده اند با ما سحری بخورند و در چیدن سفره افطار کمک مان کنند. کودکی که این قدر برای شریک شدن در مراسم ماه رمضان اشتیاق نشان می دهد و با التماس می خواهد برای سحر بیدارش کنیم. قرار است چند سال بعد مثل خود ما تمام روز را با تشنگی و گرسنگی سر کند و به عبادت مشغول شود. کاری کنیم که وقتی روزه برایش واجب شد. این اشتیاق به معرفت عمیقی تبدیل شده باشد که او را به انجام مسائل دینی پایبند کند.

1- روزه کله گنجشکی

یکی از بازی های مورد علاقه بچه ها انجام کارهای بزرگترهاست. به ویژه رفتارهای مذهبی که برایشان جذابیت خاصی دارد. از همین تمایل بچه ها می توانید استفاده کنید تا علاقه آنها به مسائل دینی بیشتر شود. روزه کله گنجشکی بهترین راه حل برای ایجاد علاقه در کودکان به نماز است. از امام صادق (ع) نقل است که درباره روزه کوتاه کودکان فرموده اند: «ما کودکان خود را در سحرگاهان بیدار می کنیم تا روزه بگیرند اما در طول روز هر وقت خواستند می توانند افطار کنند.» این کار نوعی تمرین و آمادگی آنها برای عبادت است. در این نوع روزه کودک می تواند موقع اذان ظهر افطار کند. البته بعضی از خانواده ازکودک یا نوجوان می خواهند اگر توانایی دارد، بعد از افطارکردن در زمان اذان ظهر، تا موقع اذان مغرب هم غذایی نخورد تا موقع افطار، کنار سایر اعضای خانواده باشد.

2- یادآوری نعمت ها

یادآوری نعمات و الطاف خداوند راه خوبی است برای اینکه کودک و نوجوان به خداوند علاقه مند شود. و برای نزدیک شدن به او در مراسم مذهبی ماه رمضان شرکت کند. علامه محمدباقر مجلسی در جلد دوم کتاب بحارالانوار نوشته اند: «خداوند متعال به حضرت موسی (ع) وحی فرستاد که مردم را به من علاقه مند کن و آنان را نیز نزد من محبوب ساز. حضرت موسی (ع) عرض کرد چگونه این کار را انجام دهم؟ وحی آمد که نعمت های مرا برای آنان بازگوکن. آنان خود عاشق من خواهند شد». در واقع شناخت کودک نسبت به خدا و افزایش علاقه و محبت به او، محرک مناسبی است تا تربیت دینی کودک با روند بهتر و محکم تری پیش برو.

3- الگوی خوب

اینکه کودک از اطرافیان خود به خصوص پدر و مادر و خواهر یا برادر بزرگ تر الگو می گیرد و سعی می کند مثل آنها رفتار کند، نکته ای نیست که بر کسی پوشیده باشد. بنابراین آن چه باید بزرگ ترها به آن توجه داشته باشند این است که سعی کنند الگوی خوبی برای کودک خود باشند. اگر می خواهیم فرزندان مان در آینده با ایمان باشند، باید از همان روزهای کودکی او درست رفتار کنیم. در واقع رفتار درست بزرگ ترها بهترین راه آموزش و تربیت کودک است. امیرالمؤمنین علی(ع) فرموده اند: «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم/ مردم را با غیرزبان هایتان به راه خدا دعوت کنید». بنابراین تربیت و تشویق دیگران و به خصوص کودکان به انجام کاری، با عمل بهتر نتیجه می دهد تا از طریق کلام. کودک وقتی می بیند پدر و مادر و خواهر بزرگ ترش در ماه رمضان هر نیمه شب از خواب بیدار می شوند و سحری می خورند، در طول روز چیزی نمی خورند و وقت غروب افطار می کنند، او هم دلش می خواهد در تمام این کارها با بزرگ ترها همراه باشد. به همین دلیل است که گفته شده اگر میخواهید رفتاری را به کودک خود آموزش دهید، بهترین کار این است که خودتان الگوی مناسبی از آن رفتار باشید.

4- آموزش از لحظه تولد

برای این که فرزند ما از همان دوران کودکی نسبت به انجام وظایف دینی خود علاقه نشان دهد و مجبور نباشیم او را وادار به نماز خواندن یا روز گرفتن کنیم تا در نهایت با اکراه و از سر بی میلی نمازی بخواند یا روزه ای بگیرد. باید خشت اول تربیتی او را درست بگذاریم. در حقیقت دیوار شخصیتی کودک باید درست و راست رشد کند. به بیان دیگر باید از همان لحظه تولدش او را با زیبایی های دین اسلام آشنا کنیم. نخست اینکه همان ساعات اولیه تولد، در گوش او اذان و اقامه خوانده شود. در روایات نقل شده است که پیامبر اسلام (ص) در زمان تولد فرزندان فاطمه (س) و حضرت علی (ع) در گوش راست ایشان اذان و در گوش چپشان اقامه گفتند. به هر حال خواندن اذان و اقامه عمل مستحبی است که قبل از شروع نماز انجام می شود و تلاوت این ذکرها در گوش نوزاد، سنتی است که از پیامبر اسلام(ص) به مسلمانان آموزش داده شده. روایت است که شخصی به نام معاویه بن وهب از امام صادق(ع) پرسید کودک در چه سنی به اعمال عبادی وادار می شود؟ حضرت فرمودند بین شش و هفت سالگی. همچنین از امام زین العابدین (ع) روایت است که فرمودند: «زمانی که کودک به سه سالگی رسید، به او کلمه «لااله الا الله» را بیاموزید. زمانی که به سه سال و هفت ماه و بیست روزگی رسید، به او یاد دهید که نام پیامبر اسلام(ص) را بگوید و وقتی به چهارسالگی رسید، به او صلوات بر حضرت رسول (ص) و خاندان پاکش را آموزش دهید. هنگامی که پنج ساله شد، جهت قبله را به او نشان دهید و رو به قبله بنشانیدش. وقتی به شش سالگی رسید، رکوع و سجود در برابر خداوند متعال را به او یاد دهید و در هفت سالگی وضوگرفتن را به او بیاموزید. سپس به او بگویید نماز بخواند. آنگاه کودک را به حال خود بگذارید تا نه سال او تمام شود. وقتی تمام شد، در این هنگام وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و با ترک آن تنبیهش کنید و او را به نماز وادارید و بر ترک آن تنبیهش کنید. وقتی وضو و نماز را فراگرفت، خداوند او و پدر و مادرش را می آمرزد».

منبع: تفسیر وسایل الشیعه الی التحصیل
مسائل الشریعه-ج21
5- تشویق به جای اجبار
یکی دیگر از راه هایی که می تواند کودکان و نوجوانان را به مسائل دینی پایبند کند، تشویق است. در جلد سوم کتاب «اصول کافی» به نقل از امام محمدباقر (ع) آمده است: «ما کودکان خود را وقتی پنج ساله اند، به نماز امر می کنیم ولی شما کودکان تان را وقتی هفت ساله شدند، به نماز امر کنید. ما کودکان خود را وقتی هفت ساله اند، به روزه وامی داریم به اندازه ای که توان دارند؛ چه نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتی تشنگی و گرسنگی بر آنان چیره شد، افطار می کنند تا اینکه به روزه عادت کنند و توان آن را بیابند ولی شما کودکان تان را وقتی نه ساله شدند، به اندازه ای که توان دارند، به روزه وادارید و وقتی تشنگی بر آنان چیره شد، افطار کنند.» بنابراین ائمه اطهار (علیهم السلام) کودکان خود را به روزه گرفتن تشویق می کردند اما هیچ اصراری برای اینکه کودکان روزه خود را کامل کنند، نداشتند و این تشویق در حقیقت به منزله عادت دادن کودکان به انجام دستورات الهی است تا زمانی که به سن تکلیف برسند. بهتر است برای ایجاد انگیزه بهتر در کودک و نوجوانان، بزرگ تر ها به آنها هدیه بدهند. کارشناسان معتقدند این کار تاثیر بالایی دارد؛ به ویژه زمانی که آن هدیه مورد علاقه شان باشد و از آن احساس خوبی داشته باشند. به هر حال وقتی کودک چند بار با ذوق و شوق نماز خواند و در حد توان روزه گرفت، به مرور زمان انجام این اعمال در وجود او دائمی می شود و حتما در آینده انسان با ایمانی خواهد شد. هدیه دادن به کودک می تواند در روز عید فطر هم انجام شود. این کار، شیرینی عید فطر را در کام او چند برابر می کند و برای اینکه این لذت برایش تکرار شود، در سال های بعد هم سعی می کند روزه بگیرد یا در مراسم مذهبی ماه رمضان شرکت کند.
منبع:نشریه همشهری آیه شماره 4 / مرداد 91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۴۷
مجید کمالی

برج زهر مار نباش!

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۴۶ ب.ظ


نویسنده: مریم مرتضوی
6 مهارت دینی برای داشتن خانواده ای شاد
دور از جان شما بعضی از آدم ها مثل برج زهر مار می مانند که با یک من عسل هم نمی توان آن ها را خورد. حال فرقی نمی کند اوضاع زندگی بر وفق مرادشان باشد یا نباشد. انگار دست خودشان هم نیست؛ بد اخلاق و بدقلقند. کارشناسان معتقدند این جور این آدم ها در خانواده هایی بزرگ شده اند که طعم زندگی شاد را نچشیده اند. پدر خانواده هیچوقت نخندیده و مادر هم شرایطی فراهم نکرده تا نشاط و شادابی، میهمان خانواده شود و در حالی که تجربه نشان داده بچه هایی که در خانواده های شاد بزرگ می شوند از هر نظر موفق ترند. در دین اسلام راهکارهای مختلفی درباره خانواده بانشاط ارائه شده که خوب است برخی از این مهارت ها را با هم مرور کنیم.
1- راضی به رضای خدا باشید
یکی از مهمترین و بهترین راهکارها برای داشتن یک خانواده شاد و پرنشاط این است که والدین از هر اتفاقی که به خواست خدا برایشان روی می دهد، راضی و خرسند باشند و از بچه ها هم بخواهند حقیقت را بپذیرند چراکه رضایت به قضا و قدر الهی، چنان آرامش و نشاطی در خانواده به وجود می آورد که همه اعضای آن خانواده احساس خوشبختی کنند. در «غررالحکم» روایتی از حضرت علی (ع) نقل شده که فرموده اند: «اگر به مقدرات الهی راضی شدید، زندگی شما شیرین و خوش می گذرد.» امام صادق (ع) هم در روایتی می فرمایند: «نشاط شادی در اثر راضی بودن به رضای خدا و یقین به دست می آید و اندوه و غم در شک و ناخشنودی به مقدرات الهی حاصل می شود» احساس رضایت از اراده الهی باعث می شود که اعضای خانواده، بایدها و نبایدهایی را که خداوند برای آن ها تعیین کرده، بپذیرند و برای کسب موفقیت فردی و خانوادگی خودشان تلاش کنند تا به خواست خدا نتیجه به زحماتشان به ثمر برسد.
2- تفاهم داشته باشید
برای اینکه زندگی پرنشاطی داشته باشید همه اعضای خانواده باید یکدیگر را درک کرده و به خواسته های هم توجه کنند در واقع تفاهم و همدلی از شروطی است که در خانواده شاد نقش مهمی ایفا میکنند. البته این تفاهم و همدلی در صورتی به وجود می آید که هر یک از اعضای خانواده، پدر و مادر و فرزندان، یکدیگر را به درستی بشناسند و به هم احترام بگذارند. در روایتی در جلد 78«بحارالانوار» آمده که امام جواد (ع) درباره اهمیت و همدلی و همدردی با دیگران فرموده اند: «ثَلاثُ خِصالِ تَجتَلِبُ بِهِنَّ المَحَبَّهَ. اَلنصافُ فی المُعاشَرَهَ و المُواساهُ فِی الشِّدَّهِ و الاِنطِواع وَ الرُّجوعُ اِلی قَلبٍ سَلیم/ با سه خصلت، محبت دیگران به دست می آید: انصاف در معاشرت، همدلی و همدردی با آنها در سختی ها و بازگشت به قلبی پاک» بنابراین درک متقابل اعضای خانواده از نیازهای یکدیگر و اهمیت دادن به آن، برروحیه و اخلاق آنها اثر می گذارد و شادی و آرامش را به همراه خواهد داشت.
3- شبیه رسول الله شوید
خوش رفتاری با نزدیکان از دیگر مواردی است که کارشناسان معتقدند در شادی خانواده تاثیر بسیاری دارد. در کتاب «اصول کافی» به نقل از رسول اکرم (ص) آمده است: «آیا شما را از شبیه ترین مردم به خودم با خبر نسازم؟ گفتند آری ای رسول خدا فرمودند هرکس که خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینی اش دوستدارتر، برحق شکیباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و در خرسندی و خشم با انصاف تر باشد.» به هر حال گاهی پیش می آید یکی از اعضای خانواده نیازی دارد که دیگران برای پاسخ به نیاز او باید از خود گذشتگی کنند. در واقع اگر هر کدام از اعضای خانواده سرشان به کار خودشان باشد و نسبت به مشکلات بقیه بی تفاوت باشند، مسائلی به وجود می آید که کل خانواده را تهدید می کند و باعث ناراحتی همه می شود، در حالی که با همفکری، حمایت و همراهی می توانست مسئله به خوبی و خوشی تمام شود.
4- به همدیگر احترام بگذارید
یکی دیگر از راهکارهایی که در شاد بودن همه اعضای خانواده تاثیر بالایی دارد، احترام به یکدیگر است. پیامبر اسلام (ص) در این خصوص می فرمایند: «به کودکان رحم کن و بزرگسالان را احترام نما تا از دوستان من باشی». در واقع آن حضرت با این فرمایش، هم سیره خود را بیان فرموده و هم مسیر دوستی با خود را نشان داده است. خانه ای که در آن بزرگ ترها به کوچک ترها رحم می کنند و با آنها مهربان هستند، کوچک ترها حرمت بزرگ تر ها را حفظ می کنند و با آنان با ادب و احترام رفتار می کنند و پر از آرامش و نشاطی است که پیامبر اکرم (ص) درباره آن تاکید کرده اند.
اهمیت مهربانی و محبت کردن به فرزندان به حدی است که در کتاب «مکارم الاخلاق» به نقل از امام صادق (ع) آمده: «انَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیَرحَمُ الرَّجُلَ لِشَّدَهِ حُبِّهِ لِوُلدِهِ/خداوند عزوجل انسان را برای محبت بسیار به فرزندانش مورد رحمت خود قرار می دهد.»
البته یک راه مناسب برای ابراز محبت نسبت به دیگران و به خصوص افراد خانواده هدیه دادن است.در سیره اهل بیت (علیهم السلام) بر هدیه دادن تاکید بسیاری شده است. امام علی (ع) در این زمینه می فرمایند: «عَلیکُم بِالسَّخاءِ وَ حُسنِ الخُلقِ فانَّهُما یَزیدانِ الرِّزقَ وَ یوجِبانِ المَحَبَّه/به یکدیگرهدیه بدهید تا محبت را در میان خود بیفزایید.»
5- با محبت خارها گل می شود
گذشت کردن در برابر دردسرها و مشکلاتی که دیگران برای انسان به وجود می آورند از جمله کارهایی است که به آدم آرامش خاصی می دهد، حال اگر این بردباری و گذشت در برابر خطای یکی از نزدیکان و اعضای خانواده باشد نه تنها به او آرامش می دهد بلکه زندگی شیرین تر و شادتر می شود و جایی برای کینه نمی ماند. در همین مورد، در کتاب «کنزالعمال» روایتی به نقل از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «تَعافَوا تسقُطِ الضَّغائِنُ بَینَکم/نسبت یه یکدیگر گذشت کنید تا کینه هایتان از بین برود». بنابراین گذشت و بخشیدن خطای دیگران، کدورت ها را از بین می برد و فضای نشاط و شادی را بین افراد به وجود می آورد. در کتاب «اعلام الدین» روایتی از امام علی (ع) نقل شده که می فرمایند: «علیک بِمُداراهَ النّاسِ واِکرامَ العُلَماءِ وَ الصَّفح عَن زَلات الاخوان فَقَد ادَّبک سَیِّدُ الاوَّالینَ و الاخِرینَ بِقَولِه صلی الله علیه و اله. اُعف عَمَّن ظَلَمَک وَ صَلِّ مَن قَطَعَک وَ اعطِ مَن حَرَمَک/ تو را سفارش می کنم به مدارا با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران دینی چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است گذشت کن از کسی که به تو ظلم کرده، رابطه برقرار کن با کسی که با تو قطع رابطه کرده و عطا کن به کسی که از تو دریغ کرده است».
6- مهربانی و نرم خویی را پیشه کنید
خوش اخلاقی اکسیری است که نشاط و شادی را برای فرد خوش اخلاق و اطرافیان او به همراه می آورد. در واقع اخلاق خوب و نیکو تنها فرد را شاد و سرزنده نگه می دارد، بلکه آرامش خاطر و نشاط را به همه اعضای خانواده اش هدیه می کند. اما خوش اخلاقی چیست؟ اما جعفرصادق(ع) در کتاب «غررالحکم» درباره خوش اخلاقی می فرمایند: «نرم خو و مهربان باش و گفتارت پاکیزه و مؤدبانه باشد و با برادرت با خوشرویی برخورد کن». در کتاب «تحف العقول» هم روایتی از امام علی (ع) نقل شده که می فرمایند: «مَن ساءَ خلقُهُ مَلَّهُ اهلَهُ/هر س بداخلاق باشد، خانواده اش از او دلتنگ و خسته می شوند». آن حضرت همچنین درباره ثمره و نتیجه اخلاق خوب فرموده اند: وصولُ المَرءِ اِلی کل ما یبتَغیهِ من طیبّ عیشهِ وَ امنِ سِربه وَ سَعَهِ رِزقهِ به حسن نیَّتِهِ وَ سَعَهِ خُلقه/انسان با نیت خوب و اخلاق خوب به تمام آنچه در جست و جوی آن است از زندگی خوش و امنیت محیط و روزی زیاد دست می یابد
. بنابراین در خانواده ای که همه اعضای خانواده خوش اخلاق شاد باشند، روزی خانواده روز به روز بیشتر ی شود و بهترین شاهد مدعای ما حدیث دیگری است که از امام اول شیعیان نقل شده: «حُسنُ الخلق یُدِّرُ الرزاق و یونِسَ الرِّفاق/خوش اخلاقی روزی ها را زیاد می کند و میان دوستان انس و الفت پدید می آورد».
منبع:نشریه همشهری آیه شماره 4/ مرداد 91
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۴۶
مجید کمالی

بیشترین دلایل مراجعه مردم به دعا نویسان چیست؟

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۱۹ ب.ظ


 

بیشترین دلایل مراجعه مردم به دعا نویسان چیست؟
1- محبت میان زن و شوهر
اکثر کشمکش های خانوادگی، سردی ها، خانه گریزی ها، بدزبانی ها و جدایی ها به دلیل نبود مودت، رحمت و بهره مندی از آرامش روانی است برای اینکه نشاط روحی و شفقت میان شما و همسرتان استمرار داشته باشد و محبت میانتان عمیق و ریشه دار شود بهتر است بعضی از نکاتی را که دکتر نجمه فرحبخش، کارشناس روانشناسی در اختیار ما قرار می دهد رعایت کنید تا زندگی تان گرم شود.
نسخه روانشناسی
اولین نکته داشتن «گذشت» در زندگی است زن و شوهر بهتر است از خطاهای یکدیگر چشم پوشی کنند و خطای خودشان را در درجه اول قرار دهند.
دوم: اگر می خواهید تنور عشق و صمیمیت میان شما و همسرتان همیشه گرم بماند، حواستان باشد یکدیگر را با نامی صدا کنید که همسرتان آن را دوست دارد. مثلاً عزیزم.
سوم: از جمله سیاست هایی که خانم ها باید دقت بیشتری نسبت به آن داشته باشند این است که شوهرشان را بدرقه کنند و موقع بازگشت به استقبالش بروند و اگر چیزی خریده، از دستش بگیرند و به او خدا قوت بگویند. البته مردم هم باید با نشاط با همسرش خداحافظی کند و هنگام بازگشت به او خسته نباشید بگوید و از زحماتش تشکر کند.
چهارم: زن و شوهر باید به آراستگی خودشان توجه کنند تا خدای ناکرده همسرشان به نامحرم تمایل پیدا نکند. البته در اینجا مسئولیت خانم ها کمی بیشتر است و زن باید همان طور که اسلام توصیه کرده برای همسرش در زیباترین چهره و قیافه جلوه گری کند.
نسخه دینی
حجت الاسلام دهنوی درباره ی نسخه دینی افزایش محبت بین زن و شوهر می گوید: « خوش اخلاقی، تواضع و فروتنی از جمله راهکارهایی است که در افزایش محبت تأثیر دارد». بنابراین ما باید با هر کسی چنین رفتاری داشته باشیم فرقی نمی کند همسرمان باشد یا برادر یا خواهرمان.
2- محبوب شدن میان دیگران.
محبوب و عزیز بودن بین مردم نیاز طبیعی و فطری هر انسانی است. هر انسانی از منفور بودن گریزان است و دوست دارد مورد محبت دیگران واقع شود. البته این حس در مورد تازه عروسان قوی تر است و تلاش بیشتری می کنند تا میان خانواده شوهر و در نگاه مادر شوهر و صد البته شوهرشان عزیز باشند.
نسخه روانشناسی
دکتر فرحبخش برای این موضوع چند راهکار دارد؛ « اول آنکه باید دقت کنیم که می خواهیم نزد چه کسی عزیز شویم و هدفمان چیست؟ اگر خدای نکرده این موضوع از چارچوب شرع بیرون باشد، قطعاً فایده ای ندارد.
برای عزیز بودن، نخست باید ظاهری آراسته داشته باشید. تمیز و مرتب بودن، ناخودآگاه شما را جذب می کند بعضی از افراد بر اساس تصوری اشتباه برای جذاب شدن به زحمت زیادی می افتند و خود را به اشکال عجیب و غریبی درست می کنند. مهم ترین مسئله این است که مرتب و هماهنگ و در عین حال ساده باشید.
دوم: بعضی افراد برای اینکه جذاب تر شوند، بیشتر شلوغ می کنند غافل از اینکه سکوت و گوش دادن بیشتر به واقع شما را عاقل تر و قابل اطمینان تر معرفی می کند و این زمینه ای مناسب برای صمیمیت است.
سوم: نرم و ملایم سخن بگویید. با این روش افراد را جذب خود می کنید و به راحتی می توانید روی آنان تأثیر بگذارید.
چهارم: بی ادبی در کلام و رفتار از جذابیت شما کم می کند. شما باید هم در ظاهر آراسته باشید و هم در باطن وارسته. وقتی محترم و مودب و با شخصیت باشید، خواهید دید خود به خود جذاب می شوید.
نسخه دینی
در کتاب «اذکار» آیت الله حسن زاده آملی آمده است: «برای اینکه محبوب و عزیز شوید «یا من هو العزیز المنیع الغالب» را بسیار بخوانید. گفتن ذکر «یا خیر حبیب و محبوب» نیز سفارش شده است.
3- بچه دار شدن
ناباروری مشکلی است که در زندگی زن و شوهر و بروز مشکلات روحی و روانی میان آنها تأثیرگذار است. افرادی که برای درمان های پیشرفته و البته گران دست به دامان پزشک و ماما از یک طرف و عطار، رمال و دعانویس از طرف دیگر می شوند کم نیستند. در اینجا نگین بنایی، کارشناس مامایی راهکاری کوتاه و مفید در اختیارتان قرار می دهد که شاید پیش از این با آن مواجه نشده باشید.
نسخه علمی
ناباروری باعث ایجاد حالات روانی خاصی مثل اضطراب، ناامیدی، حسادت و خشم می شود. تجربه این احساسات کاملاً طبیعی است اما از آنجا که درمان ناباروری نسبت به سابق پیشرفت کرده و راه هایی پیش پای بیماران قرار می دهد. بنابراین لازم نیست بد به دلتان راه داده یا امیدتان را از دست دهید. اولین نکته این است که در صد زنانی که در اواخر دهه سوم و اوایل دهه چهارم سن خود تصمیم به بارداری می گیرند در حال افزایش است. اگر یک خانم به خاطر ادامه تحصیل یا شرایط شغلی زمان بارداری خود را به تعویق بیندازد، بهتر است بداند توانایی باروری زنان بعد از 35 سالگی کاهش یافته و در سنین بالاتر از کاهش چشمگیرتر نیز می شود. این تغییرات حتی گاهی زودتر از این سن هم شروع می شوند. بنابراین باید با مد نظر قرار دادن این موضوع، تصمیم به تأخیر در بارداری گرفت. مردان هم باید حواسشان جمع باشد که آلودگی هوا، مواد سمی و مصرف مواد مخدر می تواند در عقیم شدن آنان نقش داشته باشد.
نسخه دینی
در جلد اول کتاب «مکارم الاخلاق» صفحه 429، امام زین العابدین(ع) دعایی برای طلب فرزند توصیه کرده اند.: « رَبِّ لاتَذَرنِی فَرداً وَ اَنتَ خَیرُالوارِثینَ وَاجعَل لِی مِن لَدُنکَ وَلیّاً یَبَرُّبِی فِی حَیاتی وَ یَستَغفِرُلِی بَعدَ وَفاتی وَاجعَلهُ خَلقاً سَویّاً وَ لا تَجعَل لِلشّیطانِ فِیهِ شِرکا وَ لا نَصیباً اَللّهُمَّ اِنِّی اَستَغفِرُکَ وَ اَتوبُ اِلَیکَ اِنَّکَ اَنتَ الغَفُورُ الرَّحِیم.»
4- افزایش رزق و روزی
می گویند این روزها پول درآوردن خیلی سخت شده تورم بیداد می کند و مشکلات اقتصادی را هیچ رقمه نمی توان حل کرد اما با چه کنم چه کنم نمی توان مشکلی را حل کرد. در چنین شرایطی مجبوریم آگاهانه و با اعمال مدیریت، سریع خود را از دام نداری و فقر برهانیم. حتماً شما هم یکی از افرادی هستید که پیگیر راهکارهایی برای افزایش رزق و روزی بوده اید. البته رزق و روزی در روایات فقط به رزق و روزی مادی و پول اطلاق نمی شود؛ هر چند که راهکارهایی برای افزایش رزق مادی هم ارائه شده است.
نسخه روانشناسی
برای بهبود وضعیت مادی، دلایل و موانع مادی مختلفی وجود دارد که با برنامه ریزی می توان زمینه های مناسب را فراهم کرد. دلایل مادی افزایش رزق و روزی، تلاش و دقت در انتخاب کسب و کار و برخورد خوب با مردم و داشتن حساب و کتاب دقیق و موانع مادی آن، تنبلی، بدرفتاری با مردم و اقدامات بدون مشورت و بی مطالعه است. کارشناسان معتقدند شناخت این دلایل و موانع و رعایت آنها تأثیر بسزایی در بهبود وضعیت اقتصادی مان خواهد گذاشت.
نسخه دینی
بنابر روایات از جمله موانع معنوی روزی، گناهان مختلف است. در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: « اذا ابطَئَتِ الارزاقُ عَلَیکَ فَاستَغفِرِالله یوَسِّع عَلیکَ فیها / هنگامی که روزی برای تو سخت شد از گناهانت استغفار کن؛ خداوند روزی ات را وسیع می کند.» (بحارالانوار، ج 74، ص 271).
همچنین صدقه و بخشش در راه خدا از اسباب معنوی افزایش روزی است. امام علی (ع) می فرمایند: « اذا املَقتُم فَتاجِرُوا اللهَ بِالصَّدَقَه/ هر زمان فقیر و نیازمند شدید با دادن صدقه با خداوند معامله کنید.» (نهج البلاغه، حکمت 258).
صله رحم از اعمالی است که سبب افزایش طول عمر می شود و تأثیر قابل توجهی در افزایش روزی دارد. از امام باقر (ع) نقل است که می فرمایند: « صُلَهُ الاَرحامِ تُزَکِّی الاعمالَ وَ تُنمِی الاموال / صله رحم اعمال انسان را پاکیزه و اموال را زیاد می کند.» (کافی، ج 2، ص 150، ح 4).
5- گشایش بخت
دعا برای فراهم شدن زمینه ازدواج با همسری شایسته از کارهای مستحب و مورد ترغیب خداست. ائمه معصومین (ع) در روایات متعدد ما را به دعا کردن و نماز خواندن برای دست یافتن به یک ازدواج موفق توصیه و سفارش کرده اند اما علاوه بر راهکارهای معنوی برای گشایش در امر ازدواج، انجام بعضی کارها می تواند نتیجه بخش باشد.
نسخه روانشناسی
نجمه فرحبخش، کارشناس روانشناسی راه حل های جالبی در اختیار ما قرار می دهد؛ « نخست حضور مفید در اجتماع برای انجام فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، یا حاضر شدن در جلسات مذهبی است. چه بسیار وصلت هایی که در همین جلسات زمینه آنها محقق می شود مثلاً مادر آقا پسری، دختری را پسند می کند و ازدواج صورت می گیرد.
دوم: وساطت افراد خانواده، بستگان و به خصوص والدین متداول ترین روش در فرهنگ ملی و دینی ما برای ازدواج به شمار می آید. این روش ساده ترین روش عملی و سهل الحصول ترین راه کسب اطلاعات اولیه و ارتباطات بعدی است که بیشتر اوقات نتایج بهتری هم می دهد.
سوم: گاهی لازم است دو طرف اهم و مهم کنند و از خیر بعضی خواسته ها به نفع خواسته هایی که در اولویت هستند بگذرند. سلامت جسم و روان و قابل اعتماد بودن فرد، مطمئناً برای همه خانواده ها در اولویت قرار دارد و می تواند جایگزین ماشین و خانه و مجلس عروسی آن چنانی باشد.
نسخه دینی
یکی از بزرگان، از آیت الله بهجت برای گشایش بخت دختران جوان دستوری خواستند ایشان در پاسخ فرمودند: «آیه 74 سوره فرقان را بسیار بخواند.» رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً. بار دیگر از ایشان سوال کردند. دستور دیگری دادند؛ « نماز جعفر طیار بخواند و پس از آن دعایی که در کتاب «زادالعماد» علامه مجلسی آمده که باید در این هنگام خوانده شود بخواند و بعد به سجده برود و تلاش کند حتماً گریه کند (هر چند کم) و همین که چشمش را اشک گرفت. حاجتش را از خدا بخواهد. این کار را تا زمانی که حاجتش روا شود انجام دهد».
6- دوری از چشم زخم
اصل وجود چشم زخم بر اساس آموزه های الهی قطعی است؛ چنان که در روایات متعددی آمده است «العین حق» یعنی وجود چشم زخم حق است و واقعیت دارد. (مستدرک الوسائل، ج1، ص 422) اما آنچه باید بدان توجه داشت، جلوگیری از افراط در این موضوع است چون بسیاری از وقایعی که مستند به چشم زخم نیستند به آن نسبت داده می شوند. بنابراین نباید هر اتفاقی را که رخ می دهد، بدون علت یابی و ریشه یابی علل آن به چشم زخم نسبت داد؛ آن هم با اشاره به شخص خاصی که چشم شوری دارد. چنین برخوردی زمینه ساز ایجاد فتنه، قطع ارتباط با بستگان و سلب اعتماد نسبت به دیگران می شود.
نسخه روانشناسی
ریشه برخی از چشم زخم ها را می توان حسادت دانست. با این حال، کسی که چشم او دچار این قدرت شده، تا آنجا که ممکن است به اموری که مورد شگفتی یا حسادت اوست نگاه نکند یا اگر نگاه کرد فوراً روی خود را برگرداند و با دعا و توسل اثر آن نگاه را از بین ببرد.
نسخه دینی
اول: در روایتی در جلد 92 «بحارالانوار» نقل شده که درمان واقع چشم زخم، خواندن آیه 51 سوره قلم یعنی همان آیه «و ان یکاد» است. همچنین به خواندن سوره ناس، فلق و آیه الکرسی نیز سفارش شده است.
دوم: بر اساس روایات صدقه دادن درمان و مانع همه خطرات از جمله چشم زخم است. چنان که در روایات آمده است: « صدقه هفتاد بلا از بلایای دنیا را دور می کند.»
منبع: ماهنامه دین و زندگی همشهری آیه شماره 5
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۱۹
مجید کمالی

طلای حرام زرد و سفید ندارد

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۱۶ ب.ظ


حرام بودن طلا برای مرد و حلال بودن آن برای زن دلایل مختلفی دارد چرا که زن و مرد از نظر ویژگی های جسمی و روانی، از تفاوت های بسیاری برخوردارند و همین تفاوت که خودش پر از حکمت های ارزشمند است، احکام و مقررات ویژه ای برای آنان وضع کرده. احادیث و روایات بسیاری مبنی بر حرام بودن زینت طلا برای مرد روایت شده که از آن جمله می توان به سخنان امام صادق(علیه السلام) در «وسایل الشیعه» اشاره کرد که می فرمایند:« و جعل الله الذهب فی الدنیا زینه النساء فحرم علی الرجال لبسه و الصلوه فیه/ خداوند طلا را در دنیا زینت زنان قرار داده است. استفاده از آن برای مردان و نماز خواندن با آن حرام شده است». در این دو صفحه می توانید علاوه بر دیدگاه علما، دلایل پزشکی حرمت طلا برای مردان را بخوانید.

1- چرا طلا برای مردان حرام است؟

برای رسیدن به پاسخ این سؤال که چرا طلا برای مردان حرام است، باید از چند جنبه وارد بحث شد. باید بدانیم ممکن است علم بشر هنوز به رتبه ای نرسیده باشد که بتواند فلسفه همه احکام الهی را دریابد. علم بشر به تکامل نرسیده و ناقص است. بنابراین دلیل علمی فقط می تواند موید یک حکم شرعی باشد و بس. نکته دوم اینکه روایات بسیاری وجود دارد که مسئله حرام بودن طلا برای مردان را تأیید می کند. سوم اینکه همه علما به اتفاق، استفاده از طلا را برای مردان حرام می دانند.

علم پزشکی چه می گوید؟

تحقیقات پزشکی نشان می دهد طلا روی گلبول های قرمز خون مردان اثرگذار است و سیستم ایمنی بدن آنان را دچار مشکل می کند. درواقع وقتی طلا با پوست مردان تماس پیدا کند، یون های آن وارد بدن می شود چرا که در ساختار چربی پوست آقایان و خانم ها تفاوت هایی هست و همین مقدار چربی کمتر پوست آقایان باعث می شود طلا به راحتی به صورت یون از پوست مردان عبور کرده و در کبد آنان اختلال ایجاد کند. بنابر بررسی هایی که در سال 2010 در «ونکوور» کانادا انجام شده طلا دارای خاصیت شبه القایی است که بر پوست و خون مردان اثر منفی دارد. این فلز می تواند علاوه بر اثر منفی در کبد، موجب غلظت خون شده و به مرور زمان به امراض قلبی و سکته برای آقایان منتهی شود.

تأثیر طلا بر عقیم شدن

استفاده طولانی مدت از طلا روی تمام هورمون های مردان، به ویژه هورمون هایی که از ناحیه هیپوفیز در بدن پخش می شود تأثیر منفی می گذارد و باعث کاهش ترشح تستسترون و کمبود اسپرماتوزوئید و در نهایت کاهش قدرت جنسی و عقیم شدن مردان می شود.

2- حرمت طلا در کلام ائمه معصومین(علیهم السلام)

امام صادق(علیه السلام) درباره حرام بودن طلا برای مرد می فرمایند:« آهن، زینت اهل جهنم و طلا زینت اهل بهشت است و خداوند آهن را در دنیا زینت جن و شیاطین و طلا را زینت زنان قرار داده است؛ پس پوشیدن و نماز خواندن با آن برای مردان حرام است». همچنین در حدیث دیگری می فرمایند:« مرد طلا نپوشد و در آن نماز نخواند.» امام باقر(علیه السلام) نیز می فرمایند: « جایز است برای زن با طلا انگشتری داشته باشد و با آن نماز بخواند و این بر مردان حرام است». پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به امام علی(علیه السلام) می فرمایند:« ای علی! انگشتر طلا مپوش که این زینت تو در بهشت است.»

3- دلایل اجتماعی حرام بودن طلا برای مردان

ممکن است استفاده از طلا برای مردان آثار روحی و اجتماعی نامطلوب داشته باشد. مثلاً اگر مردان انگشتر طلا به دست کنند و خود را با طلا آلات مانند زنان زینت کنند، روحیه تکبر و خودگرایی در آنان بوجود می آید یا باعث رواج تجمل گرایی در جامعه می شود. علاوه بر این شباهت به زنان پیدا می کنند. بدیهی است چنین چیزی برای یک مرد و روحیه مردانه، مطلوب و پسندیده نیست. در روایات از شباهت زن و مرد در پوشاک، بسیار نهی شده است.

4- آیت الله خامنه ای:

به دست کردن انگشتر طلا توسط مردان، به خصوص در نماز چه حکمی دارد؟
- به دست کردن انگشتر طلا برای مردان در هیچ حالی جایز نیست و نماز با آن هم بنابر احتیاط واجب، باطل است. اگر چیزی که طلای سفید نامیده می شود، همان طلای زرد است که بر اثر مخلوط کردن ماده ای رنگ آن سفید شده، حرام است ولی اگر عنصر طلا در آن به قدری کم است که عرفاً به آن طلا نمی گویند، مانع ندارد و پلاتین نیز اشکال ندارد.
- آیا استفاده از طلا بدون قصد زینت به طوری که دیگران نبینند، اشکال شرعی دارد؟
پوشیدن طلا، خواه حلقه انگشتری باشد یا غیر آن برای مردان مطلقاً حرام است؛ هرچند به قصد زینت نباشد و از دید دیگران مخفی باشد.
- استفاده از طلا برای مردان به مدت کوتاه چه حکمی دارد؟ ما اشخاص بسیاری را مشاهده می کنیم که می گویند استفاده از آن برای مدت کوتاه، مثل لحظه عقد اشکال ندارد.
پوشیدن طلا برای مرد حرام است و فرقی بین مدت کم یا زیاد نیست.
- ساخت و فروش جواهرات طلا که مخصوص مردان است و زنان از آنها استفاده نمی کنند، چه حکمی دارد؟
ساخت جواهرات طلا اگر به منظور استفاده مردان باشد، حرام است و خریدو فروش آن به این قصد جایز نیست.
- آیا گذاشتن روکش طلا روی دندان اشکال دارد؟ روکش پلاتین چطور؟
گذاشتن روکش طلا یا پلاتین روی دندان اشکال ندارد ولی پوشاندن دندان های جلو با طلای زرد، اگر به قصد زینت باشد، خالی از اشکال نیست.

5- آیت الله نوری همدانی

در استفتا از دفتر آیت الله نوری همدانی تأکید شد: طلا چه سفید باشد و چه زرد، استفاده از آن برای مردان حرام است اما استفاده از پلاتین بلامانع است.

6- آیت الله سبحانی

پوشیدن لباس طلابافت برای مرد حرام و نماز با آن باطل است ولی برای زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.
زینت کردن به طلا مثل آویختن زنجیر طلا به سینه و انگشر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچی طلا به دست برای مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است؛ و احتیاط واجب آن است که از استعمال عینک طلا هم خودداری کند ولی زینت کردن به طلا، برای زن در نماز و غیرنماز اشکال ندارد.
- اگر مردی نداند یا فراموش کند که انگشتری یا لباسش از طلاست و با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است.
پوشیدن لباس غصبی و ابریشمی خالص و طلابافت و لباسی که از مردار تهیه شده، در حال ناچاری مانعی ندارد؛ و نیز کسی که ناچار است لباس بپوشد و لباس دیگری غیر از اینها ندارد و تا آخر وقت هم ناچاری او از بین نمی رود، می تواند با این لباس ها نماز بخواند.

7- آیت الله مظاهری

پوشیدن لباس طلابافت و ابریشم خالص برای مرد حرام و نماز با آن باطل است و اگر کسی عمداً و در حال اختیار و با دانستن اینکه لباس او طلابافت یا ابریشم خالص است و با علم به مسئله، در آن نماز بخواند نماز او باطل است ولی اگر سهواً یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه لباس او طلابافت یا ابریشم خالص است یا ندانستن مسئله باشد اشکال ندارد. زینت کردن به طلا مثل آویختن زنجیر طلا به سینه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچی طلا و مانند اینها برای مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است. چیزهایی از ابریشم خالص و طلا که صدق لباس و زینت نمی کند و همچنین لباس های طلابافت و ابریشم که ساتر عورت نیستند، نظیر عرقچین، جوراب کوتاه و دستمال در نماز و غیرنماز برای مرد اشکال ندارد.
پوشیدن لباس طلابافت و ابریشم خالص و زینت نمودن به طلا برای زنان در نماز و غیرنماز اشکال ندارد بلکه استحباب زینت نمودن آنها به طلا در نماز خالی از وجه نیست.

8- آیت الله سیستانی

پوشیدن طلا، اگرچه با آبکاری رنگ آن سفید شده باشد مثل آویختن زنجیر طلا به سینه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچی طلا به دست، برای مردان حرام و نماز خواندن با آنها باطل است ولی پوشیدن فلز پلاتین اشکال ندارد.

9- آیت الله مکارم شیرازی

- آیا آقایان می توانند در نماز حلقه ازدواج از جنس طلای سفید و برلیان در دست داشته باشند؟
زینت طلا به هر رنگی باشد برای مردان حرام است ولی برلیان و مانند آن اشکالی ندارد.
- استفاده از عینکی که دسته آن مخلوط به طلا یا طلای آن ظاهر است، برای مردان چه حکمی دارد؟ نماز خواندن با آن چه صورتی دارد؟
اگر مخلوط به طلا باشد، اشکالی ندارد اما اگر قسمت طلا به صورت روکش باشد، جایز نیست.
- از نظر شما نماز خواندن مرد با انگشتری که طلای سفید است چیست؟
باطل است ولی پلاتین با طلای سفید تفاوت دارد و نماز با آن اشکال ندارد.

10- آیت الله علوی گرگانی

آیت الله علوی گرگانی درباره استفاده اجناس طلا برای مردان، این طور می گوید:« به دست کردن ساعت از جنس طلا جایز نیست اما حمل آن در جیب مانعی ندارد.»

11- آیت الله وحید خراسانی

- آیا استفاده از طلای سفید برای مردان به عنوان حلقه نامزدی اشکال دارد و بر فرض حرام بودن آن، آیا نمازهایی که با آن خوانده ام نیز باطل هستند یا فقط خود فعل حرام است؟
انگشتر طلا به دست کردن و مانند اینها بر مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است و فرقی نیست که سفید باشد یا زرد؛ و در صورتی که طلا نباشد مثل پلاتین، مانعی ندارد و اگر مردی نداند یا فراموش کند که مثلاً انگشتر یا لباس او از طلاست یا شک داشته باشد و با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است؛ و این احکام مترتب است بر پوشیدن هرچیزی که عرفاً به آن طلا گفته می شود؛ چه زرد باشد، چه سفید.

12- چند استفتا

آیت الله فاضل لنکرانی

به نظر آیت الله فاضل، ظاهراً پلاتین غیر از طلای سفید است؛ لذا پلاتین برای مردان حلال است، اگرچه طلای سفید حرام است.

آیت الله صافی گلپایگانی

به نظر آیت الله صافی گلپایگانی، طلای سفید حرام و پلاتین اشکال ندارد.

آیت الله مجتبی تهرانی

آیا استفاده از فلز پلاتین برای مرد جایز است؟
اشکال ندارد.

منبع: همشهری آیه، شماره 3 تیر 1391.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۱۶
مجید کمالی

دلائل پسرانه، دلائل دخترانه

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۱۶ ب.ظ


ازدواج سنت پیامبر(ص)است. این جمله را بارها و بارها از زبان بزرگان دین، رسانه ها و پدر و مادرانمان شنیده ایم اما نگاه دقیقی به وضعیت امروز جامعه و بررسی آمار ازدواج ها نشان می دهد که سنت پیامبر(ص)این روزها آن قدر دیر انجام می شود که داد جامعه شناسان و آسیب شناسان را آورده و مقالات و گزارشات مختلفی از دلایل ازدواج دیرهنگام ارائه می دهند. بعضی از صاحب نظران، شرایط اقتصادی را دلیل بی رغبتی جوانان قلمداد می کنند و برخی هم تغییر ارزش ها و فرهنگ جامعه را در ایجاد این معضل سهیم می دانند. در این گزارش، سراغ دکتر سیدحسن حسینی، رئیس کمیته مصالح اجتماعی انجمن جامعه شناسان ایران رفته ایم تا در گفت و گو با او دلایل ازدواج دیرهنگام جوانان ایرانی را بررسی کنیم؛ موضوعی که چند سالی است همه تحقیقات و مطالعات او را تشکیل می دهد. رئیس گروه مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران معتقد است دلایل ازدواج دیرهنگام را می توان به دلایل دخترانه، پسرانه و دلایل مشترک تقسیم کرد.

الف. دلایل پسرانه
1. قانونی که قابل بررسی است

از زمانی که قانون خدمت دو ساله سربازی برای پسران تصویب شده سال ها می گذرد؛ مسئله ای که به گفته دکتر حسینی قابل بررسی است. خدمت سربازی وقفه ای در دوران جوانی پسران ایجاد می کند که به قول خودشان آنها را دو سال از زندگی عادی عقب می اندازد و شاید بسیاری از پسران از زیر بار سربازی شانه خالی کنند اما کارت پایان خدمت یکی از شروط اصلی والدین دختر برای رضایت به ازدواج است و آمارهای بسیاری در دست است که نشان می دهد بسیار از پسران به دلیل نداشتن کارت پایان خدمت، اجازه ازدواج برایشان صادر نمی شود چرا که در شرایط امروز، نداشتن کارت پایان خدمت با بسیاری از محرومیت های اجتماعی و اقتصادی مثل استخدام نشدن در ادارات دولتی و بسیاری از مشاغل دیگر همراه است.

2- کار خوبم آرزوست

برخی قوانین ما مرد را مسئول تأمین معاش زندگی می دانند. این قوانین که به یک عرف ماندگار تبدیل شده اند، بعد از قرار گرفتن کنار سایر مسائل، تأخیر در ازدواج جوانان را به دنبال دارند و یکی از دلایل کاملاً پسرانه برای سرباز زدن این سنت الهی هستند. زیرا مخارج زندگی مشترک تنها با داشتن یک شغل مناسب با درآمد مکفی و در مرحله بعد داشتن امنیت شغلی تأمین می شود. رئیس گروه مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران در این خصوص می گوید:« مطالعات نشان می دهد اگر بخواهیم دلایل تأخیر در ازدواج را طبقه بندی کنیم، نداشتن شغل مناسب و استرسی که جوانان برای پیدا کردن آن دارند، می توانند در اولویت های اول برای منع ازدواج قرار گیرند.»

3- نیازهایی که برآورده می شوند

جاری شدن خطبه عقد توسط عاقد برای مردان باری از تعهد را به دنبال دارد و مسئولیت تأمین زندگی یک خانم را بر گردنشان می اندازد. همین موضوع به ویژه در سال های اخیر به عنوان یکی از دلایل تأخیر در ازدواج از سوی جامعه شناسان مطرح می شود. دکتر حسینی در توضیح این دلیل می گوید:« ازدواج به زیرساخت هایی نیازمند است که بعضی فکری و روانی و بعضی نیز از الزامات تشکیل یک زندگی است که در بسیاری از پسران جوان این زیر ساخت های فکری و روانی وجود ندارد». وی در توضیح این زیرساخت ها ادامه می دهد:« زیرساخت های فکری و روانی یعنی آمادگی کامل برای تشکیل یک زندگی و برعهده گرفتن تعهد و مسئولیت از سوی پسران که متأسفانه این روزها در جامعه ما به صورت دوستی های نامشروع با دختران مختلف رواج دارد. برخی پسران با پرکردن خلاهای روحی و نیازهای دیگر که فقط با ازدواج تأمین شود، شرایط را طوری پیش می برند که نیازشان برآورده شود. به همین دلیل برای زیر بار نرفتن تعهد و مسئولیت، خود و خانواده شان را مجاب می کنند که ازدواج نکنند.»

4- سرپناه: اصلی ترین دلیل

این روزها مسکن به یکی از دغدغه های اصلی جوانان تبدیل شده. بررسی جامعه شناسان نشان می دهد که این موضوع در تأخیر ازدواج جوانان نقش مهمی دارد. دکتر حسینی در این خصوص می گوید:« مفاهیم زندگی شهرنشینی تغییر کرده. چند خانواده در یک خانه کوچک در گذشته زندگی می کردند اما حالا چنین چیزی وجود ندارد. مسکن نخستین شرط خانم ها برای شروع یک زندگی مشترک است. اگر این تغییر و خواسته را کنار شرایط وخیم مسکن قرار دهیم، مسکن را در یک تحلیل منطقی می توانیم در ردیف اصلی ترین دلیل تأخیر در ازدواج پسران بدانیم. این روزها پیدا کردن یک خانه کوچک در وسط شهر سرمایه ای بیش از 30 میلیون تومان می طلبد و تهیه این پول برای بسیاری از جوانان مقدور نیست.

ب- دلایل مشترک
1- از اروپاییان یاد بگیریم

رفاه زدگی نخستین دلیل مشترک دختران و پسران در تأخیر ازدواج به حساب می آید. هزینه های هنگفت ازدواج برای پسران و تهیه جهیزیه آنچنانی برای دختران مطابق با آخرین محصولات بازار، سنگ بزرگی است که جلوی پای بسیاری از جوانان انداخته می شود و این مانع بزرگ را فرهنگ حاکم بر جامعه و در مرحله بعد، پدر و مادران ایجاد می کنند. دکتر حسینی این موضوع یعنی رفاه زدگی را خاص جامعه ما می داند و می گوید:« من سال ها در کشور فرانسه درس خواندم و زندگی کردم و دوستان بسیاری داشتم. به همین دلیل شاهد ازدواج های متعددی بودم اما در هیچکدام از این ازدواج ها با وجود بضاعت مالی که خانواده دختر و پسر داشتند، این رفاه زدگی را ندیدم چون زندگی ها در اروپا با ساده ترین شکل ممکن آغاز می شود اما در ایران سنت های غلط قدیمی مان را که بار زیادی بر دوش خانواده ها می گذاشت با دنیای مصرفی امروز تطبیق دادیم. همه این موارد دست به دست هم داده و تشکیل زندگی زناشویی در ایران را با فاجعه همراه کرده. چون ترس از این هزینه ها و در بیشتر موارد، نداشتن پول و سرمایه شرایط را طوری پیش برده که جوانان ترجیح می دهند ازدواج نکنند.»

2- تلویزیون مقصر است

مطبوعات و رسانه ها به ویژه رسانه های تصویری، کلید فهم مردم در هر جامعه ای به حساب می آیند و این کلید فهم، امروز به صورت غیرمستقیم به یکی از دلایل تأخیر در ازدواج تبدیل شده است. دکتر حسینی بیشتر توضیح می دهد: «در جامعه ما قریب به اتفاق مردم از خواندن ابا دارند و بیشتر گرایش شان به رسانه تصویری یعنی صداو سیماست و نمی توان منکر تأثیر این رسانه ملی شد. اما رسانه ملی در عین تأثیرگذاری اش، با رواج الگوهای غیرقابل دستیابی و نامناسب به طور مستقیم در تصمیم جوانان برای ازدواج تأثیر دارد».
او در ادامه می گوید:« یکی از مواردی که جامعه ما به آن نیاز مبرم دارد، تحول فکری آدم هاست که ایجاد این تحول، از رسالت های رسانه ملی است. معتقدم این رسانه در انجام آن رسالت نه تنها کوتاهی بسیاری کرده بلکه برعکس با ارائه فیلم های اجتماعی با مفاهیم غیرواقعی در بسیاری از موارد تصورات ذهنی جوانان را دچار تزلزل می کند».

3- شکست والدین در زندگی مشترک

تجربه های تلخ گذشته در تصمیم گیری های امروز هر فرد تأثیر مستقیمی دارد. شکست والدین در زندگی مشترک و مشاهده دعواهای خانوادگی در بسیاری از خانواده ها فرزندان آنان را مجبور به انتخاب زندگی مجردی کرده. شاید این موضوع به عنوان عاملی در ازدواج دیرهنگام از دید افراد پنهان مانده باشد اما دکتر حسینی معتقد است نمی توان از کنار آن به راحتی گذشت و آن را باید به عنوان یکی از دلایل مهم ولی پنهان موشکافانه بررسی کرد. او می گوید:« مشاهده روابط سرد خانوادگی و مشاجره های طولانی مدت و در نتیجه از بین رفتن محبت در رابطه پدر و مادر تأثیر بسیاری در شکل گیری تصور فرزندانشان از زندگی مشترک دارد و به همین دلیل والدین باید حساسیت بسیاری در نشان دادن شکل روابط خود با یکدیگر در خانواده داشته باشند».

ج. دلایل دخترانه
1- می خواهم درس بخوانم

تحصیلات را می توان یکی از دلایل اصلی تأخیر در ازدواج دختران دانست. رئیس کمیته مصالح اجتماعی انجمن کارشناسان ایران، تحصیلات را به عنوان عامل تأخیر در ازدواج از دو منظر قابل بررسی می داند. دکتر حسینی می گوید:« در درجه اول و در نگاه خوشبینانه می توان گفت بسیاری از دختران ترجیح می دهند در دوران چهارساله یا بیشتر تحصیل شان ازدواج نکنند؛ اما این تنها یک بعد قضیه است. از منظر دیگر، تحصیلات باعث می شود که دختران نسبت به مطالبات قانونی خود آگاهی پیدا کنند و تن به ازدواج با هرکسی ندهند. از سوی دیگر با ورود آنان به دانشگاه ها و کسب مقام و مرتبه علمی، سقف آرزوهایشان برای انتخاب همسر بلندتر می شود و وسواس بیشتری به خرج می دهند. همه این دلایل که نتیجه ورود زنان به دانشگاه هاست، باعث شده اند سن ازدواج در دختران هر روز بالاتر برود.»
دکتر حسینی ادامه می دهد:« از آنجا که ازدواج به معامله ای دوطرفه شبیه است، می توان گفت موضوع تحصیل در دختران، شانس مردان را برای انتخاب کمتر می کند چون درصد زنان تحصیل کرده نسبت به مردان تحصیل کرده بالاتر است و هر مردی ترجیح می دهد با دختری ازدواج کند که با او در یک طبقه تحصیلی قرار داشته باشد.»

2- تفکرات تند فمینیستی

بعد از تحصیلات، ورود دختران به عرصه های شغلی و اجتماعی به عنوان یکی از دلایل تأخیر آنان در ازدواج قابل تأمل است.
دکتر حسینی در توضیح این دلیل تأخیر ازدواج می گوید:« در سال های گذشته به دلیل وجود برخی هنجارها و ارزش های سنتی، فرصت ورود زنان در اجتماع و فعالیت های اجتماعی شان کم بود و بسیاری از دختران برای فرار از محدودیت های خانه پدری، بدون درنظر گرفتن بسیاری از ملاک ها تن به ازدواج می دادند اما این روند امروز تغییر کرده و در بسیاری از موقعیت های شغلی، زنان از مردان پیشی گرفته اند و تعداد زنان شاغل هر روز بیش از پیش می شود. نتیجه اینکه دیگر محدودیتی نیست که دختران برای فرار از آن تن به ازدواج دهند و شاید بسیاری از آنان، تجرد را به تأهل ترجیح دهند».
وی کار دختران را از منظر دیگری نیز بررسی می کند و ادامه می دهد: «نیازهای مالی دختران بعد از ورود به عرصه کار کاهش می یابد و این استقلال مالی نیز دلیلی برای سخت شدن انتخاب آنان می شود. از سوی دیگر این روزها شاهد رواج برخی از تفکرات تند فمینیستی هستیم که ازدواج را برای زنان، تن دادن به سلطه مردانه قلمداد می کند و تجرد را به عنوان راه مبارزه با این نابرابری رواج می دهد».

3- بی اعتمادی به همسر

ناهنجاری های اخلاقی در جامعه یکی دیگر از دلایل دختران در تأخیر انداختن ازدواج است. به گفته جامعه شناسان، این بزه های اخلاقی به نهاد خانواده و مناسبات انسانی آسیب می زند و کیفیت ارتباطات را دچار شک می کند. رئیس گروه مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران همچنین می گوید: «افزایش اعتیاد، فریبکاری، کلاهبرداری و تجربیات تلخ دیگران که هر روز نیمی از اخبار و گزارشات صفحه حوادث روزنامه ها را به خود اختصاص می دهد، در کنار توسعه شهرنشینی و افزایش جمعیت، موجب بی اعتمادی و دیراعتمادی افراد به یکدیگر می شود. این بی اعتمادی آنقدر گسترش پیدا کرده که بسیاری از دختران به دلیل ترس از خیانت همسرانشان ترجیح می دهند ازدواج نکنند. البته این بی اعتمادی ها در شهرهای بزرگی مثل تهران به دلیل تراکم جمعیتی و فرهنگی بیشتر به چشم می خورد و در شهرستان ها شیوع کمتری دارد.» دکتر حسینی به بعد مثبت این ماجرا اشاره می کند و می افزاید:« این دیراعتمادی ها یک حسن دارد و آن اینکه ازدواج را با ضرورت تحقیق و انتخاب های آگاهانه همراه می کند و باعث جلوگیری از آسیب های احتمالی آینده می شود».

منبع: همشهری آیه، شماره 3 تیر 1391.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۱۶
مجید کمالی

ائمه در چه سنی ازدواج کردند؟

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۱۵ ب.ظ


درباره اهمیت ازدواج در اسلام تا دلتان بخواهد آیه و روایت وجود دارد. خدا در آیه 21 سوره روم ازدواج را یکی از نشانه های خودش می داند و می فرماید:« یکی از نشانه های خدا این است که از خود شما برایتان همسرانی آفریده تا با آنها آرام گیرید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد که در این، برای گروهی که می اندیشند عبرت هاست». اما متأسفانه اکنون بعضی از جوانان به بهانه های مختلف، این سنت نبوی را به تأخیر می اندازند و با امروز و فردا کردن مجرد می مانند. در حالی که سیره ائمه معصومین (ع) نشان می دهد که بزرگان دینی ما خیلی زودتر از سنی که حالا جوانان ازدواج می کنند متأهل می شدند. اگر می خواهید درباره سن و چگونگی ازدواج ائمه معصومین( ع) بیشتر بدانید این دو صفحه را بخوانید.

1- پیامبراکرم(ص)

سن ازدواج: 25 سالگی
نام همسر: حضرت خدیجه (س)
خیلی ها حضرت خدیجه( س) را به ثروتش می شناسند اما حتماً جالب است بدانید که او خواستگاران بسیاری داشت ولی به آنان پاسخ مثبت نمی داد. گویا او دل در گرو شخصی داشت که امین خدا بود .خودش می گوید روزی دانشمندی یهودی را دیدم که به من گفت جوانی که برای تو کار می کند نشانه هایی از پیامبری در اوست. حضرت خدیجه( س) حق داشت مجذوب و شیفته محمد(ص) شود، چرا که او امانتدارترین و صادق ترین فردی بود که تا به آن روز دیده بود. به همین دلیل خواهرش را به خواستگاری آن جوان فرستاد. پیامبر(ص) گفت باید از عمویم که مرا بزرگ کرده و بر من حق پدری دارد اجازه بگیرم. این ادب پیامبر(ص) را نشان می دهد. پیامبر(ص ) هنگام خواستگاری گفت به جز لباسی که بر تن دارد، ثروتی ندارد و جز زندگی ساده چیز چندانی نمی تواند برایش فراهم کند. حضرت خدیجه (س) می گوید آنچه درباره شما می دانم این است که صفای باطنی زیادی دارید. از آنچه شما دارید آگاهم و از آنچه دیگران نمی دانند باخبرم.

2- امام علی( ع)

سن ازدواج: 25 سالگی
نام همسر: حضرت زهرا (س)
حضرت زهرا(س) خواستگاران بسیاری داشت؛ از جمله ابوبکر و عمر(‌خلیفه اول و دوم) که پیامبر( ص) به آنان گفت ازدواج فاطمه به دست خداست و من در انتظار امر الهی هستم. عبدالرحمن بن عوف از ثروتمندان بزرگ عرب یکی دیگر از کسانی بود که اصرار بسیاری بر ازدواج با دختر پیامبر( ص) داشت و به پیامبر( ص)گفت حاضر است برای فاطمه مهریه فراوان بدهد و اموال فراوانی خرج کند. پیامبر( ص) برآشفته شد و گفت می خواهی با پولت ازدواج را بر من تحمیل کنی؟
روزی ابوبکر و عمر که پیامبر( ص) به درخواست ازدواجشان با فاطمه(س) جواب رد داده بود، سراغ علی (ع) رفتند و او را در نخلستان یکی از انصار در حال کار یافتند و به او ماجرای خواستگاری خود و پاسخ پیامبر( ص) را گفتند و افزودند ما فکر می کنیم پیامبر درخواست تو را برای وصلت با دخترش خواهد پذیرفت. حضرت علی(ع)‌لباس هایش را عوض کرد و با ظاهری آراسته پیش پیامبر( ص) رفت و با شرمساری، درخواستش را مطرح کرد. پیامبر( ص) خوشحال شد و گفت صبر کن نظر فاطمه را جویا شوم. وقتی رسول خدا(ص) نظر فاطمه را درباره ازدواج با پسرعمویش علی پرسید، سر به زیر انداخت و سکوت کرد. پیامبر( ص) گفت سکوت علامت رضایت است. سپس به علی(ع) گفت چیزی برای ازدواج داری؟ علی (ع) با کمال صداقت گفت همه ثروت من چیزی جز یک شمشیر، شتر و زره نیست. پیامبر( ص) گفت شتر برای کار است و شمشیر برای جهاد. زره را بفروش و برای مهریه هزینه کن. علی (ع) زره را به 480 درهم فروخت و همه آن را به عنوان مهریه در اختیار پیامبر( ص) قرار داد.

3- امام حسن (ع )

سن ازدواج: 18 سالگی
نام همسر: ام عبدالله
امام حسن(ع) را سبط اکبر می گویند، چون شباهت بسیاری به پیامبر( ص)داشت. شاید برای همین بود که افراد بسیاری مشتاق بودند که امام حسن(ع) به خواستگاری دخترشان برود. امام علی(ع)از امام حسن(ع)می پرسد تو چه کسی را می پسندی؟ امام حسن(ع) با کمال ادب و احترام می گوید آنچه شما بپسندید. حضرت علی(ع) چند تن از زنان مهاجرین و انصار را به خواستگاری «ام عبدالله» فرستاد و بعد از گرفتن جواب مثبت، مراسم ازدواج باشکوهی برای آنها برگزار کرد. امیرالمؤمنین(ع)در زمان ازدواج فرزندش حسن از خدا خواست به آنان فرزندانی عطا کند که بتوانند به دین خدا خدمت کنند؛ و همین طور هم شد زیرا « عبدالله» فرزند آنها در حادثه کربلا حضور داشت و به شهادت رسید.

4- امام حسین(ع)

سن ازدواج: 30 سالگی
نام همسر: شهربانو
نکته ضروری: درباره اینکه امام حسین(ع)قبل از شهربانو ازدواج کرده یا نه، منبع تاریخی موثقی وجود ندارد.
شهربانو یکی از دختران یزدگرد سوم،‌آخرین پادشاه ساسانی بود. قبل از آنکه ایران به دست مسلمانان فتح شود، شهربانو شبی در خواب دید که پیامبراسلام ( ص)وارد کاخ مدائن شد و همراه امام حسین(ع)نزد او نشست و امام حسین(ع)را به او نشان داد و فرمود ای دختر پادشاه عجم! من تو را نامزد حسین کردم. سپس شب بعد حضرت فاطمه(س) را در عالم خواب دید که وارد کاخ شد و خطاب به او گفت: دخترم! اگر می خواهی همسر فرزندم حسین شوی باید مسلمان شوی. شهربانو همان زمان همه مبانی اسلام را پذیرفت. مدتی بعد شهربانو در یکی از فتوحات شهرهای ایران به دست مسلمانان اسیر و از ایران به مدینه، مقر حکومت اسلامی برده و در آنجا با حمایت امیرالمؤمنین(ع)آزاد شد. سپس به همسری امام حسین(ع)درآمد و افتخار یافت مادر امام سجاد(ع)باشد. امام علی(ع)درباره این ازدواج به امام حسین (ع)فرمود از همسرت شهربانو خوب محافظت و نگهداری کن و به او نیکی نما؛ چه اینکه در آینده نزدیک برای تو فرزندی خواهد آورد که بهترین اهل زمین می شود.

5-امام سجاد(ع)

سن ازدواج: 19 سالگی
نام همسر: فاطمه، دختر امام حسن(ع)
تنها همسری که از طریق عقد دائم به ازدواج امام سجاد(ع)درآمد، فاطمه، دختر امام حسن(ع)بود. وقتی امام سجاد(ع) به سن جوانی رسید امام حسین(ع) به او گفت می خواهی بهترین زن را که فاطمه یادگار برادرم است برایت انتخاب کنم؟ امام سجاد(ع) که حدود 19 سال داشت گفت چه کسی بهتر از عموزاده ام که بوی عمویم امام حسن را می دهد. فاطمه که بعد از شهادت پدر، زیر نظر امام حسین(ع)پرورش یافته بود، شأن و جایگاه ارزنده ای داشت؛ تا جایی که امام صادق(ع)درباره اش می فرمایند:« او زنی راستگو و صدیقه است و هیچ زنی در شایستگی و فضیلت به پای او نمی رسد». در مراسم خواستگاری از فاطمه، عمه شان زینب(س) حضور داشت. فاطمه در واقعه کربلا به همراه همسرش امام سجاد(ع)و فرزند 5 ساله اش امام باقر(ع) حضور داشت.

6-امام محمدباقر(ع)

سن ازدواج: 25 سالگی
نام همسر: فاطمه
جمعیت بنی هاشم در مدینه روز به روز در حال افزایش بود و دختران بسیاری از خاندان بنی هاشم و علویون آرزو داشتند به همسری امام محمدباقر(ع) دربیایند ولی امام سجاد(ع)، «ام فروه» را که نام دیگرش فاطمه بود برای همسری فرزندش باقر انتخاب کرد. «ام فروه» با اینکه در سن نوجوانی بود، وقار و کمالات اخلاقی بسیاری داشت. وقتی لب به سخن می گشود، آرامش در سخنانش دیده می شد و آرام و متین بود. در شأن و مقام او همین قدر کافی است که امام صادق(ع) فرمود مادرم بانویی باایمان، باتقوا و نیکوکار بود و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.

7-امام صادق(ع)

سن ازدواج: 43سالگی
نام همسر: حمیده خاتون
نکته ضروری: درباره ازدواج امام صادق(ع)قبل از 43 سالگی اطلاعاتی در کتاب های تاریخی موجود نیست.
حمیده خاتون همسر امام صادق(ع)از مهاجران آندلس بود که حاصل ازدواجشان، امام کاظم(ع) بود. حمیده خاتون در میان زنان علوی همواره مورد احترام بود و پس از ازدواجش هرچه زمان می گذشت، به دلیل همنشینی با خاندان عصمت و طهارت، بر علم و معرفت و کمالش افزوده می شد. تا جایی که پس از چندی، او آنچنان رشد کرد و به مسائل اسلام آگاه شد که امام صادق(ع)به او فرمود در میان زنان مسلمان به تدریس احکام دینی و معارف اسلامی بپردازد. امام صادق(ع) درباره همسرش می فرماید:« حمیده مانند شمش خالص طلا از ناپاکی ها و ناخالصی ها مبراست. فرشتگان همواره او را نگهداری کردند تا به خاطر کرامتی که خدا نسبت به من و حجت پس از من( فرزندم) عنایت فرمود به من رسید». حمیده بانویی آگاه و راوی ای مورداطمینان بود که گاهی روایاتی را که از امام صادق(ع) شنیده بود نقل می کرد.

8- امام کاظم(ع)

سن ازدواج: 20 سالگی
نام همسر: نجمه
همسر امام کاظم(ع)نجمه نام داشت. او نیز از اهالی مغرب( آندلس سابق) بود. حمیده، مادر امام کاظم (ع)با او آشنا شد و او را برای همسری فرزندش کاظم انتخاب کرد. نجمه قبل از ازدواج با امام کاظم(ع) به خانه امام صادق(ع) رفت و آمد داشت و از محضر حمیده، مادر امام کاظم(ع) اصول و کمالات اسلامی را آموخت. او از نظر عقل، هوش و دینداری از بهترین بانوان بود. نجمه به حمیده احترام بسیاری می گذاشت و ادب را به طور کامل رعایت می کرد. حمیده می گوید:« وقتی نجمه به خانه ما راه یافت، پیامبر(ص) را در عالم خواب دیدم که به من فرمود ای حمیده! نجمه را به پسرت موسی ببخش و همسر او کن. همانا به زودی بهترین فرد روی زمین از او متولد می شود. من به این دستور عمل کردم و نجمه را همسر فرزندم کاظم کردم». نجمه دارای تقوا و فضیلت و زنی بسیار عفیف و بزرگوار بود.

9- امام رضا(ع)

سن ازدواج: 25 سالگی
نام همسر: خیزران
نکته ضروری: درباره اینکه امام رضا(ع) قبل از ازدواج با خیزران با چه کسی و در چه سنی ازدواج کرده منبع تاریخی موثقی وجود ندارد.
خیزران از اهالی «نوبه» یکی از شهرهای جنوب مصر بود. امام رضا(ع) همسرش را این گونه توصیف می کند:« همسرم خیزران بسیار مقدس و مطهر است. او کسی است که خدای متعال او را در طهارت بی نظیر قرار داده. او کسی است که مرا به آرزویم خواهد رساند و فرزندم جواد را به دنیا خواهد آورد.» آیت الله قرهی اعتقاد دارد در تولد فرزند خوب علاوه بر پدر، مادر نیز مؤثر است. به همین دلیل در انتخاب همسر نباید فقط خوش سیما بودن همسر را در نظر گرفت بلکه باید به خوش سیرت بودن او نیز توجه کرد. زیرا فرزند خوب از پدر و مادر خوب متولد می شود.

10-امام جواد(ع)

سن ازدواج: 20 سالگی
نام همسر: سمانه
امام جواد(ع)برای نخستین بار در 9 سالگی و با اجبار مأمون، دخترش «ام الفضل» را عقد کرد و در 20 سالگی با او ازدواج کرد اما از آنجا که « ام الفضل» نازا بود، هرگز از او دارای فرزندی نشد. چند سال بعد امام جواد(ع)با کنیزی پاک سرشت(سمانه) که از اهالی مغرب و از نوادگان عمار یاسر بود ازدواج کرد و امام هادی(ع) به دنیا آمد. به گواه تاریخ، سرانجام «ام الفضل» به دستور حاکم وقت( معتصم عباسی) امام جواد(ع) را مسموم کرد و حضرت به شهادت رسید.

11-امام هادی(ع)

سن ازدواج: 20 سالگی
نام همسر: سوسن
سوسن از بانوان بسیار ارجمند و دانشمند از اهالی«نوبه» بود که دست تقدیر او را به مدینه آورد و در آنجا به افتخار همسری امام هادی(ع) نائل شد. هنگامی که او را نزد امام هادی(ع) آوردند و همسر امام شد، امام درباره اش چنین فرمود:« سوسن بیرون کشیده شده از هر آفت و نقص و پلیدی و ناپاکی است». سپس به او فرمود:« به زودی خداوند حجتش را بر خلقش عطا می کند که سراسر زمین را همان گونه که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد می کند». او را به عنوان «جده» امام زمان(عج) هم می خواندند.
12-امام حسن عسکری(ع)
سن ازدواج: 22 سالگی
نام همسر: نرجس خاتون
نرجس خاتون مانند شهربانو، همسر امام حسین(ع)شاهزاده بود. آن طور که تاریخ نویسان نوشته اند قرار بود او با پسرعمویش ازدواج کند. مراسم ازدواجشان مهیا شد و میهمانان بسیاری آمدند. هنوز مراسم شروع نشده بود که ناگهان زمین لرزید، پایه تخت شکست و تخت واژگون شد و برادرزاده پادشاه که قرار بود داماد شود، از تخت افتاد و بیهوش شد. دوبار این اتفاق تکرار شد. خیرخواهان به پادشاه توصیه کردند از این کار منصرف شود، چرا که این حادثه عجیب نشانه خشم خدا و علامت پایان یافتن آیین مسیحیت است و امپراتور پذیرفت. نرجس خاتون گفت پس از این حادثه شبی در خواب دیدم حضرت مسیح(ع)، شمعون و گروهی از حواریون در قصر حاضر شدند. منبری از نور در همانجایی که تخت پسرعمویم بود حاضر کردند. ناگهان کسی وارد مجلس شد که نورش تمام قصر را پر کرد. پرسید او کیست؟ گفتند محمد بن عبدالله(ص) آخرین پیامبر خدا و دامادش علی بن ابیطالب(ع) است. بعد دیدم بزرگوارانی چون مسیح(ع) او را تکریم می کنند. پیامبر(ص) جلو رفت و به مسیح(ع) گفت ما آمده ایم ملیکا(نرجس خاتون) را که از فرزندان وصی تو، شمعون بزرگ است برای فرزندم حسن عسکری خواستگاری کنیم. حضرت مسیح(ع) به شمعون گفت سعادت به تو رو کرده. خویشی خود را با دودمان محمد پیوند بده. شمعون با خوشحالی پذیرفت. بعد از موافقت او، پیامبر(ص) خطبه عقد را خواند و مرا به عقد امام حسن عسکری(ع) درآورد. نرجس خاتون وقتی در یکی از جنگ های سپاه اسلام و روم به همراه عده ای از زنان رومی اسیر می شود، منتظر می ماند ببیند چه کسی به دنبالش می آید. روزی که اسیران جنگی را با کشتی به بغداد می آورند، نماینده ای از سوی امام هادی(ع) به آنجا می رود، او را می خرد و با اکرام آزاد می کند. خانواده امام هادی(ع) از او خواستگاری می کنند و نرجس خاتون مشتاقانه می پذیرد و خوابی را که دیده بود برای آنها تعریف می کند.

منبع: همشهری آیه، شماره 3 تیر 1391.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۱۵
مجید کمالی

روده راست تو شکم شما هست؟!

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۱۲ ب.ظ

راهکارهای عملی علمای دین برای ترک عادت زشت دروغگویی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۱۲
مجید کمالی

بچه نگو، یه دسته گل!

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۲:۱۱ ب.ظ

توصیه های اسلامی برای زیباشدن کودک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۱۱
مجید کمالی

علل افزایش مرگ‌های ناگهانی و زودرس!!

پنجشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۰۲ ب.ظ


آنها که بر اثر گناهان مى ‏میرند بیش از آنهایند که به مرگ الهى از دنیا مى ‏روند و کسانى که بر اثر نیکوکارى عمر طولانى پیدا مى ‏کنند، بیش از کسانى هستند که بر اثر عوامل طبیعى عمرشان زیاد مى ‏شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۰۲
مجید کمالی