چند تذکر از ملا محمدمهدى نراقی(ره)
مبدأ و منشأ افعال خواطر است که میل و رغبت را برمى انگیزد و میل و رغبت عزم را و عزم نیت را و نیت اندامهاى تن را به فعل وا مى دارد.
مناط در توکل توحید است و آن این است که براى بنده به سبب نور حق، روشن و منکشف شود که جز خدا فاعل و مؤثرى وجود ندارد و منشأ هر موجودى و هر فعلى از خلق و روزى، عطاء و منع، غنى و فقر، صحت و بیمارى، و عزت و ذلت، زندگى و مرگ... و هر چیزى که نامى دارد، یگانه مبدع و مخترع آن خداى تعالى است که هیچ شریک و انبازى براى او نیست. و بعد از کشف این مطلب دیگر به غیر او هیچ توجه و نظر نکند، بلکه بیم و امیدش یکسره به او و وثوق و اعتمادش تنها بر او باشد.
اقسام خواطر
خواطر (آنچه به خاطر آدمى مى گذرد) دو گونه است: یکى آنکه در ذهن بهطور اضطرارى جنبش و خلجان مى کند ولى مبدأ و علت کارى نمى شود، اینگونه خواطر آرزوهاى کاذب و اندیشه هاى فاسدند. و دیگرى آنکه محرک اراده و عزم بر فعل است. زیرا هر فعلى مسبوق بهخاطر و تصورى است که به ذهن خطور مى کند. پس مبدأ و منشأ افعال خواطر است که میل و رغبت را برمى انگیزد و میل و رغبت عزم را و عزم نیت را و نیت اندامهاى تن را به فعل وا مى دارد. و این قسم دوم چنانکه دانستى اگر مبدأ خیر باشد الهام است و ستوده، و اگر مبدأ شر باشد وسواس است و نکوهیده.
تقابل دائمی سپاه فرشتگان و لشکر شیاطین
وسوسه اثر شیطان نهانى است و الهام عمل فرشتگان بزرگوار است. شک نیست که هر نفسى در آغاز فطرت خود به طور مساوى از فرشته و شیطان تأثیرپذیر است و یکى از این دو به سبب پیروى از هوى و هوس یا ملازمت پارسایى و تقوى برترى و ترجیح پیدا مى کند. پس نفس اگر به مقتضاى شهوت یا غضب میل نمود شیطان مجال مى یابد و به وسیله وسوسه به دل در مى آید، و اگر به یاد خدا باز گردد میدان بر او تنگ مى شود و کوچ مى کند و فرشته الهامبخش داخل مى شود - دیو چو بیرون رود فرشته درآید. بدینگونه دو سپاه فرشتگان و شیاطین پیوسته در میدان نفس درگیر و دار و در حال حمله به یکدیگرند.
وسوسه هاى شیطانی
چون راه باطل بسیار و راه حق یکى است، درهاى گشوده به دل آدمى براى شیطان بسیار است، اما باب ملائکه یکى بیش نیست و از اینرو از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) روایت شده که روزى براى اصحاب یک خط کشید و فرمود: «این راه خداست»، سپس خطوط بسیار از چپ و راست کشید و فرمود: «اینها راههایى است که به هر راهى شیطانى نشسته و آدمى را به خود مى خواند»، آنگاه این آیه را تلاوت کرد:
«و أنّ هذا صراطى مستقیما فاتّبعوه و لا تتّبعواالسبل فتفرّق بکم عن سبیله» (انعام/153) «این راه من راست است، از آن پیروى کنید و به راههاى دیگر مروید که شما را از راه خدا جدا و پراکنده کند».
مطلب دیگر این است که چون نفس به آسانى به باطل میل مى کند، ولى به دشوارى مطیع و منقاد حق مى شود، از این رو راههاى کشاننده به باطل که راههاى شیطان است واضح و آشکار است، و بنابراین درهاى شیطان همیشه باز است، و راههاى رساننده به حق که باب ملائکه است، پنهان و نهان است و بنابراین همواره بسته است. پس چه سخت و دشوار است بر انسان بیچاره که این همه درهاى هویدا و آشکار گشاده را ببندد و یک درب پنهان بسته را بگشاید!
نشانه هایى بین الهام و وسوسه
کسىکه بتواند خیر و شر را بشناسد، جداکردن الهام و وسوسه براى او آسان است. گفته اند که الهام فرشته و وسوسه شیطان در نفوس به طرقى و با علاماتى رخ مى نماید:
(اول) مانند علم و یقین که از جانب راست نفس حاصل مى شود و در مقابل آن شهوت و هوى که از جانب چپ پدید مى آید.
(دوم) مثل نظر و تأمل در آیات آفاق جهان و أنفس آدمیان که با نظم و استوارى برقرار است و شک و اوهام را از دل مى زداید و معرفت و حکمت را در قوه عاقله پدید مى آورد و این نیز در جانب راست نفس است، و در مقابل آن، اندیشه و نظر از روى اشتباه و غفلت و روگرداندن از آیات است که موجب پیدایش شبهه ها و وسوسه ها در واهمه و متخیله مى شود و این بر جانب چپ نفس است و به این ترتیب آیات محکمات به منزله ملائکه مقدس و عقول و نفوس کلى است و مبادى علوم یقینى مى باشد و متشابهات آمیخته با وهم به منزله شیاطین و نفوس وهمانگیز است و مبادى و مقدمات سفسطه مى باشد.
(سوم) مثل اطاعت رسول برگزیده و أئمه اطهار(علیهمالسلام)، و در مقابل آن اهل جحود و انکار و طرفداران تعطیل و تشبیه و کافران قرار دارند. پس هر کسىکه راه هدایت را بپیماید، به منزله ملائکه مقدس و الهامکننده خیر است، و هرکه راه گمراهى را بپوید همچون شیاطین گمراهکننده شر مىرساند. بنابراین رهایى و نجات از دامها و نیرنگها و کیدهاى شیطان میسر نیست مگر با بصیرت درونى نورانى و نیروى قدسى ربانى، چنانکه مسافر سرگشته را در بیابانى که راههاى بسیار و ناهموار و صعبالعبور دارد، در شب تیره و ظلمانى نجاتى نیست جز با بینایى کامل و طلوع خورشید تابان و درخشان.
جامعالسعادات