کسانیکه هر روز گوشت مردار می خورند!
انسان ها روزمره از راه سخن گفتن با یک دیگر ارتباط برقرار مى کنند؛ از این رو به شکل ناخواسته در معرض گناهانى چون غیبت ، دروغ و تهمت قرار مى گیرند و بدون آن که خود توجه داشته باشند، زبانشان به گناه آلوده مى شود.
زبان از نعمت هاى بزرگ خدا است که همچون دیگر نعمت هاى خداوندى براى بهره بردارى در جهت رشد و کمال به انسان ارزانى شده است.
انسان فرزانه و فرهمند با شناسایى موقعیت هاى مناسب، از چنین نعمتى به درستى استفاده مى کند؛ نعمتى که پس از «آموزش قرآن» و «آفرینش انسان»، بالاترین لطف خداوند متعالى به آدمى است چنان که در سوره الرحمان آیات 1 تا 4 فرمود: « الرَّحْمَنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الْإِنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَیَانَ؛ [خداى] رحمان (۱) قرآن را یاد داد (۲) انسان را آفرید (۳)به او بیان آموخت (۴)»
پس باید قدر این نعمت را دانست و خداى را بر آن سپاس گفت.
چه زیبا فرمود امیر سخن، امیرالمومنین امام على (علیه السلام) که بدانید زبان آدمى، پاره اى از او است؛ آن هنگام که شخص از گفتار بپرهیزد، زبان توان سخن ندارد و آن گاه که مایه گفتار داشته باشد، زبان او را مجال ندهد(1).
زبان بر خلاف جِرم کوچکش، از مقامى بسیار والا در طاعت و عصیان برخوردار است. چه وصلت ها که با جنبشش از هم گسسته و چه فرقت ها که با حرکتش به هم پیوسته است. چه خون ها که به موجبش بر زمین ریخته و چه جان ها که با عنایتش سر به سلامت برده است.
آدمى مخفى است در زیر زبان این زبان پرده است بر درگاه جان
چونک بادى پرده را درهم کشید سر صحن خانه شد بر ما پدید
کاندر آن خانه گهر یا گندم است گنج زر یا جمله مار و کژدم است
یا در او گنج است و مارى بر کران زانک نبود گنج زر بى پاسبان
بى تاءمل او سخن گفتى چنان کز پس پانصد تاءمل دیگران(مولوی)
غیبت
خداوند متعال در آیه 12 سوره مبارکه حجرات می فرماید: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ...لَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا؛ اى کسانى که ایمان آورده اید!... برخى از شما از دیگرى غیبت نکند. آیا هیچ یک از شما دوست دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد؟»
مقدمه
انسان ها روزمره از راه سخن گفتن با یک دیگر ارتباط برقرار مى کنند؛ از این رو به شکل ناخواسته در معرض گناهانى چون غیبت ، دروغ و تهمت قرار مى گیرند و بدون آن که خود توجه داشته باشند، زبانشان به گناه آلوده مى شود. چه بسا اگر ایشان از حقیقت این گناهان آگاه باشند، آن ها را ترک کنند.
در این نوشتار(2) کوشیده شده تا به حدود و ثغور امورى درباره غیبت بپردازد تا آگاهى از آنها، در ترک این گناه موثر افتد. ذکر این نکته، در آغاز گفتار ضرورت دارد که رفتار انسان، از دو بعد فقهى و اخلاقى بررسى مى شود: بعد فقهى به صورت عمل و ظاهر رفتار نظر دارد و احکام فقه درباره حرکاتى است که از هر یک از اعضاى بدن انسان سرمى زند؛ به طور مثال، غیبت کردن و دروغ گفتن از حرکت ها و رفتارهاى عضو زبان است که مشمول حکم حرمت مى شوند.
بعد اخلاقى به ریشه عمل نظر دارد و اخلاق، درباره رذیله و صفت ناپسندى که در نفس انسان پیدا، و منشاء پیدایش رفتارى زشت مى شود، بحث مى کند.
در این فصل به بعد اخلاقى غیبت توجه، و به مسائل فقهى این رفتار به اختصار اشاره مى شود.
مباحث ارائه شده چنین است:
1 - تعریف غیبت
2 - اقسام غیبت
3 - نکوهش غیبت از دید شرع
4 - ریشه هاى درونى غیبت
5 - پیامدهاى زشت غیبت
6 - راه هاى درمان غیبت.
تعریف غیبت
غیبت نزد دانشمندان علم اخلاق و فقیهان، متذکر شدن یا فهماندن عیب و نقص کسى در غیاب او، دیگران است. به تعبیر دیگر، غیبت آن است که در غیاب کسى به بیان آن چه نقلش مایه ناخشنودى او مى شود بپردازند.
فرق غیبت و بهتان
بهتان یعنى نقص و عیبى را که در کسى وجود ندارد چه در حضورش و چه در غیابش، به او نسبت دهند؛ پس اگر عیبى را که در شخص وجود دارد، پشت سرش به او نسبت دهند، غیبت او را کرده اند؛ ولى اگر عیب و نقصى را که در او وجود ندارد، به او نسبت دهند، بهتان زده اند؛ البته اگر عیبى را که در شخص وجود ندارد، پشت سرش به او نسبت دهند، هم غیبت او را کرده و هم به او بهتان زده اند و احکام هر دو مورد بر آن صدق مى کند به این معنا که غیبت کننده ، هم باید استغفار کند و هم از آن فرد حلالیت بطلبد.
ابوذر غفارى (ره) از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) پرسید: "غیبت چیست؟" حضرت فرمود: ذکرک اخاک بما یکره. قلت : یا رسول الله ! فان کان فیه الذى یذکر به . قال : اعلم انک اذا ذکرته بما هو فیه فقد اغتبته و اذا ذکرته بما لیس فیه فقد بهته (3)؛ یاد کردن برادرت به چیزى که از آن ناخرسند مى شود. عرض کردم : اى رسول خدا! اگر این عیب که گفتیم در او بود، چه؟ فرمود: اگر او را به عیبى که در او بود، یادآور شدى، غیبت کرده اى و اگر عیبى را که در او نبود، متذکر شدى بهتان زده اى.
در همین زمینه امام صادق (علیه السلام) مى فرماید:ان من الغیبه ان تقول فى اخیک ما ستره الله علیه و ان من البهتان ان تقول فى اخیک ما لیس فیه (4)؛ همانا غیبت عبارت است از این که درباره برادرت، عیبى را که خدا براى او پوشانده است، بگویى و همانا بهتان این است که درباره برادرت، عیبى را که در او نیست، بگویى.
فرق غیبت و تهمت
تهمت آن است که بر پایه حدس و گمان بد در حق کسى، به او رفتار یا حالت ناپسندى را نسبت دهند؛ در حالى که غیبت، بازگفتن عیب هاى واقعى شخص در غیاب او است
پی نوشت ها:
1)صبحى صالح : نهج البلاغه ، ص 354، ح 233
2) کتاب اخلاق الهی ج 4 آفات زبان، فصل اول نوشته شیخ مجتبی تهرانی
3)حر عاملى : وسائل الشیعه ، ج 12، ص 280، ح 16308
4)حر عاملى : وسائل الشیعه ، ج 12، ص 282، ح 16313