گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

تعریف محبّت به اهل بیت(ع) و توحید

چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۱۲ ق.ظ

امام صادق علیه السّلام فرمود: خداوند تا دوستى بنده ‏اى را نپذیرد وى را دوست نخواهد داشت، و دوستیش را نپذیرد تا بهشت را بر او واجب گرداند.

مردى بر امام صادق علیه السّلام وارد شد، آن حضرت از وى پرسید: از چه کسانى هستى؟ 

وى گفت: از دوستداران و پیروان شما،
 
امام علیه السّلام به او فرمود: خداوند تا دوستى بنده‏ اى را نپذیرد وى را دوست نخواهد داشت، و دوستیش را نپذیرد تا بهشت را بر او واجب گرداند، سپس فرمود: تو از کدام [دسته از] دوستان ما می باشى؟ 
آن مرد سکوت کرد، در این بین یک تن از اصحاب بنام سدیر به امام عرض کرد: اى زاده پیامبر مگر دوستان شما چند دسته و گروهند؟! 

فرمود: سه دسته و گروهند: 
1- گروهى از ایشان ما را آشکارا دوست دارند ولى در باطن میلى به ما ندارند،
 ۲- و گروهى در باطن ما را دوست دارند و در ظاهر به ما میلى ندارند، 
۳- و گروهى در ظاهر و باطن به ما عشق مى ‏ورزند
، و اینان عالى‏ترین گروه مردمند، از آبى شیرین و گوارا نوشیده ‏اند ، و تأویل قرآن را دانسته، و سخن جداکننده حقّ از باطل را دریافته‏ اند، و سبب سبب ها را مى‏ دانند، و اینانند عالى‏ ترین گروه مردم، فقر و نیازمندى و انواع بلا سریعتر از تاختن اسب بر سرشان روان است، بدیشان سختى و رنج و آسیب رسیده و چنان پریشان و گرفتار شده‏ اند که دسته‏اى از ایشان زخمى و گروهى کشته شدند، و در شهرهاى دور افتاده پراکنده شدند، به برکت ایشان است که خداوند بیمار را شفا مى‏ بخشد، و فقیر را توانگر مى‏ کند، و به حرمت آنان است که شما یارى مى‏ شوید، و باران بر سرتان مى‏ بارد، و روزى داده مى‏ شوید، آنانند که هر چند تعدادشان کم و اندک است ولى در پیشگاه خداوند داراى قدر و منزلتى عظیم و بزرگ مى‏ باشند. 

و گروهی که پائین‏ترین گروه مردمند، آشکارا ما را دوست مى‏ دارند، و رفتارشان بمانند پادشاهان است، اینان زبانشان با ما (یعنى: در حدّ شعار) و شمشیرهایشان علیه ما است، و گروه دوم که طبقه میانى مردمند، آشکارا دوستمان نمى‏ دارند و در باطن میلى به ما دارند، و به جانم سوگند که اگر در باطن دوستمان مى‏ داشتند نه آشکارا، روزه داران روز و عابدان شب بودند، و اثر رهبانیّت (پرهیز و گوشه‏ گیرى) را در چهره‏اشان مى‏ یافتى، آنان اهل صلح و سازشند. 

آن مرد گفت: در این صورت من از دوستان آشکار و نهان شمایم! 
امام علیه السّلام فرمود: به راستى دوستان آشکار و نهان ما نیز نشانه‏ هائى دارند که گویاى شخصیت آنان است. آن مرد گفت: آن نشانه‏ ها کدامند؟ 

فرمود: خصلتهائى که نخستین آنها این است که ایشان مسأله توحید (یکتاپرستى) را به طور صحیح شناخته و علمش را تکمیل کرده‏ اند، و زان پس به ایمان به خدا و صفاتش پرداخته‏ اند، سپس از حدود و حقائق و شروط و تأویلهاى ایمان باخبر شده و بدان پى برده‏ اند.
 
سدیر گفت: اى زاده پیامبر تاکنون تعریف ایمان را بدین صورت از شما نشنیده بودم! 
فرمود: آرى اى سدیر، هیچ بنده‏ اى را نرسد که از ماهیّت ایمان سؤال کند تا آنکه بفهمد ایمان به چه کسى است، 

سدیر گفت: اى زاده پیامبر اگر مایل باشید گفته خود را شرح و تفسیر بفرمائید، امام علیه السّلام فرمود: 
آن کس که پندارد خدا را با خیالات قلبى مى‏ شناسد او مشرک است، و هر کس که ادّعا کند خداوند را به اسم مى‏ شناسد نه به معنى، با این کار اعتراف به سخنى ناپسند کرده است زیرا اسم؛ حادث است، و هر کس که گمان کند اسم و معنى را با هم مى‏ پرستد با این کار براى خداوند شریکى قرار داده، و هر کس که پندارد معنى را با نشانه و صفت مى‏ پرستد نه با درک و فهم؛ حواله به چیزى دور از ذهن کرده است، و هر کس ادّعا کند که صفت و موصوف را با هم مى‏ پرستد، به کلّى توحید و یکتاپرستى را باطل کرده، زیرا صفت غیر از موصوف مى‏ باشد. و کسى که پندارد موصوف را به صفت اضافه مى‏ کند با این کار بزرگ را کوچک کرده است  و چنان که شایسته است خدا را نشناخته. 

از امام علیه السّلام پرسیدند: پس راه توحید و یکتاپرستى چیست؟
 فرمود: باب بحث و گفتگو گشوده است، و جستجوى راه چاره آن در دسترس: به تحقیق شناخت فرد حاضر پیش از پرداختن به صفات او است. و شناختن اوصاف فرد غائب پیش از دیدن او مى‏ باشد. پرسیدند: چگونه به فرد حاضر پیش از صفات او شناخت پیدا کنیم؟

 فرمود: بدان شناخت دارى و از دانش آن باخبر مى‏ شوى، و توسّط آن به نفس خود معرفت مى‏ یابى، نه توسّط خودت و از جانب خود. و به این نکته پى خواهى برد که آنچه در تو مى‏ باشد از براى او و به خاطر خود اوست. 

همان طور که برادران حضرت یوسف علیه السّلام به او گفتند: إِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هذا أَخِی، یعنى: «آیا راستى تو یوسفى؟ گفت: من یوسفم و این برادر من است- یوسف: ۹۰»، پس او را توسّط خود او شناختند نه بوسیله دیگرى، و نه توسّط خیالات قلبى و بافته‏ هاى ذهنى خود، آیا سخن خداوند را درک کرده‏ اى که می فرماید: ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها: «شما را نرسد درختش را برویانید- نمل: ۶۰»، اشاره می فرماید که شما حقّ ندارید از پیش خود امام انتخاب کنید و با میل و خواسته‏ تان او را بر حقّ بنامید.

پی نوشت:تحف العقول / ترجمه جعفرى، ص307تا310.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۱
مجید کمالی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی