اصلاح قلب
روزى که هیچ مال و اولادى سود نمى دهد، مگر کسى که دلى سالم [از رذایل وخبایث] به پیشگاه خدا بیاورد.
هدف دوم نبوت و بعثت انبیا اصلاح قلب مردم بوده است. مردم ممکن است عقل خود را از علم پُر کنند، اما اگر قلبشان نپذیرد، در نهایت دزدان کلاه بر سرى خواهند شد که به قول شاعران قدیم، با چراغ به زندگى مردم مى زنند:
چو دزدى با چراغ آید گزیده تر برد کالا.
اگر عقل درستى در وجود انسان نباشد و قلب با واقعیات الهى کنترل نشود، علم در دست انسان چنان خنجر تیزى خواهد بود که هر کسى را با آن از پشت هدف قرار مى دهد. از این رو، نبوت تنها بر علم تکیه ندارد.
قرآن مى فرماید:
«وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ».
ولى جز اهل معرفت و دانش در آنها تعقّل نمى کنند.
در جاى دیگر مى فرماید:
«یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ* إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ».
روزى که هیچ مال و اولادى سود نمى دهد، مگر کسى که دلى سالم [از رذایل وخبایث] به پیشگاه خدا بیاورد.
یکى از عقلهاى پرقدرتى که ضررش از حیوانات شرور نیز براى بشر بیشتر بوده، در سوره اعراف به مردم معرفى شده است. قرآن از بلعم باعورا، دانشمند معروف بنى اسرائیل که قلب خود را کنترل نمى کرد، به سگ هار تعبیر کرده است:
«فمثله کمثل الکلب إن تحمل علیه یلهث أو تترکه یلهث».
پس داستانش چون داستان سگ است [که] اگر به او هجوم برى، زبان از کام بیرون مى آورد، واگر به حال خودش واگذارى [باز هم] زبان از کام بیرون مى آورد.
آیا کسانى که از زمان فتحعلى شاه تا بهمن 57 کشور را به باد دادند انسانهاى بى سوادى بودند؟ سیصد سال در این کشور قراردادهاى استعمارى زیادى امضا شد که سند آنها هم در ایران و هم در انگلستان موجود است. همه این قراردادها را هم مهندسها و دکترها و رجال باسواد حکومت امضا کرده اند.
در تمام دوره حکومت قاجار، فقط چند نفر این قراردادها را امضا نکردند و در برابر آنها ایستادند که سرنوشت خوبى هم در انتها نداشتند: یکى قائم مقام فراهانى بود که در باغ بهارستان خفهاش کردند؛ یکى میرزا تقى خان امیر کبیر بود که در حمام فین او را کشتند؛ دیگرى شهید شیخ فضل اللّه نورى بود که در تهران به دارش کشیدند؛ و این اواخر هم سید حسن مدرس بود که در تبعید به قتلش رساندند! تنها کسى که از همه قوى تر در برابر گرگ استعمار ایستاد و موفق شد، رهبر کبیر انقلاب اسلامى بود.
پایگاه عرفان