برخی از عقاید، فتاوا و تبلیغات وهّابیان
حُرمت رفتن به زیارت قبور اولیای الهی، حرمتِ ساختن بنا بر قبور انبیا و اولیا، به علّت شرک دانستن این عمل، حرمتِ ساختن مسجد بر قبور اولیا، حرمت و شرک دانستن تبرک به آثار انبیا و اولیا، حرمت صدا زدن انبیا و اولیا بعد از مرگ و شرک دانستن آن، حرمتِ استغاثه به اولیای خدا بعد از مرگ و شرک دانستن آن، حرمتِ کمک خواستن از اولیای الهی بعد از مرگ و شرک دانستن آن، حرمت شفاعت خواستن از اولیا بعد از مرگ و شرک دانستن آن، حرمت قسم خوردن به غیر خدا؛ مثل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا ولی یا کعبه و شرک دانستن آن، حرمت قسم دادن بر خدا به حقّ نبی یا ولیّ، حرمت نذر برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا ولی، حرمت برپایی جشن در اعیاد و موالید انبیا و اولیا، حرمت برپایی عزا در سوگ اولیا، حرمت چراغ روشن کردن بر سر قبور، حرمتِ تعمیر قبول اولیا و تزیین آنها، حرمت اقامه ی عزا و مجالس فاتحه، حرمت توسّل به انبیا و اولیا و شرک دانستن به آن.
۱- مسلمانان از دیدگاه وهّابیان
وهّابیان، تنها خود را مسلمان و اهل توحید خالص دانسته و بقیه ی مسلمانان را مشرک و فاقد احترام می دانند که خانه هایشان جای حرب و شرک است و معتقدند که تنها شهادت به «لا اله الا الله» کافی نیست و اگر مسلمانی قصد تبرّک به «مسجد رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)»، یا قصد زیارت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) یا طلب شفاعت از او و غیره داشته باشد، مشرک است. آنان معتقدند: کسانی که معتقد به توسّل، شفاعت، استغاثه به ارواح اولیای الهی، تبرّک و غیره اند، مشرکند، هر چند اسم مسلمان را بر خود نهاده باشند و چه بسا شرک آنان از شرک عصر جاهلیت خطرناک تر است. (۱)
۲- وهّابیت، عامل تفرقه
یکی از انگیزه های تهاجم وسیع وهابیت ضدّ مذهب اهل بیت (علیه السلام)، ترس و وحشت آنان از گسترش فرهنگ برخاسته از «قرآن» در میان جوانان و دانشمندان تحصیل کرده و استقبال آنان از این مکتب نورانی مطابق با سنت راستین محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
ملّت مسلمان که با الهام از رهنمودهای حیات بخش اسلام توانسته بود، پیوند اخوت در میان خود ایجاد نماید و در پرتو کلمه ی توحید و توحید کلمه در برابر تهاجم سنگین صلیبیان و قساوت های ثَنَویان (مغول) ثابت و استوار بماند، با کمال تأسف با ظهور مکتب وهابیت در قرن هفتم هجری قمری، این وحدت درهم شکسته شد و با اتهام نادرست بدعت و شرک به مسلمانان، ضربات جبران ناپذیری به صفوف به هم پیوسته ی آنان وارد شد و با نابودی آثار بزرگان دین و کاستن از مقام انبیا و اولیا، بخشی از ملّت مسلمان به خدمت استعمار شوم غرب و دشمنان دیرینه ی اسلام درآمدند.
در قرن ۱۲ ه.ق. محمّد بن عبدالوهّاب مروّج اصلی افکار وهّابیت، مسلمانان را به جرم استغاثه به انبیا و اولیای الهی، مشرک و بت پرست قلمداد کرد و فتوا بر تکفیر آنان داد و خونشان را حلال و قتل آنان را جایز و اموال آنان را جزو غنایم جنگی دانسته و بر همین اساس هزاران مسلمان بی گناه را به خاک و خون کشید.
امروز مفتیان سعودی که عملاً در خدمت بیگانگان قرار گرفته اند، با فتوا به حرمت ازدواج شیعه و نجاست قربانی آنان و حرمت پرداخت زکات به فقرای شیعه، راه هر گونه وحدت را مسدود می کنند.
۳- روش های دعوت وهّابیان
اینان برای پیشبرد عقاید و افکار خود، از راه های مختلف استفاده می کنند که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
۱- مبارزه و مقابله با کتاب های شیعه؛
۲- تحریف کتاب ها؛
۳- مختصر کردن کتاب ها؛
۴- استفاده از موسم حج؛
۵- افترا بستن به شیعه؛
۴ـ گزارشی از برخی فعالیت های تبلیغی
در انتهای این بحث، به بخشی از فعالیت های تبلیغی یک ساله ی وهّابیان به عنوان نمونه و به طور خلاصه اشاره می کنیم:
۱ -فعّالیت ۵۰۰ مبلّغ در موسم حجّ سال ۱۴۱۷ ه.ق؛
۲- دعوت از ۱٫۰۰۰ چچنی به عنوان مهمان فهد در سال ۱۴۱۷ ه.ق؛
۳ -دعوت از ۱٫۴۰۰ حاجی از «آسیای میانه» به عنوان مهمان فهد در سال ۱۴۱۸ ه.ق؛
۴- تأسیس کتابخانه در دانشگاه های «چین»؛
۵- تبلیغ وهّابیت در کنفرانس های جهانی؛
۶- اعزام ۲٫۰۰۰ مبلغ و ۲۹۰٫۰۰۰ فعّالیت تبلیغی در مدّت یک سال؛
۷ -۵٫۲۰۰٫۰۰۰ فعالت تبلیغی در «عربستان» در سال ۱۴۱۸ ه.ق؛
۸- در «بحرین» ماه صفر ۱۴۱۸ ه.ق. ۳۰۰ جلسه ی درس دینی در مساجد و در سال ۱۴۱۷ ه.ق. ۳۶۵۰ سخنرانی و درس دینی و توزیع ۴۱٫۱۷۶ نسخه نشریات دینی؛
۹- در «دبی» ۳٫۷۸۹ مورد فعالیت تبلیغی و پخش ۱۱٫۶۹۸ نسخه از نشریات گوناگون؛
۱۰- در «قطر» ۱۴۱۸ ه.ق. سخنرانی و موعظه و نشر ۱۳٫۷۱۵ نشریه ی دینی؛
۱۱- در فجیره ی «امارت»، ماه رمضان ۱۴۱۸ ه.ق. ۶٫۰۰۰ فعالیّت تبلیغی؛
۱۲- در «پاکستان» ۱۶۵٫۲۹۶ مورد فعّالیت تبلیغی در سال ۱۴۱۷ ه.ق؛
۱۳- اعزام مبلّغ به «افغانستان»، «ایران»، «هند»، «نپال»، «موریتانی»، «بریتانیا»، «پاریس» و «هلند»؛
۱۴- در «بریتانیا» سال ۱۴۱۷ ه.ق. ۱۲٫۲۹۰ فعّالیت تبلیغی که شامل ۱۰٫۸۰۰ مورد درس علمی در مدارس، زندان ها، بیمارستان ها و… بوده است؛
۱۵- دوره ی آموزشی برای مبلّغان «اندونزی»، «تاتارستان»، «ونزوئلا»، «آرژانتین»، «قزّاقستان» و «کنیا»؛
۱۶- برپایی همایش مبلّغان در «تایلند» و «سنگال»؛
۱۷- برگزاری دوره ی آموزشی جهت ائمه ی جماعت و مبلّغان در غرب «آفریقا»، «قرقیزستان»، «آمریکا»، «اوکراین» و «روسیه»؛
۱۸ -تأسیس دانشسرای تربیت مبلغ در «چچن»؛
۱۹- ملاقات دبیر کل «رابطه العالم الاسلامی» با مسئولان سیاسی کشورها؛
۲۰ -رسیدگی به مساجد «بوسنی»؛
۲۱- ساخت ۱۰۴ مسجد در «فیلیپین»؛
۲۲- ساخت و ترمیم ۹۰ مسجد در بوسنی؛
۲۳- سهیم شدن در ساخت ۱۳۵۹ مسجد در جهان؛
۲۴- کمک به ۳۰۰ مسجد در «بلژیک»؛
۲۵- فعالیت در «دانشگاه مسکو»؛
۲۶ -اعطای بورسیه ی تحصیلی به دانشجویان ۳۴ کشور؛
۲۷- ایجاد دانشسرای علوم عربی و اسلامی در «توکیو»؛
۲۸- فارغ التحصیلی ۳٫۸۹۱ نفر از دانشسرای علوم اسلامی و عربی «اندونزی»؛
۲۹- به راه انداختن کاروان های تبلیغی در «کردستان عراق»؛
۳۰- ساخت ۱۸ مسجد در کردستان عراق؛
۳۱ -کمک رسانی به ۱۰۰٫۰۰۰ پناهنده ی آذربایجانی؛
۳۲- چاپ ۳۲۱٫۰۰۰ نسخه کتاب برای «بوسنی».
آثار اسلامی ویران شده در حجاز (۲)
۱- بارگاه ائمه ی بقیع (علیهم السلام) و برخی از صحابه؛
۲- مقبره ی آمنه، بنت وهب، مادر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)؛
۳ -مقبره ی پدر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه ی منوره؛
۴- مقبره ی امّ المؤمنین، خدیجه بنت خویلد (س)؛
۵- مقبره ی پیامبر خدا، یسع (علیه السلام) در «روستای اوجام» در «قطیف»؛
۶- مقبره ی ابوطالب (علیه السلام)، پدر گرامی امیرمؤمنان (علیه السلام) و قبر حضرت عبدالمطلّب (ع)؛
۷ -مقبره ی حضرت حوّا در «جدّه»؛
۸ -بارگاه حضرت حمزه، سیّدالشّهداء در «احد»؛
۹ -قبور شهدای بدر و جایگاهی که برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غزوه ی بدر نصب نمودند؛
۱۰- «قبرستان المعلّی» در «مکهّ ی مکرّمه»، که مقبره ی برخی از اهل بیت (ع) و یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن قرار دارد؛
۱۱ -«خانه ی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)»، خانه ای که حضرت به هنگام هجرت به «مدینه» در آن مستقر شدند؛
۱۲ -«خانه ی حضرت علی (علیه السلام)» که امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) در آن متولّد شدند؛
۱۳- «خانه ی حضرت زهرا (س)» در «کوچه ی حجر» در مکّه ی مکرّمه؛
۱۴- «خانه ی ارقم»، که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانش در آغاز بعثت در آن گرد می آمدند؛
۱۵- خانه ای که در آن پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) در «شعب هواشم» در مکّه ی مکرمه متولد شدند؛
۱۶ -خانه ی حضرت خدیجه بنت خویلد (س) در مکه؛
۱۷- «خانه ی امام صادق (علیه السلام)» در مدینه ی منوره؛
۱۸- خانه ی حمزه بن عبدالمطلب، عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)؛
۱۹ -«بیت الاحزان»: خانه ای که حضرت فاطمه (س) در آنجا در سوگ پدرش می گریست؛
۲۰- «مسجد جوانان» در «احساء»، دومین مسجدی که پس از مسجد رسول الله، در آن نماز جمعه برگزار شد؛
۲۱- «مسجد ردّ الشّمس» در مدینه ی منوّره که محلّ وقوع یکی از معجزات بزرگ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است؛
۲۲ -«مسجد سلمان» در مدینه ی منوّره؛
۲۳- «مسجد عبّاس بن علی» در «روستای مطیرفی» در احساء؛
۲۴ -«مسجد تنبه الوداع»؛
۲۵- «مسجد البغله» و بسیاری دیگر از بقاع متبرّکه و اماکن مقدّسه؛
۲۶- «محله ی بنی هاشم» در مدینه ی منوّره؛
۲۷- دیوار اطراف شهر مدینه؛
۲۸- جایگاه نفس زکیّه در مدینه؛
۲۹ -خندقی که مسلمانان در غزوه ی خندق حفر کردند.
نکته ی قابل توجّه اینکه این ویرانگری ها در حالی انجام می گیرد که وهّابیت از آثار یهودیان در مدینه ی منوّره حفاظت و نگهداری می کند و با نصب تابلوهای هشدار دهنده مردم را از نزدیک شدن به آنها باز می دارد.
پی نوشت ها :
۱-ر.ک: محمد بن عبدالوهّاب، الرّسائل العلمیّه، ص ۷۹؛ تطهیر الاعتقاد، ص ۱۷؛ فتح المجید، صص ۴۱ و ۴۱٫
۲- عطائی اصفهانی، اعترافات، ج ۲٫
منبع مقاله :
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (۱۳۹۱)، دانشستان سرزمین های درگیر در واقعه ی شریف ظهور، جلد دوم (عراق، عربستان و یمن)، تهران: موعود عصر (عج)، چاپ دوم