راههای توشه سازی برای بعد از مرگ
یکی از امور بسیار مهم که بخواهیم یا نخواهیم، همه آن را درک خواهیم کرد، مرگ است.
و طبق آیات قرآن و احادیث، انسان تا وقتی زنده است، میتواند برای آخرتش توشه بردارد، ولی بعد از مرگ، دست او کوتاه شده، و خودش نمیتواند به اعمال نیک خود بیفزاید، مگر اینکه از آنهایی باشد که باور کردهاند دنیا همانند هتلی مسافرتی است که مدتی انسان در آن ساکن است.
دوستان واقعا چقدر اطمینان داریم که حالا حالاها زنده بمانیم؟؟؟!!! چقدر در اطراف ما جوانان از دنیا میروند؟ آیا خداوند به ما ضمانتی داده است که ما صد سال زنده خواهیم ماند؟!!
حال چه کنیم تا بعد از مرگ هم، ثواب و نیکی به قبر و روح میّت نازل شود؟؟؟
درباره اینکه ارواح انسانها بعد از مرگ در عالم برزخ، چگونه از خیرات و صدقات دنیوی استفاده میکنند، مطلب بسیار است.
قطعا خیلی از ما دوست داریم بدانیم ارواح مؤمنین پس از مرگ، چه بهرهاى از اعمال صالح فرزندان، خویشان، دوستان و آشنایان خود مىبرند؟
آیا اگر در دورترین نقطه جهان، انسان با ایمانى، عمل صالحى انجام دهد و ثواب آن را نثار روح اموات مؤمنین کند، ارواح مؤمنین از آن بهره مند خواهد شد؟
برای آگاهی بیشتر از این مطلب، گفتاری را در چند پست تقدیم دوستان میکنم، که تا فرصت هست و میتوانیم به فکر باشیم و برای قیامت خود توشه برداریم و کارخانه توشهسازی درست کنیم.
یکی از مهمترین امور در این رابطه، «زیارت اهل قبور» است که هم برای زائر بسیار مفید و سودمند است و هم برای آن که از دنیا رفته است.
لذا در اولین گفتار ابتدا به صورت خلاصه و مفید، پیرامون اصل زیارت اهل قبور مطلبی تقدیم میکنم:
مشروعیت زیارت اهل قبور
ابتدا باید تذکر دهیم؛ زیارت اموات و اهل قبور چیزى است که بین اقوام و ملل دنیا مرسوم است، حتى اقوامى که به سوزانیدن اجساد اموات خود معتقدند پس از سوزانیدن اجساد، خاکستر آنرا در جعبه و یا جاى مخصوصى قرار مىدهند و هر چند وقت یک بار براى اداى احترام به آن مکان مىروند و گاهى هم با روشن کردن شمع و چراغ در آن مکان روح مرده خود را شاد مىگردانند.
مسلمانان جهان که افتخار پیروى همه جانبه از حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله(صلى الله علیه وآله وسلم) و أوصیاء طاهرین آن حضرت را دارند با تبعیت کردن از آن بزرگواران و الگو قرار دادن آنها به اعمال خود مهر صحت زدهاند.
ما در این فصل در صدد اثبات مشروعیت زیارت اهل قبور از جهت سیره(روش ائمه) و اوامر و دستورات ائمه(ع)(گفتار ائمه) هستیم و براى هر یک از دو مورد، به چند حدیث اکتفا مىکنیم:
الف: مشروعیت زیارت اهل قبور از نظر سیره پیامبر و امامان(ع):
1- مرحوم مجلسى به نقل از کتاب کامل الزیاره از صفوان جمّال آورده است:
عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ(ع) یَقُولُ کَانَ رَسُولُ اللهِ(ص) یَخْرُجُ فِی مَلَإٍ مِنَ النَّاسِ مِنْ أَصْحَابِهِ کُلَّ عَشِیَّةِخَمِیسٍ إِلَى بَقِیعِ الْمَدَنِیِّینَ فَیَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ الدِّیَارِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ الدِّیَارِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ الدِّیَارِ رَحِمَکُمُ اللهُ رَحِمَکُمُ اللهُ رَحِمَکُمُ اللهُ... (بحار الانوار102: 296)
صفوان گفت از حضرت صادق(ع) شنیدم که فرمود: کار دائمى پیامبر خدا(ص) این بود که عصر هر پنجشنبه با عده زیادى از اصحابشان به قبرستان بقیع در مدینه مىرفتند و اهل قبور را زیارت مىکردند....
2- و نیز در همان کتاب به نقل از کتاب من لا یحضره الفقیه آورده است:
«کَانَتْ فَاطِمَةُ(ع) تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ کُلَّ غَدَاةِ سَبْتٍ فَتَأْتِی قَبْرَ حَمْزَةَ فَتَتَرَحَّمُ عَلَیْهِ وَ تَسْتَغْفِرُ لَهُ»؛(بحار الانوار102: 300)
کار همیشگی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) این بوده که هر صبح شنبه به زیارت قبور شهداء مىرفت و از جمله بر مزار حضرت حمزه مىرفت و براى او طلب رحمت و مغفرت مىکرد.
جمله «کان رسول الله(ص)» در حدیث اول، و جمله «کانت فاطمه(ع)» در حدیث دوم، به دلیل ماضى استمرارى بودن آنها، دلالت بر تکرار و استمرار این عمل از رسول خدا(ص) و فاطمه زهراء(ع) دارد و در حقیقت روش همیشگى این دو بزرگوار این بوده که به زیارت اهل قبور مىرفتند و براى آنها طلب رحمت و مغفرت مىکردند.
3- باز مرحوم مجلسى در بحار الانوار چنین آورده است:
«قِیلَ لِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ(ع): مَا شَأْنُکَ جَاوَرْتَ الْمَقْبَرَةَ؟ فَقَالَ: إِنِّی لَأَجِدُهُمْ جِیرَانَ صِدْقٍ یَکْفُرُونَ السَّیِّئَةَ وَ یُذَکِّرُونَ الْآخِرَة»؛(بحار الانوار102: 296)
از حضرت امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: یا على چرا همجوارى با قبرها را برگزیدهاید؟ حضرت فرمود: آنها را همسایگان راستگوئى یافتم؛ انسان را از گناه باز مىدارند و آخرت را به یاد انسان مىآورند.
در مورد این حدیث، این توضیح لازم است که: این طور نیست که به راستى حضرت رفته باشند اطاقى در کنار قبرستان خریده و یا ساخته و یا اجاره کرده باشند، بلکه این معنا از زیاد رفتن به قبرستان هم ظاهر است و در اصطلاحات عرف خود ما نیز همین طور است.
زیاد رفتن حضرت در قبرستان به خاطر زیارت اهل قبور، دلالت بر سیره و روش آن حضرت دارد و سیره معصوم براى ما، که خود را پیرو آنان مىدانیم، دلیل و حجت شرعى است.
4- و نیز مرحوم مجلسى به نقل از کامل الزیارة از أبى مقدام آورده است که:
«عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: مَرَرْتُ مَعَ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) بِالْبَقِیعِ فَمَرَرْنَا بِقَبْرِ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ مِنَ الشِّیعَةِ. فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ: جُعِلْتُ فِدَاکَ هَذَا قَبْرُ رَجُلٍ مِنَ الشِّیعَةِ. قَالَ فَوَقَفَ عَلَیْهِ وَ قَالَ: اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا یُسْتَغْنَى بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ وَ أَلْحِقْهُ بِمَنْ کَانَ یَتَوَلَّاه»؛(بحار الانوار102: 297)
ابو مقدام گفت: به اتفاق امام باقر(ع) در قبرستان بقیع به قبر یک نفر از اهل کوفه رسیدیم. به حضرت گفتم: جانم فداى شما باد این قبر یکى از شیعیان اهل کوفه است. وقتى حضرت این سخن را شنیدند ایستادند و در حق او دعا کردند: خدایا به غربت او رحم کن، و رفیق تنهایی اون باش، و مونس وحشت او باش و ... .
از دو حدیث فوق نیز روش امام امیرالمؤمنین(ع) و امام باقر(ع) استفاده مىشود؛ مثلا حدیث چهارم صریح است که وقتى امام باقر(ع) در حین عبور از قبرستان بقیع به قبر یکى از مؤمنین مىرسند و متوجه مىشوند که آن قبر یکى از مؤمنین است، خود را ملزم مىدانند از حرکت باز ایستند و صاحب قبر را دعا کنند و براى او طلب رحمت و مغفرت نمایند.
بنابراین یکى از دلائل مشروعیت داشتن زیارت اهل قبور، براى ما معتقدین به رهبرى الهى أئمه معصومین(ع) همین روش آنها است.
دلیل دیگر در این مورد، قول و گفتار آنها؛ یعنى دستور و امر و تحریص آنها نسبت به زیارت اهل قبور است.
به بیان واضح تر، وقتى مشاهده مىکنیم که ائمه(علیهم السلام) در موارد زیادى تابعین خود را امر به رفتن به زیارت اهل قبور و خواندن دعا براى آنها نمودهاند، صرفنظر از این که امتثال امر آنها واجب است، اصل کار نیز مشروعیت پیدا مىکند.
ب: مشروعیت زیارت اهل قبور از نظر اخبار و احادیث قول امام(ع)
1- مرحوم کلینى به نقل از محمد بن مسلم آورده است:
... عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ(ع): «زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا»؛(کافى 3: 230)
حضرت صادق(ع) فرمودند: جدم امیرالمؤمنین(ع) فرمود: مردههاى خود را زیارت کنید؛ زیرا آنها از رفتن شما به زیارت قبورشان خشنود مىشوند و هر یک از شما نزد قبر پدر و مادرش، بعد از دعا برای آنها، حاجت خود را بخواهد.
2- مرحوم مجلسى نیز به نقل از محمّد بن مسلم آورده است:
عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللهِ(ع): نَزُورُ الْمَوْتَى؟ فَقَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: فَیَسْمَعُونَ بِنَا إِذَا أَتَیْنَاهُمْ؟ قَالَ: إِی وَ اللهِ إِنَّهُمْ لَیَعْلَمُونَ بِکُمْ وَ یَفْرَحُونَ بِکُمْ وَ یَسْتَأْنِسُونَ إِلَیْکُم»؛(بحار الانوار102: 300)
محمد بن مسلم گفت: از حضرت صادق(ع) پرسیدم: به زیارت اموات برویم؟ حضرت در جواب فرمودند: بلى. پرسیدم: آیا صدای ما را میشنوند و ما را مىشناسند؟ فرمودند: بلى به خدا قسم؛ زیارت کننده را مىشناسند، از زیارت آنها خشنود مىشنوند و هنگام زیارت با آنها انس مىگیرند.
در ارتباط با دو حدیث فوق شرح و توضیح زیر لازم است:
الف: همانگونه که ملاحظه مىکنید در حدیث اول، حضرت امیرالمؤمنین(ع) صریحا دستور رفتن به زیارت اموات را داده اند. کلمه «زُورُوا» امر به زیارت است و امر در این حدیث، بنا به شواهد و قرائنى که دارد، دلالت بر استحباب مىکند؛ یعنى مستحب است به زیارت اموات برویم.
پس در این حدیث صرفنظر از این که از رفتن به زیارت اموات جلوگیرى نفرموده، براى رفتن به زیارت نیز تاکید فرموده اند.
ب: نکته دیگرى که در همان حدیث وجود دارد این است که: حضرت امیرالمؤمنین(ع) در مقام تشویق و ترغیب مؤمنین براى رفتن به زیارت اهل قبور فرموده: اموات از رفتن شما خوشحال مىشوند. درست مثل اینکه به زیارت زنده مىرویم و إن شاء الله در احادیثى که در آینده ملاحظه مىفرمائید، مطالب تازهترى را خواهید خواند.
ج: در حدیث دوم؛ محمد بن مسلم که یکى از اصحاب خاص حضرت صادق(ع) است از حضرت سوال مىکند: آیا به زیارت اموات برویم؟ حضرت فرمودند: بلى. باز پرسید: این که ما به زیارت آنها مىرویم آیا آنها متوجه مىشوند؟ حضرت صادق(ع) جواب این سؤال را با قسم همراه نموده که: آرى به خدا قسم، آنها شما را مىشناسند و با شما انس مىگیرند.
از این سؤال و جواب و مخصوصا این که حضرت جواب را با قسم همراه نموده معلوم مىشود در محیط آن روز مدینه، رفتن به زیارت اهل قبور، یک امر خرافى بوده و در بین اهل سنت آن روز نیز مانند امروز یک سرى افکار ضد زیارت اموات وجود داشته و این فکر ترویج هم مىشده، آن وقت در ذهن محمد بن مسلم بوده که از حضرت در این مورد سؤال کند و حضرت هم جواب را همراه با سوگند بیان مىکنند تا دیگر جاى سؤالى باقى نماند.
د: دو جمله «یفرحون بکم» و «یستأنسون الیکم» که معناى آن این است که «از اینکه شما به زیارتشان مىروید خوشحال مىشوند و با شما انس مىگیرند»، بر خلاف افکار موجود آن روز در محیط مدینه نشان مىدهد: اموات زنده اند و فعل و انفعالات این عالم را درک مىکنند.
میخواهیم با هم فایده زیارت اهل قبور را بخوانیم.
اصلا آیا زیارت اهل قبور، فایده ای دارد؟
اگر فایده دارد، فایده آن برای میّت است یا برای زیارت کننده؟
اگر فایده دارد، فایده آن چیست؟
فایده زیارت اهل قبور
احادیثى که در این مورد رسیده به سه دسته تقسیم مىشوند:
الف: احادیثى که ثواب زیارت را عاید صاحبان قبور مىنماید.
ب: احادیثى که ثواب زیارت را عاید زیارت کننده مىداند.
ج: احادیثى که ثواب زیارت را نصیب دو طرف نموده است.
براى آگاهى علاقه مندان بطور جداگانه به هر سه دسته از روایات به نحو گذرا اشاره مىشود.
الف: دسته اول:
1- مرحوم مجلسى به نقل از کتاب دعوات راوندى از قول داوود رِقّى آورده است که:
«عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللهِ(ع): یَقُومُ الرَّجُلُ عَلَى قَبْرِ أَبِیهِ وَ قَرِیبِهِ وَ غَیْرِ قَرِیبِهِ هَلْ یَنْفَعُهُ ذَلِکَ؟ قَالَ: نَعَمْ، إِنَّ ذَلِکَ یَدْخُلُ عَلَیْهِ کَمَا یَدْخُلُ عَلَى أَحَدِکُمُ الْهَدِیَّةُ یَفْرَحُ بِهَا»؛(بحار الانوار102: 296)
گفت: خدمت حضرت صادق(ع) عرض کردم: فلان مرد بر مزار پدر، خویشان، دوستان و دیگران رفته، آیا این کار برای مردگان فایدهاى مىرساند؟
حضرت فرمودند: بلى، این که انسان به زیارت آنها برود و دعا کند، باعث خوشحالى و سرور آنها مىشود، همانگونه که وقتى زندهاى به زیارت انسان زنده دیگر مىرود و براى او هدیه مىبرد.
2- در کتاب وسائل الشیعه به نقل از حضرت امام باقر(ع) آمده:
«عَنِ الْبَاقِرِ(عَلَیْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ زِیَارَةِ الْقُبُورِ؟ قَالَ: إِذَا کَانَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ فَزُرْهُمْ، فَإِنَّهُ مَنْ کَانَ فِیهِمْ فِی ضِیقٍ وُسِّعَ عَلَیْهِ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ، یَعْلَمُونَ بِمَنْ أَتَاهُمْ فِی کُلِّ یَوْمٍ»(وسائل الشیعة 7: 415)
از حضرت امام باقر(ع) در مورد زیارت اهل قبور پرسیدم. حضرت فرمودند: اگر روح مردهاى در فشار و نگرانى باشد و شما بین طلوع فجر و طلوع خورشید او را زیارت کنید، خداوند به او وسعت مىدهد و روح مرده را از نگرانى خارج مىگرداند، و نسبت به کسانی که هر روز به زیارت آنها میروند، آگاهی دارند.
در ارتباط با دو حدیث فوق توجه به مطالب زیر خالى از لطف نیست:
الف: در حدیث اول امام(ع) زیارت اهل قبور و دعا و استغفار بر مزار آنها را به رفتن به ملاقات دوستان و بردن هدیه براى آنها تشبیه نموده و با این تشبیه، به دو مطلب جالب توجه اشاره فرموده که یکى خوشحال شدن روح اموات از زیارت و دیگرى بهره گرفتن از دعا و استغفار براى آنهاست.
ب: در حدیث دوم؛ رفتن به زیارت اموات در یک وقت خاص را موجب وسعت آنها از تنگناها و مضیقههاى آن عالم دانسته است.
به هر حال، هر بهرهاى که در این دو حدیث ذکر شد، صرفا عاید صاحبان قبر مىشود، ولى از روایات آینده به نحو دیگرى استفاده مىشود که خواهید خواند.
دسته دوم:
1- مرحوم مجلسى به نقل از مرحوم شیخ مفید(ره) آورده است که:
قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): «مَنْ قَرَأَ آیَةً مِنْ کِتَابِ اللهِ فِی مَقْبَرَةٍ مِنْ مَقَابِرِ الْمُسْلِمِینَ، أَعْطَاهُ اللهُ ثَوَابَ سَبْعِینَ نَبِیّاً وَ مَنْ تَرَحَّمَ عَلَى أَهْلِ الْمَقَابِرِ نَجَا مِنَ النَّارِ وَ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ هُوَ یَضْحَکُ»؛(بحار الانوار102: 300)
رسول خدا(ص) فرمود: کسى که در مزار مسلمانان یکى از آیات قرآن را براى اموات بخواند، خداوند ثواب هفتاد نبیّ به او مىدهد، و کسى که براى اهل قبور طلب رحمت و مغفرت نماید، خداوند او را از آتش جهنم نجات مىدهد و او را خندان وارد بهشت مىگرداند.
2- و نیز از حضرت حسین بن على(ع) نقل کرده که:
عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) قَالَ: «مَنْ دَخَلَ الْمَقَابِرَ فَقَالَ «اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الْأَرْوَاحِ الْفَانِیَةِ وَ الْأَجْسَادِ الْبَالِیَةِ وَ الْعِظَامِ النَّخِرَةِ الَّتِی خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْیَا وَ هِیَ بِکَ مُؤْمِنَةٌ أَدْخِلْ عَلَیْهِمْ رَوْحاً مِنْکَ وَ سَلَاماً مِنِّی»، کَتَبَ اللهُ لَهُ بِعَدَدِ الْخَلْقِ مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ حَسَنَات»؛(بحار الانوار102: 300)
فرمود: اگر کسى به زیارت اهل قبور برود و بر مزار مسلمانان بگوید: خدایا این ارواح فانى، و این جسدهاى پوسیده، و این استخوانهاى متلاشى شده را که از دنیا رفته و به تو ایمان داشته اند، به رحمت خود برسان و سلام مرا نیز بر آنها نازل گردان؛ خداوند به عدد تمام بندگان خود از زمان خلقت آدم(ع) تا پایان دنیا براى او ثواب مىنویسد.
3- و نیز مرحوم مجلسى به نقل از کتاب کامل الزیارات از حضرت رضا(ع) آورده است که:
«مَنْ أَتَى قَبْرَ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَمِنَ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ»؛ (بحار الانوار102: 295)
حضرت فرمودند: کسى که به زیارت قبر برادر مومن خود برود، و دست خود را روى قبر بگذارد، و هفت مرتبه سوره «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» را بخواند، از عذاب آن روز بزرگ(روز قیامت) در امان خواهد بود.
در سه حدیث فوق به یک حقیقت اشاره شده و آن اینکه ثواب و بهرهی زیارت اهل قبور؛ صرفا عاید زیارت کننده مىشود.
دسته سوم:
1- مرحوم شیخ کلینى در کتاب کافى به نقل از محمد بن مسلم آورده است:
... عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ(ع): «زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا»؛(کافى 3: 230)
حضرت صادق(ع) فرمود: حضرت علی(ع) فرموده: مردگان خود را زیارت کنید؛ زیرا آنها از زیارت شما خشنود مىشوند، و شما هم حاجت هاى خود را هنگام زیارت قبور پدر و مادر از خدا بخواهید؛[زیرا خداوند بواسطه دعائى که بر مزار آنها مىکنید حاجات شما را برآورده مىکند].
2- مرحوم مجلسى در بحار به نقل از عده الداعى و مرحوم شیخ حر عاملى در کتاب وسائل الشیعه آوردهاند:
قَالَ الصَّادِقُ(ع): «مَنْ عَمِلَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ عَنْ مَیِّتٍ عَمَلًا صَالِحاً أَضْعَفَ اللهُ لَهُ أَجْرَهُ وَ نَفَعَ اللهُ بِهِ الْمَیِّت»؛(بحار الانوار79: 62)
حضرت صادق(ع) فرمود: هر مسلمانى که به نیابت مردگان عمل صالحى انجام دهد، خداوند ثواب آن را براى خود او دو چندان مىکند و از آن عمل، نفعى هم براى صاحب قبر مىفرستد.
3- باز در کتاب وسائل الشیعه آوردهاند:
قَالَ الصَّادِقُ(ع): «یَدْخُلُ عَلَى الْمَیِّتِ فِی قَبْرِهِ الصَّلَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الْحَجُّ وَ الصَّدَقَةُ وَ الْبِرُّ وَ الدُّعَاءُ وَ یُکْتَبُ أَجْرُهُ لِلَّذِی یَفْعَلُهُ وَ لِلْمَیِّتِ»؛ (وسائل الشیعة 2: 655)
حضرت صادق(ع) فرمودند: ثواب هر کدام از نماز، روزه، حج، صدقه و دعا براى کسى که اعمال را انجام مىدهد و نیز براى اموات ثبت و ضبط مىشود.
از سه حدیث فوق نیز استفاده شد: فایدهی زیارت اهل قبور، عاید طرفین مىشود.
بنابراین، صرفنظر از این که زیارت اموات، در اعتقاد مسلمانان داراى مشروعیت است، براى طرفین(زیارت کننده و صاحب قبر) داراى فواید زیادی است.
یکی از امور بسیار مهم که همه ما بخواهیم یا نخواهیم آن را درک خواهیم کرد، مرگ است.
حال چه کنیم تا بعد از مرگ هم، ثواب و نیکی به قبر و روح میّت نازل شود؟؟؟
میخواهیم با هم امری بسیار مهمّ را بخوانیم که اگر زیرک باشیم؛ در این دنیا مقدمات آن را برای برزخ خود فراهم میکنیم و همانند یک حساب جاری است که در این دنیا باز میکنیم و سود آن پس از مرگ، به حسابمان واریز میشود و در برزخ از آن نفع میبریم، که از آن به «باقیات الصالحات» تعبیر میکنند.
باقیات الصّالحات
یکی از امور مهمی که نتایج آن، در عالم برزخ به انسان میرسد و چه بسا باعث نجات انسان از عذاب قیامت شود؛ «باقیات الصّالحات» است.
کلمه «باقیات الصالحات» در اصطلاح قرآن و روایات بسیار استعمال شده و با همین عبارت عربى در زبان فارسى نیز بکار مىرود.
مقصود از «باقیات الصالحات» کارها و خدمات عام المنفعه و خداپسندانهاى است که از انسان به یادگار مىماند که پس از مرگ انسان، مردم نیز از آن استفاده مىکنند.
قبل از شروع در بیان اخبار و احادیثى که در این مورد رسیده، چند جملهاى به تحلیل واژه «باقیات الصالحات» مىپردازیم:
«باقیات» جمع «باقیة» و مونث «باق» است. کلمه «باق» در اصل «باقى» بوده و بدلیل سنگینى تلفظى که داشته، عرب آنرا «باق» تلفظ کرده است. و معنای آن؛ ثابت ماندنیهاست.
معناى «باقیات»؛ ضد «فانیات» است و آن هم جمع «فانیة» و مونث «فان» مىباشد و معناى آن: فانى شدنى ها و از بین رفتنىها است.
در قرآن شریف آمده است: «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَاللهِ باقٍ»؛ یعنى چیزهائى که پیش شماست مانند: اموال دنیا،ریاست دنیا و... از بین رفتنى است و آنچه پیش خداست مانند: کارهاى خیر و خوب و یا کارهاى شر و ناپسندى که انسان در دوران عمر خود انجام مىدهد، ثابت و ماندنى است.
«صالحات»؛ نیز به همین منوال؛ جمع «صالحة» و مونث «صالح» مىباشد و معناى آن در فارسى؛ «نیکو» است و در مقابلش «زشت» قرار دارد.
«باقیات الصالحات» را به این اعتبار جمع مؤنث آوردهاند که این دو واژه، صفت براى اعمال قرار مىگیرند؛ مثلا مىگوئیم: «الاعمال الباقیات الصّالحات»؛ یعنى کارهاى ماندنى نیکو و در مقابل آن، کارهاى ماندنى غیر صالح است.
اصولا اعمال نیکو و یا زشت، در مقایسه با شخص انسان یا اموال دنیا که از بین رفتنى هستند، باقى و ثابت است؛ مثلا وقتى انسان بیمارستانى که مورد احتیاج جامعه است بسازد، این عمل در مقابل شخص انسان و اموال دنیا و مقامهاى آن که از بین رفتنى هستند، ماندنى و باقى و ثابت است و به این عمل، عمل خیر و عمل صالح مىگویند و در مقابلش مثلا ساختن مراکز فحشا و منکرات است که در آن گناه و معصیت خدا شود. این عمل نیز باقى است ولى عمل فاسد است.
اعمال نیک و بدى که از انسان بعنوان یادگار مىماند تا هنگامى که دیگران از آن بهره مىبرند عامل نیز در ثواب و عقاب با آنان شریک است؛ مثلا اگر انسان در طول حیات خود بانى ساختن مسجد، مدرسه، حسینیه، بیمارستان، آسایشگاه، آب انبار، پل و راه شده و یا هر عمل خیر دیگرى انجام دهد، و یا عامل ایجاد فاحشه خانه، قمار خانه، میکده باشد و هر عمل شر و زشت دیگرى انجام دهد تا زمانى که آن بنا برجاست و مردم از آن بهره مىگیرند، خداوند سازنده آنرا نیز در ثواب و یا عقاب اعمال دیگرانى که در آن مکان عمل خیر و یا شرعى انجام مىدهند شریک مىگرداند، گرچه او مرده باشد.
نتایج باقیات الصالحات در برزخ
ما چون درصدد بیان نتایج باقیات الصالحات در عالم برزخ هستیم به نقل روایاتى که در این مورد از ائمه معصومین(ع) رسیده مىپردازیم:
1- مرحوم صدوق(ره) از حضرت صادق(ع) آورده است:
وَ قَالَ(ع): «سِتَّةٌ یَلْحَقْنَ الْمُؤْمِنَ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَلَدٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یُخَلِّفُهُ وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ وَ صَدَقَةُ مَاءٍ یُجْرِیهِ وَ قَلِیبٌ یَحْفِرُهُ وَ سُنَّةٌ یُؤْخَذُ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ»؛(من لا یحضره الفقیه 1: 185)
حضرت صادق(ع) فرمودند: شش عمل از مؤمن به یادگار مىماند و او از ثواب آن بهرهمند مىشود:
یکى فرزند صالحى که براى او استغفار کند،
دوم: کتابى که از خود به یادگار بگذارد،
سوم: درختى که بنشاند،
چهارم: جوى آبى که جارى کند،
پنجم: چاهى که حفر کند و دیگران از آن بهرهبردارى کنند،
و ششم: روش خیرى که از خود بگذارد و مورد استفاده دیگران شود.
2- مرحوم شیخ حر عاملى در کتاب وسائل الشیعة به نقل از ابن عمار آورده است که:
. . . قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِاللهِ(ع): مَا یَلْحَقُ الرَّجُلَ بَعْدَ مَوْتِهِ؟
فَقَالَ: سُنَّةٌ یُعْمَلُ بِهَا بَعْدَ مَوْتِهِ فَیَکُونُ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْءٌ وَ الصَّدَقَةُ الْجَارِیَةُ تَجْرِی مِنْ بَعْدِهِ وَ الْوَلَدُ الطَّیِّبُ یَدْعُو لِوَالِدَیْهِ بَعْدَ مَوْتِهِمَا وَ یَحُجُّ وَ یَتَصَدَّقُ وَ یُعْتِقُ عَنْهُمَا وَ یُصَلِّی وَ یَصُومُ عَنْهُمَا؛(وسائل الشیعة 19: 172)
گفت: از حضرت صادق(ع) پرسیدم: بعد از مرگ چه چیزهائى به انسان مىرسد؟
فرمود: یکى: کار و روش نیکى که از خود به جاى گذاشته باشد و بعد از او دیگران به آن عمل کنند، بدون اینکه از ثواب عاملین کم شود، به همان مقدار هم به آن میت مىدهند،
دوم: صدقهی جاریهاى که از انسان به جا مانده باشد،
و سوم: فرزند صالحى که بعد از پدر و مادر براى آنها دعا کند و از طرف آنها حج بجا آورد و صدقه دهد و برده آزاد کند و نماز بخواند و روزه بگیرد.
3- مرحوم مجلسى به نقل از امالى شیخ طوسى از مرحوم شیخ مفید(ره) آورده است که:
قَالَ أَبُو عَبْدِاللهِ(ع): خَیْرُ مَا یُخَلِّفُهُ الرَّجُلُ بَعْدَهُ ثَلَاثَةٌ وَلَدٌ بَارٌّ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ سُنَّةُ خَیْرٍ یُقْتَدَى بِهِ فِیهَا وَ صَدَقَةٌ تَجْرِی مِنْ بَعْدِهِ؛ (بحار الأنوار 6: 294)
حضرت صادق(ع) فرمودهاند: بهترین چیزى که مىتواند بعد از مرگ از انسان به جای بماند سه چیز است: یکى؛ فرزند صالحى که براى او طلب مغفرت کند،
دوم؛ روش و سیره نیکى که از او به جاى ماند و دیگران در آن به او اقتداء کنند،
و سوم؛ صدقهی جاریهای که بعد از او مورد استفاده عموم قرار گیرد.
4- باز مرحوم مجلسى در بحار به نقل از امالى شیخ صدوق آورده است:
عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): مَرَّ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ، ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ. فَقَالَ: یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَکَانَ صَاحِبُهُ یُعَذَّبُ، ثُمَّ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ؟ فَأَوْحَى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ: یَا رُوحَ اللهِ إِنَّهُ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَى یَتِیماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِلَ ابْنُهُ؛(بحار الأنوار 72: 2)
حضرت صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) فرمودهاند:
حضرت عیسى بن مریم(ع) به قبرى عبور کرد و صاحب آن را در عذاب خداوند معذّب دید. سال بعد که مجددا عبورش به آن قبر افتاد، صاحب آن قبر را آزاد از عذاب خدا دید.
از روى تعجب گفت: خدایا صاحب این قبر سال گذشته در عذاب تو بود، چرا امسال عذاب از او برداشته شده؟
خطاب آمد: اى روح خدا! او پسرى داشت که امسال به تکلیف الهى رسیده، او براى مردم راهى را ساخته و یتیمى را پناه داده است، ما نیز به پاس عمل صالح او، پدرش را بخشیدیم.
در احادیثى که از نظرتان گذشت به چیزهائى از قبیل: فرزند صالح، کتابى که براى رفع احتیاجات مادى و یا معنوى مردم نوشته شود، کاشتن درخت، کندن چاه، جارى کردن جوى آب، ساختن راه، پناه دادن یتیم، گذاشتن سنّت خوبى که مردم هم به آن اقتداء کنند، «باقیات الصالحات» گفته شده است.
در مقابل در احادیث دیگرى که از نظر خواهد گذشت، به چیزهائى از قبیل: ذکر و تسبیح، «باقیات الصالحات» گفتهاند. براى نمونه به دو حدیث از این احادیث اشاره میشود.
ضُرَیس کُناسى(از اصحاب امام باقر(ع)) آورده است:
عَنْ ضُرَیْسٍ الْکُنَاسِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) فِی حَدِیثٍ: أَنَّ رَسُولَ اللهِ(ص) قَالَ لِرَجُلٍ: إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَیْتَ فَقُلْ سُبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ اللهُ أَکْبَرُ فَإِنَّ لَکَ إِنْ قُلْتَهُ بِکُلِّ تَسْبِیحَةٍ عَشْرَ شَجَرَاتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ أَنْوَاعِ الْفَاکِهَةِ وَ هُنَّ الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ؛(وسائل الشیعة 7: 185)
حضرت امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل فرمودند که آن حضرت به مردى فرمود: اگر هنگام شب و هنگام صبح بگوئى: «سُبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ اللهُ أَکْبَرُ»، خداوند در مقابل هر تسبیحى که بگوئى، ده درخت میوه از انواع میوههاى بهشتى براى تو قرار مىدهد. سپس فرمودند: این تسبیحات؛ باقیات الصالحات است.
2- و در همان کتاب به نقل از عبدالله بن جماد آورده است:
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) أَکْثِرُوا مِنْ قَوْلِ سُبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ اللهُ أَکْبَرُ فَإِنَّهُنَّ یَأْتِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لَهُنَّ مُقَدِّمَاتٌ وَ مُؤَخِّرَاتٌ وَ مُعَقِّبَاتٌ وَ هُنَّ الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ؛(وسائل الشیعة 7: 186)
ابوبصیر از حضرت صادق(ع) به نقل از حضرت خاتم الانبیاء(ص) گفت: ذکر «سُبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ اللهُ أَکْبَرُ»؛ را زیاد بخوانید چون در روز قیامت، این أذکار همراه فرشتگان از پیش رو و پشت سر خواهند آمد، و اینها باقیات الصالحات است.
در دو حدیث فوق به ذکر تسبیحات، باقیات الصالحات گفته شده است.
از این تعبیرات استفاده مىشود باقیات الصالحات، دامنه وسیعى دارد و مىتوان به هر کارى که موجب شود ثمرات بهشتى و سعادت أخروى را عاید انسان کند، باقیات الصالحات گفت. و در حقیقت، هر حرکت خداپسندانهاى که از انسان سر بزند و از روى اراده و اختیار باشد، آن حرکت و آن عمل، باقیات الصالحات است.
ممکن است فردى مسجد، بیمارستان و جادهاى را هم بسازد و قناتى را نیز جارى نماید، ولى چون قصدش خدا نبوده؛ باقیات الصالحات محسوب نشود؛ مثلا خواستهاند قطعه زمینى را از وى بگیرند و براى احداث چند واحد مسکونى در اختیار چند نفر بى بضاعت قرار دهند، او براى این که آن زمین را از دست ندهد، به دروغ آن را موقوفه براى مسجد اعلام مىکند و بعد براى این که دروغگو معرفى نشود، پولهائى را با اکراه و اجبار خرج آن مىکند و زمین را به صورت مسجد درمى آورد.
گر چه این کار به حسب ظاهر، کار خیرى است، ولى چون از ابتدای امر، براى خشنودى خداوند نبوده و یا مثلا براى این که نامش بر زبانها بیفتد بیمارستانى بسازد یا قناتى جارى کند و. . . اینها چون براى رضاى خدا و خدمت به خلق خدا نیست، باقیات الصالحات نیست.
در این مورد سخن فراوان است ولى به همین مقدار بسنده مىکنیم به این امید که اگر پندپذیر باشیم از همین دو سه مورد پند گیریم و کارهاى خویش را رنگ باقیات الصالحات بدهیم.
از بحث در معناى باقیات الصالحات و احادیثى که در این مورد ذکر کردیم معلوم شد کلیهی صدقات جارى انسان پس از مرگ، براى صاحب آن مفید است و اثرات و نتایج آن در عالم برزخ، نصیب انسان مىشود، اگر چه نتایج کلى آن؛ مخصوص عالم قیامت است.
یکی از امور بسیار مهم که همه ما بخواهیم یا نخواهیم آن را درک خواهیم کرد، مرگ است.
حال چه کنیم تا بعد از مرگ هم، ثواب و نیکی به قبر و روح میّت نازل شود؟؟؟
اکنون ببینیم؛ خیرات و مبرّات و صدقات جاریهی انسان در دنیا، چه نفعی برای قبر و قیامت او دارد؟
فایده خیرات براى اموات در عالم برزخ
کلمه «خیرات» از نظر لغت، معنا و مفهوم وسیعى دارد و به هر کار خوب و مورد پسند خداوند متعال و أئمه و رهبران دینى گفته مىشود.
کارهائى از قبیل: نماز و هر عبادت دیگر، دستگیرى زیردستان و بینوایان، دادن صدقات، انجام کارهایى که منافع اجتماعى دارد مانند: ساختن پل، جاده، مدرسه، مسجد، آب انبار، بیمارستان و. . . کارهاى نیک و مورد پسند است و به آن «خیرات» گفته مىشود.
خیرات و صدقاتى که براى اموات فرستاده مىشود، منحصر به دادن مبالغى وجه نقدى یا مقدارى نان و خورش نیست و انسان مىتواند از هر کار خیرى که انجام مىدهد، قصد خیرات و صدقات براى اموات خود بکند.
در حدیثی از قول حضرت خاتم الانبیاء(ص) آمده است: هر معروف و کار نیکى، صدقه است. (الکافی 4 :27)
بنابراین هر کار پسندیده و نیکوئى که به قصد تقرب به خداوند متعال انجام شود، صدقه و خیرات است.
از روایات گذشته در فصل سوم دانستیم ارواح اموات در عالم برزخ از اعمال گذشتهاى که بعنوان باقیات الصالحات به یادگار گذشته اند بهرهمند خواهند بود؛ مثلا کسى که بناى خیریهاى بر پا نموده(از قبیل جارى کردن قنات، تالیف کتاب، گذاشتن فرزند صالح و. . . ) تا آن زمان که از این اعمال اثرى باقى مانده باشد، تا زمانى که آن مسجد پا برجاست و دیگران در آن نماز مىخوانند،تا آن قنات جارى است، تا آن درخت سرپاست و مردم از آن بهره مىبرند، تا آن بیمارستان برقرار است و بیماران در آن مداوا مىشوند و. . . براى بنا کننده آن گرچه در عالم برزخ به سر ببرد ثواب مىنویسند و او هم در عالم برزخ اثرات آن را مشاهده مىنماید.
اگر هم بناى شرّى را بر پا نموده؛ مثلا قمارخانه اى، شراب خانهاى، عشرت کدهاى خوانندگی آهنگ و ترانه حرامی و. . . بر پا نموده، تا آن زمان که آنها بر پا هستند و عدهاى از آنها استفاده مىکنند، صاحبان و بانیان آن بناها در عالم برزخ، ذلت روز افزون آن را شاهد خواهند بود.
اینک مىخواهیم بدانیم(صرفنظر از باقیات الصالحات) آیا ارواح مؤمنین از اعمالى که براى اموات مىفرستند و خیراتى که براى آنها مىدهند بهرهاى مىبرند، یا استفاده کردن و بهره گرفتن از این اعمال و خیرات منحصر به عالم قیامت است؟
در این مورد همانند موارد قبل به چند حدیث اکتفا مىشود:
1- مرحوم شیخ حر عاملى در کتاب وسائل الشیعه به نقل از امام صادق(ع) آورده است:
... قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللهِ(ع): یُصَلَّى عَنِ الْمَیِّتِ؟ فَقَالَ نَعَمْ، حَتَّى إِنَّهُ یَکُونُ فِی ضِیقٍ فَیُوَسَّعُ عَلَیْهِ ذَلِکَ الضِّیقُ ... (وسائل الشیعة 8 : 277)
راوى حدیث گفت: از حضرت صادق(ع) پرسیدم: مىتوان به جاى مرده نماز خواند؟ حضرت فرمود: بلى. سپس فرمود: ممکن است میت در تنگی و نگرانى و غم اعمال گذشته خود باشد و این عبادتى که به جاى او انجام مىشود جبران کمبود او را بکند و وى را از نگرانى نجات بدهد.
توجه داریم که بحث در فایده خیرات و صدقات براى اموات است و دانستیم که خیرات و صدقات براى اموات منحصر در دادن مقدارى وجه نقد و یا مقدارى غذا به بینوایان نیست.
در ضمن این حدیث در مورد نماز به نیابت میت است، ولى ما در ترجمه، آن را به عبادت برگردانیم، به این علت که در روایات مشابه، سؤال ازروزه، نماز، حج و صدقات دیگر شده است.
2- و نیز در همان کتاب به نقل از امام صادق(ع) آورده است که:
... قَالَ(ع): إِنَّ الْمَیِّتَ لَیَفْرَحُ بِالتَّرَحُّمِ عَلَیْهِ وَ الِاسْتِغْفَارِ لَهُ کَمَا یَفْرَحُ الْحَیُّ بِالْهَدِیَّةِ تُهْدَى إِلَیْهِ؛(وسائل الشیعة 2: 444)
حضرت فرمودند: همان گونه که زندهها از هدیهاى که براى آنها مىبرند خوشحال مىشوند، اموات نیز از طلب رحمت و مغفرتى که براى آنها مىکنند خوشحال مىشوند.
این حدیث به ما نشان مىدهد: همین جملاتى که در بین مردم متداول است، مثلا مىگویند: خدا رحمتش کند یا خدا او را بیامرزد، اثرات مثبتى دارد و براى اموات مفید است.
3- مرحوم مجلسی در بحار الانوار به نقل از رسول خدا(ص) آورده:
عَنِ النَّبِیِّ(ص): مَنْ دَخَلَ الْمَقَابِرَ فَقَرَأَ سُورَةَ یس خَفَّفَ اللهُ عَنْهُمْ یَوْمَئِذ. . . (بحار الأنوار 99: 301)
کسى که وارد مقبره مؤمنین قبرستان شود و سوره مبارکه یاسین را بخواند، خداوند به اموات آن قبرستان تخفیف(در عذاب یا نگرانى) مىدهد.
4- مرحوم مجلسى از تفسیر درالمنثور به نقل از رسول خدا(ص) آورده است:
عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ عَنِ النَّبِیِّ(ص) قَالَ: مَا مِنْ مَیِّتٍ یُقْرَأُ عِنْدَهُ سُورَةُ یس إِلَّا هَوَّنَ اللهُ عَلَیْهِ؛ (بحارالأنوار 89: 292)
رسول خدا(ص) فرمودند: میتى که نزد او سوره مبارکه یاسین خوانده شود، سختىهاى عالم برزخ و قیامت بر او آسان مىگردد.
5- باز مرحوم مجلسى در بحار به نقل از ابن ابى عمیر ااورده است:
قَالَ هِشَامٌ فِی کِتَابِهِ وَ عَنْهُ(الصادق أو الکاظم(ع)) قَالَ: قُلْتُ یَصِلُ إِلَى الْمَیِّتِ الدُّعَاءُ وَ الصَّدَقَةُ وَ الصَّلَاةُ وَ نَحْوُ هَذَا؟ قَالَ: نَعَمْ؛ (بحار الأنوار 85: 310)
از حضرت امام صادق(ع) یا امام موسى بن جعفر(ع) پرسیدم: آیا دعا و صدقه و نماز براى اموات فایدهاى دارد و به آنها مىرسد؟ حضرت فرمودند: بلى.
احادیث زیادى در این مورد از ائمه معصومین(ع)رسیده و ما به همین مقدار اکتفا مىکنیم.
از مجموع احادیث مذکور استفاده مىشود:
فایده خیرات براى اموات، آسایش بیشتر آنها در عالم برزخ و درنتیجه عالم قیامت است.
در ضمن از اعمال و خیراتى که به حسب ظاهر کوچک مىآید نیز نباید غافل بود، زیرا آنچه در پیشگاه خداوند متعال مطرح است، عمل از نظر کیفیت است نه مقدار آن؛ ممکن است یک جمله کوتاه «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَه»(خدایا او را بیامرز) از روى اخلاص گفته شود و گناهکارى را نجات دهد(البته در صورتى که گناه، جنبه حق الناس نداشته باشد) و ممکن است دعاها و مناجاتهاى زیاد، به دلیل ریا و خودنمائى و یا به دلایل دیگر مورد قبول واقع نشود و سودى را عاید میت نکند.
بنابراین، این توجه لازم است که هنگام عمل، خلوص نیت و قصد تقرب به خداوند جهان، تنها چیزى است که به عملِ انسان جلوهاى دیگر داده و آن را مورد قبول درگاه خداوند قرار مىدهد.
منبع:وب برای همه مفیده
مطالب خوب بود با تشکر