عوامل تضعیف کننده پیوند دوستى
هرگاه شنیدى مردى حق را انکار و تکذیب مى کند و با اهل آن ماءنوس است . پس از نزد او برخیز و باوى همنشینى مکن .
عوامل تضعیف کننده پیوند دوستى از منظر امام رضا علیه السلام به شرح زیر می باشد؛
1 - آراسته نبودن ظاهر (ژولیدگى و عدم آراستگى ظاهر):
ان الله یبغض من الرجال القاذورة . (1)
خداوند مردان کثیف و ژولیده را دشمن دارد.
2 - اصالت دادن به عناوین و اعتبارات ظاهرى :
من لقى فقیرا مسلما فسلم علیه خلاف سلامه على الغنى لقى الله یوم القیامة وهو علیه غضبان .(2)
هر کس تهیدست مسلمانى را دیدار کند، برخلاف سلامى که بر ثروتمند کرده بر او سلام کند، خدا را روز قیامت در حالى که بر او خشمگین است ، دیدار مى کند.
3 - اظهار حاجت نزد نااهل :
عن البزنطى : قال : قلت لابى الحسن الرضا (علیه سلام ) جعلت فداک اکتب لى الى اسماعیل بن داود الکتاب لعلى اصیب منه قال : انا اضن بک ان تطلب مثل هذا وشبهه ولکن عول على مالى .(3)
((بزنطى )) گوید: به امام رضا (علیه سلام ) گفتم : برایم نامه اى به اسماعیل بن داود، نویسنده (در دستگاه ماءمون ) بنویس ، شاید از او چیزى به من رسد. حضرت فرمود: من براى شاءن تو دریغ دارم که از او و امثال او چیزى بخواهى ولى حاجت خود را از مال من برآورده کن .
4 - بحث و جدل بى فایده :
ان الله یبغض القیل والقال .(4)
بدون تردید خداوند مشاجره لفظى (قیل و قال ) را (بدون آنکه آدمى را به نتیجه مطلوب رساند) دشمن دارد.
صدیق الجاهل فى تعب .(5)
کسى که رفیق جاهل (احمق ) دارد، همواره در رنج و عذاب است .
5 - بخل :
ایاکم والبخل ، فانها عاهة لا تکون فى حر ولا مؤ من ، آنهاخلاف الایمان .(6)
از بخل بپرهیزید، زیرا صفت بخل آفتى است که در هیچ مؤ من و آزادمردى وجود نخواهد یافت . به علاوه این صفت زشت مخالف ایمان است .
6 - پیشداورى و قطع سخنان دوستان :
ابراهیم بن عباس مى گوید:
ما راءیت ابالحسن الرضا (علیه سلام ) قطع على احد کلامه حتى یفرغ منه .(7)
من هرگز ندیدم امام رضا (علیه سلام ) سخن کسى را قطع کند (بلکه صبر مى کرد) تا او از سخن گفتن فارغ شود.
حضرت امام صادق (علیه سلام ) در مورد تقبیح قطع کردن ادامه سخن دیگران فرموده است :
من عرض لاخیه المسلم المتکلم فى حدیثه فکاءنما خدش وجهه .(8)
هر کس در میان سخن برادر مسلمانش بدود و متعرض کلام او در حین گفتن شود، مثل این است که صورت او را خراشیده است .
7 - تحکم و استبداد:
اذا سمعت الرجل یجحدا الحق ویکذب به ویقع فى اهله ، فقم من عنده ولا تقاعده .(9)
هرگاه شنیدى مردى حق را انکار و تکذیب مى کند و با اهل آن ماءنوس است . پس از نزد او برخیز و باوى همنشینى مکن .
لا یحل لمسلم ان یروع مسلما.(10)
براى هیچ مسلمانى شایسته نیست که مسلمانى را به وحشت اندازد.
8 - خوش باورى :
لم یخنک الامین ، ولکن ائتمنت الخائن .(11)
امین هرگز به تو خیانت نمى کند. این تویى که خائن را امین دانسته اى (امانت را به دست خیانت پیشه مى سپارى ).
9 - خصوممت :
ایاکم ومشاجرة الناس فانها تظهر العزة ، وتدفن العزة .(12)
از خصومت با مردم دورى کنید زیرا خصومت عیوب نهفته را آشکار مى سازد و عزت را از بین مى برد.
اذا کان فى لیلة القدر غفرالله بمثل ما غفر فى رجب وشعبان وشهر رمضان الى ذلک الیوم الا رجل بینه وبین اخیه شحناء فیقول الله عزوجل : انظروا هولاء حتى یصطلحوا.(13)
امام رضا (علیه سلام ) فرمود: (هرگاه شب قدر فرا رسد، خداوند متعال مى آمرزد، بمانند آنچه در ماه رجب و شعبان و رمضان تا آن روز آمرزیده ، مگر فردى را که بین او و برادر دینى اش کینه و دشمنى باشد، خداوند مى فرماید: ایشان را از نظر بیندازید (عقب رانید) تا باهم آشتى کنند).
10 - خیانت :
لیس منا من خان مسلما.(14)
کسى که به مسلمانى خیانت کند، با ما پیوند معنوى ندارد.
اشکال خیانت :
ملعون ، ملعون من اتهم اخاه ، ملعون ملعون من غش اخاه ، ملعون ملعون من لم ینصح اخاه ... ملعون ملعون من اغتاب اخاه .(15)
ملعون است ، ملعون است کسى که به برادر دینش اش تهمت زند، او را بفریبد، خیرخواهش نباشد... غیبت او را گوید.
11 - دروغ :
ایاکم والکذب ، فانه یهدى الى الفجور وهما فى النار.(16)
از دروغ بپرهیزید، زیرا دروغ آدمى را به فسق و فجور مى کشاند و سرانجام دارنده این دو صفت زشت (دروغ ، فسق ) ورود در آتش جهنم است .
عن ابى الحسن الرضا (علیه سلام ): قال سئل رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) یکون المؤ من جبانا؟
قال : نعم قیل ویکون بخیلا؟ قال نعم : قیل : ویکون کذابا؟ قال : لا.(17)
حضرت رضا (علیه سلام ) فرمود: از پیامبر پرسیدند: آیا مؤ من ممکن است ترسو باشد؟
فرمود: آرى . گفتند: ممکن است بخیل باشد؟ فرمود: آرى . ممکن است دروغگو باشد فرمود: خیر.
12 - ریاست طلبى و شهرت خواهى :
عن معمربن خلاد، عن ابى الحسن الرضا (علیه سلام ) انه ذکر رجلا فقال انه یحب الرئاسد فقال (علیه سلام ) ما ذئبان ضاربان فى غنم قد تفرق رعاؤ ها باضر فى دین المسلم من الرئاسة .(18)
(معمربن خلاد) مى گوید: در محضر حضرت رضا (علیه سلام ) نام مردى به میان آمد که سخت دوستدار ریاست بود. حضرت فرمود: ضرر و زیان دو گرگ درنده اى که به گله بى نگهبانى هجوم برده باشند، بیش از ضرر ریاست براى دین یک مسلمان نیست .
13 - رفتارهاى جلف و کودکانه :
لا تمکن الناس من قیادک فتذل رقبتک .(19)
با رفتارهاى جلف و کودکانه (یا با تن دادن به هر نوع بردگى وپستى ) افسار خود را به دست مردم مده و آنها را بر خود مسلط مکن که ذلیل و خوارخواهى شد.
14 - رد احسان :
قال الرضا (علیه سلام ) کان امیرالمؤ منین (علیه سلام ) یقول : لا یاءتى الکرامة الا حمار، فسئل عنه (علیه سلام ): ما معنى ذلک ؟
قال : التوسعة فى المجلس والطیب یعرض علیه (من اباهما کان کما قال ).(20)
امام رضا (علیه سلام ) فرمود: حضرت على (علیه سلام ) فرموده است :
کرامت (پذیرفتن احترام ) را رد نمى کند مگر الاغ .
از آن حضرت سؤ ال شد: منظورتان چیست ؟ (معناى این حدیث چیست ؟) حضرت فرمود: آن کرامت (احترام ) شامل جادادن در مجلس و دادن عطر (بوى خوش ) مى شود (و هر کس این دو را نپذیرد، چنان است که گفته شد یعنى درازگوش است ).
15 - سخت گیرى و اشکال تراشى :
ان بنى اسرائیل شددوا فشدد الله علیهم قال لهم موسى (علیه سلام ) اذبحوا بقرة قالوا: ما لونها؟ فلم یزالوا شددوا حتى ذبحوا بقرد بمل ء جلدها ذهبا.(21)
حضرت امام رضا (علیه سلام ) فرمود: بنى اسرائیل سخت گرفند. خدا نیز بر آنها سخت گرفت . موسى به آنها گفت گاوى را بکشید. آنها گفتند: رنگش چه باشد؟ پیوسته سخت گرفتند تا ناجار گاوى خریدند و ذبح کردند که به بهاى آن پوست گاو را پراز طلا کردند و دادند.
16 - سوءنیت :
من مشى فى حاجة اخیه فلم یناصحه ، کان کمن حارب الله ورسوله ... لا یقبل الله عمل عبد وهو یضمر فى قلبه على مؤ من سوا.(22)
هر کس در راه نیازمندى برادر دینى اش قدم بردارد، ولى خیرخواه او نباشد، مانند کسى است که با خدا و پیامبرش جنگیده است . خداوند عمل بنده اى را که در دلش نیت بدى براى مؤ منى باشد، قبول نمى کند.
17 - کفران و ناسپاسى :
احسنوا جوار النعم ، فانها وحشیة ماناءت عن قوم فعادت الیهم .(23)
با نعمتها خوشرفتارى کنید (در برابر خدمات شایسته دیگران تمجید و تشکر کنید) زیرا نعمتها وحشیند، از قومى که دور شدند، به آنان برنمى گردد.
من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکر الله عزوجل .(24)
کسى که شکر نعمت مخلوق را ادا نکند، شکر خداوند خالق را ادا ننموده و بجا نیاورده است .
ایاکم وسوء الخلق ، فان سیى ء الخلق فى النار لا محالة .(25)
از کج خلقى بپرهیزید، زیرا این اخلاق صاحب خود را داخل جهنم مى کند.
18 - مناظره بدون در نظرگرفتن استعداد ذهنى دوستان :
قال على بن موسى الرضا (علیه سلام ): حدیث الناس بما یعرفون ، واترکهم مما لا یعرفون .(27)
امام رضا (علیه سلام ) فرموده است : با مردم به اندازه معرفت و شاخت آنها سخن بگو و آنچه را که نمى تانند دانست ، رها کن .
19 - محجوب بودن از دوستان (در وقت نیاز آنها):
ملعون ، ملعون من احتجب عن اخیه .(28)
از رحمت خداوندى به دور است . از رحمت خداوندى به دور است کسى که در موارد نیاز و گرفتارى دوست ، خود را پوشیده بدارد به طورى که دسترسى به او به آسانى ممکن نباشد.
20 - مال پرستى :
اول من یدخل النار... ذو ثروة من المال لم یعط المال حقه .(29)
نخستین کسى که وارد آتش جهنم مى شود... ثروتمندى است که (به سبب مال پرستى ) حقوق مالى خویش را عطا نکرده باشد.
من اعطى شیئا من حطام الدنیا ومنع اخاه کان ممن ظلمه ، وغضبه واستضعفه .(30)
هر مؤ منى برادر مؤ من خود را از مال بى ارزش دنیا که به او عطا گردیده منع کند، او از کسانى است که آن مؤ من را مورد ظلم و غضب و استضعاف قرار داده است و در چنین حالى باید خشم الهى باشد.
21 - مکرو نیرنگ :
عن الرضا (علیه سلام ) عن ابائه : قال : قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ): من کان مسلما فلا یمکر ولا یخدع ، فانى سمعت جبرئیل (علیه سلام ) یقول : ان المکر والخدیعة فى النار.(31)
امام رضا (علیه سلام ) از پدران بزرگوار خود روایت کرده است که رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: هر که مسلمان است ، مکر و نیرنگ ندارد زیرا من از جبرئیل (علیه سلام ) شنیدم ، مى گفت : همانا مکر و نیرنگ در آتشند.
22 - مدح و طرح دوستى با دشمن :
قال الرضا (علیه سلام ): من واصل لنا قاطعا او قطع لنا واصلا او مدح لنا عائبا او اکرم لنا مخالفا فلیس منا ولسنا منه .(32)
امام رضا (علیه سلام ) فرمود: هر که با کسى که از ما قطع رابطه کرده بپیوندد، و یا از آنکه با ما پیوسته ببرد یا عیب کننده ما را مدح گوید یا مخالف ما را گرامى دارد، با ما پیوند معنوى ندارد و ما از او نیستیم .
قال الرضا (علیه سلام ): من والى اعداء الله فقد عادى اولیاء الله ومن عادى اولیاء الله فقد عادى الله وحق على الله ان یدخله فى نار جهنم .(33)
امام رضا (علیه سلام ) فرمود: هرکس دشمنان خدا را دوست بدارد، به تحقیق دوستان خدا را دشمن داشته و هر کس دوستان خدا را دشمن بدارد، برخداوند است که او را در دوزخ داخل کند.
قال الرضا (علیه سلام ): ان ممن یتخذ مودتنا اهل البیت لمن هو اشد فتنة على شیعتنا من الدجال . فقیل له : یابن رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) بماذا؟ قال : بموالاة اعدائنا ومعاداة اولیائنا!
انه اذا کان کذلک اختلط الحق بالباطل واشتبه الامر. فلم یعرف مؤ من من منافق .(34)
امام رضا (علیه سلام ) فرمود: برخى از کسانى که مودت و دوستى ما اهل بیت را دستاویز ساخته اند، فتنه شان بر شیعیان ما از فتنه دجال بیشتر است . پرسیدند: اى فرزند رسول خدا! به چه مناسبت فتنه شان از دجال بیشتر است ؟ فرمود: زیرا با دشمنان ما، مهر و مودت مى ورزند و نسبت به دوستان ما دشمنى و عداوت مى نمایند.
هرگاه چنین شد، حق و باطل مخلوط مى شوند و حقیقت مورد اشتباه قرار مى گیرد، در نتیجه مؤ من از منافق بازشناخته نمى شود.
23 - میگسارى :
عن الرضا (علیه سلام ): لا تجالس شارب الخمر ولا تسلم علیه .(35)
امام رضا (علیه سلام ) فرمود: همنشین شراب خور مباش و به او سلام مکن .
24 - یاد اشخاص با عناوین تحقیرآمیز:
قال الراوى : سمعت الرضا (علیه سلام ) یوما ینشد شعراء، فقلت : لمن هذا اعز الله الامیر؟ قال : لعراقى لکم ، قلت : انشدنیه ابوالعتاهیة لنفسه ، فقال (علیه سلام ) هات اسمه ودع عنک هذا ان الله سبحانه وتعالى یقول : ولا تنابزوا بالالقاب ولعل الرجل یکره هذا.(36)
راوى گوید: از امام رضا (علیه سلام ) شنیدم که شعرى مى خواند، گفتم اى سرور! شعر از کیست ؟
فرمود: از یک عراقى از خودتان .
گفتم : آن را ((ابوالعتاهیه ))(37)براى من خوانده است .
امام فرمود: اسم او را ذکر کن و لقب را رها نما. به درستى که خداوند در قرآن فرموده است : ((با لقب ، یکدیگر را آزار ندهید)). شاید : مرد از این لقب کراهت (رنجش خاطر) داشته باشد.
پی نوشتها:
1- بحار الانوار، جلد 79، ص 303.
2- مسند الامام الرضا، جلد 1، ص 299
3- بحار الانوار، جلد 75، ص 111.
4-تحف العقول ، ص 326 - کافى ، جلد 5، ص 301 - مسند الامام الرضا، جلد 1، ص 285.
5-بحار الانوار، جلد 78، ص 352.
6-بحار الانوار، جلد 78، ص 346
7- بحار الانوار، جلد 49، ص 90.
8- کافى ، جلد 4، ص 481.
9- تفسیر نورالثقلین ، جلد 1، ص 564.
10- مسند الاامام الرضا، جلد 1، ص 288.
11- تحف العقول ، ص 442.
12- مسند الامام الرضا، جلد 1، ص 274.
13- بحار الانوار، جلد 75، ص 188.
14- مسند المام الرضا، جلد 1، ص 294
15-وسائل الشیعه ، جلد 5، ص 563.
16-میزان الحکمه ، جلد 8، ص 340.
17- مسند الامام الرضا، جلد 1، ص 276.
18-کافى ، جلد 2، ص 297.
19- اصول کافى ، کتاب الایمان والکفر ((باب الصمت وحفظ اللسان ))، حدیث 4
20- بحار الانوار، جلد 75، ص 140 - معانى الاخبار، ص 52.
21- بحار الانوار، جلد 13، ص 266.
22- بحار الانوار، جلد 75، ص 66
23-بحار الانوار، جلد 75، ص 341.
24- بحار الانوار، جلد 71، ص 44 - میزان الحکمه ، جلد 5، ص 153.
25-جامع الاخبار، ص 125 - تحف العقول ، ص 274 - مسند الامام الرضا، جلد 1، ص 296.
26-رجال کشى ، ص 487
27- وسائل الشیعه ، جلد 5، ص 563.
28-بحار الانوار، جلد 72، ص 126
29- مستدرک الوسائل ، جلد 2، ص 413.
30-بحار الانوار، جلد 72، ص 284.
31-بحار الانوار، جلد 75، ص 391.
32- بحار الانوار، جلد 75، ص 391.
33-بحار الانوار، جلد 75، ص 391.
34-مستدرک الوسائل ، جلد 2، ص 67.
35- بحار الانوار، جلد 75، ص 143.
36- نام ((ابوالعتاهیة )) اسماعیل بن قاسم است و عتاهیه به معنى ((مرد قد دراز)) است یا به معنى ((فرد دوستدار مزاح و شوخى ))
37- بحار الانوار، جلد 14، ص 173