گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

آرزوی عجیب حضرت سلمان(ع)

شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۵۰ ب.ظ

دخترم! جبرئیل امین دو آیه قرآن پیرامون جهنّم بر من نازل نمود، که بسیار دردآور و وحشتناک بود و سپس آن دو آیه شریفه را خواند.

 هنگامى که این آیه قرآن بر پیامبر اسلام صلّلى اللّه علیه و آله نازل شد: «و إ نّ جهنّم لمَوْعِدُهُمْ اءجْمَعین، لَها سَبْعَةُ اءبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ »(1) یعنى ؛ همانا جهنّم وعده گاه تمامى افراد مى باشد، که خداوند برایش هفت درب قرار داده و از هر درى افرادى وارد خواهند شد.


آن حضرت بسیار گریه و اصحاب آن حضرت نیز همه گریان شدند و کسى توان صحبت و سخن گفتن با حضرت را نداشت.

و چون هرگاه پیغمبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله دخترش حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را مى دید، شادمان و خوشحال مى گردید، به همین علّت سلمان به سوى منزل آن مخدّره آمد تا ایشان را نزد پدر بزرگوارش آورد و موجب شادى و آرامش رسول خدا گردد.


وقتى سلمان به منزل حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها وارد شد، دید حضرت مشغول آسیاب نمودن مقدارى جو مى باشد و با خود این آیه قرآن را زمزمه مى نماید:«وَ ما عِنْدَاللّهِ خَیْرٌ و اءبْقى؛ آنچه نزد خداى متعال و خواست او است بهتر و با دوام مى باشد.»


پس سلمان فارسى بر حضرت زهرا سلام کرد و بعد از آن، جریان ناراحتى و گریه حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله را براى آن بزرگوار بیان نمود.


فاطمه زهرا سلام اللّه علیها با شنیدن این خبر از جاى خود برخاست و چادر خود را که حدود دوازده جاى آن پاره شده و درز گرفته بود بر سرافکند.


سلمان فارسى با دیدن چنین زندگى و لباسى به گریه افتاد و گفت: «چقدر سخت و غیر قابل تحمّل است که دختران روسا و پادشاهان لباس هاى سُندس و ابریشم بپوشند، و در آن همه تجمّلات و آسایش باشند؛ ولى دختر محمّد، پیغمبر خدا صلى اللّه علیه و آله چادر پشمینِ وصله دار بپوشد و این همه سختى ها و مشقّت ها را تحمّل نماید.»


هنگامى که حضرت فاطمه سلام اللّه علیها به حضور پدر خود، حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله وارد شد، اظهار نمود: « یا رسول الله! سلمان از زندگى و لباس هاى من تعجّب کرده و در گریه و اندوه، فرو رفته است.»


حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به سلمان فرمود: «دخترم، فاطمه محبوب خدا است و از سابقین در ورود به بهشت خواهد بود.»


پس از آن، حضرت زهرا سلام اللّه علیها اظهار داشت: «پدر جان ! دخترت فداى تو گردد، چرا گریان بوده اى؟»


حضرت رسول فرمود: «دخترم! جبرئیل امین دو آیه قرآن پیرامون جهنّم بر من نازل نمود، که بسیار دردآور و وحشتناک بود و سپس آن دو آیه شریفه را خواند.»


حضرت زهرا سلام اللّه علیها با شنیدن آن دو آیه قرآن گریست و به صورت بر زمین افتاد و گفت: «واى به حال گناه کارانى که اهل آتش ‍ جهنّم گردند.»


سلمان چون این صحنه دلخراش را دید، گفت: «اى کاش من گوسفندى بودم تا مرا مى‌کشتند و قطعه قطعه مى‌کردند و مى‌خوردند و نامى از آتش سوزان جهنّم را نمى شنیدم!!»

و ابوذر گفت: «اى کاش مادرم عقیم بود و مرا نزاییده بود و این گونه وصف آتش دوزخ را نمى شنیدم!!»

و سپس مقداد گفت: «و اى کاش من پرنده‌اى در منقار پرندگان مى بودم و نامى از آتش سوزان جهنّم را نمى شنیدم.»(2)

پی نوشت‌ها:

1) سوره حجر: آیه 44
2) بحارالا نوار: ج 43 ص 87 89 ح 9

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۹
مجید کمالی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی