چرا فاطمه سلام الله علیها پشت در رفت؟
می گویند: چگونه می توان باور داشت که با وجود علی (ع) در درون منزل، همسر او برای باز کردن در خانه برود! چرا خود علی (ع) برای بازکردن در نرفت؟
پاسخ
مَثَل این شبهه انگیزان مَثَل کاسه داغ تر از آش است؟ مسلمانانی که می خواهند به خدا و رسولش درس غیرت بدهند! از ایشان می پرسیم: کجا رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند زن نباید پشت در بیاید؟ کدامین آیه از قرآن یا روایتی از رسول خداصلی الله علیه و آله به شما فرمود که فقط مردان باید در خانه را بگشایند؟
این همان رگ تعصبی است که گاهی بر اساس مصلحتی بر می آید و گاه مصلحتی دیگر آن را فرو می نشاند. جالب آن است آنچه ایشان بعید شمرده اند بارها از پیامبر اسلام سر زده است اهل سنت خود روایت کرده اند که:
"رسول خدا (ص) از خانه زینب دختر جحش بیرون آمد و وارد خانه امّ سلمه شد؛ چون آن روز نوبت آمدن آن حضرت به خانه وی بود، مدتی نگذشته بود که علی آهسته دقّ الباب کرد، رسول خدا (ص) بیدار شد، امّ سلمه پاسخ نداد، پیامبر فرمود: بلند شو و در را باز کن..."(1)
نماز صبح را با رسول خدا (ص) خواندم، با آن حضرت از مسجد بیرون آمدم، اگر جایی می رفت به من خبر می داد و هنگامی که دیر بر می گشت سراغ وی می رفتم تا مطلع شوم؛ چون دوری او را نمی توانستم تحمل نمایم، فرمود: به خانه عائشه می روم، من نیز نزد فاطمه رفتم و در کنار حسن و حسین همه خوشحال بودیم، سپس به طرف خانه عائشه رفتم و دَر زدم، گفت: کی هستی؟ گفتم: علی، گفت: پیامبر استراحت می کند، برگشتم و دو مرتبه رفتم و دَر را کوبیدم، گفت: کیستی؟ گفتم: علی، گفت: پیامبر را کاری است، دلم تاقت نیاورد، برای دفعه سوّم دقّ الباب کردم، عائشه گفت: کیستی؟ گفتم: علی، صدای رسول خدا را شنیدم، فرمود: ای عائشه دَر را باز کن، عائشه دَر را باز کرد و من وارد شدم....(2)
بلکه از خود این روایات باید فهمید که هیچ اشکالی ندارد که زنی در خانه را بگشاید. وقتی گشودن در مانعی نداشته باشد چگونه پشت در آمدن فاطمه (بدون گشودن در) بر شما سنگین آمده است.
افزون بر این تصورفاطمه سلام الله علیها این بود که وقتی اجتماع کنندگان صدای دردانه رسول خدا را می شنودند یادشان می آید که خانه خانه وحی است و برترین خانه های انبیاست.(3) خانه ای که حرمتش از هر خانه ای بالاتر است.(4) پس از تعرض به آن شرم خواهند نمود و دست از علی علیه السلام بر می دارند. همچنان که عدّه ای با شنیدن صدای حضرت صدیقه برگشتند. در نقل است:
عمر همراه عده ای به طرف خانه فاطمه آمد و در را کوبید، فاطمه با شنیدن سر وصدای جمعیت با صدای بلند و همراه گریه فریاد زد: ای رسول خدا چه مصیبت هایی پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه می بینیم. گروهی با شنیدن گریه فاطمه دلشان به درد آمد و با گریه آنجا را ترک کردند؛ اما عمر با گروهی دیگر باقی ماندند.(5)
آری نه تنها ایرادی ندارد که فاطمه زهرا سلام الله علیها پشت در بیاید بلکه او وظیفه خود می دید که با حضور در صحنه وجدانهای بیدار را به راه خطایی که در پیش گرفته اند آگاه سازد.
پانویس ها :
(1). ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفای571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج 42، ص 470، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - 1995الرافعی القزوینی، عبد الکریم بن محمد (متوفای623 هـ)، التدوین فی أخبار قزوین، ج 1، ص 89، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت تحقیق: عزیز الله العطاری، 1987م.
(2). الطبرسی، أبی منصور أحمد بن علی بن أبی طالب (متوفای 548هـ)، الاحتجاج، ج1، ص 292 و 293، تحقیق: تعلیق وملاحظات: السید محمد باقر الخرسان، ناشر: دار النعمان للطباعة والنشر - النجف الأشرف، 1386 - 1966 م.
سیوطی و دیگر مفسران اهل سنت از قول ابوبکر از نبی مکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل کرده اند که خانه علی و زهرا علیهما السلام از با فضیلت ترین خانه های انبیاء است. روایت این گونه است که : رسول خدا (ص) این آیه را تلاوت فرمود،(فی بیوت أذن الله أن ترفع)... شخصی پرسید: این کدام خانه ها است؟ فرمود: خانه های پیامبران. ابوبکر پرسید: آیا خانه علی و فاطمه هم از همان خانه ها است؟ فرمود: بلی، از بر ترین آن است.السیوطی، عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین (متوفای911هـ)، الدر المنثور، ج 6، ص 203، ناشر: دار الفکر - بیروت - 1993 م؛
(4). یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاتَدْخُلُواْ بُیُوتَ النَّبِیِ ّ إِلا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ. (الأحزاب /53).ای افرادی که ایمان آورده اید! در خانه های پیامبر داخل نشوید مگر به شما داده شود.(11)ای افرادی که ایمان آورده اید! در خانه هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید این برای شما بهتر است شاید متذکّر شوید!
(5). الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای276هـ)، الإمامة والسیاسة، ج 1، ص 16، تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1418هـ - 1997م، با تحقیق شیری، ج1، ص37، و با تحقیق، زینی، ج1، ص24.
نویسنده: سید مهدی خدایی