41. نگرانی از وضع مردم در روز قیامت
قالَتْ (سلام الله علیها): یا أبَة، ذَکَرْتُ الْمَحْشَرَ وَوُقُوفَ النّاسِ عُراةً یَوْمَ الْقیامَةِ، وا سَوْأتاهُ یَوْمَئِذ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ.
فرمود: اظهار داشت: اى پدر، من به یاد روز قیامت افتادم که مردم چگونه در پیشگاه خداوند با حالت برهنه خواهند ایستاد ـ و فریاد رسى ندارد، جز اعمال و علاقه نسبت به اهل بیت (علیهم السلام). (کشف الغمّة: ج 2، ص 57، بحار الأنوار: ج 8 ، ص 53، ح 62).
42. شفاعت از گنهکاران امت
قالَتْ (سلام الله علیها): إذا حُشِرْتُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، أشْفَعُ عُصاةَ أُمَّةِ النَّبىَّ
فرمود: هنگامى که در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم، خطاکاران امّت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)، را شفاعت مى نمایم. (إحقاق الحقّ: ج 19، ص 129).
43. تلاوت قرآن و دعا برای میت
قالَتْ (سلام الله علیها): فَأکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَةٌ یَحْتاجُ الْمَیِّتُ فیها إلى أُنْسِ الاْحْیاءِ.
فرمود: ضمن وصیتى به امام علىّ (علیه السلام) اظهار نمود: پس از آن که مرا دفن کردى، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا کن، چون که میت در چنان موقعیتى بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان مى باشد. (بحارالأنوار: ج 79، ص 27، ضمن ح 13).
44. زنان نباید مردان را به مشقت وادارند
قالَتْ (سلام الله علیها): یا أبَا الحَسَن، إنّى لأسْتَحى مِنْ إلهى أنْ أکَلِّفَ نَفْسَکَ ما لا تَقْدِرُ عَلَیْهِ.
فرمود: خطاب به همسرش امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) کرد و اظهار نمود: من از خداى خود شرم دارم که از تو چیزى را در خواست نمایم و تو توان تهیه آنرا نداشته باشى. (أمالى شیخ طوسى : ج 2، ص 228).
45. عاقبت قاتلان فرزندان پیامبر (ص)
قالَتْ (سلام الله علیها): خابَتْ أُمَّةٌ قَتَلَتْ إبْنَ بِنْتِ نَبِیِّها.
فرمود: رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهى که فرزند پیامبر خود را به قتل رسانند. (مدینة المعاجز: ج 3، ص 430).
46. ره آوردهای اجتناب از گناهان کبیره
قالَتْ (سلام الله علیها): ... وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَاجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَةِ ایجاباً لِلْعِّفَةِ.
فرمود: خداوند متعال منع و نهى از شرابخوارى را جهت پاکى جامعه از زشتىها و جنایتها؛ و دورى از تهمتها و نسبتهاى ناروا را مانع از غضب و نفرین قرار داد؛ و دزدى نکردن، موجب پاکى جامعه و پاکدامنى افراد مى گردد. (ریاحین الشّریعة: ج 1، ص 312، فاطمة الزهراء (س﴾ ص 360، خطبه معروف. احتجاج طبرسی ج1).
47. علل حرمت شرک
قالَتْ(علیها السلام): وَ حَرَّمَ - اللّه - الشِّرْکَ إخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إلاّ وَ أنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ أطیعُوا اللّه فیما أمَرَکُمْ بِهِ، وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إنَّما یَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ.
فرمود: خداوند سبحان شرک را (در امور مختلف) حرام گرداند تا آن که همگان تن به ربوبیت او در دهند و به سعادت نائل آیند؛ پس آن طورى که شایسته است باید تقواى الهى داشته باشید و کارى کنید تا با اعتقاد به دین اسلام از دنیا بروید. بنابر این باید اطاعت و پیروى کنید از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده یا از آن نهى کرده است، زیرا که تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت) از خداى سبحان خوف و وحشت خواهند داشت. (ریاحین الشّریعة: ج 1، ص 312، فاطمة الزهراء (س﴾ ص 360، خطبه معروف. احتجاج طبرسی ج1).
48. ره آوردهای فرمانبرداری از عترت نبی (ص)
قالَتْ (سلام الله علیها): أمّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلى أهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبیّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَف، وَ خَلْفٌ بَعْدَ خَلَف، حَتّى یَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام).
فرمود: به خدا سوگند، اگر حقّ ـ یعنى خلافت و امامت ـ را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات اللّه علیهم پیروى و متابعت کرده بودند حتّى دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا ـ و دین ـ اختلاف نمى کردند. و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یکى پس از دیگرى منتقل مى گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد ( عجّل اللّه فرجه الشّریف ، و صلوات اللّه علیهم اجمعین) مى گردید که او نهمین فرزند از حسین (علیه السلام) مى باشد. (الإمامة والتبصرة: ص 1، بحارالأنوار: ج 36، ص 352، ح 224).
49. آداب دوازدهگانه سفره
قالَتْ (سلام الله علیها): فی المائدة اثنتا عشرة خصلة یجب علی کل مسلم ان یعرفھا اربع فیھا فرض؛ و اربع فیھا سُنَّة و اربع فیھا تأدیب: فامّا الفرض فالمعرفة و الرضا والتسمیة و الشکر؛ و اما السنة فالوضو ء قبل الطعام و الجلوس علی الجانب الایسر و الاکل بثلاث اصابع و لعق الاصابع؛ فامّا التأدیب فاکل بما یلیک و تصغیر اللقمہ و المضغ الشدید وقلة النظر فی وجوہ الناس.
فرمود: آداب سفره دوازده چیز است که واجب است هر مسلمانی آن را بداند. چهار چیز آن واجب است؛ چهار چیز مستحب است و چهار چیز نشانه مراعات ادب است: اما واجبات سفره عبارتند از: معرفت خدا، رضای الهی، شکر پروردگار و قرائت بسم الله الرحمن الرحیم قبل از شروع غذا۔ مستحبات سفره عبارتند از وضوء قبل از غذا، نشستن بر طرف چپ (و گذاشتن سنگینی بدن بر سمت چپ)، لقمه با سه انگشت برداشتن و لیسیدن انگشتان، و اما چهار چیزی که رعایت ادب مقتضی آن است عبارتند از: آنچه در برابرت گذاشته شود بخور، لقمههای کوچک بردار، غذا را خوب بجو و به چهره دیگران (هم سفرهها) کمتر نگاه کن (و به آنها خیره نشو). (تحف العقول ص ۹۶۲).
50. موقعیت اهل بیت در نزد خدا
« وَاحْمَدُوا الَّذى لِعَظمَتِهِ وَ نُورِهِ یبْتَغى مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ إِلَیهِ الْوَسیلَةَ، وَ نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ أَنـْبِیائِهِ.»
خدایى را حمد و سپاس گویید که به خاطر عظمت و نورش، هر که در آسمانها و زمین است به سوى او وسیله مىجوید، و ما وسیله او در میان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جایگاه قدس او و حجّت غیبى و وارث پیامبرانش هستیم.
51. حرمت مست کننده ها
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): یا حَبیبَةَ أَبیها کُلُّ مُسْکِر حَرامٌ، و کُلُّ مُسْکِر خَمْرٌ.
پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به من فرمود:اى دوستِ پدر! هر مست کننده اى حرام است، و هر مست کننده اى خمر است.
52. بهترین زنان کیستند؟
قالَتْ فاطِمَةُ(علیها السلام) فى وَصْفِ ما هُوَ خَیرٌ لِلنِّساءِ: خَیرٌ لَهُنَّ أَنْ لایرینَ الرِّجالَ، وَ لا یرَوْ نَهُنَّ.
حضرت در وصف این که بهترین چیز براى زنان چیست، فرموده اند: این که زنان، مردان را نبینند، و مردان هم زنان را نبینند.
53. نتیجه عبادت خالص
عَنْ فاطِمَةَالزَّهْراءِ(علیها السلام) :« مَنْ أَصْعَدَ إِلَىاللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ أَهْبَطَ اللّهُ إِلَیهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.»
هر که عبادت خالصش را به سوى خدا بالا فرستد، خداوند متعال برترین بهره و سودش را به سوى او پایین فرستد.
54. فاطمه در مقام شکوه از دو خلیفه
«قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراءُ(علیها السلام) لِلاَْوَّلَینِ:أَرَأَیتُکُما إِنْ حَدَّثْتُکُما عَنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): تَعْرِفانِهِ وَ تَفْعَلانِ بِهِ؟ قالا نَعَمْ. فَقالَتْ: نَشَدْتُکُمَا اللّهُ أَلَمْ تَسْمَعا رَسُولَ اللّهِ یقُولُ:«رِضا فاطِمَةَ مِنْ رِضاىَ، وَ سَخَطُ فاطِمَةَ مِنْ سَخَطى، فَمَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ إِبْنَتى فَقَدْ أَحَبَّنى، وَ مَنْ أَرْضى فاطِمَةَ فَقَدْ أَرْضانى، وَ مَنْ أَسْخَطَ فاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنى»؟ قالا نَعَمْ، سَمِعْناهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم)، فَقالَتْ: فَإِنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ أَنَّکُما أَسْخَطْتُمانى وَ ما أَرْضَیتُمانى وَ لَئِنْ لَقیتُ النَّبِىَّ لاََشْکُوَنَّکُما إِلَیهِ.»
حضرت زهرا(علیها السلام) خطاب به خلیفه اوّل و دوّم فرمود:آیا اگر حدیثى را از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل کنم به آن عمل خواهید کرد؟ گفتند: آرى.
فرمودند: شما را به خدا آیا نشنیده اید که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرموده اند:«خشنودى فاطمه خشنودى من، و خشم فاطمه خشم من است، هر که دخترم فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر که فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته، و هر که فاطمه را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است»؟ گفتند: آرى، چنین حدیثى را از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) شنیدهایم.
فرمود: من هم خدا و فرشتگان را گواه مىگیرم که شما دو نفر مرا خشمگین نمودید و خشنودم نساختید، و چون پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) را ملاقات نمایم حتماً از شما به او شکایت خواهم نمود.
55. بدترین امّت
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم)، شِرارُ أُمَّتى الَّذینَ غَذُّوا بِالنَّعِیم، الَّذینَ یأکُلُونَ أَلْوانَ الطَّعامِ، وَ یلْبَسُونَ أَلوانَ الثِّیابِ وَ یتَشَدَّقُونَ فِى الْکَلامِ.
بدترین امّت من کسانى هستند که: از انواع نعمتها تغذیه مىکنند و خوراکى هاى رنگارنگ مىخورند، و لباسهاى گوناگون مىپوشند، و هر چه بخواهند مىگویند.
56. نزدیکترین اوقات زن به خدا
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: سَأَلَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم)أَصْحابَهُ عَنِ الْمَرْأَةِ ماهِىَ؟ قالُوا: عَوْرَةٌ، قالَ: فَمَتى تَکُونُ أَدْنى مِنْ رَبِّها؟ فَلَمْ یدْرُوا.
فَلَمّا سَمِعَتْ فاطِمَةُ(علیها السلام) ذلِکَ قالَتْ: أَدْنى ما تَکُونُ مِنْ رَبِّها أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیتِها.
فَقالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): إِنَّ فاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنّى.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) از اصحابش پرسید: زن چیست؟ گفتند: زن ناموس است.
فرمود: زن چه موقع به خدایش نزدیکتر است؟ اصحاب نتوانستند جواب گویند.
چون این سخن به گوش فاطمه(علیها السلام)رسید، فرمود: نزدیکترین اوقات زن به خداى خود هنگامى است که در کُنج خانه خود باشد.
پس از این جواب، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: حقّا که فاطمه پاره تن من است.
57. نتیجه صلوات بر زهرا(علیها السلام)
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) یا فاطِمَةُ مَنْ صَلّى عَلَیکِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بى حَیثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به من گفت: اى فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد، خداوند او را بیامرزد و به من، در هر جاى بهشت باشم، ملحق گرداند.
58. على(علیه السلام)، رهبر و پیشوا
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: إِنَّ النَّبِىَّ(علیها السلام) قالَ:«مَنْ کُنْتُ وَلِیهُ فَعَلِىٌّ وَلِیهُ، وَ مَنْ کُنْتُ إِمامَهُ فَعَلِىٌّ إِمامُهُ».
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:هر که من سرپرست اویم، پس على سرپرست اوست و هر که را من رهبر اویم، پس على رهبر اوست.
59. حجاب فاطمه
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: یا رَسُولَ اللّهِ إِنْ لَمْ یکُنْ یرانى فَأَنَا أَراهُ، وَ هُوَ یشُمُّ الرّیحَ. فَقالَ النَّبِىُّ(صلى الله علیه وآله): أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنّى.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) همراه با مرد نابینایى به خانه فاطمه(علیها السلام) آمد، بلافاصله فاطمه(علیها السلام)خود را کام پوشاند. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: چرا خود را پوشاندى با این که او تو را نمىبیند؟ فاطمه(علیها السلام) فرمود: اى پیامبر خدا! اگر او مرا نمىبیند، من که او را مىبینم و او بوى مرا حس مىکند! پیامبر اکرم فرمود: گواهى مىدهم که تو پاره دل منى.
60. دستور العملى جامع
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: دَخَلَ عَلَىَّ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ قَدْ إِفْتَرَشْتُ فِراشى لِلنَّوْمِ، فقالَ: یا فاطِمَةُ لا تَنامى إلاّ وَ قَدْ عَمِلْتِ أَرْبَعَةً:خَتَمْتِ القُرآنَ، وَ جَعَلْتِ الاَْنـْبِیاءَ شُفَعائَکِ، وَ أَرْضَیتِ الْمُؤْمِنینَ عَنْ نَفْسِکِ، وَ حَجَجْتِ وَ اعْتَمَرْتِ، قالَ هذا وَ أَخَذَ فِى الصَّلوةِ، فَصَبَرْتُ حَتّى أَتَمَّ صَلاتَهُ، قُلتُ: یا رَسُولَاللّهِ أَمَرْتَ بِأَرْبَعَة لا أَقْدِرُ عَلَیها فى هذَا الْحالِ! فَتَبَسَّمَ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ قال:إِذا قَرَأْتِ قُل هُوَ اللّهُ أَحَدٌ ثَلاثَ مَرّات فَکَأنَّکِ خَتَمْتِ القُرْآنَ، وَ إِذا صَلَّیتِ عَلَىَّ وَ عَلَى الاَْنـْبِیاءِ قَبْلى کُنّا شُفَعاءَکِ یوْمَ الْقِیمَةِ، وَ إِذا اسْتَغْفَرْتِ لِلْمُؤْمِنینَ رَضُوا کُلُّهُمْ عَنْکِ، وَ إِذا قُلْتِ: سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا إِلَهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ أَکْبَرُ، فَقَدْ حَجَجْتِ وَ اعْتَمَرْتِ.
در وقتى که بستر خواب را گسترده بودم، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بر من وارد شد، فرمود:اى فاطمه! نخواب مگر آن که چهار کار را انجام دهى: قرآن را ختم کنى، و پیامبران را شفیعت گردانى، و مؤمنین را از خود راضى کنى، و حجّ و عمره اى را به جا آورى.
این را فرمود و شروع به خواندن نماز کرد، صبر کردم تا نمازش تمام شد، گفتم: یا رسول اللّه! به چهار چیز مرا امر فرمودى در حالى که بر آنها قادر نیستم! آن حضرت تبسّمى کرد و فرمود:چون قل هو اللّه را سه بار بخوانى مثل این است که قرآن را ختم کردهاى، و چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستى، شفاعت کنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود، و چون براى مؤمنین استغفار کنى، آنان همه از تو راضى خواهند شد، و چون بگویى: سُبحانَ اللّه وَ الحَمدُ للّه وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اکبرُ، حجّ و عمره اى را انجام داده اى.