درباره مؤلف

ثقة الإسلام، شیخ المشایخ، محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینى رازى، از بزرگان شیعه در زمان غیبت صغرا است که در نیمه دوم قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم هجرى از بزرگترین محدثین شیعه به شمار می ‏رفت.

وجه تسمیه

در علت نام‌گذاری کتاب به کافی دو نکته بیان شده است:

  1. کلام خود کلینی در خطبه کتاب طهارت است که می گوید: این کتاب، برای همه فنون علم دین کافی است.[۱]
  2. نام کتاب برگرفته از کلامی است که به امام زمان(عج) نسبت داده شده که فرمود: این کتاب، برای شیعیان ما کافی است. این جمله زمانی صادر گشته که کافی بر امام(ع) عرضه شده و ایشان آن را تحسین کرده است.[۲]

کافی در کلام بزرگان

شیخ مفید می گوید: این کتاب، از برترین کتب شیعه است که دارای فائده های بسیار می باشد.[۳]

شهید اول آن را کتابی در زمینه حدیث معرفی می کند که امامیه مانند آن را نیاورده است.[۴]

محمد تقی مجلسی می نویسد: کتاب کافى از تمام کتب اصول، مضبوط‌ تر و جامع‏ تر است و بهترین و بزرگ ‏ترین تألیف فرقه ناجیه(امامیه) است.[۵]

آقا بزرگ تهرانی می گوید: کافی کتابی است که در نقل حدیث از اهل بیت، مانند آن نوشته نشده است.[۶]

استرآبادی از قول دانشمندان و اساتید خویش نقل می‌کند که برابر یا نزدیک کتاب کافی در اسلام نگاشته نشده است.[۷]

آیت الله خویی از قول استادش نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان و ناتوانان خوانده ‌است.[۸]

انگیزه تألیف

چنان‌که کلینی در مقدمه این کتاب نوشته است، او کتاب کافی را در پاسخ به درخواست کسی نوشته است که او را برادر دینی می‌ نامد:

اما بعد ای برادر... پرسیدی که رواست مردم به نادانی بپایند و ندانسته دیندار باشند، چراکه دینداری‌شان از سر عادت و تقلید نیاکان و بزرگان است...
تو یادآور شدی که مسائلی بر تو مشکل شده و به علت اختلافِ روایات موجود، حقیقت آن مسائل را نمی‌فهمی... و دسترس به دانشمند مورد اعتمادی نداری که در این باره، با او مذاکره و گفت‌وگو کنی. گفتی می‌خواهی کتابی داشته باشی کافی که همه فنون علم دین در آن جمع باشد تا متعلم را کفایت کند و ره‌جو را مرجع گردد... گفتی که امیدوار هستی خدای تعالی به وسیله چنین کتابی هم‌مذهبان ما را دست‌گیری کند و به سوی رهبران خود بکشاند.
خدا را حمد که تألیف کتابی را که خواهش کردید میسر ساخت و امید است چنان باشد که می‌خواستید.[۹]

شیوه تألیف

کلینی چنان چه خود در مقدمه کتاب آورده، احادیث را بر اساس معیار عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع جمع آوری کرده است و در آن جا که وجهی برای ترجیح نمی‌دید، یکی از دو روایت متعارض را که در نظرش به صحت نزدیک‌تر بوده برگزیده است.[۱۰]

مزایا و ویژگی ها

کلینی در زمان تألیف کافی با استفاده از اصول اربعمأة (چهارصد کتابچه حدیثی که توسط اصحاب ائمه نوشته شده بودند) و دیدار حضوری با اصحاب ائمه اطهار(ع) یا کسانی که اصحاب را دیده بودند، احادیث را با کمترین واسطه به دست آورده است. همزمانی با نواب اربعه راه را برای تحقیق در درستی یا نادرستی احادیث هموار ساخته بود.[۱۱] نظم و جامعیت کتاب، دیگر خصوصیت کافی است. این کتاب به لحاظ نظم و ترتیب در دسته بندی روایات، تعداد روایات و تمامیت سلسله سند احادیث و به جهت جامعیت و کاملیت در برگیرنده موضوعات مختلف نظیر اعتقادی، فقهی، اخلاقی، اجتماعی و ... منحصر به فرد است. وی در این باره کوشیده است احادیث مفصل‌تر، صحیح‌تر و روشن‌تر را در ابتدای باب بیاورد و سپس احادیث مجمل و مبهم را ذکر کند.[۱۲]

محتوای کتاب

این کتاب مشتمل بر سه قسمت اصول و فروع و روضه است: اصول کافى به روایات اعتقادى، فروع آن به اخبار فقهى و روضه کافى به تاریخ می ‏پردازد. بخش اصول، خود در بر دارنده چند کتاب است که یکى از آنها کتاب الحجه می ‏باشد.

ابواب کافی

نویسنده کتاب کافی احادیث آن را در سه بخش کلی شکل داده است.

اصول کافی

  • اصول کافی که شامل احادیث اعتقادی می شود و شامل ۸ کتاب است.
  • کتاب العقل و الجهل
  • کتاب فضل العلم
  • کتاب التوحید
  • کتاب الحجة
  • کتاب الایمان والکفر
  • کتاب الدعاء
  • کتاب فضل القرآن
  • کتاب العشرة

فروع کافی

فروع کافی روایات فقهی را در بر می‌گیرد و شامل 26 کتاب است.

  • کتاب الطهارة
  • کتاب الحیض
  • کتاب الجنائز
  • کتاب الصلاة
  • کتاب الزکاة والصدقه
  • کتاب الصیام
  • کتاب الحج
  • کتاب الجهاد
  • کتاب المعیشة
  • کتاب النکاح
  • کتاب العقیقه
  • کتاب الطلاق
  • کتاب العتق والتدبیر والمکاتبة
  • کتاب الصید
  • کتاب الذبائح
  • کتاب الاطعمة
  • کتاب الاشربة
  • کتاب الزى والتجمل والمروة
  • کتاب الدواجن
  • کتاب الوصایا
  • کتاب المواریث
  • کتاب الحدود
  • کتاب الدیات
  • کتاب الشهادات
  • کتاب القضا والاحکام
  • کتاب الایمان و النذور و الکفارات

روضه کافی

  • روضه کافی که احادیث متفرقه در آن جای دارد و بدون ترتیب خاصی، موضوعات مختلف را اشاره می‌کند. هر چند برخی روضه را جزو کتاب کافی نمی دانند،[۱۳] اما نجاشی و طوسی تصریح کرده‌اند که روضه آخرین کتاب کافی است.[۱۴]
  1. تأویل و تفسیر برخى آیات قرآن مجید
  2. توصیه‌ها و اندرزهاى ائمه اطهار(ع)
  3. رؤیا و انواع آن
  4. دردها و درمان‌ها
  5. کیفیت آفرینش جهان هستى و برخى از پدیده‌هاى آن
  6. تاریخ بعضى از انبیای الهی
  7. فضیلت شیعه و وظایف آن
  8. برخى مسائل تاریخ صدر اسلام و زمان خلافت امیرمؤمنان(ع)
  9. امام زمان(عج) و صفات او و نیز اصحاب و ویژگى‏هاى زمان حضور او
  10. تاریخ زندگى برخى صحابه و اشخاص

تعداد روایات و علت اختلاف آنان

تعداد روایات کتاب کافى را با رقم‏هاى مختلف ذکر کرده‌اند. یوسف بحرانى در لؤلؤة البحرین 16199، دکتر حسین على محفوظ در مقدمه کافى 15176، علامه مجلسى 16121 و برخى از معاصران مثل شیخ عبدالرسول الغفار 15503 حدیث شمارش کرده ‏اند. این اختلاف رقم‏ها ناشى از شیوه شمردن احادیث است. به این معنى که برخى روایتى را که با دو سند ذکر شده، دو روایت، و بعضى آن را یک روایت به حساب آورده‏ اند. گروهى روایات مرسله را نیز یک حدیث شمرده‏ و برخى آن را در شمارش به حساب نیاورده ‏اند. البته در موارد نادر هم می ‏تواند علت اختلاف، نبودنِ برخى روایات در برخى نسخه‏ ها باشد.[۱۵]

شروح نوشته‌شده بر کافى

کتاب کافى از دوره‏‌هاى نخست، مورد توجه عالمان و حدیث پژوهان بوده، بنابراین کارهاى بسیارى درباره آن انجام شده است. آقا بزرگ تهرانى در کتاب الذریعه 27 شرح نوشته شده بر بخش اصول کافی یا تمامی کتاب و 10 حاشیه بر آن را معرفى کرده است.[۱۶]

  • شرح کافی ملا صدرا متوفای 1050 ق.
  • کتاب الوافی فیض کاشانی متوفای 1091 ق.
  • مرآة العقول علامه مجلسی متوفای 1110 ق.
  • شرح کافی ملا صالح مازندرانی متوفای 1110 ق.
  • شرح کافی ملاخلیل قزوینی به زبان فارسی موسوم به «صافی» و شرح عربی به نام «شافی».
  • «الرواشح السماویة فی شرح الکافی» تالیف سید محمدباقر محقق داماد.
  • شرح کافی تألیف امیر اسماعیل خاتون‌آبادی.

پی نوشت:

  1.  کافی، ج 1، ص 14.(مقدمه)
  2.  الکلینی و الکافی، ص 392.
  3.  الاعتقادات الامامیه، ص 70.
  4.  کافی، ج 1، ص 27.
  5.  مرآة العقول، ج1، ص 3.
  6.  الذریعه، ج 17، ص 245.
  7.  الفوائد المدنیه، ص 520.
  8.  معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 99.
  9.  کافی، ج 1، ص 5.
  10.  کافی، ج 1، ص 8 و 9.
  11.  کشف المحجة، ص 159.
  12.  ترجمه اصول کافی، ج 1، ص 10.
  13.  ریاض العلماء، ج 2، ص 261.
  14.  رجال نجاشی، ص 377. الفهرست، ص 210.
  15.  الکلینی و الکافی، 401 و 402.
  16.  الذریعه، ج 13، ص 95 – 99.

منابع

  • استرآبادی، محمد امین، الفوائد المدنیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1424 ه.
  • افندی، عبدالله بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، مطبعه الخیام، بی تا.
  • تهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، 1403 ه.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، 1413 ه.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، کشف المحجه لثمره المهجه، نجف، المطبعه الحیدریه، 1370 هـ.
  • طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، تحقیق جواد قیومی، بی جا، نشر الفقاهه، 1417 هـ.
  • غفار، عبدالله الرسول، الکلینی و الکافی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1416 هـ.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363 ش.
  • مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1363 ش.
  • مصطفوی، جواد، ترجمه اصول کافی، تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیه، 1369 ش.
  • مفید، محمد بن نعمان، تصحیح اعتقادات الامامیه، بیروت، دارالمفید، 1414 هـ.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1416 هـ.
منبع: ویکی شیعه