عبدالعظیم حسنی، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرده و ایمان خویش را بر امام هادی(ع) عرضه داشته و در زمان وی وفات یافته است. مرقد وی در شهر ری معروف است. در برخی روایات گفته شده ثواب زیارت قبر او برابر با ثواب زیارت قبر حسین بن علی(ع) است.

ولادت و نسب

عبدالعظیم حسنی، در روز پنج شنبه 4 ربیع الثانی سال 173هـ ق در مدینه در زمان هارون الرشید چشم به جهان گشود.[۱] درباره محل ولادت وی اختلاف است. پدرش عبدالله بن علی قافه و مادرش دختر اسماعیل بن ابراهیم بوده که به «هیفاء» موسوم است.[۲] نسب وی به امام مجتبی(ع) می رسد. نجاشی از عالمان شیعی می گوید: پس از رحلت وی به هنگام غسل، رقعه ای در لباسش یافت شد که نسب وی در آن بدین صورت آمده است: من ابوالقاسم فرزند عبدالله، فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند حسن بن علی بن ابی طالب هستم.[۳] محقق میرداماد نیز درباره وی می نویسد: او (عبدالعظیم) دارای نسب روشن و شرافت آشکار است.[۴]

همسر و فرزندان

همسر عبدالعظیم، خدیجه دختر عموی ایشان که بنت قاسم بن حسن امیر مکنّی به ابومحمد بود و از وی صاحب دو فرزند به نام های محمد و ام سلمه است.[۵]شیخ عباس قمی در شرح یکی از فرزندان وی می گوید: محمد مرد بزرگواری بود و به مقام زهد و عبادت شهرت داشت.[۶]

مصاحبت با چند امام(ع)

آقا بزرگ تهرانی نقل می کند: عبدالعظیم حسنی، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرده و ایمان خویش را بر امام هادی(ع) عرضه داشته و در زمان وی وفات یافته است.[۷]اما آیت الله خویی معاصرت عبدالعظیم با امام رضا(ع) را نپذیرفته و رد می کند.[۸]

شیخ طوسی در کتاب رجالی خویش، وی را در زمره اصحاب امام عسکری(ع) نام می برد.[۹] عطاردی نیز تصریح می کند با توجه به حالات عبدالعظیم حسنی و تحقیق در روایات وی، می توان دریافت که چهار امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را درک کرده است.[۱۰]

دوران حیات

عصری که عبدالعظیم در آن می زیسته، مصادف با شرایط خفقان و سرکوب شیعیان توسط بنی عباس بوده و خود او همچون پدرانش سالها تحت تعقیب بوده است. وی با اینکه زمانی در مدینه، بغداد و سامرا می زیست و دارای روش تقیه و پنهان داشتن عقیده و مرام بود ولی بااین حال مورد غضب متوکل و معتز قرار داشت.[۱۱]

فضائل و مقامات

علامه حلی در شرح حال وی او را عالم پرهیزکار معرفی می کند.[۱۲] محدث نوری از رساله صاحب بن عباد در فضائل عبدالعظیم حسنی نقل می کند: او مردی با ورع، پارسا، معروف به امانت، صداقت در گفتار، عالم به امور دین، قائل به توحید و عدل و دارای احادیث بسیار بود.[۱۳] تقوا پیشگی و درستکاری عبدالعظیم حسنی باعث بلندی جایگاه و مقام وی نزد ائمه اطهار بود.[۱۴]

در بیان امام معصوم(ع)

امام هادی(ع) در سفری که عبدالعظیم به سامرا داشته، او را تصدیق می کند. امام هادی(ع) وی را این گونه خطاب می کند: یا اباالقاسم! تو به حق ولی ما هستی ... تو همان دینی را که پسندیده خداست، از ما گرفته ای ... خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند.[۱۵] این گفتگو میان امام و عبدالعظیم به «حدیث عرض دین» مشهور است.

مقام علمی

ابو تراب رویانی می گوید: شنیدم که ابو حماد رازی می گفت در سامرا بر امام هادی(ع) وارد شدم و از بعضی مسائل حلال و حرام پرسیدم. چون قصد وداع داشتم حضرت فرمود: چنان چه چیزی بر تو از امر دین در این دو مشکل شود از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی سؤال کن و سلام مرا به او برسان.[۱۶]

آثار علمی حضرت عبدالعظیم علیه السلام

یکی از ابعاد مهمّ در شخصیّت حضرت عبدالعظیم علیه السلام مقام و منزلت علمی و دانش و خدمات علمی اوست. وی علاوه بر نقل احادیث از ائمه معاصر خویش کتاب هایی نیز تالیف نموده است که این دو اثر از آن جمله است:

1-خطبه های امیرالمومنین علیه السلام : این اثر مشتمل بر چند خطبه مولای متقیان امیرالمومنان علی علیه السلام است.

2-کتاب یوم و لیله: در این اثر درباره وظایف و اعمال مستحب و اخلاقی افراد در هر شبانه روز مطالبی عرضه شده است. با کمال تاسف اصل این اثر همانند بسیاری از آثار ارزشمند اسلامی در طول تاریخ از بین رفته است. در هر حال توضیحات علمای تاریخ و سیره به خوبی گویای این حقیقت است که حضرت عبدالعظیم علیه السلام علاوه بر تلاش برای آموزش عقاید سالم و مراقبت بر عبادات و اعمال فردی و دفاع از اهل بیت علیهم السلام ، به منظور ارشاد تعلیم و تربیت صحیح دینی مردم آثاری را تألیف کردند که هر یک در نوع خود بسیار مفید و موثر بوده اند.

گفتار علما درباره حضرت عبدالعظیم

«صاحب ابن عباد» در وصف علم عبدالعظیم گفته است: «روایت کرده ابوتراب رویانی که گفت شنیدم از ابوحماد رازی که می‌ گفت وارد شدم بر حضرت امام «علی النقی» علیه السلام در «سُرّ مَن رای»، پس سوال کردم از آن حضرت جمله‌ای از مسائل حلال و حرام خود و جواب فرمود مسائل مرا؛ سپس حضرت فرمود ای حماد هرگاه مشکل شد بر تو چیزی از امور دینت پس سوال کن آن را از عبدالعظیم ابن عبدالله حسنی و سلام مرا به او برسان. همچنین امام هادی علیه السلام فرمود: «اگر زیارت می‌کردی قبر عبدالعظیم حسنی را که نزد شماست، هر آینه مثل کسی بودی که امام حسین علیه السلام را زیارت کرده باشد».

نجاشی در رجال خود حضرت عبدالعظیم علیه السلام را پس از ذکر شجره‌اش، صاحب کتاب «خطب امیرالمؤمنین» علیه السلام ذکر نموده است.

مرحوم میرزا حسین نوری محدث قرن اخیر در مستدرک الوسائل صفحه 614 ذکر نام و معروفیت وی را به امانت و راستگویی و درستکاری و اهل زهد و عبادت بودن تأکید می‌‌نماید و از قول حضرت ابوالحسن الهادی علیه السلام پاداش زیارت او را بهشت می‌‌داند.

مرحوم کجوری در «روح و ریحان» از قول سید مرتضی علم الهدی، حدیث عرض دین آن حضرت را نقل کرده است.

مرحوم مجلسی در «هدیة الزائرین» ص 546 از مزارات معلوم و مشهور، مرقد منور حضرت عبدالعظیم علیه السلام را در مقابل شجره ری ذکر می‌‌کند.

شیخ الطائفه نیز در رجال خود حضرت عبدالعظیم علیه السلام را از اصحاب امام هادی علیه السلام ذکر کرده و در پایان نام او را به «رضی الله عنه» یاد نموده که رضی الله عنه نزد اصحاب حدیث با اهمیت است.

علامه حلی در خلاصه الاقوال، حضرت عبدالعظیم را جزء «ثقات» و «ممدوحین» ذکر کرده و مرحوم شیخ صدوق در صفحه 92 «ثواب الاعمال» از محاسن برقی حدیثی را از حضرت عبدالعظیم علیه السلام نقل کرده و صاحب محاسن او را رضی قلمداد نموده است.

مرحوم میرداماد رحمةالله علیه در راشحه خامسه از «رواشح السماویه» گفته است: واضح است که طریق عبدالعظیم حسنی علیه السلام «حسن» شمرده شود، زیرا که اهل حدیث و علما رجال وی را مدح و توصیف و تمجید نموده‌اند... مگر حضرت هادی علیه السلام به او نفرمود، تو به حق از دوستان ما هستی؛ این فرمایش امام علیه السلام جامع‌ترین تعریف درباره حضرت عبد العظیم با در نظر گرفتن شرافت، نسب و عظمت خانوادگی اوست.

شیخ صدوق در کتاب صفات شیعه از امام هادی علیه السلام نقل کرده‌ که به ایشان فرمودند: انت ولیُنا حقاً؛ تو به حقیقت از دوستان و یاران ما هستی.

روایات عبدالعظیم

در کتب حدیثی و متون روایی بیش از صد روایت از عبدالعظیم حسنی آمده است که نشان از کثیرالروایة بودن او دارد. صاحب بن عباد می گوید: وی کثرت روایت و حدیث دارد و از امام جواد(ع) و امام هادی(ع) روایت می کند.[۱۷]

وی کتاب هایی دارد به نام «خطب امیرالمؤمنین»[۱۸]و کتاب «یوم و لیله»[۱۹] که ظاهرا اعمالی است که بر حسب اخبار ائمه اطهار(ع) با اذکار خاصه روایت شده است و هر مکلفی می تواند در تمام روز و شب از مستحبات و واجبات به جا آورد.[۲۰] از وی کتاب هایی با عنوان «روایات عبدالعظیم حسنی» نیز شهرت دارد.[۲۱]

عده ای از بزرگان شیعه احادیثی را از عبدالعظیم حسنی روایت کرده اند. شیخ صدوق، مجموعه روایات وی را با عنوان «جامع اخبار عبدالعظیم» گردآوری کرده است.[۲۲]در شمار احادیثی که وی بی واسطه از امامان(ع)، نقل می کند؛ دو روایت از امام رضا(ع)، 26 روایت از امام جواد(ع) و 9 روایت از امام هادی (ع) است و روایات باواسطه وی هم به 65 حدیث می رسد.

هجرت به ری

بنا بر گزارش های تاریخی، عبدالعظیم در زمان معتز خلیفه عباسی، به جهت اذیت و آزار و خوف از قتل، به امر امام هادی(ع) از سامرا به ری - که از پایگاههای مهم عباسیان بود - هجرت کرد. برخی هم نقل کرده اند به قصد زیارت قبر علی بن موسی الرضا(ع) به قصد خراسان هجرت کرد و در ری برای زیارت حمزه بن موسی بن جعفر(ع) توقف کرد و در آن جا مخفی شد.[۲۳]

نجاشی می گوید: احمد بن محمد بن خالد برقی ماجرا را این گونه روایت می کند: عبدالعظیم در حال فرار از سلطان، به ری آمد و در سرداب خانه مردی از شیعه در محله «سکة الموالی» ساکن شد. او در همان سرداب به عبادت می پرداخت. روز را روزه می گرفت و شب را به عبادت می گذراند. وی مخفیانه از منزل بیرون می آمد و به زیارت قبری می رفت که می گفت: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر(ع) است. پیوسته در آن سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان آل محمد یکی پس از دیگری می رسید تا اکثر شیعیان با وی آشنا شدند.[۲۴]

رحلت عبدالعظیم و چگونگی آن

گفته شده رحلت عبدالعظیم حسنی در 15 شوال سال 252 هـ ق و در زمان امام هادی(ع) بوده است.[۲۵]آن چه درباره چگونگی رحلت عبدالعظیم حسنی آمده است، دو قول مرگ طبیعی و شهادت او را روایت کرده اند. نجاشی نقل می کند: عبدالعظیم مریض شد و از دنیا رفت.[۲۶] یا شیخ طوسی می گوید: عبدالعظیم در ری مُرد و قبر او در آن جاست.[۲۷]

در مقابل، روایتی نیز هست که قائل به زنده به گور کردن و شهادت عبدالعظیم شده است. طریحی می نویسد: از اولاد ابوطالب، کسی که در ری زنده مدفون شد عبدالعظیم حسنی است.[۲۸] واعظ تهرانی در این باره تصریح می کند: در کتاب رجال و انساب، از احوال حضرت عبدالعظیم تفحص نمودم و از شهادت آن جناب خبری صحیح و موثق نیافتم.[۲۹]

مدفن و ثواب زیارت عبدالعظیم

بنا بر نقل محدث نوری، فردی از شیعیان، رسول اکرم(ص) را در عالم رؤیا زیارت می کند که به او می فرماید: فردا یکی از اولاد من در باغ سیب در منزل عبدالجبار بن عبدالوهاب رازی تشییع و دفن خواهد شد. وی آن باغ را خرید و وقف عبدالعظیم و دیگر شیعیان کرد که در آن دفن شوند.[۳۰] به همین علت، آرامگاه وی به «مسجد شجره» یا «مزار نزدیک درخت» معروف است.[۳۱]

شیخ صدوق در باب زیارت مرقد وی، روایتی را نقل می کند که فردی از اهالی ری بر امام علی النقی(ع) وارد شد و گفت: به زیارت حضرت سیدالشهداء(ع) مشرف شدم. امام(ع) فرمود: اگر قبر عبدالعظیم را که نزد شماست زیارت می کردی مانند کسی است که قبر حسین بن علی(ع) را زیارت کرده است.[۳۲]

آثار درباره او

  • جنة النعیم و العیش السلیم فی احوال السید الکریم و المحدث العلیم عبدالعظیم الحسنی (ع)، نوشته:باقر کجوری مازندرانی[۳۳]

پی نوشت:

1.      الذریعه، ج 7، ص 169. بر آستان کرامت، ص 5.

2.      عمده الطالب، ص 94.

3.      رجال نجاشی، ص 248.

4.      الرواشح السماویة، ص 86.

5.      جنه النعیم، ج 3،ص 390. عمده الطالب، ص 94.

6.      منتهی الآمال، ج 1، ص 585.

7.      الذریعه، ج 7، ص 190.

8.      معجم رجال الحدیث، ج 11، ص 53.

9.      رجال طوسی، ص 401.

10.  عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده، ص 37.

11.  بر آستان کرامت، ص 7.

12.  خلاصه الاقوال، ص 226.

13.  خاتمه مستدرک، ج 4، ص 404.

14.  بر آستان کرامت، ص 9.

15.  امالی، ص 419 و 420. روضه الواعظین، ص 31 و 32.

16.  مستدرک الوسائل، ج 17، ص 321.

17.  مسند الامام الجواد، ص 302.

18.  رجال نجاشی، ص 247.

19.  الذریعه، ج 7، ص 190.

20.  جنه النعیم، ج 5، ص 182.

21.  خاتمه مستدرک، ج4، ص 404.

22.  الهدایه، ص 174.(مقدمه)

23.  جنه النعیم، ج 4، ص 131.

24.  رجال نجاشی، ص 248.

25.  الذریعه، ج 7، ص 290.

26.  رجال نجاشی، ص 248.

27.  الفهرست، ص 193.

28.  المنتخب، ص 8.

29.  جنه النعیم، ج 5، ص 360.

30.  خاتمه مستدرک، ج 4، 405.

31.  عمده الطالب، ص 94. بر آستان کرامت، ص 12.

32.  ثواب الاعمال، ص 99.

33.  پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه‏های ایران

    منابع


  1. ابن عنبه، جمال الدین، عمده الطالب فی انساب آل ابیطالب، نجف، المطبعه الحیدریه، 1380 هـ.
  2. تهرانی، آقا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دار الاضواء، 1403 هـ.
  3. حلی، حسن بن یوسف، خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال، تحقیق جواد قیومی، بی جا، نشر الفقاهه، 1417 هـ.
  4. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، 1413 هـ. 
  5. صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم، الشریف الرضی، 1368 ش.
  6. صدوق، محمد بن علی، الهدایه، قم، مؤسسه الامام الهادی، 1418 هـ.
  7. صدوق، محمد بن علی، الامالی، قم، مؤسسه البعثه، 1417 هـ.
  8. طریحی، فخرالدین، المنتخب فی جمع المراثی و الخطب، نجف، بی نا، 1369 هـ.
  9. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، تحقیق جواد قیومی، بی جا، نشر الفقاهه، 1417 هـ.
  10. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام الجواد(ع)، مشهد، آستان قدس رضوی، بی تا.
  11. عطاردی، عزیزالله، عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده، قم، دارالحدیث، 1383 هـ.
  12. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، قم، دلیل ما، 1379 ش.
  13. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1416 هـ.
  14. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، آل البیت، 1408 هـ.
  15. نوری، میرزا حسین، خاتمه مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، 1415 هـ.
  16. نیشابوری، محمد بن الفتال، روضه الواعظین، قم، الشریف الرضی، بی تا.
  17. میرداماد، محمدباقر بن محمد، الرواشح السماویه، تحقیق نعمت الله جلیلی، دارالحدیث، 1422 هـ 1380 ش.
  18. واعظ کجوری، محمد باقر بن اسماعیل، روح و ریحان یا جنه النعیم و العیش السلیم فی احوال السید عبدالعظیم الحسنی، قم، دارالحدیث، 1382 ش.
  19. بر آستان کرامت(زیارتنامه و زندگینامه حضرت عبدالعظیم و امامزادگان مجاور)، دارالحدیث، 1392.

  20. برگرفته از ویکی شیعه و دانشنامه اسلامی