چرا نمی توان نماز را به زبان فارسی خواند؟
لطافت و زیبائی و اعجازینبودن سورههای قرآن، در ترجمه از دست خواهد رفت و زیباترین ترجمههای بشری، هرگز جانشین لطافت و زیبائی کلام خداوند و آهنگ دلنشین و دلنواز آن نخواهد شد.
ممکن است سؤال شود که چرا ما نمیتوانیم نماز را به فارسی بخوانیم در صورتی که عربی خواندن نماز هیچ فایدهای برای ما ندارد بخاطر اینکه ما با عربی خواندن نماز چیزی نمیفهمیم در صورتی که اگر آن را فارسی بخوانیم به راحتی با خدای خودمان ارتباط برقرار کردهایم. مگر هرکس نمیتواند با هر زبانی با خدای خود ارتباط برقرارکند؟
خواندن نماز به زبان عربی، حکمتهای متفاوتی دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
۱– غنای زبان عربی از جهت واژگانی، ساختاری و معنائی –به ویژه در حوزه معارف دینی– به گونهای است که با دیگر زبانها قابل قیاس نیست. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که برخی از مفاهیم قرآنی، در زبانهای دیگر معادل ندارد. رایجترین آیه قرآن، «بسم الله الرحمن الرحیم» به هیچ زبانی ترجمه دقیق نشده است و گویی هیچ مترجمی نمیتواند معادلهای دقیق برای برخی از واژههای به کار رفته در آن بیابد.
مارمادوک پیکتال، یکی از مترجمان نامدار قرآن به زبان انگلیسی است. وی هرگز کلمه GOD را به جای «الله» به کار نبرده است، بلکه «allah» را استعمال نموده و آن را از جهات متعددی برتر از «GOD» میداند، بنابراین فارسیسازی نماز، مساوی با از دست دادن بسیاری از وجوه معنائی دقیق و ژرف نماز است. [۱]
۲– لطافت و زیبائی و اعجازینبودن سورههای قرآن، در ترجمه از دست خواهد رفت و زیباترین ترجمههای بشری، هرگز جانشین لطافت و زیبائی کلام خداوند و آهنگ دلنشین و دلنواز آن نخواهد شد. «مارمادوک پیتکال» در مقدمه ترجمه انگلیسی خود از قرآن مینویسد: «قرآن را نمیتوان ترجمه کرد؛ زیرا نغمه و آوای بینظیر و آهنگ دلنشین آن، انسان را دگرگون میسازد و او را به خشوع و گریه و یا شور و شوق وا میدارد». [۲]
مثالی که میتوان زد این است که اگر کسی اشعار حافظ و یا سعدی و یا فردوسی را ترجمه کند آن زیبائی و لطافتی که در وزن و قافیه و دقت در انتخاب کلمات در جای خود دارند، به کلی از بین میروند و هیچگاه اشعار ترجمه شده، جای خود شعر را نمیگیرند؛ بلکه با این کار نظم و لطافت و زیبائی شعر از بین خواهد رفت. ترجمه قرآن و نماز هم دقیقا همینگونه خواهد بود. اگر قرآن و نماز ترجمه شوند آن لطافت و زیبائی و آهنگ مخصوص خود را از دست خواهد داد. همچنین در این صورت دیگر قرآن معجزه نخواهد بود؛ چون ترجمه در حقیقت دخالت فهم بشر و جابجائی کلمات از جای اصلی خود خواهند بود.
۳– زبان عربی، نه تنها زبان یک قوم؛ بلکه زبان دین ما است و آشنائی با آن، ما را مستقیما با پیام خدا و سنت قولی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه هدی (علیهمالسلام) آشنا میسازد. عربی بودن نماز، موجب انس و ارتباط دائمی مسلمانان با زبان دین و کتاب آسمانی میشود و زمینه آشنائی هر چه بهتر و مستقیمتر از معارف دینی را فراهم میآورد.
۴– یکی از ابزارهای وحدت انسانها، اشتراک در زبان است و نماز الگوئی بسیار زیبا از وحدت بشری را به نمایش میگذارد. پرستش خدای یگانه در سراسر جهان با افعال، اذکار و زبان واحد، چیزی است که در هیچ جای جهان، نظیری برای آن نمیتوان یافت. وقتی که تمام مسلمانان جهان در یک زمان و با یک زبان و به طرف یک قبله، نماز میخوانند شکوه و عظمت مسلمانان را میرساند و این خود درسی دیگر برای اتحاد و یکپارچگی مسلمانان را تداعی میکند و به ما یادآور میشود.
۵– فهمیدن و ترجمه نماز بسیار راحت است؛ یعنی انسان در عرض دو ساعت کمتر و یا بیشتر میتواند تمام معانی نماز را یاد بگیرد و به راحتی آنها را بفهمد.
پینوشتها:
۱– پرسش و پاسخهای دانشجوئی، ج ۷ ص ۳۹۰
۲– همان