پیشبینی امیرالمؤمنین(ع) درباه آینده ایرانیان
امیرالمومنین: همانطور که شما برای تنزیل قرآن با عجمها جنگیدید، روزی را میبینم که آنها برای تأویل قرآن با شما میجنگند.
آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران: آنچنانکه در روایت داریم پیامبر فرمودند: - امیرالمؤمنین هم این را بیان فرمودند - همانطور که شما برای تنزیل قرآن با عجمها جنگیدید، روزی را میبینم که آنها برای تأویل قرآن با شما میجنگند؛ یعنی برای حقیقت قرآن.
در جای دیگری هم داریم که امیرالمؤمنین داشتند خطبه میخواندند، یک نفر آمد و گفت: یا علی! این سرخروها را دور خودت جمع کردهای که منظورش ایرانیها بودند. دارد که امیرالمؤمنین با پا به منبر کوبیدند و فرمودند: دهنت را ببند - آن امیرالمؤمنین مؤدب!- که شما مثل حمار فقط در جای خود غوطه میخورید، میخورید و میخوابید و ...، من دست از اینها بکشم؟! نه خدا میگوید، نه عقل سلیم که از اینها دست بکشم. من میبینم همینها یک روزی همانگونه که شما برای تنزیل قرآن با ایشان جنگیدید، در همین مسجد کوفه چادر زدهاند و تأویل قرآن را به شما یاد میدهند.
لذا حضرت میفرماید: بنی ضمره و بنی اشجع به اصل نزول قرآن کافر بودند و معاویه و یارانش هم به تأویل قرآن که ما هستیم کافرند. ای ابوسعید! من از طرف خدا امام و پیشوا هستم، پس نباید امر و نحوهی مداهنه و محاربهای را که من میکنم، سفیهانه بدانید.
ببینید امام چقدر درد دل دارد! امام معصوم است امّا بیان میکنند جواب سلام امام را هم نمیدادند.
امروز ما تلاش میکنیم و پول جمع میکنیم - البته به صورت عامیانه میگویم وإلّا همه چیز مال خودشان است، «بیمنه رزق الوری» - که توفیق بشود برای زیارت خرج کنیم و فقط به زیارت قبورشان برویم. اگر یک موقعی فرض بگیریم با همه بیلیاقتی ما، حضرت حجّت(روحی له الفداء) لطف و کرم کنند، بزرگواری و آقایی کنند و بفرمایند: مثلاً یک دقیقه، نه یک لحظه فلانی من را ببیند، ما دیوانه میشویم. میگوییم: حضرت خودشان اجازه دادند من یک لحظه ایشان را ببینم. خیلی عجیب است! ما از همین جا، از نزدیک هم نه، از راه دور به یکیک حضرات معصومین سلام میکنیم. مثلا می گوییم: «السلام علیک یا اباعبدالله» آنوقت اینها در محضر امام معصومند و جواب سلام ایشان را نمیدادند و اگر هم میدادند، میگفتند: «و علیک السلام یا مذلّ المؤمنین» تو مؤمنین را ذلیل کردی. لذا ببینید چقدر درد دل دارد.
میفرمایند: نباید این مداهنه و محاربهای را که من میکنم سفیهانه بدانید ولو اینکه حکمت آن عملی است و برای بعضی هم نامعلوم باشد.
خیلی عجیب است! بعد حضرت مَثَل حضرت خضر را میزنند، میگویند: ابوسعید! شنیدهای که حضرت خضر کشتی را سوراخ کرد، کودک را کشت، دیوار را تعمیر نمود و موسی کلیم به علّت اینکه فلسفه آنها را نمیدانست، آنها را نپسندید و اعتراض کرد. اگر من با معاویه مصالحه نمیکردم، احدی از شیعیان ما بر روی زمین نبود مگر اینکه کشته میشد./فرهنگ نیوز