گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

حدود شرعی حجاب آقایون!

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۴ ق.ظ


حدود شرعی حجاب آقایون!


حجاب از جمله ضروریات دین ماست. این واجب در مورد زنان و مردان مصداق دارد اما نوع و شکل آن ممکن است متفاوت باشد. در این نوشتار به بررسی این موضوع در مورد مردان می پردازیم.


زن حراج فروش صهیونیسم اسراییل
حجاب آقایون!

حجاب از جمله ضروریات دین است که هر مسلمانی چه مرد و چه زن بایستی آن را رعایت نماید. حدود شرعی حجاب برای زنان و مردان متفاوت است. اسلام عزیز همان طور که دستور داده است تا زنان خود و زینت هایشان را از نگاه نامحرمان بپوشانند و حجاب سر و بدن و چشم ها را رعایت کنند، به مردان نیز دستور داده است تا حجاب داشته باشند!

 

حدود شرعی حجاب آقایون!

براساس احکام شرعی یکی از حجاب های مهم مردان حجاب ایشان در زمینه نگاه کردن است. مردان بایستی غضّ بصر داشته باشند. این بدان معناست که چشم های خود را فرو افتاده نگاه دارند. بر این اساس احکام نگاه کردن دارای ظرافت های خاص است که در ادامه بدان می پردازیم.

 

نگاه به محارم

براساس احکام شرعی نگاه کردن به همسر مانعی ندارد امّا نگاه کردن به غیر همسر شرعی ممکن است به دو صورت باشد: 1- با قصد لذت. 2- بدون قصد لذت. اگر با قصد لذت باشد حرام الهی است. امّا اگر بدون قصد لذت باشد به جز عورتین مانعی ندارد.

بنابراین آقایون مجاز نیستند حتی به محارم خود نیز با قصد لذّت نگاه کنند چه برسد به غیر محارم و نامحرمان!

 

نگاه به نامحرمان

در مورد نگاه به غیر محارم، اگر با قصد لذت باشد به طور کلی حرام است ولی اگر بدون قصد لذت باشد تنها به دست ها و صورت اشکالی ندارد و به غیر از دست ها و صورت نیز حرام است.

براین اساس نگاه کردن آقایون حتی به دست ها و صورت نامحرمان اگر با قصد لذت باشد نیز حرام است.

در مورد حجاب آقایون در باب نگاه کردن باید توجه شود که نگاه شهوت آمیز و با قصد لذت چه به هم جنس و چه غیر هم جنس و چه محرم و چه نامحرم از نظر شرعی حرام است و تنها در مورد همسران شرعی نگاه با قصد لذت مانعی ندارد و حلال شمرده شده است. بر این اساس نگاه شهوت آمیز مردان به یکدیگر نیز همانند نگاه شهوت آمیز به زنان چه محارم و چه نامحرمان حرام می باشد!

به طور خلاصه احکام نگاه کردن به صورت ذیل است:

- به محارم همسر مانعی ندارد.

- غیر همسر با قصد لذت حرام

بدون قصد لذت به غیر عورتین مانع ندارد.

 

حکم نگاه

- به غیر محارم با قصد لذت حرام

بدون قصد لذت به صورت و دست ها مانعی ندارد.

به غیر صورت و دست ها  حرام

چشم چرانی یا ذهن چرانی؟
یک نکته!

در مورد حجاب آقایون در باب نگاه کردن باید توجه شود که نگاه شهوت آمیز و با قصد لذت چه به هم جنس و چه غیر هم جنس و چه محرم و چه نامحرم از نظر شرعی حرام است و تنها در مورد همسران شرعی نگاه با قصد لذت مانعی ندارد و حلال شمرده شده است. بر این اساس نگاه شهوت آمیز مردان به یکدیگر نیز همانند نگاه شهوت آمیز به زنان چه محارم و چه نامحرمان حرام می باشد!

 

جامعه و احکام نگاه!

قوانین و احکام شرعی در اجتماع برای حفظ محیط جامعه از آلودگی ها و محفوظ ماندن آن برای فعالیت های سالم است. در این صورت تنها وقتی محیط اجتماع عرصه فعالیت سالم و کار و تلاش مفید خواهد بود که نگاه های جنسیتی به زنان و مردان لحاظ نشود و زنان و مردان در محیط هایی به دور از شهوات و تلذذهای حیوانی به فعالیت بپردازند.

اسلام محیط خانواده و روابط خصوصی زن و مرد را تنها عرصه تلذذهای مشروع می داند. بر این مبنا برای هرزه گری و نگاه های آلوده در اجتماع مجازات ها و جرایمی را در نظر می گیرد تا اجتماع را از لوث ناپاکی ها پاک گرداند.

چه می شود برای بعضی از مسلمانان! که در تابستان احکام شرعی را پشت گوش می اندازند و ... ! حرام الهی حرام ابدی است همان طور که حلال الهی حلال ابدی است. پس بیاییم محیط اجتماع خود را از لوث ناپاکی حرامهای الهی پاک کنیم و حصارهای ایمنی و سعادتمندی را در جامعه محکم نماییم

تابستان و حجاب!

اگر اسلام دینی آسمانی است، اگر احکام الهی اسلام برای سعادت بشری آورده شده است، اگر رعایت احکام شرعی- فرجام نیک آدمی را تضمین می کند، پس دیگر تابستان و زمستان ندارد! همیشه و در همه حال این احکام و دستورات مفید و ضامن سعادت آدمی آند!

چه می شود برای بعضی از مسلمانان! که در تابستان احکام شرعی را پشت گوش می اندازند و ... !

حرام الهی حرام ابدی است همان طور که حلال الهی حلال ابدی است. پس بیاییم محیط اجتماع خود را از لوث ناپاکی حرامهای الهی پاک کنیم و حصارهای ایمنی و سعادتمندی را در جامعه محکم نماییم.

 

حجاب همگانی است!

البته توجه داریم که حجاب زنان و حجاب مردان هر دو بایستی اصلاح شود و مورد رعایت قرار گیرد! امّا هر کسی به تناسب وظایف و واجبات خود مسئول در پیشگاه الهی است. عذر و بهانه این که دیگران رعایت احکام شرعی را نمی کردند، ما هم نکردیم، به گواهی هیچ عاقلی سند محکمی در نزد پروردگار نخواهد بود! مراقب پاکی هایتان بیشتر باشید، خدا همین نزدیکی هاست!

رادفر

بخش احکام اسلامی تبیان


منابع:

1- آموزش فقه- حجت الاسلام فلاح زاده

2- تحریر الوسیله- امام خمینی (ره)

3- رساله عملیه مراجع تقلید

4- سلسله مقالات دکتر میرخانی

5- مسائل جدید- حسینی

6- رساله آموزشی – موسسه فرهنگی هنری امین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۳ ، ۱۱:۲۴
مجید کمالی

حجاب حق‌الله است یا حق‌الناس؟!

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۱ ق.ظ


حجاب حق‌الله است یا حق‌الناس؟! 


حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف‏نظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند، حجاب زن، حقی الهی است .


حجاب

آیا حجاب برای بانوان محدویت نمی آورد ؟

قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می‏گوید می‏فرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز می‏داند.

شبهه‏ای که در ذهنیت بعضی افراد هست، این است که خیال می‏کنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد نموده است، و بنابراین، حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است.

راه حلّ این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است کهزن باید کاملاً درک کند، حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف‏نظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند، حجاب زن، حقی الهی است.

لذا می‏بینید در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام می‏کنند، اما در اسلام این چنین نیست، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می‏باشد، همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق‏اللَّه مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلّم رقّت باشد و پیام عاطفه بیاورد، اگر جامعه‏ای این درس رقّت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال غریزه و شهوت رفتند به همان فسادی مبتلا می‏شوند که در غرب ظهور کرده است.

لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم، از این که قرآن کریم می‏گوید هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می‏شود عصمت زن، حق‏اللَّه است و به هیچ کسی ارتباط ندارد. قهراً همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصاً خود زن امین امانت الهی هستند.

زن به عنوان امین حق‏اللَّه از نظر قرآن مطرح است یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن، آنگاه جامعه به صورتی درمی‏آید که شما در ایران می‏بینید، جهان در برابر ایران خضوع نموده است، زیرا که در مسأله جنگ تا آخرین لحظه، صبر نمود و کاری که برخلاف عاطفه و رقت و رأفت و رحمت باشد انجام نداد. با این که دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسکونی، کشتار بی‏رحمانه بی‏گناهان و غیر نظامی‏ها را مشروع نمودند.

قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می‏گوید می‏فرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز می‏داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی‏بهره‏اند

جامعه‏ای که قرآن در او حاکم است، جامعه عاطفه است و سرّش این است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند، چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رأفت و رقّت می‏دهد، و رأفت و رقّت در همه مسائل کارساز است.

 

حجاب

فلسفه حجاب در قرآن

بنابراین در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد برای سیر به مدارج کمال بین زن و مرد تفاوتی نیست، منتها باید اندیشه‏ها قرآن‏گونه باشد، یعنی همان گونه که قرآن بین کمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع نمود، ما نیز در نظام اسلامی بین کتاب و حجاب جمع کنیم. یعنی عظمت زن در این است که:

«أن لا یرین الرّجال ولا یراهنَّ الرّجال»[1]

نبینند مردان نامحرم را و مردان نیز آنان را نبینند.

قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می‏گوید می‏فرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز می‏داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی‏بهره‏اند.

حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد، ممکن است ـ معاذاللَّه ـ حجاب را یک بند بنداند، و حال این که قرآن کریم وقتی مسأله لزوم حجاب را بازگو می‏کند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان می‏فرماید:

(ذلک أدنی أن یعرفن فلا یۆذین)[2]

یعنی برای این که شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند. چراکه آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.

این تعصّبات و رسوم جاهلی که از دیرباز در فرهنگ جوامع اسلامی رواج پیدا کرده است که زن را به عنوان مظهر ضعف و زبونی یاد می‏کنند این باید زدوده بشود

نتیجه گیری :

مرد و زن در آن معیارهای اصلی همتای هم هستند، و یک سلسله مسۆولیت‏های اجرایی برای مرد است که اگر انجام ندهد باید وزر آن را تحمل کند، بنابراین نتیجه می‏گیریم که؛

اولاً : آن تهمت‏هایی که به اسلام زده و می‏گویند که: اسلام نیمی از جامعه را از بسیاری از حقوق محروم نموده است، نارواست.

ثانیاً : این تعصّبات و رسوم جاهلی که از دیرباز در فرهنگ جوامع اسلامی رواج پیدا کرده است که زن را به عنوان مظهر ضعف و زبونی یاد می‏کنند این باید زدوده بشود.

ثالثاً : اگر کسی احساس می‏کند که زن نباید از علوم و مسائل تربیتی و مانند آن که خدمات قابل عرضه‏ای به جامعه ارائه می‏دهد استفاده کند، باید از این اعتقاد صرف‏نظر کند و علاقمند باشد زن همتای مرد در این علوم و معارف بار یابد و به جامعه خدمت کند مگر آنجایی که به طور استثنا وظیفه مرد قرار گرفته است.

رابعاً : جمله (عاشروهنّ بالمعروف) اختصاصی به مسائل داخل منزل ندارد، بلکه در کل جامعه هم جاری است و مسأله پنجم این است که زن در مقابل مرد غیر از زن در مقابل شوهر است، یعنی زن در مقابل شوهر باید تمکین کند، اما زن در مقابل جامعه، مثل فردی از افراد جامعه است و این چنین نیست که باید اطاعت کند و در مسائل خانوادگی هم می‏بینیم که گاهی زن قوام و قیّوم است و مرد باید اطاعت کند، همچنانکه پسر باید از مادر اطاعت کند ولو در حد بالایی از تخصص‏های علمی باشد.

در پایان گرچه هنوز شبهاتی در مسأله برابری زن و مرد قابل طرح است لیکن با توجه به اصول کلی یاد شده و آشنایی با خطوط اصیل نظام ارزشی در اسلام و تبیین محور سعادت و شقاوت پاسخ آنها روشن خواهد بود.

 

پی نوشت ها :

[1] ـ بحارالانوار، ج103، ص238.

[2] ـ احزاب، 59.

بخش قرآن تبیان


منبع :

سایت حوزه ؛ پاسخ آیت الله العظمی جوادی آملی به یک پرسش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۳ ، ۱۱:۲۱
مجید کمالی

حجاب و عفاف از منظر امام رضا (ع)

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۱ ق.ظ


حجاب و عفاف از منظر امام رضا (ع)
حجاب و عفاف از منظر امام رضا(ع)


فلسفه پوشش و حجاب اسلامی از مهم‏ترین موضوعاتی است که امروزه در جامعه اسلامی ما مطرح است و تشریح حکم اسلامی حجاب و پاسخ به شبهات آن برای تمام مبلغان گرامی ضروری است. به این سبب ما در آستانه ولادت امام هشتم (ع) به شرح دو سخن حکیمانه امام رضا (ع) در این باره می‏پردازیم.


فلسفه عفاف و حجاب   

محمّد بن سنان می‏‏گوید: حضرت امام رضا (ع) در جواب سؤالات من، نامه‏ای برایم ارسال داشتند که در فرازی از آن فرموده بودند:

«حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَی شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأزْوَاجِ وَ غَیْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِیهِ مِنْ تَهْیِیجِ الرِّجَالِ وَ مَا یَدْعُوا التَّهْیِیجُ اِلَی الْفَسَادِ وَ‌ الدُّخُولِ فِیمَا لَا یَحِلُّ وَ لَا یَحْمِلُ [یَجْمُلُ] وَ کَذَلِکَ مَا أشْبَهَ الشُّعُورَ إِلَّا الَّذِی قَالَ اللهُ تَعَالَی وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ‌ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ الْجِلْبَابِ وَ لَا بَأسَ بِالنَّظَرِ إِلَی شُعُورِ مِثْلِهِنَّ.» (1)

«نگاه کردن به موهای زنان شوهردار وغیرشوهردار، حرام است؛ زیرا این نگاه، مرد را تهییج و تحریک می‌کند. و تهییج، شخص را به فساد و داخل شدن در حرام و اعمال ناپسندیده می‌کشاند و همچنین است حکم نگاه به غیر مو،‌ [که نگاه مرد به آنها حلال نیست،] مگر در موردی که حق‌تعالی [در قرآن، آن را استثنا کرده و] فرموده است: ‏(وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ‌ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ)؛ «بر زنان سالخورده که از ولادت و عادت بازنشسته، امید ازدواج ندارند باکی نیست که لباسهایشان را غیر از چادر بر زمین بگذارند و اشکالی ندارد که به موهای مثل این زنان نگاه شود.»  

 عامل ترغیب زنان به حجاب و عفاف

روزی حسن بن جهم به محضر امام رضا (ع) مشرف شد. وی متوجه شد که حضرت، ظاهری آراسته دارد و خضاب (2) هم کرده است. با تعجب پرسید: «خضاب کرده‌اید؟» امام فرمود:

«نَعَمْ بِالْحِنَّاءِ وَ الْکَتَمِ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ فِی ذَلِکَ لَأَجْراً إِنَّهَا تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْکَ مِثْلَ الَّذِی تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْهَا یَعْنِی الْمَرْأَةَ فِی التَّهْیِئَةِ وَ لَقَدْ خَرَجْنَ نِسَاءٌ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْیِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (3)

 بله، با حنا و برگ نیل خضاب کرده‌ام؛ مگر نمی‌دانی که این کار، سودی فراوان دارد؛ از جمله آنکه همسر تو دوست دارد در تو همان زیبایی و آراستگی را ببیند که تو دوست داری در او ببینی، و زنانی [در اقوام گذشته] از دایره عفت، بیرون رفتند و فاسد شدند. و چنین نشدند، مگر به دلیل کم‌توجهی شوهرانشان به آرایش خود.»

حضرت رضا (ع) در سخن دیگری در همین باره فرمود:

«أَنَّ نِسَاءَ بَنِی إِسْرَائِیلَ خَرَجْنَ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْیِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (4)

زنان یهود از عفت بیرون رفتند و فاسد شدند، و چنین نشدند مگر به دلیل کم‌توجهی شوهران به آرایش و نظافت خود.»

و نیز فرمود:

«وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِی مِنْکَ مِثْلَ الَّذِی تَشْتَهِی مِنْهَا؛ (5)

 

 همسرت از تو همان را می‌خواهد که تو از او توقع داری.»

 

با توجه به سخن امام رضا (ع) معلوم می‌شود که هدف دین از ضروری دانستن حجاب، حذف زمینه‌های فساد است. همچنین باید مرد و زن مسلمان، مسائل جنسی خود را منحصر به کانون گرم خانواده قرار دهد؛‌ وگرنه جامعه از سلامت جنسی برخوردار نخواهد بود. 


1) علل الشرایع، شیخ صدوق، نشر داوری، قم، ج 2، ص 565، باب علة تحریم النظر إلی شعور النساء.

2) آنچه که موی سر و صورت یا پوست بدن را با آن رنگ کنند مثل حنا یا وسمه و یا سایر لوازم آرایشی که انسان ظاهرش را زیبا و گلگون کند.

3) مکارم الأخلاق، حسن طبرسی، نشر شریف رضی، ص 81، الفصل الثالث فی الخضاب.

4) همان، ص 80.

5) همان.

بخش حریم رضوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۳ ، ۱۱:۲۱
مجید کمالی

حجاب مورد نظر اسلام چگونه است !!

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۳۰ ب.ظ

سلام ؛ حجاب باید در چه حدی باشد تاخداوند از ما راضی باشد؟من چادری نیستم ولی آرایش نمی کنم و تا جایی که حواسم باشد نمیگذارم موهایم بیرون بیاید و لباس تنگ نمی پوشم ولی بعضی مواقع عذاب وجدان میگیرم که چادر نمی پوشم ازطرفی پوشیدن چادر برایم سخت دچاردودلی شدید هستم چکار کنم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۶:۳۰
مجید کمالی

چگونگی عذاب زن بی حجاب در آخرت!

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۲۷ ب.ظ


چگونگی عذاب زن بی حجاب در آخرت


یکی از واجبات بسیار مهم و از ضروریات دین مبین اسلام، بلکه تمام ادیان الهی، مساله «حجاب» و پوشش است؛ دین مبین اسلام نیز برای این مساله اهمیت ویژه‌ای قائل شده است و قرآن کریم ـ با این‌که تنها به بیان کلیات اکتفا کرده است ـ در آیات متعددی به این مساله پرداخته که دال بر اهمیت بسیار زیاد قرآن و اسلام به این مساله است.


عذاب

به طور مثال در سوره «نور» در آیاتی چند می‌فرماید: «قُلْ لِلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُون* وَ قُلْ لِلْمُۆْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ ...[نور/31]؛ به مومنان بگو چشم‌هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و فروج خود را حفظ کنند، این دستور، براى آن‌ها پاکیزه‏‌تر است، خداوند از آن‌چه انجام می‌دهید آگاه است. و به زنان با ایمان بگو چشم‌هاى خود را (از نگاه هوس‏‌آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار نکند و (اطراف) روسری‌هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان یا پدرانشان یا...».

از این آیات چند نکته قابل استنباط است:

1. هر مسلمان چه مرد و چه زن، باید از چشم‌چرانی و نظربازی خودداری کند.

2. هر مسلمانی باید پاک‌دامن باشد و اهل فحشاء نباشد.

3. زنان باید دارای پوشش باشند و زینت‌های خود را جز برای محارم خود آشکار نکنند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان دیگر نباشند.[1]

این آیات در واقع دستور خداوند متعال به حفظ حیاء و حجاب است، که واجب است و حکمی است حتمی که توسط بندگان او لازم است رعایت شود و از ضروریات دین مبین اسلام محسوب می‌شود که بین تمام مذاهب اسلام با تمام اختلافی که دارند مشترک است.

اگر به روایات معصومین(علیهم‌السلام) هم رجوع کنیم، خواهیم دید آنان نیز به تبع قرآن کریم، در سخنان بسیار زیادی که واقعاً بیش از حد شمارش است، به این مساله پرداخته و حدود و میزان آن را بیان کرده‌اند، و در برخی احادیث وارد شده است که تمام دین و ایمان، حیاء، عفت و پاک‌دامنی است؛[2]

زنی که گوشت بدنش با قیچی‌های آتشین بریده می‌شد، خود را به مردان نامحرم نمایش می‌داد تا به او رغبت کنند؛ زنی که صورت و سرش، سر خوک بود و بدنش بدن الاغ، سخن چین و بسیار دروغ‌گو بود؛ آن‌که به صورت سگ بود و آتش در پشتش داخل و از دهانش خارج می‌شد‌، خواننده و آواز خوان و حسود بود»

هم‌چنین در احادیث مختلفی چگونگی و اندازه پوشش زنان نیز بیان شده است؛ در حدیثی امام صادق(علیه‌السلام) در پاسخ به سوالی که راجع به نگاه کردن به نامحرم پرسیده شد، فرمودند: «تنها نگاه به صورت و دو کف دست جایز است».[3] یعنی نگاه کردن به غیر این دو حرام است و بر زن واجب است تمام بدن خود به غیر از صورت و دو دست تا مچ را بپوشاند.

لذا با توجه به این آیات و روایات، در این‌که پوشاندن غیر وجه و دست‌ها تا مچ، بر زن واجب است، از لحاظ فقه اسلام هیچ‌گونه تردیدی وجود ندارد. این قسمت جزو ضروریات اسلام است و در بین مراجع نیز هیچ اختلاف و تشکیکی وجود ندارد.[4] حتی این مساله در بین مذاهب دیگر هم قطعی است و هیچ مسلمانی نمی‌توان بگوید حجاب واجب نیست.

بنابراین حفظ حجاب و پوشش کامل اسلامی برای زنان مسلمان، واجب است و ترک آن معصیت بوده و از گناهان کبیره محسوب می‌شود و قطعاً در آخرت، عذاب خاص خود را دارد، در حدیثی امیرالمومنین(علیه السلام) فرمودند: «روزی من و فاطمه(سلام‌الله‌علیها) به خدمت حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفتیم و آن حضرت را بسیار گریان یافتیم، عرض کردم پدر و مادرم فدای شما باد یا رسول الله، چه چیز سبب گریه شما شده است؟

حضرت فرمودند: یا علی، شبی که من‌را به آسمان بردند، زنانی چند از امت خود را در عذاب شدید دیدم، از حالت آن‌ها تعجب کردم و از شدت عذاب آن‌ها گریستم. زنی را دیدم که به موهایش آویخته شده، مغز سرش از شدت گرما می‌جوشد؛ زنی را دیدم که به زبانش آویخته و آب داغ جهنم در حلقش ریخته می‌شد؛ زنی را دیدم که با سینه‌هایش آویخته شده بود؛ زنی را دیدم که گوشت بدن خود را می‌خورد و آتش از زیرش شعله می‌کشید؛ زنی‌ را دیدم که پاهایش به دست‌هایش بسته شده و مارها و عقرب‌ها بر او مسلط شده بودند؛ زنی‌ را دیدم کر و کور و لال، در تابوتی از آتش، مغز سرش از بینی او بیرون می‌آمد و بدنش از(مرض) خوره و پیسی پاره پاره بود؛ زنی را دیدم که تنوری از آتش به پاهایش آویزان بود؛ زنی را دیدم که گوشت بدن او از جلو و عقب با قیچی‌های آتشین بریده می‌شد؛ زنی را دیدم که صورت و دست‌هایش می‌سوخت و روده‌های خود را می‌خورد؛ زنی را دیدم که سرش سر خوک بود و بدنش الاغ و بر او هزار هزار نوع عذاب بود؛ زنی را دیدم به صورت سگ، آتش در پشتش داخل می‌شد و از دهانش بیرون می‌آمد و ملائکه سر و بدنش را با گرزهای آتشین می‌کوبیدند.

در حدیثی امام صادق(علیه‌السلام) در پاسخ به سوالی که راجع به نگاه کردن به نامحرم پرسیده شد، فرمودند: «تنها نگاه به صورت و دو کف دست جایز است»

حضرت فاطمه(علیهاالسلام) عرض کرد: ای حبیب من و ای نور دیده من، به من خبر بدهید که عمل و روش ایشان چه بوده است که خدای تعالی این نوع عذاب را بر ایشان مسلط گردانیده است؟

حضرت فرمودند: ای دخترم: آن زنی که به مو آویخته شده بود، موی خود را از مردهای نامحرم نمی‌پوشاند؛ زنی که به زبان آویخته شده بود (با زبانش) شوهرش را آزار می‌داد؛ زنی که با سینه آویخته شده بود، از انجام وظایف زناشویی خودداری می‌کرد؛ آن زنی که به پاهایش آویخته شده بود، بدون اجازه شوهر از خانه بیرون می‌رفت؛ زنی که دست‌هایش به پاهایش بسته شده بود و مارها و عقرب‌ها بر او مسلط شده بودند، کسی بود که خود را نمی‌شسته است و لباس‌هایش را پاک نمی‌کرد و غسل حیض و جنابت انجام نمی‌داد و بدنش را از نجاسات پاک نمی‌کرد و نماز را سبک می‌شمرد؛ زنی که کور، کر و لال بود، از زنا فرزند پیدا کرده و به گردن شوهر خود انداخت بود؛ زنی که گوشت بدنش با قیچی‌های آتشین بریده می‌شد، خود را به مردان نامحرم نمایش می‌داد تا به او رغبت کنند؛ زنی که صورت و سرش، سر خوک بود و بدنش بدن الاغ، سخن چین و بسیار دروغ‌گو بود؛ آن‌که به صورت سگ بود و آتش در پشتش داخل و از دهانش خارج می‌شد‌، خواننده و آواز خوان و حسود بود».[5]

 

پی‌نوشت ها:

[1]. شهید مطهری، مساله حجاب، انتشارات صدرا، 1385ش، ص 117.

[2]. نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ص، ص 454.

[3]. الکافی، ج5، ص 521.

[4]. مساله حجاب، همان، ص 165.

[5]. وسائل الشیعه ج20، ص 213,

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : سایت حجاب ، حیات برتر

 

مطالب مرتبط:

نظر اسلام در انتخاب رنگ لباس !!

رابطه مستقیم بی عفتی با بی حجابی

شما بگویید! زیباترین جمله‌ای که درباره حجاب شنیده‌ای چیست؟!

ظاهر آدم ها مهم است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۶:۲۷
مجید کمالی

چطور به روابط نامشروع نه بگویید؟

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۹ ب.ظ


چطور به روابط نامشروع نه بگویید؟


شاید یکی از پررنگ ترین دغدغه های دخترانی که به نیت ازدواج با کسی آشنا می شوند، این باشد که حد و مرز روابط را چطور تعیین کنند؟ وقتی طرف مقابلشان تو زرد از آب در می آید و درخواست نامشروعی از آنها دارد، چطور مقاومت کنند و رابطه را به پایان ببرند؟ چه کنند که طرف مقابل را قانع کنند و در مقابل دام هایی که برایشان پهن شده چه جوابی بدهند؟

چطور به روابط نامشروع نه بگویید؟

تحقیقات نشان داده که بسیاری از افراد، به این خاطر خویشتن داری را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانی تقاضا برای ارتباط جنسی از طرف مقابل مقاومت کنند و با جدیت و صراحت نه بگویند. در این مواقع به احتمال زیاد طرف مقابل شما با زبان چرب و نرم حرف هایی می زند که ممکن است شما را به فکر فرو برد اما اگر از قبل برای هر کدام از این حرف ها جوابی آماده داشته باشید، می توانید به راحتی از دام ها فرار کنید.

 

می گوید: لمس کردن یکدیگر باعث رشد انسان هاست.

بگو: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.

 

می گوید: رفتارت بچگانه است...

بگو: اتفاقا رفتار من مثل آدم های باتجربه است. به اطرافت نگاه کن ببین ارتباط بدون مسئولیت پذیری و بدون برنامه چقدر جوان ها را بدبخت کرده است.

 

می گوید: تو کنجکاو نیستی. فکر می کنی به یک بار تجربه کردن نمی ارزد.

بگو: من درباره خیلی چیزها کنجکاو هستم؛ اما معنایش این نیست که بخواهم خودم را قربانی کنم، یا موش آزمایشگاهی باشم. هرچه باشد، امکان صدمه دیدن من هست؛ پس نمی ارزد.

 

می گوید: همه این کار را می کنند.

بگو: اولا خیلی ها خویشتن دار هستند، ثانیا بیشتر کسانی که تو می گویی، سرانجام سرشکسته می شوند و ثالثا من همه نیستم و می دانم که چه کاری برای من درست است.

 

می گوید: برای اینکه دوستت داشته باشند، باید اجازه بدهی دیگران بیشتر به تو نزدیک شوند.

بگو: من نمی خواهم برای دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسی از من سوءاستفاده کند.

 

می گوید: ولی من دوستت دارم.

بگو: پس به تصمیم من احترام بگذار و احساساتم پایمال نکن.

 

می گوید: به من نشان بده که چقدر دوستم داری.

بگو: من با خویشتن داری و انتظار کشیدن تا روز ازدواج به تو نشان می دهم که چقدر دوستت دارم.

 

می گوید: کسی که چیزی نمی فهمد.

بگو: من و خدای خودم که این را می فهمیم.

 

می گوید: تو مرا تشنه خودت کردی و حالا نباید این طور رهایم کنی؛ وگرنه رفتارت در حق من بی انصافی و غیرانسانی است. چطور وجدانت چنین اجازه ای می دهد؟

بگو: من مسئول هیجانات نابجای تو نیستم و نمی توانم به قیمت راضی شدن تو، خودم را به گناه و عذاب وجدان و سرزنش بیندازم و خلاف آنچه که به صلاح زندگیم هست عمل کنم. تو باید خودت را کنترل کنی.

 

می گوید: اگر قبول نکنی، دیگرانی هستند که با اشتیاق می پذیرند.

بگو: برایت متأسفم که مرا به خاطر این چیزها دوست داشتی؛ خوشحال می شوم که به سراغ دیگران بروی.

 

 

فراوری: فاطمه ایمانی

بخش کلوب ازدواج تبیان


برگرفته از سپیده دانایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۴:۲۹
مجید کمالی

عواقب دنیوی و اخروی گناه زنا

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۸ ب.ظ

پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله فرمودند : «زنا باعث می شود سرزمین های آباد و سرسبز خشک شود».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۸
مجید کمالی

ده نکته جالب در مورد جهنم و اهلش

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۶ ب.ظ


ده نکته جالب در مورد جهنم و اهلش


رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)  فرمودند:مارهایی هستند در جهنّم به بزرگی شتر! وقتی که مجرمی را نیش می‌زنند، تا چهل سال درد آن سـاکت نمی‌شود. این مارها برای کسانی هستند که در دنیا بخیل، بداخلاق و اذیّت کننده‌ی مردم بوده‌اند .


جهنمیان
سه گروهی که جهنم با آنها حرف میزند

1) زمامداران ظالم

ای کسانی که خداوند شما را حاکمیّت بخشید امّا با مردم عادلانه رفتار ننمودید! سپس آنان را مثل پرنده‌ای که دانه‌ی کنجـد برمی‌چیند، می‌بلعد.

2) خوانندگان قرآن و علمای بی‌عمل

ای کسانی که خود را بین مردم پاک و درست کار جلوه می‌دادید، امّا به دور از چشم مردم و در پیشگاه خداوند مرتکب گناه می‌شدید، پس آن‌ها را در آتش فرو می‌برد.

3) ثروتمندان

پروردگارت به تو مال زیادی بخشید ولی هنگامی که مردم فقیر مبلغ ناچیزی از تو قرض خواستند تو از روی بخل ندادی، پس او را هم می‌بلعد.[1]

 

مارهایی هستند در جهنّم به بزرگی شتر! وقتی که مجرمی را نیش می‌زنند، تا چهل سال درد آن سـاکت نمی‌شود. این مارها برای کسانی هستند که در دنیا بخیل، بداخلاق و اذیّت کننده‌ی مردم بوده‌اند

ده سؤال و جواب مهم در مورد جهنّم:

سؤال اوّل‌

مارها و عقرب‌ها در جهنّم مأمور عذاب چه طایفه‌ای هستند؟

1) بخیل           2) بد اخلاق               3) آزار دهنده‌ی مردم

ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)  فرمودند:

مارهایی هستند در جهنّم به بزرگی شتر! وقتی که مجرمی را نیش می‌زنند، تا چهل سال درد آن سـاکت نمی‌شود.

 این مارها برای کسانی هستند که در دنیا بخیل، بداخلاق و اذیّت کننده‌ی مردم بوده‌اند.[2]

4)کسی که خمس و زکات مال را ندهد.

ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

اگرخداوند به کسی مال و ثروت بدهد امّا او حقوق واجب (زکات و خمس) را نپرداخته باشد، همان مال را به صورت ماری درمی‌آورد و به گردن او می‌اندازد. مار دایم او را نیش می‌زند و می‌گوید: من مال ذخیره شده‌ی تو هستم که در دنیا حقوق واجب آن را نپرداختی و انفاق ننمودی.[3]

5) تارک الصَّلاة 6) مانِعُ الزَّکاة 7) شراب خوار 8) کسی‌که عاق والدین شده است  9) کسی که در مسجد از دنیا سخن می‌گوید.

ـ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

در قیامت مـاری بسیار بزرگ ... بـه نـام "جریـش" سـر خود را از جهنّم بیرون می‌آورد و با صدای بلند فریاد می‌زند:

اَلجوُع! اَلجوُع! اَینَ اَهلی؟ اَینَ اهلی؟

گرسنه‌ام! گرسنه‌ام! اهل من کجایند؟

جبرئیل می‌گوید: غذای تو چیست؟

در جواب می‌گوید:

1) کسی که نمازش را ترک کرده است. 

2)کسی که زکات مال را نپرداخته است.

3)شراب خواران 

4)کسانی که عاق والدین شده‌اند.

5)کسی که در مسجد به کلام دنیا تکلّم نماید. (در مسجد که محلّ عبادت است، به امور دنیایی بپردازد.)

این پنج گروه را، مانند مرغی که دانه از زمین جمع می‌کند، می‌بلعد و به آتش می‌برد.[4]

ـ مشابه همین روایت، روایتی است که عقربی بزرگ از جهنّم می‌آید و می‌گوید:

چه کسانی با خداوند و رسولش جنگ داشتند؟

به آن عقرب می‌گویند: چه کسانی را می‌خواهی؟

او همان پنج گروه مذکور را می‌گوید، با این تفاوت که در این روایت به جای عاقّ والدین، رباخوار آمده است.[5]

بزرگ‌ترین و دردآورترین عذاب اهل دوزخ، قهر الهی است؛ یعنی محرومیّت از شناخت پروردگار و دوری از او و حرف نزدن خداوند با آن‌هاست

‌سؤال دوّم: 

جهنّم زندان جمعی است یا فردی؟

بستگی به نوع گناه و جرم دارد.

ـ از بعضی آیات جمعی بودن استفاده می‌شود:

«...کُلَّمَا دَخَلَتْ اُمَّةٌ لَعَنَتْ اُخْتَها حَتَّی اِذَا ادَّارَکوُا فیِهَا جَمیِعاً قَالَتْ اُخْراهُمْ لِاُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلآءِ اَضَلُّونَا فَأتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ... »   

قوم دیگر را لعن کنند تا آن‌گاه که همه را آتش دوزخ فراگیرد و آن‌گاه زمـره‌ی آخرین با فرقه‌ی اوّل گویند: خدایا! اینان ما را گمراه کردند پس عذابشان را در آتش افزون و شدیدتر و مضاعف گردان![6]

ـ از بعضی آیات فردی بودن و تنگی جا استفاده می‌شود:

«وَ اِذا اُلْقوُا مِنْهَا مَکَاناً ضَیِّقاً مُقَرَّنینَ دَعَوْا هُنَالِکَ ثُبُوراً » ؛‌و چون کافران را در زنجیر بسته، به مکان تنگی از جهنّم درافکندند، در آن حال همه فریاد واویلا از دل بر کشند.[7]

 

سؤال سوّم

بزرگ‌ترین عذاب دوزخ چیست؟

بزرگ‌ترین و دردآورترین عذاب اهل دوزخ، قهر الهی است؛ یعنی محرومیّت از شناخت پروردگار و دوری از او و حرف نزدن خداوند با آن‌هاست.

 «کَلاَّ اِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ » ؛‌چنین نیست که می‌پندارند، ایشان از معرفت و شناخت پروردگار محرومند.[8]

ـ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در دعای کمیل می‌فرمایند:

«وَهَبْنیِ صَبَرتُ عَلیَ عَذابِک فَکَیفَ اَصبِرُ عَلیَ فِرَاقِک» ؛‌و اگر بتوانم بر عذاب تو صبرکنم، چگونه شکیبایی کنم بر فراق و دوری از تو؟

 

سؤال چهارم

تقوا

آیا مؤمنان هم دچار عذاب می‌شوند و از جهنّم می‌گذرند؟

بلی! مؤمنان هم از دوزخ می‌گذرند امّا این عبور با شرایط ویژه‌ای، با سرعت و بدون ناراحتی، انجام می‌شود.

ـ قرآن کریم می‌فرماید:

 وَ اِنْ مِنْکُمْ اِلاَّ وارِدُهَا کَانَ عَلیَ رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیاًّ »  ؛‌«هیچ یک از شما باقی نمی‌ماند، مگر آن که به دوزخ وارد شود.[9]

ـ در آیه ی بعدی می‌فرماید:

 ثُمَّ نُنَجِّی الَّذیِنَ اَتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظََّالِمیِنَ فِیهَا جِثِیاًّ

پس از ورود همه در دوزخ، افرادی را که خداترس و باتقوی بوده اند، از جهنّم نجات خواهیم داد و ستم گران را فروگذاردیم تا در آتش بر زانو درافتند.[10]

ـ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

هیچ نیکوکار و بدکرداری نیست مگر این که داخل جهنّم می‌شود امّا آتش جهنّم در برابر مؤمنان سرد و سالم خواهد بود همان‌گونه که در برابر ابراهیم u سرد و سلامت بود.

سپس خداوند پرهیزکاران را از آتش رهایی می‌بخشد امّا ظالمان را در آن ذلیلانه رها می‌کند.[11]

 

سؤال پنجم

چرا مؤمنین از دوزخ می‌گذرند؟

به دو دلیل مؤمنین و اهل تقوی نیز از دوزخ عبور می‌کنند.

1) مشاهده عذاب اهل دوزخ موجب شکرگزاری و قدردانی بیشتر از نعمت‌های الهی در بهشت خواهد شد.

البته مؤمنین درحالی که آتش برایشان سرد و سلامت است، با سرعت بسیار زیادی از جهنّم عبور می‌کنند.

2) عبور بهشتیان از دوزخ، برای جهنّمیان نیز عذاب و موجب حسرت بیشتر ایشان می‌شود.

 

سؤال ششم

استغفار

آیا مؤمنینی که مرتکب گناه کبیره شده‌اند، در دوزخ جاویدان هستند؟

ـ در سوره‌ی مبارکه‌ی نساء، آیه‌ی چهل و هشتم معروف است به آیه‌ی

امیدواری. در این آیـه می‌فرماید:

گناه کاران بعد از گناه، همه‌ی پل‌های پشت سر را خراب نکنند و راه توبه را برای خود باز بگذارند.

 اِنَّ اللهَ لاَیَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دوُنَ ذَلِکَ لِمَن یَشَآءُ...

خداوند هرکس را که شریک بیاورد، نخواهد بخشید، غیر از مشرک هرکس را که بخواهد می‌بخشد. [12]

 

سؤ‌ال هفتم

چرا جبران خطاها و بازگشت به دنیا، محال است؟

جهت تقریب ذهن مثالی می‌زنم: نوزاد که به دنیا آمد، دیگر    نمی‌تواند به رحم مادر  برگردد. حال فرقی نمی‌کند که بچّه کامل و سالم به دنیا آمده باشد یا ناقص. مرگ هم تولّد ثانوی انسان و انتقال از این دنیا به دنیای دیگر می‌باشد. علاوه بر آن که انسان بارها مورد هشدار انبیا، علما و بزرگان دین قرارگرفته، امّا یا بی‌توجّه بوده و یا فراموش می‌کند.

در تنگنا و مریضی به خدا روی می‌آوریم و بعد از رفع بلا، خداوند را فراموش می‌کنیم. لذا حتّی اگر به دنیا هم باز می‌گشت، باز همان اعمال را تکرار می‌کرد.

 

سؤال هشتم

نگهبانان دوزخ چه تعداد هستند؟

طبق آیه‌ی شریفه‌ی قرآن در سوره‌ی مدّثّر تعداد آن‌ها 19 نفر می‌باشد و بسیاری از مفسّرین گفته‌اند: منظور از 19 نفر، 19 گروه است.

 سَاُصْلِیهِ سَقَرَ. وَ مَآ اَدْراکَ مَاسَقَرُ .  لاَتُبْقیِ وَ لاَتَذَرُ . لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ. عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَـشـَرَ. وَمـَا جَـعـَلْـنـآ أصْـحـَابَ الـنَّـارِ إِلـاَّ مَلآ ئِکَةً وَ...

ما این منکر را به سقر می‌اندازیم و تو چه می‌دانی که دوزخ کجاست؟ و چیست؟

باقی نمی‌گذارد و محو می‌کند بر آدمیان رو می‌نمایاند. بر آتش 19 تن موکّلند و ما خازنان دوزخ را غیر از ملائکه قرار ندادیم.[13]

 

سؤال نهم

آیا بدن ضعیف انسان، طاقت این نوع عذاب‌ها را دارد؟

اگرچه بدن انسان در قیامت همین بدن جسمانی دنیایی است، ولی به قدرت خداوند طوری در آخرت سخت و محکم می‌شود که با بدن دنیایی قابل مقایسه نیست.

بدن اخروی در لطافت و غلظت، تابع لطافت و غلظت نفسی است که به آن تعلق دارد؛ یعنی دل مؤمن در نهایت لطافت و نرمی و زیبایی و نفس و دل کافر، در نهایت سختی و غلظت است؛ چراکه در مقابل حق خاضع نبوده است. پس در آخرت هم بدنش مثل نفسش در نهایت سختی و غلظت خواهد بود.

 

سؤال دهم

علّت اصلی ورود به جهنّم چیست؟

علّت اصلی ورود به جهنّم، تبعیّت از شیطان است. امّا این پیروی اجباری نیست و انسان مخلص از وسوسه‌های شیطان خود را حفظ می‌کند.

ـ قرآن کریم می‌فرماید:

« اِنَّ عِبَادیِ لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ اِلاَّ مَنِ اتَّبْعَکَ مِنَ الْغَاویِنَ» ؛‌هرگز تو را بر بندگان با اخلاص من غلبه نخواهد بود و اقتدار تو بر افراد نادان و گمراهی است که پیرو تو می‌شوند.[14]

 

پی نوشت ها :

1ـ خصال صدوق، ص111.

2ـ میزان الحکمه، ج2، باب جهنّم.

3ـ محجة البیضاء، ج 8.

4ـ المواعظ العددیه، باب 5، ص156.

5ـ همان مدرک،  فصل پنج گانه.

6ـ سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف، آیه‌ی شریفه‌ی 38.

7ـ سوره‌ی مبارکه‌ی فرقان، آیه‌ی شریفه‌ی 13.

8ـ سوره‌ی مبارکه‌ی مطّففین، آیه‌ی شریفه‌ی 15.

9ـ سوره‌ی مبارکه‌ی مریم، آیه‌ی شریفه‌ی 71.

10ـ همان سوره‌ی مبارکه، آیه‌ی شریفه‌ی 72.

11ـ تفسیرنورالثقلین، ج3، ص353.

12ـ سوره‌ی مبارکه‌ی نساء، آیه‌ی شریفه‌ی 48.

13ـ سوره‌ی مبارکه‌ی مدّثر، آیات شریفه‌ی 26 الی 31.

14ـ سوره‌ی مبارکه‌ی حجر، آیه‌ی شریفه‌ی 42.

بخش قرآن تبیان

منبع : سایت حجت الاسلام محمدرضا حاتمی پوری کرمانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۶
مجید کمالی

شهیدی که سنگ قبر نمی پذیرد!!

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۹ ب.ظ

((قبر گلی شهید عبدالصمد فخار درمیان شهدا پس ازگذشت  ۲۷ سال ))

((قبر حقیر  به یاد مظلومیت  چهار امام  دربقیع  گلی وبی نام ونشان  در  میان شهدا  جای دهید  شایداین بتواند مظلومیت شیعه رااثبات  وازگناهان  حقیر بکاهد ))شهید عبدالصمد فخار 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۳۹
مجید کمالی

30 نکته کوتاه برای شناخت حضرت معصومه

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۷ ب.ظ


30 نکته کوتاه برای شناخت حضرت معصومه 

حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

 

1- گران سنگی حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام

به گفته محدث بزرگ حاج شیخ عباس قمی و نویسنده کتاب قاموس الرجال در میان فرزندان امام موسی بن جعفر علیه‌السلام بعد از امام رضا علیه‌السلام حضرت معصومه علیهاالسلام برترین و گران‏سنگ‏ترین آنها به شمار می‏آید.

 

2- موقعیت معنوی

امام رضا علیه‌السلام که در زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند می‏خوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوندی می‏شوند.

 

3- فقاهت

روزی گروهی از شیعیان به قصد دیدار امام موسی بن جعفر علیه‌السلام و پرسش سؤالات خود به مدینه آمدند ولی امام در مدینه حضور نداشتند. از این رو، سؤالات خود را مکتوب به خانواده آن حضرت تحویل دادند تا در سفر بعدی، پاسخ آنها را از امام بگیرند. حضرت معصومه علیهاالسلام خود پاسخ پرسشها را نوشته به آنها داد. این گروه، در بین راه با امام موسی بن جعفر برخورد کردند و پاسخها را به امام ارائه نمودند. امام ضمن تأئید پاسخ‏ها ابراز خوشحالی کردند.

 

4- اهل حدیث(محدث)

در تاریخ اسلام به بانوان با فضیلت و صاحب حدیثی برمی‏خوریم که نام خود را در زمره محدثان ثبت کرده‏اند. حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از زنان بزرگ اهل بیت در این زمینه است.

 

5- تولد و وفات

حضرت معصومه علیهاالسلام در روز یکم ذوالقعده سال 173 هجری قمری در شهر مدینه تولد یافت و پس از 28 سال زندگی پر برکت در جریان سفر به خراسان و دیدار با برادر بزرگوارشان امام رضا علیه‌السلام در شهر ساوه بیمار شد و سرانجام در روز دهم ربیع‏الثانی سال 201 هجری قمری در شهر قم به جوار حق تعالی شتافت.

 

6- پدر و مادر

پدر گرامی حضرت معصومه علیهاالسلام امام هفتم شیعیان جهان امام موسی بن جعفر علیه‌السلام و مادر مکرمه‏شان نجمه خاتون از بانوان با فضیلت و اهل تقوا و مادر امام رضا علیه‌السلام می‏باشد.
امام رضا علیه‌السلام که در زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند می‏خوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوندی می‏شوند.

7- زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام

از امام رضا علیه‌السلام نقل شده کسی که حضرت معصومه علیهاالسلام را با آگاهی به حق وی زیارت کند، شایسته بهشت می‏شود.

شاید یکی از حقوق و انتظارات آن حضرت به عنوان پیامدار دین و معنویت از زائران خود، تلاش آنها جهت تدارک یک سفر

حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

معنوی و کوشش برای قرب بیشتر به آن حضرت از طریق کوشش برای اصلاح خویشتن و تقویت کمالات معنوی در خود باشد.

 

8- تنها برادر تنی

امام رضا علیه‌السلام تنها برادر تنی حضرت معصومه علیهاالسلام است. مادر آن بزرگواران نجمه خاتون است. آنها تنها فرزندان این بانوی مکرم هستند. حضرت معصومه علیهاالسلام 25 سال بعد از تولد برادر گرامیش پا به عرصه وجود گذاشتند.

 

9- مسافرت

حضرت معصومه علیهاالسلام به منظور دیدار برادر عزیز خود امام رضا علیه‌السلام با کاروانی متشکل از پنج تن از برادران و تعدادی برادرزادگان و گروهی دیگر، راهی خراسان شدند. در بین راه در شهر ساوه، آن حضرت بیمار شد. پس از آگاهی اهالی قم از ورود کاروان حضرت معصومه علیهاالسلام به ساوه، گروهی از آنان به این شهر آمدند و حضرت را با احترام به شهر قم بردند.

 

10- محراب عبادت

هم اکنون محراب عبادت حضرت معصومه علیهاالسلام در زمان اقامت 17 روزه‏اش در شهر قم، به نام بیت‏النور موجود است و زیارتگاه مردم و دوستان آن حضرت می‏باشد.

 

11- رحلت

حضرت معصومه علیهاالسلام در جریان سفر به خراسان و دیدار با برادر عزیز خود امام رضا علیه‌السلام در شهر ساوه مریض شدند. آنگاه به اتفاق نمایندگان اعزامی اهالی قم، وارد این شهر شدند و مورد استقبال گرم مردم این دیار قرار گرفتند. سرانجام پس از 17 روز بیماری در سن 28 سالگی به جوار رحمت ایزدی نائل آمدند.

در تاریخ اسلام به بانوان با فضیلت و صاحب حدیثی برمی‏خوریم که نام خود را در زمره محدثان ثبت کرده‏اند. حضرت معصومه علیهاالسلام یکی از زنان بزرگ اهل بیت در این زمینه است.

12- تشییع جنازه

پس از اعلام خبر رحلت حضرت معصومه علیهاالسلام مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را تشییع کردند و در محل فعلی حرم، که آن روز در خارج شهر بود و به موسی بن خزرج تعلق داشت با احترام زایدالوصفی دفن کردند.

 

ضریح حضرت معصومه علیهاالسلام

13- کرامات

تاکنون کرامات زیادی نصیب کسانی که حضرت معصومه علیهاالسلام را به شفاعت و توسل به درگاه خدا برده‏اند، شده است. و به احترام آن حضرت خداوند خواسته‏های آنها را اجابت کرده است که شرح آنها در جای خود ثبت و ضبط شده است.

 

14- زیارتنامه

حضرت معصومه در میان امامزادگان، از امامزادگان نادری است که برایش زیارتنامه مخصوص از جانب امام معصوم علیه‌السلام نقل شده است و به مقام شامخ آن حضرت اشاره شده است.

 

15- محل اقامت

میزبان حضرت معصومه علیهاالسلام در مدت 17 روز اقامت و زندگی آن حضرت در شهر قم، جناب موسی بن خزرج، پس از رحلت حضرت معصومه علیهاالسلام، محراب عبادت آن بزرگوار را به همان حالت باقی گذاشت و خانه مسکونی خویش را به احترام حضرتش به مسجد تبدیل کرد.

 

16- لقب

لقب معصومه از جانب حضرت امام رضا علیه‌السلام به دلیل مراتب تقوی و پرهیزگاری ـ تنها به فاطمه معصومه علیهاالسلام در میان دختران حضرت امام موسی بن جعفر علیه‌السلام ـ اعطا گردید؛ خانمی که در اقتدا به پدر بزرگوارش، بسیاری از ساعات زندگی‏اش، به عبادت و راز و نیاز با خدا سپری شد.

 

17- ثواب زیارت

در روایات چندی از قول ائمه اطهار علیه‌السلام؛ حضرت امام صادق علیه‌السلام، امام رضا علیه‌السلام و امام جواد علیه‌السلام بر زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام تصریح شده است و در روایتی زائر آن حضرت را در صورت معرفت حق او، سزاوار بهشت می‏داند.

 

18- حرم و بقعه

پس از رحلت و خاکسپاری حضرت معصومه علیهاالسلام، میزبان آن حضرت، موسی بن خزرج سایبانی از حصیر بر روی قبر ایشان نصب کرد که به مدت 100 سال این سایبان وجود داشت. پس از آن دختر امام جواد علیه‌السلام، قبه‏ای آجری بر روی آن ساخت. در سال 529 هجری قمری، شاه بیگدر، قبه‏ای مجلّل با کاشی کاری نفیس بر فراز آن ساخت. تا اینکه در سال 925 هجری قمری توسط شاه اسماعیل، بقعه کنونی بنا گردید.

 

19- تحول شهر قم پس از ورود

شهر قم در اواخر قرن اول، با ورود تعدادی از شیعیان کوفه بتدریج مذهب شیعه را پذیرفت و به عنوان یک شهر شیعی معروف گشت. ولی با ورد حضرت معصومه علیهاالسلام به قم، فصل نوینی در اهمیت این شهر در گسترش اسلام و مذهب شیعه گشوده شده.
پس از رحلت و خاکسپاری حضرت معصومه علیهاالسلام، میزبان آن حضرت، موسی بن خزرج سایبانی از حصیر بر روی قبر ایشان نصب کرد که به مدت 100 سال این سایبان وجود داشت.

20- تحول حوزه علمیه قم پس از ورود

از اوائل قرن دوم شهر قم، محلی برای پاسخگویی به مسائل فقهی شیعه و مأمنی برای علویان، راویان، محدثان و فقهای شیعه بوده است. با ورود حضرت معصومه علیهاالسلام به این شهر، و قرار گرفتن مدفن آن بزرگوار در آن، زمینه
حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

 گسترش بیشتر فرهنگ تشیع و فقه آل محمدصلی‌الله‌علیه‌و‌آله پدید آمد و بدنبال آن حوزه علمی ـ فقهی قم توسعه یافت و مرکزی برای نشر و اشاعه اسلام و مکتب شیعه گردید.

 

21- کلام نور

رهبر معظم انقلاب فرمود: حضرت معصومه علیهاالسلام مقام بزرگی دارد، خیلی باید از ایشان بهره گیریم. نسبت به ایشان قصور داشته‏ایم باید به آن حضرت بیشتر توسل جوئیم و بخواهیم عنایت بیشتری به ما داشته باشند.

 

22- گلی باشکوه از گلستان نبوت و امامت

او چون کوثری در کویر، خط سبز سعادت و رستگاری ترسیم کرده و چون روحی در پیکر سرزمین مقدس قم حلول کرده و دلهای عاشق را از گوشه و کنار به سمت این شهر کشانده است از قدم او قم عزیمت یافته و از وجود او لحظه به لحظه بر شرافت قم افزوده می‏شود.

قم گشته از شرافت معصومه با صفا            چون روضه بهشت برین گشته پرضیا

شاهان به درگهش همه آورده التجا          بی‏شک که می‏رود به بهشت از ره عطا

 

23- هجرت

به شوق دیدار نور تابان دیار طوس رهسپار سفر شد، رنجها برد و سختیها کشید تا اینکه پس از روزها و هفته‏ها به دیار ساوه رسید. سفری بدین دور و درازی و با مشکلات فراوان بر گلی که در حسرت دیدار نور قد خمیده، بسیار سخت است. حضرت بیمار شده از مقدار مسافت تا مأمن آل طه پرسید گفت: ده فرسخ. فرمود: مرا به قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم که فرمود قم مرکز شیعیان ما می‏باشد پس کاروان بطرف قم در حرکت شد.
حضرت معصومه علیهاالسلام مقام بزرگی دارد، خیلی باید از ایشان بهره گیریم. نسبت به ایشان قصور داشته‏ایم باید به آن حضرت بیشتر توسل جوئیم و بخواهیم عنایت بیشتری به ما داشته باشند.

24- میهمانی با عظمت

چون کاروان دیدار نور به نزدیکیهای شهر قم رسید، آل سعد همگی برای استقبال به پیشواز آن بانوی با کرامت رفتند تا او را به گرمی به عش آل طه دعوت کنند در آن میان موسی بن خزرج زمام اشتر حضرت را گرفت و به طرف خانه‏اش آورد و در منزل خود با کمال افتخار از آن بانو پذیرائی نمود.

 

25- عبادتی خالصانه

بعد از سکنی گزیدن حضرت معصومه در شهر قم تا وفات آن حضرت 17 روز طول کشید در این مدت، بسیار آزرده خاطر بود، آرزوی دیدار پدر و برادر در دلش بود از هجر پدر و فراق برادر می‏گریست و غمین بود.

به انتظار پدر روز و شب به سر بردم          ولی دریغ نشد تا گل رخش بویم

سپس به هجر برادر، فلک دچارم کرد      گشود باب فراق دگر زکین سویم

در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی تهیه نمود، دائم در حال ذکر و نماز و راز و نیاز با خدای خویش بود و بیت‏الاحزانی به نام بیت‏النور چون جده‏اش زهرای اطهر تأسیس نمود، تا سرانجام (پرید بلبل روحش زشاخسار) بدن و به ندای رب لبیک گفت.

حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

26- دختر پیامبر

در زیارت نامه حضرت معصومه که بوسیله امام رضا علیه‌السلام نقل شده عنوان شده است ای دختر رسول خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه و...

این تعابیر در مورد حضرت معصومه آنهم از زبان امامی معصوم فقط بیانگر شرافت خانوادگی نیست بلکه علاوه بر آن اشاره به مقامات عالی و ملکوتی و معنوی حضرت دارد و نشانگر عظمت روحی و اینکه او نه تنها با رسول خدا نسبت خانوادگی دارد بلکه از نظر معنوی نیز دختر اوست.

 

27- بارگاه فاطمه معصومه علیهاالسلام و تجلیگاه فاطمه زهرا علیهاالسلام

مرجع عظیم‏الشأن مرحوم آیت‏الله العظمی نجفی مرعشی رحمه‌الله فرمود: پدرم مرحوم آیت‏الله علامه سیدمحمود مرعشی که در نجف اشرف می‏زیست علاقه‏مند بود که به طریقی، محل قبر جده‏اش حضرت زهرا علیهاالسلام را بیابد، برای این مقصود ختم مجربی انتخاب نمود و چهل شب به آن مداومت نمود. شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفت، در عالم خواب به محضر امام باقر علیه‌السلام رسید، امام به او فرمود: «علیک بکریمة اهل البیت» به دامن کریمه اهل بیت چنگ بزن، ایشان تصور کرد منظور امام علیه‌السلام حضرت زهرا علیهاالسلام است، عرض کرد: آری قربانت گردم من نیز ختم را برای همین امر گرفتم. امام فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است سپس افزود: بخاطر مصالحی خداوند اراده نموده که قبر حضرت زهرا علیهاالسلام مخفی باشد از این رو قبر حضرت معصومه علیهاالسلام را تجلیگاه قبر حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده است.

در زیارت نامه حضرت معصومه که بوسیله امام رضا علیه‌السلام نقل شده عنوان شده است ای دختر رسول خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه و... این تعابیر در مورد حضرت معصومه آنهم از زبان امامی معصوم فقط بیانگر شرافت خانوادگی نیست بلکه علاوه بر آن اشاره به مقامات عالی و ملکوتی و معنوی حضرت دارد.

28- مقام عصمت حضرت معصومه علیهاالسلام

امام رضا علیه‌السلام فرمودند: کسی که حضرت معصومه را در قم زیارت کند مانند آنست که مرا زیارت کرده است. امام ثواب زیارت خویش را با زیارت حضرت معصومه در یک حد و اندازه می‏داند و نیز اینکه نام مبارک حضرت، فاطمه کبری بوده و امام او را ملقب به صفت معصومه کرده است و این مطالب نشانگر اوج عظمت روحی و معصومیت حضرت فاطمه کبری است.

 

29- ارزش زن

با مطالعه سرگذشت بانوانی بزرگوار چون حضرت زهرا علیهاالسلام، زینب کبری و حضرت معصومه به این نکته دست می‏یابیم که در اسلام به مقام و منزلت زن ارزش نهاده و در طی نمودن پله‏های ترقی از حیث علم و تقوی تفاوتی میان زن
حرم حضرت معصومه

و مرد قائل نشده است. همین درجات عالی تقوی و علم در وجود این بانوان بزرگوار بازگوکننده و تأیید کننده آن است.

 

30- برای شادی روح حضرت فاطمه معصومه صلوات

 

تنظیم: گروه دین و اندیشه - حسین عسگری

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۷
مجید کمالی