کسانی که از چهارپایان گمراه ترند!
شرط بندگی خدا این است که در هر حرکت و سکونى نیتش را برای خدا خالص سازد زیرا اگر چنین نکند، غافل است و غافلان را خداوند تعالى اینگونه توصیف فرموده : اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر هستند.
اخلاص آن است که کاری صد درصد برای خدا باشد، تا آنجا که حتی اگر یک درصد و یا کمتر از آن هم برای غیر خدا باشد، عبادت باطل و یا مورد اشکال است
آنچنان که قرآن می فرماید : “قُلْ إِنّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ”؛ بگو همانا من مأمورم که خدا را پرستش کنم و دینم را برای او خالص گردانم”. (زمر، ۱۱)
و در جای دیگر فرموده است: “وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ”؛ بخوانید خدا را از سر اخلاص و در هر عبادت رو به سوی او آرید.” (اعراف: ۲۹
امام صادق(ع) مى فرمایند: “شرط بندگی خدا این است که در هر حرکت و سکونى نیتش را برای خدا خالص سازد زیرا اگر چنین نکند، غافل است و غافلان را خداوند تعالى اینگونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر هستند و نیز فرموده اینان همان کسانى هستند که غافلند.”
باید توجه داشت اخلاص آن است که تمایلات و خواسته های نفسانی، طاغوت ها و گرایش های سیاسی و خواسته های این و آن را در نظر نگیریم بلکه انگیزه ما تنها یک چیز باشد و آن اطاعت از فرمان خدا و انجام وظیفه ای که او ما را به آن موظف کرده است.
از این رو است که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: “بنده هرگز به حقیقت اخلاص نمىرسد، جز آن که دوست نداشته باشد او را بر عمل خدایى، بستایند.”
علاوه بر بعد نظر و نیت، اخلاص در عمل به معنی خالص شدن اعمال از گناهان و رسیدن انسان به ملکه تقوی و ورع نیز وجود دارد که مراتبی را شامل می شود؛ مرتبه نخست ترک محرمات و انجام واجبات است؛ مرتبه دوم ترک مکروهات و انجام مستحبات و مرتبه سوم ترک آنچه موجب اشتغال قلب به غیر خدا مىشود مانند بسیارى از مباحات.
بنابراین، اگر مکان نماز را برای غیر خدا انتخاب کنیم به عنوان مثال در جایی بایستیم که مردم ما را ببینند یا اگر زمان عبادت را برای غیر خدا انتخاب کنیم مثلا نماز را در اول وقت بخوانیم تا توجه مردم را به خود جلب کنیم، اگر شکل و قیافه ای که با آن نماز می خوانیم برای غیر خدا باشد مثلا عبایی به دوش بگیریم، گردنی کج کنیم، در صدای خود تغییری دهیم و هدفی جز رضای خدا داشته باشیم نه تنها اخلاص نداریم بلکه نماز و دیگر اعمالمان به دلیل ریاکاری باطل است.
از این رو است که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است:”به درستی که برای هر حقی حقیقتی است و انسان به حقیقت اخلاص نمی رسد، مگر اینکه تمجید و ستایش مردم را (بر کارهای خود) دوست نداشته باشد.”
همچنین، در حدیثی دیگر از ایشان نقل است: “سه چیز است که قلب هیچ مسلمانی نباید درباره آن خیانت کند (و همه مسلمین باید آن را رعایت کنند): خالص کردن عمل برای خدا، خیرخواهی برای پیشوایان اسلام و ملازمت جماعت مسلمین و جدا نشدن از آن.
و از امام صادق (ع) نیز روایت است: “انسان بنده خالص نمی شود، مگر اینکه تعریف و تمجید و تکذیب او از طرف مردم در نظرش یکسان باشد. چون می داند که تعریف و تکذیب آنها واقعیت را تغییر نمی دهد. پس خوشحال نباش به تعریف کسی، چرا که تمجید، مقام انسان را در نزد خدا زیاد نمی کند و بی نیازش نمی سازد از آنچه برایش مقدر گردیده است.
بنابراین، انسان مخلص تنها یک هدف دارد و آن رضا خدا است و کسی که هدفش تنها رضای خدا باشد، نظری به تشویق این و آن ندارد از ملامت ها نمی ترسد، از تنهایی هراسی ندارد، در راهش عقب نشینی نمی کند، هرگز پشیمان نمی شود، به خاطر بی اعتنایی مردم عقده ای نمی شود، یاس در او راه ندارد، در پیمودن راه حق کاری به اکثریت و اقلیت ندارد.
چه بسیار افرادی که برای راضی کردن مردم خود را به آب و آتش می زنند، ولی باز هم مردم آنان را دوست ندارند و چه بسا افرادی که بدون چشمداشت از مردم، مادیات، نام، نان و مقام دل به خدا می سپارند و خالصانه به تکلیف خود عمل می کنند، اما در چشم مردم نیز از عظمت و کراماتی ویژه برخوردارند، بنابراین هدف باید رضای خدا باشد و رضای مردم را نیز از خدا بخواهیم.
کار که برای خدا باشد، باقی و پابرجا می ماند، چون رنگ خدا به خود گرفته و کار اگر برای خدا نباشد، تاریخ مصرفش دیر یا زود تمام می شود. قرآن می فرماید: “ما عندکم ینفد و ما عند الله باق” (نحل، ۹۶) و هیچ عاقلی باقی را بر فانی ترجیح نمی دهد و با آن معامله نمی کند.
پی نوشت ها :
۱- میزان الحکمه، ج ۲
۲- بحارالانوار، ج ۸۲
۳- خصال
۴- دقایقی با قرآن
منبع:خبرگزاری حوزه