با این روش ،فقر را بیرون کنید
با این روش ،فقر را بیرون کنید
بیان گوشه هایی از سبک زندگی امام باقر(ع) به بهانه شهادت ایشان خالی از لطف نخواهد بود.
دیدبان: امروز، سالروز شهادت امام پنجم شیعیان است. امام محمد باقر(ع) که آخرین بازمانده و شاهد واقعه عاشورا بودند، روز هفتم ذیحجه سال 114 هجری قمری، به دستور هشام بن عبدالملک خلیفه وقت عباسی در مدینه مسموم شدند و به شهادت رسیدند.
بیان روایت هایی درباره سبک زندگی پنجمین پیشوای شیعیان، به بهانه سالروز شهادت ایشان خالی از لطف نخواهد بود:
یک راه حل اقتصادی
محمد بن ولید که یکی از دوستان و اصحاب امام محمدباقر(ع) است، حکایت میکند: روزی به قصد زیارت آن حضرت حرکت کردم، وقتی نزدیک منزل امام(ع) رسیدم، جمعیّت بسیاری را دیدم که برای زیارت آن حضرت آمده بودند، به همین جهت برگشتم و فردای آن روز دوباره برای دیدار آن حضرت به راه افتادم و چون تنها بودم دوست داشتم که رفیقی با خود مییافتم تا با یکدیگر به محضر شریف امام باقر(ع) شرفیاب میشدیم.
آن روز هوا بسیار گرم بود و من همچنان تنها حرکت میکردم، در بین راه خسته و تشنه و گرسنه شده بودم، مقداری آب که همراه داشتم آشامیدم و در گوشهای نشستم، پس از لحظاتی، غلامی آمد و طبقی که در آن غذاهای متنوع وجود داشت، به همراه آفتابهای برایم آورد. هنگامی که طبق غذا را جلوی من گذاشت، گفت: سرور و مولایم فرمود: پیش از غذا دست هایت را بشوی - و با نام خدا - غذایت را تناول کن.
پس چون مشغول خوردن غذا بودم، مولایم امام باقر(ع) تشریف آورد و من به احترام حضرت، از جای بر خاستم و ایستادم، حضرت فرمود: - سر سفره - حرکت نکن، بنشین و غذایت را میل کن. به همین جهت نشستم و غذایم را خوردم. پس از آن، غلام مشغول جمعآوری ریزههای غذا شد که اطراف ظرف غذا ریخته شده بود.
حضرت فرمود: چنانچه در بیابان غذا خوردی، اضافههای آن را جمع نکن و آنها را در گوشهای رها کن - تا مورد استفاده جانوران و حیوانات قرار گیرد - ولی اگر در منزل غذا خوردی، آنچه را که اطراف سفره و یا اطراف ظرف غذا میریزد، تمام آن را جمع کن و تناول کن، چون که رضایت خداوند متعال در چنین کاری است و سبب توسعه روزی و مانع از فقر و بیچارگی میشود و همچنین شفای هر دردی در آن ریزههای غذا خواهد بود. (مستدرک الوسایل،جلد16،صفحه288)
درخانه و برخورد با همسر
از یکی از راویان حدیث ، به نام حسن بصری این روایت نقل شده است که: «روزی به همراه یکی از دوستانم - که از اهالی بصره بود - به محضر مبارک امام محمدباقر(ع) شرف حضور یافتیم و هنگامی که وارد شدیم، حضرت را در اتاقی مرتّب و مزیّن دیدیم که لباسی تمیز و زیبا پوشیده است و خود را خوشبو و معطّر گردانیده بود.
پس مسائلی چند از حضرت سؤال کردیم و جواب یکایک آنها را شنیدیم، چون خواستیم از خدمت آن بزرگوار خارج شویم، فرمود: فردا نزد من بیایید و من اظهار داشتم: حتماً شرفیاب خواهیم شد. بنابر این فردای آن روز به همراه دوستم به محضر امام(ع) وارد شدیم و حضرت را در اتاقی دیگر مشاهده کردیم که روی حصیری نشسته است و پیراهنی ضخیم و خشن نیز بر تن مبارک دارد.
پس از آنکه در حضور ایشان نشستیم، روی مبارک خود را به سمت دوست من کرد و فرمود: ای برادر بصری! میخواهم موضوعی را برایت روشن سازم تا از حالت شگفت و تحیر در آیی، دیروز که بر من وارد شدید و مرا با آن تشکیلات دیدید، آن اتاق همسرم بود و تمام وسایل و امکانات آن، مال وی بود که او آنها را برای من مرتب و مزین ساخته بود؛ و من نیز در قبال آن آراستگی و زینت، لباس زیبا پوشیده و خود را برای همسرم آراسته و معطر گردانیده بودم، زیرا همان طوری که مرد علاقه دارد همسرش خود را فقط برای او بیاراید، مرد نیز باید خود را برای همسر بیاراید تا مبادا به نوعی دلباخته دیگری شود.»( بحارالأنوار،جلد46،صفحه293)
مدیریت اقتصادی یک رهبر جامعه اسلامی
امام صادق علیه السلام اوضاع مالی و معیشتی امام باقرعلیه السلام را این گونه بازگو می کند:
«پدرم از نظر مالی، در وضع و شرایط خوبی نبود؛ مخارج سنگینی از عائله ای بسیار را اداره می کرد.»
افراد تحت تکفّل آن حضرت، عبارت بودند از:
1. خانواده و فرزندانش.
2. خانواده پدرش امام سجّادعلیه السلام.
3. خانواده شیعیانی که دچار خشم و فشار بنی امیّه قرار گرفته بودند (خانواده شهدا و زندانیان).
4. فقرای مدینه.
5. افرادی که از نقاط دور به محضر امام علیه السلام رسیده و تقاضای کمک مالی می کردند.
امام باقرعلیه السلام افراد گوناگونی (خانواده شهدا و زندانیان، از کارافتادگان، بیوه زنان، ایتام، بیماران و بردگان) را تحت حمایت و پوشش اقتصادی قرار داده بود؛ به طوری که برخی از آنها تا هنگام شهادت امام علیه السلام این واقعیّت و ماجرا را نمی دانستند که هزینه زندگی آنان، مستقیم و غیر مستقیم، از جانب آن حضرت تأمین و فرستاده می شد و نان آورِ محرومان در تاریکی شب، همان باقرالعلوم علیه السلام بود و بس!
در عصر حکومت عمر بن عبدالعزیز (101 - 99 ق.) تا حدودی گشایش مالی در زندگی امام باقرعلیه السلام ایجاد شد؛ چرا که خلیفه اموی علاوه بر برگرداندن «فدک» به آن حضرت، حقوق اهل بیت و بنی هاشم را نیز از محلّ بیت المال پرداخت می کرد.( در مکتب فجر دانشها حضرت امام محمدباقر(ع)، دکتر علی قائمی ،انتشارات امیری، تهران)
کار برای خانواده
امام باقرعلیه السلام با وجود داشتن خدمتکار و کهولت سن، هرگز از کار و تلاش دست نکشید؛ در این رابطه حتّی افرادی به گمان خود، تلاش اقتصادی حضرت را بیانگر نوعی دوری از مفاهیم زهد و قناعت می دانستند. لذا امام علیه السلام در پاسخ ظاهربینان و زاهد نمایانی چون: «محمد بن مُنْکَدر» فرموده است:
«لو جائنی الموت و أنا علی هذه الحال جائنی و أنا فی طاعة من طاعة الله عزّوجلّ أکفّ بها نفسی و عیالی عنک و عن النّاس...؛ هرگاه مرگ به سراغم بیاید و من در حال کشاورزی باشم، در واقع مرگ در حالی مرا فراگرفته که در مسیر بندگی و عبادت الهی بوده ام. انگیزه من از کار و کوشش، این است که خود و خانواده ام را از تو و دیگران بی نیاز گردانم...»
محمد بن منکدر بعد از شنیدن کلام حکیمانه حضرت، گفت:
«راست گفتی! خدایت تو را رحمت کند. من می خواستم تو را پند و اندرز بدهم، لیکن تو مرا موعظه کردی.»( المحجّة البیضاء، ملاّمحسن فیض کاشانی، جلد 3، صفحه 142، دفتر انتشارات اسلامی، قم)
منبع: مهر