با کلک های شیطان آشنا شوبم!
شیطان براى حکم راندن به آدمى، ناگزیر از مجراى نفس اماره او،[1] استفاده خواهد کرد و از آن بهره خواهد برد؛ از طرف دیگر یک موجود مثالى، نمى تواند به نحو مستقیم با موجودات جسمانى در تکاپو و ارتباط باشد. این ارتباط مرموز شیطان با نفس اماره، همان چیزى است که از آن به عنوان القا یا وسوسه یاد مى کنند.
علامه طباطبایى در این باره مى گوید: ”شیطان از طریق القاى وسوسه در قلب، آدمى را مى فریبد.”[2]
پس شیطان، یک جزء علت است و به تنهایى نمى تواند، انسان را گمراه کند، بلکه انسان را به سوى آنچه که نفسش مى طلبد، فرا مى خواند. یا به دیگر سخن یک علت مُعدّه است، نه علت تامه.
انسان نیز در قبال وى، مختار است و مىتواند راه او را دنبال کند و یا پیرو فرامین حق و عقل خویش باشد. از این رو است که خداوند متعال، در نهى انسان از عمل به فرامین شیطان، مى فرماید: ”و پا جاى پاى شیطان، نگذارید که او براى شما دشمنى آشکار است.”[3]
حال سۆال این است که شیطان چگونه، احساسات غیر عقلانى و هواهاى نفسانى آدمى را تحریک مى کند و او را به انجام اعمال ناشایست وامى دارد؟
شیطان از راههاى مختلف در رسیدن بدین مقصود، بهره مى برد که به چند مورد از آنها، اشاراتى خواهیم داشت.
از طرفیشیطان مىتواند به عنوان یک موجود عینى و خارجى تمثُّل پیدا کند. این خود یکى از طرق اغواگرى شیطان است؛ یعنى در لحظات حساس و تاریخى، به عنوان یک فرد ظاهر الصلاح در آمده و انسانها را از مسیر حق، گمراه مىکند. نمونههایى از این قضیه، در تاریخ ثبت شده است و چه بسا براى برخی از ما نیز، پیش آمده باشد.[4]
اما او از روشهاى دیگرى نیز، بهره مىبرد که در آیات قرآنى، به آنها اشاره شده است:
الف. تزیین اعمال زشت:یعنى شیطان کارهاى ناپسند را زیبا جلوه مى دهد، تا براى مردم عمل بدان پسندیده و شایسته به نظر آید. این همان چیزى است که در قرآن کریم، از آن به تلبیس حق به باطل[5] و باطل به حق، که یکى از شگردهاى یهود است، یاد شده است.
یکى دیگر از حربههاى شیطان تمسک به ترساندن و بیمناک کردن انسان، نسبت به آینده است. این حالت ترس علتى است براى معالیل ناپسند فراوانى چون ناامیدى، سوء ظن به خداوند، عدم توکل و نهایتاً خوددارى انسان از پرداختن به نیکىها. مثل این که شیطان، آدمى را از فقر و تهى دستى در آینده، بترساند که این مطلب موجب بخل و ممانعت انسان از انفاق مىشود
تزیین اعمال، راهى است که آسان و موافق با خواستههاى نفسانى آدمى است. از این رو در قرآن آمده است: “شیطان کردارشان را بر آنها زینت داد. پس ایشان را از راه خدا باز داشت…” .[6]
ب. وعدههاى دروغ:شیطان با دادن وعدههاى دروغ و رواج آرزوهاى بلند، انسان را از واقعیات و چالشهاى فرا روى خودش، غافل کرده و به اوهامى دور از دسترس مشغول مىکند. مشخص است که نتیجه چنین چیزى جز فرجام فراموشى و غفلت از خداوند نیست.
از این رو خداوند متعال مىفرماید: ”(شیطان) وعدهشان مىدهد و به آرزو کردن وادارشان مىکند…” .[7]
ج. بیم و هراس:یکى دیگر از حربههاى شیطان تمسک به ترساندن و بیمناک کردن انسان، نسبت به آینده است. این حالت ترس علتى است براى بیماری های ناپسند فراوانى چون ناامیدى، سوء ظن به خداوند، عدم توکل و نهایتاً خوددارى انسان از پرداختن به نیکىها. مثل این که شیطان، آدمى را از فقر و تهىدستى در آینده، بترساند که این مطلب موجب بخل و ممانعت انسان از انفاق مىشود. این موضوع نیز در آیات قرآنى مورد توجه قرار گرفته است. آن جا که مىفرماید: ”شیطان به شما وعده فقر و تهىدستى مىدهد و به فحشا امرتان مىکند.”[8]
پی نوشت ها:
[1]. اخلاق در قرآن، ص 234,
[2]. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسوی همدانی، محمدباقر، ج 1، ص 201
[3]. بقره، آیه 208
[4]. نک: سلیم ابن قیس هلالى، اسرار آل محمد، ص 220
[5]. بقره، 42
[6]. نحل، 24
[7]. نساء، 120
[8]. بقره،
منابع و مآخذ:
1.تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازى.
2.المیزان، محمد حسین طباطبایى.
3.اخلاق در قرآن، محمد تقى مصباح یزدى.
اگر خدا بخواهد بهتر هم میشود من سر زدم شما هم به من سربزن