گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه

مطالب مفید برای شما دوست عزیز

گنجینه
طبقه بندی موضوعی

کانال گنجینه
اینستگرام گنجینه
آپارات گنجینه
بایگانی
پیوندهای روزانه

عوامل گرفتاری به بیماری های بی‌سابقه

چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۴۶ ق.ظ


عوامل گرفتاری به بیماری های بی‌سابقه


بیماری عوامل مختلفی دارد که به دو دسته مادی و غیرمادی تقسیم می‌شود. در این میان ‌گاه مسائل غیرمادی در اثرگذاری سهم بیشتری را به خود اختصاص می‌دهد.

چاقوی گاما،تکنیکی برای درمان بیماری ها

بیماری عوامل مختلفی دارد که به دو دسته مادی و غیرمادی تقسیم می شود. در این نوشتار عوامل غیرمادی بیماری از لسان آیت الله جوادی آملی بررسی می شود:

عوامل غیرمادی: به فرموده امام رضا(علیه السلام) هر گاه مردم گناه تازه ای مرتکب شوند که در گذشته انجام نمی دادند، خدا آنان را به گرفتاری و بیماری تازه و بی سابقه مبتلا کند.(1)

امام صادق(علیه السلام) نیز فرمودند: خدا پیامبری را برانگیخت و به او فرمود: به قومت بگو: براستی هر گاه مردمی یا خانواده ای که بر طاعت من بودند، و در اثر آسیبی که به آنان رسیده از عمل به آنچه محبوب من است، تغییر روش دهند و به آنچه ناخوشایند من است روی آورند، خوشی های آنان را به ناخوشی ها و بیماری تغییر می دهم.(2)

نیز فرمود: اثر کار زشت در انجام دهنده آن سریع تر از تاثیر کارد در گوشت است.(3)

امام علی علیه‏السلام:

«کُلُّ داءٍ مِنَ التُّخَمَةِ ما خَلاَ الحُمّى ؛ فَإِنَّها تَرِدُ وُروداً .»

امام على علیه‏السلام: هر بیمارى‏اى از پُرخورى است، مگر تب، که ناگاه به بدن درمى‏آید. (الکافی ، جلد 6 ، صفحه 269 ، حدیث 8 )  

 

نعمت تندرستی

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم:

مَن أمسى وأصبحَ وعِندَهُ ثَلاثٌ فقد تَمَّت علَیهِ‏النِّعمَةُ فی الدُّنیا : مَن‏أصبَحَ وأمسى مُعافىً فی بَدَنِهِ ، آمِنا فی سَرْبهِ ، عِندَهُ قُوتُ یَومِهِ ، فإن کانَت عِندَهُ الرّابِعَةُ فَقد تَمَّت علَیهِ النِّعمَةُ فی الدُّنیا والآخِرَةِ ؛ وهُو الإیمانُ .

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم:

هر که شب و روز خود را سپرى کند و از سه چیز برخوردار باشد نعمت دنیا بر او تمام شده است : کسى که صبح و شامش را در تندرستى و آسایش خاطر گذراند و خوراک روز خود را داشته باشد و اگر چهارمین نعمت را هم داشته باشد ، نعمت دنیا و آخرت را کامل دارد و آن(چهارمین) نعمت ایمان است .

(تحف العقول : 36 منتخب میزان الحکمة : 564)

امام کاظم(علیه السلام) می فرمایند: دارویی نیست مگر اینکه دردی را تحریک می کند، از این رو تا آنجا که ممکن است از مصرف دارو پرهیز شود که برای بدن سودمندتر است

دارو و درمان

تحمل درد در حد امکان: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: چهار چیز از گنج های بهشتی اند: پنهان داشتن بیماری، پنهان داشتن درد...(4)

امیرمومنان (علیه السلام) می فرمایند: با دردت چندان که با تو راه آید همراهی کن (تا زمانی که تحمل پذیر است به درمان مپرداز) (5)

همانحضرت (علیه السلام) می فرمایند: مسلمان بیماری های ساده خود را تا سلامتی اش غلبه دارد درمان نکند.(6)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: دمل های بدن را ناپسند نشمارید، چراکه از پیسی نگه می دارد.(7)

امیرمومنان (علیه السلام) می فرمایند: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) زکامشان را مداوا نمی کردند و می فرمودند: هر کس رگه ای از جذام دارد و هرگاه زکام می گیرد آن را سرکوب می کند.(8)

امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: تا بدنت تحمل درد دارد از مصرف دارو بپرهیز.(9)

امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: کسی که سلامتی او بر بیماری اش غلبه دارد و با این حالی دارویی مصرف کند و بر اثر آن بمیرد من نزد خدا از او بیزاری می جویم.(10)

امام کاظم(علیه السلام) می فرمایند: دارویی نیست مگر اینکه دردی را تحریک می کند، از این رو تا آنجا که ممکن است از مصرف دارو پرهیز شود که برای بدن سودمندتر است.(11)

امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: پرهیز بیش از هفت روز برای بیمار سود ندهد.(12)

 

پی نوشت ها:

1.الکافی، ج2،ص275

2.الکافی، ج2، ص268

3.المحاسن، ج1،ص25

4.مستدرک الوسائل، ج2،ص67

5.نهج البلاغه، حکمت 27

6.کتاب الخصال، ص620؛ تحف العقول، ص110

7.کتاب الخصال، ص210

8.الکافی،ج8،ص382

9.الکافی، ج6،ص382

10.کتاب الخصال، ص26

11.الکافی، ج8، ص273

12.الکافی، ج8،ص291

فرآوری: محمدی               

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

خبرگزاری شبستان برگرفته از کتاب مفاتیح الحیات 

سایت شهر حدیث 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۴۶
مجید کمالی

۱۰۰ نکته از سبک زندگی پیامبر خاتم (ص)

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۴۰ ب.ظ

قرآن کریم درباره پیامبر خاتم، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «و لکم فی رسول‌الله اسوه حسنه»؛ از این رو سیره و سنت رسول امین اسلام که برخی را اشاره می کنیم، می تواند گره از بسیاری از مشکلات مادی و معنوی انسان ها باز کند:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۰
مجید کمالی

فهرست منابع فقه شیعه

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۲۸ ب.ظ


فهرست منابع فقه شیعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۸
مجید کمالی

تمسّک به قرآن و عترت، مانع سقوط انسان

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۵۶ ب.ظ

یکی ازموانع مهم برای سقوط و تباهی انسان، تمسّک به ثقلین است. پیامبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلّم» بر این موضوع اساسی بسیار تأکید کرده و مکرّراً فرموده‌اند که اگر می‌خواهید گمراه نشوید و دچار سقوط نشوید، باید به یک دست شما قرآن و به دست دیگر، عترت باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۶
مجید کمالی

40حق والدین بعد از وفات بر فرزندان

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۸ ب.ظ


40حق والدین بعد از وفات بر فرزندان


زندگان نپندارند که مردگان از اینان بی خبرند بلکه مردگان از تمام کارهای زندگان خبر دارند بجز آنچه خداوند از آنها بپوشاند .


تدفین

یکی از بلاهای آخرالزمان از بین رفتن حقوق والدین و فرزندان است که در اسلام بسیار به آن تاکید شده است مرحوم آیت الله سید محمد تقی مقدم در کتاب حقوق والدین و اولاد با استناد به قرآن و روایات چهل حق والدین بعد از وفات را بیان کرده است که تلخیص آن در زیر از نظرتان می گذرد:

1- تسریع در غسل و کفن آن دو نماید

2-از بهاء زیاد و هزینه آنها ناراحت نشود

3- مراسم را بدستور شرع انور انجام دهد

4-طبق وصیت آن دو عمل نماید و خلاف آن و دلخواه خود یا دیگران نکند

5-شب دفن نماز وحشت بخواند، تبارک و امثال آن را بخواند و بدعای آنها پردازد که وحشت آن را به برد

6- از آنانکه در مراسم ،کاری مانند قرآن خواندن و امثال آنرا انجام داده با دادن وجه (و اگر قربت بوده)سپاس گذارد

7-اگر اهل بازار بوده حساب او را فورا تسویه کند که میت گرفتار دین نباشد

8-اگر سفارش به ثلث کرده باید فورا جدا کنند و حق هر وارثی را به خودش دهند

9-برای آنها هر روز قرآن بخواند اقلا(حداقل) بعد هر نماز سه قل هوالله بخواند به آن دو هدیه کند خداوند او و والدین و بچه ی او را می آمرزد

10-بعد از هر نماز برای آنها دعا کند به ویژه در نماز شب و اوقات دعا در زیارتگاه ها و حج و عمره

11-هر روز به نیابت آنها تصدق دهد که یک بر هفتاد هزار حساب می شود

12- اگر بتواند هر روز نماز والدین را بخواند

13- بر مصائب آنان صبر نماید

14-قضاء نمازهای واجب او را بگیرد یا اجیر گیرد

15- روزه های او را هر چه هدر شده قضا کند یا بدهد بگیرند و اگر روزه ایام پرفیض می گیرد ثوابش را برای آنها بفرستد

16- به زیارت قبر آنها رود که ثواب حج است

17- در قبرستان آیة الکرسی و قرآن بخواند و صلوات بفرستد و برای آنان هدیه کند

18- وقتی که به زیارت یکی از مشاهد مشرفه مانند پیغمبر و ائمه می رود به نیابت آنان هم زیارت کند

برای آنان رد مظالم بدهی به نیت آنها وجه را به فقیر می دهی به عنوان اینکه اگر حقی از کسی به گردن آنها است ادا شود

19- به نیابت آنها عمره رود و اگر در حج واجب است به نیابت آنان وقت فراغت طواف کند

20- به نیابت آنان اگر حج واجب خود را کرده حج واجب برود و اگر آنها مستطیع نبوده اند برایشان مستحبی انجام دهد

21- اگر کسی از آنها ناراحت باشد که پندارد به او ستم کرده اند او را با زبان یا وجه یا امر دیگر راضی کند یعنی خصماء او را راضی نمائی

22- برای آنان رد مظالم بدهی به نیت آنها وجه را به فقیر می دهی به عنوان اینکه اگر حقی از کسی به گردن آنها است ادا شود

23- اگر مجلس هفتگی یا ماهیانه از مرثیه خوانی داشته احیاء نمایی

24- اگر طعامی سالیانه داشته یا گوسفندی قربانی می کرده سنت های خوب او را بپا داری

25- اگر کار خیر نا تمامی از او مانده باید به اتمام برسانی

26- خدای ناکرده اگر آنان مالی را غصب کرده اند و تو بدانی باید برای خلاص آنان آنرا به صاحبش رد کنی اگر چه آنها ندانند و ادعا نکنند

برای آنها هر روز قرآن بخواند اقلا(حداقل) بعد هر نماز سه قل هوالله بخواند به آندو هدیه کند خداوند او و والدین و بچه ی او را می آمرزد

27- اگر خمس یا زکات بدهکار باشند حتما باید آنها را رد کنی

28- به پدر و مادر کسی بد نگویی که به والدین تو بد گوید

29- در جامعه کاری نکنی که مردم به پدر و مادرت بد گویند که عاق می شوی مردم آزاری نکنی ظلم به مردم روا نداری

30- با مردم به نیکی رفتار نمایی تا مردم والدین تو را دعا کنند و آن باعث بالا رفتن مقام والدین و باعث عزت تو خواهد بود

31-دوستان و آشنایان والدین را احترام کنی زیرا آنها هرگاه ترا ببینند بیاد والدین تو می افتند

32- احتمال گرفتاری آنها را بدهد و از پی نجات برآید

33- آثار آنان را از کتب و حسینیه و مسجد و درمانگاه و غیره اگر گذارده اند حفظ نماید تا آنان از او خشنود باشند

34- به جای زیارت پدر و مادر به زیارت عمو و عمه و دایی و خاله رود و آنچه پدر و مادر به آنان خوبی می کرده اند او به نیابت آن دو انجام دهد

35- اگر در حال حیات به حقوق آن دو کوتاهی کرده بعد از فوتشان بکوشد تا رضای او را بدست آورد.

36- سعی کند آنان را بخواب ببیند تا از حالشان آگاه شود

37- خیرات و مبرات و زیارات و صدقات را تداوم بخشد در هر حال شده از آنان قطع نکند آنها را به مرور زمان فراموش نکند

38- احترام اسامی و قبور آنان را بلکه بهتر از حیات داشته باشد نگذارد کسی آنان را به بدی یاد کند یا در قبور آنان هتک حرمت نماید 

39-چنانچه آنان مومن بوده اند باید شوق لقاء آنان را داشته باشد همان طوری که ائمه ما شوق پدران خود را داشته اند

40 -چنانچه قبر آنان ویران شده ترمیم نماید نگذارد قبرشان ویران شود.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: سایت افسران جوان جنگ نرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۸
مجید کمالی

داستان شیطان و فرد نمازگزار !!

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۵ ب.ظ


داستان شیطان و فرد نمازگزار !!


برای شما نیز شاید بارها اتفاق افتاده که قصد انجام کاری را داشته اید و هر بار اتفاقی روی داده که انجام آن کار را به تعویق انداخته و در آخر این جمله بر زبان جاری شده که لابد حکمتی در کار است و آن کار را رها ساخته اید. امید که آن عمل رها شده خیر نباشد چرا که رها کردن آن حکمتی جز ضعف ایمان ندارد.

عجله

نقل یک داستان

آورده اند که مردی صبح زود از خانه خارج شد تا نماز صبحش را به جماعت و در خانه خدا، مسجد بخواند. در راه مسجد، که هوا هنوز هم روشن نشده بود مرد زمین خورد و لباسهایش به دلیل بارانی که شب گذشته آمده بود گلی و کثیف شد. او بلند شد و به خانه برگشت.

لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی مسجد شد. در راه مجدداً در همان نقطه زمین خورد ! او دوباره بلند شد و به خانه برگشت. برای دگر بار لباسهایش را عوض کرد و راهی مسجد شد.

این بار در ابتدای راه مسجد با شخصی چراغ به دست روبرو شد، نامش را پرسید. پاسخ داد: « من دیدم شما در راه مسجد دوبار به زمین افتادید، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را مشخص کنم ». مرد از او تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند . همین که به مسجد رسیدند ، مرد اول از آن شخص چراغ به دست درخواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند ، ولی او از رفتن به داخل مسجد خودداری کرد.

مرد دلیل نیامدن او به داخل مسجد را از او پرسید. از جوابش تعجب نکنید او جواب داد: « من شیطان هستم. ». مرد، اول با شنیدن این جمله جا خورد.

شیطان ادامه داد: من تو را در راه مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن تو شدم. وقتی تو به خانه رفتی و خود را تمیز کردی و به مسجد برگشتی، خدا همه گناهان تو را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن تو شدم و حتی آن هم تو را تشویق به ماندن در خانه نکرد. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر  زمین بخوری آنگاه خداوند گناهان افراد شهر را خواهد بخشید. من با این کار از سالم رسیدن تو  به مسجد مطمئن شدم .

 

کار خیر را از دست ندهیم

روایتی است مأثور از رسول اکرم که بزرگان در السنه خود بر روی این روایت خیلی تکیه داشتند و نسبت به شاگردان خود پیرامون کیفیت استفاده از ایام مخصوصه و اوقاتی که نظر و عنایت پروردگار در آن اوقات و در آن ایام یا لیالی نسبت به بندگانش بیشتر است توصیه می کردند. مضمون این روایت این است : ألا و أنّ لله فی أیام دَهرِکم نفحات ألا فَتَعَرّضوا لها ولا تَعرَّضوا عنها. (شرح فارسى شهاب الأخبار(کلمات قصار پیامبر خاتم ص)/ متن / 318) 

بشر مادّى در بیداء ظلمت مادّیّت زندگى مى‏کند، و در دریاى بیکران شهوات و کثرات غوطه می‏زند،و او را در قعر امواج خروشان این بحر ژرف و دریاى هولناک فرو می‏برد، به طورى که ناله و فریادش در میان نهیب امواج ناپدید می‏گردد. به هر جانب که می‏نگرد میبیند که حرمان و حسرت که از آثار و لوازم لا ینفکّ مادّه فساد پذیر است، او را تهدید و ترعیب می‏نماید...

خدای متعال یک اوقات خاصی را در طول مدت عمرتان خصوصیتی بخشیده است که او را از سایر آن ایام متمایز کرده ، مواظب باشید که این اوقات و این خصوصیات را حفظ کنید و ضبط کنید و نگهداری کنید و نگذارید که از دست برود و مبادا که غفلت کنید که آن از دست خواهد رفت.مرحوم قاضی می فرمودند: حتی در یک منزل ممکن است خود اتاقها با همدیگر تفاوت داشته باشند، در یک اتاق انسان حال توجه بیشتری دارد و در یک اتاق حال توجه کمتری دارد، می گویند: اتاقتان را عوض کنید و در جای دیگری بروید. یا اینکه ممکن است زمین آن منزل شبهه ناک باشد و یا مشکلی در او باشد که اثر مستقیم بر ملکوت آن منزل و مکان قرار بدهد و از آنجا که توجه انسان عبارت است از اتّصال انسان با ملکوت ، این دو ملکوت با هم در تعارض قرار می گیرند و انسان نمی تواند به آن صفای ملکوتی خودش برسد.

 

نسیمی که در بند ظلمت می وزد

بشر مادّى در بیداء ظلمت مادّیّت زندگى مى‏کند، و در دریاى بیکران شهوات و کثرات غوطه می‏زند،و او را در قعر امواج خروشان این بحر ژرف و دریاى هولناک فرو می‏برد، به طورى که ناله و فریادش در میان نهیب امواج ناپدید می‏گردد. به هر جانب که می‏نگرد میبیند که حرمان و حسرت که از آثار و لوازم لا ینفکّ مادّه فساد پذیر است، او را تهدید و ترعیب می‏نماید. در این میان فقط گاهگاهى یک نسیم جانبخش و روح افزایى به نام جذبه او را نوازش می‏دهد و چنین می‏یابد که این نسیم مهرانگیز او را به جانبى میکشد، و به مقصدى سوق میدهد، این نسیم متمادى نبوده گاه و بی‏گاه می‏وزد. وَ انَّ لِرَبِّکُمْ فِى ایّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ ألا فَتَعَرَّضُوا لَهَا وَ لا تُعْرِضُوا عَنْهَا. پس موانع را کنار زده و آنها را یکی پس از دیگری پشت سر گذار و فرصت پیش آمده را غنیمت دان و در انجام کار خیر شتاب کن که در کار خیر حاجت هیچ استخاره روا نیست.

مریم پناهنده                   

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

1.شرح فارسى شهاب الأخبار(کلمات قصار پیامبر خاتم صلی الله علیه)

2.پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام و المسلمین محمد علی جاودان

3. پرتال جامع اینترنتی متقین

4. سایت کتاب اسلامی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۵
مجید کمالی

عادت جامعه به زشت‌ترین گناه !

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۴ ب.ظ


عادت جامعه به زشت‌ترین گناه !


متاسفانه یکی از آفات زندگی جوامع انسانی فرآیند دروغ گفتن، حتی در کوچکترین و بی ارزش ترین امور می باشد علی رغم تذکرات فراوان آموزه های دینی در مذمت دروغگویی متاسفانه در اطراف خود شاهد تکرار این عمل مذموم می باشیم، عملی که باعث افول در زندگی دنیوی و حیات دنیوی می باشد.


دروغ

دروغ از بدترین معایب، زشت ترین گناهان و منشأ بسیاری از مفاسد است و بالطبع از کارهای زشت و ناپسند و عادت به آن از رذایل اخلاقی و از گناهان کبیره است و تا ضرورت و مصلحت مهمی در میان نباشد، دروغ گفتن جایز نمی باشد.

دروغ در دنیا و آخرت انسان را از رحمت الهی محروم می کند و در میان مردم بی اعتبار می نماید و اعتماد عمومی را سلب و جامعه را به بیماری نفاق دچار می سازد و از آفات زبان و خراب کننده ایمان است.

علت اصلی دروغ، عقده حقارت و خود کم بینی انسان دروغگو است و این یکی از نکات روانی است که به عنوان روانشناسی اخلاقی در کلمات معصومین به آن اشاره شده است.

سرچشمه دروغ نیز گاهی به خاطر ترس از فقر، پراکنده شدن مردم از دور او، از دست دادن موقعیت و مقام و زمانی نیز به خاطر علاقه شدید به مال و جاه و مقام و ...است که شخص از این وسیله نامشروع برای تامین مقصود خود کمک می گیرد.

ابزار بسیاری از گناهان دروغ است اینکه افراد دروغگو بدبینی و سوء ظن خاصی نسبت به همه کس و همه چیز دارند، با دروغ خود را بزرگ جلوه می دهند، با دروغ هزار گونه تملق می گویند و یکی از راههای درمان دروغ این می باشد که قبل از هر چیز باید مبتلایان را به عواقب دردناک و آثار سوء معنوی و مادی آن متوجه ساخت و نیز باید متوجه ساخت که اگر چه دروغ در پاره ای از موارد نفع شخصی دارد ولی نفعش بسیار آنی و زودگذر است .

یکی دیگر از موثرترین راههای درمان دروغ پرورش شخصیت در افراد و کوشش برای تقویت پایه های ایمان در دل آنان است و باید محیط های تربیتی و معاشرتی مبتلایان را از وجود افراد دروغگو پاک کرد تا تدریجا طبق اصل محاکات و تاثیرپذیری محیط وجود آنها از این رذیله پاک گردد.

 

دروغ سرچشمه همه گناهان

در روایات اسلامی دروغ به عنوان " کلید گناهان" شمرده شده است،

در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) می‌خوانیم: «ان اللَّه عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب، و الکذب شر من الشراب» "(اصول کافی جلد 2 صفحه 254) خداوند متعال برای شر و بدی، قفلهایی قرار داده و کلید آن قفلها شراب است (چرا که مانع اصلی زشتی ها و بدی ها عقل است و مشروبات الکلی عقل را از کار می‌اندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است".

دروغ ویران کننده ی ایمان است و از همین روی حضرت علی (علیه السلام) نتیجه ی دروغ را خواری در دنیا و عذاب در آخرت، بیان داشته اند

رابطه دروغ و گناهان دیگر از این نظر است که انسان گناهکار هرگز نمی‌تواند، راستگو باشد، چرا که راستگویی موجب رسوایی او است، و برای پوشاندن آثار گناه معمولا باید متوسل به دروغ شود. و به عبارت دیگر، دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد می‌کند، و راستگویی محدود.

اتفاقا این حقیقت در حدیثی که از پیامبر (صلی الله و علیه وآله) نقل شده، کاملا تجسم یافته، حدیث چنین است:

شخصی به حضور پیامبر (صلی الله و علیه وآله) رسید، عرض کرد نماز می‌خوانم و عمل منافی عفت انجام می‌دهم، دروغ هم می‌گویم! کدام را اول ترک گویم؟! پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمود: دروغ، او در محضر پیامبر (صلی الله و علیه وآله) تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید: هنگامی که خارج شد، وسوسه‌های شیطانی برای عمل منافی عفت در دل او پیدا شد، اما بلافاصله در این فکر فرو رفت، که اگر فردا پیامبر (صلی الله و علیه وآله) از او در این باره سۆال کند چه بگوید، بگوید چنین عملی را مرتکب نشده است، اینکه دروغ است و اگر راست بگوید حد بر او جاری می‌شود، و همین گونه در رابطه با سایر کارهای خلاف این طرز فکر و سپس خود داری و اجتناب برای او پیدا شد و به این ترتیب ترک دروغ سرچشمه ترک همه گناهان او گردید.

 

مومن دروغ نمی گوید!

بی شک مومنین حقیقی و راستین هیچ گاه اقدام به این عمل ناپسند نمی نماید، به نحوی که نقل شده است روزی حسن بن محبوب از امام صادق (علیه السلام) پرسید: آیا ممکن است مومن بخیل باشد؟ امام فرمودند: آری.

حسن پرسید: آیا می شود ترسو باشد؟ حضرت فرمودند: آری.

مجدداً پرسید: آیا مومن دروغ نمی گوید؟ حضرت فرمودند: نه، و بدان مومن خائن نیز نمی باشد. سپس فرمودند: آگاه باش؛مومن ممکن است بر هر خویی سرشته شود، ولی به خیانت و دروغ گویی آلوده نمی گردد.(مستدرک الوسایل، ج9: 84)

 

دروغ سرچشمه نفاق است

راستگویی یعنی هماهنگی زبان و دل، و بنا بر این دروغ ناهماهنگی این دو است، و نفاق نیز چیزی جز تفاوت ظاهر و باطن نیست.

در آیه 77 سوره توبه می‌خوانیم: فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِی قُلُوبِهِمْ إِلی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ:"(سوره بقره آیه 77)اعمال آنها نفاقی در دلهایشان تا روز قیامت ایجاد کرد، به خاطر اینکه عهد خدا را شکستند و به خاطر اینکه دروغ می‌گفتند".

 

دروغ با ایمان سازگار نیست

این واقعیت نه تنها در قرآن بلکه در احادیث نیز ثابت می شود: در حدیثی چنین می‌خوانیم: سئل رسول اللَّه (صلی الله و علیه وآله) یکون المۆمن جبانا؟ قال نعم، قیل و یکون بخیلا؟ قال نعم، قیل یکون کذابا؟ قال لا!" (جامع السعادات جلد 2 صفحه 322) از پیامبر پرسیدند آیا انسان با ایمان ممکن است (گاهی) ترسو باشد فرمود: آری، باز پرسیدند آیا ممکن است (احیانا) بخیل باشد فرمود: آری، پرسیدند آیا ممکن است کذاب و دروغگو باشد؟ فرمود نه"!  

چرا که دروغ از نشانه‌های نفاق است و نفاق با ایمان سازگار نیست.

و نیز به همین دلیل این سخن از امیر مۆمنان (علیه السلام) نقل شده است:

«لا یجد العبد طعم الایمان حتى یترک الکذب هزله وجده»(اصول کافی باب دروغ ج 5 ص 291)

" بنده ای مزه ایمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخی باشد و چه جدی".

دروغ ممنوع

دروغ بدترین رباها

رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) فرمودند: «بدترین و بالاترین رباها دروغ است» (زیرا در ربای اقتصادی سرمایه افراد از میان می رود لکن در دروغ اصل ایمان خدشه دار می شودو ربا خوار مالی دارد و آن را زیاد می‌کند و دروغ گو از هیچ، چیزی درست می‌کند). أَرْبَی الرِّبَا الْکذِبُ (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 377)

دروغ فراموشی می آورد

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خداوند فراموشی را بر دروغ پردازان مسلط می سازد که انسان علاوه بر اینکه لازم است خود از دروغ گفتن بپرهیزد بایستی از همنشینی و دوستی با افراد دروغگو خودداری کند». قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام): إِنَّ مِمَّا أَعَانَ اللَّهُ بِهِ عَلَی الْکذَّابِینَ النِّسْیانَ (کافی، ج2، ص 341)

دروغ گو در اضطرار است

پیامبر (صلی الله و علیه وآله): «راستی آرامش است ولی دروغ هراس است»(کشف الغمه ج 1 ص 535) دروغگو در هیجان است که مبادا حرف امروزش با فردا تضاد داشته باشد.

 

عذاب ویژه دروغگویان

دروغگو از نماز شب محروم است در نتیجه از برکاتی که این عبادت بزرگ دارد محروم می ماند که از آن جمله سعه رزق است. عیسی بن مریم (علیه السلام) فرمود: «کسی که دروغگوئیش زیاد شود حسن و جمال و وقارش نزد خدا و خلق از بین می رود به طوریکه مردم از او متنفر و منزجر می شوند»(سید محمد هاشم دستغیب گناهان کبیره ص 295)

خداوند او را هدایت نمی کند و راه حق را نشان او نمی دهد: «إن الله لا یهدی من هو مسرف کذاب»سوره غافر آیه 28)

دروغگو قابل رفاقت و برادری نیست. حضرت علی (علیه السلام): «مسلمان باید از دوستی و برادری دروغگو بپرهیزد زیرا به سبب دروغ گفتن اگر راست هم بگوید باور نمی شود»(اصول کافی باب دروغ ج 5 ص 293)

 

دروغ روزی را کم می کند 

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه وآله) فرمودند: «خیانت بزرگی است که با برادرت سخنی بگویی که او تو را تصدیق کند و تو به او دروغ گفته باشی (عبدالله شبر، اخلاق عبادی ص232) و نیز می فرماید:دروغ روزی را کم می کند و ممکن است مومن هر خصلتی پیدا کند و حتی با همان خصلت بمیرد اما به خیانت و دروغ آلوده نمی شود».

 

نتیجه دروغ های کوچک

یکی از نتایج گفتن دروغ های کوچک بی شک از بین رفتن ترس از این عمل و گام نهادن در مسیرهای بعدی می باشد به نحوی که امام سجاد (علیه السلام) در این باره به فرزندان خود فرموده اند: لِولده اتَقّوا الکذِبَ الصَغیر مِنهُ وَالکبیرَ فی کل جِدّ وَ هَزل فاِنَ الرَجل إذا کذَبَ فی الصَغیر اجتَری عَلی الکبیر؛از دروغ؛ چه کوچک و چه بزرگ، و چه جدی و چه شوخی آن بپرهیزید، زیرا انسان هرگاه در چیز کوچکی دروغ بگوید، به گفتن دروغ بزرگ نیز جرأت پیدا می کند. (الکافی، ج2: 338)

از امیر مۆمنان (علیه السلام) نقل شده است: «لا یجد العبد طعم الایمان حتى یترک الکذب هزله وجده» " بنده ای مزه ایمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخی باشد و چه جدی"

دوری فرشتگان از دروغگو

در باب مذمت عمل دروغ گفتن از حضرت محمد (صلی الله و علیه وآله) نقل شده است که ایشان فرموده اند: إذا کذَبَ العَبدُ کذَبة تباعَدَ المَلَک مِنهُ مَسیرةَ مِیلٍ نَتنِ ماجاءَ بِهِ؛هرگاه بنده ای دروغ بگوید، از او بوی زننده ای که از عمل خود ایجاد نموده است (به واسطهء دروغ گفتن) فرشته (فرشتگان) به فاصله یک میل (چهار هزار ذرع) از او فاصله می گیرند. (شرح نهج البلاغه، ج6: 357)، و همچنین از امام محمدباقر (علیه السلام) نقل شده است که فرموده اند: خداوند متعال برای بدی قفل هایی قرار داده و کلیدهای آن قفل ها را شراب قرار داده است و دروغ، بدتر از شراب است. (الکافی، ج2: 338)

 

سرانجام دروغ

بی شک هر عملی که از جانب خداوند نهی گردیده است، دارای حکمت هایی می باشد، چنانچه امیرالمومنین علی (علیه السلام) دربارهء عقوبت و سرانجام افراد دروغگو فرموده اند: دروغگو با دروغگوییِ خود، سه چیز به دست می آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقیرآمیز مردم را نسبت به خود، دشمنی فرشتگان را نسبت به خود، و همچنین از رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) نقل شده است که الکِذبُ یَنقُصُ الرِّزقَ؛دروغ، روزی را کم می کند. (الترغیب و الترهیب: 598).

امام باقر (علیه السلام) به زیبایی بیان فرموده اند که: دروغ ویران کننده ی ایمان است و از همین روی حضرت علی (علیه السلام) نتیجه ی دروغ را خواری در دنیا و عذاب در آخرت، بیان داشته اند. (الکافی، ج2: 339؛ گنجینه معارف، ج2: 294- 297)

فرآوری: زهرا اجلال             

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

فرهنگ نیوز

نوشته علیرضا احمدی؛ کارشناس قرآنی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان خدابنده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۴
مجید کمالی

رابطه دختر و پسر؛ دختران حتماً بخوانند!!

دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۳۱ ب.ظ

گرگ‌ها همیشه زوزه نمی‌کشند ...

گاهی هم می‌گویند :
دوستت دارم ...
و زودتر از آنکه بفهمی بره‌ای ...
می‌درند خاطراتت را ...
و تو میمانی با تنی که بوی گرگ گرفته ... !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۱
مجید کمالی

10عامل ساده برای بهشتی شدن

دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۰۸ ب.ظ

برای آنان که تقوا پیشه کنند نزد خدا باغ های بهشتی است که زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید همراه همسران پاکیزه و آراسته خواهند بود و از همه خوش تر خشنودی خداوند است که شامل حال آنان شده است و خداوند به حال بندگان بیناست...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۰۸
مجید کمالی

لحظه ای که حجاب برتری خود را به رخ می کشد+ تصاویر

دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۰۱ ب.ظ

یک عکاس خوش ذوق در اقدامی فوق العاده از برخی زائران خانم که دارای چادر نبودند قبل و بعد از به سر کردن چادر تصویر برداری کرده است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۱
مجید کمالی